هشت روایت خواندنی درباره شخصیت امام حسن علیهالسلام
تاریخ انتشار: ۷ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۳۰۷۰۷۹
به گزارش جام نیوز، در روایتی از وجود مقدس پیامبر گرامی اسلام آمده است که: «لَوْ کانَ الْحِلْمُ رَجُلًا لَکانَ عَلِیاً وَ لَوْ کانَ الْفَضْلُ شَخْصاً لَکانَ الْحَسَنَ وَ لَوْ کانَ الْحَیاءُ صُورَةً لَکانَ الْحُسَینَ وَ لَوْ کانَ الْحُسْنُ(هَیئَةً لَکانَتْ) فَاطِمَةَ» (مناقب امیر المومنین و الائمه، ص135) اگر حلم و بردباری به صورت یک انسان مجسم در آید، می شود علی بن ابیطالب.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
توصیف امام حسن مجتبی در صلوات چهارده معصوم
مرحوم خواجه نصیرالدین طوسی رضوان الله تعالی علیه برای هر کدام از ائمه درود و صلوات ویژه ای دارد که به صلوات چهارده معصوم معروف است. این صلوات بسیار حساب شده انتخاب شده است. وقتی به امام حسن مجتبی علیه السلام می رسد، می نویسد: «السلام علی السید المجتبی و الامام المرتجی، صاحب الحسب المنیع و الفضل الجمیع، صاحب الجود و المنن، دافع المحن و الفتن؛ سلام بر امامی که جود و کرامت فتنه زدایی و ظلم زدایی در زندگیش موج می زد. امام دارای مقام بلند و رفیع، صاحب همه فضایل.
امام حسن فرزند پیامبر است.
امام حسن نخستین مولود زندگی امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا سلام الله علیهما است. پس از تولدش این طفل را نزد پیامبر آوردند. پیامبر گرامی اسلام جمله ای فرمود که: «هات ابنی؛ پسرم را بدهید.»(صحیفه الرضا، ص73) نفرمود "پسر فاطمه" یا "پسر علی" یا "دخترم پسرت را بده". این که پیامبر ایشان را فرزند خود می داند و مسلمانان هم فرزندان فاطمه را به عنوان فرزند پیامبر معرفی کردند و می شناختند، منشأ یک حوادثی در طول تاریخ اسلام و مسلمانان شد.
انس بن مالک می گوید: روزی دیدم پیامبر اکرم در مسجد است، امام حسن هم که یک کودک دو ساله است، بر گرد پیامبر می چرخد، روی زانوی مبارک ایشان می نشیند، از شانه ایشان بالا می رود. احساس کردم این کودک پیامبر را آذار می دهد، جلو رفتم و دستش را گرفتم تا از پیامبر جدایش کنم، فرمود: «یا انس دع ابنی و ثمره فؤادی، ان من اذی حسنا فقد اذانی؛ پسرم و ثمره قلبم را رها کن، هر کس حسن من را اذیت کند، مرا آزرده است.»(بحارالانوار ج28ص39) اینجا هم باز تعبیر «پسرم» دارد. پیامبر گاهی می فرمود: «هما ابنای؛ یعنی حسن و حسین پسرهای من هستند.» این که تعبیر "ابنا علی" یا "ابنا فاطمه" نفرمود نکته دارد.
حکایت ذکوان غلام معاویه
ذکوان غلام معاویه می گوید: معاویه به من گفت هر کسی که حسن و حسین را پسرهای پیامبر خطاب کرد به من معرفی کنید که باید با او برخورد شود. کسی حق ندارد به اینها بگوید: "ابنا رسول الله" بلکه بگویید "ابنا علی بن ابی طالب". چون اگر به امیرالمؤمنین نسبتشان دادند، می توانستند با آنها برخورد و توهین کنند، چون اینها با امیرالمؤمنین مشکل داشتند و رسما ایشان را سب می کردند؛ اما وقتی به پیامبر نسبت داده می شدند، دیگر نمی توانستند به امام حسن یا امام حسین توهین کنند.
ذکوان می گوید: وقتی معاویه به من گفت اسامی نوه ها و فرزندانم را بنویس تا برایشان جایزه ای بگیرم؛ من اسامی پسرها، دخترها و نوه های پسری اش را نوشتم، اما اسامی نوه های دختری اش را ننوشتم. فهرست اسامی را نزد معاویه بردم، جمعی هم نشسته بودند. معاویه نگاهی به من کرد و گفت: پس اسم پسرهای دخترم کجاست؟ آنها را من خیلی دوست دارم. گفتم: مگر شما نگفتی که حسن و حسین پسر پیامبر نیستند، چون از زهرای مرضیه اند، پس چطور به پسرهای دخترت را فرزند می می دانی؟ معاویه در جمع خیلی شرمنده شد و سرش را پایین انداخت.
