پشت پرده ترور بيولوژيک مدافع حرم
تاریخ انتشار: ۷ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۳۱۰۴۲۸
خبرگزاري آريا - «خواب ديده بود دوقلو دارد، زندگي خوبي دارد، اما همه اينها را ميگذارد و ميرود و شهيد ميشود. خواب هايش روياي صادقه بودند، اين يکي هم آخرش تعبير شد.»
يک سال و يک ماه بعد از شهادت طلبه شهيد مدافع حرم محمد پورهنگ، پاي صحبتهاي همسرش زينب پاشاپور مينشينيم و محو تماشاي ريحانه و فاطمه ميشويم؛ دوقلوهايي که همراه با پدر و مادر دوماه در سوريه زندگي کرده اند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
خانم پاشا پور چندسال با شهيد پورهنگ زير يک سقف زندگي کرديد؟
ما چهارسال و هفت ماه با هم زندگي کرديم و حاصل زندگي مان هم اين دوقلوها هستند؛ ريحانه و فاطمه.
چطور با همديگر آشنا شديد؟
ايشان دوست مشترک برادرهاي من بودند؛ به خاطر اين دوستي، يکي از برادرانم که شناخت زيادي از ايشان داشتند به من پيشنهاد کردند بعنوان يک گزينه براي ازدواج به ايشان هم فکر کنم. اما آن موقع من هنوز درسم تمام نشده بود و، چون ميدانستم که اختلاف سني مان هم زياد است، يعني حدود 10 سال، براي همين ادامه تحصيل را بهانه کردم و جواب منفي دادم، اما برادرم اين جواب را منتقل نکرده بودند. سه سال از اين ماجرا گذشت، من ليسانسم را گرفتم و برادرم دوباره موضوع خواستگاري ايشان را مطرح کردند. خاطرم است که شب شهادت حضرت قاسم بود در دهه محرم. من در هيئت نشسته بودم و سخنران داشت درباره يک زندگي موفق صحبت ميکرد و همينجا به زندگي امام علي (ع) و حضرت زهرا (س) اشاره کرد و فاصله سني آنها را مثال زد. همانجا انگار يک تلنگر به من وارد شد، من هميشه فکر ميکردم فاصله سني زياد باعث ميشود زن و شوهر تفاهم نداشته باشند و هيچوقت از اين جهت به موضوع نگاه نکرده بودم که زندگيهاي موفقي هم با فاصله سني زياد وجود دارد. همانجا با خودم گفتم شايد اين يک نشانه باشد، به خاطر همين به برادرم پيام دادم و گفتم به ايشان بگوييد به منزل ما بيايد و نکته جالب اينجاست که بعدها که باهم صحبت کرديم فهميدم ايشان در همين شب به کربلا مشرف شده بودند و روبه روي گنبد حضرت عباس نشسته بودند. يکي از همراهان شان به ايشان پيشنهاد ميکند که حالا که همه دوستان همسن و سالت ازدواج کردند و زن و بچه دارند تو هم دعا کن يک سروساماني بگيري. ايشان هم همانجا اين دعا را ميکنند و چند دقيقه بعد برادرم با ايشان تماس ميگيرند و ميگويند که خواهرم با آمدن شما به منزل براي خواستگاري موافقت کرده.
چه خصوصياتي در ايشان ديديد که تصميم گرفتيد به خواستگاري شان جواب مثبت بدهيد؟
من خودم براي ازدواج چند ملاک کلي داشتم، يعني جدا از بحث دينداري و تحصيلات که برايم مهم بود، يک نکتهاي که خيلي دوست داشتم طرف مقابلم داشته باشد اين بود که اهل تحليل باشد و در مسائل مختلف سياسي، اجتماعي و ... منفعل نباشد. خوشبختانه همسرم در کنار دينداري و تحصيلات، اين خصوصيت تحليلگري را هم داشتند. از همان اول هم صادقانه هرچيزي را که در زندگي شان وجود داشت مطرح کردند. چون طلبه بودند از نظر مالي پشتوانه محکمي نداشتند و صادقانه به همه موارد اشاره کردند؛ حتي گفتند که تا همين امروز شغل ثابتي نداشتم، اما امروز به من يک مسئوليت جديد پيشنهاد شده است.
