بازخوانی یک سفر؛ ۸۰ کیلومتر تا بهشت با گامهایی برهنه
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۱۸۷۷۶۱
برای سفری زیارتی آن هم به سمت مکانی که مأوای بهشت است و بشارت از شفاعت ارباب میدهد بیش از آنکه صحبت از برهان و دلیل باشد، شور و عشق است که تو را راهی میکند و قبل از آنکه عقل محاسبهگر سختی راه باشد، دل است که فرمان حرکت را صادر خواهد کرد.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، هرچه خواستم بنویسم ندانستم که مقدمهاش کجاست؛ شاید از آنجایی است که امام غریبمان خار مغیلان در صحرا جمع میکرد یا شاید از آنجایی است که نوامیس امام حسین(ع) در مسیر ظلمی ناروا با شرایط اسفبار آن روزگاران قدم برداشتند و دم نزدند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تاکنون 1400 سال بیشتر از یک واقعه یا حتی افسانه گذشته است اما نَه، این افسانه نیست که اینگونه شب و روزمان را درگیر قدمهای کوچک رقیه خاتون کرده، درگیر صدای کودکانه علی اصغر و نگاه با صلابت 72 تن بلکه این روایتی است از واقعیتهای دور.
حال این واقعه پس از قرنها گام برهنه در تاریخ، به این روزهایمان رسیده؛ به روزهایی که مردم برای رسیدن به دشت کربلا 40 روز منتظر میایستند تا به دعوت از امام بر حقشان با پایی برهنه و دستهایی خالی به پابوس پرچم سرخ حسین(ع) بروند.
کربلا؛ زمینی که از سالها قبل از شهادت حسین(ع) نشان شده بود در ماه محرم میشود گستردهترین پهنای جغرافیایی تاریخ، و فراتی که در رو عاشورا مسیرش به سمت کاروان کربلا بسته بود در این ماه به مصابه صاحب عزا برای سرهای بریده اشک میریزد.
برای سفری زیارتی آن هم به سمت مکانی که مأوای بهشت است و بشارت از شفاعت ارباب میدهد بیش از آنکه صحبت از برهان و دلیل باشد شور و عشق است که تو را راهی میکند و قبل از آنکه عقل محاسبهگر سختی راه باشد دل است که فرمان حرکت را صادر خواهد کرد.
تاریخ بشریت در محرم سال 61 هجری قمری شاهد اولین حضور و راهپیمایی مریدان حسین(ع) به سمت کربلا بود؛ جایی که به گفته مورخین برای نخستین بار جابر ابن عبدالله انصاری همراه تنی چند از دوستانش عزم کربلا کرد تا اولین فردی باشد که قبر نوه پیامبر را در آغوش میگیرد.
در همین حین بود که کاروان اسرای شام در مسیر بازگشت به مدینه برای بار دوم در کربلا قرار گرفت؛ جایی که زمینش به جای خاک بوی خون میداد. از همان سالها به بعد مراسم پیاده روی اربعین باب شد و بعد از یک دوره تاریخی مجدداً احیا گشت تا دلهای عاشق ثابت کنند در مسیر رسیدن به کربلا ثابت قدم ایستادهاند.
سفری ساده اما عاشقانه و مخلصانه
همه ساله برای رفتن به کربلا آن هم پیاده برای برگزاری مراسم اربعین از هفتهها قبل مردم به جنب و جوش افتاده و برای رسیدن به کاروان زوار از هر تلاشی دست نمیکشند، مردمی که معتقدند در مسیر عشق باید معشوق تو را طلب کند وگرنه وصال برای عاشق ممکن نیست.
حمیده سادات ابطحی دانشجویی که چند سالی است برای رفتن به کربلا از طریق دانشگاه و کاروانها اقدام میکند در این مورد به خبرنگار تسنیم گفت: قبل از رفتن هرکسی به اربعین یک حس دلهره و ترس و اضطراب از اینکه آیا قسمتم میشود بروم یا نه در دل همه وجود دارد و نظر شخصی من این است با وجود اینکه هرسال جمعیت زیادی برای اربعین به کربلا میروند ولی تک تک انسانهای شرکت کننده از قبل انتخاب شدهاند و من این امر را با تمام وجودم حس کردهام.
وی با اشاره به نخستین سفر خود در اربعین افزود: پیادهروی اربعین برای سفر اولیها مانند یک هندوانه در بسته است، تلفیقی از عشق و ترس از سختی سفر اما وقتی وارد سفر میشوند دیگر از حسها خبری نیست و هیچ سختی را حس نمیکنند.
