چگونه به جنگ بیکاری برویم؟/ رئیس جمهوری که بوی باروت میدهد/ تاوان تظاهر به دیوانگی
تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۹۸۴۱۲۵
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان؛ در یادداشت روزنامه حمایت به قلم ابراهیم رزاقی می خوانید: اظهارات چند روز گذشته مسئولین کشور اعم از سخنگوی دولت، وزیر کشور و رئیس مجلس شورای اسلامی در مورد معضل بیکاری، زنگ هشدار را نسبت به اهتمام همهجانبه و عملی برای اجرای شعار امسال – اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال- به صدا درآورده و اولویت آن را بار دیگر گوشزد میکند؛ این در حالی است که بیش از نیمی از سال جاری سپریشده و تغییرات مثبتی در کارنامه دستگاههای دستاندرکار کشور مشاهده نمیشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به فرموده رهبر حکیم انقلاب، مسئله اقتصاد، «یک مسئله اصلی در کشور ما است» اما بااینحال و پس از نامگذاری دو سال پیاپی برای متمرکز کردن تلاشها در جهت حل مشکلات عدیده تولید و اشتغال، هنوز هم نقشه راه نهادهای مسئول با اهداف اقتصاد مقاوم، همخوانی ندارد. اولین فاکتوری که در اقتصاد ایران، عامل بیکاری به شمار میآید، وابستگی مستمر و مداوم اقتصاد کشورمان به نفت است؛ بهنحویکه تکانههای خارجی و تحریمها، تحرک و پویایی را از اقتصاد وابسته به نفت میگیرد و درنتیجه، باعث تعطیلی تولید و کشاورزی میشود.
از سوی دیگر، هنوز هم افراد برخوردار از رانت و زد و بند، اقدام به واردات کالا میکنند و در کنار آن، فعالیتهای سوداگری و احتکاری به یک فعالیت سود ده تبدیلشده و نتیجه این سازوکار غلط بهعلاوه ارتزاق بخشهای اقتصادی از دلارهای نفتی، به تشدید بحران بیکاری افزوده است.
از زمانی که برخی تلاش کردهاند سیاستهای نظام سرمایهداری و صندوق بینالمللی پول در ایران اسلامی را پیاده کنند، حجم واردات کالا و خدمات به 500 میلیارد دلار بالغ شده که فقط در سالهای اخیر، حدود 260 میلیارد دلار از رقم ذکرشده، واردات به کشور صورت گرفته است. این در حالی است که بر اساس برآورد سازمان ملل، به ازای هر 10 هزار دلار سرمایهگذاری، باید یک شغل پایدار ایجاد شود و با یک حساب سرانگشتی، باید در سه دهه گذشته به ازای دلارهای خارجشده از کشور، بین 75 تا 150 میلیون فرصت شغلی ایجاد میشد؛ درصورتیکه طی این مدت، فقط 11 میلیون شغل ایجادشده و جمعیت شاغل از دهه هفتاد که 11 میلیون نفر بودند، در حال حاضر به 22 میلیون نفر رسیده که این میزان اشتغالزایی در طول قریب به 30 سال، قابلقبول و توجیهپذیر نیست.
تاوان تظاهر به دیوانگی
در یادداشت روزنامه کیهان حسین شریعتمداری نوشته است: شخصی را حکایت کردهاند که کیسهای گندم برای آرد کردن به آسیاب برده بود و درحالیکه برای نوبت به انتظار ایستاده بود، گندم کیسه دیگران را به کیسه خود میریخت.
آسیابان که متوجه شده بود با عصبانیت به او نهیب زد که این چه کاری است؟ چرا به گندم دیگران دستدرازی میکنی؟ و او در پاسخ گفت؛ مگر نمیدانی که من دیوانهام؟ همه اهل روستا مرا به دیوانگی میشناسند.
آسیابان گفت؛ اگر دیوانهای چرا از کیسه خودت به کیسه دیگران نمیریزی؟! از نوامبر 2016 که دونالد ترامپ به ریاستجمهوری آمریکا انتخاب شده است تا همین امروز، یک جریان مرموز در آمریکا و اروپا اصرار دارد که او را یک دیوانه تمامعیار معرفی کند که در چرخهای غیرمنتظره بر کرسی ریاستجمهوری آمریکا نشسته است!
