Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری میزان»
2024-04-28@03:24:24 GMT

علت اضطراب کودکان ایرانی مشخص شد

تاریخ انتشار: ۲۲ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۰۴۷۶۰۳

علت اضطراب کودکان ایرانی مشخص شد

خبرگزاری میزان- اضطراب را همه ما تجربه کرده ایم اما جالب است بدانید که اولین اضطراب ها را مادر می تواند از دوران بارداری به جنین انتقال دهد.

به گزارش خبرنگار گروه فضای مجازی خبرگزاری میزان، اضطراب در دوران کودکی تا آن اندازه اهمیت دارد که می تواند از آسیب های اجتماعی جدی مانند بزهکاری و خشونت در دوران بزرگسالی پیشگیری کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

اما کودکان ایرانی تا چه حد مضطرب هستند، چه تعداد از آنان مبتلا به اختلال اضطراب بوده و والدین چگونه می توانند دریابند که فرزند آنان اختلال اضطراب دارد و دست آخر اینکه آیا می توان اضطراب کودکان را درمان کرد.

ضرورت پاسخگویی به این سئوالات و اهمیت دوران کودکی موجب شد تا خبرگزاری ایرنا با برگزاری میزگردی این مساله مهم را با حضور سعیده سادات هراتی کارشناس ارشد روانشناسی در حوزه کودک و نوجوان سازمان بهزیستی، فاطمه جنگروی کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی در زمینه کودک در مراکز بهزیستی آزاده جباری کارشناس ارشد روانشناسی بخش معاونت مشاوره و روانشناختی سازمان بهزیستی کشور و مسئول غربالگری اضطراب کودکان پنج تا 6 سال، بررسی کند.

**اضطراب چیست؟

بسیاری از والدین با مفهوم واقعی اضطراب آشنا نیستند ، آنان فکر می کنند که اگر کودک سرمساله ای گریه کند ، اضطراب دارد یا اصولا به مساله اضطراب توجهی ندارند.

کارشناس ارشد روانشناسی در حوزه کودک و نوجوان سازمان بهزیستی، می گوید: اضطراب در واقع ، حالت ناخوشایندی از نگرانی و ترس است که منبع خاصی برای آن وجود ندارد.

سعیده سادات هراتی می افزاید: این نگرانی و ترس و اضطراب موجب می شود که موقعیت و رفتار کودک دچار برخی مشکلات شود به آن معنا که سطح عملکرد او پایین می آید؛ منظور از سطح عملکرد در روانشناسی ، سطح عملکرد انطباقی است یعنی کودک در رفتار اجتماعی، تحصیلی و ارتباط خود با خانواده به خاطر ترس مبهم و نگرانی اش، دچار مشکلاتی می شود.

**از کجا بفهمیم کودکی مضطرب است؟

بسیاری از والدین می خواهند بدانند که آیا فرزند آنان نیز اضطراب دارد یا نه و کارشناس ارشد روانشناسی در حوزه کودک و نوجوان سازمان بهزیستی در پاسخ به این سئوال، می گوید: برای اینکه ببینیم آیا کودکی اضطراب دارد، همیشه این سئوال را از والدین می پرسیم که می توانی خودت به این قضیه پاسخ بدهی ؟ آیا این ترس و نگرانی که مبهم و ناخوشایند است و مدت خاصی از آن صحبت می کنی در عملکرد تحصیلی و اجتماعی و موقعیت های زندگی کودک ، تغییری ایجاد کرده و آیا افت عملکرد تحصیلی یا رفتاری نشان می دهد ؟

هراتی می افزاید: هنگامی که والد پاسخ مثبت به این سئوال می دهد ما وارد مسائل و حیطه درمانی می شویم.

وی خاطرنشان می کند: اضطراب معمولا همه افراد را دچار می کند اما مهم این است که چقدر در عملکرد اجتماعی و تحصیلی و ارتباطی کودک تاثیرگذار بوده است.

**نشانه های عینی اضطراب کودک چیست؟

شاید تعداد زیادی از والدین به دلیل مشغله زیاد، پنهان کاری کودک و سبک زندگی امروز متوجه افت عملکرد تحصیلی یا رفتاری او نشوند در اینصورت آیا اضطراب نشانه های عینی دیگری دارد؟

کارشناس ارشد روانشناسی در حوزه کودک و نوجوان سازمان بهزیستی می گوید: برخی نشانه های عمومی برای اضطراب کودک وجود دارد که والدین خودشان می توانند آنها را بررسی کنند . نشانه ها معمولا اول جسمی است یعنی وقتی والد برای اولین بار به مرکز مشاوره مراجعه می کند از نشانه های جسمی و فیزیولوژیکی بیشتر صحبت می کند.

هراتی، سردرد، حالت تهوع، سرگیجه، تپش قلب، لرزش اندام های مختلف بدن و تکلم نامناسب را از نشانه های اضطراب عنوان می کند و می افزاید: البته نشانه های روحی و روانی و درونی نیز وجود دارد که دیده نمی شود.

**نشانه های نامرئی اضطراب

کارشناس ارشد روانشناسی در حوزه کودک و نوجوان سازمان بهزیستی اضافه می کند: عصبی بودن کودک و رفتارهای پرتنش داخل مدرسه نیز نشانه هایی از اضطراب است.

هراتی می افزاید: کودک که در مدرسه درگیر است و دائم دعوا می کند و معمولا علت خاصی برای دعوای کودک وجود ندارد، مضطرب است.

وی، بهانه گیری های مکرر ، انتظارات خیلی بالا، توقعات نابجا، داشتن تنش ، حالت های بی قراری مدرسه یا منزل، لجبازی های خیلی شدید ، اصرار روی موضوعات خاص تحصیلی یا خانوادگی را نشان دهنده اضطراب کودک می داند.

وی ادامه می دهد: معمولا این حالات، کدهای رفتاری و روانی اضطراب کودکان است که خانواده ها نمی بینند چون بیشتر عوامل جسمی و فیزیولوژیکی قابل دید است.

هراتی در یک تقسیم بندی کلی ، نشانه های اضطراب را به دو گروه نشانه های ظاهری و درونی تقسیم می کند و یادآور می شود: نشانه های ظاهری قابل دید و اندازه گیری هستند اما نشانه های درونی مدل های رفتاری کودکان، قابل اندازه گیری نیستند.

**والدین به این سئوال ها، جواب دهند

آزاده جباری کارشناس ارشد روانشناسی بخش معاونت مشاوره و روانشناختی سازمان بهزیستی کشور نیز در اینجا مدل دیگری برای تشخیص اضطراب کودکان معرفی می کند و می گوید: والدین باید سئوال هایی از خودشان بپرسند و اگر پاسخ آنها به این سئوالات مثبت بود حتما باید به کلینیک های مشاوره مراجعه کنند.

وی این سئوالات را اینگونه مطرح می کند که آیا کودک شما از حیوانات ، موقعیت یا اماکن خاصی می ترسد یا نه ، آیا از رفتن به مهدکودک یا هر کلاس آموزشی دیگری ترس دارد. آیا کودک بیش از حد مضطرب و نگران و کمرو است ، آیا سریع دستپاچه و خجالت زده می شود و بالاخره آیا رفتارهای پرخاشگرایانه دارد.

وی اضافه می کند: علاوه براین، والدین باید از خود بپرسند که آیا کودک، رفتارهایی دارد که تاکنون انجام نمی داده اما بعد بطورناگهانی برخی رفتارهای خارج از رفتار روتین و روزمره اش انجام می دهد.

