سیا چطور برای دانشمندان هستهای ایران تور پهن میکند؟
تاریخ انتشار: ۲۳ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۰۵۴۰۴۵
برای بسیاری از استادان دانشگاه، همایشهای دورهای در سراسر دنیا، هم فال است و هم تماشا.
به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، دنیل گولدن درگاردین نوشت: یک مأمور سیا آرام به در اتاق هتل کوبید. پس از نطقهای اصلی، پنلهای بحث و شام، شرکتکنندگان همایش برای استراحت شبانه رفته بودند. رصد سمعی و بصری اتاق نشان میداد عوامل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که مراقب دانشمندان هستهای بودند، خوابیدهاند، ولی او هنوز بیدار بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به روایت یک فرد آشنا با این واقعه که حدود یک دهه پیش رُخ داد، آژانس1 ماهها زمینهسازی کرده بود. آژانس از طریق یک شرکت صوری تجاری، بودجه و ساماندهی همایش در یک مرکز پژوهش علمی خارجی را ترتیب داده بود که شک و تردیدی برنمیانگیخت، سخنرانان و مهمانان را دعوت کرده بود، و مأموران خود را بین خدمتکاران آشپزخانه و دیگر کارمندان جا داده بود، فقط به این خاطر که بتواند آن کارشناس هستهای را به خارج از ایران بکشاند، چند دقیقه او را از نگهبانانش جدا کند، و رودررو به او پیشنهادی بدهد. در دقایق آخر یک مانع میرفت که برنامهها را به هم بریزد: هدف هتلش را عوض کرد چون هتل توصیهشدۀ کنفرانس 75 دلار گرانتر از آن رقمی بود که بالادستیهای او در ایران حاضر بودند پول بدهد.
آن مأمور سیا برای نشاندادن صمیمیت و حسننیتش، دست روی قلبش گذاشت و گفت: «سلام حبیبی! من از سیا آمدهام، و میخواهم با من سوار یک هواپیما بشوید و به ایالات متحده بیایید.» مأمور سیا میتوانست واکنشهای آن ایرانی را روی صورتش بخواند: مخلوطی از شوک، ترس و کنجکاوی. بنا به تجربۀ پیشین خود با پناهندگان، میدانست هزاران سؤال به ذهن آن دانشمند هجوم آوردهاند: خانوادهام چه میشود؟ چطور از من حفاظت میکنید؟ کجا زندگی خواهم کرد؟ چطور امرار معاش کنم؟ چطور ویزا بگیرم؟ وقت دارم چمدانم را ببندم؟ اگر بگویم نه، چه میشود؟
همینکه دانشمند آمد تا سؤال اول را بپرسد، عنصر سیا وسط حرفش پرید و گفت: «اول سطل را یخ بردارید.»
«چرا؟»
«اگر نگهبانها بیدار شدند، میتوانید بگویید که میخواهید یخ بیاورید.»
سیا میلیونها دلار برای همایشهای علمی صرف میکند
سیا در برنامهای که شاید جسورانهترین و استادانهترین نفوذ به تشکیلات دانشگاهی باشد، مخفیانه میلیونها دلار صرف صحنهچینی همایشهای علمی در سراسر دنیا کرده است. هدفش وسوسۀ دانشمندان ایرانی به بیرونکشاندن آنها از وطنشان به جایی بود که بتوان به آنها دسترسی داشت، جایی که افسران اطلاعاتیاش بتوانند تکبهتک سراغشان بروند و برای پناهندگی روی آنها فشار بیاورند. به بیان دیگر، آژانس راهی یافته بود تا توسعۀ سلاحهای هستهایِ ایران را به تأخیر بیاندازد: بهرهگیری از وجهۀ بینالمللی تشکیلات دانشگاهی، و گذاشتن یک کلاه بزرگ سر نهادهایی که میزبان همایشها بودند و استادانی که در آنها شرکت و سخنرانی میکردند. روح شرکتکنندگان همایش هم خبر نداشت که بازیگر نمایشیاند که شبیهسازی واقعیت است اما از دوردستها صحنهچینی شده است. میشود بحث کرد که آیا آن مأموریت امنیت ملی میتواند گمراهسازی این دسته از استادان را توجیه کند یا خیر، اما تردیدی نیست که اکثر دانشگاهیان از اینکه نقش یک سادهلوح را در این طرح سیا بازی کردهاند برمیآشوبند.
همایشها بیش از هر عرصۀ دانشگاهی دیگری، مستعد جاسوسیاند. این مراسمهایِ آیینیِ اجتماعی و فکری، به مدد جهانیسازی، همهجا رواج پیدا کردهاند. مثل پاتوقهای میزبانی تورهای تنیس یا گلف جهانی، این همایشها نیز هرجا که اقلیم مساعدی داشته باشد سر بر میآورند و جماعت هواپیماسوار را جلب میکنند. حتی اگر هم پولوپله کم داشته باشند، پرستیژی دارند که جبرانش میکند. گرچه محققان دائم با وسایل الکترونیکی با هم صحبت میکنند، جلسات مجازی اصلاً و ابداً جایگزین دورهمی با همتایان، شبکهسازی برای شغلیابی، امتحانکردن جدیدترین ابزارکها و ارائۀ مقالاتی نیست که بعدتر در مجلدات مشروح همایش چاپ میشوند. دیوید لاج، رماننویس مشهور انگلیسی، در رمان دنیای کوچک2 (1984) که تقلیدی خندهدار از حیات دانشگاهی بود نوشت: «جاذبۀ همایشهای دورهای: شیوهای است برای تبدیل کار به تفریح، ترکیب حرفهایگری و گردشگری، و همۀ اینها به خرج یک نفر دیگر. مقالهای بنویسید تا دنیا را ببینید!»
حضور جاسوسها معیار اهمیت یک همایش علمی
نه فقط تعداد برندگان جوایز نوبل یا اساتید آکسفورد، که تعداد جاسوسان حاضر در همایش هم میتواند معیار اهمیتش باشد. افسران اطلاعاتی آمریکایی و خارجی به همان دلیل روانۀ همایشها میشوند که مسئولان جذبِ نیروی ارتش روی محلات کمدرآمد تمرکز میکنند: اینجا بهترین زمین برای شکار است. در سیا در برنامهای که شاید جسورانهترین و استادانهترین نفوذ به تشکیلات دانشگاهی باشد، مخفیانه میلیونها دلار صرف صحنهچینی همایشهای علمی در سراسر دنیا کرده است هر پردیس دانشگاهی شاید فقط یک یا دو استاد برای یک سرویس اطلاعاتی جذاب باشند، اما در یک همایش مناسب (مثلاً دربارۀ فناوری پهپادها یا شاید هم داعش) یک دوجین از آنها پیدا میشود.
یک مأمور سابق سیا گفت: «هر سرویس اطلاعاتی دنیا همایش برگزار میکند، حامی همایشها میشود، و دنبال راهی برای فرستادن افرادی به همایشها میگردد.»
مارک گلوتی، محقق ارشد در مؤسسۀ روابط بینالملل پراگ و مشاور ویژۀ سابق وزارت خارجۀ بریتانیا، میگوید: «نیروگیری یعنی فرآیند طولانی اغواء. گام اول، برنامهریزی برای رفتن به کارگاهی است که هدف در آن حضور دارد. حتی اگر فقط حرفهای عادی بزنید، دفعۀ بعد میتوانید بگویید: شما را در استانبول ندیده بودم؟»
اف.بی.آی در سال 2011 دربارۀ همایشها به دانشگاهیان هشدار داد، و این سناریو را ذکر کرد: «دعوتنامۀ ناخواستهای برای ارسال مقاله به یک همایش بینالمللی به یک پژوهشگر میرسد. او مقالهای میفرستد که پذیرفته میشود. در همایش، میزبانها یک نسخۀ ارائهاش را میگیرند. میزبانها یک فلش به لپتاپ او وصل میکنند و بدون اطلاع او، هرچه فایل و اطلاعات را روی رایانهاش باشد دانلود میکنند.»
