Web Analytics Made Easy - Statcounter

خبرگزاري آريا - تهيه‌کننده و کارگردان سريال «پرواز در ارتفاع صفر» از مشکلات توليد آثار نمايشي و مميزي ها در تلويزيون سخن گفتند.
خبرگزاري مهر-گروه هنر: «پرواز در ارتفاع صفر» در ابتداي ماه محرم سال جاري و همزمان با هفته دفاع مقدس از شبکه يک سيما پخش شد و محمد نشاط تهيه کننده و عبدالحسن برزيده کارگردان آن طي نشستي در گفتگو با خبرنگار مهر از روند توليد آثار و مشکلاتي که در اين زمينه وجود دارد، سخن گفتند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


برزيده با اشاره به بعضي از مشکلات از روند مميزي ها انتقاد کرد و آنها را غيراصولي خواند. وي همچنين به مشکل ريزش مخاطبان تلويزيون اشاره کرد که باعث شده هنرمندان کمتر با اين رسانه کار کنند.
نشاط نيز از مشکلات تصويب اين ميني سريال هفت قسمتي طي 6 سال سخن گفت و اينکه چه پروسه اي را در اين 6 سال طي کرده و حدود چهار بار قرارداد توليد بسته است. وي همچنين از تهيه کنندگان و کارگردانان مشخصي گفت که سال‌هاست بدون تغييري در کيفيت کارشان براي سيما کار مي کنند و گويي اين رسانه در انحصار آنها قرار دارد.
سريال «پرواز در ارتفاع صفر» به کارگرداني عبدالحسن برزيده و تهيه کنندگي محمد نشاط چند سال طول کشيد تا به توليد برسد و در اين چند سال فيلمنامه آن چند بار بازنويسي شد و نويسنده و کارگردان بارها تغيير کردند تا اينکه سال 95 به کارگرداني عبدالحسن برزيده ساخته شد. اين سريال که داستان آن در دهه 60 روايت مي شد و به زندگي يک خلبان مي پرداخت قصه هايي از خانواده ها و مشکلاتشان را در دوران جنگ روايت مي کرد که شما در اين مطلب قسمت نخست نشست ما با تهيه‌کننده و کارگردان آن را مي‌خوانيد:
*آقاي نشاط چطور شد که متن «پرواز در ارتفاع صفر» را براي توليد انتخاب کرديد و اين کار دستخوش چه تغييراتي شد تا به توليد برسد؟
در زمان معصوم زادگان نيز من حدود يک سال براي توليد اين ميني سريال در سيمافيلم کارم را پيگيري مي کردم و به نتيجه اي نمي رسيدم، جالب اينجاست که من در تمام اين چند سال با همه رؤساي سيمافيلم قرارداد توليد داشتممحمد نشاط: من در سال 89 طرحي به نام «عبور از تاريکي» که شعله شريعتي نويسنده آن طرح بود به سيمافيلم بردم و به برآورد هم رسيد اما در ارديبهشت سال 90 طرح ديگري را به من دادند و خواستند به جاي «عبور از تاريکي» آن را به توليد برسانم که طرح فيلمنامه سريال «پرواز در ارتفاع صفر» بود. آن زمان مشکلاتي با فيلمنامه داشتم اما به هر حال من را راضي کردند وارد پروسه توليد شوم و خودشان گفتند براي اينکه هزينه هاي تله‌فيلم به صرفه باشد از تله فيلم به يک ميني سريال پنج قسمتي تبديل شود.
من در دوره حضور حسن اسلامي‌مهر در سيمافيلم يک سال به اين مرکز رفت و آمد داشتم تا بتوانم فيلمنامه «پرواز در ارتفاع صفر» را به توليد برسانم اما کار به خروجي نرسيد، سپس اسلامي رفت و محمدرضا معصوم زادگان جايگزين او در سيمافيلم شد. در زمان معصوم زادگان نيز حدود يک سال و نيم به سيمافيلم مي رفتم تا بتوانم فيلمنامه را به توليد برسانم و اتفاقا او روي اين سريال نظر مثبتي داشت و حتي مي گفت به دليل دفاع مقدسي بودن از مضمون ارزشمندي برخوردار است، با همه اين احوال بعد از 2 سال پروژه متوقف شد و به من اعلام کردند که بودجه‌اي براي ساخت اين سريال ندارند. در اين زمان معصوم زادگان نيز از سيمافيلم رفت و محمودرضا تخشيد به سيمافيلم آمد. در زمان معصوم زادگان نيز من حدود يک سال براي توليد اين ميني سريال در سيمافيلم کارم را پيگيري مي کردم و به نتيجه اي نمي رسيدم، جالب اينجاست که من در تمام اين چند سال با همه روساي سيمافيلم قرارداد توليد داشتم. بعد از تخشيد حدود يک سال هم با رحمان سيفي آزاد رييس بعدي سيمافيلم جلساتي برگزار شد و او حدود دو هفته قبل از رفتنش از سيمافيلم با من قرارداد توليد بست. خوشبختانه در دوره رياست حسين کرمي بر سيمافيلم همه اين مسايل ختم به خير شد و من در نهايت توانستم با کارگرداني عبدالحسن برزيده اين ميني سريال را به توليد برسانم و کار به انجام رسيد.

