مکارم شیرازی: قم باید فرودگاه داشته باشد/ دولت باید برای قم یک «ردیف بودجه حسابی» در نظر بگیرد/ دیگر شهرها اعتراض نکنند
تاریخ انتشار: ۱۱ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۴۰۱۰۵۵
آیت الله مکارم شیرازی با بیان اینکه با مشارکت دستگاهها و شورا و شهرداری باید نواقص را رفع کرد، اظهار کرد: به ویژه باید در تکمیل پروژه هایی مانند فرودگاه تلاش کرد، زیرا قم کلان شهری زیارتی است و باید برای آن فرودگاهی در نظر گرفت.
به گزارش ایسنا، آیت الله ناصر مکارم شیرازی صبح امروز در دیدار اعضای شورای شهر مقدس قم با وی در توصیه هایی عنوان کرد: مدیریت شهری باید به گونه ای باشد که افراد ضعیف در راهروهای شهرداری سرگردان نشوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این مرجع تقلید شیعه افزود: مدیریت شهری اراده می خواهد البته می توان از ظرفیت های مهم صدا و سیما و رسانه ها نیز در رفع مشکلات استفاده کرد.
وی تصریح کرد: با توجه به تخصص های موجود در شورا آمادگی خدمت به مردم وجود دارد و باید از این ظرفیت در راستای خدمت رسانی و مدیریت شهری بهره برد.
آیت الله مکارم شیرازی با اشاره به جایگاه مهم شهر قم در سطح کشور اظهار کرد: قم پایگاه انقلاب است و رهبری از این شهر مقدس برخواستند باید با چنین ویژگی هایی به قم نگاه کرد اما متأسفانه هنوز کمتر این مساله مورد توجه قرار گرفته است. لازم است به مشکلات قم نگاه ویژه ای صورت گیرد دولت ردیف بودجه مناسبی را برای قم تعیین نماید تا با کمترین مشکلات مالی موانع را رفع کرد.
این مرجع تقلید شیعه با تاکید بر ضرورت قم شناسی در کشور افزود: در جهت خدمت به قم، ابتدا باید قم شناسی خوبی صورت بگیرد، سوابق تاریخی، موقعیت و تأثیرگذاری قم در کشور و خارج از کشور بررسی گردد. در آینده سمیناری بین المللی برای قم شناسی خواهیم داشت و در آن به معرفی قم می پردازیم تا در داخل و خارج از کشور با جایگاه و ویژگی های قم آشنا شوند.
آیت الله مکارم شیرازی درباره تامین بودجه برای رشد و توسعه قم ادامه داد: به یقین نمی توان از در آمد شهرداری مشکلات شهر را حل کرد و این اصل به رسمیت شناخته شده که شهرداری ها باید با درآمد خود، مشکلات را حل کنند بی اساس است.
وی یادآور شد: شاید در تهران و یا شهرهای بزرگ دیگری که درآمد هنگفت دارند این اصل کارایی داشته باشد اما نیمی از ساختمان های قم فرهنگی و دینی است و نمی توان از آن درآمدی داشت بلکه باید به این مراکز پول هم تزریق شود.
این مرجع تقلید شیعه تصریح کرد: وظیفه دولت در قبال قم این است که یک ردیف بودجه خوبی را برای این شهر در نظر بگیرد و در این باره سایر شهرها نباید معترض باشند چرا که قم با بقیه شهرها متفاوت است.
وی در رابطه با ساخت و سازهای نامناسب شهر نیز توضیح داد: وجود برجهای نیمه کاره یکی از معضلات جدی قم است در این شهر ساختمان هایی وجود دارد که چندین سال نیمه کاره رها شده اند و چهره شهر را نازیبا کرده اند. بنده به شهردار هم گفتم که باید از آن ها تعهد بگیرد و یا مشخص شود آیا سرمایه کافی برای تکمیل دارند که در وقت معین این ساختمان ها را تکمیل کنند و افرادی که استعداد و توان کافی ندارند نباید وارد این کار نشوند.