چه مسئوليتي داشتند؟
نماينده، ولي فقيه در قرارگاه مهندسي خاتم الانبيا بودند.
بحث دفاع از حرم و حضور در سوريه چطور براي ايشان مطرح شد؟
قبل از اينکه بحث سوريه مطرح شود، من ميديدم که ايشان دغدغه اين موضوع را دارند. چون ايشان مبلغ بودند و در بحث تبليغ هم از شهيد اندرزگو پيروي ميکردند، يعني در همان جلسات اوليه صحبتهاي ازدواج به من گفتند که من ممکن است که براي بحث تبليع دين اسلام و تعهدي که دارم، به نقاط خيلي دور هم بروم يا اينکه فرش زير پايم را هم بفروشم و در يک چادر زندگي کنم. بعد به من گفتند که من در اين مسير يک همراه ميخواهم اگر توانش را داري بسم الله. من هم قبول کردم، چون براي خودم هم بحث تبليغ دين اسلام مهم بود. تا اينکه بحث سوريه پيش آمد و ما از طريق اخبار در جريان وقايعي که در سوريه رخ ميداد قرار گرفتيم بعد هم که حضرت آقا يک سخنراني داشتند با اين مضمون که اگر مدافعان حرم نبودند ما الان صحنههايي را که از تلويزيون شاهد هستيم در شهرهاي خودمان ميديديم. همسرم وقتي اين را شنيدند گفتند که من ديگر احساس تکليف ميکنم که در سوريه حضور داشته باشم. گفتند که درست است که مرجع تقليد ما مثل زمان جنگ حکمي صادر نکرده، اما حرف دلشان اين است که نگذاريم دشمن به مرزهاي ما برسد. حتي خودشان يک دستنوشتهاي هم دارند که براي دخترهايمان نوشته و گفته اند که من خجالت ميکشم در آسايش زندگي کنم و بچههايي مانند بچههاي من در جنگ و ناامني زندگي کنند. ايشان همينجا احساس تکليف کردند و با اينکه سپاهي هم نبودند براي اعزام داوطلب شدند و اتفاقا خيلي هم اعزامشان سخت بود و به هردري زدند تا اعزام شوند.
آن موقع بچه داشتيد؟
قبل از به دنيا آمدن دخترها براي اعزام اقدام کردند، اما وقتي کارشان جور شد که بچهها دوماهه بودند.
وقتي بحث رفتن به سوريه را مطرح کردند يا وقتي که اين بحث جدي شد و شما مادر دودختر کوچک بوديد، چطور به رفتن شان رضايت داديد؟
من به ايشان قول داده بودم که همراهي شان کنم. دوست نداشتم مانع شان بشوم. همين طور ميدانستم که اگر نرود، تا مدتها اين دغدغه فکري را دارد که اگر ميرفت حتما موثر بود. از طرف ديگر، چون خودم هم دغدغه اين موضوع را داشتم گفتم من هم همراهت ميآيم و هر کاري از دستم بربيايد انجام ميدهم و اصلا قرار بود ما با هم برويم، اما چون منطقهاي که ايشان فعاليت ميکردند در ناحيه سردسير سوريه بود و بچهها هم تازه دوماهه شده بودند، سفر ما عقب افتاد و ايشان به تنهايي عازم شد.
