ارائه آمار دروغ باعث ایجاد بیاعمادی و دلسردی مردم از نظام میشود
تاریخ انتشار: ۲۸ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۱۴۶۴۶۵
امامجمعه موقت رشت با بیان اینکه مدیران استان گیلان درباره ایجاد اشتغال در استان به مردم دروغ گفتند گفت: حرمت مردم و نظام باید رعایت شود و دادن آمار دروغ باعث ایجاد بیاعمادی و دلسردی مردم از نظام میشود.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از رشت، حجتالاسلام والمسلمین غلامرضا شفیعیزاده ظهر امروز در خطبههای نماز جمعه شهر رشت در مصلای امام خمینی(ره) این شهر اظهار داشت: جنگ امروز با دشمنان در قالب جنگ نرم ادامه دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه میتوان با برنامههای حساب شده دشمنان را در مقابل هجمههایی که علیه جوانان و ملت ایران ایجاد میکند ناکام گذاشت بیان داشت: جنگ نرم شمشیری دو لبه است که میشود از آن علیه دشمن استفاده کرد.
امام جمعه موقت رشت با اشاره به هفته استاندارد بیان داشت: اگر استاندارد در کشور جایگاه اصلی خود را پیدا کند بسیاری از معضلات و مشکلات مردم حل میشود و مردم با کالاهای بیکیفیت مواجه نمیشوند.
شفیعیزاده افزود: استاندارد جایگاه مطلوب و اصلی خود را ندارد و اگر خودروی بیکیفیتی در کشور تولید میشود، مواد غذایی بیکیفیت در کشور وجود دارد و مایحتاج مردم بیکیفیت است نشان از آن است که استاندارد جایگاه اصلی خود را پیدا نکرده است.
امام جمعه موقت رشت با بیان اینکه نباید بر روی اداره استاندارد اعمال نفود شود بیان داشت: ادارات استاندارد در کشور باید در جلوگیری از پخش و ورود کالاهای بیکیفیت به کشور محکم و استوار باشند.
شفیعیزاده با تاکید بر اینکه زمانی میتوان گفت که استاندارد به جایگاه خود رسید است که ادارات استاندارد با دستورات و سفارشات از وظیفه خود چشمپوشی نکنند گفت: اگر ادارات استاندارد به وظیفه خود بهدرستی عمل میکردند مشکلات امروزه در کشور به وجود نمیآمد و مردم با سیلی از کالای بیکیفیت مواجه نمیشدند.
وی با تاکید بر اینکه کالاهای داخلی نیز استاندارد نیستند و مردم حق دارند که کالای داخلی را خریداری نکنند افزود: زمانی که مردم با خرید از شرکتهای خودروساری داخلی جان خود و خانواده خود را به خطر میاندازد نباید انتظار خرید کالای داخلی را از مردم داشت و مردم نیم قرن برای داشتن خودروی ملی استاندارد صبر کردهاند.
امام جمعه موقت رشت تصریح کرد: مدیرکل استاندارد گیلان باید کارخانهجات و واحدهای تولیدی که بدون در نظر گرفتن کیفیت و استانداردهای لازم فعالیت میکنند را تعطیل کند و استاندارد باید به این جایگاه برسد.
وی با اشاره به روز آمار و برنامه ریزی خاطرنشان کرد: یکی از مشکلات اساسی کشور دادن آمارهای غلط و دروغ است و در استان گیلان نیز آمار غلط به مردم داده میشود و در این بین صدا و سیما که مرجع انتقال است زیر سئوال برده میشود در حالی که کسانی که آمار دهنده هستند باید به خود بیایند.
شفیعیزاده با بیان اینکه آمارهای دروغ در زمینه اشتغال در استان گیلان به مردم داده شده است عنوان داشت: دادن آمار غلط به مردم باعث ایجاد مشکل برای مدیران بعدی میشود و باعث میشود مدیران بعدی نیز با در نظر گرفتن آمارهای گذشته به اعلام آمارهای دروغ ادامه دهند.
امام جمعه موقت رشت با اعلام اینکه در زمان ریاست جمهوی احمدینژاد یکی از معاونان وزیر راه در بازدید از راه آهن رشت- قزوین به اتمام این پروژه تا 6 ماه بعد اشاره کرده بود گفت: اتمام پروژه راه آهن رشت- قزوین حداقل چند سال دیگر طول میکشد و در این دولت نیز درباره این پروژه آمار غلط به مردم داده شده است.
وی با اشاره به سخنان مقام عظمای ولایت که دادن آمار غلط به مردم حرام است بیان داشت: مدیران استانی درباره ایجاد اشتغال در استان گیلان دروغ گفتهاند و مدیران جدیدی که در استان فعالیت میکنند باید جلوی این وضع را بگیرند.
شفیعیزاده با بیان اینکه آمارهای کشوری حاکی از ایجاد 900 هزار شغل در سال در کشور است و سهم هر استان در این بین ایجاد 30 هزار شغل در سال است اعلام داشت: با توجه به آمارهای کشور باید برای هر شهرستان استان گیلان حدود 2 هزار شغل در سال ایجاد شود.