وی در مورد بافت های فرسوده در قم افزود: نمی توان همه معضلات بافت های فرسوده را با سرعت حل کرد اما لازم است برای صاحبان این بافت ها امتیازاتی را در نظر بگیرند تا بافت ها ترمیم شود. با توجه به اینکه قم سابقه زلزله دارد و اگر زلزله ای رخ دهد، بسیاری از این بناها در معرض خطر جدی هستند باید راهکاری اندیشید وگرنه این وضعیت فاجعه بار است.
وی در خصوص پروژه منوریل توصیه کرد: این پروژه منظره بدی را در وسط شهر و کنار حرم ایجاد کرده است و باید هر چه زودتر تکلیف آن را مشخص کرد و اقدامات لازم انجام شود. شهرداری باید رضایت مردم را جلب نماید و به مشکلاتشان رسیدگی کند تا با نارضایتی از شهرداری خارج نشوند. حتی اگر مردم توقع زیادی دارند باید آن ها را به بهترین نحو توجیه و قانع کرد تا راضی برگردند همچنین باید عوامل نارضایتی مردم را به خوبی شناخت.
این مرجع تقلید شیعه خاطرنشان کرد: توقعات بیجای مردم را می توان از طریق رسانه و صدا و سیما حل کرد و به توجیه مردم پرداخت. وظیفه شهرداری فقط آبادی و عمران نیست. باید به آبادی فرهنگی نیز توجه داشت و در جهت افزایش مراکز فرهنگی تلاش کرد.
آیت الله مکارم شیرازی اظهار کرد: با مشارکت دستگاهها و شورا و شهرداری باید نواقص را رفع کرد به ویژه باید در تکمیل پروژه هایی مانند فرودگاه تلاش کرد. ساخت فرودگاه چهره قم را تغییر می دهد. با توجه به اینکه قم کلان شهری زیارتی است باید برای آن فرودگاهی در نظر گرفت.
وی همچنین تصریح کرد: سازمان نظام مهندسی در قبال برخی از نقشه ها پول هنگفتی از مردم می گیرد تا تائیدیه ای ارائه کنند. در این باره برخی از مشکلات مهندسین ناظر ساختمان اصلا قابل دفاع نیست و باید در صدد حل این مشکل برآمد.
منبع: ایسنامنبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۴۰۱۰۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نگاهی به بیبدن|متهمان ردیف اول قتل که قاتل نیستند!
فیلم سینمایی "بیبدن" دنبال زدن تلنگری به خانوادههاست و قصد دارد در بستر یک داستان جنایی، گسستهای والدین و فرزندان و روابط بعضاً ناقص آنها را به رخ بکشد. - اخبار فرهنگی -
خبرگزاری تسنیم- گروه فرهنگی
فیلم «بیبدن» ساخته مرتضی علیزادهِ فیلم اولی با نویسندگی کاظم دانشی، خیلی زود پس از رونمایی از جشنواره فیلم فجر به پرده سینما رسید و با فروش بیش از 32 میلیارد تومانی تا به امروز، اقبال نسبتا خوبی را به عنوان فیلمی در ژانر درام جنایی به خود دید.
دانشی که پیش از این با ساخت «علفزار» تجربه خوبی از بازخوانی پروندههای جنایی کسب کرده بود، این بار در مقام نویسنده، سراغ داستانی نزدیک به واقعیت رفت و با برداشتی آزاد از پرونده «غزاله و آرمان» که مربوط به سالهای 1392 تا 1400 است، فیلمی در ژانر درام جنایی را به سینماها آورد تا روایتگر یکی از هولناکترین قتلهای چند سال اخیر و در عین حال جنجالیترین پرونده قضایی باشد.