با خودتان فکر نکرديد که ممکن است در سوريه شهيد بشوند؟
واقعيتش ايشان در همان صحبتهاي اول ازدواج به من گفته بودند که من خواب ديدم دوتا دختر دوقلو دارم، يک زندگي خوب و آرام دارم، اما از همه اينها ميگذرم و در تهران شهيد ميشوم. من بعدها فهميدم که خوابهاي ايشان روياي صادقه است. بعد که بحث سوريه پيش آمد ميدانستم که ايشان در سوريه شهيد نميشود. اما نميدانستم که حضورش در سوريه زمينه ساز اين اتفاق است.
شهيد پورهنگ در سوريه چه فعاليتي انجام ميدادند؟
ايشان هم مثل بقيه مدافعان حرم که به سوريه ميروند مستشار نظامي بودند و هم مبلغ فرهنگي بودند و کار تبليغي انجام ميدادند. البته آنجا کسي نميدانست که ايشان روحاني است و همسرم يک کاري شبيه کار شهيد چمران در لبنان را در شهر لاذقيه سوريه شروع کردند. با توجه به هدفي که داشتند به مدارسي وارد شدند که افراد جنگ زده در آن تحصيل ميکردند. در اين مدارس دانش آموزان نيازمند را شناسايي کردند و با برقراري ارتباط با آنها به خانواده هايشان نزديک شدند. از همين جا هم بحث تبليغ دين شروع شد و هم بحث کمک به نيازمندان و رفع نيازهاي بهداشتي، تحصيلي، خانوادگي، مالي و ... که در نهايت، چون اخلاص زيادي در اين کار داشتند، لطف و عنايت خدا هم شامل حالشان شد و خيلي زود در لاذقيه شناخته شدند. تا جايي که وزير آموزش و پروش سوريه از ايشان تقدير کرد و همين مساله باعث شد که هم توسط افراد نيازمند شناسايي بشوند و هم توسط دشمن. از همين جا بود که نيروهاي دشمن فهميدند که يک ايراني در لاذقيه بواسطه کارهاي فرهنگي درحال تبليغ تشيع است.
چه مدتي سوريه بودند؟
دوره ماموريت اولش يک ساله بود که بعد از ايشان خواسته شد که يک سال ديگر هم بمانند، در اين دوره دوم ايشان من و بچهها را هم با خودشان بردند.
شما چه مدتي سوريه بوديد؟
تقريبا دوماه. در همين مدت بود که بحث تروربيولوژيک براي ايشان پيش آمد و ما به تهران برگشتيم.
منطقهاي که شما در آن زندگي ميکرديد گرفتار جنگ بود؟
ما با منطقه جنگي 30 کيلومتر فاصله داشتيم، يعني خيلي هم دور نبوديم. هروقت عمليات ميشد ما به وضوح صداي گلوله و توپ و .. را ميشنيديم. البته در منطقه ما، نيروهاي داخلي مخالف سوريه که مسلح بودند فعاليت داشتند. اينها به مسلحين معروف بودند و بومي خود سوريه بودند و همه راهها را بلد بودند و خطرشان کمتر از داعش نبود.
بجز اين ماجراي ترور، تهديد هم شده بوديد؟
تهديد مستقيمي مطرح نشده بود. اما خود من از وقتي وارد لاذقيه شدم احساس کردم که يک جنگ رواني عليه ما آنجا وجود دارد با اين حال همسرم بين خود مردم که اکثرا نيازمندان و جنگ زدهها بودند، خيلي محبوبيت داشت تا جايي که صاحب خانه ما که سوري بود ميگفت: شما چقدر شعبي هستيد. يعني چقدر مردمي هستيد. با اين حال من هميشه، چون حس ميکردم که الان ما نماينده مردم ايران در اين کشوريم سعي ميکردم به هربهانهاي ارتباط مان را با اين خانوادهها حفظ کنم. البته آنها هم ديد مثبتي به ما داشتند و هميشه ميگفتند که ما از طرف مردم سوريه از مردم ايران تشکر ميکنيم.
