پشت پرده شکل گیری اسرائیل دوم/ بارزانی از گذشته درس نگرفت
تاریخ انتشار: ۲۶ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۱۱۶۷۲۸
کارشناسان حوزه فلسطین در میزگردی به بررسی جریانات اخیر فلسطین و خاورمیانه پرداختند و از طرح های پشت پرده برای شکل گیری اسرائیل دوم در منطقه سخن گفتند.
به گزارش خبرگزاری مهر، بیستمین میزگرد تخصصی «فلسطین و افق آینده» با موضوع «اسرائیل دوم» (نقش رژیم صهیونیستی در تجزیه عراق) در کمیته حمایت از انقلاب اسلامی مردم فلسطین، نهاد ریاست جمهوری برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این میزگرد ناصر ابو شریف، نماینده جنبش جهاد اسلامی در تهران، صدر، کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا و حسین اکبری، کارشناس ارشد حوزه فلسطین به سخنرانی پرداختند.
نگران توافق های پشت پرده هستیم
در ابتدای این میزگرد صادق رمضانی گل افزانی، دبیر کمیته حمایت از انقلاب اسلامی مردم فلسطین در نهاد ریاست جمهوری و رئیس مرکز مطالعات فلسطین اظهار داشت: به دنبال فرمایشات مهم مقام معظم رهبری در جریانات اخیر همه پرسی در اقلیم کردستان عراق و دیدار اردوغان با معظم له که موضوع اسرائیل دوم را مطرح فرمودند، ما بر آن شدیم تا بر محور این موضوع مهم و تجزیه کشورهای منطقه و عراق به گفتگو بنشینیم.
وی ادامه داد: حقیقت مطلب این است که پیروزی های پی در پی مقاومت و شکستهای رژیم صهیونیستی و حامیان آن موجب شده است تا مقدمه معادله پیچیده ای در تجزیه عراق رقم بخورد و شکست توطئه های رژیم صهیونیستی و هم پیمانان او ما را بر آن داشت تا امروز با اقتداری خاص از پیروزیهای مقاومت سخن بگوییم.
دبیر کمیته حمایت از انقلاب اسلامی مردم فلسطین در نهاد ریاست جمهوری با اشاره به شکست های قدرت های جهانی در سوریه و عراق عنوان کرد: با گذشت بیش از ۶ سال از شکست قدرتهای جهانی و رژیم صهیونیستی در سوریه و عراق و توطئه هایی که آمریکا به دنبال آن داشت و همچنین ناامیدی رژیم صهیونیستی از داعش، بشارت دهنده این حقیقت است که جمهوری اسلامی همچنان مقتدرانه ایستاده و از خط مقاومت دفاع می کند و قطعا آمریکا و رژیم صهیونیستی شکستهای دیگری را باید تجربه کنند و روشن است که این منطقه جز با وحدت فی مابین نمی تواند پیروزی نهایی را رقم بزند.
رمضانی همچنین افزود: با توجه به نزدیکی یکصدمین سالگرد صدور اعلامیه بالفور با برگزاری این نشستها نگرانی خود را از توطئه های رژیم صهیونیستی و تجزیه سرزمینی منطقه از یک سو و ایجاد تنش و اغتشاش در سرزمینهای اشغالی و جریانهای فلسطینی از سوی دیگر اعلام می کنیم. اتفاق و همبستگی میان گروههای فلسطینی هدف ماست و از هر نوع حرکتی در این مسیر که آسایش مردم مظلوم فلسطین را تامین کند، حمایت می کنیم.
وی با بیان اینکه ما نگران هر نوع توافق در پشت پرده بوده و معتقدیم هر نوع توافقی باید منبعث از یک اراده فلسطینی بدون تاثیرپذیری از برنامه های مورد نظر آمریکا و اسرائیل باشد، ادامه داد: ما معتقدیم که مقاومت و انتفاضه تنها راه حل خروج از این بحرانهاست.
دبیر کمیته فلسطین همچنین اظهار داشت: رژیم صهیونیستی از سخنرانی هوشمندانه رئیس جمهور محترم کشورمان که بلافاصله پس از سخنرانی سخیف ترامپ انجام پذیرفت بسیار نگران شد و این نگرانی در کلام مقامات این رژیم اشغالگر و نیز رسانه های آنان کاملا مشهود بود.
