آشنایی با دیدنی های آندورا| کشورهای ناشناخته اروپایی
تاریخ انتشار: ۷ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۳۰۹۷۷۴
آیا تا به حال نام آندورا را شنیده اید؟ آندورا کشور کوچک و زیبایی در حد فاصل بین دو کشور اسپانیا و فرانسه است که در کوههای پیرنه قرار دارد. مساحت این کشور اروپایی 468 کیلومتر است و آن را به عنوان بزرگترین microstate اروپا شناخته میشود. microstate ها کشورهای کوچکی هستند که به صورت محاطی یا غیر محاطی در میان کشورهای دیگر قرار دارند مانند کشورهایی مثل موناکو، سن مارینو،لوکزامبورگ و.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آندورا کشور کوچکی در جنوب غربی اروپاست. این کشور یک کشور محصور در خشکی است و به هیچ دریایی راه ندارد. همانطورکه پیش از این گفته شد، حکومت در کشور آندورا از نوع پادشاهی است و این پادشاهی چندین قرن قدمت دارد و در 1278 بنا شده است. دلیل اینکه این منطقه را به عنوان یک حکومت پادشاهی میشناسند این است که زیر نظر دو پرنسس میباشد (منظور از دو پرنسس رئیس جمور فرانسه و اسقف کاتولیک روم است) به این کشور پادشاهی دره های آندورا نیز گفته میشود. در ارتباط با تاریخ این کشور سندی وجود ندارد و تنها مسئلۀ قابل استناد به آن این است که این دره ها بیشتر از هزارسال است که توسط انسانها برای سکونت انتخاب شده اند. در حفاری های محلی نیز باستان شناسان توانسته اند مقداری جواهر و ظروف سفالی پیدا کنند که قدمت منطقه را به دوران سنگی متصل میکنند. تاریخ نویسان معتقدند که اجداد ساکنین این منطقه اقوام باسک و ایبری هستند. قوم باسک (از اقوام شمال کشور اسپانیا بوده اند) و ایبری ها در جنوب آن سکونت داشته اند. آنچنان که اسناد نشان میدهند شکل گیری کشور آندورا به زمان اشغال کشور اسپانیا برمیگردد. دوران حملۀ موروها. در این زمان پادشاه کارل بزرگ در برابر مهاجمین مقاومت کرد و موفق شد تا آنها را از مرزهای خود بیرون براند.جنگهایی که بعد از این ماجرا رخ داد و حوادث بعد از آن موجب شد که این منطقه از مورها خالی شود بعد از آن منشوری برای آندورا تنظیم شد. از قرن ده تا اواخر قرن دوازدهم حکمرانی این منطقه در اختیار کنت های ارجل (Urgell) بود اما به مرور زمان اختلاف نظرهایی میان اعضای کلیسا (اسقف مسیحیان) و حکمرانان صورت گرفت که موجب شد به طرح این سوال که قدرت بیشتر در این منطقه در اختیار چه کسانی است؟ روحانیون یا فئودال ها؟ این مسئله موجب کشمکش و درگیری بین کنت منطقه و اسقف شد سرانجام در سال 1278 قرارداد پریج (Acte de Pareage) بین دو طرف به امضاء رسید که برطبق آن حاکمیت پادشاهی آندورا بین این دو قدرت تقسیم شد اما ماجرا در اینجا تمام نمیشود. تاریخ کشور آندورا فراز و نشیب های بسیاری دارد. چیزی که باید بدانید این است که امروزه این منطقه جزء مناطق اصلی اروپا محسوب میشود و از پرداخت مالیات معاف است. اقتصاد این منطقه از طریق صنعت گردشگری و خرید و فروش تامین میشود. هرتابستان و زمستان هزاران نفر از علاقه مندان ورزشهای زمستانی برای گذراندن اوقات خود راهی سفر به آندورا و بازدید از دیدنی های آندورا میشوند.
