رسانه اصولگرا : قانون تصویب کنید ، یارانه چادر مشکی بدهید
تاریخ انتشار: ۳۰ تیر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۵۴۱۶۵۳
چندی است مسئله حجاب و عفاف بیش از پیش از سوی جامعه و مسئولین مورد توجه قرار گرفته؛ در این زمینه در کنار سایر پوشش های متعارف و اسلامی ایرانی، چادر مشکی به عنوان یکی از کامل ترین نوع حجاب اسلامی هموراه مورد توجه بخش وسیعی از جامعه بوده است. مسئله ای که البته پیشتر هم مورد توجه بود تا جایی که به قانون تبدیل شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اما ماجرای قانونی شدن حجاب از جایی شروع شد که یک ماه پس از انقلاب اسلامی زمانی که هنوز قانون اساسی تدوین نشده و به تصویب نرسیده بود، امام خمینی(ره) نسبت به وضعیت حضور بانوان در ادارات دولتی تذکر دادند؛ در پی تذکرات مداوم ایشان، کارمندان ادارات دولتی موظف به رعایت حجاب شدند.
علیرغم حفظ و رعایت حجاب از سوی مردم اما تا سال ۱۳۶۲ هیچ قانونی در مورد حجاب و عفاف به تصویب مجلس شورای اسلامی نرسید و اولین قانونی که در خصوص پوشش بانوان، در کشور به تصویب رسید، ماده ١٠٢ قانون تعزیرات مصوب سال ۱۳۶۲ بود.
براساس این قانون، بانوانی که در جمهوری اسلامی ایران هستند، اعم از ایرانی و خارجی، مسلمان و غیرمسلمان، مکلف به رعایت حجاب شرعی در انظار عمومی و معابر میشدند.
حجتالاسلام اشراقی همان سالهای اولیه انقلاب از قول امام راحل (ره) میگوید خواست ایشان رعایت حجاب اسلامی در مملکت استبه دنبال آن اما میتوان مهم ترین قانونی که بی حجابی را جرم دانسته و به آن پرداخته، ماده ۶۳۸ قانون مجازات اسلامی مصوب سال ۱۳۷۵ دانست که پس از آن هم شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۸۴ قانون راهکارهای اجرایی گسترش فرهنگ عفاف و حجاب را به تصویب رساند.
قانونی که هدف از ارائه آن، درونی و نهادینه کردن حجاب و عفاف، با مشارکت و توجه جدی همه نهادها و دستگاه ها به صورت مستمر و هدفمند است و کلیه وظایف تخصصی دستگاه های قانونگذار و اجرایی را در قبال موضوع حجاب را به طور دقیق و مشخص، بیان کرده است.
در حقیقت این قانون، که طرح آن از ابتدای دهه ۷۰ در دستور کار شورای عالی انقلاب فرهنگی قرارداشت، اقدامی همه جانبه و نگاهی چندبعدی به مسئله حجاب و عفاف در جامعه است.
طرحی که به دنبال آن، مجلس شورای اسلامی نیز، قانون ساماندهی مد و لباس را در سال ۱۳۸۵ به تصویب رساند تا شاید سر و سامانی به وضعیت بی سامان پوشش و حجاب و مد عرضه شده در سطح کشور داده شود.
چندی پیش امام جمعه موقت تهران از بانوان محجبه خواست با پرچم فاطمی یعنی چادر در اجتماعات حاضر شونداما تمام این قوانین بازهم نتوانست همه نیازهای موجود جامعه را در زمینه رعایت عفاف و حجاب تامین کند تا اینکه سال ۹۹ طرحی به نام طرح «چادر؛ کالای فرهنگی» به مجلس رسید تا از چادر به عنوان کامل ترین نوع پوشش اسلامی حمایت اقتصادی ویژهای انجام دهد.
احسان قاضی زاده هاشمی عضو کمیسیون فرهنگی مجلس طی مصاحبهای در ۲۸ تیر سال ۹۹ در خصوص این طرح گفته که وقتی چادر کالای فرهنگی باشد، میتواند نقش خود را به عنوان نمادی از فرهنگ در جامعه ایفا و از موانع اقتصادی عبور کند.
بر این اساس با تصویب قانونی که چادر و نظایر آن کالای فرهنگی محسوب شود زیرساخت قانونی مناسبی برای رفع موانع تولید ایجاد و بر اساس این مهم حوزه بازار توسعه و نیازهای معنوی و فرهنگی جامعه در سایه یک صنعت فرهنگیِ مصون از مشکلات اقتصادی تا حدود قابل توجهی رفع میشود.