وی با تاکید بر اینکه ایجاد اشتغال نیاز به توجه به زیربناها و زیرساختها دارد گفت: طبق بررسیهای بهعمل آمده ایجاد شغل برای هر فردی حداقل 300 میلیون تومان هزینه دارد و اگر چندین میلیارد تومان در شهرستانهای استان گیلان هزینه شده باشد میتوان گفت این آمار درست است و اگر کارخانههایی با هزینههای هزار میلیاردی در استان گیلان ایجاد شده باشد صحت این آمار ثابت میشود.
امام جمعه موقت رشت با اعلام اینکه نباید در مسائلی مانند اشتغال که مشکل اساسی جوانان است حرفهای دروغ به مردم زد و آمار دروغ به آنان داد اعلام کرد: حرمت مردم و نظام باید رعایت شود و دادن آمار دروغ باعث ایجاد بیاعتمادی و دلسردی مردم از نظام میشود.
شفیعیزاده با اشاره به سخنان مقام معظم رهبری در جمع نخبگان دانشجو که جنگ نظامی با آمریکا در کار نیست بیان داشت: اقداماتی که دشمنان برای صدمه زدن به نظام اسلامی انجام میدهند اثراتش بدتر از جنگ نظامی است.
امام جمعه موقت رشت با بیان اینکه رهبر معظم انقلاب در جمع نخبگان دانشجو به پرهیز ار مونتاژ در صنعت تاکید داشتند عنوان داشت: مونتاژ کردن محصولات خارجی دامنگیر صنعت است و اغلب کارخانههایی که در کشور ساخته میشود برای مونتاژ کردن محصولات خارجی است.
وی با اشاره به اشاره به اینکه تمام مردم ایران و مردم گیلان در دفاع از سپاه شرکت کردند اعلام داشت: نقش سپاه در دفاع از اسلام را بهوضوح میتوان دید و سپاه یک نفر و یک سازمان نیست که بتوان آن را تحریم کرد.
شفیعیزاده با اعلام اینکه سپاه امروزه از مرزهای جغرافیایی ایران گذشته است و در عراق، سوریه، لبنان، یمن و جاهای مختلف حضور دارد خاطرنشان کرد: سپاه جهانی شده است و سنگینی پوتینهای پاسداران بر گلوی منافع آمریکا باعث عصبانیت آمریکاییها از سپاه است.
امام جمعه موقت رشت با بیان اینکه هرجایی که بناست آمریکا آنجا را به استکبار بکشاند سپاه حضور پیدا کرده است و نقشههای شوم آمریکاییها را بر باد داده است بیان داشت: به همین دلیل است که سپاه هراسی توسط آمریکاییها به راه افتاده است و این در حالی است که امروزه سپاه عزیزترین ارگان در بین مردم ایران است.
وی با اشاره به اینکه سپاه به کشورهای منطقه عزت و شرف داده است اظهار داشت: اگر سپاه نبود حکومت مردمی در کشورهای منطقه وجود نداشت و حرکت سپاه در راستای مبارزه با استکبار جهانی و دفاع از ملتهای مظلوم است.
شفیعیزاده با بیان اینکه زمانیکه سپاه تهدید شد تمام افراد پروفایلهای خود در صفحات مجازی را به نشان سپاه مزین کردند عنوان داشت: امروز مردم به جمله امام راحل که اگر سپاه نبود کشور نبود ایمان دارند و در حال حاضر میتوان گفت اگر سپاه نبود اسلام نبود.
وی با بیان اینکه دولت ایالت متحده توسط سیستم و اتاق فکر اداره میشود و تمام افراد با برنامه ریزی از پیش تعیین شده رئیس جمهور این کشور میشوند اعلام کرد: قطعاً هر شخصی را بدون برنامهریزی به رئیس جمهوری کشوری که ادعای کدخدایی و قدرتمندترین کشور جهان بودن را میکند نمیرسانند.
شفیعیزاده با تاکید بر اینکه ترامپ برای عربده کشی منتخب ریاست جمهوری آمریکا شده است و مسئولان نباید از این عربدهها بترسند گفت: آمریکاییها روی داعش سرمایه گذاری کردند و کسی که داعش را از بین برد ایران بود و این یکی دیگر از دلایل عصبانیت آمریکا از سپاه است.
وی به بیان اینکه آمریکاییها با انجام توافق برجام درصدد این بودند که مردم ایران شعار مرگ بر آمریکا و شعار ایثار را فراموش کنند خاطرنشان کرد: شهید حججی و حججیها در بین توطئههای مختلف دشمن ظهور کردند و دشمن هر تلاشی که برای زمینگیر کردن ایران کرد موفق نشد.
امام جمعه موقت رشت با اشاره به تحلیل روزنامههای عرب زبان در باره اینکه تهدیدات بوش پدر و بوش پسر باعث دوستی میان سوریه، عراق و افغانستان با ایران شد گفت: تحلیلگران دنیای عرب بر این باورند که عربده کشیهای ترامپ بحرین و عربستان را به ایران تقدیم میکند.