در حالات حجاج بن یوسف سقفی چندین جریان هست که برخورد مشابهی مانند معاویه داشته است. مثلا وقتی سعید بن جبیر را احضار کرد، اولین اشکالی که به او کرد این بود که گفت: شما چرا امام حسن و امام حسین را فرزند رسول خدا می دانید.
استدلال یحیی بن یعمر
یحیی بن یعمر از علمای خراسان و اهل بلخ است. وی مروج آثار اهل بیت بود. روزی او را با دست و پای بسته و با غل و زنجیر نزد حجاج آوردند. حجاج گفت: شنیده ام در جلساتت فرزندان امام حسین و امام حسن را فرزندان پیامبر می خوانی. چرا این کار را می کنی؟ گفت به دلیل قرآن. گفت: کدام قرآن؟ کدام آیه؟ گفت: این آیه قرآن که می فرماید: «وَ نُوحاً هَدَیْنا مِنْ قَبْلُ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِهِ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ وَ أَیُّوبَ وَ یُوسُفَ وَ مُوسی وَ هارُونَ؛ و نوح را از پیش راه نمودیم، و از نسل او داوود و سلیمان و ایوب و یوسف و موسی و هارون را[هدایت کردیم ]»(سوره انعام آیه84) گفت: جناب حجاج! عیسی که از پدر به نوح نمی رسد، عیسی که اصلا پدر نداشته، خدا در قرآن می گوید: عیسی ذریه نوح است، عیسی که از مادر به نوح برمی گردد، چرا خداوند وقتی ذریه و اولاد نوح را می شمرد، عیسی را هم می شمرد. حجاج گفت بند را باز کنید. حرف او، حرف درستی است. استدلال او قرآنی و قوی است.
ائمه خود را فرزند پیامبر معرفی می کردند
ائمه علیهم السلام بر این مسئله که خود را فرزند پیامبر معرفی کنند، عنایت داشتند. آنها در سخنرانی ها معمولا این کار را می کردند و می گفتند:«انا بن النبی».
امام حسن مجتبی علیه السلام روز پس از شهادت پدرش امیرالمؤمنین به مسجد آمد و صحبت کرد و ضمن آن فرمود: «انا بن النبی، انا بن محمد المصطفی.» امام سجاد در مجلس شام فرمود: «من فرزند پیامبرم.» امام حسین علیه السلام نیز در خطبه هایش چنین تعبیری داشتند.
روزی هارون الرشید مقابل حرم پیامبر ایستاد و گفت: «السلام علیک یا رسول الله، السلام علیک یا بن عم؛ سلام بر تو ای پیامبر خدا، سلام بر تو ای پسر عمو.» موسی بن جعفر هم از پشت سر او آمد در حضور جمعیت یک مرتبه صدا زد «السلام علیک یا رسول الله، السلام علیک یا ابا؛ سلام بر تو ای پیامبر، سلام بر تو ای پدر جان» در مقابل یا بن عم که او می گفت سلام بر تو ای پدر. هارون گفت: به چه دلیل پدر؟ فرمود: به دلیل آیه مباهله. و به دلیل آیات دیگری که امام استناد کرد.
اگر اینها فرزندان پیامبر شدند، احترامشان، احترام پیامبر است. ما آیه تطهیر را اختصاص به پنج تن نمی دهیم، گر چه درباره پنج تن نازل شده. آیه «إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْت»(سوره احزاب آیه33) گر چه در جریان کسا آمده، اما بر اساس روایات متعددی که از خود اهل بیت علیهم السلام رسیده تا امام زمان علیه السلام سریان و جریان دارد.