در این طرح چادر مشکی باید مثل کتاب به عنوان کالای فرهنگی و صنایع فرهنگی قلمداد شود تا تولید و توزیع و خریدش مانند کتاب و سایر محصولات فرهنگی مالیات نداشته باشد. با این وجود اما با گذشت دو سال این طرح همچنان بلاتکلیف در مجلس معطل مانده است.
سال ۹۹ طرحی در مجلس مطرح شد که تولیدکنندگان چادر مشکی مثل تولیدکنندگان محصولات فرهنگی، مالیات نپردازندمعطل ماندن این طرح در حالی است که درحال حاضر بالا بودن قیمت البسه مطابق با الگوهای اسلامی ایرانی علی الخصوص چادر مشکی به یکی از دلایلی تبدیل شده که بخشی از جامعه آن را توجیهی برای عدم رعایت قانون حجاب میدانند؛ جدای از این حتی بخش دیگری از جامعه که مقید به این پوشش نیز هست از این افزایش قیمتها از ۱ تا بعضا ۳ الی ۴ میلیون تومان گله دارد.
به عنوان مثال با توجه به تحقیق میدانی که درباره قیمت روز چادر مشکی صورت گرفته، قیمت چادرعربی اصیل ۱ میلیون و پانصد هزار تومان، چادر دانشجویی به قیمت ۷۱۵ هزار تومان وهمچنین قیمت چادر بچگانه عربی اصیل ۴۸۵ هزار تومان است.
این قیمتهای گزاف برای تهیه چادر مشکی درحالی است که وقتی به پاساژهای شلوغ تهران سری میزنیم با مانتوهای نامتعارف جلو باز و یا بدون دکمه تولید شده در کارگاههای زیر زمینی و با قیمتهای پایین آنها مواجه هستیم که از بازه ۹۰ هزار تومان شروع میشود و نهایتا تا ۲۰۰ الی ۳۰۰ هزار تومان خاتمه مییابد.
قیمتهای گزاف البسه اسلامی ایرانی از جمله چادر باعث شده تا مردم در تهیه این پوشش به سختی بیافتنددبیرکل بنیاد ملی عفاف و حجاب در این باره میگوید «علی رغم اینکه برخی از تولیدکنندگان عرصه مد و لباس یا بر اثر عدم آگاهی و درک صحیح از جامعه یا مغرضانه به تولید البسه ای مبادرت میکنند که که مورد پسند و رضایت عامه مردم نیست، با این وجود قاطبه مردم ما دنبال لباس ها و پوشش های مناسب و حافظ حجاب اسلامی از جمله چادر مشکی هستند.»
به گفته حجت الاسلام محمدحسن اختری نفس قوانین در این زمینه مشکلی ندارد و در این مورد خاص با ارائه مجوز تخصیص یارانه و موارد دیگر از تولید و توزیع پوشش های اسلامی حمایت کرد اما در نحوه اجرا یک مقدار هماهنگی و دلسوزی و البته مقداری غیرت دینی میخواهد که همه مجموعههای مسئول پای کار بیایند.
از سوی دیگر بر اساس آمار اتحادیه بنکداران و طاقه فروشان پارچه تهران، به طور کلی ۸۰ میلیون متر چادر مشکی نیاز کشور است که ۲۵ درصد آن به صورت قانونی از ژاپن، چین و کره جنوبی وارد کشور میشود، ۱۰ درصد تولید داخلی است و چیزی بالغ بر ۴۵ درصد به صورت قاچاق وارد کشور میشود که به نابسامانیهای موجود در تولید و توزیع چادر مشکی ضریب میدهد.
در عین حال اما قوانین الزام آور دیگری وجود دارند که با اجرایی شدن صحیح آنها میتوان بخشی از کمبودهای موجود در حوزه حمایت از چادر مشکی را بر طرف کرد.