جمعیت کشور آندورادر سال 2014 جمعیت این منطقه 85458 نفر محاسبه شد که نسبت به سرشماری سال 1900 حدود 5000 نفر رشد داشته است. جالب است بدانید که تنها یک سوم مردم این منطقه بومی آن هستند. دو سوم ساکنان آندورا را مهاجرین سفر به آندورا تشکیل میدهند و برطبق قوانین آندورا مهاجران حق رای ندارند. همچنین این افراد نمیتوانند برای رسیدن به مقام ریاست جمهوری کاندید شوند.
زبان مردم آندورامردم آندورا دارای زبانی تاریخی هستند. زبان رسمی این کشور زبان کاتالونی است که ریشه در زبانهای دوران روم دارد. دولت این کشور مردم را به استفاده از این زبان تشویق میکند و مهاجران موظفند دوره هایی را که برای آموزش زبان کاتالونی برگزار میشوند سپری کنند. وجود مهاجرینی از کشورهای فرانسه، پرتغال و اسپانیا موجب شده که از زبانهای این کشورها نیز در این منطقه استفاده شود. اما زبان انگلیسی در این کشور رواج ندارد اگرچه اگر قصد سفر به آندورا را دارید نباید نگران باشید چرا که در مکانهای توریستی و دیدنی های آندورا از زبان انگلیسی جهت راحتی توریست ها استفاده میشود.
اگرچه آندورا جمعیت زیادی ندارد اما انواع مذاهب در آن دیده میشود . بیشتر جمعیت این کشور کاتولیک هستند و به کلیسای روم وابستگی دارند. اما در این کشور کلیساهای انگلستان (Anglican church)، کلیسای یگانگی (Unification church)، کلیسای پاپ جدید (New Apostolic church) و کلیسای شاهدان یهوه (Jehovah’s Witnesses) نیز وجود دارند.همچنین یک گروه کوچک از مسلمانان مهاجر که از کشورهای آفریقایی راهی این منطقه شده اند نیز وجود دارد. در این کشور اجتماع های کچوک هندوها، بهایی ها، و یهودی ها نیز دیده میشوند.
اگرچه کشور آندورا مساحت زیادی ندارد اما این کشور هفت شهر را در خود جای داده است. شهرهای این کشور عبارتند از :آندورا لاولا، کانیلو، انکمپ، ، لا ماسانا، اوردینو اسکالدز- انگوردانی ، و سنت حولیا ده لوریا. همانطور که قبلا گفته شد، آندورا در میان رشته کوههای پیرنه قرار گرفته است. بلندترین کوهی که در اطراف آندورا وجود دارد کوه کوما پدروسا است . ارتفاع این کوه به 2942 متر میرسد. کوههای این منطقه توسط سه دره از هم جدا شده اند که شکل y مانندی دارند. در هرکدام از این دره ها رودخانه ای جاریست این رودخانه ها سرانجام به هم میپیوندند و با نام رود گران والیرا به سمت اسپانیا جاری میشوند و از زیباترین دیدنی های آندورا هستند.
قرار گرفتن در میان کوهستان موجب شده که آندورا هوایی کوهستانی داشته باشد. در حقیقت آب و هوای قاره ای و آلپی دارد.ارتفاعات این کوهستان در زمستان پوشیده از برف است و تابستانها نیز هوایی خنک دارد و برخی از مناطق آن حتی در تابستان پوشیده از برف هستند و برای ورزشهای زمستانی سفر به آندورا بسیار مناسب است.
