Web Analytics Made Easy - Statcounter

شهریار فوتبال ایران از علت انتخاب رشته جدیدش و آرزوهایش در عرصه مربیگری سخن گفت.

به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، علی دایی در فوتبال ایران و آسیا و حتی جهان، نامی فراموش نشدنی است. گل های زیبا و حساس علی دایی برای فوتبال و مردم ایران هرگز از یادها پاک نخواهد شد، به بهانه نوروز 96 گفتگویی را با او ترتیب دادیم.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در نوروز 1396 قرار داریم، اگر نگوییم اتفاق بد اما به نوعی برای شما دو اتفاق ناخوشایند در این ایام( سال های قبل) رخ داده است یکی مربوط به تصادف رانندگی بود و دیگری هم مسئله برکناری شما از تیم ملی فوتبال، آیا به این دلایل نگاه تان به نوروز تغییر کرده است؟

شاید باور نکنید اما موضوع کنار رفتنم از تیم ملی را حتی به یاد نداشتم. حتی در حال حاضر نیز به خاطر ندارم که این موضوع در این ایام نوروز اتفاق افتاده است یا نه. در مورد تصادفی هم که برایم اتفاق افتاد باید بگویم همه اینها خواست خدا بوده و اصلا نمی توانید این مسئله را به ایام نوروز ارتباط دهید. عید نوروز از سال ها قبل برای مردم ایران سنت خاصی بوده و من هم مثل همه دوست دارم که سال جدید سال خوبی باشد و همه بتوانیم خودمان را در جهت مثبت تغییر دهیم و به جلو گام برداریم. من به هیچ وجه از بعد منفی به ایام نوروز نگاه نمی کنم و همیشه دیدم به این روزها مثبت بوده است. به هر حال اتفاقاتی که رخ می دهد در کنترل خداوند متعال است و اگر من بی احتیاطی نمی کردم شاید چنین اتفاقی رخ نمی داد.

ما باید همه این مسائل را با واقعیت ها تطبیق دهیم نه اینکه با افکار خرافی، به نحس بودن یا چنین مباحثی ربط بدهیم. من همه اتفاقات را خواست خدا می دانم و اگر دقت می کردم، تصادف نمی کردم. من به شخصه ایام نوروز را خیلی دوست دارم چرا که می توانم کنار خانواده ام باشم و الز حضور دخترم بیشتر از قبل لذت ببرم و وقت را با او سپری کنم.

اخیرا حضور شما در کنکور دکترا بسیار خبرساز شد و در نوع خود جالب بود چه شد که بعد از رشته های متالوژی و تربیت بدنی سراغ رشته علوم اجتماعی رفتید؟

من در این جامعه زندگی و کار می کنم، علاوه بر این فعالیت اقتصادی خود را دارم و با مردم نیز در تعامل هستم، بنابراین به هیچ عنوان نگاهم این نبوده است که با مطالعه در این رشته تحصیلی به دنبال کار، پست یا مقامی باشم. خدا را شکر می کنم که فردی سیاسی نیستم و تا پایان عمر نیز سیاسی نخواهم بود. حضورم در این رشته تحصیلی تنها از بعد شخصی بوده و دوست داشتم به اطلاعات خودم اضافه کنم. با توجه به اینکه در جوامع مختلف زندگی کرده ام و در رفت و آمد هستم، به همین دلیل این نیاز را احساس کردم که بهتر است در این رشته تحصیلی شرکت کنم. من در جامعه ایرانی زندگی می کنم و جامعه عربی را درک کرده ام، همچنین در جوامع اروپایی و آمریکایی حضور داشته ام و بسیار خوب است که بتوانم شناخت خودم را بهتر کنم. از بعد اقتصادی فعالیت های خود را دارم و توجه به بعد اجتماعی زندگی واجب شد که تصمیم بگیرم که در کنکور این رشته اجتماعی شرکت کنم و سطح معلوماتم را بالا ببرم و گرنه خدا را هزار مرتبه شکر به دنبال پست و مقام دولتی نبوده و نیستم و زندگی ام را به حدی دوست دارم که به هیچ عنوان حتی یک دقیقه از آن را با هیچ پست و مقامی عوض نمی کنم. بنابراین تنها به یک دلیل و آن هم تفکرات شخصی در کنکور دکترای این رشته شرکت کردم تا خیلی از مسائل را درک کنم، مظمئنا علی دایی هزاران سال دیگر حتی اگر فارغ التحصیل هم شود ادعا نمی کند که جامعه شناس است. خدا را شکر جامعه شناسان بزرگی در کشور داریم که سر تا پا معلومات هستند و شاید علی دایی 20 سال دیگر هم جامعه شناسی بخواند نتواند پنج درصد اطلاعات آنها را به دست آورد.