*حالا بعد از 6 سال که رفت و آمدهايتان طول کشيد، از خروجي راضي بوديد و فکر مي کنيد اين همه تلاش ها جواب داده است؟
انتقاد من آن زمان اين بود که تلويزيون حدود 20 سال است که در اختيار چند کارگردان و تهيه‌کننده مشخص استنشاط: من از کار راضي بودم چراکه با همه مشقت ها و مشکلاتي که داشتيم ماحصل کار به خوبي انجام شد و من به نسبت آنچه که در قاب تلويزيون در اين روزها مي‌بينم به نظرم «پرواز در ارتفاع صفر» خيلي گزينه خوبي بود مخصوصاً که بعد از روي آنتن رفتن سريال، مديران و همکاران بازخوردهاي خوبي به ما دادند.
البته مسايلي هست که اميدوارم اينها در اين دوره رفع شود، من پيش از اين در مصاحبه هاي خود بسيار از اين مشکلات در روند توليد سريال ها گفته‌ام و معلوم نيست که چقدر به آنها توجه شود و حتي شايد با گفتن اين سخنان ديگر به من سريال براي توليد پيشنهاد ندهند با اين حال من ترسي ندارم و ترجيح مي دهم حرفم را بيان کنم. زماني هم که آقاي مرتضي ميرباقري معاون سيماي رسانه ملي به پشت صحنه سريال «پرواز در ارتفاع صفر» آمد من بعضي از مشکلات را مطرح و کلي با وي درددل کردم و خاطرم هست که حتي او به برزيده گفت ظاهرا دل آقاي نشاط خون است و قول داد که اين مسايل حل شود.
انتقاد من آن زمان اين بود که تلويزيون حدود 20 سال است که در اختيار چند کارگردان و تهيه کننده مشخص است و اين بر کسي پوشيده نيست، شايد پيش از اين فقط عوامل و همکاران بودند که اين کارگردانان و تهيه کنندگان را مي‌شناختند اما امروز مخاطب عام هم اين اسامي را مي شناسد. تلويزيون اگر بخواهد مخاطبش افزايش پيدا کند بايد رفتارش را تغيير دهد، من زماني مثالي را براي آقاي پورمحمدي بيان کردم و آن اين بود که اگر به ياد داشته باشيد سال ها پيش بعضي از بازيکنان تيم فوتبال ما طي يک دوره چندساله ثابت بودند و ديديم که دو بازيکن يکديگر را مقابل چشمان ميليون ها نفر در زمين بازي زدند و همان 2 نفر هم روز بعد دوباره در زمين بازي کردند، بازيکنان همه کار مي کردند و حتي ناسزا مي گفتند چون مي دانستند در نهايت در تيم حضور دارند. من به آقاي پورمحمدي گفتم اکنون هم تلويزيون، تهيه کنندگان و کارگردانان مادام العمري دارد که مي دانند هر چيزي که بسازند در نهايت باز هم به آنها پروژه داده مي شود و به همين دليل دنبال طرح ها و ايده هاي جديد نمي روند.
شايد با گفتن اين سخنان ديگر به من سريال براي توليد پيشنهاد ندهند با اين حال من ترسي ندارم و ترجيح مي دهم حرفم را بيان کنم*آقاي برزيده شما به عنوان کارگردان در طول کار با چه مشکلي مواجه شديد و بعد از ساخت اين ميني سريال خودتان طرح يا پيشنهادي براي همکاري با صداوسيما داريد؟
عبدالحسن برزيده: اگر قرار باشد فيلمنامه ديگري براي تلويزيون بسازم، دوست دارم در ماه رمضان کار کنم چراکه احساس مي کنم دل ها در آن زمان آماده تر هستند و فرصت تماشاي سريال براي مردم هم بيشتر است با اين حال نکته فوق العاده مهمي وجود دارد که بايد به آن اشاره کرد و من پيش از اين هم به مسئولان گفته ام، اما بيان دوباره آنها به دليل تجاربي است که بدست آورده ايم و خود ما هم سعي مي کنيم در کارهاي بعدي انجام ندهيم و به ديگران هم بيان مي کنيم که آنها هم اطلاع داشته باشند چون تجربه ها بايد منتقل شود. اين نکته مهم است که امروز مخاطب تلويزيون ريزش دارد و اين مساله دلايل مختلفي دارد، حتي تهيه کننده و فيلمساز براي ساخت يک اثر نمايشي مشکلاتي دارد و به طور مثال بسياري از هنرمندان عوامل آثار نمايشي با تلويزيون کار نمي کنند و بعضي فقط به اعتبار خود فيلمساز يا تهيه کننده به تلويزيون مي‌آيند.