رمضانی با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری تصریح کرد: همانطور که واقف هستیم حقیقت مطلب در چارچوب دیدگاه مقام معظم رهبری بیان شد که فرمودند: آمریکا و قدرتهای خارجی، غیر قابل اعتماد بوده و به دنبال ایجاد یک اسرائیل جدید در منطقه هستند. رژیم صهیونیستی به دلیل شکستهای پی در پی از ناحیه مقاومتی که هر روز دایره اش در حال گسترش است به دنبال جا یابی نه تنها در غرب آسیا بلکه در کشورهای آفریقا و حتی در خود آمریکا است.
وی اضافه کرد: در واقع رژیم صهیونیستی به دنبال زمین می گردد و نکته بسیار مهمی که امروزه بر سر زبانها هست که ترامپ به عنوان یک تاجر که وارد عرصه سیاست شده است بیش از آنکه نگاه سیاسی به منطقه داشته باشد یک نگاه تاجر پیشه دارد و به نظر می رسد که در ادامه معادلات سیاسی وی مجبور به این شود تا بخشی از زمینهای آمریکا را در اختیار رژیم صهیونیستی قرار دهد و پرچم این رژیم در خود آمریکا برافراشته شود.
رئیس مرکز مطالعات فلسطین بر ضرورت خروج مردم آمریکا از جهلی که نسبت به خطرات رژیم صهیونیستی دارند تاکید کرد و گفت: اکسیژن حیاتی رژیم اشغالگر قدس در جهل مردم، آمریکا نهفته است که برای نابودی رژیم صهیونیستی یکی از راههای اساسی آگاهی بخش به مردم آمریکا در مورد این غده سرطانی است که هر روز در پیکره سرزمینهای اسلامی انتشار می یابد.
رمضانی در پایان تنها راه مبارزه با غده سرطانی رژیم صهیونیستی را با استناد به فرمایش امام خمینی (ره) زوال و از بین بردن آن دانست.
تشکیل کردستان بزرگ در راستای اهداف رژیم صهیونیستی
در ادامه این میزگرد ناصر ابوشریف، نماینده جنبش جهاد اسلامی در تهران درباره آشتی ملی بین فتح و حماس اظهار داشت: ما با هر نوع وحدت موافق و با هر نوع تجزیه طلبی در جامعه فلسطین مخالفیم. ما به عنوان جهاد اسلامی معتقدیم توافق آشتی که میان فتح و حماس انجام شد بر پایه صحیح ملی نبوده بلکه به خاطر مصلحت هایی در منطقه بوده و موافقت محمود عباس با روند این آشتی بر اساس تقویت منافع خود او و جایگاه او در مذاکرات با رژیم صهیونیستی است.
وی ادامه داد: محمود عباس خارج از این مربع چیزی نگفته و کاری نکرده است و جوری وانمود می کند که نماینده همه مردم فلسطین هستند و اگر حماس با این آشتی موافقت کرد به خاطر شرایط بسیار دشوار آن از سال ۲۰۰۷ تا کنون بوده که حوادث بحران غزه، جریانات مصر و اخوان المسلمین و غیره بر آن دامن زد.
نماینده جنبش جهاد اسلامی در تهران با بیان اینکه ما در این روند شاهد چراغ سبزی از سوی آمریکا، رژیم صهیونیستی و عربستان بودیم که با هدف نزدیک کردن حماس به خود بود، عنوان کرد: سخنان بلر سندی بر این ادعا است که گفت ای کاش جنبش حماس را از اول به رسمیت می شناختند. می خواهند حماس گذرگاهی باشد برای رسیدن به امارات و عربستان تا عادی سازی روابط را علنی کنند هدف دیگری که توسط کشورهای عربی دنبال می شود قطع روابط حماس با کشورهای قطر و ترکیه و ایران است.
ابوشریف در ادامه با اشاره به همه پرسی اقلیم کردستان عراق گفت: عراق بخشی از سرزمین اسلامی است. این کشور در سال ۲۰۰۳ بر اساس طرح کسینجر و سیطره آمریکا بر آن مورد حمله قرار گرفت، سپس چون به اهداف و مطامع خود دست نیافتند، اسرائیل تصمیم گرفت زمام امور را در عراق به دست گیرد و از آن زمان به بعد رژیم صهیونیستی تلاش کرد تا برای نابودی بافت اجتماعی و مذهبی عراق اقداماتی کند. سازمانها و باندهای تروریستی را در آن کشور ایجاد تا قتل و کشتار و تجزیه آن رقم بخورد. بسیاری از جنایات توسط گروههای موساد انجام می شد نه داعش و طالبان.