یعنی ممکن نیست حضور در این رشته دانشگاهی مسیر زندگی علی دایی را تغییر دهد؟

به هیچ وجه. من یک دقیقه از زندگی ام را با هیچ چیزی عوض نمی کنم، علی دایی عاشق زندگی اش است و دوست دارد به عنوان فردی آزاد زندگی خود را ادامه دهد و هرچه در زندگی بخواهد مرا محدود کند به سمت آن نمی روم. سال های اخیر از وزارت ورزش و جوانان و ریاست فدراسیون فوتبال پیشنهادهایی داشته ام که هرگز قبول نکردم چرا که دوست دارم تا پایان عمر فردی آزاد باشم و قید و بندی در زندگی ام وجود نداشته باشد. اخیرا در فضای مجازی مسائلی مطرح شده بود در ارتباط با اینکه یک حقوقدان 47 ساله نمی تواند به یک ورزشکار تبدیل شود و بالعکس یک ورزشکار 47 ساله هم نمی تواند یک حقوقدان شود! من فکر نمی کنم که یک جامعه شناس چنین اظهار نظری را مطرح کرده باشد، به نظرم طرح چنین افکاری مربوط به افرادی است که تفکرات پوپولیستی دارند و با چنین عقایدی زندگی خود را پیش می برند، در غیر اینصورت مطمئن باشید که زندگی یک ورزشکار حرفه ای در 35 الی 36 سالگی تمام می شود، چه کسی می تواند در 47 سالگی تصمیم بگیرد که ورزشکار شود؟ اما همان طور که پیامبر اکرم(ص) هم فرموده اند ما می توانیم مطالعه کنیم و به سطح معلومات خود بیفزاییم و این مسئله با فعالیت بدنی فرق دارد، ورزش کردن به صورت حرفه ای نیازمند جوانی و نشاط است و این دو مقوله با یکدیگر متمایزند.

این سوال پیش می آید که علی دایی با این همه مشغله کاری چه در عرصه اقتصادی و چه در حوزه ورزش، چطور می تواند در رشته دکترا ادامه تحصیل دهد؟

شاید اصلا در کنکور دکترا قبول نشوم اما خیلی دوست دارم که جوانان مان به ادامه تحصیل علاقه مند باشند و مقاطع تحصیلی را یکی پس از دیگری پشت سر بگذارند، دوست دارم در جامعه ایرانی کسی در عرصه تحصیلی قانع نباشد و توقف نکند. دوست دارم روز به روز به معلومات خودم اضافه کنم. به طور مثال در فوتبال حداقل روزانه دو ساعت در این حوزه مطالعه میکنم و مقالات جدید را می خوانم. حالا با توجه به اینکه علاقه مندم تفاوت هایی را که در جامعه ام وجود دارد و اتفاقاتی را که رخ می دهد، بهتر درک کنم و نسبت به آن آگاهی بیشتری داشته باشم، تصمیم گرفته ام در رشته جامعه شناسی تحصیلاتم را ادامه دهم.