دو نکته از زندگی امام حسن علیه السلام
نکته اول: شخصیت علمی امام حسن مجتبی علیه السلام
شخصی وارد مسجد شد، دید چندین حلقه درس برپاست. ابتدا نزد یکی از آن اساتید رفت و گفت من معنای یک آیه را نمی فهمم، اگر می شود برای من تفسیر کنید. گفتند کدام آیه؟ گفت این که قرآن می فرماید: «وَ شاهِدٍ وَ مَشْهُودٍ»(سوره بروج، آیه3) شاهد و مشهود به چه معناست؟ استاد جواب داد: «شاهد» روز عرفه است و «مشهود» عید قربان است(وسائل الشیعه ج13ص549) رفت نزد حلقه درسی بعدی و از استادش همین سوال را کرد. او در جوابش تفسیری شبیه همان نظر قبلی، با کمی تفاوت ارائه کرد. شخص دیگر باز همین تفسیر را کرد. این شخص می گوید دیدم یک جوانی با سیمای زیبایی، گوشه مسجد نشسته، پرسیدم این آقا کیست؟ گفتند حسن بن علی علیهما السلام است. رفتم خدمت ایشان عرض سلام کردم و گفتم: تفاسیر مختلفی برای من شده، اما می خواهم بدانم شما چه معنایی برایش دارید؟ فرمود: «شاهد» رسول الله است،
«مشهود» روز قیامت است(بحارالانوار ج43، ص345) گفتم: به چه دلیل؟ فرمود: قرآن می فرماید: «یا أَیُّهَا اَلنَّبِیُّ إِنّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَ مُبَشِّراً وَ نَذِیراً»(سوره احزاب، آیه45) چون قیامت اسم های زیادی دارد، با توجه به آیه ای از قرآن که می فرماید: «و یوم مشهود» روزی که در آنجا شهادت داده می شود. شاهد پیامبر است که به اعمال ما گواهی می دهد و مشهود روز قیامت است. یعنی روزی که شهادت در آن ایفا می شود. عرض کردم خدا می داند رسالت را کجا قرار می دهد «اللَّهُ أَعْلَمُ حَیْثُ یَجْعَلُ رِسالَتَهُ» (سوره انعام، آیه124)
حضرت از روش تفسیر تفسیر قرآن به قرآن استفاده کرد. این یک هنر است که کسی بتواند قرآن را با قرآن تفسیر کند. ائمه ما این کار را کرده اند؛ گر چه همه روایاتشان به ما نرسیده است. بعضی از مفسرین مثل مرحوم علامه طباطبایی، همه تفسیرش بر مبنای تفسیر قرآن به قرآن است.
روزی امام حسن در یک نماد و هیئت بسیار زیبا و با یک لباس خوب سوار بر اسب بود، شخصی آمد وقتی ابهت و عظمت و بزرگواری امام حسن را دید، نگاهی کرد و گفت: «ان فیک کبرا یابن رسول الله؛ من در شما تکبر می بینم. فرمود: اینکه در من می بینی عزت است، این تکبر نیست.»(بحارالانوار، ج24، ص325)
فرق عزت با تکبر این است که عزت را خدا می دهد، تکبر را آدم خودش برای خودش ایجاد می کند. متکبر خودبزرگ بین است؛ اما عزیز را خدا بزرگ کرده است. «مَن کاَنَ یُرِیدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِیعًا»(سوره فاطر، آیه10)
نکته دوم: ادب معاشرت در زندگی امام حسن مجتبی علیه السلام
این نکته درباره بعد عاطفی و بعد خانوادگی ایشان است. وجود مقدس امام حسن فوق العاده به پدر و مادر بزرگوارش و به برادران و خواهرانش احترام قائل می شد.
در حالات ایشان نقل شده که من با مادرم سر یک بشقاب و سر یک کاسه غذا نمی خوردم. فاطمه زهرا سلام الله علیها پرسیدند چرا حسنم؟ گفتند: مادر می ترسم نگاه شما به لقمه ای باشد و من این لقمه را بردارم. فرمود پسرم مانعی ندارد. من به تو اجازه می دهم. این احترامی است که برای مادرش قائل بود.
حوزه
منبع: جام نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jamnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جام نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۳۰۷۰۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
رکوردار بالاترین پرواز با بالگرد در جهان به روایت آسمان غرب
هشتم اردیبهشت، سالروز شهادت قهرمانی است که رکوردار بالاترین پرواز با بالگرد در جهان است و محمد عسگری در فیلم سینمایی« آسمان غرب» که این روزها روی پرده سینما در حال اکران بوده، به روایت مقطع کوتاهی از زندگی او میپردازد؛ این کارگردان در گفتوگو با ایمنا از عشق به وطن شهید علیاکبر شیرودی میگوید.
به گزارش خبرگزاری ایمنا از مازندران، این برای چندمین بار است که دیالوگهای طلایی میلاد کیمرام در نقش شهید شیرودی، تماشاگران را سر وجد آورده است «چه جوری وایسم و ببینم، خاکم رو دارند میگیرند، زن و بچه مردم رو میکشند، به ناموسمون دارند، تجاوز میکنند، نمی تونم، الان باید وایسیم و دفاع کنیم.»