دنباله همان جریان مرموز در داخل کشور خودمان نیز هر از چند گاه در این شیپور فریب میدمد که رئیسجمهور آمریکا یک سیاستمدار دیوانه و خطرناک و غیرقابل پیشبینی است و نتیجه میگیرد که باید از چالش و رویارویی با او پرهیز کرد چرا که ترامپ نشان داده است به چرخه تصمیمسازی و تصمیمگیری در چارچوب تعریف شده دیپلماسی آمریکا اعتقادی ندارد و هر لحظه ممکن است دست به اقدامی خطرناک زده و تصمیم فاجعهآفرینی علیه کشورمان اتخاذ کند!
آیا ترامپ آنگونه که برخی از مقامات آمریکایی و اروپایی و جریان سیاسی یاد شده در داخل کشور ادعا میکنند، یک دیوانه تمامعیار است؟ و یا زیر این کاسه، نیمکاسهای نهفته است؟
رئیس جمهوری که بوی باروت میدهد
در یادداشت روزنامه جمهوری اسلامی می خوانید: زیگمار گابریل، وزیر خارجه آلمان، ضمن انتقاد صریح از عملکرد دونالد ترامپ در صحنه بین المللی، رفتار سیاسی وی در قبال مسائل جهانی را مورد نکوهش قرار داد و گفت ترامپ میخواهد «قانون جنگل» را جایگزین قوانین بینالمللی کند.
این گزندهترین تهاجم سیاسی – تبلیغاتی علیه ترامپ و دستیارانش در طول ماههای پس از ورود وی به کاخ سفید است که به خوبی نشانگر خشم فزاینده متحدان آمریکا در قبال تکرویها، ماجراجوئیها و یکه تازیهای ترامپ است.
این اظهارات مخالفان دیدگاههای ترامپ یا مخالفان همیشگی سیاستهای واشنگتن نیست بلکه مواضع یکی از نزدیکترین متحدان همیشگی آمریکا محسوب میشود که از رفتار و مواضع غیرقابل پیشبینی ترامپ به ستوه آمده و خشم خود را پنهان نمیکند.
احتمال میرود که سایر متحدان آمریکا هم دارای چنین دیدگاهی باشند ولی ترجیح میدهند که همچنان سکوت کنند یا از طریق دیپلماتیک، اعتراضات خود را منعکس نمایند.
اکنون سوال این است که چرا آلمانها از عملکرد ترامپ به خشم آمده اند؟ واقعیت این است که ترامپ مطلقاً قابل پیشبینی و گمانه زنی نیست. وی در جریان تبلیغات انتخاباتی خواستار فروپاشی اتحادیه اروپا، فروپاشی ناتو، برهم زدن توافقات زیست محیطی به ویژه توافقات آب و هوائی موسوم به پیمان پاریس بود.
ترامپ حتی پس از ورود به کاخ سفید هم شهروندان هلندی و فرانسوی را به خروج از اتحادیه اروپا و پیروی از مواضع لندن تشویق میکرد. ترامپ هنوز هم خواستار تضعیف یورو، پول واحد اروپائی و از هم پاشیدن اتحادیه اروپا است. با این همه، اظهارات اخیر وزیر خارجه آلمان، فراتر از اعتراض به دیدگاه ترامپ در قبال اتحادیه اروپاست و مواضع آمریکای ترامپ در قبال مسائل جهانی را اصرار برای جایگزینی قانون جنگل به جای قوانین رایج بینالمللی میداند که مناسبات جهانی را تحت الشعاع سیاستهای نسنجیده و ناپخته ترامپ و دستیارانش قرار میدهد.