وی با بیان اینکه موساد تلاش کرد تا بین شیعه، اهل سنت و کردها و اقلیتهایی چون مصری، عراقی، فلسطینی و ...اختلاف ایجاد کنند، تصریح کرد: این کارها با این هدف صورت گرفت که تا مدت های مدید عراق نتواند به بازسازی خود بپردازد. ساختار اصلی عراق را نابود کنند. این بود که با انحلال ارتش عراق به عنوان سمبل وحدت، داعش به منصه ظهور رسید.
نماینده جنبش جهاد اسلامی در تهران ادامه داد: برخی مقامات کرد رابطه بسیار دیرینه با رژیم صهیونیستی و موساد داشته اند، که خانواده بارزانی از دهه ۶۰ به آنان نزدیک بوده اند. این رابطه همواره مستند و واضح بوده است. هدف ایجاد کشوری در شمال عراق، تجزیه عراق، ایجاد کشوری همپیمان در کنار ایران، عراق و ترکیه بود. تشکیل کردستان بزرگ برای دستیابی اهداف رژیم صهیونیستی نگاه آتی این رژیم است تا بتوانند از منابع اقتصادی چون نفت بهره ببرند. تلاش دیگر الحاق کردهای شمال سوریه به کردهای عراق است به منظور ایجاد تقابل جریان کرد با جریان اسلامی، حتی سنی و شیعه.
چراغ سبز بارزانی به داعش
در ادامه این میزگرد حسین اکبری، سفیر ایران در لیبی و کارشناس ارشد حوزه فلسطین با بیان اینکه موضوع فلسطین و توطئه های رژیم صهیونیستی در شرایط حاضر موضوع بسیار مهمی است، گفت: نظام سلطه دارای دو هدف مهم و استراتژیک است، هدف اول تقویت و حمایت از رژیم صهیونیستی و هدف دوم سلطه بر انرژی، اقتصاد و ژئوپلوتیک منطقه.
وی ادامه داد: بعد از فروپاشی شوروی، نظام سلطه طرح هایی را برای خاورمیانه در نظر گرفت. طرح خاورمیانه بزرگ را به منظور استحاله فرهنگی جهان اسلام و طرح خاورمیانه جدید را برای تقسیم جغرافیای جهان اسلام بر اساس محاسباتی با نگاه بر چشم انداز آینده دنبال کرد.
این کارشناس حوزه فلسطین با بیان اینکه بعد از جریانات بیداری اسلامی آنان فهمیدند که این پتانسیل بیداری در جهان اسلام وجود دارد، عنوان کرد: برنامه روسای جمهور آمریکا بر این منوال قرار گرفت که بحث مقاومت را در منطقه به نفع خود مدیریت کنند و موضوع دو دولت مطرح تا بتوانند جریان مقاومت را خنثی کنند. اگر آنان به ایجاد دو دولت نائل شوند دیگر دلیلی وجود ندارد تا مقاومت مانعی برای آنان باشد.
اکبری افزود: بعد از اینکه آنها از طریق تولید تروریسم و داعش و حمایت آن به نتیجه نرسیدند، ما شاهد استراتژی مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی مبنی بر ناامن کردن منطقه و جهان اسلام، حضور در صحنه های مختلف با استفاده از ابزارهای مختلف بین المللی و مزدوران منطقه ایم.
وی همچنین در خصوص همه پرسی اقلیم کردستان عراق عنوان کرد: مردم کرد، مردم مسلمان، متدین و جزیی از ملت جهان اسلام است. همه ویژگیهای مسلمان بودن را دارند. رهبران کرد همواره خواسته اند مطالبات خود را از طریق وابستگی به محیط بیرون دریافت کنند که هیچگاه موفق نبوده اند. غربی ها همیشه آنان را به عنوان ابزار و امکان تاکتیکی می بینند، ما دیدیم هنگامی که صدام کردها را بیرون راند این ایران بود که از آنان حمایت کرد نه غربیها.