کارشناس ارشد روانشناسی بخش معاونت مشاوره و روانشناختی سازمان بهزیستی کشور می افزاید: اگر این موارد در کودکشان وجود داشت و بیشتر از یک ماه طول کشید والدین برای تشخیص اضطراب و بررسی بیشتر باید به کلینیک های تخصصی مراجعه کنند.

جباری ادامه می دهد: عدم تمرکز و توجه و پایین آمدن حافظه کودک که در نشانه های شناختی اضطراب قرار می گیرد.

وی یادآور می شود: برای بررسی بیشتر، بطورقطع مشاور و درمانگر از والدین سئوال های بیشتری می گیرند تا به تشخیص قطعی برسد.

جباری اضافه می کند: بی اختیاری ادرار یا شب ادراری در کودکان بیش از 6 سال نیز می تواند یک علامت اضطراب باشد.

**علائم شناختی و جسمی اضطراب

فاطمه جنگروی کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی در زمینه کودک در مراکز بهزیستی نیز در اینجا علائم اضطراب کودکان را به علائم شناختی و جسمی تقسیم بندی می کند که در حقیقت همان علائم ظاهری و درونی مورد اشاره هراتی هستند.

جنگروی می گوید: علائم اضطراب هم می توانند شناختی و هم رفتاری و جسمی باشند که از جمله علائم جسمی و فیزیولوژیک می توان به لرزش و تعریق ، اشاره کرد.

وی می افزاید: تیک های عصبی هم از نشانه های اضطراب است ، کودک مضطرب، مویش را می پیچاند و ابروهایش را می کند البته نمی توان گفت اگر یکی از این موارد در کودک دیده می شود حتما اضطراب دارد.

وی ادامه می دهد: از جمله علائم شناختی نیز می توان به کاهش قدرت تمرکز و حافظه اشاره کرد که در آن حل مساله کودک دچار مشکل می شود.

**لجاجت علامتی برای اضطراب کودک

هراتی کارشناس ارشد روانشناسی حوزه کودک و نوجوان در سازمان بهزیستی با اشاره به علائم رفتاری اضطراب کودک می گوید: بی قراری و عصبی ، لجوج و بهانه گیر بودن کودک، انتظارات بالا و پرتوقعی ، نشانه های رفتاری اضطراب کودک هستند.

وی می افزاید: همچنین در علائم جسمی افراد که به کلینیک مراجعه می کنند کنار سردرد، تهوع و تب نیز وجود دارد که این علام به ویژه در موارد ورود به مدرسه، کلاس اول و پیش دبستانی دیده می شود.

هراتی ادامه می دهد: ترس ها هم علامت اضطراب کودکان هستند که از جمله آنها می توان ترس از تاریکی ، ترس از جدایی و ترس از مرگ اشاره کرد که از سوی والدین خیلی مطرح می شوند.

وی ، ناخن جویدن، مشکلات خواب و مکیدن انگشت را از دیگر نشانه های اضطراب کودکان عنوان می کند.

**اضطراب خطرناک است؟

کارشناس ارشد روانشناسی در حوزه کودک و نوجوان سازمان بهزیستی می گوید: معمولا همه ما از کودک تا بزرگسال، سطحی از اضطراب را تجربه می کنیم اما زمانی این مساله خطرناک و مساله ساز می شود که عملکرد کلی فرد به خطر بیفتد .

هراتی می افزاید: بطورمثال اضطراب می تواند رفتار و ارتباطات با هم سن و سالان را تحت تاثیر قرار دهد و حتی مسائل تحصیلی و در بزرگسالان مسائل شغلی را درگیر کند.

**وقتی نوزاد هم مضطرب می شود

هراتی در اینجا به علل اضطراب اشاره می کند و می گوید: معمولا دوره هایی از اضطراب از سن پنج تا 6 ماهگی در کودک شروع می شود و طبیعی است. بطورمثال کودک در این سن ممکن است از صدای بلند بترسد.

هراتی می افزاید: هنگامی که کودک بزرگ تر می شود، موضوعات دیگری مانند موقعیت های جدید و ناآشنا ، ترک مادر یا پدر و فضاهای جدید، او را می ترساند یا نگران می کند که طبیعی است.

وی ادامه می دهد: اوج اضطراب کودکان در 10 تا 14 ماهگی دیده می شود که به شکل اضطراب جدایی است و این اضطراب حدود سن 24 ماهگی تا دو سالگی ، باید کاهش یابد و به حداقل برسد که اگر این امر محقق نشد ، مشکلی وجود دارد.

وی تاکید می کند: اگر اضطراب کودک ادامه پیدا کند و به دوران پیش دبستان، دبستان و نوجوانی برسد ، دیگر خطرناک است و در مسائل ارتباطی کودک در اجتماعی و مسائل تحصیلی کودک ، اثرگذار خواهد بود.

**اضطراب طبیعی، علتی دیگر برای کودک مضطرب

جباری کارشناس ارشد روانشناسی بخش معاونت مشاوره و روانشناختی سازمان بهزیستی در این بین از هراتی می خواهد که به موضوع طبیعی بودن اضطراب هم اشاره کند.

جباری می گوید: خیلی مهم است که والدین بدانند یک حدی از اضطراب و بودن در ابهام، برای کودک لازم است.

**اضطراب تا چه حد طبیعی است؟

هراتی کارشناس ارشد روانشناسی در حوزه کودک و نوجوان سازمان بهزیستی در تائید سخنان جباری می گوید: سطح طبیعی اضطراب تا زمانی است که مسائل رشدی ، عاطفی و اجتماعی کودک به خطر نیفتد.

وی خاطرنشان می کند: همه انسان ها در مواجهه با موقعیت های جدید، دچار نوعی اضطراب می شوند اما خودشان را به مرور با آن تطبیق می دهند.

وی تاکید می کند: اضطراب در کودک، زمانی مهم است که کودک نتواند خودش را با موقعیت جدید تطبیق دهد و سازگار کند، اضطراب ادامه دار باشد و عملکردها پایین بیاید.

**موقعیت هایی که کودک در آنها مضطرب می شود

کارشناس ارشد روانشناسی در حوزه کودک و نوجوان سازمان بهزیستی می گوید: کودک ممکن است در موقعیت های مختلف دچار اضطراب و ترس شود اما حتی ترس از فضای باز یا بسته علل دارد.

هراتی خاطرنشان می کند: از کودک انتظار می رود کودکی که در موقعیت جدید قرار گرفته و بطورمثال اسباب کشی انجام شده یا وارد مهدکودک یا مدرسه شده، بعد نهایتا یک هفته تا 10 روز ، اضطراب او با تلاش پرسنل و خانواده کاهش یابد.

وی ادامه می دهد: اما اگر پس از این زمان و در صورتیکه تمام اقدامات لازم انجام شده و موقعیت غیرمنتظره ای هم نبوده ، تطبیق ایجاد شود، عملکرد کودک افت پیدا می کند.

**چرا کودک با موقعیت های جدید سازگار نمی شود

کارشناس ارشد روانشناسی در حوزه کودک و نوجوان سازمان بهزیستی می گوید: بخشی ازعلل اضطراب کودک به ویژگی های شخصیتی کودک و بخشی دیگر به عواملی بازمی گردد که مادر در دوران بارداری به کودک انتقال داده است.

هراتی می افزاید: اضطراب مادر نیز چند علتی است یعنی مادر ممکن است خودش بیمار اضطرابی باشد و باردار شود . بیماری اضطراب مادر ممکن است ارثی یا موقعیتی یا یادگیری باشد.