*به دليل کمبود بودجه در تلويزيون؟
تلويزيون همچون کاسبي شده که چک هاي برگشتي زيادي دارد، البته خيلي وقت‌ها تهيه کننده ها مقصر هستند که در مجموع خاطره بدي در ذهن ها باقي گذاشته استبرزيده: بله بخشي به اين دليل است که تلويزيون همچون کاسبي شده که چک هاي برگشتي زيادي دارد، البته خيلي وقت‌ها تهيه کننده ها مقصر هستند که در مجموع خاطره بدي در ذهن ها باقي گذاشته است. بخشي از بي تمايلي نسبت به کار با تلويزيون نيز به دليل ريزش مخاطبان اين رسانه است.
کساني که در فعاليت هاي هنري مشغول به کار مي شوند و مي دانند که اين فعاليت هنري عمر مشخصي دارد و با خود مي گويند آن را در جايي هزينه کنند که ديده شوند. دلايل ديگري هم وجود دارد که به مميزي هاي بسيار زياد صدا و سيما بر مي گردد. در صدا و سيما و در پروسه توليد سريال «پرواز در ارتفاع صفر» افرادي مثل حسين کرمي رييس سيمافيلم، اميرحسين آشتياني پور مدير گروه فيلم و سريال شبکه يک سيما با ما همراه بودند و حمايت هاي بسياري هم داشتند که من از آنها ممنونم و اي کاش همانقدر که چنين افراد باسوادي در پروسه توليد حضور دارند در فرايند پخش نيز شاهد حضور چنين افرادي باشيم. باورتان نمي‌شود که مميزي هايي که به سريال ما مي خورد گاهي اوقات چقدر طنز شبيه مي شد.
*داستان سريال شما چالش هاي چنداني نداشت که با سانسور مواجه شود، مي توانيد چند مورد از مميزي هاي آن را مثال بزنيد؟
برزيده: بله مثالي مي‌زنم. به هر حال خود ما در اين سال ها «مميزسرخود» شده ايم و مواردي را که به نظرمان داراي اشکال باشد بيان نمي کنيم.
*خودسانسوري مي کنيد.
برزيده: بله. گاهي دخالت هاي اين افراد در درامِ قصه است که کاملا هم از سر بي سوادي انجام مي شود. در اين مقطع همانطور که گفتم آقاي کرمي و آشتياني پور حضور نداشتند و کار به توليد رسيده بود. يکي از اين مصاديق اين بود که در صحنه اي از سريال، شخصيت سنتي داستان جمله اي بيان مي کند که «مي‌گويند زنها ناقص العقل هستند» و از ما سوال شد که چرا اين کاراکتر بايد چنين حرفي بزند در حاليکه با ويژگي هايي که اين کاراکتر در طول سريال از خود نشان مي دهد مخاطب متوجه مي شود که يک فرد امروزي اين حرف ها را نمي زند، وقتي ما مي خواهيم بگوييم فردي عوام است بايد رفتار عاميانه را در او نشان دهيم اما از ما مي‌خواهند که مرد ساده و سنتي نيز مثل يک پروفسور حرف بزند.
*يعني مميزي‌ها تا اين حد سليقه‌اي شده است؟
برزيده: بله تا اين حد سليقه اي و سطحي است و به دخالت در شخصيت‌پردازي و ديالوگ ها رسيده است. سريال ما داستان تلخي داشت چون ما از مشکلات و مسايل خانواده ها و زوج ها در دوران جنگ سخن گفتيم و براي از بين بردن اين تلخي در قسمت هايي شوخي هاي کوچکي قرار داده بوديم که از ما خواستند آنها را دربياوريم.
بله مميزي ها تا اين حد سليقه اي و سطحي است و به دخالت در شخصيت‌پردازي و ديالوگ ها رسيده است*آيا مي توان جزييات اين شوخي ها را بيان کرد؟
برزيده: نيازي به گفتن ندارد و مساله مهمتر اين است که چرا بايد بعضي تا اين حد در جزييات سريال ها دخالت داشته باشند. اتفاقاً براي من که به مميزي اعتقادي ندارم اين مصداق ها جالب است و معتقدم اگر قرار بود سريال مميزي شود بهتر بود اين کار به شکل اصولي تري انجام مي شد. ما اتفاقات ديگري در فيلمنامه داشتيم که به نظرم نياز بيشتري به سانسور و مميزي داشتند.
فکر مي کنم يکي از دلايل شباهت و تکراري بودن فيلمنامه ها و سريال هاي تلويزيون همين است که همه آنها از يک طرز تفکر دچار سانسور مي‌شوند و به همه ديکته هاي يکساني گفته مي‌شود و هرچه شما بنويسيد تغيير خواهد کرد که در نهايت به نظر مميزها نزديک شود. متاسفانه اين افراد آنقدر توانايي هم ندارند که خودشان فيلمنامه هاي مورد نظر خود را بنويسند و آثار را به گونه اي تغيير مي دهند که مخاطب نمي تواند با آنها ارتباط برقرار کند.