سفیر ایران در لیبی تصریح کرد: بر اساس اسناد موجود، مسعود بارزانی قبل از ورود داعش با آنان هماهنگ بود و در جلساتی به آنان چراغ سبز نشان داد. به قول خودش می گفت ما یک روز صبح بلند شدیم دیدیم که یک دولتی بر سر کار آمده و فکر کردیم حالا باید چگونه با این دولت جدید رابطه داشته باشیم. در این پروژه قرار بود مسعود بارزانی بخشی از نقش را در رابطه با داعش ایفا کند، اما وقتی داعش تغییر استراتژی داد عملا فقط این ایران بود که به کمک کردها شتافت. اینجا بود که مسعود بارزانی فهمید همه آن توافقات که با داعش داشته یک منفعت تاکتیکی بوده است. با این حال درس نگرفتند و در حالی که خود را وابسته می دانستند، گمان کردند به مطالبات خود دست می یابند و مجددا در این پروژه نیز به سمت آنان رفتند.
اکبری با بیان اینکه بعد از انتخابات، بارزانی گمان کرد مدال افتخار را به گردن او می آویزند و از او پشتیبانی خواهد شد تا این استقلال را حفظ کند، اظهار داشت: آمریکائی ها و نظام سلطه تاکنون اشتباهات بسیاری مرتکب شده اند. در خاور میانه در عراق، سوریه، یمن، لبنان، فلسطین متحمل هزینه های سنگینی شدند. با این اتفاقات می بینیم متاسفانه کشورهای عربی همچنان از غربی ها دفاع می کنند.
تلاش رژیم صهیونیستی برای ایجاد غده سرطانی در مناطق کردنشین
در بخش پایانی این میزگرد صدر، کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا با اشاره به بیانات مقام معظم رهبری عنوان کرد: مقام معظم رهبری می فرماید : آمریکا و رژیم صهیونیستی غیرقابل اعتماد و به دنبال ایجاد یک اسراییل جدید در منطقه هستند. همه می دانیم که اسراییل چگونه زایش کرد و بعد از آن چه بلایی بر سر جهان اسلام آورده و در طول یکصد سال گذشته چگونه باعث اختلافات فراوان و ایجاد مشکلات عدیده در جهان اسلام شده است.
وی با طرح سوالی به صحبت های خود ادامه داد و گفت: این سئوال مطرح است که چه اتفاقی افتاد که یک باره موضوع استقلال استانهای کرد نشین عراق مطرح می شود؟ ایشان در چهار بند به سئوال فوق پاسخ دادند: اولین دلیل عدم موفقیت در زایش، حمایت و تکثیر داعش و گروههای تروریستی بود. بر اساس اسنادی که در سال ۱۹۶۱ در یکی از پژوهشگاه های آمریکا موجود است قرار است جهان به ۶ هزار کشور تقسیم شود. یعنی تقسیم خاورمیانه یکی از آن پازلهای تقسیم بزرگ است. قرار نیست کسی بگوید ارتش من، اقتصاد من نفت من، ملت من. قرار است آمریکایی ها از راه دور با توجه به پیشرفت الکترونیکی، کشورها را مانند سلولهایی در یک مجموعه و سیستم کنترل کنند.
این کارشناس ارشد مسائل غرب آسیا ادامه داد: دومین دلیل رژیم صهیونیستی اقتدار حزب الله و جهاد اسلامی و تشکیلات جریانات اسلامی در کرانه باختری است. این یک اتفاق ساده نیست. جنگ ۳۳ روزه نمادی از نابودی حزب الله بود و در ادامه دنبال این بودند که سلاح مقاومت و گروههای اسلامی به زمین گذاشته شود و شرایطی را ایجاد کنند که در کرانه باختری تبلیغ کنند که در این نقطه هیچ کس مخالف رژیم صهیونیستی نیست، اما پس از راهبرد مقام معظم رهبری و بحث تسلیح کرانه باختری، جریاناتی در آن منطقه ایجاد شد که خود آمریکا و رژیم صهیونیستی کاملا این مطلب را می دانند و دلیلی شد تا در این منطقه کرد دولتی ایجاد کنند.
صدر اضافه کرد: سومین دلیل موفقیت های پای جبهه مقاومت در گستره جغرافیای منطقه است که آمریکایی ها به هیچ وجه انتظار آن را نداشتند. مرتجعین منطقه با هزینه دلار های نفتی خود در منطقه این انتظار را نداشتند.