وی ادامه می دهد: هنگامی که مادر در دوران بارداری ، ویژگی های شخصیتی یک فرد مضطرب را داشته باشد، آن را به جنین انتقال می دهد و زمانیکه کودک به دنیا می آید ، کودک مضطربی هست؛ اینجاست که ژنتیک و ارث مطرح می شود.

این روانشناس اضافه می کند: گاهی نیز اضطراب مادر، موقعیتی است به آن معنا که مادر با استرس هایی در دوران بارداری مواجه می شود که استرس ناشی از مرگ یکی از عزیزان ، جدایی و طلاق، تنش ها و دعواها، بیماری جسمی و تصادفات و انواع ترس از بلایای طبیعی، موقعیت های جدید شغلی و اخراج از کار از جمله این استرس های موقعیتی به شمار می رود.

وی یادآور می شود: استرس ممکن است خفیف یا شدید باشد.

**مهم ترین علت اضطراب کودکان ایرانی چیست؟

جباری ، مسئول غربالگری اضطراب کودکان پنج تا 6 سال اما مهم ترین علت اضطراب کودکان را والدگری یعنی عدم مهارت در نوع برخورد با کودکان ، می داند.

وی می افزاید: والدین در جملاتی که در جهت تربیت یا امر به پرهیز برای کودکان استفاده می کنند، به نوعی اضطراب را در کودکان شکل می دهند.

**بچه خوب، در حقیقت همان کودک مضطرب است

جباری کارشناس ارشد روانشناسی بخش معاونت مشاوره و روانشناختی سازمان بهزیستی ادامه می دهد: در زمان های گذشته کودکان برای بازی و تخلیه هیجانات، فضای کافی وجود داشت اما بچه های امروزی این فضای تخلیه هیجانی را ندارند و به فضای مجازی و کارتون ها و در خانه، محدود شده اند.

وی ادامه می دهد: کودکان در گذشته بیرون خانه می دویدند و حتی با هم دعوا و کتک کاری می کردند ، اینها همه تخلیه هیجانات بوده است. اما کودکان امروزی این امکانات را ندارند .

وی تصریح می کند: یک بچه خوب ، کودکی است که مودب باشد و دعوا نکند ، کسی را نزند و یکی از خصوصیاتی که کودکان مضطرب دارند ، این است که ظاهرا کودکان خیلی خوبی دیده می شوند یعنی کودکانی هستند که می گویند خیلی کودک خوب، مودب و ساکتی است.

کارشناس ارشد روانشناسی بخش معاونت مشاوره و روانشناختی سازمان بهزیستی می گوید: گاهی اضطراب کودک به حد اضطراب جدایی می رسد و پدر و مادر خود را کلافه می کند .

جباری می افزاید: اما اگر اضطراب کودک از نوع اضطراب های چسبنده و در ارتباطاتش نباشد و درون خود کودک باشد ، کودکان آرام و منزوی هستند.

**ارتباط اضطراب کودکی با اختلافات زناشویی دوران بزرگسالی

کارشناس ارشد روانشناسی بخش معاونت مشاوره و روانشناختی سازمان بهزیستی تاکید می کند: پایه اختلالات روانی از اضطراب شروع می شود . اضطراب درمان نشده ، آغاز افسردگی، اعتیاد ، اختلال در روابط زناشویی و دیگر انواع اختلالات در بزرگسالی است.

جباری می افزاید: بنابراین تاکید زیادی داریم که اضطراب کودکان، زود تشخیص داده شود.

**کودک را زیر ذره بین نگذارید

هراتی کارشناس ارشد روانشناسی بخش معاونت مشاوره و روانشناختی سازمان بهزیستی در ادامه این میزگرد به توضیح تاثیر نظام خانواده در اضطراب کودکان به عنوان یکی دیگر از علل اضطراب می پردازد.

وی می گوید: علاوه بر ژنتیک و مادر مضطرب، ویژگی های تربیتی خود والد نیز بر اضطراب کودکان تاثیر گذار است.

وی اضافه می کند: بطورمثال خانواده خیلی سختگیر و ملاحظه کار، تمام رفتارهای کودک را زیر ذره بین می گذارند که حالت بی مهارتی ها خود را اینجا نشان می دهد.

هراتی ادامه می دهد: نظام سفت و سخت برخی خانواده ها تمام رفتارهای کودک حتی نشستن ، راه رفتن و درس خواندن کودک را زیر ذره بین می گذارند و این سختگیری ها به کودک انتقال پیدا می کند و کودک احساس می کند هیچوقت نمی تواند آن خوبی که پدر و مادر می گوید، باشد.

کارشناس ارشد روانشناسی بخش معاونت مشاوره و روانشناختی سازمان بهزیستی می گوید: چنین کودکی فکر می کند هیچگاه نمی تواند از عهده مسئولیت ها به خوبی بر بیاید و پدر و مادر همواره از او انتظار دارند و او نمی تواند این انتظارات را حل و فصل کند . همین عامل موجب می شود که اعتماد به نفس کودک ، کاهش پیدا کند و احساس کند من خوب نیستم و نمی توانم موفق شوم . همین عامل منشاء اضطراب می شود.

**پدر و مادر کافی!

کارشناس ارشد روانشناسی بخش معاونت مشاوره و روانشناختی سازمان بهزیستی با اشاره به دیگر عوامل ایجاد کننده اضطراب کودکان تاکید می کند: بخشی از استرسورها (عامل ایجاد کننده استرس) داخل خانواده است که طلاق، تنش های خانواده ، اختلافات پدر و مادر ، توجه کردن به یک کودک نسبت به کودک دیگر، تعداد زیاد خواهران و برادران ، بی توجهی ، بی عاطفه بودن پدر و مادر به خاطر درگیری های شغلی و وقت نگذاشتن برای کودک از جمله عوامل ایجادکننده اضطراب به شمار می روند.

هراتی اضافه می کند: ما در کلینیک خیلی موارد داریم که مشکل خاصی در خانواده کودک وجود ندارد اما اما بودن پدر و مادر خیلی مهم است.

کارشناس ارشد روانشناسی بخش معاونت مشاوره و روانشناختی سازمان بهزیستی می گوید: به وقت گذاری والدین برای کودک، مادر کافی یا پدر کافی اطلاق می شود که این مساله مهم تر از مسائل مالی است.

هراتی تاکید می کند: کافی بودن والددر واقع یکی از مهارت های والدگری است که آموزش داده می شود .

وی با تاکید بر گفت و گو با کودک می گوید: بنابراین ضروری است که مهارت های گفت و گو نیز به والدین ، آموزش داده شود که چطور بشنوند.

هراتی اضافه می کند: تک فرزندی و چندفرزندی نیز می تواند در مساله اضطراب تاثیرگذار باشد اما اضطراب یک پدیده تک عاملی نیست.

**تنها گذاشتن فرزند، کودک آزاری است

جنگروی کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی در زمینه کودک در مراکز بهزیستی نیز در تائید لزوم توجه والدین به کودکان نیز در این میزگرد می گوید: تنها گذاشتن کودک کمتر از هشت سال ، نوعی کودک آزاری به شمار می رود.

وی می افزاید: حتی کودک هشت ساله نباید بیشتر از چهار ساعت تنها گذاشته شود.

**عوامل محیطی در اضطراب مهم تر از ژنتیک است

کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی کودک در مراکز بهزیستی با اشاره به عوامل اضطراب از جمله عوامل ارثی ، محیطی و خانوادگی ، می گوید: عوامل محیطی از اهمیت بیشتری برخوردار است چراکه به این عوامل دسترسی داریم.