تنها ۱۰ درصد چادر مشکی موجود در بازار تولید داخل بوده و ۴۵ درصد آن قاچاقی وارد کشور میشودبیشتر بخوانید :
واکنش سخنگوی قوه قضائیه به حواشی اخیر حجاب؛ با فرهنگسازی و بدون شتاب عمل شود روزنامه همشهری:زنی که در اتوبوس به دختر محجبه توهین کرد، با مسیح علی نژاد مرتبط است/ بدحجابها طرفدار انقلابند و پای اسلام می ایستندمثلا طبق آیین نامه راهکارهای اجرایی حجاب و عفاف مصوب شورای فرهنگ عمومی کشور وزارت صنعت معدن و تجارت موظف به حمایت کامل حتی یارانه ای از واحدهای تولیدی چادر مشکی است.
همچین وزارت صنعت معدن و تجارت طبق آیین نامه اجرایی قانون ساماندهی مد و لباس مصوب تیر ۹۴ هیات وزیران موظف به حمایت کامل از کارخانهها و تولید کنندگان لباس های منطبق با الگوهای اسلامی ایرانی به ویژه چادر مشکی و حتی متقاضیان تاسیس واحدهای تولید چادر مشکی شده است.
بر اساس سیاست های کلان در امر گسترش حجاب و عفاف مصوب جلسه دوم ستاد صیانت از حریم امنیت عمومی و حقوق شهروندان نیز بازهم وزارت صنعت معدن و تجارت موظف است حمایت ویژهای از واحدهای تولید چادر مشکی انجام داده تا قیمت آن به یک چهارم قیمت روز کاهش پیدا کند.
اما موضوع تدوام واردات چادر مشکی درحالی است که اولین شرکت تولید چادر مشکی سال ۹۹ بعد از ۱۰ سال تعطیلی کاملا خصوصی برای حمایت از تولید راه اندازی در شهرستان خوانسار اصفهان راه اندازی شده و به گفته محمد حیدری دبیرکار گروه تولید چادر مشکی اگر حمایتها از این شرکت صورت پذیر تا بالای ۸۰ درصد امکان تولید پارچه چادر مشکی را در داخل داریم.
حذف مالیات بر تولید چادر و یا اختصاص یارانه به این محصول میتواند به کاهش قیمت آن کمک کندنهایتا اما بالا بودن قیمت چادر مشکی و عدم اختصاص یارانه به آن در کنار واردات غیرقانونی آن به صورت انبوه باعث شده تا هم تولیدکنندگان داخلی و هم مردم در این قضیه متضرر شوند.ضرری که البته میتواند با تصویب طرح چادر کالای فرهنگی کمی جبران شود.
۲۱۲۲۰
کد خبر 1653382منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: حجاب چادر مشکی مجلس یازدهم تولید چادر مشکی اسلامی ایرانی کالای فرهنگی حجاب و عفاف رعایت حجاب هزار تومان قیمت ها سال ۹۹
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۵۴۱۶۵۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کیهان: فاجعه برجام در انتظار لایحه عفاف! /جمهوری اسلامی: روحانیت خودش پیشقدم شود/از پرواز با بال استعدادها تا پرواز با جت شخصی
به گزارش «تابناک» روزنامههای امروز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که خداحافظی با اقتصاد زیر زمینی، تولید زیر تیغ واردات یارانه ای، چالش از سرگیری مذاکرات هستهای و یک صندلی و چندین مدعی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
در ادامه تعدادی از یادداشتها و سرمقالههای منتشره در روزنامههای امروز را مرور میکنیم:
کیهان: فاجعه برجام در انتظار لایحه عفاف!
حسین شریعتمداری مدیرمسئول کیهان در بخشی از یادداشتی در شماره امروز این روزنامه نوشت: ۱- شاید از تیتر یادداشت پیش روی تعجب کنید و از خود بپرسید؛ «برجام» با لایحه «عفاف و حجاب» چه نسبتی دارد؟! در نگاه اول حق با شماست! موضوع برجام فناوری هستهای و مقصود از آن لغو تحریمهای ظالمانه و غیرقانونی علیه کشورمان بود، ولی موضوع لایحه عفاف و حجاب، مقابله با پدیده پلشت و خانمانسوز کشف حجاب است. اما مروری -هرچند گذرا- بر متن لایحه عفاف و مسیری که تاکنون طی کرده است، این نگرانی جدی را پیش میکشد که مبادا همانگونه که برجام به جای لغو تحریمها، تعداد آنها را دو برابر کرد، لایحه عفاف و حجاب نیز به جای پیشگیری از ناهنجاری کشف حجاب، گسترش این پدیده پلشت را به دنبال داشته باشد! مجلس قبلی برجام را بیتوجه به انتقادات جدی و مستند منتقدان، ظرف ۲۰ دقیقه تصویب کرد و شد آنچه نباید میشد! مراحلی که در تصویب لایحه عفاف و حجاب دنبال میشود نیز با آنچه بر سر تاسیسات هستهای کشورمان آوار شد، شباهتهایی دارد و صد البته با دامنهای بسیار گستردهتر و خطرناکتر! تعجب نکنید. بخوانید!