وی در ادامه با بیان اینکه آخرین دلیل که چرایی تشکیل دولت کرد را بیان می کند همسایگی تفکر جمهوری اسلامی با رژیم صهیونیستی در دو جبهه بود، اظهار داشت: در جبهه سوریه تفکر جمهوری اسلامی که همسایه رژیم صهیونیستی حاکم است، طبیعی است آمریکا و رژیم صهیونیستی نمی توانند چنین وضعی را تحمل کنند.پس لازم است در همسایگی ایران غده سرطانی ای را ایجاد کنند که هم به مناطق کرد نشین ایران و هم سایر کرنشینان فشار آورد.
این کارشناس مسائل غرب آسیا در پایان تصریح کرد: شرایط به گونه ای است که رژیم صهیونیستی سرابی را در این منطقه ایجاد کرد. می بینیم بعد از رفراندم رژیم صهیونیستی یک کلمه در دفاع از آن نگفت. مسعود بارزانی فریب افکار صهیونیستی را خورد، اما افکار مردم دنیا حاکی است که این رژیم یکی از کارتهای اصلی خود که بارزانی بود را سوزاند.
منبع: مهر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۱۱۶۷۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
روزنامه هم میهن نوشت: در پی درگیری نظامی اخیر میان ایران و اسرائیل، پس از هدف قرار گرفتن کنسولگری ایران در دمشق و پاسخ نظامی ایران به این اقدام و اقدام نظامی بعدی در اصفهان که به اسرائیل منتسب شد، به نظر میرسد که وضعیت درگیری مستقیم نظامی بین دو کشور پایان یافتهاست.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان پس از فاز نظامی، اکنون نوبت به فاز دیپلماسی رسیدهاست تا جمهوری اسلامی بتواند ضمن بهرهبرداری از نمایش قدرت خود در منطقه، جلوی آسیب رسیدن به منافع کشور و افزایش فشارهای بینالمللی را بگیرد.
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در این شرایط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بهشدت فعالتر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، بهدنبال خنثی کردن تلاشهای حامیان اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد. این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شدهاست که استمرار تحریمهای گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.
در ادامه متن کامل گفتوگوی «هممیهن» را با سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون پیشین وزارت امور خارجه مطالعه میکنید.
*به نظر میرسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیدهاست. فکر میکنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟شرایط بهگونهای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفتهاست. الان شرایطی پدید آمدهاست که باید فعالیتهای جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف آغاز شود. حامیان اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی میکنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.
این کشورها و نهادها بههیچوجه نگران حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نبودند، اما حالا بهگونهای رفتار میکنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شدهاست. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند بهدنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشتهباشیم تا بتوانیم اقدامهایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
*فکر میکنید با تحولات اخیر آیا آمریکاییها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
در این زمینه به نظر میرسد که انگیزههای ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقهای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفتوگو در این مورد فرا نرسیدهباشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.
الان اولویتهای مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شدهاست و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرفهای باقیمانده در برجام برای اجرای احکام معطلمانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.
برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیتهای دیپلماتهای باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هستهای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.
*ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه چیست؟این سوال خیلی کلی است و نمیتوان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بینالمللی کشور را در همه حوزهها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.
در عین حال باید در حوزههای دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانهتر عمل کند. مهمترین مسئله این است که باید از این محدودیتهایی که برای سیاست خارجی ایجاد شدهاست، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.
اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرتهای دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینهها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.
*بعضی از کارشناسان معتقدند که بعد از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل ممکن است این تصور در بین کشورهای همسایه بهخصوص کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس ایجاد شود که قدرت نظامی و قدرت موشکی و پهپادی ایران را تهدیدی برای خودشان تلقی کنند. فکر میکنید آیا ممکن است بتوان سازوکاری ایجاد کرد که به این کشورها نشان داد ایران تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه محسوب نمیشود؟بخشی از این تصورات ناشی از تبلیغات است. کشورهای منطقه به خوبی میدانند که تاریخ ایران نشان دادهاست که ایران هرگز در سدههای اخیر تهاجمی وارد یک درگیری و بحران نشدهاست. ایران اگر مورد حمله نظامی واقع شدهباشد از خود دفاع میکند، این موضوع را در قضیه عراق شاهد بودیم و اخیراً هم در مقابل تعرض نظامی اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق مشاهده کردیم. ولی ایران هرگز تهدیدی برای همسایگانش نبوده است. ایران همواره دعوت کردهاست که سازوکار امنیتی مشترکی برای تضمین امنیت کشورهای همسایه ایجاد شود.