انتهای پیام/
R7877/P1486/S6,71/CT11منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۱۴۶۴۶۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آن ها که در ایران می مانند و می خواهند آن را بسازند این مقاله را بخوانند / ۱۰۰۰ سال حکومت ایلیاتی و ۸۰۰ سال تعطیلی عقل و اندیشه و علم
هدف و محدوده گزارش
این نوشتار گزارشی است برای تشریح دیدگاه مهندس آل یاسین در مورد دلایل توسعه نیافتگی ایران و تطبیق آن با مدل رستا (روایت سه لایه توسعه نیافتگی از کتاب استراتژی توسعه ایرن) برای درک سامان سافته از چرایی عقب ماندگی ایران.
توضیح مهم: ۹۵ درصد این گزارش بر اساس محتوای کتاب سبب شناسی توسعه نیافتگی ایران تنظیم شده است. گاهی اوقات برای تفهیم و انتقال مطلب از نوشته های دیگران نیز مطالبی به آن افزوده شده است. ولی بدنه اصلی از محتوای کتاب برداشته شده است. در ضمن صورت بندی و تنظیم نمودارها و شماره گذاری دلایل و ویژگی های از تهیه کننده گزارش است اما با رعایت نسبی وفاداری به اصل نوشته ایشان.
آشنایی با نویسنده
-متولد ۱۳۱۴ (۸۸ ساله)
-دانش آموخته راه و ساختمان دانشکده فنی دانشگاه تهران ۱۳۳۹ با درجه فوق لیسانس.
-دانش آموخته دوره های پیشرفته سازه های آبی (هلند) و هیدرولیک و آزمایشگاه مکانیک خاک (آمریکا)
-مدیر اجرایی شبکه آبیاری دز به مساحت صدهزار هکتار
-قایم مقام مدیر عامل و مدیر اجرایی کشت و صنعت کارون برای تولید ۲۵۰ هزار تن شکر سالانه.
-مدیرعامل سازمان آب و برق خوزستان
-پایه گذار مهندسین مشاور پاپیلا
-مولف ۱۹ جلد کتاب
سوالی که آل یاسین می پرسد:
ایران گهواره تمدن جهان شناخته می شود و اولین امپراتوری بزرگ در ایران شکل گرفته و جامعه جهانی به میراث فرهنگی ایران می بالد. چرا پایه گذار یکی از درخشان ترین تمدن های جهان، گرفتار عقب ماندگی شده و در بیشتر حوزه های زیست انسانی و رفاهی جامعه {به اندازه کافی} پیشرفت نکرده است؟
پرسش این است که اگر ایران زودتر از کشورهای توسعه یافته؛ چین، هند، ترکیه، کره جنوبی، مالزی، سنگاپور، به فرآیند برنامه ریزی برای توسعه وارد شد، پس چرا از همه آن ها عقبتر مانده است؟ به سخن دیگر، چرا پس از ۷۰ سال برنامه ریزی و اجرای ۱۱ برنامه میان مدت و ۵۰ سال حضور در عرصه آمایش سرزمین، خروجی نظام برنامه ریزی چیزی نیست، جز اقتصادی تک محصولی بر پایه فروش نفت خام، رکود تولید، اقتصاد رانتی غیرمولد، قاچاق بی رویه، عدم تعادل و نابرابری های گسترده اجتماعی، فقر گسترده، غلبه انواع بحران های زیست محیطی، مهاجرت روستاییان و حاشیه نشین ها و سرانجام زوال، فرسودگی و از هم گسیختگی جامعه؟
آیا جغرافیا در توسعه نیافتگی ما موثر بوده است؟
شروع با یک واقعیت شور!
-حدود ۷۵ درصد مساحت کشور ایران کوستان و کویرهای غیرمسکون و فاقد رودخانه های دایمی است.
-تنها حدود ۱۵ درصد مساحت کشور در سواحل دریای خزر، شمال غرب و بخشی از نوار غربی کشور از اقلیم مدیترانه ای برخوردار است. حتی در این مناطق هم الگوی زراعی آبی با محدودیت هایی روبه رو است.
فیزیوگرافی ویژه ایران
-موقعیت جغرافیایی، اقلیم و بادهای نامساعد کویرهای مرکزی باعث شده تاحدود ۷۵ درصد از ۱۶۴ میلیون هکتار مساحت کشور دارای شرایط خشک و نیمه خشک باشد، به طوری که بارندگی این مناطق اندک و سالانه بین ۵۰ تا ۲۵۰ میلیمتر معادل یک سوم متوسط بارندگی جهانی و میانگین تبخیر ۱۰ درصد بیشتر از میانگین جهانی باشد.
-حدود ۳۰ درصد مساحت فلات های کم ارتفاع و دشت های کشور کم و بیش با دشواری های شوری و ماندابی خاک روبه رو است.