يکي از مسايلي که حس ناسيوناليستي باعث مي شود با آن مخالفت کنم اين است که ما در آثار نمايشي خود دايم مي گوييم يک نفر از خارج از کشور بايد بيايد و مشکلات را حل کند و شايد اگر قرار بود من نکته اي را مميزي کنم اين ديدگاه را مميزي مي کردم که در خانواده اي که يک بيمار وجود دارد برادر او به خارج از کشور رفته و تحصيل مي کند و فقط اوست که مي تواند اين بيمار را عمل کند و يا در غير اين صورت بايد فرد براي مداوا به خارج از ايران برود. اين يکي از کليشه هايي است که در بسياري از فيلمنامه هاي ما ديده مي شود که بيمار يا بايد به خارج از کشور برود و يا يک تحصيلکرده خارجي بايد او را درمان کند. در فيلمنامه اين سريال هم به نحوي همين مساله را شاهد بوديم درحاليکه چنين عقيده اي ما را از خود بيگانه مي کند و اعتماد به نفس ما را پايين مي آورد. من گاهي در سخناني گفته ام که وقتي تيم واليبال يا ديگر رشته هاي ما در جهان برنده مي‌شود فقط يک تيم برنده نشده بلکه يک تفکر است که پيروز شده است و بقيه جوانان اين را القا مي کند که مي‌توانند پيروز باشند.
*و فکر مي کنيد مميزي بايد به سياستگذاري هاي اينچنيني بپردازد؟
من با مميزي مخالف هستم اما مي گويم اگر کسي ادعاي سواد و دانش دارد بهتر است در حوزه مباحث اصولي تر وارد شودبرزيده: من با مميزي مخالف هستم اما مي گويم اگر کسي ادعاي سواد و دانش دارد بهتر است در حوزه مباحث اصولي تر وارد شود و به سياستگذاري هاي بزرگتر دست بزند. اين افراد هم اگر ادعاي دلسوزي براي کشور و اعتقاداتشان دارند بايد به جاي مميزي صرفِ موي يک زن به ترويج ايده ها و تفکرات اهميت بدهند. من فرد مسلمان و معتقدي هستم ابايي هم از بيان اين مساله ندارم و افتخار هم مي کنم که آن را به زبان بياورم با اين حال به نظر من بسياري از مميزي ها در تلويزيون نسبت به پوشش درست نيست. گفتن اين حرف ها باعث مي شود ما به راحتي توسط دوستان تکفير شويم و از دايره اي که آنها مشخص کرده اند بيرون رويم. جالب است که اين دعوا بر سر کار و هنر و شغل نيست بلکه بر سر دين و خدا و تفکرات مذهبي است. به طور مثال من روي شعارهاي خودمان در ابتداي انقلاب تاکيد مي کنم که اکنون در قانون اساسي ما هم وجود دارد اما بعضي از دوستان به من مي گويند که من انقلابي نيستم. ما توسط اين دوستان تکفير مي شويم و چون اين مهر را بر پيشاني ما زده اند اگر حرف ارزشي هم بزنيم ديگر شنيده نمي شود.
من نمي دانم که بعضي در مميزي ها چگونه مي توانند چيزي را ببينند که من هرچه صحنه را هم برمي گردانم، نمي توانم نکته مورد نظر آنها را ببينم. اين را هم بايد در نظر بگيريم که چه اثري در چه شرايطي تهيه مي شود. زماني هست که شما صحنه اي اروتيک در يک اثر اجتماعي مي بينيد و اين فضا نگاه ديگري مي طلبد اما زماني سخت گيري ها نسبت به اثري است که هيچ مصداقي در آن فضا ندارد.
ما توسط اين دوستان تکفير مي شويم و چون اين مهر را بر پيشاني ما زده اند اگر حرف ارزشي هم بزنيم ديگر شنيده نمي شودخاطرم است زماني سريال «دولت مخفي» را کارگرداني مي کردم و مديران براي بازديد از پشت صحنه سريال به لوکيشن آمده بودند. آن زمان من به مديران گفتم تلويزيون خطاهاي بسياري دارد اما از ميان آنها من يک نکته را نمي توانم درک کنم و آن اين است که چگونه گفته مي‌شود که «کلوزآپ زنان ممنوع است» چون آن زمان براي همان سريال از ما خواسته بودند که کلوزآپ زنان را تصويربرداري نکنيم. من توضيح دادم که تصويربرداري به صورت کلوزآپ بخشي از ابزار کار است و اگر به طور مثال خود من مي خواستم در اين نوع از تصويربرداري کار غير عرفي انجام دهم سراغ اثري مرتبط با دفاع مقدس نمي‌آمدم و يک اثر عشقي مي ساختم نه اينکه سراغ سوژه جنگ و مديومي مثل تلويزيون بيايم که مخاطب ندارد.
*آقاي برزيده يک نکته در اين سريال وجود داشت که فضاسازي، طراحي صحنه و لباس نسبت به يک سريال تلويزيوني پرداخت بسيار هنرمندانه و حرفه اي داشتند و مخاطب اصلا احساس نمي کرد که با دکور مواجه شده است، اما نسبت به تلاشي که در اين زمينه صورت گرفته شده بود فيلمنامه نتوانست مخاطب را جذب کند و از کشش و گيرايي دراماتيک لازم برخوردار نبود. چرا؟