۲- این روزها لایحه موسوم به عفاف و حجاب برای بررسی نهائی در دستور کار شورای محترم نگهبان قرار گرفته است. پیش از این و در طول نزدیک به یک سالی که از تهیه و تنظیم این لایحه میگذرد، در چند نوبت و متناسب با مراحل مختلفی که لایحه طی میکرد، به ارزیابی و نقد مستند برخی از مفاد آن پرداخته بودیم، ولی متاسفانه علیرغم برخی تغییرات، موارد سؤالبرانگیز کماکان و یا کم و بیش در متن لایحه دیده میشود که میتواند کارآمدی آن را با تردیدهای جدی روبهرو کند. از این روی، اشاره به نکاتی را در این خصوص خالی از فایده نمیدانیم.
۳- اولین پرسش که اساسیترین نیز هست، این که لایحه یاد شده بر اساس کدام نیاز و برپایه کدام ضرورت تهیه شده است؟!
الف: اگر پاسخ آن است که برای مقابله با کشف حجاب و حفظ عفت عمومی نیاز به قانون داشتهایم که باید گفت این پاسخ قابل قبول نیست! چرا که موضوع و متن مواد ۶۳۸ و ۶۳۹ از قانون مجازات اسلامی و قانون موسوم به البسه (مصوب ۲۸ اسفند ۱۳۶۵) به وضوح در این خصوص بوده و هست؛ بنابراین فقدان قانون نمیتواند انگیزه قابل پذیرشی برای تهیه لایحه مورد اشاره باشد.
ب: ممکن است گفته شود که قوانین موجود کافی نبوده و نیاز به اصلاح داشته است! در این صورت میتوانستند با ارائه ماده واحده، مفاد قانون قبلی را اصلاح کنند!
ج: بر فرض که تهیه و تدوین قانون تازهای برای حجاب ضرورت داشته است! سؤال این است چرا مادام که قانون جدید به تصویب نرسیده است، این پدیده خسارتآفرین به حال خود رها شده و برای پیشگیری از آن به قوانین موجود عمل نشده است؟ این «ترک فعل» که مصداق روشن عمل مجرمانه است با کدام توضیح قابل قبولی صورت گرفته است؟!
۴- ممکن است ادعا شود که روبهرو شدن با شرایط خاص! علت احساس نیاز به تهیه این لایحه بوده است! که باید پرسید: کدام شرایط خاص مورد نظرتان است؟! جامعه روال عادی خود را طی میکرد و رخداد و شرایط ویژهای در میان نبود. حضرت آقا در دیدار رمضانی مسئولان نظام به همین نکته اشاره کرده و میفرمایند: «یک مطلب دیگری را من میخواهم مطرح کنم و آن چالش تحمیلی مسئله «حجاب» در کشور است. مسئله حجاب تبدیل شده به یک چالش و بر کشور ما تحمیل شده، این را تحمیل کردند. کسانی نشستند نقشه کشیدند، برنامهریزی کردند که حجاب بشود یک مسئله در کشور ما، در حالی که چنین مسئلهای در کشور وجود نداشت، مردم با شکلهای مختلف داشتند زندگی میکردند». آیا پیش کشیدن لایحه حجاب و عفاف بیآن که ضرورتی داشته باشد، بخشی از پازل دشمن و کمک به این «چالش تحمیلی» نبوده است؟!
۵- آیا موارد یاد شده شکبرانگیز نیست؟! و انگیزه تدوین و تهیه لایحه موسوم به حجاب و عفاف را با تردیدهای جدی روبهرو نمیکند؟! و آیا اقدام به تهیه این لایحه همان «چالش حجاب» نیست که در غفلت و سادهاندیشی مسئولان، به نظام و تودههای عظیم مردم متدین و پاکباخته کشورمان تحمیل شده است؟! اگر پاسخ منفی است، بفرمایید چرا از هنگام تهیه لایحه عفاف تاکنون، ناهنجاری کشف حجاب گستردهتر شده است؟! چرا برخلاف تاکید رئیس قوه قضائیه و رئیسجمهور بر اجرای قوانین موجود، از اجرای آن خودداری شده است؟! چرا لایحهای با ۹ ماده از سوی قوه قضائیه و افزایش آن به ۱۵ ماده توسط قوه مجریه وقتی به مجلس میرود به ۷۱ ماده و در حجم انبوه ۳۲۴۲۱ کلمه
(بخوانید کلیات ابوالبقا) تبدیل میشود و نزدیک به یک سال در کوچه پس کوچههای مجلس معطل میماند؟!