اف.بی.آی و سیا هم سرازیر همایشها میشوند. یک مأمور سابق اف.بی.آی میگوید که در دورهمیها در آمریکا، «افسران اطلاعاتی خارجی سعی میکنند آمریکاییها را تور کنند؛ ما سعی میکنیم آنها را تور کنیم.» سیا به چند طریق درگیر همایشهاست: افسران خود را به آنها میفرستد؛ از طریق شرکتهای صوری در محدودۀ واشنگتن میزبان همایشها میشود تا مجموعههای اطلاعاتی بتوانند چیزی از دریای حکمت دانشگاهی صید کنند؛ و همایشهای جعلی راه میاندازد تا به پناهندگان بالقوه از کشورهای متخاصم دست پیدا کند.
سیا همایشهای آتی در سراسر دنیا را رصد کرده و نمونههای جالب را شناسایی میکند. فرض کنید یک همایش بینالمللی در پاکستان دربارۀ فناوری سانتریفیوژ برگزار میشود: سیا مأمور خود را تحت پوشش میفرستد، یا استادی را که شاید به آن همایش برود به خدمت میگیرد تا برایش گزارش بیاورد. اگر خبردار شود که یک دانشمند هستهای ایرانی در همایش شرکت میکند، روی او کلید میکند تا در نشست سال بعد نیروگیری کند.
اطلاعات حاصل از همایشها سیاستگذاریها را شکل میدهد
اطلاعات حاصل از همایشهای دانشگاهی ممکن است سیاستگذاریها را شکل دهد. در اقناع دولت جورج دابلیو بوش به اینکه صدام همچنان تسلیحات کشتار جمعی در عراق میسازد (که غلط از آب درآمد)، همایشها نقش داشتند. جان کیریاکو، افسر سابق ادارۀ ضدتروریسم سیا، در یادداشتی به سال 2009 نوشت: «جاسوسها و خبرچینهای ما متوجه شدند که دانشمندان عراقیِ متخصص در شیمی، زیستشناسی، و تا حد کمتری انرژی هستهای، همچنان در سمپوزیومهای بینالمللی حاضر میشدند. آنها مقاله ارائه میدادند، به ارائههای دیگران گوش میسپردند، یادداشتهای حجیم برمیداشتند، و به اردن برمیگشتند که از آنجا میتوانستند زمینی به عراق برگردند.»
شاید برخی از آن جاسوسها به نتایج غلط رسیده بودند چون تحصیلات عالیه در شیمی، زیستشناسی یا انرژی هستهای نداشتند. بدون این تخصص، شاید آن مأموران بحث را درست نمیفهمیدند یا لو میرفت که قلابیاند. در همایشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین حول موضوعاتی از قبیل هیدرولوژی ایزوتوپها و انرژی گداخت هستهای، «شاید تعداد افسران اطلاعاتی که در تالارها پرسه میزدند بیشتر از دانشمندان واقعی بود.» این را جین کویل میگوید که از 1976 تا 2006 برای سیا کار کرده است، و اضافه میکند: «فقط یک مشکل کوچک بود: اگر قرار است یکی از آدمهای سیا را به این همایشها بفرستید، باید بتواند مثل آنها حرف بزند. اعزام یک دانشآموختۀ تاریخ سخت است که فقط میتواند بگوید: «بله من دکترای فیزیک پلاسما دارم.» بهعلاوه، دنیای این رشتهها بسیار کوچک است. اگر بگویید از مؤسسۀ فِرمی در شیکاگو آمدهاید، میگویند: لابد باب، فرد و سوزی را میشناسی.»
برخوردهای به ظاهرا اتفاقی جاسوس را به استاد متصل میکند
کویل میگوید که در عوض، آژانس میتواند یک استاد مناسب را از طریق «ادارۀ منابع ملی» به خدمت بگیرد. این اداره، سرویس پنهانی سیا در داخل کشور است که «رابطهای کاری» با تعدادی از دانشمندان دارد: «اگر همایشی در وین پیدا کنند میتوانند بگویند: پروفسور اسمیت، شرکت شما در این همایش طبیعی به نظر میآید.»
«اسمیت هم مثلاً میگوید: من در آن شرکت میکنم، و به شما خبر میدهم با چه کسانی حرف زدهام. اگر به یک ایرانی بخورم، مسیرم را عوض نمیکنم. اگر او بگوید که «دوست دارم شرکت کنم ولی بودجۀ مسافرت دانشگاهمان خیلی کم است»، سیا یا اف.بی.آی شاید بگوید: «خُب، میدانید، شاید بتوانیم پول بلیط شما را بدهیم، البته بلیط قسمتِ ارزانقیمت.»
*****
دلدادن و قلوهگرفتنِ جاسوس و استاد اغلب با مواجههای ظاهراً تصادفی در یک همایش دانشگاهی شروع میشود، که در این حرفه به آن «برخورد» میگویند. یکی از عناصر سیا که قبلاً در مأموریتهای خارجی فعال بود برایم توضیح داد که «برخورد» چطور کار میکند. فرض کنیم اسمش آر. است.
آر. به من گفت: «من یک عالم آدم را در همایشها نیروگیری کردم. در این کار ماهر بودم، و کار سختی هم نیست.»
او در بین مأموریتهایش، به فهرستی از همایشهای آتی نگاه میانداخت، یکی را انتخاب میکرد، و روی دانشمندی انگشت میگذاشت که حداقل دوبار در سالهای قبل در همان رویداد با او حرف زده بود و احتمال داشت در آن همایش شرکت کند. آر. از کارآموزان سیا و آژانس امنیت ملی میخواست که پروفایلی از هدف تهیه کنند: به کدام دانشگاه رفته است، اساتیدش چه کسانی بودهاند، و مواردی از این دست. سپس به دفتر مرکزی پیغام میداد تا بودجۀ سفر را تقاضا کند. فوت کوزهگری آن بود که پیغامش قدری قانعکننده باشد که هزینهها را جور کند، اما آنقدر وسوسهانگیز نباشد که سایر مأمورانی که آن را میخوانند و به همایش نزدیکترند دنبال همان هدف بروند.
بعد باید پوشش را درست میکرد، که معمولاً بازرگان بود. اسمِ یک شرکت را از خودش درمیآورد، وبسایت آمادهای برایش میساخت و کارت ویزیت چاپ میکرد. برای آن شرکتی که وجود خارجی نداشت، صورتحساب و تلفن و سوابق کارت اعتباری دست و پا میکرد. برای معرفی خودش هم سراغ یکی از هفت اسم مستعارش میرفت.
شما هم مثل من از شلوغی بدتان میآید؟
آر. سررشتهای از علم نداشت. برای بازکردنِ سر حرف نمیتوانست چیزی دربارۀ فرضیۀ ریمان بگوید. در عوض، خوب میدانست دانشمندان اکثراً درونگراهاییاند که در روابط اجتماعی سررشته ندارند. برای همین راهش را به سمت هدف کج میکرد که در گوشۀ سالن دورهمی همایش ایستاده و میگفت: «شما هم مثل من از شلوغی بدتان میآید؟» بعد هم راهش را میگرفت و میرفت. آر. گفت: «این برخورد گذراست. فقط صورتتان در ذهن طرف میماند.» هیچکس دیگر نباید متوجه برخورد شود. یک خطای آماتوری آن است که جلوی دیگرانی سراغ هدف بروید که شاید مراقبان او از کشورش باشند. مراقبان لابد این گفتوگو را گزارش میدهند که امنیت هدف را به خطر میاندازد و موجب میشود دفعۀ بعد که سراغش میروید، میل یا توان همصحبتی نداشته باشد.