جنگروی می افزاید: همچنین مشکلات ارث و ژن را می توان با شیوه های آموزشی به والدین از بروز آن و تولد نوزاد مبتلا به اختلالات، جلوگیری کرد یا اینکه با مداخلات درمانی می توان آن را تا حدی تعدیل کرد.

**نقص ظاهری یکی دیگر از دلایل اضطراب کودکان

کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی کودک در مراکز بهزیستی در اینجا علت دیگری به علل اضطراب کودکان اضافه می کند و می گوید: ممکن است کودکی با نقصی یا ویژگی های ظاهری متولد شود که این مساله نیز می تواند اعتماد به نفس کودک را کاهش دهد.

جنگروی می افزاید: هنگامی که کودک دارای نقص ظاهری، مهارت های مقابله ای و آموزش های روانشناختی لازم را دریافت نکند و به لحاظ خانوادگی و امور درمانی نیز ، نقص او جبران نشود، منجر به اضطراب خواهد شد.

وی تاکید می کند: ویژگی های ظاهری مانند ریزنقش بودن زیاد، قد کوتاه یا نقص فیزیکی موجب می شود که آن فرد، سطحی از اضطراب را تجربه کند.

وی اضافه می کند: حتی گاهی اختلالات هورمونی مانند افت قند ، پرکاری و کم کاری تیروئید می تواند روی اضطراب کودک تاثیر داشته باشد که لازم است اینگونه مشکلات جسمی، بررسی شوند و درمان های پزشکی و روانشناختی ، توامان انجام شوند.

کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی کودک در مراکز بهزیستی می گوید: گاهی مشکلات جسمی کودک مانند پرکاری و کم کاری تیروئید ریشه سایکوسوماتیک (اختلال روان‌تنی) دارند به آن معنا که کودک به این علت مبتلا به این بیماری شده که شرایط روحی کودک به هم ریخته شده است.

جنگروی تصریح می کند: در اینگونه بیماری های جسمی که منشاء روانی دارد، خدمات پزشکی کمک نمی کند اما اگر بعد روان کودک را پوشش دهیم ، علائم جسمی نیز می تواند برطرف شود.

**کودک مرفه هم مضطرب می شود

بسیاری از والدین فکر می کنند که اگر از تمکن مالی بالایی برخوردار باشند، کودک در آسایش است و دیگر دچار اضطراب نمی شود.

اما کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی کودک در مراکز بهزیستی، نظری مخالف این عقیده دارد و می گوید: اضطراب، تک عاملی نیست همانگونه که می گوییم فرزند دوم می تواند عامل اضطراب باشد یا نباشد، تمکن مالی هم می تواند در اضطراب کودک، نقش داشته باشد یا نقشی ایفا نکند.

جنگروی می افزاید: نبود اضطراب در کودک به این مسائل بستگی دارد که خانواده چقدر برای او وقت می گذارند و تا چه اندازه به او گوش می دهند.

وی تاکید می کند: کودک باید بتواند احساسات خود را در خانواده، ابراز کند ، تخلیه شود و همدلی دریافت کند . اگر این مولفه ها نباشند،عواملی مانند تمکن خانواده در کاهش اضطراب کودک ، نقش ندارد.

وی اضافه می کند: اگر کودکی می بیند کودک دیگر امکاناتی دارد که او ندارد و این مساله را برای والدین بازگو می کند ، نیازی نیست که حتما آن وسیله برای کودک خریداری شود بلکه حمایت عاطفی و همدلی والدین، اثر گذار است.

**تروما ، کودک و اضطراب

کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی کودک در مراکز بهزیستی، تروما (ضربه یا شوک در اثر حادثه) را یکی دیگر از علل تروما عنوان می کند و می گوید: تروما را نیز می توان جزء دلایل اضطراب نام برد.

جنگروی می افزاید: کودکی که تروما و انواع آزارها برای او اتفاق افتاده است، در زلزله بوده یا سوء استفاده جنسی از او شده است ، این اتفاق می تواند کودک را دستخوش هیجان زیادی کند و در صورت درمان نشدن منجر به اضطراب می شود اما خود تروما لزوما منشاء اضطراب نیست بلکه نحوه همراهی کردن با خود تروما ، مهم است.

وی تاکید می کند: در تروما این مساله مهم است که آیا در آن لحظه ، پدر و مادر توانستند بشنوند. توانستند همدلی کنند و آیا برای او، وقت گذاشتند.

**منطقه جغرافیایی زندگی کودک و رابطه آن با اضطراب

جباری کارشناس امور کودک و نوجوان بخش روانشناختی سازمان بهزیستی کشور در اینجا به رابطه منطقه جغرافیایی زندگی کودک و اضطراب اشاره می کند و می گوید: طبق اطلاعات به دست آمده از طرح غربالگری اضطراب، مراجعه والدین به مراکز مشاوره و همکاری با روانشناس در استان های محروم از جمله استان های ایلام، خوزستان وسیستان و بلوچستان ، بیشتر از استان هایی مانند تهران و شیراز و اصفهان بوده است.

جباری می افزاید: شاید قضاوت شود که خانواده های ساکن در شهرهای کوچک و روستاها، آگاهی کمتری دارند اما بافت شهری یا حضور در شهر یا روستا دلیل نمی شود که والدین توجه بیشتری به کودکان کنند و بخواهند همدلی بیشتری داشته باشد.

وی خاطرنشان می کند: حس والد بودن و اینکه والدین بدانند باید به کودک گوش دهند نقش موثری در برطرف کردن اضطراب کودکان دارد.

وی در عین حال تصریح می کند: البته منطقه جغرافیایی بطورقطع در اضطراب کودکان، تاثیرگذار خواهد بود اما تا آن اندازه که بتواند عامل اصلی یا تعیین کننده اضطراب کودکان باشد.

**تنبیه بدنی، یکی از مهم ترین عوامل اضطراب

جنگروی کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی در زمینه کودک در مراکز بهزیستی نیز در اینجا تنبیه بدنی را به دیگر علل اضطراب کودکان اضافه می کند و می گوید: خانواده ها هنگامی که جایگزین های مناسبی برای تنبیه ندارند از ابزار کتک زدن ، استفاده می کنند چون فکر می کنند تنبیه بدنی، کمک کننده است درحالیکه این مساله یکی از مهم ترین عوامل اضطراب در کودکان به شمار می رود.

وی تصریح می کند: دیگر اینجا ، کتک زدن می تواند به عنوان تنهاعامل اضطراب در کودکان مطرح شود.

**ضرورت مراجعه کودکان تنبیه شده به مراکز مشاوره

جباری، مسئول غربالگری اضطراب کودکان پنج تا 6 سال کشور هم در تکمیل سخنان جنگروی می گوید: در تست غربالگری اضطراب در بخش تروماها ، اگر کودک تنبیه بدنی شده و والدین یا افراد دیگر به او آسیب رسانده اند صرف نظر از هر رقم به دست آمده در تست، حتما کودک باید برای تشخیص اضطراب ارجاع شود.

وی تصریح می کند: کتک خوردن کودک تا آن اندازه توسط والدین ، بارهیجانی منفی برای کودک دارد که حتی اگر در حالت کلی نشانه هایی از اضطراب برای کودک دیده نشود باید کودک را به متخصص ارجاع داد تا بتواند در مورد احساس و تنبیهش، حرف بزند.

وی خاطرنشان می کند: در روانشناسی امروزی از تنبیه استفاده نمی شود؛ تنبیه ، آخرین راه و ساده ترین راه است. اگر والدین به گونه ای آموزش ببینند که از روش های مختلف برای مدیریت رفتاری کودک استفاده کنند اصلا به تنبیه نمی رسیم.