الان هم دستگاه دیپلماسی ایران باید فعالتر از گذشته تلاش کند تا به همسایگان نشان دهد که اگر ایران یک نیروی نظامی قوی دارد، اگر توان موشکی و پهپادی دارد، این ظرفیتها میتواند در راستای تامین امنیت منطقه به کار رود. این تز کلی ایران که امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه تامین شود، میشود با دیپلماسی فعال و تعامل با کشورهای همسایه و دولتهای جنوب خلیجفارس، آنها را به این نتیجه برسانیم که باید سازوکار امنیت جمعی در منطقه ایجاد شود و آنها را قانع کنیم که نیازی به حضور نیروهای خارج از منطقه نیست و کشورها خودشان میتوانند امنیت منطقه را تامین کنند.
*در منطقه غرب آسیا ایران و اسرائیل چهار دهه است که با هم خصومت دارند. این منازعه برای نخستین بار در طول هفتههای گذشته ماهیت مستقیم و رودررو پیدا کرد. فکر میکنید آیا امکان تکرار این منازعه مستقیم و تبدیل شدن آن به یک جنگ تمامعیار وجود داشتهباشد؟آینده منازعه ایران و اسرائیل بستگی به عملکرد طرف مقابل دارد. ایران در سالهای اخیر و بهویژه پس از آغاز جنگ غزه نشان دادهبود که صبر استراتژیک در پیش گرفتهاست. اسرائیل به شیوهای عمل کرد که ایران استراتژیاش را کنار گذاشت و وادار کرد وارد حالت تهاجمی شود. اگر اسرائیل اشتباه قبلی خود را تکرار کند، طبیعی است که مورد حمله ایران واقع خواهد شد. به اعتقاد من آینده این رویارویی کاملاً به عملکرد طرف مقابل بستگی دارد.
*عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلیها نسبت به عملکردشان در آینده محتاطتر شوند؟بسیار مؤثر بود. اسرائیلیها باور نمیکردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کردهبود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمکهای گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار میدادند.
قدرتهای جهانی پذیرفتهبودند که موجودیت اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویتهای اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شدهبود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاهویکم آمریکا یاد میشد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشکهای عراق به سمت اسرائیل، هیچ حملهای به اسرائیل نشدهبود و اسرائیل تصور میکرد که سازوکار بازدارندگیاش صددرصد موفق بودهاست.
برای کل قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا جا افتادهبود که اسرائیل باید از لحاظ نظامی و بهخصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قویتر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاشها بیفایده بوده و اسرائیل ضربهپذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.
*مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیلگران این موضوع را مطرح کردهاند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقهای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیکتر شدهاند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟منازعهای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیتهای کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشکهای ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشاندهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بیاثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.
بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.
ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمیتوان پیشبینی کرد؛ بهخصوص اینکه کشورهای منطقه هم میدانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها همسرنوشت کنند. همانگونه که در سالهای گذشته مشاهده کردهایم، همه سیاستهای آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.
*بعد از آغاز جنگ غزه گفته میشد که عربستان از فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل دور شدهاست. با توجه به تحولاتی که در ۶ ماه گذشته رخ دادهاست، تصور میکنید ریاض تا چه اندازه امکان دارد به فرآیند عادیسازی با اسرائیل بازگردد؟تجدید رابطه ایران با عربستان نشاندهنده تغییراتی در سیاست خارجی ریاض بود. از طرف دیگر برخی واکنشهایی که حکومت عربستان سعودی نسبت به عملکرد آمریکا نشان داد، مشخص کرد که سران این کشور دیگر مانند گذشته به صورت صددرصد پیرو آمریکا نیستند. در عربستان تصور غلطی ایجاد شدهبود که اگر این کشور دنبال توسعه اقتصادی و فناوری است، باید با اسرائیل که یک قدرت اثرگذار در آمریکا و کشورهای غربی محسوب میشود، رابطهای دوستانه برقرار کند. اما فکر میکنم ریاض اکنون به این نتیجه رسیدهاست که تحلیلی که در گذشته داشتند، درست نبوده و میتوانند بدون رابطه با اسرائیل توسعه اقتصادی داشتهباشند و میتوانند مطمئن باشند که کشورهای منطقه ظرفیت کافی برای تامین امنیت منطقه دارند.