این دانشجو گفت: در طول مسیر به خاطر پیاده روی زیاد پای انسان تاول میزند و تو مدام در ذهنت این فکرها مرور میشود که در زمان امام حسین(ع) اسرا را با چه وضعیت ناراحت کننده و سختی میبردند.
وی با بیان اینکه در این سفر میتوانی نهایت سادگی را ببینی، بیان کرد: انسانهایی که پیاده میروند همگی خودشان هستند و درگیر هیچ قید و بندی جز غم امام حسین(ع) نیستند و این را میتوان از کولههای خالی روی دوششان یا پای برهنه مردان و چادر خاکی زنان فهمید.
موکبهای رنگارنگ برای پذیرایی از انسانهای یکرنگ
همه میدانند برای رسیدن به کربلا 2 مسیر کوتاه و بلند وجود دارد، اولی مسیر 80 کیلومتری نجف تا کربلا که مسیر معروف زوار ایرانی است و دیگری سماوه به کربلا با 220 کیلومتر که مخصوص عربهاست.
در طول مسیر تیرهای چراغ با فاصله 50 متر از یکدیگر شماره گذاریاند و راه را به تو نشان خواهند داد، اما این مسیر با وجود موکبهاو خیمههای بیشماری که برای خدمت رسانی به زوار امام حسین(ع) برپا شدهاند شکل دیگری به خود میگیرد.
موکبهایی از شهرها و کشورهای مختلف که به صورت شبانه روزی در این سفر 3 روزه آماده پذیرایی هستند، برخی با آب و شربت، برخی با پخش نذری و غذا و میوه، تعدادی با ارائه خدمات فرهنگی و پزشکی و حتی خیمههایی برای استراحت عاشقان.
به گفته تمام سفر کردههای این مسیر در طول سفر به خاطر تعداد زیاد و تنوع موکبها و حجم بالای پذیرایی که هرکدام به نام یک امام مزین شده، هیچکس گرسنه نخواهد ماند. ایرانی و عراقی هم ندارد همه به اصرار از تو برای پذیرایی دعوت میکنند.
صدای روضه ارباب و «ارباً اربا» از بلندگوها پخش میشود و آمیخته شدن این صوت با تصاویر کودکان عرب فقیری که در آن نیازمندی با دادن حتی یک شکلات به زائران لبخند بر لبانشان جاری میشود، مهر محکمی است بر نوکری و خادمی دلداگان حسین(ع).
امیرمسعود زرگری یکی از جوانان ایرانی که 2 سال است به عشق امام حسین(ع) اربعین راهی سفر میشود، پیرامون برپایی موکبها در طول مسیر گفت: در طول مسیر از غذا و شیرینی و آب و چای و قهوه و میوه و تنقلات گرفته تا واکس کفش و شارژ گوشی و اینترنت، همه به صورت رایگان در اختیار زوار است.
وی افزود: هر سال موکبهای ایرانی تعدادشان بیشتر از قبل میشود و مجهزترین و بهداشتیترین موکبها هم متعلق به ایران است، هرچند عراق هم در پذیرایی مسیر کم نمیگذارد.
این جوان ایرانی با بیان اینکه عشق به امام حسین(ع) من را راهی کربلا میکند، درباره لحظه ورودش به کربلا بیان کرد: اولین بار که گنبد امام حسین(ع) را دیدم بیاختیار اشکم سرازیر شد، قبل از آن یادم نمیآید چه زمانی گریه کرده بودم، بین الحرمین حال و هوای خاصی دارد که قابل وصف نیست حتی الآن که به یادش افتادم تمام بدنم لرزید.
دیدن گنبد طلایی رنگ حرمت یعنی عشق محض
در این مسیر شاید انسانهای مختلفی از کشورهای متعدد حضور داشته باشند، اما همگی با دلی یکرنگ برای عرض ارادت آمدهاند. انسانهای متفاوتی که هرکدام با نیتی خاص آمدهاند.
اربعین که میرسد 3 روز و 2 شب برای خودسازی در مسیر عشق زمان داری، مسیری که با هر قدم در آن یک گام به سر منزل دوست نزدیکتر خواهی شد و زیر لب میخوانی السلام علیک یا اباعبدالله الحسین..
و شاید زیباتری لحظه زندگیت زمانی باشد که تو آخرین شماره یعنی عمود 1460 را رد خواهی کرد و وارد کربلا میشوی، جایی که بغضهایت در طول مسیر پشت سر هم جمع شده بود تا با دیدن ناگهانی گنبد طلایی رنگ حضرت ابالفضل(ع) باریدن بگیری.
آری دیدن گنبد طلایی رنگ حرمت یعنی عشق محض و اینجاست که اشکها امانت را میبرند و تو نفسی عمیق از عطر یار تنفس میکنی و زیر لب میگویی «آخیش.. بالاخره رسیدم» اما چه رسیدنی با سیلاب اشکی که به راه انداختهای.