-در نتیجه کشاورزی در ایران، همواره با شوری منابع و خاک رو به رو بوده و سبب شده که در ادوار گذشته با وجود کوشش شبانه روزی برای جمع آوری آبها، شق نهرها، احداث قنوات، ساخت سدهای انحرافی و انجام آبیاری مصنوعی مزارع کشاورزی محدود، مردم با زندگی شبانی و معیشتی روزگار بگذرانند.
-تاریخ آبیای ایران (آبیاری مصنوعی) به بیش از ۲۵۰۰ سال پیش بر می گردد. در ایران، بیش از ۳۶ هزار رشته قنات به طول بیش از ۲۱ هزار کیلومتر با مجموع طول میله ها، بیش از ۱۵۸ هزار کیلومتر شناسایی و تعدادی از آن ها به ثبت جهانی یونسکو هم رسیده است.
-پهناوری فلات ایران؛ تداوم بی ثباتی و ناامنی کشور؛ حجم کم آب قنات ها با هزینه احداث و نگهداری، دشواری بهره برداری از آب های سطحی، محدودیت زراعت دیم به سبب کم بارندگی، شهرها و روستاهای دور از هم، نبود راه و وسیله ترابری مناسب، همواره از موانع توسعه بوده است. در نتیجه کمبود تولید محصولات کشاورزی برای تغذیه و مواد خام صنعتی ، برقراری مناسبات بازرگانی و ارتباطات اجتماعی؛ ایجاد بازار و تولید ثروت غیر ممکن می شد. ناگزیر توده مردم به حداقل زیست دهقانی و معیشتی بسنده می کردند.
آیا جغرافیا فقط به واسطه خشکی و پهناوری و پراکندگی در توسعه نیافتگی ما موثر بوده است؟
جغرافیا، سبک زندگی و ساختار سیاسی ایلیاتی را رقم زد
-جغرافیای ایران به خاطر چند ویژگی محرک زندگی کوچ نشینی بود:
۱-بارندگی اندک که عملا مانع گسترش معیشت مبتنی بر کشاورزی (یکجانشینی) می شد.
۲-تفاوت شدید دما و نوسانات زیاد بارش در نواحی مختلف که به عنوان تحمیل کننده معیشت چادرنشینی بود.
-به عبارت دیگر به خاطر شرایط ایران، تحرک اکولوژیکی معقول ترین و امکان پذیرترین راه حل جامعه بود برای پاسخگویی به عوامل نامساعد طبیعت. اما یک ویژگی دیگر نیز تاثیرگذار بود: ایران همسایه بیابان است. و بیابان، جایگاه کوچندگان مهاجمی است که پیوسته به ایران می تاختند.
-مجموع این عوامل باعث می شد که ایران سرزمین کوچندگان و ساختار اجتماعی ایران ایلیاتی (و نه یکجانشین) باشد.
زندگی ایلیاتی، تاریخ ایلیاتی (تاریخ ایران؛ تاریخ ایلات است!)
-وضعیتی که باعث پیدایش این جامعه متحرک می شد الزامات خود را بر مردمان این جامعه تحمیل می کرد. این مردمان به فراخور شرایط سخت زندگی، افرادی قوی، پرطاقت و دارای سازمان شبه نظامی سلسله مراتبی بودند که به واسطه مواجهه مستمر با دشواری های طبیعت و قبایل مهاجم زمینه های واکنش سریع برای آنان تسهیل شده بود. به جهت مبارزه دائم با این عناصر (طبیعت وحشی و مهاجمان و معارضان) به شدت جنگجو و ستیزه گر و دائما پا به رکاب، تربیت شده بودند و در واقع قدرت سیاسی ایل در قدرت نظامی آن بود.
-این زمینه ها شرایطی را برای ایلات و قبایل مهیا کرد که قادر شدند در بیش از ۸۰ درصد از کل دوره سلطنت در ایران (۷۱۲ ق.م تا ۱۹۷۹م) حاکمیت سیاسی کشور را در اختیار داشته باشند.
چهار ویژگی کلیدی زندگی ایلیاتی
(مطالب این بخش مکمل است و از کتاب سبب شناسی توسعه نیافتگی برداشت نشده است)
در واقع ۴ مولفه
۱-تحرک (عدم سکون و ثبات)
۲-خویشاوندگرایی (شعاع اعتماد محدود / قبیله گرایی)
۳-زندگی مبتنی بر ستیز و جنگاوری
۴-پذیرش رهبری سرکردگان ایلی
ویژگی ها و عناصر اصلی جهان بینی و سبک زندگی نظام ایلی است. همین ۴ ویژگی مختصات سیاسی، اقتصادی، و فرهنگی ما را در طول ۱۰۰۰ سال شکل داده است.