چه ديدي نسبت به حضور مستشاران نظامي ايران در سوريه بين مردم اين کشور وجود داشت؟
مدافعان حرم آنجا صددرصد مقبوليت داشتند. در سوريه که يک عدهاي به خاطر جنگ مهاجرت کرده بودند و جانشان را برداشته بودند و رفته بودند کشورهاي ديگر. آنهايي هم که مانده بودند خيلي در خودشان توان مقابله با داعشيها و ... را نميديدند و، چون خطر را مستقيما لمس ميکردند، خيلي هم از نيروهاي ايراني متشکر بودند و از هر فرصتي براي نشان دادن اين قدرداني استفاده ميکردند.
بحث ترور بيولوژيک شهيد پورهنگ چطور پيش آمد؟
حدود 5 هفته از حضور ما در سوريه ميگذشت و همسرم ديگر خيلي شناخته شده بود. همزمان با فعاليت فرهنگي فعاليت نظامي هم در خط مقدم داشت و همين موضوع مزيد برعلت بود که ايشان توسط دشمن شناسايي شود. روزي که اين اتفاق افتاد، هوا خيلي گرم بود. همسرم توسط يکي از نيروهاي نفوذي دشمن که اهل سوريه هم بود و مدتي با ايشان کار ميکرد مسموم شد. اين فرد يک ليوان آب به همسر من تعارف کرده بود. ظاهر آب هم که هيچ تفاوتي با آبهاي سالم نداشت. اما همسرم ميگفت که همان موقع که آب را نوشيدم درد شديدي در معده ام احساس کردم. چندساعت بعد وقتي ايشان به خانه آمد حالش خيلي بد بود. دکتر از همان اول تشخيص مسموميت داد، اما ما فکر ميکرديم که يک مسموميت ساده غذايي است؛ تصورمان اين بود که با مصرف دارو حالش بهتر ميشود. اما اين اتفاق نيفتاد. سم رفته رفته بيشتر اثر کرد. علائم ديگري هم از راه رسيد، مثل تب شديد، علائم سرماخوردگي، خون ريزي معده، تهوع شديد و ضعف و سردرد و سرگيجه. در نتيجه همسرم در بيمارستان بستري شد و آنجا بود که تشيخص دادند که سم وارد خون شان شده و حتي چند واحد خون جديد به ايشان تزريق کردند که به خيال خودشان تعويض خون انجام شود. اما چون در ترور بيولوژيک سم در مرحلهاي وارد بدن ميشود که قابل شناسايي نباشد و به سرعت هم اثر کند، ظرف سه هفته اين سم در بدن همسرم اثر کرد و کبد ايشان را از کار انداخت. طوريکه ظاهر کبد ايشان سالم بود، اما در داخل کاملا از کار افتاده بود. ما همانجا به تشخيص فوق تخصص خون و دستور مافوق همسرم، به ايران برگشتيم. اما اينجا هم به خاطر پيشرفت بيماري، همسرم ظرف يک هفته در بيمارستان شهيد شد.
عامل اين اتفاق هيچوقت شناسايي شد؟
عامل اين اتفاق از همان روزي که ايشان را مسموم کرد متواري شد. اما در کل من پشت پرده همه اين مسائل را فقط و فقط اسرائيل ميدانم، چون اسرائيل در بحث بيوتروريسم پيش قدم است و در موارد زيادي از ترور بيولوژيکي براي از ميان برداشتن مخالفانش استفاده کرده است. حتي بعد از شهادت همسر من، فيلمي منتسب به گروههاي تکفيري از شبکه الجزيره پخش شد که در اين فيلم با پخش تصاوير همسرم مدعي شده بودند که ما موفق شديم اين فرد را از سر راه برداريم.