**بچه ها ، اضطراب را یاد می گیرند!

هراتی کارشناس ارشد روانشناسی در حوزه کودک و نوجوان در سازمان بهزیستی در اینجا به دلیل جالب دیگری برای اضطراب کودکان اشاره می کند و می گوید: نکته خیلی مهم که در مراجعان مراکز مشاوره مشاهده می شود ، یادگیری اضطراب از سوی کودکان است به آن معنا که کودکان گاهی اضطراب را از والدین یاد می گیرند.

وی می افزاید: والدین ممکن است خودشان بیمار اضطرابی باشند یا حتی مشکلات و ترس ها را از قبل داشته و به مشاور و روانشناس مراجعه نکرده اند و با این مشکلات زندگی می کند ؛ در اینگونه مواقع ، کودک، توجه مستقیمی به الگوگیری می کند.

هراتی ادامه می دهد: اینکه پدر از موضوعی مانند آینده نگران و مادر نسبت به بیماری خود یا اعضای خانواده اش ، نگران است، اضطراب را به کودک منتقل می کنند.

وی اضافه می کند: وجود دلشوره و اضطراب از زمان کودکی در خانواده به یادگیری اضطراب کودکان کمک می کند.

**چگونه اضطراب کودکان را کاهش دهیم؟

کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی کودک در مراکز بهزیستی، می گوید: پنج نیاز اساسی برای کودکان وجود دارد که اگر ما بتوانیم این پنج نیاز را در حوزه های درمان و آموزش ، پاسخگو باشیم می توانیم امیدوارباشیم که اضطراب کم شود.

جنگروی این پنج نیاز را شامل نیاز به ایمنی، نیاز به پذیرش و همدلی و راهنمایی، نیاز به خودمختاری و استقلال، نیاز به تفریح و نیاز به محدودیت عنوان می کند.

وی در مورد حس نیاز کودک به ایمنی می گوید: اولین نیاز کودک، نیاز به ایمنی است به آن معنا که یکی از مهم ترین مساله در کودکی ، این است که آیا کودک توانست احساس امنیت را از طریق خانواده یا جامعه دریافت کند.

**حرف دل کودک

کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی کودک در مراکز بهزیستی، می گوید: نیاز دیگر کودک، نیاز به پذیرش و همدلی و راهنمایی است به آن معنا که کودک بداند اگر حرفی در دلش داشت، می تواند بگوید نه آنکه بترسد یا نگران شود که اگر من حرفم را بگویم، مامان حالش خیلی بدتر از من می شود یا سرزنش می شوم. اینها به معنای سرکوب کودک است.

جنگروی می افزاید: اگر کودک نتواند این مسائل را بیان کند بطورقطع، این مسائل درون کودک می ماند و به آتش زیر خاکستر تبدیل می شود و بعد برای کودک مشکل ایجاد می کند.

**وقتی کودک اعلام خودمختاری می کند

کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی کودک در مراکز بهزیستی، می گوید: نیاز دیگر کودک، نیاز به خودمختاری و استقلال است که خیلی اهمیت دارد.

جنگروی می افزاید: هنگامیکه کودک می تواند خودش کاری را انجام دهد اما والدین عجله می کنند تا کار کودک را انجام دهند، چون وقت ندارند یا دلشان می سوزد یا دلشان می خواهد که کودک زودتر خوشحال شود و اینگونه حس خودمختاری کودک، خدشه دار می شود که ارتباط مستقیم با اعتماد به نفس دارد و اعتماد به نفس نیز ارتباط مستقیم با قضیه اضطراب دارد.

**غذا در قلمروی اختیارات کودک است

کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی کودک در مراکز بهزیستی، می گوید: غذا در قلمرو اختیارات کودک است اما مصرف دارو در اختیارات کودک نیست.

جنگروی تاکید می کند: نباید در برابر غذاخوردن به کودک ، باج داد؛ اگر بخواهیم در ازای مصرف کودک برای او اسباب بازی بخریم ، کودک ، شرطی می شود و شرطی سازی کودکان صدمه ای است که به آنان وارد می شویم و موجب می شود انگیزه های درونی که لازمه انسانیت هستند، خشک شوند.

وی می افزاید: رشد تعالی درونی در گروی انگیزه درونی است.

**تفریح و محدودیت برای کاهش اضطراب کودک ضروری است

کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی کودک در مراکز بهزیستی با اشاره به نیاز به تفریح در کودکان، می گوید: نیاز دیگر، نیاز به محدودیت است ؛ یعنی ما اگر پذیرش ، مهربانی و توجه می کنیم معنی آن ، این نیست که به کودک هیچ محدودیتی نمی دهیم .

جنگروی در عین حال تصریح می کند: اما محدودیت باید حداقل باشد و کودک باید بداند که ما طرف آزادی ، شادی ، خوشحالی و لذت او هستیم اما اگر بخواهد بطورمثال دستمال کاغذی را تا ته بکشد با او مخالفت می کنیم و به او می گوییم اگر این کار را بکند دستمال کاغذی را بالای کمد می گذارم.

وی تاکید می کند: محدودیت برای زندگی کودک و برای احساس ایمنی و پیشگیری از اضطراب ، لازم است. بطورمثال باید به کودک بگوییم که دو تا نیم ساعت برنامه تلویزیونی می تواند ببیند و خودش می تواند انتخاب کندکه هر دوتای آن صبح یا شب باشد.

وی خاطرنشان می کند: محدودیت را حتما باید اعمال کنیم تا کودک بداند زندگی قوانین و ساختاری دارد ، اگر به فروشگاهی رفتیم و به کودک گفتیم که می تواند یک خوراکی انتخاب کند اما کودک دو تا خوراکی می خواست، اگر خودش را به زمین زد و غلت خورد بازهم باید سر محدودیت خودمان باشیم ، محدودیت چیز خوبی است، محدودیت، احساس امنیت می آورد.

**آموزش خانواده راهی برای کاهش اضطراب

کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی کودک در مراکز بهزیستی همچنین روش دیگری را برای درمان کودکان مضطرب مطرح می کند و می گوید: در درمان اضطراب، هم کودک و هم خانواده مطرح است.

جنگروی می افزاید: والدین با آموزش، می توانند جایگزین های تنبیه ، همدلی ، بیان احساسات و پذیرش را تمرین کنند تا بطورمثال بدانند هنگامیکه کودکان با هم دعوا کردند، چگونه مداخله کنند .

وی ادامه می دهد: البته برای درمان اضطراب درکنار آموزش های خانواده ، مداخلات روانشناختی و درمانی کودک نیز انجام می شود.

جنگروی با اشاره به اهمیت نقش رسانه در آموزش والدین، خاطرنشان می کند:50 درصد کار درمانی این است که هنگامی که فرزند ، احساسش را گفت ، والدین آن را بشنود و همان را به کودک انعکاس بدهد بطورمثال هنگامیکه کودک گفت من از صدای رعد و برق می ترسم ، والد هم بگوید : تو از صدای رعد و برق می ترسی. اینکه فلسفه رعد و برق را بگوییم ، خوب است اما کودک در آن لحظه نیاز دارد که کسی حسش را درک کند.

وی تاکید می کند: والدین باید موضوع را از دریچه کودک ببینند و لمس کنند . هنگامیکه کودک می گوید مامان بچه دوم را دوست ندارم و کاش نبود و می مرد، اگر مادر بگوید نه او تو را دوست دارد ، این جملات کمکی به کودک نمی کند ؛ باز هم همان حس بد در کودک باقی می ماند و تازه کودک شرمنده می شود که اگر خواهر یا برادرش تا این اندازه خوب است چرا من حس بدی دارم و مشکل کودک مضاعف می شود.