همهگیری بیماری خشونت
در یادداشت روزنامه رسالت به قلم حامد حاجی حیدری می خوانید: قضیه - «در هر ساعت، بیش از 66 ایرانی درگیری منجر به جرح و پزشکی قانونی دارند!»؛ بر اساس آمارهای پزشکی قانونی کشور به طور میانگین، روزانه هزار و 600 شهروند به دلیل نزاع به پزشکی قانونی مراجعه میکنند و تشکیل پرونده میدهند. این، آمار رسمی است که سازمان پزشکی قانونی از ثبت پروندههای نزاع شدید در این سازمان اعلام کرده است (یاسا، 13960309). بیگمان، آمار نزاع شدید که به پزشکی قانونی کشیده نمیشود، و آمار نزاع به طور کلی، بسیار بیش از این است. بر اساس اعلام سازمان، تهرانیها بیشتر از بقیه مردم با هم گلاویز میشوند و به یکدیگر صدمه میزنند (یاسا، 13960309). در همین ارتباط، مهدی جوهری، معاون اجتماعی دادگستری البرز معتقد است که تقویم جرایم عمدی نشان میدهد زمانی که نوجوانان و جوانان از درس و مدرسه فارغ میشوند، آمار خشونت افزایش مییابد. او باور دارد که یکی از عوامل افزایش خشونت در سالهای اخیر به خصوص در میان کودکان ایجاد فضاهای خشن در خانه است به طوری که بازیهای رایانهای و فیلمهای خشن موجب شده است که خشونت در خانواده و جامعه نهادینه شود (یاسا، 13960309).
«گام دوم»؛ مصالحه منصفانه
در یادداشت روزنامه شرق می خوانید: روزنامه «شرق» دوشنبه، ١٧ مهر، عکس و خبری از دیدار رهبرانی از اقلیم کردستان عراق با مسئولان دولت مرکزی آن کشور زیر عنوان «گام اول تفاهم» منتشر کرد که برای منطقه و ایران حائز اهمیت بسیار است.
اگر به گذشته بازگردیم، شاید در آغاز کسی تصمیم بارزانی برای برگزاری رفراندوم استقلالطلبانه را باور نمیکرد، زیرا غالبا این کار را به سود اقلیم و عراق نمیدانستند، اما او جدی بود.
وقتی با نزدیکشدن روز اخذ رأی، تبلیغات از هر سو اوج گرفت، بسیاری در ایران، عراق و تركيه نگران شدند؛ عراقیها از خطر تجزیه که برای هر کشوری دردناک است. ترکیه نگران از اینکه جنگ داخلی کنونی با «پکک» ابعاد گستردهتری یابد و برای کُردهای ترکیه معیار و الگویی برای جداییطلبی شود.
در ایران نیز برداشتهای نسبتا مشابه باعث ابراز نگرانی شد؛ خصوصا آنکه برخی گروههای کُرد مخالف، فریب عربستان را خورده و در زمانی که نایبالسلطنه آن کشور اعلام کرده است «خواهان کشاندن جنگ به داخل ایران است» دعوت او را پذیرفته و به مخالفت خود رنگ خصومتآمیزتری دادهاند. در آستانه همهپرسی در اقلیم، ایران و ترکیه اعلام کردند مرزهای هوایی خود را روی پروازهای اقلیم بستهاند. شاید در آخرین لحظه بتوانند موجب تعلیق یا تعویق همهپرسی شوند، اما این تصمیم به آسانی و سادگی قابل بازنگری و انصراف نبود. باید دید که این امر خطیر تا چه اندازه و چرا در این زمان برای کردهای عراق مهم بوده است. در مقالات کارشناسان خواندم که کسی این کار را «غیرقانونی» و دیگری «احمقانه» خوانده بود.