در مابقی طول همایش، آر. «با انرژی فراوان این سو و آن سو پرسه میزد» تا در هر فرصتی به هدف برخورد کند. با هر تماس، که در اصطلاحات سیا «وقتگذراندن با هدف» نام دارد و جزء عملکرد شغلی او حساب میشود، خودش را در دل استاد بیشتر جا میداد. او که کارش را بلد بود مثلاً میگفت مقالهای عالی دربارۀ فلان موضوع خوانده است که اسم نویسنده یادش نیست. آن دانشمند هم میگفت: «نویسندهاش منم!» و گل از گلش میشکفت.
پس از چند روز، آر. دانشمند را به ناهار یا شام دعوت میکرد و پیشنهادش را ارائه میداد: شرکتش به حوزۀ تخصصی آن دانشمند علاقمند است و میخواهد از کارش حمایت کند. او توضیح داد: «همۀ دانشگاهیانی که تا حالا دیدهام، همیشه در تلاشند کمکهزینهای برای ادامۀ پژوهششان بیابند. همۀ حرفهایشان در این باره است.» آن دو دربارۀ یک پروژۀ خاص و البته قیمتش توافق میکردند، که بسته به کشور دانشمند متفاوت بود: «هزار تا پنج هزار دلار برای یک پاکستانی. برای کره بیشتر.» همینکه پولی از سیا به یک استاد خارجی برسد، حتی اگر او در ابتدا از منبع بودجه بیخبر باشد، تحت کنترلشان قرار میگیرد چون افشاء این رابطه میتواند شغل یا حتی زندگیاش در میهن خودش را به خطر بیاندازد.
همایشهای علمی چنان کششی برای عناصر امنیتی دارند که یکی از بزرگترین نگرانیهای مأموران سیا، مداخلۀ همکارانی است که میخواهند برای هدف آنها دام پهن کنند. یک افسر سابق سیا با نام مستعار اشمائیل جونز در کتاب عامل انسانی: درون فرهنگ اطلاعاتی بدکارکرد سیا3 (2008) نوشت: «ما اینطوری سرازیر برنامههایی از این دست میشویم.»
جونز تعریف میکند که در یک همایش در سال 2005 در پاریس که انتظار داشت «میعادگاه دیدار دانشمندان تسلیحاتی از کشورهای سرکش» باشد، وقتی نگاهش به آن طرف اتاق افتاد و دو مأمور سیا را دید (که خودشان استاد بودند) دلش گرفت. سعی کرد از دید آنها دور بماند و مشغول پرسهزنی در همایش شد: به اتیکتهای اسامی نگاه میکرد تا برای «کسانی که شاید منابع خوبی باشند» تور بیاندازد، کسانی که ترجیحاً از کرۀ شمالی، ایران، لیبی، روسیه یا چین باشند.
نمونهای از حضور علنی جاسوسها در یک همایش علمی
کرتسن گیسر گفت: «تعجب میکنم که حضور اطلاعاتیها در این همایشها اینقدر علنی است. یک عالم آدم میچرخند، از یک عالم جایی که فقط اسم اختصاری دارند.» گیسر، رییس سیاستگذاری امنیت مجازی وزارت خارجۀ آلمان، و من در ششمین همایش بینالمللی سالانۀ تعامل سایبری صحبت میکردیم که آوریل 2016 در دانشگاه جورجتاون در واشینگتن دی.سی. برگزار شد. آثار هنریِ مذهبی، پنجرههایی با شیشههای رنگی و نقلقولهای کلاسیکی که در تالار گستون ردیف شده بودند، مثل یک استتار استادانه برای مدیران ان.اس.ای4 و اف.بی.آی عمل میکردند که ناطقان اصلی برنامه بودند؛ برنامهای پیرامون مبارزه با یکی از هولناکترین چالشهای قرن بیستویکم: حملات سایبری.
در آنجا رمزشکن ارشد سابق ان.اس.ای سخنرانی کرد، همچنین رییس سابق شورای ملی اطلاعات، معاون وزارت امنیت ایتالیا، و مدیر مرکزی که برای سرویس اطلاعاتی سوئد پژوهشهای محرمانه انجام میدهد. اتیکتهای اسامی تقریباً همۀ آن 700 شرکتکننده نشان میداد که برای حکومت ایالات متحده، سفارتخانههای خارجی، پیمانکاران اطلاعاتی یا فروشندگان محصولات سایبری کار میکردند، یا اینکه در دانشگاهها تدریس مینمودند.
شاید همۀ حضور اطلاعاتیها هم علنی نبود. به طور رسمی 40 کشور (از برزیل تا موریس، صربستان و سریلانکا) در آن همایش نماینده داشتنند، اما روسیه نه. ولی در انتهای بالکن مرد جوان باریکاندامی میپلکید که کیفی در دست داشت و به پنلها گوش میداد. یقهاش به اتیکت اسم آراسته نبود. سراغش رفتم، خودم را معرفی کردم، و اسمش را پرسیدم. گفت «الکساندر» و پس از مکثی کوتاه، «بلوزوف.»
«از این همایش خوشتان آمده است؟»
او گفت «نه» و سعی کرد جلوی سؤالهای بیشترم را بگیرد. «من از سفارت روسیهام. نظری ندارم. فقط میخواهم باخبر بشوم، همین.»
یک کارت ویزیت به او تقدیم کردم و کارت ویزیتش را خواستم که بیثمر بود. «من فقط یک ماه است که اینجایم. هنوز کارتهایم چاپ نشدهاند.»
اصرار کردم و از شغلش در سفارت پرسیدم. (با نگاهی به راهنمای دیپلماتیک فهمیدم که «دبیر دوم» است.) نگاهی به ساعتش انداخت و گفت: «ببخشید. باید بروم.»
وقتی سیا نظر یک استاد مثلاً پروفسور جان بوث را میخواهد، به او تلفن میکند تا ببیند که آیا وقت سخنرانی در یک همایش را دارد یا خیر. اما خبری از اسم آژانس در دعوتنامه و دستوکار رسمی همایش نیست، همایشی که همیشه یک پیمانکار مستقر در واشنگتن را به عنوان حامی خود معرفی میکند.
سیا با پنهانکردن نقشش، کار دانشپژوهان برای طرح نظراتشان را سادهتر میکند. ارائه در همایش میتواند به اعتبار رزومۀ علمیشان بیافزاید بدون اینکه افشاء کنند به سیا مشاوره دادهاند، چون این کار شاید رابطۀ آنها با برخی همکاران دانشگاهیشان و همچنین کشور محل اجرای تحقیقاتشان را به خطر بیاندازد.
بوث استاد بازنشستۀ علوم سیاسی در دانشگاه نورثتگزاس است که در مطالعات آمریکای لاتین تخصص دارد، یعنی منطقهای که مقاماتش از تاریخ درس گرفتهاند دلواپس کارهای سیا باشند. بوث در مارس 2016 به من گفت «اگر قصد بازگشت به آمریکای لاتین را داشتید باید مراقب میبودید» که اثری از چنین ارائههایی «در روزمهتان نیامده باشد.» او گفت: «وقتی به یکی از این همایشها میروید، اگر مسئولان آژانسهای اطلاعاتی یا دفاعی در آنجا باشند، ردّش روی رزومۀ علمیتان نمیماند. این یک برگ انجیر برای پوشاندن عورت است. هنوز هم دانشگاه قدری سوگیری علیه این کارها دارد. من وقتی در نشستهای مطالعات آمریکای لاتین پرسه میزنم، نمیگویم به همایشی رفتهام که سیا برگزار کرده است.»
سیا همایشهایی دربارۀ مسائل سیاست خارجی برگزار میکند تا تحلیلگرانش که اغلب در دریایی از اطلاعات محرمانه غوطهورند، بتوانند از دانشپژوهانی درس بگیرند که تصویر بزرگ ماجرا را درک کرده و با اطلاعات عمومی در آن زمینه آشنایند. اساتید شرکتکننده معمولاً علاوه بر مخارج سفر، یک هزار دلار دستمزد میگیرند. این جلسات، با ارائههای پژوهشی و سپس پرسش و پاسخ، مثل هر جلسۀ دانشگاهی دیگرند، با این استثنا که در اتیکتِ نام بسیاری از شرکتکنندگان (که گمان میرود تحلیلگران سیا هستند) فقط اسم کوچکشان دیده میشود.