شما در دورانی که حرفه ای فوتبال بازی می کردید اهداف خاصی داشتید، چه در سطح فوتبال باشگاهی و چه در رده ملی به جایگاهی رسیدید که شاید هیچ کس نتواند در فوتبال ایران به آن برسد، آیا این اهداف در مربیگری هم تعریف شده است؟

مطمئنا بزرگترین هدفم در مربیگری این است که بتوانم در فوتبال اروپا فعالیت کنم، در حال حاضر نیز دوره های حرفه ای مربیگری را آغاز کرده ام و امیدوارم با طی کردن این مرحله راحت تر به فوتبال اروپا برسم. در کارهایی که انجام می دهم دوست دارم به بالاترین سطح برسم و شک ندارم که اگر راهم را به درستی انتخاب کنم خداوند نیز به من کمک می کند تا موفق شوم.

در کنار موفقیت در حوزه ورزش، شما به عنوان فردی موفق در عرصه اقتصادی تلقی می شوید، چه تعریفی از فاصله بین ثروت و فقر دارید؟

تعریف های بسیاری وجود دارد اما به طور کلی باید بگویم بسیاری از مسائل و اتفاقات دست خودمان است، ما هم می توانیم فقیر باشیم و هم یک شرایط معمولی را تجربه کنیم یا اینکه به فردی ثروتمند تبدیل شویم. من از وقتی که به یاد دارم از 13 سالگی شروع به کار کرده ام. برخی در خانه نشسته اند و منتظر هستند خداوند از آسمان به آنها کمک کند و مدام گلایه می کنند که چرا وضعیت ما اینگونه است و دیگران شرایط بهتری دارند. شرط اول و آخر خود انسان است و با تلاش و فعالیت به خوبی می تواند فاصله های موجود را کم کند اما برخی در خانه نشسته اند و از فکرشان به خوبی استفاده نمی کنند یا فعالیتی انجام نمی دهند که همین مسئله عامل فقیر بودن آنهاست.

شما گل های بسیاری در رده باشگاهی و ملی به ثمر رسانده اید، دلچسب ترین گل های تان را می گویید؟

در آلمان که بازی می کردم تقریبا از وسط زمین با شوت یک گل به اشتوتگارت زدم گلی را هم که به آث میلان زدم جزء زیباترین گل هایم بود. در رده ملی نیز همه گل هایم را دوست دارم اما گل دومم به کره جنوبی را بیشتر از بقیه گل هایم دوست دارم.

با توجه به شرایط به شرایط متناوب و نابسامانی که گریبانگیر فوتبال ایران است، این امکان وجود دارد که روزی علی دایی از کار کردن در فوتبال خسته شود؟

ببینید با توجه به شرایطی که در فوتبال ایران وجود دارد، متاسفانه آدم خسته می شود و اگر آن عشق و علاقه وجود نداشته باشد به هیچ عنوان نمی تواند ادامه بدهد. بعضی وقت ها خود من از همه اتفاقاتی که در فوتبال ایران رخ می دهد، بی پولی هایی که در باشگاه های مان وجود دارد و حتی موجب می شود که بازیکنان نتوانند آرامش خاطر داشته باشد و تمرین کنند، دل آزرده و خسته می شوم اما ما با فوتبال بزرگ شده ایم و زندگی کرده ایم و تا پایان عمر نیز با فوتبال هستیم.

در سال 1395 تغییرات کلانی در سطح مدیریتی چه در وزارت ورزش و جوانان و چه در فدراسیون فوتبال ایجاد شد، این تغییرات را تا چه میزان مثبت ارزیابی می کنید و آیا به شخصه امیدوار هستید که این تغییرات مدیریتی موجب تغییرات ساختاری مثبت در ورزش و فوتبال ایران شود؟

فکر می کنم مشکلات ما در حوزه ورزش و فوتبال باید ریشه ای حل شود چرا که با معضلات بسیاری روبرو هستیم که ادامه دار و ماندگار هستند و گرنه با رفت و آمد افراد مسائل حل نمی شود. شک نکنید که اگر مشکلات در ورزش ایران به شکل ریشه ای حل نشود اتفاق خاصی رخ نمی دهد. وقتی کسی مسئول می شود که متاسفانه تفکر کارشناسی ندارد تا بتواند مسائل را درک کند و قدرت کافی را نیز برای حل کردن مسائل ندارد در نتیجه معضلات پا برجا می ماند. شاید برخی بیایند و چند اقدام مثبت هم انجام دهند اما این برای سیستم و ساختار ورزش ایران کافی نیست. اقدامات مثبتی در سالیان گذشته در انجام شده اما تا زمانی که نتوانیم ریشه یابی درستی از مسائل و مشکلات داشته باشیم تا قیامت هم فوتبال و ورزش ایران تغییر نمی کند.