وی اضافه می کند: هنگامی که کودک از تاریکی می ترسد و ما چراغ را روشن می کنیم و نشان می دهیم که چیزی نیست کودک با خود می گوید حتما من مشکل دارم و از ترسیدن هم می ترسد و اضطراب از همینجا شروع می شود.

کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی کودک در مراکز بهزیستی می گوید: اگر فقط کودک بتواند ابراز کند و والدین بشنوند این مشکل حل می شود و فرآیند طبیعی خود را سیر می کند.

وی اضافه می کند : والدین نباید نگران این مساله باشند که سریعا حال کودک را خوب کنند . یکی از اشتباهات ، دلسوزی است که می خواهیم سریع حال کودک خوب شود .

**حل مشکلات خانواده از دارودرمانی مهم تر است

هراتی کارشناس ارشد روانشناسی در حوزه کودک و نوجوان در سازمان بهزیستی کشور نیز در تائید سخنان جنگروی مبنی بر نقش مهم خانواده در اضطراب، می گوید : برای درمان اضطراب کودک ، ابتدا در مصاحبه تشخیصی ، رفتار والدین و کودک را می سنجیم . گاهی نیاز به دارودرمانی و گاهی نیاز به ارجاع به روانپزشک است.

وی می افزاید: ما خیلی کم درباره دارودرمانی صحبت می کنیم چون می خواهیم با تغییرات الگوهای رفتاری خانواده ها، اضطراب کاهش یابد و ریشه کن شود.

هراتی تاکید می کند: اگر مسائل خانواده حل شود ، اضطراب کودکان از بین می رود اما خانواده های برعکس عمل می کنند یعنی هنگامیکه کودک از حد طبیعی خارج می شود، کودک را برای درمان می آورند و هرچند کودک نیاز به بازی درمانی و دیگر روش ها و شنیدن حرف هایش و مشاوره دارد اما پایه تمرکز اصلی درمان روی نوع ارتباط والدین با کودک است .

کارشناس ارشد روانشناسی در حوزه کودک و نوجوان در سازمان بهزیستی کشور توضیح می دهد: نخستین تغییر اساسی در والدین مربوط به تغییرات سبک تربیتی و آموزش بیان احساسات است . کنار این آموزش ها نیز تکالیفی به خانواده و کودک داده می شود که انجام دهند. حمایت والدین از دوره های درمان خیلی مهم است.

**بازی درمانی و کاهش اضطراب کودک

جنگروی کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی در زمینه کودک در مراکز بهزیستی، بازی درمانی را یکی دیگر از راه های درمانی کودکان مضطرب بیان می کند و می گوید: بازی درمانی ، رابطه پویا بین کودک و درمانگر است.

وی می افزاید: در این روش درمانی، تعدادی اسباب بازی با پیشینه علمی برای کودک انتخاب می شود و طی ارتباط علمی که بین درمانگر و کودک برقرار می شود، کودک شروع می کند به کاوش در احساسات و رفتار خودش و کم کم می تواند به بهبودی دست یابد.

جنگروی توضیح می دهد: در بازی درمانی از ابزاری به نام بازی استفاده می شود چون بازی ، زبان کودک و اسباب بازی ، کلمات کودک است.

کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی در زمینه کودک در مراکز بهزیستی می گوید: کودکان در بازی می توانند سناریوی زندگی را تغییر دهند ، می توانند حس کنترل را تجربه کنند و وقتیکه حس کنترل اتفاق بیفتد ، می تواند از شدت تنش کودک کاسته شود.

جنگروی می افزاید: بازی درمانگر از این ویژگی های بازی استفاده می کند تا کودک را توانا کند.

**رفتارشناختی، اضطراب کودک را کاهش می دهد

جباری کارشناس ارشد روانشناسی بخش معاونت مشاوره و روانشناختی سازمان بهزیستی کشور می گوید: رویکردهای متفاوتی برای درمان اضطراب وجود دارد اما آنچه که در حال حاضر در ایران بیش از همه استفاده می شود ، رویکرد درمانی رفتار شناختی است.

وی می افزاید: در این رویکرد به این نکته تاکید می شود که به کودک یاد بدهیم بتواند احساساتش را بشناسد . این مهارت را اکنون بسیاری از بزرگسالان ندارند و نمی توانند روی احساسات خود اسم بگذارند و آنها را بشناسند که اکنون من خوشحال یا ناراحت یا خشمگین هستم.

جباری تاکید می کند: کودک باید ریشه احساسات را نیز یاد بگیرد که این احساسات از کجا می آید.

**اضطراب در دختران بیشتر است یا پسران؟

هراتی کارشناس ارشد روانشناسی کودک و نوجوان در سازمان بهزیستی در ادامه میزگرد در پاسخ به این سئوال که اضطراب در دختران بیشتر است یا پسران، می گوید: براساس مواردی که در کلینیک های مشاوره داشتیم ، اضطراب در پسران بیشتر بود. کودکان پنج تا 6 سال پسر بیشتر مضطرب بودند.

جباری کارشناس ارشد روانشناسی بخش معاونت مشاوره و روانشناختی سازمان بهزیستی کشور در اینجا نظر مخالفی دارد و اضافه می کند که در غربالگری اضطراب کودکان، تفاوت معناداری بین آمار اضطراب پسران و دختران پیدا نشده است.

به گزارش روز چهارشنبه خبرنگارماجنگروی کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی در زمینه کودک در مراکز بهزیستی نیز می گوید: دختران بیش از پسران ، اضطراب دارند اما چون پسران تلاش می کنند که آن را کتمان کنند به نظر می رسد اضطراب در دختران بیشتر است.

منبع: ایرنا

انتهای پیام/

منبع: خبرگزاری میزان

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mizan.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری میزان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۰۴۷۶۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

راهکارهای جایگزین تنبیه بدنی در کودکان

یک روانشناس در مورد تنبیه کودک گفت: شما می‌توانید با استفاده از محرومیت‌سازی، محدویت‌های کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی می‌تواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.

به گزارش ایسنا، سحر پهلوان‌نشان روانشناس کودک و نوجوان در گفت‌وگو با ایسنا با بیان تعریف تنبیه از دیدگاه روانشناسی گفت: در روانشناسی کودکان و نوجوانان، تنبیه را به عنوان یکی از شیوه‌های رایجی که ذیل رفتار درمانی به شمار می‌آید در نظر می‌گیرند، شیوه‌ای که برای آموزش برخی از مفاهیم یا اجتناب از انجام برخی از موارد، توسط خانواده‌ها یا افرادی که در حوزه آموزش، تعلیم و تربیت هستند می‌تواند اعمال شود.

شکل‌های مختلفی از تنبیه وجود دارد

این روانشناس در ادامه با بیان اینکه کلمه تنبیه در نظر عوام، همان تنبیه فیزیکی و بدنی است، گفت: ما شکل‌های مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه می‌تواند به شکل تقویت منفی باشد. در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمی‌دهیم. بنابراین شما می‌توانید با استفاده از محرومیت‌سازی، محدویت‌های کلامی یا تقویت منفی به صورت غیرفیزیکی کودک را تنبیه کنید. چرا که تنبیه بدنی می‌تواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را برای کودک به همراه داشته باشد.