جمهوری اسلامی: روحانیت خودش پیشقدم شود
روزنامه جمهوری اسلامی در سرمقاله امروز خود با عنوان روحانیت خودش پیشقدم شود نوشت: بار دیگر به مناسبت بررسی بخش هزینههای لایحه بودجه کل کشور سال ۱۴۰۳ فهرستی از بودجههای پیشنهادی دولت برای نهادهای فرهنگی و مذهبی در فضای مجازی و رسانهها منتشر شد که با اعتراضهائی همراه است. اعتراضها عموماً بر این محورها متمرکز هستند که در شرایط دشوار اقتصادی کشور چرا به این نهادها بودجه تعلق میگیرد و یا چرا چنین مبالغ زیادی برای آنها پیشنهاد شده است؟ محور دیگر اعتراض نیز اینست که این نهادها تاثیر ملموسی بر زندگی مردم ندارند و به همین دلیل تخصیص چنین بودجههائی به آنها منطقی نیست.
طبق آنچه در فهرست منتشرشده آمده، جمع مبلغ پیشنهادی برای نهادهای فرهنگی و مذهبی ۶۷۰ هزار میلیارد ریال است که البته رقم قابل توجهی است. بدون اینکه درباره محورهای اعتراضات یادشده قضاوتی داشته باشیم، بر این نکته تاکید میکنیم که بعضی از نهادهائی که نامشان در فهرست آمده اصولاً وجودشان ضرورتی ندارد، بعضی دیگر از آنها خاصیتی ندارند، تعدادی نیز به میزان بودجهای که برای آنها پیشنهاد شده اثربخشی ندارند و در مورد حرم امام خمینی نیز همانطور که در سالهای گذشته بارها تذکر دادیم اصولاً اینهمه توسعه و خرجتراشی خلاف مشی خود امام است. باقی میماند بودجهای که برای حوزههای علمیه پیشنهاد شده که اشکال اساسی آن مربوط به استقلال روحانیت است.
در سالهای گذشته هنگامی که به تخصیص بودجه دولتی برای حوزههای علمیه و نهادهای مرتبط با آنها انتقاد میکردیم، بعضی از طلاب و علما در قالب گلایه به ما میگفتند مگر از وضع شدیداً فلاکتبار طلاب و روحانیین از نظر معیشت خبر ندارید که به بودجه مربوط به حوزههای علمیه اعتراض میکنید؟
جواب ما این بود و اکنون نیز اینست که میدانیم بسیاری از طلاب و فضلای حوزههای علمیه و حتی علمای شهرستانها با فقر و ناداری دست و پنجه نرم میکنند و تعداد زیادی از آنها بخش قابل توجهی از وقت خود را به کارهای خدماتی از قبیل پیک موتوری، مسافرکشی و تمیز کردن خانهها و شرکتها مشغولند تا بتوانند از عهده حداقل هزینه زندگی برآیند. با اینحال به دلایل متعدد معتقدیم روحانیت نباید از بودجه دولتی ارتزاق کند. ممکن است افرادی به دلایل خاصی که دارند، اعتقادی به آنچه ما به عنوان دلایل متقن برای ضرورت اجتناب روحانیت از پذیرش بودجه دولتی مطرح میکنیم نداشته باشند. این، حق طبیعی آنهاست که اینگونه فکر کنند و از تخصیص بودجه دولتی به حوزههای علمیه دفاع نمایند. میبینیم که در عمل نیز تفکر آنها بر کشور حاکم است و متولیان امور به آنچه دیگران با نیت خیرخواهی و مصلحتاندیشی برای روحانیت میگویند اعتنائی نمیکنند و ترتیب اثر نمیدهند.