برزيده: زماني که فيلمنامه به من ارايه شد گفتم آن را کار نمي کنم چون به نظرم فيلمنامه خوبي نبود و قصه اي تکراري داشت. بايد دانست که فيلمنامه خوب محصول يک زحمت فوق العاده است و من هميشه اين را گفته ام که اصغر فرهادي که کارگردان خوب هم هست بيش از همه چيز موفقيتش را مديون فيلمنامه هاي خوبي است که مي نويسد. حتي کارگرداني هم مديون فيلمنامه اي است که زحمت کشيده و به نگارش درآورده و اين اتفاقي است که در دنيا هم رخ مي دهد. من هم براي اين سريال به آقاي نشاط بيان کردم که وقت لازم دارم و هنوز براي توليد زود است اما او مي گفت که نمي توانيم صبر کنيم و شرايط مالي و ديگر مسايل ديگر دخيل است مثلا اينکه تلويزيون امروز حرفي مي زند و فردا آن را تغيير مي دهد.
*يعني نگران بوديد که دوباره توليد کار به سال ديگري موکول شود؟ به هر حال شما 6 سال صبر کرده بوديد.
زماني که فيلمنامه به من ارايه شد گفتم آن را کار نمي کنم چون به نظرم فيلمنامه خوبي نبود و قصه اي تکراري داشتبرزيده: دلايل مختلفي داشت.
نشاط: اتفاقاتي در اين 6 سال رخ داد که من ترسيده بودم دوباره کار به تعويق بيفتد.
*به هر حال شايد ارزش داشت که باز هم صبر مي کرديد مخصوصا که مخاطب در تيتراژ اين سريال نام چندين نفر را به عنوان نويسنده مي بيند و فکر مي کند افراد زيادي روي آن کار کرده اند، اما بيشترين ضعف سريال به خاطر فيلمنامه است.
برزيده: اتفاقا همين که يک اثري چندين نويسنده داشته باشد نقطه ضعف فيلمنامه است و يک دليل ورود نويسنده هاي مختلف و ضعف کار هم اين است که برخي از ناظران در جزيي ترين مسايل دخالت کرده و حتي نسبت به اسم شخصيت ها مساله داشته اند.
ادامه دارد...