اقتصاد کشور آندوراهمانطور که گفته شد مهمترین درآمد کشور آندورا از بازدید گردشگران و مسافرانی است که سالانه راهی این کشور برای بازدید از دیدنی های آندورا میشوند. طبق آخرین آمار در هر سال 2/10 میلیون نفر راهی این منطقه میشوند. یکی از دلایلی که موجب جذب گردشگران به آندورا میشود این است که این منطقه از مالیات معاف است به همین دلیل هم هزینه های سفر به آن نسبت به کشورهای بزرگ همسایه اش بسیار ارزان تر میباشد. ضمن اینکه امکانات تفریحی خوبی در دیدنی های آندورا تدارک دیده شده است. اقامتگاههایی برای گردشگران در زمستان و تابستان و بزرگترین پیست اسکی دنیا که 175 کیلومتر مساحت دارد. محدود بودن زمین کشاورزی در کشور آندورا موجب شده که بیشتر غذاهای این کشور از خارج از مرزهای آن تهیه شود. با این وجود بعضی از گیاهان نیز در دشتها و دره های آن کشت میشود از جمله تنباکو چرا که تولید سیگار برگ و سیگار از تولیدات مهم این کشور است. مهمترین فعالیت دامداران این کشور پرورش گوسفند است. در آندورا صنعت تولید لوازم منزل نیز وجود دارد.
این کشور تا یک قرن قبل ارتباط اندکی با دنیای خارج از مرزهای خودش داشت. این کشور تا این زمان کاملا متکی به توانایی های داخلی خود بود. پیشرفت های این کشور همزمان با تغییرات داخلی موجب ارتباط آن با کشورهای همسایه شد. در حال حاضر دو فرودگاه بزرگ تولوز و بارسلونا به فاصلۀ حدود سه ساعت با این کشور قرار دارند. ارتباطات جاده ای آندورا شامل یک شبکه به طول 279 کیلومتر است که از این مقدار 76 کیلومتر مسیر بدون استفاده باقی مانده است. این کشور دو جادۀ اصلی به خارج از مرزهای خود دارد که یکی از آنها به اسپانیا میرسد و دیگری از طریق تونلهایی از میان کوه به کشور فرانسه راه دارد. یک برنامۀ اتوبوسرانی منظم بین شهرها و روستاهای این کشور وجود دارد. برای دسترسی به فرودگاههای بارسلون و تولوز نیز افراد میتوانند سوار اتوبوسها شوند.برای گردشگران تورهای یک روزه ای تدارک دیده شده است که توسط اتوبوسها برگزار میشود. اتوبوس های فعال در این کشور نیز در دو گروه خصوصی و دولتی فعال میباشند. در آندورا برای هواپیماهای بزرگ و مسافری فرودگاهی نیست اما در شهرهای لاماسانا و اسکالدس انگوردانی هلیکوپترها و هواپیماهای کوچک آمادۀ خدمت رسانی هستند. همچنین در استان الت یورگل(Alt Urgell) اسپانیا فرودگاهی وجود دارد که فاصلۀ آن تا مرز آندورا دوازده کیلومتر بیشتر نیست. پس از توافقی در سال 2015 در فرودگاه آندورا یورگل پروازهای تجاری این منطقه بین شهرهای مادرید و فرودگاه پالما د مایورکای اسپانیا شروع شد. بیشتر پروازهای مرتبط به ایر آندورا و خطوط هوایی این کشور در همین فرودگاه انجام میشود. همچنین در این کشور راه آهن سراسری وجود ندارد. نزدیک ترین راه آهن به آندورا در ده کیلومتری شرق این کشور قرار دارد در آندورا برای هواپیماهایی با بال ثابت فرودگاه وجود ندارد اما در لا ماسانا، اسکالدس انگوردانی هلیکوپترها
مسیر دستیابیبرای رفتن به این منطقه میتوانید از هر وسیلۀ نقلیه ای استفاده کنید اما بهتر است قبل از سفر از آب و هوا و لوازم مورد نیاز برای سفر به این منطقه اطلاعاتی به دست آورید. بهترین انتخاب برای سفر به آندورا این است که با تور سفر کنید.
منبع: مجله همگردی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت hamgardi.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مجله همگردی» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۳۰۹۷۷۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عضو مجمع تشخیص: برجام و FATF همچنان در اولویت است / نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود
روزنامه هم میهن نوشت: در پی درگیری نظامی اخیر میان ایران و اسرائیل، پس از هدف قرار گرفتن کنسولگری ایران در دمشق و پاسخ نظامی ایران به این اقدام و اقدام نظامی بعدی در اصفهان که به اسرائیل منتسب شد، به نظر میرسد که وضعیت درگیری مستقیم نظامی بین دو کشور پایان یافتهاست.