مهمترین دلیل ما برای این تفکر که حوزههای علمیه و دستگاههای مرتبط نباید از بودجه دولتی ارتزاق کنند اینست که وابسته شدنشان به بودجه دولتی آنها را به دولت و حکومت وابسته میکند و استقلال را که سرمایه اصلی روحانیت است از آن سلب مینماید. هیچکس نمیتواند ادعا کند که روحانیت میتواند به بودجه دولتی وابسته باشد و در عین حال استقلال خود را هم حفظ کند. علت اینکه امام خمینی هرگز اجازه استفاده حوزههای علمیه از هیچ بودجهای غیر از آنچه مردم با طیب خاطر به آنها میدهند را ندادند، همین بود که آن را با استقلال روحانیت در تضاد میدانستند. تجربه چند دهه اخیر نیز بر صحت نظر امام خمینی مهر تایید گذاشته است. مراجع صاحبنام و ذینفوذی مانند مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی و آیتالله صافی گلپایگانی نیز بر همین عقیده بودند و همین مسیر را ادامه دادند.
نکته دیگری که باید مورد توجه روحانیت قرار گیرد اینست که تنگناهای معیشتی در حال حاضر به آنها اختصاص ندارد. این، گرفتاری بزرگی است که دهها میلیون نفر از مردم کشورمان با آن دست و پنجه نرم میکنند. افتخار روحانیت در طول تاریخ این بود که مانند ضعیفترین اقشار جامعه زندگی میکرد و به همین دلیل، خودش محبوب و کلامش نافذ بود. حالا هم باید مانند مردم عادی زندگی کند تا مردم پذیرایش باشند. مردم وقتی استقلال روحانیت را ببینند و احساس کنند که حامی آنها و زبان گویای آنهاست، حاضرند هرچه دارند را با روحانیت تقسیم کنند تا این نهاد باقی بماند و بتواند در مقاطع حساس در برابر ظلم و ناروا بایستد.
خوبست این را هم به عنوان نکته پایانی بگوئیم که بودجههای دریافتی حوزهها بیش از آنکه صرف طلاب نیازمند شود به پشتمیزنشینانی میرسد که حوزههای علمیه بدون آن میزها هم میتوانند ادامه حیات بدهند و چه بسا حیات بهتر. با توجه به این واقعیتها آیا بهتر نیست روحانیت خودش پیشقدم شود و از گرفتن بودجه دولتی خودداری کند؟
از پرواز با بال استعدادها تا پرواز با جت شخصی
ناصر ذاکری طی یادداشتی در شماره امروز شرق با عنوان از پرواز با بال استعدادها تا پرواز با جت شخصی نوشت: پرونده مجازبودن خرید و تملک جت شخصی پس از مصاحبه اخیر رئیس سازمان هواپیمایی کشوری مورد توجه رسانهها قرار گرفت و حتی توضیح بعدی سازمان که این قانون مربوط به دو دهه پیش است، نتوانست موضوع را برای مخاطبان هضمکردنی یا تحملپذیر کند. درواقع تملک جت شخصی به خودی خود امر چندان مهمی نیست. درست مثل هر حوزه دیگر در اقتصاد، فرد با درنظرگرفتن شرایط خود تصمیم به خرید کالایی خاص میگیرد. بهعنوان مثال فردی برای تعطیلات آخر هفته خود دو میلیون تومان کنار میگذارد و آن دیگری متناسب با درآمدش صد برابر این مبلغ را هزینه میکند؛ اما اهمیت این پرونده ارتباط نزدیک با شرایط خاص اقتصادی و اجتماعی امروزمان دارد که در زیر به چند نکته مرتبط با آن اشاره میکنم:
۱ – تورم دورقمی شرایط دشواری را برای گروه عظیمی از شهروندان کشور ایجاد کرده و آنان مجبور هستند برای ایجاد تعادل بین دخلوخرج خود بسیاری از سرفصلهای ضروری هزینه را حذف کنند و حتی از خیر درمان بیماریهایشان نیز بگذرند. سفر هوایی سالهاست از سبد مصرفی این گروه عظیم خط خورده است. گفتنی است که با عنایت به سطح دستمزد مصوب قانون کار برای سال جاری، حقوق ماهانه یک کارگر معادل قیمت بلیت رفت و برگشت هوایی در مسیر تهران به مشهد برای یک خانوار دونفره است؛ ازاینرو روشن است که سفر هوایی جایی در زندگی جاری گروه کثیری
از شهروندان ندارد.