پیشنهادهای متفاوتی از تیم های باشگاهی به شما ارائه شده است اما بارها اعلام کرده اید به دلیل برخی مسائل کاری تمایلی برای خروج از تهران ندارید. آیا به طور کلی قصد ندارید تا زمانی که مربیگری می کنید در خارج از تهران تیم داشته باشید؟

فعلا شرایطم طوری است که نمی توانم خارج از تهران مربیگری کنم. این موضوع بستگی به شرایطم در مقطع زمانی دارد. این شرایط و زمان است که تعیین می کند می توانم خارج از تهران فعالیت کنم یا نه. تا حالا چنین شرایطی فراهم نبوده است و از این به بعد نیز باید منتظر بمانم و شرایط را ارزیابی کنم.

بهترین چیزهایی که از پدر و مادرتان یاد گرفته اید چه بوده است؟

آموخته های مثبتی که در زندگی فرا گرفته ام از پدر و مادرم بوده است؛ قناعت، صبوری و خویشتنداری مهم ترین مواردی است که از پدر و مادرم یاد گرفته ام.

در مورد تفاوت ساختاری و سیستمی در فوتبال ایران و آلمان پس از اتمام دوران حرفه ای ورزشکاران صحبت کنید و اینکه تشکیلات بازنشستگی در کشورمان با سایر کشورهای توسعه یافته در رشته فوتبال چقدر فاصله دارد؟

به نظر من مقایسه کردن فوتبال ایران با سایر کشورهای توسعه یافته فوتبالی به ویژه آلمان اشتباه است. فوتبالی را که مثل ماشین در حال کار کردن است و ساختار تعریف شده ای دارد را نمی توانیم با ساختار فوتبال کشورمان مقایسه کنیم چرا که فوتبال ایران نه از لحاظ سخت افزاری و نه از لحاظ نرم افزاری قابل مقایسه با فوتبال روز دنیا نیست. ما در مقابل فوتبال آلمان از لحاظ سخت افزاری و نرم افزاری هیچ هستیم و تنها بازیکنان مستعدی داریم که به ندرت می توانند خود را در فوتبال نشان دهند و توانایی های شان را به رخ بکشند. فوتبال در ایران تشکیلات نظام مندی ندارد که بخواهد به آن تکیه و افتخار کند و با این سیستم بازیکنان را پرورش دهد و رو به جلو حرکت کند. حتی شما نمی توانید یک باشگاه را در فوتبال ایران نام ببرید که مدیریت اصولی داشته باشد و به افراد یا نهادهای مختلف بدهکار نباشد. بروید وضعیت باشگاه های ایرانی را بررسی کنید و ببینید اصلا می توانید فوتبال ایران را با فوتبال ایران را با فوتبال دنیا و به طور مثال فوتبال آلمان مقایسه کنید. به نظر من کوچک ترین مقایسه ای در این زمینه صحیح نیست.