به اعتقاد بسیاری از کارشناسان پس از فاز نظامی، اکنون نوبت به فاز دیپلماسی رسیدهاست تا جمهوری اسلامی بتواند ضمن بهرهبرداری از نمایش قدرت خود در منطقه، جلوی آسیب رسیدن به منافع کشور و افزایش فشارهای بینالمللی را بگیرد.
سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام معتقد است که در این شرایط دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران باید بهشدت فعالتر شود و ضمن در پیش گرفتن دیپلماسی متوازن و متعادل با همه کشورهای جهان، بهدنبال خنثی کردن تلاشهای حامیان اسرائیل برای افزایش فشار علیه ایران باشد. این دیپلمات پیشین معتقد است که وزارت امور خارجه باید تلاش برای احیای برجام و خروج از لیست سیاه FATF را در اولویت کارهای خود قرار دهد، چراکه این دو پرونده باعث شدهاست که استمرار تحریمهای گسترده علیه ایران باعث مشکلات عدیده اقتصادی برای کشور شود.
در ادامه متن کامل گفتوگوی «هممیهن» را با سیدمحمد صدر، عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و معاون پیشین وزارت امور خارجه مطالعه میکنید.
*به نظر میرسد فاز نظامی رویارویی مستقیم ایران و اسرائیل به پایان رسیدهاست. فکر میکنید که دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران در این شرایط چه مسئولیتی بر عهده دارد؟شرایط بهگونهای است که موقعیت نظامی و جایگاه ایران در منطقه تا حدی مورد توجه کشورهای منطقه و جهان قرار گرفتهاست. الان شرایطی پدید آمدهاست که باید فعالیتهای جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف آغاز شود. حامیان اسرائیل، چه در آمریکا و اروپا و چه در نهادهایی مانند اتحادیه اروپا و گروه ۷ سعی میکنند که از این وقایع سوءاستفاده کنند و فشارها را بر تهران افزایش دهند.
این کشورها و نهادها بههیچوجه نگران حمله اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق نبودند، اما حالا بهگونهای رفتار میکنند که انگار پاسخ مشروع ایران به این اقدام نظامی باعث نگرانی آنها شدهاست. با توجه به اینکه جو تبلیغاتی علیه ایران تشدید شده و این کشورها قصد دارند بهدنبال تحریم ایران بروند، باید کارزار جدی دیپلماتیک در زمینههای مختلف، هم در منطقه و هم در اروپا و سازمان ملل داشتهباشیم تا بتوانیم اقدامهایی را که کشورهای غربی قصد دارند علیه ایران انجام دهند، خنثی شود.
در عین حال دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی باید تمام تلاش خود را به کار گیرد که قضایای مسکوت و معطلمانده از گذشته مانند برجام و FATF را نیز حل و فصل کند، چراکه تا این قضایای دیپلماتیک حلوفصل نشود، ما از تحریمها و مشکلات اقتصادی شدید ناشی از آن رنج خواهیم برد.
*فکر میکنید با تحولات اخیر آیا آمریکاییها حاضر خواهند بود باز هم پای میز مذاکره بنشینند و در مورد برجام صحبت کنند؟الان آمریکا در شرایط خاصی قرار دارد. در شش ماه گذشته هم مشخص شد که آمریکاییها به دنبال مشارکت در جنگ یا گسترش بحران در منطقه نیستند و تا این حد مشخص شدهاست که سیاست آمریکا این است که جنگ غزه در سراسر خاورمیانه گسترش پیدا نکند، پای کشورهای دیگر به آن کشیدهنشود و آمریکا درگیر یک منازعه جدید در منطقه نشود.
در این زمینه به نظر میرسد که انگیزههای ایران و آمریکا مشابه یکدیگر باشد و ایران هم علاقهای به گسترش منازعه در منطقه ندارد. اما در مورد برجام و مسائل مرتبط با آن، شاید هنوز وقت گفتوگو در این مورد فرا نرسیدهباشد. در چارچوب تعامل دیپلماتیک شاید هم لازم نباشد که در گام نخست سراغ احیای برجام برویم.