اشکهایی که بعد از 3 روز راه رفتن و تجربه گوشهای از سختیهای اسرای کربلا در هر قطرهاش هزاران حرف نگفته دارد؛ حرف از دلتنگی، حرف از مصیبت، خستگی راه و غیره، اما شاید به گفتن تنها همین دو جمله بسنده کنی «آقای غریبم چقدر غم داری..» و «ارباب ای کاش زهیری بغل میکردی، من به آغوش پر از مهر شما محتاجم».
اگر شما هم امسال از جمله راهیان مسیر عشق بودید فراموش نکنید که برای بازماندگانی که هرسال بیشتر از قبل در نطلبیدن برای همراهیتان میسوزند، دست به دعا بردارید که ما همگی سخت محتاج دعاییم.
انتهای پیام/
R41346/P41362/S6,51/CT7منبع: تسنیم
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۱۸۷۷۶۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کتاب «رضای انقلاب» در حوزه هنری رونمایی میشود
به گزارش خبرگزاری صدا وسیما، حجتالاسلام فخرزاده نویسنده کتاب «رضای انقلاب» با حضور در برنامه سلام خبرنگار شبکه خبر گفت: این کتاب به زندگی و شرح حال یکی از دلباختگان فکری امام خمینی (ره)، روحانی فاضل و مردمی، حجتالاسلام والمسلمین حاج شیخ رضا مطلبی میپردازد که نقش موثری در انقلاب اسلامی داشته است. او روحانی اهل اصفهان است که قبل از انقلاب در محلهای آذرینشین، به عنوان امام جماعت مسجد فلاح که بعدها به مسجد جامع ابوذر (همان مسجدی که ششم تیر سال ۶۰ واقعه بمب گذاری و حادثهای که برای مقام معظم رهبری اتفاق افتاد) تغییر نام داد منصوب و مشغول فعالیت شد. با فعالیتهای او مسجد ابوذر خیلی زود به پایگاه طرفداران امام و انقلاب تبدیل شد و پس از پیروزی انقلاب نقش مهمی را در انسجام نیروها و حفظ نشاط سیاسی در جنوبغرب تهران و حمایت از نظام در عرصههای مختلف بر عهده گرفت.
وی افزود: احساس کردم این که چطور یک روحانی چنین ظرفیتی در منطقهای ایجاد میکند میتواند الگو برای همه روحانیون باشد که دوست دارند به جامعه خودشان خدمت کنند.
حجتالاسلام فخرزاده گفت: ایشان یکی از تربیت یافتگان حضرت امامند، از روحانیونی که در مسیر نهضت با امام پیوند خوردند و با همان روحیه و همان نگاه آمدند وظیفه خودشان را اعلام کردند. این طور میخواهم بگویم که جریان نهضت را که نگاه میکنید حضرت امام خیلی تشکیلاتی عمل نمیکردند که بگویم یک سازماندهی خاصی داشته باشند بلکه آگاه کردن افراد را معیار خودشان قرار داده بودند.
رسید.
نویسنده کتاب «رضای انقلاب» درباره علت انتخاب اسم کتاب هم افزود: ایشان در صحبت هایشان وقتی صحبت کردند آن هدف اصلی شان چی بوده میگفتند که من فقط عاشق انقلاب بودم عاشق نهضت امام بودم همه کارهایشان برای رضای انقلاب بود اسم خودشان هم که رضا یک ایهامی ایجاد شده رضای انقلاب به معنای این که آقارضای انقلابند که انقلابیند هم به معنای این که نیت شان این بوده که در مسیر رضایت انقلاب کارهای خودشان را سامان بدهند.
حجتالاسلام فخرزاده گفت: ما خیلی آدمهای ارزشمندی داریم که این جریان انقلاب تا به این جا رسانده اند و فکر میکنم اگر بتوانیم اینها را خوب ترسیم کنیم برای جامعه مان، آن وقت آدمها میفهمدند که حالا که به این نقطه رسیدیم نقطه حتما پایانی نیست ما نیاز به ایثارگریهای بیشتری داریم و نیاز داریم که آدمهایی پیدا بشوند که بیایند ادامه مسیر را بدهند تا به آن هدف نهایی برسیم.
آیین رونمایی از کتاب «رضای انقلاب» تازهترین اثر حجتالاسلام فخرزاده و انتشارات سوره مهر با حضور اهالی فرهنگ، ادبیات و رسانه و سخنرانی محمدمهدی اسماعیلی وزیر فرهنگی و ارشاد اسلامی، عصر امروز در تالار اندیشه حوزه هنری برگزار خواهد شد.