سنتراتکنولوژی پیمانکار سیا در همایشهای علمی
از ده همایش اطلاعاتی که بوث در سالهای متوالی شرکت کرده است (آخرین آنها نشستی در سال 2015 پیرامون ورود موج کودکان آوارۀ آمریکای مرکزی به ایالات متحده بود)، سیا و دفتر مدیر اطلاعات ملی (اُ.دی.ان.آی) فقط یک یا دو مورد را مستقیماً برگزار کردند. مابقی به شرکتی به نامِ سنتراتکنولوژی برونسپاری شد که در صنعت رو به رشد واسطهها (یا در زبان جاسوسی «فیوزهای خودکار») در محدودۀ واشنگتن پیشتاز است و همایشها را برای سیا برگزار میکند.
سیا بودجه و فهرستی از شرکتکنندگان را به سنتراتکنولوژی میدهد که در مرکز همایشهای این شرکت در آرلینگتون (ایالت ویرجینیا) جمع میشوند. به گفتۀ وبسایت این شرکت، آنجا «محلی ایدئال برای همایشها، جلسات، بازیها و فعالیتهای مشارکتی مشتریانمان است.»
رابرت جرویس، استاد سیاست بینالملل دانشگاه کلمبیا و مشاور قدیمی سیا، میگوید: «اگر دستی بر آتش داشته باشید، وقتی سنترا را ببینید میفهمید که احتمالاً سیا یا اُ.دی.ان.آی است. آنها بهواقع احساس میکنند که یک پوشش رقیق کار برخی از دانشگاهیان را راه میاندازد.»
سنتراتکنولوژی که در سال 1997 تأسیس شده است، بیش از 200میلیون دلار از قراردادهای حکومتی دریافت کرده است، از جمله 40میلیون دلار از سیا برای پشتیبانی اداری از قبیل گردآوری و ویراستاری پیغامها و اسناد طبقهبندیشده برای مطالعۀ پنجسالۀ کمیتۀ اطلاعاتی سنا دربارۀ برنامۀ شکنجۀ آژانس. در سال 2015، افسران اطلاعاتی سابق به ردههای مدیریتی آن پیوستند. هارولد رُزنبائوم، بنیانگذار و مدیرعامل آن، مشاور علم و فناوری سیا بوده است. معاون ارشدش ریک بوگوسکی رئیس بخش کره در آژانس اطلاعات دفاعی بوده است. معاون پژوهشیاش جیمز هریس به مدت 22 سال برنامههای تحلیلی را در
دلدادن و قلوهگرفتنِ جاسوس و استاد اغلب با مواجههای ظاهراً تصادفی در یک همایش دانشگاهی شروع میشود
سیا مدیریت میکرده است. پگی لیونز، مدیر ارتباطات جهانی شرکت، مدیر و افسر قدیمی سیا بوده که چندین مأموریت در آسیای شرقی داشته است. دیوید کانین، مدیر تحلیلهای شرکت، 31 سال تحلیلگر سیا بوده است.
سامیت گنگالی استاد علوم سیاسی دانشگاه ایندیانا نیز مثل بوث در چند همایش سنتراتکنولوژی سخنرانی کرده است. او میگوید: «هرکسی که با سنترا کار میکند میداند که آنها عملاً برای حکومت ایالات متحده کار میکنند. اگر اسم سیا را بیاورد، کسانی هستند که اعتراض کنند. من برای همکارانم در این باره لاپوشانی نمیکنم. اگر رنجیده شوند، مشکل از خودشان است. من یک شهروند آمریکاییام و احساس میکنم که باید بهترین مشاورۀ ممکن را به حکومتم بدهم.»
یک استاد علوم سیاسی دیگر که چهار ارائه در سنتراتکنولوژی داشته است گفت که به او گفته بودند این شرکت نمایندۀ «مشتریانی» است که نامشان معلوم نیست. او نفهمید آن مشتریان آژانسهای اطلاعاتی ایالات متحدهاند تا اینکه دید اتیکت نامهای مخاطبانش فقط اسم کوچکشان را دارد. او بعداً در یک همایش دانشگاهی به یکی دو نفر از همانها برخورد. آنها اتیکت اسم نداشتند و در فهرست برنامه نبودند.
سنتراتکنولوژی سعی میکند ارتباطات خود با سیا را پنهان نماید. این شرکت در سال 2015 زندگینامۀ مدیرانش را از وبسایت خود حذف کرد. در فهرست «مشتریان برجسته» در آن وبسایت، وزارت امنیت داخلی و اف.بی.آی و ارتش و 16 شاخۀ دیگر از دولت فدرال دیده میشوند، اما خبری از سیا نیست. به رُزنبائوم تلفن کردم و دربارۀ برگزاری همایشها توسط سنترا برای سیا پرسیدم. او گفت: «اشتباه تماس گرفتهاید. ما ربطی به این قضیه نداریم.» و بعد گوشی را گذاشت.
به دفاتر سنترا در طبقۀ پنجم ساختمانی در برلینتگون (ایالت ماساچوست) سر زدم که در حومۀ شمالشرقی بوستون قرار دارد. در برگۀ ورود از بازدیدکنندگان میپرسید که شهروند کدام کشورند و «نوع بازدید» آنها چیست: طبقهبندیشده یا خیر. مسئول میز پذیرش به مدیر منابع انسانی شرکت، دایان کالپیتز، خبر داد. او مؤدبانه سؤالم را شنید، با رُزنبائوم چک کرد، و به من گفت که سنترا در این زمینه نظری نمیدهد. او گفت: «روشن بگویم، مشتریانمان ترجیح میدهند ما با رسانهها صحبت نکنیم.»
فیوزهای خودکار چطور طعمه را به دام سیا میانداخت؟
برای دانشگاهیان ایرانی که به غرب میگریزند، همایشهای دانشگاهی یک نسخۀ امروزی از قطارهای زیرزمینیاند. سیا از این نقطهضعف کمال بهرهبرداری را کرده است. دیوید آلبرایت، از مؤسسۀ امنیت علم و بینالملل، به من گفت که از زمان پرزیدنت جورج دابلیو. بوش، حکومت ایالات متحده «پول بیکرانی» را برای تلاشهای مخفیانه خرج کرده است تا توسعۀ تسلیحات هستهایِ ایران را به تأخیر بیاندازد. یک برنامه، «عملیات فرار مغزهای سیا» بود که میخواست دانشمندان هستهای برجستۀ ایران را به پناهندگی وادارد.
یک افسر اطلاعاتی سابق به من گفت که چون رفتن سراغ این دانشمندان در ایران دشوار بود، سیا آنها را به شرکت در همایشهایی در کشورهای دوست یا بیطرف ترغیب میکرد. آژانس ضمن مشورت با اسرائیل، یک کاندید را انتخاب میکرد. سپس همایشی در یک مؤسسۀ علمی معتبر از طریق یکی از آن فیوزهای خودکار راه میانداخت، یعنی نوعاً یک بازرگان که با مبلغی بین پانصد هزار تا دو میلیون دلار از بودجههای آژانس، هزینۀ سمپوزیوم را میپرداخت. بعضی وقتها آن بازرگان صاحب یک شرکت فناوری بود، یا آژانس یک شرکت صوری میساخت تا حمایت او برای آن مؤسسۀ پژوهشی موجه و مقبول باشد، مؤسسهای که خبر نداشت دست سیا در کار است. آن افسر سابق به من گفت: «دانشگاهیان هرچه بیخبرتر باشند، ماجرا برای همه امنتر میشود.» آن فیوزهای خودکار میدانستند که به سیا کمک میکنند، اما از دلیل کارشان خبر نداشتند، و آژانس هم از هرکدام فقط یکبار استفاده میکرد.