الان اولویتهای مهمی وجود دارد. آمریکا که ۶ سال است از برجام خارج شدهاست و عضو این توافق نیست، این امکان وجود دارد که با طرفهای باقیمانده در برجام برای اجرای احکام معطلمانده آن تعامل کرد و در این زمینه مذاکرات را با جدیت پی گرفت.
برای این مهم لازم است که کارشناسان خبره سیاست خارجی وارد کار شوند و دولت از ظرفیتهای دیپلماتهای باتجربه و نخبه کشور برای مذاکرات در مورد برنامه هستهای ایران استفاده کند و اجازه بدهد که چه در حوزه مذاکرات هستهای و چه در حوزه خارج شدن از فهرست سیاه FATF وضعیت از حالت توقف خارج شود و کارها پیش برود.
*ارزیابی شما از عملکرد ۷ ماه گذشته دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی بعد از عملیات طوفانالاقصی و جنگ غزه چیست؟این سوال خیلی کلی است و نمیتوان به سادگی به آن پاسخ قاطعی داد. قضایای مختلف در حوزه سیاست خارجی با هم مرتبط است. دستگاه سیاست خارجی موظف است که منافع بینالمللی کشور را در همه حوزهها با جدیت پیگیری کند. همانگونه که عرض کردم چه در حوزه برجام و FATF و چه در حوزه جلوگیری از افزایش فشار به ایران پس از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل، دستگاه دیپلماسی باید مقتدرانه پیگیر منافع ایران باشد.
در عین حال باید در حوزههای دیگر مانند روابط دوجانبه مثل روابط با سوریه، روابط با روسیه و چین، دستگاه دیپلماسی ما فعالانهتر عمل کند. مهمترین مسئله این است که باید از این محدودیتهایی که برای سیاست خارجی ایجاد شدهاست، خارج شویم و باید روابط خارجی خود را خیلی جدی با همه کشورها گسترش دهیم. نباید روابط دیپلماتیک جمهوری اسلامی ایران به یکی دو کشور خاص محدود شود.
اگر روابط ما مثل شرایط کنونی محدود باقی بماند، قدرتهای دیگر از این محدودیت سوءاستفاده خواهند کرد. دستگاه دیپلماسی باید به صورت جدی در این زمینهها فعال شود و تغییرات جدی به وجود بیاورد.
*بعضی از کارشناسان معتقدند که بعد از پاسخ نظامی ایران به اسرائیل ممکن است این تصور در بین کشورهای همسایه بهخصوص کشورهای عربی حاشیه خلیجفارس ایجاد شود که قدرت نظامی و قدرت موشکی و پهپادی ایران را تهدیدی برای خودشان تلقی کنند. فکر میکنید آیا ممکن است بتوان سازوکاری ایجاد کرد که به این کشورها نشان داد ایران تهدیدی برای کشورهای همسایه و منطقه محسوب نمیشود؟بخشی از این تصورات ناشی از تبلیغات است. کشورهای منطقه به خوبی میدانند که تاریخ ایران نشان دادهاست که ایران هرگز در سدههای اخیر تهاجمی وارد یک درگیری و بحران نشدهاست. ایران اگر مورد حمله نظامی واقع شدهباشد از خود دفاع میکند، این موضوع را در قضیه عراق شاهد بودیم و اخیراً هم در مقابل تعرض نظامی اسرائیل به کنسولگری ایران در دمشق مشاهده کردیم. ولی ایران هرگز تهدیدی برای همسایگانش نبوده است. ایران همواره دعوت کردهاست که سازوکار امنیتی مشترکی برای تضمین امنیت کشورهای همسایه ایجاد شود.