منبع:میزان
انتهای پیام/
گزیده سرمقاله های روزنامه های 18 مهرمنبع: باشگاه خبرنگاران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۸۴۱۲۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پنج سناریوی عجیب انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۴ آمریکا
فرارو- سال ۲۰۲۴ میتواند غیرعادیترین انتخابات ریاست جمهوری باشد و از جهاتی نیز همین طور است. با این وجود، احتمال مشخصی وجود دارد که این انتخابات بتواند امریکا را به سوی مسیرهایی سوق دهد که پیشتر هرگز رخ نداده بود مسیرهایی که عواقبی بالقوه فاجعه بار را برای آن کشور به همراه خواهند داشت. در ادامه به پنج سناریوی عجیب و محتمل در این باره خواهیم پرداخت:
۱- ممکن است یک تساوی در آرای الکترال یا کالج انتخاباتی وجود داشته باشد: در میان تحلیلگران سیاسی اتفاق نظر کلی وجود دارد که برنده ریاست جمهوری ۲۰۲۴ توسط هفت ایالت نوسانی تعیین میشود که مجموعا ۹۳ رای الکترال دارند: جورجیا (۱۶ رای)، کارولینای شمالی (۱۶)، پنسیلوانیا (۱۹)، میشیگان (۱۵)، ویسکانسین (۱۰)، نوادا (۶) و آریزونا (۱۱). یک نامزد ریاست جمهوری برای پیروزی به ۲۷۰ رای از ۵۳۸ رای الکترال نیاز دارد. بنابراین، اگر دو نامزد هر کدام ۲۶۹ رای کسب میکنند به تساوی دست مییابند. آبا این امر امکان رخ دادن خواهد داشت؟ بله، اما از زمان تصویب دوازدهمین متمم قانون اساسی ایالات متحده در سال ۱۸۰۴ میلادی که روش انتخاب رئیس جمهور و معاون رئیس جمهور را اصلاح کرد تنها انتخابات ۱۸۲۴ هیچ برندهای در کالج انتخاباتی نداشت. با توجه به الگوهای رای گیری فعلی تحلیلگران تصور میکنند جو بایدن رئیس جمهور فعلی با احتمال داشتن ۲۲۶ رای الکترال وارد انتخابات میشود در حالی که دونالد ترامپ ۲۱۹ رای دارد و در نهایت ۹۳ رای ایالتهای نوسانی هستند که برنده را تعیین میکنند. اگر بایدن پیروز شود و برای مثال ارای الکترال کارولینای شمالی، جورجیا و آریزونا را از آن خود سازد، اما در مقابل ترامپ نیز ارای میشیگان، پنسیلوانیا، ویسکانسین و نوادا را تصاحب کند هر دو ۲۶۹ رای الکترال کسب میکنند. در سناریویی دیگر اگر بایدن آرای الکترال ویسکانسین، نوادا، جورجیا و آریزونا را از آن خود سازد و ترامپ برنده آرای پنسیلوانیا، کارولینای شمالی و میشیگان شود باز هم نتیجه ۲۶۹ رای مساوی بود.
۲- نامزد سوم میتواند نتیجه انتخابات را تغییر دهد: رابرت اف کندی جونیور نامنزد سوم که بیشترین صحبت در مورد او مطرح شده مستقل است. علاوه بر این، "جیل استاین" نامزد حزب سبز در انتخابات سال ۲۰۱۶ دوباره به دنبال نامزدی به نمایندگی از حزب سبز است و "کورنل وست" مستقل و احتمالا یک نامزد حزب لیبرتارین نیز در عرصه رقابت انتخاباتی حضور خواهند داشت. نامزدهای سوم یا حزب ثالث برای ورود نام شان به برگه رای هر ایالت فرآیندی را طی میکنند. در حال حاضر نام کندی صرفا در فهرست نامزدها برای رای گیری هاوایی، میشیگان، یوتا حضور دارد، اما کارزار کندی اعلام کرده که در شش ایالت دیگر در فاصلهای نزدیک با نامزدهای دیگر قرار دارد. سه ایالت از ایالتهای ذکر شده میشیگان، کارولینای شمالی و نوادا میباشند که ایالتهای نوسانی هستند. کندی و استاین میتوانند آرای بیش تری نسبت به حاشیه پیروزی برای بایدن یا ترامپ در یک یا چند مورد از این ایالتها به دست آورند. این وضعیت به طور مشابه پیشتر رخ داده بود زمانی که رقابت انتخابات ریاست جمهوری سال ۲۰۰۰ میلادی به فلوریدا رسید. جورج دبلیو بوش با ۵۳۷ رای از "ال گور" معاون رئیس جمهور پیشی گرفت. با این وجود، رالف نادر نامزد حزب سبز ۹۷۴۸۸ رای در فلوریدا به دست آورد. اگر نادر در رقابت حضور نداشت اکثر حامیان او به ال گور رای میدادند یا در خانه باقی میماندند و احتمالا ال گور پیروز میشد.
تازهترین نتیجه نظرسنجی Real Clear Politics نشان میدهد که کندی بین ۷ تا ۹ درصد آرا را در چهار ایالت جورجیا، میشیگان، پنسیلوانیا و ویسکانسین کسب کرده است. با این وجود، تفاوت در نتایج نظرسنجیها در این باره که حضور کندی بیشتر به بایدن آسیب وارد خواهد ساخت یا ترامپ دیده میشود. نکته این است که کندی و شاید استاین میتوانند باعث تاثیرگذاری در شانس بُرد برای نامزد برنده در یک یا چند ایالت شوند.