محور آژانس یکی از جنبههای فیزیک هستهای بود که کاربردهای غیرنظامی داشت و با علایق پژوهشی آن هدف ایرانی هم قرابت داشت. دانشمندان هستهای ایران نوعاً مناصب دانشگاهی هم داشتند. مثل هر استاد دیگری، آنها هم از سیر و سیاحت لذت میبُردند. حکومت ایران گاهی اوقات به آنها اجازه میداد که همراه تعدادی مراقب به همایشها بروند تا از آخرین پژوهشها باخبر شوند و با تأمینکنندگان فناوریهای مدرن ملاقات کنند، که البته سفرشان بار تبلیغاتی هم داشت.
رونن برگمن به من گفت: «از دیدگاه ایرانیها، فرستادن دانشمندان به همایشهایی دربارۀ استفادههای صلحآمیز انرژی هستهای مشخصاً سودمند بود.» برگمن یک روزنامهنگار برجستۀ اسرائیلی و مؤلف جنگ محرمانه با ایران: 30 سال کشمکش مخفیانه علیه خطرناکترین قدرت تروریستی دنیا5 است که اکنون مشغول نوشتن تاریخچهای از سرویس اطلاعات مرکزی اسرائیل (موساد) است. به گفتۀ او، «آنها میگویند: بله، ما دانشمندانمان را به همایشها میفرستیم تا از فناوری صلحآمیز برای مقاصد صلحآمیز استفاده کنیم.»
وقتی یک افسر سیا برای این مأموریت منصوب میشود، در نقش دانشجو، مشاور فنی یا غرفهدار ظاهر میشود. اولین وظیفهاش آن است که مراقبان را از دانشمند دور کند در یک مورد، سیا خدمتکاران آشپزخانه را استخدام کرد تا غذای مراقبان را مسموم کنند تا با اسهال و استفراغ از پا بیافتند. امید داشتند که آنها غذای هواپیما یا خوراک ناآشنای محلی را علت بیماریشان حساب کنند.
با قدری شانس، افسر میتوانست چند دقیقه با دانشمند تنها شود و پیشنهادش را به او عرضه کند. او با خواندن پروندهها و همصحبتی با «عناصر دسترسیدار» نزدیک به آن دانشمند، روی وضعیت او سوار میشد. بدینترتیب، اگر آن دانشمند میگفت که مطمئن نیست واقعاً با سیا سروکار دارد، افسر میتوانست بگوید که همهچیز حتی خصوصیترین جزئیات را دربارۀ او میداند و میتوانست حرفش را اثبات کند. یک افسر به یکی از آن گزینههای پناهندگی گفته بود: «میدانم سرطان بیضه داشتهای و بیضۀ چپت را خارج کردهاند.»
حتی پس از قبول پناهندگی، ممکن بود آن دانشمند نظرش عوض شود و فرار کند. آن افسر سابق به من گفت: «شما همواره درگیر نیروگیری دوبارۀ آن آدم هستید.» وقتی که او در یک ماشین مطمئن به سمت فرودگاه سوار میشد، سیا برای تدارک ویزاها و اسناد پروازی با آژانسهای اطلاعاتی همسو هماهنگی میکرد. همچنین تمام تلاش خود را میکرد تا همسر و فرزندان او را هم خارج کند؛ اما برای معشوقهها، که یکبار یکی از دانشمندان تقاضا کرده بود، چنین نمیکرد. آژانس تدارکات اقامت آن دانشمند و خانوادهاش را میدید و مزایای درازمدت (از جمله پرداخت هزینۀ دانشگاه و تحصیلات تکمیلی فرزندانش) را در اختیارش میگذاشت.
چند دانشمند هستهای به آمریکا پناهنده شدهاند؟
آن افسر سابق آشنا با این عملیات به من گفت تعداد کافی از دانشمندان (از طریق همایشها یا روشهای دیگر) به ایالات متحده پناهنده شدند که برنامۀ تسلیحات هستهای ایران به مانع بخورد. او گفت یک مهندس که سانتریفیوژها را برای برنامۀ هستهای ایران مونتاژ میکرد، به یک شرط حاضر به پناهندگی شد: اینکه برای دکترا به ام.آی.تی برود. متأسفانه سیا او را بدون مدارکش مثل دیپلم و رونوشتهایش، از ایران خارج کرده بود. در ابتدا ام.آی.تی تقاضای سیا برای بررسی پروندۀ او را نپذیرفت. اما آژانس اصرار کرد، و آن دانشکدۀ معتبر مهندسی هم پذیرفت که با کنارگذاشتن رویههای متعارف بررسیهایش، از سیا تمکین کند. ام.آی.تی یک گروه از اساتید دانشکدههای مرتبط را جمع کرد تا با او مصاحبه کنند. او در امتحان شفاهی نمرۀ عالی آورد، پذیرفته شد، و دکترایش را گرفت.
مدیران ام.آی.تی منکر اطلاع از این قضیهاند. گنگ چِن، رییس دانشکدۀ مهندسی مکانیک، گفت: «من کاملاً از این قضیه بیخبرم.» با این حال، دو استاد بخشهای اصلی این قصه را تأیید کردند. محمد سهیمی، استاد مهندسی نفت در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی که توسعۀ هستهای و سیاسی ایران را دنبال و مطالعه میکند، به من گفت یک پناهنده از برنامۀ هستهای ایران، مدرک دکترای مهندسی مکانیک خود را از ام.آی.تی گرفته است. تیموتی گاتوفسکی، استاد مهندسی مکانیک ام.آی.تی، گفت: «مرد جوانی را میشناختم که اینجا در آزمایشگاهمان کار میکرد. به طریقی خبردار شدم که در ایران روی سانتریفیوژها کار کرده بود. پیش خودم فکر میکردم: اینجا چه خبر شده است؟»
در سال 2015 که ایران پذیرفت توسعۀ تسلیحات هستهای را محدود کند تا تحریمهای بینالمللی برداشته شود، ضرورت نیروگیری تشکیلات اطلاعاتی آمریکا از پناهندگان فعال در این برنامه، قدری کاهش یافت. اما اگر رئیسجمهور ترامپ این توافق را کنار بگذارد یا به دنبال مذاکرۀ مجدد برود، توافقی که ماه سپتامبر در سخنرانی در مجمع عمومی ملل متحد آن را نکوهش کرد، همایشهای صحنهچینیشده به دستِ سیا برای جذب دانشمندان هستهای مهم ایران شاید دوباره در خفا جان بگیرند.
اطلاعات کتابشناختی:
Golden, Daniel. Spy Schools: How the CIA, FBI, and Foreign Intelligence Secretly Exploit Americas Universities. Henry Holt, 2017
پینوشتها:
* این مطلب را دنیل گولدن نوشته است و در تاریخ 10 اکتبر 2017 با عنوان «The science of spying: how the CIA secretly recruits academics» در وبسایت گاردین منتشر شده است.
** دنیل گولدن (Daniel Golden) روزنامهنگار پرسابقۀ آمریکایی، برندۀ جایزۀ پولیتزر و از دبیران ارشد سایت پروپابلیکا است. حوزۀ کاری گولدن عمدتاً بر دانشگاهها متمرکز است. نام کتاب دیگر او چنین است: قیمت پذیرش گرفتن: چطور طبقۀ حاکم آمریکا راه ورودش به دانشگاههای نخبه را میخرد و چه کسانی بیرون دروازه میمانند (The Price of Admission: How Americas Ruling Class Buys Its Way into Elite Colleges—and Who Gets Left Outside the Gates).
*** این نوشته گزیدهای است از کتاب مدرسۀ جاسوسی: چطور سیا، اف.بی.آی و امنیت خارجی، مخفیانه دانشگاههای آمریکا را استثمار میکنند نوشتۀ دنیل گولدن.