وقتي بحث مسموميت ايشان در سوريه پيش آمد فکر ميکرديد که اين قضيه به شهادت ايشان برسد؟
واقعيتش تا وقتي در سوريه بوديم طبق آن خوابي که ديده و برايم تعريف کرده بود ميدانستم که اتفاقي برايش نميافتد، اما وقتي که قضيه برگشت به تهران مطرح شد، با خودم گفتم که قرار است اين خواب تعبير شود؟ خدا واقعا در سرنوشت همسرم شهادت را قرار داده است...؟
خودشان هم فکر ميکردند که با اين مسموميت شهيد شوند؟
حقيقتا اين مدل شهادت را دوست نداشتند. ميگفت که من دوست دارم براي حضرت زينب (س) خونم جاري شود و در مبارزه مستقيم و رو در رو با دشمن شهيد بشوم. اما قسمت شان اين بود که اين شهادت، همانند امام رضا (ع) که خيلي به ايشان ارادت داشتند و خيلي به ايشان متوسل ميشدند، رقم بخورد.
چه روزي شهيد شدند؟
31 شهريور 95 که روز عيد غدير هم بود. ايشان با من تماس گرفت و گفت: حالم خوب نيست. گفت: از حضرت علي (ع) بخواه که يک نگاه به من بکند، اگر ايشان نگاه کند کار من ديگر حل است. من ميدانستم که معني اين حرف چيست. همانجا احساس کردم که چيزي جز شهادت ديگر همسرم را راضي نميکند و همانجا با تمام وجودم براي ايشان شهادت را خواستم. حتي همان لحظهاي که داشتم اين دعا را ميکردم احساس کردم که آن فرشتهاي که مسئول تقدير آدم هاست قلمش را نگه داشته تا ببيند من چه چيزي به زبان ميآورم و همان را براي همسرم رقم بزند... من براي همسرم شهادت را خواستم که خواسته قلبي اش بود و غروب همان روز همسرم شهيد شد.
روزهاي بعد از شهادت ايشان براي شما چطور گذشته؟
اگر بخواهم صادقانه بگويم راحت نگذشته... خيلي هم سخت بوده، اما اين سختي وقتي قابل تحمل ميشود که شما بدانيد موقتي است و قرار است در نهايت به يک اتفاق خوب منجر شود. من در اين يک سال هيچوقت احساس نکردم که تنها هستم، هميشه همه جا حضور همسرم را در کنار خود حس کردم همانطور که قول داده بود هميشه همراهم باشد.
منبع:جام جم آنلاين
منبع: خبرگزاری آریا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۳۱۰۴۲۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
صدور ترور و خشونت به جهان/کارکرد واقعی اتحادیه اروپا چیست؟
تحقیقات نشان میدهد که بودجه نظامی کشورهای اروپایی از سال ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۳ میلادی ۱۶ درصد افزایش یافته است. بر اساس دادههای موسسه بینالمللی تحقیقات برای صلح، موسوم به «سیپری»، بودجه نظامی کشورهای اروپای مرکزی و غربی اکنون بیشتر از سال آخر جنگ سرد است.
به گزارش ایسنا، بصیرت نوشت:تازهترین تحقیقات نشان میدهد که بودجه نظامی کشورهای اروپایی از سال ۲۰۲۲ تا ۲۰۲۳ میلادی ۱۶ درصد افزایش یافته که این رقم یک رکورد جدید در سه دهه گذشته است. بر اساس دادههای موسسه بینالمللی تحقیقات برای صلح، موسوم به «سیپری»، بودجه نظامی کشورهای اروپای مرکزی و غربی اکنون بیشتر از سال آخر جنگ سرد است. دادههای این تحقیقات جدید نشان میدهند که اروپا از آغاز سال ۲۰۲۲ شاهد افزایش هزینههای نظامی بوده که این رقم در سال ۲۰۲۳ به مجموع ۵۵۲ میلیارد یورو رسیده است.