تاثیرات سبک زندگی ایلیاتی چه بوده است؟
آن ویژگی (سبک زندگی نظام ایلی، ۶ پیامد برای نهادهای سه گانه فرهنگ، اقتصاد و سیاست ایران داشته است:
۱-ناپایداری (نهاد سیاست)
۲-ناامنی و غارتگری (نهاد اقتصاد)
۳-پاتریمونیالیسم. قبیلگی و استبدادپذیری (نهاد فرهنگ و سیاست)
۴-ضعف فرهنگ و مهارت گفت وگو و حکومت شمشیر (نهاد سیات)
۵-خلقیات فرهنگی نامطلوب (نهاد فرهنگ)
۶-عدم شکل گیری نظام مالکیت و سرمایه گذاری (نهاد اقتصاد)
پیامد اول: ناپایداری
چرا حکومت ایلات ناپایدار بود؟ ۲ دلیل را می توان از لابه لای کتاب بیرون کشید:
۱-ایلات در امور نظامی توانمند بودند اما در حوزه کشاورزی به! سازمان اجتماعی ایلات ساده بود. ممکن بود بتواند از طریق نظامی به حکومت برسد اما اداره کشور امر دیگری بود. نظام قبیلگی به دلیل ماهیت ساده و ابتدایی خود، با نیازهای اندک و محدود چندان حاجتی به ساختارهای پیچیده و پیشرفته سیاسی و اجتماعی نداشته است. دستیابی یک قبیله به قدرت، و حاکمیت، نخست با اتکا به نیروی نظامی صورت می گرفت. ولی به محص کسب قدرت، آثار ضعف در توان ایل و تبار حاکم و فعالیت و توطئه براندازی توسط قبایل و ایلات رقیب، آغاز می شد.
۲-از آن جا که درخشش نظامی یک قبیله به طور عمده، متکی به ابتکارات روسای قبیله بود، بنابراین با کهولت و یا مرگ او، درگیری های خونین و گسترده ای درون و بیرون قبیله برای پر کردن جای خالی شروع می شد. از شروع درگیری ها و منازعات تا برقراری اقتدار کامل جانشین تازه، برای سال های متمادی کشور، گرفتار هرج و مرج، بی ثباتی، ناامنی و ویرانی بود.
حدود یک هزار سال از شروع حکومت غزنویان تا سقوط قاجار، شرایط به این گونه بود:
۱-حکومت مطلقه و مستبد یک ایل و تبار بر ایران
۲-بروز نشانه های ضعف و انحطاط حکومت یا نارضایتی شدید رعیت.
۳-شورش یک ایل و جنگ های داخلی
۴-سرنگونی و روی کار آمدن یک ایل و تبار جدید.
پیامد دوم: ناامنی و غارتگری
-اغلب صحرانشینان، در خارج از مناطق مسکونی راهزنی و ناامنی می کردند و در تنگنای معیشتی، به ساکنین شهرها و روستاها شبیخون می زدند. سال هاست عشایر {...} اطراف {...}، اموال مردم شهر را به تاراج می برند و به زنان شان تجاوز می کنند و مردان را به قیمت های کلان برای بیگاری می فروشند.(کاتوزیان؛ ۱۳۸۹، ص ۵۱)
-سرجان ملکم، دیپلمات و مورخ انگلیسی که در عصر فتحعلی شاه از ۱۸۰۰ تا ۱۸۱۰ م، سه بار به ایران مسافرت کرد، در کتاب خود، از علاقه فراوان ایلات و عشایر ایران به غارتگری یاد می کند و می نویسد: جمیع قبایل صحرانشین ایران، یغماگر، و راهزنند و بدین حرفت (حرفه) مفتخر، و علی الاتصال از دزدی ها و راهزنی ها و قتل و غارت ها که کرده اند، حکایت می کنند. از سردار قبیله تا خدمتکار طویله، هر کس از خود چیزها تعریف می کند. از ایامی یاد می کنند که هر کسی اسبی و شمشیری و جگری داشته است، می توانسته است، به خوشی (ناشی از غارتگری) عمرخود را بگذراند. (راوندی؛ ۱۳۶۴، ص ۱۸۸)
پیامد سوم: پاتریمونیالیست قبیلگی و استبدادپذیری
-در طول تاریخ اتحاد، فرمانبرداری، قناعت، بردباری، کوشش و کار جمعی اعضای یک ایل یا طایفه، راز و رمز پایداری و تداوم زیست آنان بود.
-به گونه ای که همه تصمیمات سیاسی، نظامی و حتی خانوادگی با اجازه بزرگترها گرفته می شد. به سخن دیگر، ایلات، عشایر، و خاندان های بزرگ و ریشه دار ایرانی، همواره بر پایه فرهنگ و رسوم و پدرسالاری، توانسته اند اقتدار و نظم فرمانبرداری را درون ایل، عشیره و خاندان خود دوام و قوام بخشند.
-به خاطر شرایط سخت زندگی، فرهنگ اطاعت پذیر و امربری محض از بزرگترها و روسای ایلات، سبب نفوذ تدریجی و ارام استبداد در جوامع ایلی، طوایف و عشایر و خانواده های بزرگ جامعه شهری شد، و فرهنگ خان سالاری و پدر سالاری، یا به سخن دیگر فرهنگ استبداد را پایه ریزی کرد.
-بدین ترتیب، اقتدار رای روسای ایلات و قبایل، اجرای فرامین بی چون و چرای آن ها، شیوه اتخاذ تصمیمات شخصی و انجام اقدامات قائم به ذات، پس از غلبه یک ایل بر ایل و تبار دیگر و دست یافتن به حکومت به تدریج در نهادهای کشوری و لشکری نیز رخته و نبا به استمرار آن، مردم نیز به ان عادت کردند و در فرهنگ جامعه جا افتاد.