****
[1] Central Intelligence Agency: آژانس اطلاعات مرکزیْ همچنین مشهور با سرواژه سیا
[2] Small World
[3] The Human Factor: Inside the CIA’s Dysfunctional Intelligence Culture
[4] National Security Agency: آژانس امنیت ملی ایالات متحده آمریکا
[5] The Secret War With Iran: The 30-Year Clandestine Struggle Against the World’s
منبع: ترجمان
انتهای پیام/
بازگشت به صفحه رسانهها
R41383/P41383/S9,1299,1300/CT12منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۰۵۴۰۴۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
درخواست کریمی قدوسی از دولت افغانستان برای بررسی رگ و ریشه اش /سخنگوی سپاه ادعای جنجالی را تکذیب کرد /گاف تاریخی نماینده مشهد چه بود؟
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، روزنامه اعتماد در گزارشی نوشت:
اصرار محمدجواد کریمی قدوسی، نماینده مجلس یازدهم که از راهیابی به مجلس دوازدهم هم باز مانده است بر ارایه بازه زمانی در ارتباط با دستیابی ایران به سلاح هستهای واکنشهای داخلی و خارجی زیادی را در پی داشته است. این البته نه نخستینبار است که نام کریمی قدوسی با خبرهای هستهای گره میخورد و نه احتمالا آخرین بار.
او در چهار دوره حضور خود در مجلس- از دوره هشتم تا یازدهم- بارها درباره موضوعات هستهای اظهارات عجیبی را مطرح کرده است. درست مثل همین چند روز پیش که در توییتی نوشت که «در صورت صدور اذن تا انجام اولین آزمایش یک هفته فاصله میباشد.»بلافاصله پس از انتشار این توییت، فعالان سیاسی و رسانهای از این نماینده مجلس انتقاد کردند اما، او بازهم در توییت با هشتگ اقتدار ایران نوشت: «در صورت اذن تا انجام اولین آزمایش ارتقاء برد موشکی به ۱۲ هزار کیلومتر یک هفته فاصله میباشد.»
این اظهارات به صورت غیرمستقیم باعث واکنش رافائل گروسی شده و هشدار داد که «ایران چند هفته با ساخت سلاح هستهای فاصله دارد.»
مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی با بیان اینکه « غنیسازی اورانیوم توسط ایران و نبود دسترسی بازرسان بینالمللی به تاسیسات اتمی آن، به نگرانیها درباره فعالیتهای هستهای آن دامن میزند»، تاکید کرده است که ایران «چند هفته، نه چند ماه» با در اختیار داشتن اورانیوم غنیشده کافی برای ساختن یک بمب اتمی فاصله دارد. او همچنین گفته است که «این اتفاق به معنای این نیست که ایران سلاح اتمی دارد یا در این بازه در اختیار خواهد داشت.در حالی که غنیسازی اورانیوم در سطح نظامی نگرانکننده است، نمیتوان بر اساس این نتیجه گرفت که ایران در حال حاضر یک سلاح اتمی دارد. اهداف ایران در این زمینه مشخص نیست و تنها میتوان درباره آن گمانهزنی کرد».
علی قلهکی فعال رسانهای اصولگرا در پاسخ به این نماینده مجلس در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «موشک قارهپیما با برد ۱۲هزار کیلومتر، فقط برای حمل کلاهک هستهای است، اینکه دانش ساخت آن را داریم یا نه به کنار، ولی تمامی مواضع اخیر شما پیوست گزارش آژانس انرژی اتمی علیه کشور میشود! چه اذنی بیاید چه اذنی نیاید».
حشمتالله فلاحتپیشه، نماینده ادوار مجلس، در رابطه با اظهارات اخیر کریمی قدوسی نیز گفت که اساسا رویکرد جمهوری اسلامی ایران هستهای و اتمی نیست با اینکه در این رابطه کشور توانمند است.او در گفتوگو با منیبان، افزود: اگر ایران و اسراییل وارد فضای جنگ تمامعیار شوند ایران مجبور است به سمت بمب اتم حرکت کند تا توازن ایجاد شود اما مجموعه تحولات نشان داد بعد از تقابل اخیر ایران و اسراییل، این رژیم به تنهایی نمیتواند علیه ایران اعلام جنگ کند.
اظهارات کریمی قدوسی حتی صدای ارگان رسمی مطبوعاتی دولت رییسی را نیز درآورد. روزنامه ایران در این باره با بیان اینکه «کریمی قدوسی، عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، در اظهاراتی دوپهلو مدعی شده است که در صورت صدور اذن تا انجام اولین آزمایش یک هفته فاصله میباشد» نوشت: «این درحالی است که رژیم صهیونیستی، امریکا و کشورهای غربی به دنبال متهم کردن ایران هستند و با توجه به رویارویی اخیر ایران و رژیم صهیونیستی، این تلاشها بیشتر هم شده است.چه عاملی باعث میشود تا نمایندهای که از قضا عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس است و باید به دنبال تأمین منافع ملی باشد، با اظهارات نسنجیده و خارج از مسوولیت برای کشور هزینه تراشی میکند؟».
هیچ یک از این واکنشها اما باعث عقبنشینی کریمی قدوسی نشد و او در ویدئویی دوباره بر مواضع قبلی خود تاکید کرد و گفت: «بعد از انجام عملیات وعده صادق و صحبتهایی که از سوی رژیم صهیونیستی و حامیانش میشد این بود که رژیم صهیونیستی به مراکز هستهای جمهوری اسلامی حمله کند و سایتهای فردو و نطنز را منهدم کند. اینجا فرمانده حفاظت از مراکز هستهای موضعی گرفت که حمله به مراکز هستهای یعنی عبور از خط قرمزهای جمهوری اسلامی در تولید سلاح هستهای و احتمال داد که اگر دشمن دست به چنین اقدامی بخواهد بزند، فتوا تغییر کند.»
کریمی قدوسی ادامه داد: «اما از نظر فنی آیا ایران قدرت تولید سلاح هستهای را دارد؟ بنابر نقد کارشناسان حتی اطلاع فنی که آژانس دارد و قانون مجلس به نام لغو راهبردی تحریمها که غنای اورانیوم تولیدی را به ۶۰ درصد رساند، کارشناسان به ما گفتند که ما نصف روز زمان لازم داریم که چند آبشار غنیسازی را سری کنیم و غنای اورانیوم تولیدی را از ۶۰ به ۹۰ درصد برسانیم. این چیز خاص و سری نیست و آژانس هم مطلع است. از نظر فنی هم یک امر شدنی و خیلی راحت است؛ بنابراین به لحاظ تولید اورانیوم ۹۰درصد که سوخت اصلی کلاهک هستهای است، جمهوری اسلامی یک نصف روز زمان لازم دارد، حالا بگوییم یک هفته.
او در بخشی دیگر از اظهارات میگوید؛ «همچنان در فتواهای مقام معظم رهبری، تولید و بهکارگیری سلاحهای هستهای امری غیرقابل قبول است، اما اگر زمانی ایشان تشخیص بدهند، فرمودند که در هر سطحی ما را تهدید کنند، در همان سطح تهدیدشان میکنیم. یعنی اگر دست به تهدید هستهای بزنند، با تهدید هستهای جوابشان را میدهیم. اینجا که دیگر با موشک کاتیوشا نمیتوان جوابشان را داد.»
این اظهارات کریمی قدوسی با واکنش جلال رشیدی کوچی، عضو کمیسیون شوراها و امور داخلی مجلس شورای اسلامی روبهرو شد که با کنایه به او نوشته است؛ « ول کن تو را به علی. الان اومدی ابروش رادرست کنی زدی چشمشم کور کردی که! از یک هفته رسیدی به نصف روز؟ بازم برای توجیه رفتار غلطت از رهبری هزینه کردی!! شنیدم جایی گفته بودی رشیدی نفوذی اسراییله! آورنده خبر آدم موثق و خداترسی بود، اما همینجا میگم، من حلالت کردم، ولی خدا جای حق نشسته.»