جادوی سینما در روایت قهرمانان این بار هم مؤثر افتاده است و همه مجذوب فیلمی شدهاند که به بازخوانی تحولات روزهای ابتدایی آغاز جنگ تحمیلی و نقش آفرینی خلبانان هوانیروز در دفاع از میهن تمرکز دارد.
در دو سه روز ابتدایی پس از حمله نیروهای بعث عراق به خاک ایران، علیاکبر شیرودی به همراه جمع اندکی از همراهانش در نیروی هوایی تن به دستورات بالا نمیدهد و ترجیح میدهد نسبت به آن تمرد کنند! همین تمرد از یک دستور نظامی اما تأثیری شگرف بر ادامه تحولات جنگ میگذارد.
«آسمان غرب» تلاش کرده است تا این چند روز ملتهب را به تصویر در آورد و روایتی از قهرمانی را به تصویر بکشد که جانش را در راه وطن و مردمش فدا کرد و امروز کلمه شهید کنار اسمش نصب شده است.
محمد عسگری، کارگردان این فیلم به دنبال روایت بزرگمردی است که ستاره درخشان جنگهای کردستان نام گرفته بود و به گفته شهید «ولی الله فلاحی» رئیس وقت ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی: «ناجی غرب و فاتح گردنهها و ارتفاعات آریا، بازی دراز، میمک، دشت ذهاب و پادگان ابوذر بود. او غیرممکنها را ممکن ساخت».
شهید شیرودی همچون آهنربایی است که آدمها را به خود جذب میکندعسگری در گفتوگو با خبرنگار ایمنا از مازندران درباره انتخاب موضوع فیلمنامهاش که درباره یک مقطع کوتاه از زندگی شهید شیرودی است، میگوید: در یک بخش به لحاظ فنی برای هر کارگردانی جذاب است که در آسمان کارگردانی کند، حالا به واسطه هر چیزی که ممکن است یک هواپیما یا یک بالگرد باشد اما در بخش شخصیت، شیرودی یک شخصیت آهنربا گونهای است که آدم را جذب خودش میکند.
وی میافزاید: بهویژه در این دوره زمانه ما، اینکه یک نفری بهخاطر غیرتی که به وطنش، خاکش، مردمش، ناموسش، خانوادهاش و نظامش و هر آنچه فکر میکنید دارد، در یک موضوعاتی گنجانده میشود که یک آدمی دادخواه و عدالتخواه باشد تا پشت مردمش باشد و این روحیه برای من روحیه جذابی است؛ اینکه وجوه اصلی یک قهرمان را در خود دارد.
کارگردان آسمان غرب با بیان اینکه این دلایل موجب انتخاب این شخصیت شد، ادامه میدهد: زمانی که دیدم سوژه مناسبی است، آن را انتخاب کردم، ضمن اینکه برهه زمانی را که به آن در فیلمنامه پرداختم، به مانند خورشیدی دیدم که به واسطه عمل آنها میدرخشید اما گذر زمان روی آن سایه انداخته بود.
عسگری اضافه میکند: رخداد دراماتیک و حماسه گونهای که در روزهای ابتدای جنگ انجام میدهند و ارتش سازمان درستی نداشت و سپاه تازه داشت، شکل و قوت میگرفت و این ماجرا باعث میشود تا شرایط ویژهای پیدا کند و اینها باعث میشود تا مرا بتواند برای ساخت موضوعی جذب کند که انجام هم شد.
آسمان غرب، نمونهای از تمام آسمان ایران استکارگردان نامی چهلودومین جشنواره فیلم فجر با اشاره به شناختش از شهید شیرودی قبل از آغاز ساخت فیلم میگوید: اطلاعاتم در این مورد شهید، اطلاعات محدودی بود که دیگران هم دارند، اما آنچه در ساخت این فیلم کمک کرد، گفتوگوهای میدانی با همرزمان شهید بود، ضمن اینکه مطالعات و اتفاقاتی که در آن برهه از زمان رخ داد، بخشی از ساخت فیلمنامه بوده است.
وی میافزاید: حضور میدانی در سرپل ذهاب، پادگان ابوذر و اتفاقات آنجا و همچنین گفتوگو با روستاییانی که در آن دوران از زمان و اینکه چرا آن کارها را در آنجا انجام داد، موجب شد تا فیلمنامه نوشته شود و به این شهید مجذوب شوم.