حواشی روز پنجم فیلم فجر|رقابت سنگین «بی بدن» و «بهشت تبهکاران» بر سیمرغ حاشیه/ 14 کیلو کم کن تا «مجنون» شوی!مروری بر زیرمتنهای نهفته در این اثر، یک پیام روشن و جدی را برای مخاطبانش دارد و آنهم تلاش کارگردان و نویسنده برای ایجاد یک پل ارتباطی بین این پرونده قتل با عقبه روابط عاطفی در هر 2 خانواده قاتل و مقتول است. موضوعی که در شخصیتپردازی و دیالوگگویی بازیگران و نوع بازی آنها نهفته شده و شاید مخاطب را پس از تماشای فیلم به این فکر فرو ببرد که آیا میشد قتلی اتفاق نیفتد؟ به جز فرد قاتل، آیا افراد دیگری هم در شکلگیری این جنایت هولناک سهم داشتند؟ به نظر میرسد که پاسخ به هر دو سوال «مثبت» است؛ اما چرا؟
جستوجو در شخصیتپردازی بازیگران فیلم، ابعاد دیگری از قتل دختر جوان (ارغوان) را به نمایش میگذارد؛ سروش صحت در نقش پدر «ارغوان»، کاملا منفعل و سرد است، از مهمترین اتفاقات رخ داده در بطن خانوادهاش بیخبر است، تلاشی برای ارتباط پدرانه با دخترش برای فهم نیازهای او در دوران حساس جوانی و نوجوانی نمیکند و حتی پس از مرگ او با حالتی سردرگم و بیاراده، تنها شنونده دیالوگهای طرفین است. رفتار منفعلانه او در اکثر سکانسهای فیلم، مخاطب را آزار میدهد که چرا این مرد، حتی یک برخورد سخت و خشن با قاتل دخترش ندارد؟ که البته به نظر میرسد این شخصیتپردازی و بازیگردانی به عمد توسط کارگردان طراحی شده است.
در نگاه اول، شاید به نظر برسد که انتخاب چنین نقشی برای سروش صحت با توجه به عقبه بازیگری او، اشتباه بوده اما نباید فراموش کنیم که کارگردان بی بدن به دنبال نمایش «پدر بیمسئولیت» است. پدری که حتی حساسیت لازم برای امور روزانه دخترش را ندارد و سردرگم در زندگی روزمره تا جایی پیش میرود که با خبر قتل دخترش مواجه میشود.
البته اینکه سروش صحت در ایفای چنین نقشی موفق عمل کرده یا خیر، موضوع دیگری است. صحت را بیشتر با ایفای نقش در بازیهای انرژیک میشناسیم و بازی در نقش پدر ارغوان تجربه جدیدی برای اوست. برای یادآوری هنرمندی سروش صحت در بیبدن فارغ از نقدی که به بازی کم عمق او وارد است، کافی است بازی احساسی او در جایی که از عروسی دخترش یاد میکند را دوباره مرور کنیم تا بازی هنرمندانه او در آنجا تبدیل به یکی از ماندگارترین سکانسهای بیبدن شود.
در نقطه مقابل، الناز شاکردوست ایفاگر نقش مادر «ارغوان» است که هدایت پرونده را به دست گرفته و برخلاف پدر، با کنگشریاش، قاتل را تا چوبه دار بدرقه میکند؛ در ظاهرِ ماجرا، با مادری دلسوز طرفیم، اما در تعدادی از سکانسهای فیلم پنهانکاری او تو ذوق میزند و در نهایت زنجیرهای از اتفاقات که ارغوان را به آن سرنوشت شوم دچار میکند. شاکردوست نمادی از مادر مهربان اما «پنهانکار» است. پنهانکاری او در بخشهای مختلفی از فیلم دیده میشود. از پنهانکاری او در ماجرای کویر رفتن ارغوان با دوستانش و اتفاقات تلخ بعدش تا ارتباط پنهانی سروش و ارغوان.
خانوادهای را تصور کنید که مادرش پنهانکار است و مهمترین رخدادهای فرزندش را با همسر خود در میان نمیگذارد، پدر هم تلاش چندانی برای ارتباط گرفتن با دختر و کنترل رفت و آمدهای او ندارد؛ خروجی این همه بیمسئولیتی والدین چه میتواند باشد؟
سری به خانواده قاتل بزنیم؛ پژمان جمشیدی در نقش پدر سروش، رقم زننده یک شکست عاطفی برای پسرش است؛ او به راحتی همسر اول خود را ترک کرده و بدون توجه به آیندهای که انتظار پسرش را در سنین حساس نوجوانی میکشد، تصمیم به ازدواج مجدد میگیرد. لجبازیهای مکرر او و هدایت سروش در مسیر اشتباه هم مزید بر علت میشود که سرنوشت سروش بیشباهت با ارغوان نباشد. به نظر میرسد در اینجا هم با جنس دیگری از «پدر بیمسئولیت» مواجهیم؛ پدری که غرورش از فرزندش مهمتر است و بهای این غرور، خون پسرش است.