متولد مشهد، وفادار به مشی پایداریهمان اندازه که از دوران نمایندگی کریمی قدوسی اطلاعات مختلفی وجود دارد چرا که او هر روز با یک ادعای جدید در صدر اخبار قرار میگرفت، از دوران زندگی او پیش از نمایندگی، اطلاعات کمی در دست است. بر اساس بیوگرافی کوتاهی که از کریمی قدوسی در سایت جماران منتشر شده او در دیماه سال ۱۳۳۴ در مشهد و در خانوادهای مذهبی متولد شده است، او ۶ خواهر و برادر دارد، و دوران جوانی و نوجوانیاش را همراه با پدر در حرفه خیاطی سپری کرده است. او دارای مدرک کارشناسی ارشد حقوق بوده و به زبان عربی مسلط است. در ۲۳ سالگی از اعضای فعال سپاه پاسداران خراسان بوده و در طول سالهای دفاع مقدس فرماندهی سپاه استان سمنان را با تشکیل تیپ ۱۲ قائم برعهده داشت، همچنین مسوول اعزام نیرو بود.
بعد از پایان جنگ، از مدیران عالی بسیج در استانهای خراسان بزرگ، اصفهان، فارس، خراسان رضوی بود و در تشکیل نیروهای مقاومت بسیج در این استانها نقش موثری ایفا کرد. وی در انتخابات مجلس شورای اسلامی در خرداد ماه سال ۱۳۸۷ به عنوان نماینده مردم مشهد و کلات راهی مجلس هشتم شد، حضوری که تا پایان دوره یازدهم هم تمدید شد. از کریمی قدوسی عموما به عنوان عضو جبهه پایداری نیز یاد میشود.
ام.پی.تی یا ان.پی.تی؛ مساله این است!آبانماه سال ۱۳۹۲ وقتی یک طرح دو فوریتی توسط جواد کریمی قدوسی عضو کمیسیون امنیت ملی مجلس وقت تهیه و به هیات رییسه مجلس ارایه شد، دو بار به معاهده «ان پی تی» که مهمترین مبحث حقوق بینالملل در بحث انرژی اتمی است، اشاره و عجیب آنکه هر دوبار هم به زبان انگلیسی و هم به زبان فارسی نام این معاهده «ام پی تی، mpt» درج شد. یک بار در عنوان طرح ۵ صفحهای و یک بار در متن آن به زبان انگلیسی.
این طرح ۵ صفحهای که با خط خود کریمی قدوسی توسط اداره قوانین مجلس تکثیر و در اختیار خبرنگاران قرار گرفت و بعد هم در فضای مجازی منتشر شد در کادر مربوط به عنوان طرح این عبارت را با خود دارد: «الزام دولت به حفظ حقوق مسلم هستهای و مصادیق آن در چهارچوب معاهده «ام پی تی» « در مذاکرات هسته ای».
در بند نهم این طرح نیز چنین نوشته شده بود: «هرگونه موافقت با خواستههای طرف مقابل نباید خارج از معاهده «mpt» باشد».
«ان.پی.تی» مخفف نام انگلیسی «معاهده منع گسترش هستهای» (Nuclear Non- Proliferation Treaty) است.
عجیبتر از اشتباه کریمی قدوسی امضای ۱۱۰ نماینده مجلس وقت پای این طرح بود که به این معنی بود که یا این ۱۱۰ نفر هم نام درست مهمترین معاهده هستهای جهان را نمیدانستند یا اینکه این طرح را چشم بسته امضا کردند.
نام جاویدان در قائله دوتابعیتیها؛ از اتهام زننده تا متهمجواد کریمی قدوسی در شهریور سال ۱۳۹۷ در مجلس دهم در جلسه سوال از محمدجواد ظریف، وزیر وقت امور خارجه، در مجلس مستندی را پخش کرد که عنوان میکرد برخی از اعضای هیات ایرانی در مذاکرات هستهای با قدرتهای جهانی دوتابعیتی بوده و «جاسوس» بودند. طرح چنین ادعایی باعث شد علیرضا رحیمی، عضو وقت هیات رییسه مجلس در سوالی از وزیر دفاع این مساله را مطرح کند که چنین اطلاعاتی بر فرض صحت چگونه به دست کریمی قدوسی رسیده است.امیر حاتمی، وزیر دفاع دولت روحانی، روز دوشنبه، ۳۱ تیر همان سال، در جلسه علنی مجلس دهم در پاسخ به این سوال گفت: «طبق اعلام سپاه پاسداران فیلم دوتابعیتیها که در کمیسیون امنیت ملی و صحن مجلس پخش شده به لحاظ موضوعی مشابهت دارد، اما به لحاظ اصالت فیلمی که در صحن مجلس پخش شده فاقد سندیت و اعتبار رسمی است.»
رحیمی در جلسه سوال خود از وزیر دفاع همچنین گفت: «به رییسجمهور اتهام زدند که دوتابعیتی است و این اتهام در سراسر کشور پخش شد، اما تکذیب آن پخش نشد. اگر چنین اتهامی به رییس قوه قضاییه میزدند دادستان سکوت میکرد؟»
بعد از طرح این سوال ۲۹ نماینده مجلس دهم که اکثرا عضو جبهه پایداری و از دوستان و حامیان کریمی قدوسی بودند اما طرح این سوال توسط علیرضا رحیمی را حمله به سپاه پاسداران خوانده و خواستار برکناری او از هیات رییسه مجلس شدند.کریمی قدوسی در جلسه علنی بعد گفت که موضوع «دوتابعیتی» بودن حسن روحانی را او مطرح نکرده اما تهدید کرد که فهرست مدیران «دوتابعیتی» جمهوری اسلامی را منتشر خواهد کرد.
ابوالفضل ترابی، عضو کمیته تحقیق و تفحص مجلس از مدیران دوتابعیتی، یکماه بعد در مرداد ۹۷ دوباره بر آتشی که کریمی قدوسی به راه انداخته بود دمید و گفت که یکی از مقامات «بسیار مهم و تراز بالا» در دوران تحصیل در اسکاتلند تابعیت بریتانیا را کسب کرده و هنوز این تابعیت را دارد. اظهاراتی که به نظر میرسید با توجه به تحصیل حسن روحانی در اسکاتلند خطاب به او بیان شده بود.محمود واعظی، رییس دفتر وقت رییس دولت دوازدهم اما این ادعا را تکذیب کرد.داستان دوتابعیتیهایی که کریمی قدوسی و نزدیکانش علیه حسن روحانی به راه انداخته بودند اما به یکباره وارد فصل جدیدی شد و چنین اتهامی علیه خود او نیز مطرح شد.
جلیل رحیمی جهانآبادی نماینده مجلس دهم در جلسه علنی مدعی شد که کریمی قدوسی به مردم حوزه انتخابیهاش گفته برای ردصلاحیتش امضا جمع کنند، ادامه داد: طالبان یک قیف داشت که بر ریش مردان میگرفت ببیند اندازه ریش آنها استاندارد است یا نه! مردم را کتک میزد اگر ریش با آن قیف طالبان استاندارد نبود. شما چکاره مملکت هستید که به وزیر، به رییسجمهور و حالا به نماینده مردم در مجلس میتازید و ما را غیرانقلابی مینامید و خطاب میکنید؟! چه کسی به شما شناسنامه ایرانی داده است، چه کسی به شما اجازه داده است به ارکان نظام بتازید، چند روز سابقه جبهه دارید، چندتا عملیات شرکت کردهاید که به درجه سرداری رسیدید؟ از کی شما ایرانی شدید که ما ایرانی نبودیم. زمانی که اجداد شما از افغانستان به ایران حمله میکردند، ما از ایران دفاع میکردیم. چه کسی به شما شناسنامه ایرانی داده است؟»
این اظهارات با واکنش کریمی قدوسی در جلسه علنی بعدی مجلس همراه شد اما رحیمی جهانآبادی فراتر رفت و حتی گفت که کریمی قدوسی به سوال او درباره اصلیت خانوادهاش و دوتابعیتی بودن پاسخی نداده است.