معتقدید ورزشکاران در ایران پس از اتمام دوران حرفه ای با پدیده رها شدگی رو به رو می شوند؟

نه تنها در دوران بازیگری فوتبالیست ها و سایر ورزشکاران بلکه پس از طی این دوران و ورود به زمان بازنشستگی نیز هیچ گونه تشکیلاتی در این راستا وجود ندارد. متاسفانه این همه فوتبالیست ها مالیات پرداخت می کنند و فشارهای بسیاری نیز به آنها وارد می شود تا مالیات شان را پرداخت کنند اما در مقابل چه مزایایی در اختیار فوتبالیست ها قرار گرفته است؟ من اگر در فوتبال آلمان با مالیاتی که پرداخت می کردم زندگی ام را ادامه می دادم، تا پایان عمرم ماهانه حداقل بین 8 تا 10 هزار یورو حقوق بازنشستگی می گرفتم اما در ایران چه؟ در کشور ما به غیر از صندوق حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان نهاد یا سازمان دیگری نداریم که بخواهد از ورزشکاران حمایت کند و متاسفانه نه تنها در فوتبال بلکه در سایر ورزش ها نیز مشکلات بسیاری وجود دارد. شما ببینید بازیکنان نه تحت پوشش بیمه قرار دارند و نه از سایر حمایت های درمانی و بازنشستگی برخوردارند. بنابراین در هیچ بخشی نمی توانیم فوتبال خود را با سایر کشورهای دنیا مقایسه کنیم. من حدود 11 الی 12 یال است فوتبالم را کنار گذاشته ام و می خواهم فقط یک سوال بپرسم، اینکه پس از این همه سال چه حمایت و خدماتی به من ارائه شده است، جز اینکه فشار وارد می کنند و می خواهند که پول مالیات را دریافت کنند؟ بعد از دریافت مالیات نیز هیچ گونه خدمات و مزایایی به ورزشکاران تعلق نمی گیرد و به شخصه نمی دانم که این مدل مدیریتی در کجای دنیا تعریف شده است.

منبع: مجله قهرمان

انتهای پیام/

بازگشت به صفحه سایر رسانه‌ها

R41383/P41383/S9,1299/CT12

منبع: تسنیم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۲۷۵۰۰۴۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مقایسه تاریخی پاسخ‌های ایران به تهدیدات دشمن

خبرگزاری مهر، گروه فرهنگ و ادب _ الناز رحمت نژاد: رژیم صهیونیستی با حمله هوایی به ساختمان کنسولی سفارت کشورمان در دمشق موجب شهادت فرماندهان عالی رتبه سپاه که به صورت رسمی و قانونی در کشور سوریه حضور داشتند، شده بود. به دنبال این ماجرا تصمیم قطعی کشورمان بر اجرای عملیات انتقامی از رژیم صهیونیستی به صورت رسمی از تریبون‌های مختلف اعلام شد.

این سخنان که با پیام مقام معظم رهبری به مناسبت شهادت فرماندهان سپاه ازجمله سردار شهید محمدرضا زاهدی فرمانده مستشاران نظامی ایران در سوریه و لبنان و سردار حاجی رحیمی و نیز سخنرانی ایشان در خطبه‌های نماز عید فطر تکمیل و تأیید شد، جنگ روانی علیه رژیم صهیونیستی را به حداکثر رساند.

نهایتاً تصمیم مسؤولان کشور بر این شد که ۷۲ ساعت پیش از حمله، خبر اجرای قطعی عملیات انتقامی کشورمان را به صورت کلی به اطلاع کشورهای منطقه برسانند که طبعاً آمریکایی‌ها و اسراییل هم از آن مطلع شدند و آخرین تحرکات لازم برای مواجهه با عملیات انتقامی ایران را به انجام رساندند و در هریک از این سه روز منتهی به عملیات، با اعلام خبرهایی، زمینه چینی برای مدیریت روانی جبهه خود را صورت می‌دادند.

بالاخره عملیات ترکیبی موشکی و پهپادی کشورمان توسط نیروی هوافضای سپاه با پرتاب پهپادهای انتحاری شاهد ۱۳۶ در شامگاه ۲۵ فروردین شروع شده و کمی بعد با شلیک موشک‌های کروز و نهایتاً با شلیک موشک‌های بالستیک دنبال و تکمیل شد.