۳- رای دهندگان "بی وفا" میتوانند نتیجه را تغییر دهند: در ۴۸ ایالت انتخاب کنندگان به نامزدی رای میدهند که برنده ایالت مربوطه خود شده است. دو ایالت دیگر میتوانند رای را تقسیم کنند. با این وجود، انتخاب کنندگان اصطلاحا "بی وفا" بوده و هستند که به شخصی غیر از برنده ایالت خود رأی داده اند. این اتفاق در طول تاریخ انتخابات امریکا رخ داده است از جمله برای ده نفر (دو جمهوری خواه و هشت دموکرات) در جریان انتخابات ۲۰۱۶ میلادی. سی و سه ایالت از انتخاب کنندگان خود میخواهند که به برنده ایالت رای دهند در حالی که ۱۷ ایالت به آنها اجازه میدهند رای خود را تغییر دهند، اما ممکن است مجازاتی را برای این منظور اعمال کنند. از میان ایالتهای نوسانی جورجیا و پنسیلوانیا هیچ قانونی برای منع انتخاب کنندگان بی وفا از رای دادن ندارند در حالی که میشیگان آرای تغییر یافته انتخاب کنندگان بی وفا را شمارش میکند. بنابراین، ممکن است در یک تساوی ۲۶۹ رای یک یا چند انتخاب کننده بی وفا بتوانند رای متفاوتی از ایالت خود به صندوق بیندازند و شمارش شود بنابراین آن رای تعیین کننده خواهد بود که کدام نامزد برنده انتخابات است. برخی ممکن است به یاد داشته باشند که "مارتین شین" بازیگر در سال ۲۰۱۶ در آگهیای ظاهر شد و انتخاب کنندگان ترامپ را ترغیب به انجام آن کار کرد.
۴- مجلس نمایندگان ممکن است برنده ریاست جمهوری را تعیین کند: اگر هیچ یک از نامزدهای ریاست جمهوری ۲۷۰ رای الکترال یا تعداد آرای بیش تری را کسب نکند انتخابات به مجلس نمایندگان منتقل میشود جایی که هر ایالت دارای یک رای است. در حال حاضر، جمهوری خواهان مجلس نمایندگان ایالات بیش تری نسبت به دموکراتها را کنتنرل میکنند. در نتیجه، در صورتی که آن سناریو عملی شود ترامپ احتمالا برنده خواهد شد. با این وجود، رای گیری نه در مجلس با ترکیب فعلی بلکه در مجلسی که در ژانویه سال ۲۰۲۵ میلادی سوگند یاد میکند انجام خواهد شد. مجلس نمایندگان ممکن است در سال آینده تحت کنترل دموکراتها درآید حتی اگر ایالتهای بیشتری تحت رهبری جمهوری خواهان باشند.
۵- سنا ممکن است معاون رئیس جمهور را به عنوان برنده تعیین کند. بر اساس متمم دوازدهم سنا به معاون رئیس جمهور رای میدهد چرا که هر ۱۰۰ سناتور یک حق رای دارند. در حال حاضر سنا توسط دموکراتها کنترل میشود، اما ممکن است سال آینده تغییر کند، زیرا تعداد سناتورهای دموکرات بسیار بیش تری نسبت به جمهوری خواهان در انتخابات حضور دارند. با این وجود، اگر سنا در سال ۲۰۲۵ به طور مساوی ۵۰ به ۵۰ تقسیم شود "کامالا هریس" معاون فعلی، به عنوان رئیس سنا تا زمان تحلیف رای تعیین کننده را خواهد داد. آیا او رای برنده را برای خودش به صندوق میاندازد که منجر به ریاست جمهوری یک رئیس جمهور جمهوری خواه و یک معاون دموکرات خواهد شد؟
مطمئنا امکان تحقق تمام سناریوهای ذکر شده بعید به نظر میرسد، اما دست کم میتوان گفت امکان آن هر چند اندک، اما وجود دارد. با توجه به این که این انتخابات امریکا تاکنون نتای عجیب کم نداشته نمیتوانید احتمالات ذکر شده را رد کنید.
منبع: هیل