از تنبیه بدنی در موارد خاصی استفاده می‌شود

پهلوان نشان تأکید کرد: تنبیه‌ها اگر بخواهند مؤثر باشند نباید جسمی و فیزیکی باشند مگر در مواقعی که یک آسیب جدی متوجه کودک می‌شود یا کودک ناخواسته آسیب جانی که به فرد دیگر یا به اموال و دارایی دیگران وارد می‌کند. مثلاً  آتش‌افروزی‌هایی که برخی کودکان انجام می‌دهند یا بازی‌های خطرناکی که می‌تواند حتی منجر به مرگ کودک یا فرد همسال او شود. یا برای بچه‌هایی که سابقه مشکلات رفتاری مانند اوتیسم و کم‌توانی ذهنی‌ دارند، چون قوه ادراک آنان از لحاظ شناختی رشد پیدا نکرده است. در برخی مواقع از تنبیه‌های فیزیکی هم استفاده می‌شود. ولی در مواردی غیر از این، بیشتر توصیه می‌شود که از شیوه تنبیه‌های غیر جسمی مثل تقویت منفی، محروم‌سازی، تقویت‌های مثبت و .. استفاده شود.

ما شکل‌های مختلفی از تنبیه را داریم برای مثال شکلی از تنبیه می‌تواند به شکل تقویت منفی باشد.در شکل دیگر از تنبیه، کودک از موضوع مثبتی که برای او لذت یا خوشحالی به همراه داشته دور شود، یا در اختیار او قرار نمی دهیم. محرومیت سازی، تنبیه‌های غیرکلامی مانند سکوت یا پاسخ ندادن پدر یا مادر در موقعیت‌های مدنظر آنها، شیوه های دیگری از تنبیه غیر جسمی هستند.

عوامل تأثیرگذار بر تنبیه کودکان

این روانشناس ادامه داد: برای آموزش مفاهیم خاص مانند نظم نخست باید منظور خود از نظم را برای کودک مشخص کنیم. به کودک نشان دهیم رعایت نظم می‌تواند پیامدهای مثبت به همراه داشته باشد و عدم رعایت  آن می‌تواند به تنبیه‌های مانند محرومیت از امتیاز خاص منجر شود.‌

وی افزود: نکته دوم درباره مؤثر بودن تنبیه‌ها این است که باید متناسب با کاری که کودک انجام داده یا نداده، تنبیه انجام شود. مثلاً اگر کودک درس خود را نخواند ما نمی‌توانیم به او بگوییم که خوب من به تو قول داده بودم که آخر هفته تو را به شهربازی ببرم و الان نمی‌برم. قول‌هایی که به کودک داده می‌شود اساساً باید اجرا شوند. در واقع در حال حاضر عدم اجرای این قول یک بی‌اعتمادی را در کودک ایجاد می‌کند. بنابراین تنبیه یا محرومیت مد نظر باید حول‌ محور همان موضوع و یا در فاصله‌ی نزدیک به آن موقعیت و نه در روزهای آینده باشد.

پهلوان نشان خاطرنشان کرد: شدت تنبیه‌ها باید متناسب با سن کودک در نظر گرفته شود مثلاً زمانی باید صحبت از محروم‌سازی شود که کودک کار اشتباهی را انجام داده است. این زمان بندی باید براساس سن کودک باشد یعنی اگر کودک 3 ساله است حدوداً بین 3 تا 6 دقیقه بعد از انجام کار خطا، تنبیه مناسب صورت گیرد.

این روانشناس گفت: توصیه ما این است که والدین بیشتر بر روی رفتارهای مثبت کودک تمرکز کنند که بتواند برای کودک تشویق به همراه داشته باشد. از این رو وقتی کودک خطایی انجام می دهد و در لحظه مورد تنبیه قرار می‌گیرد باید کوچک‌ترین اتفاق مثبت را هم مورد تشویق قرار داد. این تشویق‌ها می‌تواند تصدیق کلامی، تشویق اجتماعی و نظام اقتصاد ژتونی(پاداش دادن به کودک درقبال رفتارهای مطلوب) باشد. تا کودک برای انجام رفتارهای درست، انگیزه بیشتری پیدا کند. با این شیوه اگر کودک برای جبران اشتباه تلاشی انجام دهد. با استفاده از اقتصاد ژتونی می‌تواند یک تعدادی از آن مجازات و یا تنبیه‌هایی که برای او در نظر گرفته‌شده، را کاهش داد.

تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان‌

این روانشناسی درباره‌ تأثیرات منفی تنبیه بدنی در کودکان گفت: تأثیرات آن را از منظر گوناگون می‌توان بررسی کرد. این که کودک در چه بازه سنی قرار داشته باشد، یا جنس کودک چی باشد، یا کدام یک از والدین در چه موقعیت مکانی و زمانی این تنبیه را انجام داده باشند، متفاوت است. در قسمت اول یکی از تبعات این گونه از تنبیهات احساس شرم و نقص را در کودک به همراه می‌آورد که ممکن است نسبت به آن فرد تنبیه‌کننده پدر، مادر، مربی یا هر فرد دیگری، احساس ناکامی ایجاد شود که متعاقب آن می‌تواند خشم، پرخاشگری، و طیف وسیعی از اختلالات هیجانی و رفتاری را در ادامه برای کودک ایجاد کند.

 پهلوان‌نشان ادامه داد: یکی دیگر از واکنش‌های که کودک در مقابل تنبیه بدنی می‌تواند انجام می‌دهد پرداختن به کارهایی است که والدین به آن حساس هستند. به این روش معمولا کودکان والدین خود را کنترل می‌کنند.

وی معتقد است: در فضای یادگیری مشاهده‌ای هم کودک یاد می‌گیرد که این یک شیوه‌ای است که خانواده می‌تواند  به وسیله آن به اهدافش برسد. بنابراین او هم در ارتباط با همسالان هم‌جنس یا غیر هم‌جنس خود و یا افرادی بزرگ‌تر از خود می‌تواند به کار ببرد. شیوه‌ای برای کسب توجه و به هدف رسیدن کودک از این منظر که دیگران را مجبور کند تا یکسری کارهایی را برای او انجام دهند.

 این  روانشناس تأکید کرد: غیر از موردی که گفته شد ما شاهد یک فاصله‌گیری عاطفی هم در بچه‌ها هستیم. اگر اولین شیوه‌ خانواده وقتی‌که کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و داد و بیدادهای همراه با آن باشد، باعث می‌شود که ویژگی‌هایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچه‌ها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیب‌های آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله می‌گیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود می‌آید و این موضوع خیلی مواقع باعث می‌شود که ارتباط ایمن کودک با منابع دل‌بستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم  دستخوش تغییر شود.

خشم، انزجار، تنفر، پرخاش، طیف وسیعی از هیجان‌های منفی که می‌تواند برای کودک اتفاق بیافتد برای او عادی می‌شود و به ابعاد مختلف زندگی کودک هم سرایت پیدا می‌کند.

وی در ادامه گفت: خیلی وقت‌ها ما با والدین مخصوصاً والدینی با حالت تکانشی‌تر یا سابقه اختلالات روان‌شناختی یا آستانه تحمل پایین صحبت می‌کنیم، می‌گویند که من در آن لحظه متوجه نشدم که چه اتفاقی افتاده است و بعد از آن هم پشیمان شدم. اما آن آسیبی که تنبیه بدنی حتی برای بار اول در ذهن یک کودک ایجاد کند، می‌تواند تبعات جبران‌ناپذیری را داشته باشد.