۲ – سیاستگذاری نامعقول اقتصادی در طول دهههای گذشته منتهی به شکلگیری فاصله طبقاتی بسیار عظیم شده و در کنار فقر آزاردهنده گروه کثیری از شهروندان، رفاهی حیرتانگیز و باورنکردنی برای گروهی اندک به ارمغان آورده است. سطح زندگی بهاصطلاح لاکچری آنان به گونهای است که نداشتن جت شخصی را میتوان یک محرومیت جدی برایشان تلقی کرد که طبعا باید برایش چارهای اندیشیده شود.
۳ – بسیاری از ثروتمندان بزرگ کشور تاجران جوان و تازهکاری هستند که نه به اتکای نبوغ کارآفرینی؛ بلکه با کمک روابط خانوادگی و استفاده از نفوذ خانوادگی به ثروتهای کلان دست یافتهاند. مثلا فلان جوان تازهکار با استفاده از فرصتی که تحریم نفت ایران ایجاد کرده و با کمک حامیان بانفوذش و با ادعای تکراری «دورزدن تحریم» یکشبه ره صدساله طی کرده و به ثروتی افسانهای دست مییابد. بهاینترتیب میتوان ادعا کرد بیشتر متقاضیان خرید و استفاده از جت شخصی، این گروه ثروتمندان تازه بهدورانرسیده و برخوردار از رانت خانوادگی خواهند بود.
۴ – در شرایط کمبود منابع مالی دولت، سازمانهای دولتی ناگزیر هستند شیوههای جدیدی را برای کسب درآمد و ترازکردن دریافتیها با پرداختیهایشان بیازمایند. ارائه خدمات به دارندگان جت شخصی راهی بسیار مناسب برای کسب درآمد است؛ آنهم در شرایطی که افزایش قیمت بلیت و فرسودگی ناوگان هوایی به شکلگیری ظرفیت بیکار در اکثر فرودگاههای کشور منتهی شده است.
۵ – سالهاست که در حوزه مدیریت شهری از ضرورت افزایش سهم شبکه حملونقل عمومی در حملونقل شهری سخن گفته میشود که صرفههای بسیاری برای اقتصاد کلان کشور ایجاد میکند و درواقع اولویتدادن به منافع اجتماعی در مقایسه با منافع فردی را مطرح میکند؛ اما اینک برخی الزامات اقتصادی متولیان امر را در مسیری سوق داده که به فکر ارائه خدمات به «ازمابهتران» با هدف کسب درآمد بیشتر باشند.
اما نکته تأملبرانگیز این است که قانون اساسی ما بهعنوان دستاورد زیباترین و باشکوهترین انقلاب تاریخ بشر، شرایطی آرمانی را تصویر میکند که در آن محدودیتهای مادی نمیتواند مانع پرواز با بال استعدادها شود. جامعه موظف است هرگونه امکان پیشرفت را در اختیار تکتک شهروندان در دوردستترین روستاها قرار بدهد تا هرکسی بتواند تا هر ارتفاعی که آرزویش را دارد، پرواز کند، تولید ثروت کند، کسب علم و معرفت کند یا در اندیشه رشد معنوی خود باشد و به عبارتی فقر خانوادگی یا توسعهنیافتگی منطقه نباید مانع پرواز او شود. اینک با گذشت سالها دولتمردان در دفاع از عملکرد خود میتوانند به فهرست بلندبالایی از مشکلات اشاره کنند که مانع تحقق این رؤیای ارزشمند و باشکوه شدهاند؛ همان مشکلاتی که آنان را واداشت تا از انجام تعهد آموزش رایگان یا تأمین مسکن برای همگان شانه خالی کنند؛ اما گویا از دید دولتمردان محترم این ناکامی دردناک دلیل آن نمیشود که فرصت نوعی دیگر از پرواز را از مردم بگیریم: اگر پرواز با بال استعدادها مقدور نشد، به جایش امکان پرواز با جت شخصی را فراهم میکنیم!
آرمان نیکاندیشانی که متن قانون اساسی را نوشتند، این بود که حتی فرزندان فقیرترین و محرومترین خانوادههای کشور از پرواز با بال استعداد بازنمانند؛ اما اینک پرواز با جت شخصی فقط مختص کسانی است که فرزند فلان فرد متنفذ باشند و با استفاده از رانت نام خانوادگی اجازه «دورزدن تحریم» را بیابند؛ کسانی که لابد در گام بعدی متقاضی داشتن «فرودگاه شخصی» هم خواهند بود.