این عملیات تا حدود ساعت ۵ صبح روز ۲۶ فروردین ادامه یافت. به واسطه فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی، در حین اجرای این عملیات فیلم‌های مختلفی از حرکت موشک‌ها و پهپادها و همچنین ورود آنها به محدوده سرزمین‌های اشغالی و سایر تحولات این عملیات به صورت لحظه‌ای منتشر می‌شد.

بررسی سابقه حمله رژیم صهیونیستی علیه ایران در حوزه منطقه و داخلی، تفاوت تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در سال ۱۳۵۸ با حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران در دمشق، عملیات وعده صادق و پیامدها و توانایی‌های ایران در این عملیات و نوع پاسخگویی ایران بهانه خوبی بود تا با شاداب عسگری سرهنگ بازنشسته ارتش، مدرس دانشگاه آزاد و نویسنده و پژوهشگر به گفت‌وگو بنشینیم.

این گفت‌وگو در عصر بهاری در خبرگزاری مهر انجام شد. در قسمت اول گفت‌وگو به بررسی سابقه حمله رژیم صهیونیستی بر علیه ایران در حوزه منطقه و داخلی، تفاوت تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در سال ۱۳۵۸ با حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران در دمشق و نوع پاسخگویی ایران پرداختیم.

بررسی عملیات وعده صادق، پیامدهای آن و توانایی ایران در این عملیات نیز در قسمت دوم منتشر خواهد شد.

مشروح قسمت اول این گفت‌وگو در ادامه می‌آید؛

* جناب عسگری بحث را با سابقه حملات رژیم صهیونیستی به ایران و کشورهای منطقه شروع کنیم.

بله. حدود بیست و چند سالی است که مورد تهدید، آزار و اذیت رژیم اشغالگر قرار داریم؛ مثلا ویروس استاکس نت را که فرستادند و سیستم ما را در حوزه هسته‌ای بر هم زدند، عملیات خرابکاری که در تاسیسات هسته‌ای داشتند، کوآدکوپترهایی که فرستادند، فروردین ۱۳۹۷ به پایگاه تی ۴ حمله شد که تعدادی از مستشاران نظامی جمهوری اسلامی ایران به شهادت رسیدند.

صهیونیست‌ها از سال ۱۳۹۸ تا سال ۱۳۹۰ بهترین دانشمندان هسته‌ای ما از جمله اردشیر حسین پور، مجیدشهریاری، مصطفی احمدی روشن، مسعود علیمحمدی و داریوش رضایی نژاد را ترور کردند و به شهادت رساندند. در سال ۱۳۹۹ محسن فخری زاده را به شهادت رساندند. توجه داشته باشیم که‌ این‌درگیری‌ها حالت نیابتی داشت و از طرف ما به همه اینها پاسخ مناسب داده شد. یک‌نکته دیگر این‌که ما نقش رژیم صهیونیستی در ترور شهید سلیمانی را کمتر از آمریکا نمی‌دانیم. باور داریم آنها تعیین کننده بودند که این اتفاق افتاد.

* جریان حمله به مستشاران نظامی ایران از چه‌زمانی شروع شد؟

شهید الله وردی که از فرماندهان نیروی قدس بود اولین مستشار نظامی ما است که بر اساس حمله رژیم اشغالگر در دی ماه ۱۳۹۳ به شهادت رسید.

از ۱۱ آذر ۱۴۰۲ تا ۱۳ فروردین ۱۴۰۳ اسراییل به‌طور مرتب هفته‌ای یا ده روز یکبار یک عملیات نظامی علیه مستشاران ما انجام می‌داد، به طوری که در این مدت ۱۹ نفر از این مستشاران به شهادت رسیدند.

روز ۱۳ فروردین قصه خیلی فرق می‌کرد. ۱۳ فروردین با جشن پوریم مصادف بود. پوریم جشن ایرانی کُشی است. طبق نقل خودشان، دو یهودی که به دربار خشایار شاه نفوذ کرده بودند، خشایار را تحریک می‌کنند و او دستور قتل تعداد زیادی از ایرانیان را می‌دهد. اینکه رژیم صهیونیستی در این روز به کنسولگری ایران در دمشق حمله می‌کند و تعدادی از مستشاران ما را به شهادت می‌رساند، اصلاً اتفاقی نیست، بلکه عمد و سبقه ای داشته است که توضیحات آن را دادم. در این روز به کنسولگری ما حمله کرد و ۷ نفر از اعضا کنسولگری را به شهادت رساند.