از دیگر خصوصیات این نظام این است که کارکنان دستگاه دولتی خدمه شخصی رهبری محسوب می شوند، اقتدار موجود کاملا شخصی است، و حاکم داور نیست، بلکه ارباب جامعه است. قدرت به موجب صفات شخصی به او تعلق گرفته و همه چیز در رابطه با شخص شاه (فرمان روا) اعتبار می یابد. دیوان سالاران و صاحب منصبان نوکران اویند، و ارتش نیز تنها ارتش اوست و میل و اراده او، حکم در قانون است.
-در این میان رعایا(توده های مردم) به معنای واقعی کلام حقوقی ندارند، و در صورت نیاز توسل و استمداد از مراحم ملوکانه تنها چاره آنان است. (فروند، ۲۵۲-۲۵۳، ۱۳۶۲)
پیامد چهارم: ضعف فرهنگ و مهارت گفت و گو و حکومت شمشیر
همان گونه که گفتیم، در جامعه ایلیاتی بر مبنای مناسبات عشیره ای، مردم اطالعت پذیری محض از روسای ایل داشته اند. از سویی داشتن نیروی مسلح از ضروریات زندگی ایلیاتی بوده است. لذا وجود این دو اهرم قدرت در دست سران ایلات و عشایر، سبب اقتدار کامل روسای ایلات بر سرنوشت مردم ایل و در نهایت مردم ایران می شده است. وقتی یک ایل به قدرت می رسید دو راه پیش رو داشت: ۱- گفت وگو ۲- شمشیر. وایلات به خاطر سبک زندگی که به آن خود گرفته بودند پیش خود می گفتند که تا شمشیر هست چرا گفت و گو کنیم؟
-حکومت ایلات در ایران پشتوانه مردمی نداشت. به همین خاطر گفت و گو، اجماع، رای گیری، پرسش گری و مطالبه گری جایگاهی در سپهر سیاسی ایران نداشت. کما این که یکی از پادشان رسما چنین گفته ؛ در ایران، همیشه حق با شمشیر بوده است. (فتحعلی شاه)
-امروز نیز فقر فرهنگ گفت و گو مشهود است. حتی در میان انبوه پرشمار دانشگاهیان؛ نخبگان؛ کارشناسان که به سبب نداشتن رواداری و ظرفیت گفت و گوی مستدل و مستند با آلوده شدن به جر و بحث و مجادله به قهر و خذف دیگری منجر می شود.
پیامد پنجم: عدم شکل گیری نظام مالکیت و سرمایه گذاری
-غالب این حکومت ها، بعد از قرن سوم هجری در ایران، تنها به سپاهیان و نیروهای نظامی خود متکی بودند و نه به مردم. سلاطین برای جلب حمایت و راضی کردن این نیروها، املاکی را به نام اقطاع در اختیار آنان می گذاردند. در برخی زمان ها نیز اصلا خانه و ناموس مردم نیز مباح شمرده می شد.
-با واگذاری گردآوری مال الاجاره زمین های کشاورزی به سپاهیان، ضربه به کشاورزان وارد شد. آنان خانه و زمین مردم را از چنگشان به در می آوردند، و بسیاری از مردم برخلاف میل خود، ناگزیر به مهاجرت شدند.
-در طول تاریخ ایران، شاه مالک زمین بوده است. کل کشور ملک طلق پادشاه بوده است و آن را در اختیار افراد محدودی قرار می داد. آن ها نیز به خاطر ناپایداری شرایط به فکر توسعه و منافع بلندمدت نبودند. بلکه فقط به فکر بهره کشی کوتاه مدت بودند چون می دانستند که امکان دارد چنین فرصتی فردا از دست آنان ربوده شود.
پیامد ششم: خلقیات فرهنگی نامطلوب
-در حکومت های اقتدارگرا، به خاطر زراعت معیشتی و اقطاع داری، فشار مالیاتی، اخاذی، ناامنی و بی ثباتی عمومی، مردم مجبورند برای تمشیت امور زندگی خود، دور سفره حکومت بنشینند. از آن جا که برای همه جویندگان درآمد دولتی و رانت حکومتی، ظرفیت وجود نداشت، رقابت منفی برای حفظ موقعیت و نزدیکی به کانون قدرت، سبب پیدایش و توسعه انواع بی اخلاقی و ناهنچاری های رفتاری شد.