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۰۵۶۶۸۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

آغاز پیش‌تولید سریال «مستوره اردلان» در کردستان

علی مرادی امروز در جلسه قرارگاه رسانه و فضای مجازی کردستان که با موضوع روز دختر در سالن جلسات صداوسیمای کردستان برگزار شد، گفت: سریال سریال ماه‌شرف خانم ملقب به مستوره اردلا  در ۳۰ قسمت ۴۰ دقیقه‌ای تولید می‌شود.

مدیرکل صداوسیمای مرکز کردستان اضافه کرد: عدم تعیین‌تکلیف شهرک سینمایی سنه‌دژ موجب تاخیر در تولید این سریال شده است که هفته آینده با پیگیری استاندار کردستان تعیین‌تکلیف خواهد شد.

وی گفت: شهیده ناهید فاتحی‌کرجو، فاطمه اسدی، فرشته باخویشی نمونه‌هایی از زن مسلمان کرد قهرمان هستند که نباید از معرفی آنها غفلت کرد.

 مرادی خاطرنشان کرد: ۵۸ شبکه ماهواره‌ای کردزبان جامعه ما را تهدید می‌کنند که الگوسازی و توجه به ظرفیت‌هایی الگویی کردستان به نوعی بازدارندگی خواهد داشت.

ماه‌شرف خانم در سال ۱۲۲۶ قمری (برابر با ۱۱۸۴ خورشیدی و ۱۸۰۵ میلادی)، زمان حکومت امان‌الله خان والی اردلان در خانوادهٔ اهل فرهنگ قادری در سنندج به دنیا آمد و به تحصیل و تربیتش همت گماشتند و بر خلاف سنت دیرین و جاری زمان، او را هم‌سطح با مردان به آموختن علوم متداول زمان تشویق و ترغیب نمودند. 

دیری نگذشت که این ماه‌شرف در ردیف ادیبات و سخن‌سنجان قرار گرفت.

مستوره با ذوق و قریحهٔ شعریش توانست با سرودن قصائد نغز و غزلیات آبدار با شاعران نامدار زمان خود مقابله کند و در تاریخ‌نویسی پابه‌پای مورخین جلوه نماید. میرزا علی‌اکبر منشی دیوان غزلیات مستوره کردستانی را بیست‌هزار بیت دانسته‌ است. 

ماه‌شرف خانم به عنوان اولین زن تاریخ‌نگار زن جهان اسلام مطرح است. دیوان اشعار، تاریخ اردلان و عقاید مستوره از جمله تالیفات این بانوی کردستانی است.

باشگاه خبرنگاران جوان کردستان سنندج

دیگر خبرها

  • لزوم استفاده مسئولان از ظرفیت دانشگاهیان/ نمایشگاه حمل‌ونقل حاصل اجرای فرامین رهبری است
  • تلویزیون درام ورزشی می‌سازد/ چرا آثار کمدی کمتر به آنتن می‌رسد؟
  • سریال «سلمان فارسی» ۱۴۰۵ به پخش می‌رسد
  • تلاش برای پخش سریال سلمان فارسی در سال ۱۴۰۵
  • دست پر تلویزیون برای بهار و تابستان پیش رو / سریال‌های جدید آنتن را پررونق می‌کنند؟
  • سریال‌های جدید آنتن را پررونق می‌کنند؟
  • اسم جدیدترین سریال مهران مدیری لو رفت!
  • آغاز پیش‌تولید سریال «مستوره اردلان» در کردستان
  • مهران مدیری مجوز «پدر قهوه» را گرفت؟
  • برنامه ریزی برای تولید سوخت حاصل از زباله در شهر تبریز