الان هم دستگاه دیپلماسی ایران باید فعالتر از گذشته تلاش کند تا به همسایگان نشان دهد که اگر ایران یک نیروی نظامی قوی دارد، اگر توان موشکی و پهپادی دارد، این ظرفیتها میتواند در راستای تامین امنیت منطقه به کار رود. این تز کلی ایران که امنیت منطقه باید توسط کشورهای منطقه تامین شود، میشود با دیپلماسی فعال و تعامل با کشورهای همسایه و دولتهای جنوب خلیجفارس، آنها را به این نتیجه برسانیم که باید سازوکار امنیت جمعی در منطقه ایجاد شود و آنها را قانع کنیم که نیازی به حضور نیروهای خارج از منطقه نیست و کشورها خودشان میتوانند امنیت منطقه را تامین کنند.
*در منطقه غرب آسیا ایران و اسرائیل چهار دهه است که با هم خصومت دارند. این منازعه برای نخستین بار در طول هفتههای گذشته ماهیت مستقیم و رودررو پیدا کرد. فکر میکنید آیا امکان تکرار این منازعه مستقیم و تبدیل شدن آن به یک جنگ تمامعیار وجود داشتهباشد؟آینده منازعه ایران و اسرائیل بستگی به عملکرد طرف مقابل دارد. ایران در سالهای اخیر و بهویژه پس از آغاز جنگ غزه نشان دادهبود که صبر استراتژیک در پیش گرفتهاست. اسرائیل به شیوهای عمل کرد که ایران استراتژیاش را کنار گذاشت و وادار کرد وارد حالت تهاجمی شود. اگر اسرائیل اشتباه قبلی خود را تکرار کند، طبیعی است که مورد حمله ایران واقع خواهد شد. به اعتقاد من آینده این رویارویی کاملاً به عملکرد طرف مقابل بستگی دارد.
*عملیات وعده صادق تا چه اندازه باعث شد که اسرائیلیها نسبت به عملکردشان در آینده محتاطتر شوند؟بسیار مؤثر بود. اسرائیلیها باور نمیکردند که ایران دست به اقدامی چنین گسترده در واکنش به اقدامات آنها بزند. اسرائیل بعد از جنگ ۱۹۷۳ پوشش امنیتی قدرتمندی برای خودش ایجاد کردهبود و هم متحدانش چه در غرب از طرف آمریکا و اروپا و چه در شرق از طریق شوروی و بعد از آن روسیه، کمکهای گسترده نظامی و دفاعی در اختیار اسرائیل قرار میدادند.
قدرتهای جهانی پذیرفتهبودند که موجودیت اسرائیل و امنیت اسرائیل از اولویتهای اصلی خودشان است. این موضوع در آمریکا به یک سیاست دوحزبی و اجماعی تبدیل شدهبود و کار تا جایی پیش رفت که از اسرائیل با عنوان ایالت پنجاهویکم آمریکا یاد میشد. در نیم قرن گذشته به جز یک مورد پرتاب موشکهای عراق به سمت اسرائیل، هیچ حملهای به اسرائیل نشدهبود و اسرائیل تصور میکرد که سازوکار بازدارندگیاش صددرصد موفق بودهاست.
برای کل قدرتهای جهانی، بهویژه آمریکا جا افتادهبود که اسرائیل باید از لحاظ نظامی و بهخصوص از نظر توانمندی نیروی هوایی از همه کشورهای منطقه قویتر باشد. پاسخ نظامی ایران نشان داد که این حجم از تلاشها بیفایده بوده و اسرائیل ضربهپذیر است و اگر مرتکب اشتباهی شود، ضربات دیگری هم خواهد خورد.