 پهلوان‌نشان خاطرنشان کرد: البته خود اختلال‌های روان‌شناختی یا اختلال خاص والدین در این زمینه باید ارزیابی شود، تا در نظر گرفته شود که رفتار کودک چه طرح‌واره‌ای را در ذهن والدین فعال می‌کند که با اشتباه کودک خشم عجیب غریبی در مادر یا پدر فعال می‌شود که به طبع آن رفتار فیزیکی بر روی کودک انجام می گیرد.

اگر اولین شیوه‌ی خانواده وقتی‌که کودک اشتباه یا خطایی را انجام می دهد، شیوه تنبیه فیزیکی و دادو بیدادهای همراه با آن باشد باعث می‌شود که ویژگی‌هایی مانند صبر، تحمل ناکامی یا به تأخیر انداختن ارضای نیازها در بچه‌ها با مسائل زیادی مواجهه شود که آسیب‌های آن در دوران بعدی زندگی کودک هم برای ما کاملاً مشخص است. کودک از پدر و مادر خود فاصله می‌گیرد و خلأهای عاطفی زیادی برای او به وجود می‌آید و این موضوع خیلی مواقع باعث می‌شود که ارتباط ایمن کودک با منابع دل‌بستگی اولیه او مثل پدر و مادر هم  دستخوش تغییر شود.

علت مقابله به مثل کودکان در تنبیه بدنی‌

این روانشناس کودک در پاسخ به سؤالی درباره‌ی این‌که چرا بچه‌ها وقتی مورد تنبیه بدنی قرار می‌گیرند دقیقاً مقابله به مثل می‌کنند و همان رفتار را در مقابل والدین انجام می‌دهند، گفت: در سنین تقریباً 3تا 6 سالگی که کودکان در مرحله دوم روان‌شناختی خود هستند نیروی اراده در حال شکل گرفتن است. این نیروی اراده و آن مقاومت گرایی‌ها و منفی‌گرایی‌هایی که کودکان دارند. باعث نه گفتن‌ آنان می‌شود و در سطح جسمی هم کودک متوجه توانایی بدنی و ماهیچه‌ای خود شده است و می‌خواهند در مقام عمل این توانایی را نشان دهد تا ببیند آیا دقیقاً می‌توانند همان کار را انجام دهد.

پهلوان‌نشان تأکید کرد: به هر حال منبع الهام کودک والدین هستند تصور آن‌ها این است که اگر والد کاری را انجام می‌دهد این کار، درست است. بنابراین او هم امتحان می‌کند تا ببیند آن نتیجه‌ای که والد می‌خواهد از کودک بگیرد کودک هم می‌تواند آن نتیجه را از والد بگیرد؟ به همین خاطر است که می‌گوییم  از آنجایی که بچه‌ها مشاهده کنندگان قوی هستند و تقریبا در 5 تا 6 سال اول زندگی‌شان هم این شخصیت روانی در حال شکل گیری است، اکیدا توصیه می‌شود تا جایی که امکان دارد، گفتگوی همدلانه بدون برانگیختگی احساس شرم و نقص در کودک اتفاق بیافتد تا هیجان کودک به شکل درستی بررسی شود. البته تنبیه اصولی مانند محرومیت، تقویت منفی، جداسازی یا شیوه‌های غیرکلامی با توجه به شرایط سنی و روشی صحیح می‌تواند یکی از روش‌های کارآمد در تربیت کودک باشد.

این  روانشناس در ادامه گفت: مسئله بعدی که به شدت توصیه می‌کنیم این است که خانواده‌ها انتظارات‌شان را از کودکان در سطح متعارف، منطقی و مطلوب متناسب با سن، جنس و ویژگی‌های تحولی کودکان قرار دهند، در کنار آن پیامدهایی‌ که انجام یا عدم انجام آن رفتار، با شکل‌های مختلف به کودک گفته شود.

اصرار کودکان بر درستی اشتباهی که انجام می‌دهند

 پهلوان‌نشان در پاسخ به سوال دیگری درباره‌ مقاومت کودکان و اصرار آن‌ها بر اشتباه نبودن کارشان اظهار کرد: دلایل زیادی باعث می‌شود که کودک اصرار بر درست بودن کار خود داشته باشد. اگر کودک در بازه‌ سنی 3 تا 6 سال باشد این مقاومت و منفی‌گرایی اساسا جزو شاخصه‌های تحولی او است. والدین باید از شیوه‌های دیگر و به شکل غیر مستقیم مانند استفاده از کارتون‌ها، قصه‌ها، نمایش ها و بازی با عروسک‌ها، سعی کنند آن مفهوم را آموزش دهند.

وی ادامه داد: از دلایل دیگری که باعث می‌شود بچه‌ها اشتباهات خود را نپذیرند این است که کودک در فضای ذهنی خود این داده را دارد که من اگر الان به اشتباه خود اقرار کنم کتک می‌خورم چون قبل‌تر از این هم همین موضوع اتفاق افتاده است.

این روانشناس کودک گفت: اساسا والدین در تنبیه‌های خود به دنبال راه‌حل مسئله نیستند بلکه به دنبال آن هستند که آن احساس شرم و نقص در کودک بالا بیاد و به او بقبولانیم که تو مقصر هستی. در صورتی که صورت مسئله اصلی ما باید آن اتفاق باشد. زمانی که کودک دارد به چهره والدین نگاه می‌کند و می‌بیند که این والدین بسیار برافروخته هستند و شاید ابزار خاصی هم در دست داشته باشند. مسلما از پذیرفتن اشتباه خود اجتناب می‌کند. از سوی دیگر در دوره‌ای که کودک استقلال‌ورزی را تجربه می‌کند، آن احساس شرم  برای او آزار دهنده است. بنابراین شاید بهتر باشد در موقعیتی که هم والد عصبانی است و هم کودک پذیرا نیست. شروع به تنبیه کردن یا شکافتن مسئله نکنیم و اجازه دهیم کمی زمان بگذرد تا بار هیجانی فروکش کند.

وی در پایان با تاکید بر اینکه باید والدین تمرکز خود را روی خود اتفاق بگذارند. تصریح کرد: بچه‌ها متمرکز بر حال هستند و آینده‌نگری ندارند. ممکن است کاری را هم به اشتباه انجام بدهند. ولی واقعاً نیت عامدانه‌ای نبوده است. به این دلیل بعضی وقت‌ها کودکان می‌گویند که من نمی‌دانستم که این اتفاق می‌افتد و فقط می‌خواستم تجربه کنم. از این رو ما باید بر روی گفت‌وگوی همدلانه‌ای با کودک تمرکز کنیم و ببینیم که کودک در آن لحظه چگونه فکر می‌کرده و چه احساسی را داشته و چه هیجانی را تجربه کرده است.

انتهای پیام

دیگر خبرها

  • جراحی تومور ۱۴ سانتی از کلیه کودک ۲ ساله بندرعباسی
  • تومور ۱۴ سانتی از کلیه کودک ۲ ساله بندرعباسی خارج شد
  • تاثیر اسباب بازی در نبوغ و رشد کودکان
  • چرا کودکان فرانسوی به خوش رفتار و مؤدب بودن مشهورند؟
  • ۴۲ هزار کودک سرطانی در «محک» در حال درمان هستند
  • راهکارهای جایگزین تنبیه بدنی در کودکان
  • نگاهی به کتاب «خداشناسی قرآنی کودکان»/ شما خدا را می‌شناسید؟
  • سنجش بینایی بیش از ۱۶۲ هزار کودک سال گذشته در آذربایجان‌غربی
  • همدلی با کودکان، مهارتی که خانواده‌ها با آن غریبه‌اند
  • سنجش بینایی بیش از ۱۶۲ هزار کودک در آذربایجان‌غربی