اسراییل نیابتی حمله می‌کرد، ما هم نیابتی پاسخ می‌دادیم، ولی وقتی به کنسولگری حمله کردند، دیگر نیابت مطرح نبود، این مطرح بود که به خاک ما حمله کرده‌اند. رژیم جعلی اسراییل، بچه لوس تو دهنی نخورده بود. سال ۱۹۷۶ عملیات انتبهرا انجام داد. سال ۱۹۸۱ به تاسیسات هسته‌ای عراق حمله کردند. ۶ سپتامبر ۲۰۰۷ عملیاتی به اسم باغ میوه داشتند که به رآکتور هسته‌ای سوریه در دیرالزور حمله شد .۲۴ اکتبر ۲۰۰۹ به عملیات سرب گداخته پرداختند؛ در این عملیات به کارخانه داروسازی یرموت در جنوب سودان حمله شد. اینها بی جواب مانده بود! عادت کرده بودند! حمله می‌کردند، کسی چیزی نمی‌گفت!

زمانی که رژیم صهیونیستی به تاسیسات هسته‌ای عراق حمله کرد، مجمع عمومی سازمان ملل قطعنامه‌ای صادر کرد که در آن تاکید کرده بود: «حمله به تاسیسات هسته‌ای در هر کشور معادل حمله اتمی به آن کشور است.» این خیلی مهم است، یعنی اگر یک زمانی اسراییل بخواهد به تاسیسات هسته‌ای ما حمله بکند، جامعه جهانی حدود ۴۰ سال قبل تصویب کرده است که این حمله به مثابه این است که ما را با بمب اتم زده است.

* اگر کنسولگری خاک کشور ما است، سفارت آمریکا هم سال ۱۳۹۸ تسخیر شد، خاک کشور آمریکا بود، چرا در تسخیر لانه جاسوسی حق داشتیم، اما اینجا اسراییل حق نداشت؟

ماده ۵۱ منشور سازمان ملل صراحت دارد، اگر حمله نظامی که پشتوانه دولتی داشته باشد، اتفاق بیفتد، حق دفاع مشروع دارید. تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در سال ۱۳۵۸ حمله نظامی نبود، پشتوانه دولتی هم نداشت! یک حرکت کاملاً خودجوش از طرف دانشجویان بود. در این اقدام به کسی آسیب نرسید؛ حمله به کنسولگری ایران در دمشق، یک حمله نظامی با پشتوانه دولت بود، ۷ ایرانی و ۵ سوری هم شهید شدند. در چنین حمله‌ای سازمان ملل حق دفاع مشروع داده است. ما هم دفاع مشروع کردیم. از دو هفته قبل اطلاع دادیم اقدامی نشد، قطعنامه‌ای صادر نشد و بر اساس این ماده از خودمان دفاع مشروع کردیم. رهبرمعظم انقلاب هم در سخنانشان در عید سعید فطر حجت را تمام کرده بودند.

سال ۱۹۴۶ به مدت ۱ سال کنسولگری آمریکا در شهر موکدن چین تسخیر شد، در این اقدام هم از بمب اتم و پشتوانه دولت استفاده نشد و به کسی آسیب نرسید.

* کمی هم از نوع پاسخگویی ایران صحبت کنیم.

از سال ۱۹۶۷ تاکنون به مدت ۵۷ سال هیچ کشوری جرات نکرده بود به اسراییل حمله کند، اولین باری بود که یک کشوری به رژیم اشغالگر حمله کرد. عدم پاسخگویی مستقیم و آشکار ما به طور حتم به نفع اسراییل و به ضرر ما بود. اولاً موجب تضعیف جایگاه بین المللی ایران می‌شد، می‌گفتند ایران ترسید. ثانیاً جمهوری اسلامی ایران دیگر یک کشور نیست! بلکه زعامت جبهه مقاومت را دارد. اگر در این شرایط که فلسطینی‌ها تحت فشار هستند به صورت مستقیم حمله نمی‌کردیم، این سوال پیش می‌آمد که ما جاهل کوچه‌های خلوت هستیم.