ماجرا به همینجا ختم نمیشود؛ سوی دیگری از پرونده قتل ارغوان، یک دختر جوان که مالامال از حسادت است، نشسته؛ در ظاهر دوست است، در واقعیت دشمن؛ در ظاهر، عملی که مرتکب میشود، ساده است اما اثر وضعی کار او به قدری عمیق است که آتش یک خشم مردانه را شعلهور میکند و در نهایت به جنایتی هولناک ختم میشود. «دوست حسود» گاهی از دشمن هم خطرناکتر است.
بیبدن ضد قصاص است؟
یکی از سوالاتی که پس از اکران این فیلم مطرح شد، همین موضوع بود؛ آیا بیبدن از قصاص طرفداری میکند یا علیه آن است؟ تجربه تماشای فیلمهایی که برچسب «ضد قصاص» را یدک میکشند، نشان میدهد که مخاطب وقتی صندلی سینما را ترک میکند، برای فرد اعدام شده دلسوزی میکند؛ آیا این اتفاق در بیبدن برای سروش تکرار میشود؟
تصاویر دوربینهای مدار بسته که در بخشی از فیلم پخش میشود، بخش مهمی از حقیقت پرونده و مرتکبین جرم را فاش میکند؛ از سویی دیگر، تمام اتفاقات برای اینکه قاتل بخشیده شود، به خوبی کنار هم چیده شده اما پدر سروش همه راهها را برای بخشش میبندد. موضع بی بدن نسبت به قصاص متفاوت است؛ روی انجام قصاص پافشاری نمیکند و بارها اعلام میکند که راه بخشش باز است و از سویی دیگر، موضع آوانگارد نیز نسبت به این مسئله نمیگیرد. به نظر میرسد که کارگردان و نویسنده هوشمندانه از کنار این مسئله عبور کردند تا سراغ مسئلهای مهمتر بروند و آنهم «گسستهای درون یک خانواده» است.
چرا پیگیری مورد «بی بدن» مهم است/ نباید زیر بار حق کشی رفت
یک بازیِ درخشان، یک بازیِ درخشانتر
اگر الناز شاکردوست را کنار بگذاریم، دو بازی درخشان در بیبدن توجهات را به خود جلب کرد؛ نوید پورفرج و گلاره عباسی.
پورفرج که با بازی در فیلمهای سینمایی «مغزهای کوچک زنگ زده» و «مغز استخوان» توانایی هنریاش را به رخ کشید، در بیبدن هم به عنوان بازپرس ایفای نقش کرد و درخشان بود. او هم کنش قهرمانی داشت، هم در جایی پایش لغزید و به ضدقهرمان تبدیل شد و به خوبی از پس هر دو نقش برآمد. تلاش او برای بخشش قاتلینی که در پروندههایش با آنها سروکار دارد، برای مخاطب قابل باور است.
در نقطه مقابل، گلاره عباسی را در نقش مادر سروش میبینیم که علیرغم بازی کوتاهش اما بسیار اثرگذار است و نقش مادر شکست خورده را به خوبی بازی میکند.
بیبدن شباهتهای زیادی به «علفزار»، فیلم قبلی کاظم دانشی دارد، اگرچه شاید به اندازه آن جسور نباشد و خیلی سراغ خط قرمزها نرود اما به هر حال امضای دانشی پای آن است. اوست که داستان را از لابهلای پروندههای قضایی که عمدتا دسترسی به آنها ساده نیست، بیرون میکشد و خط سیر یک درام جنایی را کنار قرار میدهد. تنها ابهام این است که چرا خود او در نقش کارگردان حاضر نشد؟
به نظر میرسد که بیبدن دنبال زدن تلنگری به خانوادههاست و قصد دارد در بستر یک داستان جنایی، گسستهای والدین و فرزندان و روابط بعضاً ناقص آنها را به رخ بکشد. «پدر بیمسئولیت»، «مادر پنهانکار» و «دوست حسود» اگرچه قاتل نیستند، اما در وقوع این جنایت بیگناه هم نیستند.
انتهای پیام/