*مشارکت ائتلاف آمریکا، بریتانیا و فرانسه با حمایت برخی کشورهای عربی در رهگیری و انهدام موشکها و پهپادهای ایرانی باعث شد که برخی تحلیلگران این موضوع را مطرح کردهاند که اسرائیل و آمریکا یک گام به ایجاد یک ائتلاف منطقهای با مشارکت اسرائیل و کشورهای عربی برای مقابله با ایران نزدیکتر شدهاند. نظر شما در مورد این مسئله چیست؟منازعهای که بین ایران و اسرائیل پیش آمد، در واقع فقط بین ایران و اسرائیل نبود، بلکه بین ایران و ناتو بود. تمام ظرفیتهای کشورهای عضو ناتو به کمک اسرائیل آمد و به همین دلیل هم بود که موفق شدند برخی از پهپادها و موشکهای ایران را منهدم کنند. صرفاً خود اسرائیل در عملیات ایران مدافع نبود، بلکه ظرفیت بزرگی از کشورهای عضو ناتو در این دفاع مشارکت کردند. همین موضوع نشاندهنده توان و قدرت موشکی و پهپادی ایران بود، چراکه برای بیاثر کردن این عملیات کل ظرفیت کشورهای متحد اسرائیل در ناتو با همه امکانات وارد صحنه شدند.
بعضی از کشورهای عربی مثل اردن از اسرائیل دفاع کردند و برخی کشورهای عربی هم آسمان خودشان را در اختیار آمریکا و انگلیس و فرانسه قرار دادند و سعی کردند که در این حمله اسرائیل ضربات کمتری بخورد. اسم این ائتلاف را هر چیزی بگذاریم، چه به آن بگوییم ناتوی خاورمیانه یا ناتوی عربی یا هر چیز دیگر، در این شرایط شاهد بروز عملی آن بودیم.
ولی اینکه در آینده قرار باشد چنین تشکیلاتی واقعاً شکل بگیرد، به شرایط آینده منطقه بستگی دارد و از الان نمیتوان پیشبینی کرد؛ بهخصوص اینکه کشورهای منطقه هم میدانند که اگر بخواهند وارد فاز یک ائتلاف شوند، آنگاه باید امنیت و آینده خود را دربست در اختیار آمریکا و اسرائیل قرار دهند و خودشان را با آنها همسرنوشت کنند. همانگونه که در سالهای گذشته مشاهده کردهایم، همه سیاستهای آمریکا و اسرائیل همیشه برای همه کشورهای عربی قابل پذیرش نیستند.
*بعد از آغاز جنگ غزه گفته میشد که عربستان از فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل دور شدهاست. با توجه به تحولاتی که در ۶ ماه گذشته رخ دادهاست، تصور میکنید ریاض تا چه اندازه امکان دارد به فرآیند عادیسازی با اسرائیل بازگردد؟تجدید رابطه ایران با عربستان نشاندهنده تغییراتی در سیاست خارجی ریاض بود. از طرف دیگر برخی واکنشهایی که حکومت عربستان سعودی نسبت به عملکرد آمریکا نشان داد، مشخص کرد که سران این کشور دیگر مانند گذشته به صورت صددرصد پیرو آمریکا نیستند. در عربستان تصور غلطی ایجاد شدهبود که اگر این کشور دنبال توسعه اقتصادی و فناوری است، باید با اسرائیل که یک قدرت اثرگذار در آمریکا و کشورهای غربی محسوب میشود، رابطهای دوستانه برقرار کند. اما فکر میکنم ریاض اکنون به این نتیجه رسیدهاست که تحلیلی که در گذشته داشتند، درست نبوده و میتوانند بدون رابطه با اسرائیل توسعه اقتصادی داشتهباشند و میتوانند مطمئن باشند که کشورهای منطقه ظرفیت کافی برای تامین امنیت منطقه دارند.
نکته بسیار مهم این است که افکار عمومی کشورهای عربی به صورت جدی با توسعه روابط با اسرائیل مخالف هستند. مردم عرب و مردم مسلمان با اسرائیل مخالف هستند و حاضر به پذیرش این رژیم نیستند. این دولتهای عربی هستند که به سمت عادیسازی روابط با اسرائیل حرکت میکنند. با توجه به وقایعی که در شش ماه گذشته رخ داد و جنایاتی که اسرائیل در غزه مرتکب شد، قتلعام بیش از ۳۴ هزار نفر که اکثریت آنها کودکان و زنان هستند، گورهای دستجمعی که در بیمارستانها کشف میشوند، بمباران مدارس، بیمارستانها و خانههای شخصی و قحطی گسترده در غزه؛ همهی اینها باعث شدهاست که زمینه عادیسازی روابط با اسرائیل در کشورهای عربی، دستکم در افکار عمومی کاملاً از بین برود.