افزایش ۱۶ درصدی بودجه نظامی کشورهای اروپایی در این بازه زمانی بیشتر از هزینه دفاعی این کشورها در سال ۲۰۲۲ و ۶۲ درصد بیشتر از سال ۲۰۱۴ است که رقمی معادل ۳۳۰ میلیارد یورو بود. رسانههای غربی مانند یورونیوزو دویچه وله، این افزایش تصاعدی را ناشی ازتهدیدات روسیه و جنگ اوکراین قلمداد میکنند، حال آنکه صادرات تسلیحاتی کشورهای اروپایی از واردات آنها پیشی گرفته و همین مسئله، نشان میدهد که اساسا جنگ اوکراین بهانهای بیش نیست! به عبارت بهتر، شرکتهای تسلیحاتی در اروپا مشغول سوداگری با خون شهروندان دیگر کشورهای دنیا به بهانه جنگ هستند. جنگی که اروپا در کنار آمریکا به استمرار آن اصرار میورزد.
بهانهجوییهای مضحکانه
همه کشورهای اروپایی عضو ناتو به جز یونان، ایتالیا و رومانی هزینههای نظامی خود را در سال ۲۰۲۳ افزایش دادهاند. لورنزو اسکارازاتو، مشاور تحقیقاتی سیپری به یورونیوز گفت از زمانی که روسیه در سال ۲۰۱۴ کریمه را به خاک خود ضمیمه کرد، هزینه نظامی اروپا هر سال افزایش یافته است. اقدام روسیه در ضمیمه کردن کریمه به خاک خود و همچنین حمله نظامی به اوکراین در فوریه سال ۲۰۲۲، دولتهای اروپایی را بر آن داشت تا بودجه دفاعی خود را با سرعتی بیسابقه افزایش دهند. اسکارازاتو گفت: «شکی نیست که در سال ۲۰۲۳، عامل اصلی افزایش هزینههای نظامی اروپا، تهاجم تمام عیار روسیه به اوکراین بوده است.»
اگر ادعای اسکارازاتو درست باشد، قاعدتا باید شاهد انباشت تسلیحات در اروپا و عدم صادرات آنها به نقاط دیگر جهان (خصوصا از سال ۲۰۲۱ تا کنون) باشیم، اما آمار و مستندات چنین چیزی را نشان نمیدهد!
رشدی که متعارف نیست
در سال ۲۰۲۳، بریتانیا نسبت به دیگر کشورهای اروپایی بیشترین هزینه نظامی را نسبت به تولیدات ناخالص داخلی داشته است. این کشور رقمی معادل ۲.۳ درصد تولید ناخالص داخلی را صرف هزینههای نظامی کرده است. وزارت دفاع بریتانیا در سال جاری میلادی اعلام کرد که این رقم را به ۲.۵ درصد افزایش خواهد داد. آلمان نیز بودجه نظامی خود را از سال ۲۰۱۴ تا سال ۲۰۲۳ به میزان ۴۸ درصد افزایش داده است. در سال ۲۰۲۲، دولت آلمان متعهد شد که دو درصد از تولید ناخالص ملی، حد نصاب تعیینشده از سوی ناتو را به امور دفاعی اختصاص دهد. دادههای تحقیقات جدید سیپری نشان میدهند که بودجه نظامی لهستان نسبت به سال ۲۰۱۴ میلادی بیش از دو برابر شده است. این کشور در سال ۲۰۲۳ رقمی معادل ۳.۸ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را صرف هزینههای دفاعی کرده است که هنوز از هدف اعلام شده ۴ درصدیاش فاصله دارد. لهستان مدتهاست که افزایش هزینههای دفاعی و امنیتی خود را به بهانه «نگرانی از حمله روسیه به کشورهای اروپایی عضو ناتو» در اولویت قرار داده است.