حتی اگر خودمان هم نمی‌خواستیم به واسطه جایگاهی که در طول ۴۵ سال بعد از پیروزی انقلاب اسلامی در جهان اسلام ایجاد کردیم، باید جواب مستقیم می‌دادیم.

ما دو گزینه داشتیم، باید یا به منافع اسراییل در کشور دیگری حمله می‌کردیم که آمریکایی‌ها این را می‌خواستند، حاضر بودند راه‌های بسیاری به ما بدهند تا ما به خاک اسراییل حمله نکنیم. گزینه دیگر ما حمله مستقیم به اسراییل بود. اقتدار و منش ایران این را انتخاب کرد که مستقیم با اسراییل رو در رو بشود. انقلابیون متعهد هم گزینه دوم را محتمل‌تر می‌دانستند.

اسراییل به کنسولگری ایران در دمشق حمله کرد، ۷ نفر شهید شدند، قبل از این حمله هم به صورت نیابتی تعداد زیادی را شهید کرده بود، عده‌ای می‌خواستند پاسخ ندهیم، یا اگر پاسخ می‌دهیم، مثلاً یک کشتی بزنیم، ما با اقتدار پاسخ دادیم.

سال ۱۳۴۸ اعراب به مرزهای جنوبی ما حمله می‌کنند. ارتشبد بهرام آریانا در یک مهمانی رسمی می‌گوید شاه اجازه بدهد ۴۸ ساعته بغداد را می‌گیرم. این حرف که به گوش شاه می‌رسد چنان واهمه‌ای او را می‌گیرد که آریانا را عوض می‌کند. ببینید آن روز اندازه ایران چه بود و امروز چه شده است.

یکی از کسانی که که طرفدار این بود که آمریکا و اسراییل به ایران حمله نظامی بکنند، پسر لوس و عقب مانده پهلوی رضا بود. ببینید انعکاس پاسخ ایران، عملیات وعده صادق چه بوده که در خبرها خواندم این آقا که آمریکا را به استفاده از بمب اتم بر علیه ایران تحریک می‌کرد، مقداری شجاعت پیدا کرده و گفته است ایران خط قرمز من است، نباید به آن حمله شود. آقای رضا پهلوی ۴۵ سال گذشته کجا بودی؟ وقتی ما به عزت رسیدیم حتی او که بَرده و غلام حلقه به گوش اسرائیل بود هم شهامت پیدا کرده است. عزت ایران به همه تسری پیدا کرده است.

ادامه دارد...

کد خبر 6085962 الناز رحمت نژاد

دیگر خبرها

  • سنگ تمام زاکانی برای چینی‌ها؛ بنرهای جنجالی شهرداری تهران برای مقایسه خودروی داخلی با چینی/ عکس
  • (عکس) مقایسه ال۹۰ با نمونه بومی‌سازی شده!
  • چهارشنبه مشکوک آزادی
  • هشدارهای آمریکا درباره سفر به آلمان جدی شد
  • عکس‌| برخورد گرم علی دایی با اهالی اکباتان؛ ذوق‌زدگی یک کودک از دیدار با شهریار
  • پورموسوی: داور بازی با سپاهان شاید شبهه ایجاد کند
  • تصویر پوشش متفاوت دختران ایران در کنکور ۵۰ سال قبل | چند تست بزنید!
  • از دلبری بهارنارنج تا اردیبهشتِ عاشقی در بهارِ شیراز
  • مشق الفبای زندگی در آغوشی شاید مهربان‌تر از مادر
  • مقایسه تاریخی پاسخ‌های ایران به تهدیدات دشمن