اگر دولتهای عربی دستکم تا زمانی که جنگ غزه در خاطره ملتها زنده است بخواهند اقدامی در راستای عادیسازی روابط و دوستی با اسرائیل انجام دهند، درون کشورهایشان با افکار عمومی دچار مشکل خواهند شد. احتمال اینکه فرآیند عادیسازی روابط با اسرائیل ادامه پیدا کند، بسیار کمتر از گذشته شدهاست.
*بعد از پاسخ ایران به اسرائیل، رئیسجمهور آمریکا گفت که میخواهد جبهه متحدی را برای فشار و تحریم علیه ایران ایجاد کند. در نشست سران گروه ۷ و وزرای خارجه اتحادیه اروپا هم شاهد بودیم که دولتهای غربی تصمیم خود را برای توسعه دایره تحریمها علیه ایران اعلام کردند. چه کاری از دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی برای جلوگیری از توسعه و افزایش تحریمها بر میآید؟من باید یک نکته را تذکر بدهم. تمام شعارهای انساندوستانه و بشردوستانهای که غربیها مطرح میکنند و آن را ناشی از ایدئولوژی لیبرالیسم میدانند، شعارهایی مثل آزادی، دموکراسی، حقوقبشر، رعایت حقوق زنان و کودکان، عدم استفاده از خشونت، حل اختلافهای بینالمللی بر مبنای دیپلماسی، نظم جهانی مبتنی بر قانون و امثال اینها، همه این شعارها وقتی نوبت به اسرائیل میرسد، از یاد برده میشود.
جنایتی نمانده است که اسرائیل انجام ندادهباشد و کشورهای غربی بهرغم همه شعارهایشان به آن بیتوجهی نکردهباشند. اسرائیل کل منطقه غزه را شش ماه است که مستمراً هوایی و زمینی بمباران میکند و نسلکشی گستردهای را آغاز کردهاست. در این شرایط کشورهای غربی همچنان از اسرائیل حمایت میکنند. یعنی تمام ادعاهایی که در مورد حقوق بشر و دموکراسی مطرح میکنند، دروغ است.
من فکر میکنم بیش از اینکه اسرائیل در این جنگ شکست خورده باشد، فرهنگ و ایدئولوژی غرب شکست خورده است و نشان داده تمام حرفهایی که میزنند، دروغ است و واقعیت ندارد. یکی از نتایج مهم جنگ غزه و بحرانی که بین ایران و اسرائیل پدید آمد، شکست ادعاهای بشردوستانه غرب بود. وقتی اسرائیل مرکز دیپلماتیک ایران را هدف قرار داد، هیچ واکنشی نشان ندادند، اما وقتی ایران به جنایت اسرائیل عکسالعمل نشان داد، شروع میکنند به محکوم کردن و افزایش فشار و تحریم.
اینها استانداردهای دوگانهای است که در قبال کشورها دارند. در قبال این نوع عملکرد، ایران باید تمام تلاشاش را به کار بگیرد تا این رویه را متوقف کند و اجازه ندهد که میان کشورهایی که قصد دارند در همراهی با اسرائیل، ایران را تحت فشار قرار دهند، اجماع ایجاد شود. ایران باید به صورت جدی وارد فعالیت شود و با کشورهای منطقه و جهان وارد مذاکره شود. احیای برجام قطعاً یکی از بهترین راههای مقابله با افزایش فشار بینالمللی است. ایران باید از منحصر کردن سیاست خارجی به چین و روسیه دست بکشد و بعد فعالیت سیاست خارجیاش را گسترش دهد.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: کیهان علیه برجام و FATF / این همه موفقیت را نمی بینید یا نمی خواهید ببینید؟! قوانين و محدوديتهاي" FATF " كاغذ پاره نيست