جایگاه فرانسه و اروپا در ترویج جهانی جنگ و خشونت
ایالات متحده و فرانسه در حال حاضر بر صادرات تسلیحات جهانی تسلط دارند و واشنگتن بین سالهای ۲۰۱۴-۲۰۱۸ و ۲۰۱۹-۲۰۲۳ صادرات خود را ۱۷ درصد و پاریس ۴۷ درصد در مدت مشابه افزایش دادهاند. ایالات متحده به تنهایی مسئول ۴۲ درصد از کل صادرات تسلیحات جهانی بود و بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳ به ۱۰۷ کشور تسلیحات ارسال کرد که بیش از هر صادرکننده بزرگ دیگری بوده است. از سوی دیگر، افزایش صادرات تسلیحات فرانسه عمدتا به دلیل تحویل هواپیماهای جنگی به هند، قطر و مصر بوده است. همان گونه که مشاهده میشود، این کشورها در محدوده جغرافیایی اروپا قرار ندارند و ارتباطی نیز با فرامتن و متن جنگ اوکراین ندارند! فرانسه برای اولین بار در فهرست بزرگترین صادرکنندگان تسلیحات در جهان از روسیه جلوتر ایستاد و در رتبه دوم قرار گرفت و روسیه در رتبه سوم قرار گرفت. بیشترین سهم صادرات تسلیحات فرانسه با ۴۲ درصد به کشورهای آسیایی و اقیانوسیه و همچنین ۳۴ درصد به کشورهای خاورمیانه اختصاص داشته است.
بزرگترین دریافت کننده صادرات تسلیحات فرانسه هند بود که نزدیک به ۳۰ درصد از کل صادرات را به خود اختصاص داده. هند بین سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۳ بزرگترین واردکننده تسلیحات در جهان بود اگرچه تامینکننده اصلی آن روسیه است که ۳۶ درصد از کل واردات آن را به خود اختصاص داده است. کاتارینا جوکیچ، محقق در SIPRI میگوید: «فرانسه از فرصت تقاضای قوی جهانی برای تقویت صنعت تسلیحات خود از طریق صادرات استفاده میکند. فرانسه به ویژه در فروش هواپیماهای جنگی خود در خارج از اروپا موفق بوده است.»
همان گونه که مشاهده میکنیم، فرانسویها، ژرمنها و انگلیسیها نوعی رقابت پنهان را بر سرکاسبی با خون شهروندان سایر نقاط دنیا و حتی شهروندان اوکراینی آغاز کرده اند. بی دلیل نیست که اتحادیه اروپا بر استمرار جنگ اوکراین اصرار میورزد، زیرا در صورت ایجاد صلح و ثبات واقعی در نظام بین الملل، از جمله در اوکراین، اساسا جایی برای سوداگری شرکتهای تسلیحاتی با خون شهروندان کشورهای گوناگون باقی نخواهد ماند.
نتیجهگیری
در میان کشورهای اروپایی، ایتالیا هم شاهد افزایش صادرات تسلیحاتی خود در سه سال گذشته بوده به طوری که صادرات این کشور ۸۶ درصد رشد کرده است. اروپای غربی همراه با ایالات متحده ۷۲ درصد از کل صادرات تسلیحات در سالهای ۲۰۱۹-۲۰۲۳ را به خود اختصاص دادهاند، در حالی که اروپا به تنهایی مسئول حدود یک سوم صادرات جهانی تسلیحات از جمله حجم زیادی از صادرات به خارج از منطقه بوده است. در مجموع پنج کشور اروپایی، به استثنای روسیه، در میان ۱۰ صادرکننده برتر جهان قرار گرفتند که شامل فرانسه (مقام دوم)، آلمان (مقام پنجم)، ایتالیا (مقام ششم)، بریتانیا (مقام هفتم) و اسپانیا (مقام هشتم) میشود. همه این کشورها عضو پیمان آتلانتیک شمالی بوده و درجنگ اوکراین به صورت مستقیم و غیر مستقیم مشارکت دارند، اما صادرات خود را نه به میدان نبرد در کی یف، بلکه به دیگر نقاط دنیا معطوف کرده اند. ترویج خشونت و ناامنی در نظام بین الملل از سوی اتحادیه اروپا، از یک راهبرد پنهان، تبدیل به یک راهبرد آشکار شده است..
انتهای پیام