کارگردان اولین فیلم حوزه مقاومت به نام «اتاقک گلی» درباره انتخاب فیلم دومش به نام آسمان غرب میگوید: دلیل این نام به این خاطر بود که این موضوع در غرب کشور اتفاق افتاد و در آسمان، البته آسمان غرب نمونهای از تمام آسمان ایران است و معطوف به غرب کشور نیست، قطعاً در جنوب کشور هم همینطور بوده است، بههرحال ما قهرمانانی را داریم که به عنوان خلبان هستند و قهرمانی آنها در آسمان بوده است، حالا چه خلبان هواپیمای جنگی، بالگرد یا سایر که در روزهای جنگ مأموریتهای و پروازهای خاص و خطیر خودشان را داشتند.
عسگری با اشاره به استقبال مردم از اکران این فیلم روی پردههای سینما ادامه میدهد: یک اشتباهی در فیلمهای ما اتفاق افتاده است و آن این است که عنوانی روی فیلمی گذاشته میشود، مثلاً عنوان شیرودی یا قهرمان یک شخصیت کشوری یعنی زندگی آن، در صورتی که در این فیلم اینطور نیست، این فیلم رخدادی از روزهای نخست جنگ است که بر حسب اتفاق علیاکبر شیرودی قهرمان آن روزها بودند، بهخاطر همین برخی میآیند و میگویند که چرا معنویات شیرودی را نشان ندادید، در واقع اشتباه محض است که بخواهیم در ۱۰۰ دقیقه تمام آنچه را که شهید شیرودی بوده است، به نمایش درآوریم.
وی اضافه میکند: در این فیلم جنگندگی یا همان غیرت به وطن و جوهر انسانیت و اخلاق شهید شیرودی به نمایش در آمده است، شخصیتی که قهرمان ما در برههای از زمان بوده است و بزرگان از او به عنوان «مالک اشتر» زمانه اسم میبرند و آن بهخاطر سلحشوری و جنگندگی بوده است.
علاقه شهید شیرودی به حضرت امام راحلکارگردان آسمان غرب ادامه میدهد: نکته اول درباره روایت این فیلم بهخاطر سلحشوری، جنگندگی و قصه این سلحشوریها در آن دوره زمانه بوده است و نکته دیگر در مورد معنویات و خانواده شیرودی است که شما به عنوان یک فیلمنامهنویس به یک زاویهای نگاه میکنید و آن شخصیت و جوهره شیرودی محسوب میشود و آن ویژگی در جوان و نوجوان امروزی ملاک است و این قهرمان شجاع را دوست دارند و شما میخواهید آن را به جوان امروز نشان دهید، بنابراین باید به زبان روز به جوان امروز رساند.
وی تاکید میکند: هر چیزی باید زبان سینما باشد به عنوان مثال در این فیلم در یک جایی به امام و بنیانگذار جمهوری اسلامی شیرودی ایمان دارد و ابزار شیرودی و هر چیزی را که برجستگی شیرودی میبینید در بالگرد است؛ عکس امام را به آن میچسباند و به آن آهن بیخاصیت به لحاظ مفهومی جان میدهد و این همان زبان سینماست، که نوجوان و جوان سینما را دوست دارد.
عسگری با بیان اینکه با حضور در برخی از اکران فیلم در سینماها میبینیم که نوجوان و جوان با صوت و سرافرازی شیفته شیرودی میشوند و این نشانه خوب از نوع ارتباط جوان امروز با این قهرمانان است، میگوید: برخی فیلمها مثل موقعیت مهدی که خانواده فرمانده جنگ را مورد بررسی قرار میدهد و هدف آن مشخص است و هدف فیلم شیرودی مقاومت، ایستادگی شیرودی و همرزمانش در آن روزهای نخست جنگ است و این تفاوت بین ساخت فیلمهاست و مطمئناً در یک فیلم ۱۰۰ دقیقهای نمیتوان تمام وجوهات یک شخصیت مهم را مطرح کنید، شخصیتی که زمان خبر شهادتش به حضرت امام (ره) رسید، ایشان یک ربع به فکر رفتند و با اینکه درباره همه شهدا میگفتند خدا آنها را بیامرزد، اما درباره شهید شیرودی گفتند که او آمرزیده است، یا مقام معظم رهبری درباره این بزرگمرد فرمودند که شیرودی، اولین نظامی بود که به او اقتدا کردم.
کد خبر 748225