جواد کریمی قدوسی در جلسه روز سهشنبه مجلس همچنین سخنان نماینده تربت جام درباره «تابعیت افغان» خود را رد کرد و گفت: «یک سند مبنی بر اینکه یکی از اجداد من ولو هفت نسل قبل از افغانستان آمده است هم دارند، ایشان باید در صداوسیما این سند را پخش کند، و الا صداوسیما باید همین مذاکرات من را پخش کند؛ در غیر این صورت اگر این کار را نکردند من از دولت افغانستان میخواهم که آنها بررسی کنند که اگر ما رگ و ریشهای در طول تاریخ در اقوام آنجا داشتیم به ما بگویند که به خدمت آنها برویم.»
دلواپس همیشگی علیه روحانیکریمی قدوسی پس از تأیید صلاحیت کاندیداها و آغاز رقابت انتخاباتی در خرداد ۹۲، چند روز پیش از روز انتخابات خواستار رد صلاحیت حسن روحانی شد. این درخواست همزمان با بالا رفتن آراء روحانی در نظرسنجیها صورت گرفت.با آغاز به کار دولت یازدهم، جواد کریمی قدوسی، همواره در صف اول مخالفان عملکرد این دولت محسوب میشد.
در نخستین سالگرد آغاز به کار دولت یازدهم، کریمی قدوسی در اظهارنظری روحانی را متهم به «دادن اطلاعات مهم فقهی به انگلستان» کرد. همچنین او بودجه رسانههای حامی روحانی را بالغ بر «صدها هزار میلیارد تومان» عنوان کرد. او یکی از چهرههای شاخص همایش «دلواپسیم» بود که در نقد سیاستهای هستهای دولت یازدهم برگزار شد.
کریمی قدوسی در سالهای اولیه دولت نخست روحانی در مهدیه مشهد، دولت را به براندازی متهم کرد و گفت «رمزگشایی از شعار اعتدال امر مهمی است چرا که اعتدال پوششی برای براندازی نظام است.» و «اسرار پشت صحنه جریان اعتدال چیزی است که هماکنون ما به چشم میبینیم و اگر جریان اسفناک فتنه اتفاق افتاده است، هماکنون شعار اعتدال با هدف براندازی نظام، عناصر فتنهگر را به مناصب حکومتی گماردهاند.»
یکی از عجیبترین مناقشههای کریمی قدوسی با حسن روحانی ادعای او درباره جاسوسی و بعد عقبنشینی از این ادعا بود. در یک فایل ویدئویی مدعی شده بود حسن روحانی، رییس جمهور ایران، از سرویس امنیتی و اطلاعاتی انگلستان دستور میگیرد! سخنگوی سپاه ادعای این نماینده مجلس مبنی بر اقدام سازمان اطلاعات سپاه در نشاندادن شنود تلفنی یکی از مقامات کشور با مامور MI۶ به وی را تکذیب کرد.کریمیقدوسی چندی بعد از این ادعا در توییتر خود نوشت: «هیچ نمایندهای مدعی ارتباط مستقیم MI۶ (سرویس امنیتی انگلستان) با رییسجمهور آقای روحانی نبوده است. ما نیز با پاسخ سپاه در این باره همنظر بوده و ارتباط مستقیم سرویسهای جاسوسی با رییسجمهوری را قویا تکذیب میکنیم. تحریف حق و جعل باطل همیشه در اولویت رسانههای زرد و نارنجی بوده است».
کریمی قدوسی هنوز هم روحانی را رها نکرده است. در جریان رد صلاحیت روحانی برای انتخابات خبرگان سال گذشته کریمی قدوسی نوشت: «کسی که استعداد و اراده سقیفه سازی را داشت توسط شورای محترم نگهبان رد صلاحیت شد.»
میداندار اخبار عجیب در اعتراضات سال ۱۴۰۱در بحبوحه اعتراضات سال ۱۴۰۱ کریمی قدوسی با چند اظهارنظر عجیب واکنشهای زیادی را بر انگیخت. مدعی شده بود: «در طی شصت روز آمار حضور اغتشاشگران در خیابان، ۵۰۰ هزار نفر بوده است. البته اگر یک نفر ۱۰بار هم آمده ۱۰بار در آمار وارد شده. اوج این حضور در یک روز ۴۵هزار نفر بود. (طبق آمار غیر رسمی ۳۱۰ هزارنفر کل جمعیت اغتشاشگران بودند که میشود) گفتند نمادهای حاکمیتی باید سقوط کند. یکی از نمادها مشهد است. قرار بود برای یکی از سران قوا در مشهد حادثه هفتتیر ۶۰ تکرار شود. آخرین مرحله هم ورود پنتاگون بود. در سال ۸۸ هم نقشه همین بود. مرحوم فیروزآبادی در سال ۸۸ در کمیسیون امنیت ملی مجلس گفت خاتمی در فتنه ۸۸ با فرمانده ناتو دیدار داشت و از آنها خواستند کار ما در داخل که جلو رفت شما وارد شوید. اکثر دستگیرشدگان یک یا دو شب نگهداری شدند بعد با تعهد والدین آزاد شدند. اما از میان بازداشتیهای هدفمند که ادامه هم دارد ۱۸٪ آنها آموزش دیدهاند. تمام این ارتباطات به دست آمده که به عنوان مستندات بیانیه دو دستگاه اطلاعاتی در آینده منتشر میشود. ۷۰درصد دستگیرشدگان دیپلم و زیر دیپلم بودهاند. ۶۷ درصد اهل شرب خمر بودهاند. از این شاربان خمر ۴۷ درصد دایمالخمر بودند. اکثر اینها معتاد به موارد مخدر گل بودند. درصدی از زنان بازداشت شده اهل فحشا بودند. همانکس که خودکشی کرد یکی از همین افراد بود. ۸۰ درصد اینها خارج از کشور را بهشت میدانند».
عجیبترین ادعای کریمی قدوسی اما در بخش دیگری از این گفتوگو مطرح شد: « خانم مولاوردی معاون روحانی طرحی داشت و میخواست فاحشهها را بیمه کند.»
کریمی قدوسی البته هیچ رخدادی را از قلم نمیانداخت و پس از آتش گرفتن بخشی از زندان اوین در سال ۱۴۰۱ مدعی شد: «فردی با چاقو خود را به بند مهدی هاشمی رفسنجانی میرساند و درصددکشتن او برمیآید، اما مهدی هاشمی از دو روز قبل به درخواست خودم از آن بند جابهجا شده بود!»
پایان دوره نمایندگیدر انتخابات مجلس دوازدهم نصرالله پژمانفر، میثم ظهوریان، علیاصغر نخعیراد و احسان عظیمیراد در مرحله اول در انتخابات مجلس شورای اسلامی در مشهد مستقیم وارد مجلس شورای اسلامی شدند. برای کرسی پنجم شهر مشهد نیز، کاظم معتمدیفرد و حسنعلی اخلاقی که حائز بیشترین آرا پس از ۴ نفر اصلی راهیافته به مجلس شده بودند، راهی مرحله دوم میشوند.جواد کریمی قدوسی در رتبه بعدی بیشترین آراء ماخوذه قرار گرفت و از راهیابی به مرحله دوم بازماند. با توجه به بافت سیاسی رایدهندگان در شهر مشهد و اینکه بعد از ۴دوره نمایندگی، کریمی قدوسی نتوانست حتی از این بدنه اجتماعی و سیاسی رای لازم برای حضور در پارلمان را کسب کند، به نظر میرسد پیام رایدهندگان مدافع سیاستهای اصولگرایی نیز به کریمی قدوسی روشن است. پیامی که با توجه به رفتارهای اخیر کریمی قدوسی از موضوع اعلام زمان حمله نظامی ایران به اسراییل تا داستان سلاح هستهای گویی به گوش او نرسیده است.
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900055