-توطئه، تبانی، ریا، تزویر، افترا، تهمت، دسیسه، نفاق، پنهان کاری؛ تملق؛ چاپلوسی و اعتراض نکردن از ویژگی های حکومت های استبدادی است. از این ویژگی ها به عنوان ابزار دفاعی و حاشیه امنیت برای حفظ موقعیت شغلی، نزدیکی به قدرت و امنیت خانواده استفاده می شود. از این طریق، رفته رفته، فرهنگ نفاق، دشمنی، و دروغ به درون خانواده ها نفوذ و سرایت می کند. استبداد مردمان را مجبور می کند تا دروغ را مباح شمارند، و همچنین تزویر و فریب و نفاق و فروتنی مزورانه را. (کواکبی؛ ۱۳۹۰، ص ۱۵۸)
۱۰۰۰ سال حکومت ایلات
-۱۰۰۰ سال حکومت ایلات: تاریخ ایران نشان می دهد که با به قدرت رسیدن غزنویان، تا پایان دوره قاجاریه، در حدود ۱۰۰۰ سال، حاکمیت بر ایران یک سره در دست قبایل صحرانشین، ایلات و عشایر بوده است.
-۸۵۰ سال حکومت چندپارچه: از شکست ساسانیان تا برآمدن صفویه و استقرار حکومت مرکزی یکپارچه در سراسر ایرانزمین، ۸۵۰ سال طول کشید؛ که بخش بزرگی از آن حکومت ایلات بود که بعد از صفویه هم ادامه داشت. در طول این سالیان نمی توان تاثیر منفی حکومت های متعدد و ریز و درست ملوک الطوایفی را که در جای جای ایران حکومت می کردند، نادیده گرفت.
-معنی این دو گزاره آن است که : مردم ایران در طول هزار سال عموما (و نه همیشه) در معرض آمد و شد سلسله های جدید (تغییر حاکمانی که چیزی از کشورداری و دیوان سالاری نمی دانستند)، ناامنی، بی آیندگی، مالیات ستانی بی رحمانه و نبود نظام مالکیت (عدم ارتباط منافع و تلاش و دارایی) بوده اند.
نتیجه چه شد؟
-تا بدین جا ۴ ویژگی نظام ایلی را بر شمردیم، و این ۴ ویژگی به ۶ پیامد منجر شد. این ۶ پیامد در طول ۱۰۰۰ شکل گرفت و ادامه پیدا کرد. حاصل این ۶ پیامد به دو اثر عمیق منجر شد.
اثر اول: عدم انباشت سرمایه
-انباشت بلند مدت سرمایه تجاری، که ممکن بود مانند اروپای غربی به انباشت سرمایه کالایی در کشاورزی و صنعت بینجامد، در ایران اتفاق نیفتاد.
-انباشت سرمایه تجاری مستلزم به تعویق افکندن مصرف است. یعنی پس انداز کردن. و پس انداز بلندمدت به حداقلی از امنیت در طول زمانی معقول نیاز دارد. دارایی در زمان حیات صاحب اش، و بعد از آن نباید در معرض دست درازی های دلبخواهی باشد. (به نقل از کاتوزیان)
اثر دوم: تخریب یا تضعیف نظام کشورداری (دیوان سالاری)
-ایران به عنوان یکی از امپراطوری های بزرگ جهان، یک نظام اداره کشور داشت. حضور سازمان دیوانی، یا اداری در ایران به قدمت تاریخ است. برای مثال در دوره هخامنشی برای اداره کشور، سه نوع شورا یا مجلس وجود داشت: ۱-شورای قضاوت سلطنتی برای رسیدگی به مسایل دولتی و حقوقی، ۲-شورایی به ریاست شاه برای تصمیم گیری های مهم کشوری و سیاسی. و ۳- شورای مربوط به بررسی و تصمیم گیری در امور نظامی بود. این نظام در دوران ساسانی نیز وجود داشت. اما بعد از آ« به واسطه ۱- تغییر پیاپی حکومت ها و حکومت ملوک الطوایفی ۲- تکیه ایلات بر قدرت نظامی و نه بر قدرت اداری و ۳- خویشاوندگرایی ایلی* ۴- رخنه فرهنگ پاتریمونیالیست قبیلگی عملا این نظام از هم پاشید. یا اگر در دورانی شکل می گرفت دچار زوال می شد.
*خویشاوند گرایی ایلی: حکومت های ایلیاتی، به محض رسیدن به حکومت از سوی سرکردگان ایل و طایفه قدرت، به تقسیم حکومت میان معتمدین می پرداختند و به همین سبب بسیاری از صلاحیت ها و شایستگی ها نادیده گرفته می شد.
آیا فقط جغرافیا موثر بوده است؟
یک عامل مهم دیگر: تعطیلی ۸۰۰ ساله اندیشه
-چراغ فروزان علم و تفکر که در سده چهارم هجری (دهم میلادی) در اوج درخشندگی بود، و دوران زرین بعد از اسلام خوانده می شد، از قرن پنجم هجری (یازدهم میلادی) رو به خاموشی گذاشت. این توقف اندیشه و تولید فکر تا انقلاب مشروطیت، نزدیک به ۸۰۰ سال به طول انجامید. چرا؟
تعطیل و تعلیق اندیشه
-پرسش این است که چگونه عقل و علم در ایران رو به افول نهاد؟ ۴ دلیل را می توان برشمرد:
۱-دلایل سیاسی: برخی این افول را به آغاز خلافت متوکل نسبت می دهند. آن زمان بحث و استدلال محدود و در مقابل، تسنن و تشرع، تسلیم، تعبد، و تقید اغاز شد. معتزله (عقل گراها) و منسوبین آن ها تحت فشار فقیهان وابسته به حکومت های استبدادی قرار گرفتند. ترکان غزنوی و سلجوقی در تعصب مذهبی نه تنها دست کمی از متشرعین و سنتگرایان نداشتند، بلکه در تاریک اندیشی، گوی سبقت را ربودند.