نکته بسیار مهم این است که افکار عمومی کشورهای عربی به صورت جدی با توسعه روابط با اسرائیل مخالف هستند. مردم عرب و مردم مسلمان با اسرائیل مخالف هستند و حاضر به پذیرش این رژیم نیستند. این دولتهای عربی هستند که به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل حرکت میکنند. با توجه به وقایعی که در شش ماه گذشته رخ داد و جنایاتی که اسرائیل در غزه مرتکب شد، قتلعام بیش از ۳۴ هزار نفر که اکثریت آنها کودکان و زنان هستند، گورهای دستجمعی که در بیمارستانها کشف میشوند، بمباران مدارس، بیمارستانها و خانههای شخصی و قحطی گسترده در غزه؛ همهی اینها باعث شدهاست که زمینه عادیسازی روابط با اسرائیل در کشورهای عربی، دستکم در افکار عمومی کاملاً از بین برود.
اگر دولتهای عربی دستکم تا زمانی که جنگ غزه در خاطره ملتها زنده است بخواهند اقدامی در راستای عادیسازی روابط و دوستی با اسرائیل انجام دهند، درون کشورهایشان با افکار عمومی دچار مشکل خواهند شد. احتمال اینکه فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل ادامه پیدا کند، بسیار کمتر از گذشته شدهاست.
*بعد از پاسخ ایران به اسرائیل، رئیسجمهور آمریکا گفت که میخواهد جبهه متحدی را برای فشار و تحریم علیه ایران ایجاد کند. در نشست سران گروه ۷ و وزرای خارجه اتحادیه اروپا هم شاهد بودیم که دولتهای غربی تصمیم خود را برای توسعه دایره تحریمها علیه ایران اعلام کردند. چه کاری از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از توسعه و افزایش تحریمها بر میآید؟من باید یک نکته را تذکر بدهم. تمام شعارهای انساندوستانه و بشردوستانهای که غربیها مطرح میکنند و آن را ناشی از ایدئولوژی لیبرالیسم میدانند، شعارهایی مثل آزادی، دموکراسی، حقوقبشر، رعایت حقوق زنان و کودکان، عدم استفاده از خشونت، حل اختلافهای بینالمللی بر مبنای دیپلماسی، نظم جهانی مبتنی بر قانون و امثال اینها، همه این شعارها وقتی نوبت به اسرائیل میرسد، از یاد برده میشود.
جنایتی نمانده است که اسرائیل انجام ندادهباشد و کشورهای غربی بهرغم همه شعارهایشان به آن بیتوجهی نکردهباشند. اسرائیل کل منطقه غزه را شش ماه است که مستمراً هوایی و زمینی بمباران میکند و نسلکشی گستردهای را آغاز کردهاست. در این شرایط کشورهای غربی همچنان از اسرائیل حمایت میکنند. یعنی تمام ادعاهایی که در مورد حقوق بشر و دموکراسی مطرح میکنند، دروغ است.
من فکر میکنم بیش از اینکه اسرائیل در این جنگ شکست خورده باشد، فرهنگ و ایدئولوژی غرب شکست خورده است و نشان داده تمام حرفهایی که میزنند، دروغ است و واقعیت ندارد. یکی از نتایج مهم جنگ غزه و بحرانی که بین ایران و اسرائیل پدید آمد، شکست ادعاهای بشردوستانه غرب بود. وقتی اسرائیل مرکز دیپلماتیک ایران را هدف قرار داد، هیچ واکنشی نشان ندادند، اما وقتی ایران به جنایت اسرائیل عکسالعمل نشان داد، شروع میکنند به محکوم کردن و افزایش فشار و تحریم.
اینها استانداردهای دوگانهای است که در قبال کشورها دارند. در قبال این نوع عملکرد، ایران باید تمام تلاشاش را به کار بگیرد تا این رویه را متوقف کند و اجازه ندهد که میان کشورهایی که قصد دارند در همراهی با اسرائیل، ایران را تحت فشار قرار دهند، اجماع ایجاد شود. ایران باید به صورت جدی وارد فعالیت شود و با کشورهای منطقه و جهان وارد مذاکره شود. احیای برجام قطعاً یکی از بهترین راههای مقابله با افزایش فشار بینالمللی است. ایران باید از منحصر کردن سیاست خارجی به چین و روسیه دست بکشد و بعد فعالیت سیاست خارجیاش را گسترش دهد.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: کیهان علیه برجام و FATF / این همه موفقیت را نمی بینید یا نمی خواهید ببینید؟! قوانين و محدوديتهاي" FATF " كاغذ پاره نيست