۲-رواج آیین مدرسی: آنچه که در تاریخ علم به نام آیین مدرسی خوانده شده، گرایش و اعتقاد به اولویت الهیات بر سایر علوم است. یعنی علوم عقلی باید در خدمت الهیات قرار گیرد. به سخن دیگر، در آیین مدرسی تفکر آزاد و پرسش های بنیادی در باب مسایل دینی مطرود است. فیلسوفان، ریاضی دانان، دانشمندان همه مورد طعن و تهدید قرار می گرفتند.
۳-هجوم بیگانگان: به عنوان نمونه مغولان به گونه ای کشتار عمومی کردند که هزاران دانشور، عالم، و شاعر تلف شدند، کتابخانه ها و گنجینه هایی که طی قرن ها فراهم آمده بود، در یک هفته ویران یا غارت شد، صدها هزار جلد کتاب سوخت.
۴- علمای درباری: سوء عملکرد فقیهان وابسته به حکومت های استبدادی سرکوبگر و جلوگیری از نوآوری های فکری و عملی.
جمع بندی نظرات مهندس آل یاسین
ترکیبی از شرایط نامناسب جغرافیایی و اقلیمی، پهناوری کشور کویری کوهستان، در تضاد با توزیع نامتناسب منابع آب محدود و پراکنده، دوری شهرها و روستااز هم، نبود راه های دسترسی، تحمیل اقتصاد معیشتی حداقلی، ستم حاکمان جبار سرکوبگر همراه با بی ثباتی، ناامنی؛ قتل عام، اجحاف، هراسی، دلواپسی، ناامیدی، به علاوه جلوگیری از شکوفایی اندیشه و تولید فکر تازه از طریق تعطیلی و تعلیق تفکر، مردم را در چرخه ای از شرایط تنگ و بدزیستی قرار داد تا در آن ها خلق و خوی ناهنجار، ویرانگر، و منفی واپسگرانه نهادینه و پیوسته باز تولید شود تا به به آغاز چرخه ویرانگر خود بازگردد. حکومت های جبار سرکوبگر زندگی روزمره مردم را تبدیل به زندگی در هراس، ناامنی، ریا، دروغ و سکوت کردند.
آیا روایت مهندس آل یاسین با رستا همخوانی دارد؟
به نظر می رسد که مهندس آل یاسین معتقد است که جغرافیای عریض و تاریخ بلند ما (لایه ۱ رستا) خود را در نظام باورها، خلقیات فرهنگی، نهادهای اقتصادی و سیاسی ما نشان داده است. (لایه ۲ رستا) و این نهادهای ناکارآمد از یک طرف و توقف ۸۰۰ ساله علم و عقل از طرف دیگر باعث شده است که در طول زمان، ما (یعنی حاکمان و مردمان) ناتوان باشیم از پیشرفت، بهبود و به زبان امروزی توسعه. به عبارت دیگر نظام حکمرانی ما در طول تاریخ اگر نگویی ناتوان، باید بگوییم کم توان بوده است برای حل مساله های ملی مانند تامین امنیت، گسترش تجارت، تضمین حقوق مالکیت و برقراری ارتباط موثر با جهان (لایه ۳ رستا).
در تصویر بعدی، مولفه های اصلی نظام فکری مهندس آل یاسین را در قالب رستا آورده ایم.
جمع بندی و نتیجه گیری
برداشت شخصی من از نگاه مهندس آل یاسین این است که موقعیت جغرافیایی ما (کم آبی و پراکندگی) اقتصاد معیشتی را رقم زده است. و موید زیست کوچ نشینی است. این منجر شد به حکومت هزارساله ایلات که ختم شد به:
۱-ناپایداری نهاد سیاست
۲-ناامنی و غارتگری در نهاد اقتصاد
۳-پاتریمونیالیسم قبیلگی و استبدادپذیری در فرهنگ/سیاست
۴-غربت گفت وگو و حکومت شمشیر در نهاد سیاست
۵-ایجاد خلقیات فرهنگی نامطلوب همچون دروغ، تبانی، ریا، تزویر، دسیسه و نفاق به عنوان ابزار دفاعی در نهاد فرهنگ.
۶-عدم شکل گیری نظام مالکیت و سرمایه گذاری در نهاد اقتصاد
و این باعث شده است که زوال نظم کشورداری (دیوانسالاری) و عدم انباشت سرمایه رخ دهد و کشور نتواند مسایل خود را به سرعت و با کیفیت حل کند و در نهایت توسعه پذیری خود را از دست داده است.
برای مطالعه بیشتر:
۲۱۶۲۱۶
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901283