دو نگاه متناقض به آینده دلار
تاریخ انتشار: ۱۳ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۴۲۰۸۹۰
در آخرین روز هفته گذشته، دلار و سکه کاهش قیمت را تجربه کردند، ولی این افت تاثیری در علامت بازدهی هر دو دارایی نداشت.
دلار که روز چهارشنبه با ۴ تومان افزایش به بهای ۴ هزار و ۶۲ تومان رسیده بود، روز پنجشنبه ۵ تومان از ارزش خود را از دست داد و روی قیمت ۴ هزار و ۵۷ تومان قرار گرفت. با وجود افت روز آخر هفته، شاخص ارزی در هفته گذشته ۷ دهم درصد افزایش قیمت را به ثبت رساند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از سوی دیگر، این دسته باور دارند تقاضای زوار عتبات عالیات تقریبا به پایان رسیده است و بازار ارز از ابتدای هفته آینده چندان تحتتاثیر تقاضای اربعین قرار نخواهد داشت. از نظر آنها بهطور طبیعی، با خروج یکی از سرفصلهای مهم تقاضا پتانسیل افزایش قیمت پایین خواهد آمد.همسو با افت دلار، روز پنجشنبه سکه تمام بهار آزادی نیز هزار تومان کاهش یافت و به یک میلیون و ۳۱۸ هزار تومان رسید. سکه نیز بهرغم افت روز ششم هفته، بازدهی مثبت ۵ دهم درصدی را به ثبت رساند. سکه تمام بهار آزادی در حالی روز آخر هفته را با کاهش پشتسر گذاشت که بهای اونس تا ساعت ۳ بعدازظهر آن روز به محدوده هزار و ۲۸۰ دلار قدم گذاشته بود. به این ترتیب، میتوان گفت سکه روز پنجشنبه بیشتر به جهت حرکتی دلار دقت کرد و نوسانات اونس را تقریبا نادیده گرفت. البته عدهای از بازیگران بازار نیز باور داشتند، نوسانات طلای جهانی به اندازهای نبوده است که بازیگران بازارداخلی را تحریک کند.
توقعات افزایشی در بازار
پس از آنکه قیمت دلار در اواسط مهرماه از مرز روانی ۴هزار تومانی عبور کرد، بسیاری از معاملهگران خریدهای خود را در بازار افزایش دادند. به گفته فعالان، در آن مقطع زمانی خاصیت طبیعی عرضه و تقاضای دورانی در بازار از بین رفت و معاملهگرانی که اقدام به تهیه دلار میکردند، به ندرت حاضر شدند آن را به فروش برسانند. به اعتقاد برخی از بازیگران باتجربه بازار، این شرایط در ۲۵ روز گذشته نیز تغییر خاصی نکرده است و معاملهگرانی که در آن مقطع زمانی اقدام به خرید کردند، همچنان ارز خود را نگه داشتهاند.
علت این موضوع آن است که آنها انتظار سطوح قیمتی بالاتری را در انتهای پاییز دارند. با این حال، نکته جالب توجه این جاست که در ماه دوم پاییز تقاضای احتیاطی و سفته بازی چندانی در بازار حضور نداشت و قیمت بیشتر بر اساس عرضه و تقاضای واقعی تکان خورد. در واقع سفته بازان ارزی تنها پس از عبور دلار از مرز ۴ هزار تومان وارد بازار و به سرعت نیز از آن خارج شدند. در این شرایط، برخی معاملهگران باور دارند، درصورتیکه نوسانات دلار کمی افزایش پیدا کند و قیمت از دو سطح مقاومتی عبور کند، این تقاضا بار دیگر میتواند وارد بازار شود و قیمتها را بیشتر تحتتاثیر قرار دهد. با توجه به این موضوع، بازارساز ارزی باید دقت زیادی در زمینه میزان نوسانات قیمتها داشته باشد و مانع از وقوع نوسانات شدید در بازاری شود که سفتهبازان مترصد ورود دوباره به آن هستند.
آنچه افزایشیهای بازار را به نگهداری ارز ترغیب کرده است، از یکسو به انتظار افزایش تقاضا در انتهای پاییز و از سوی دیگر به روند دلار در سه سال گذشته مربوط است. به اعتقاد بازیگران باتجربه بازار، افزایش تقاضای تجاری با نزدیک شدن به انتهای پاییز، ورود تقاضای ژانویه به بازار و افزایش تقاضای شرکتهای تجاری برای خرید دلار از جمله عواملی هستند که دیدگاههای افزایشی را تقویت میکند. در مقابل، عدهای از معاملهگران بازار به روند نسبتا آرام دلار در هفتههای اخیر اشاره کردهاند و این موضوع را بهطور موقت نشانهای بر پایان روزهای نوسانی دانستهاند. در کنار این، آنها عنوان کردهاند که در هفته گذشته تنها در یک یا دو روز تقاضای خطی یا میلیونی در هر بار معامله در بازار وجود داشت و این موضوع را نشانهای از کاهش ولع تقاضا دانستهاند. افزون بر این، به باور معاملهگران سرفصل تقاضای اربعین از بازار خارج شده است و به تبع آن انتظار میرود، انتظارات افزایشی در بازار کاهش پیدا کند.
تساوی روزهای کاهشی و افزایشی
هفته گذشته، دلار سه افزایش و سه کاهش را تجربه کرد تا از این نظر قیمت گرایش خاصی به جهتهای بالا یا پایین از خود نشان نداده باشد. با این حال، دامنه نوسانات افزایشی گستردهتر بود تا بازدهی دلار مثبت شود. در واقع میزان نوسانات افزایشی شاخص بازار ارز در دو روز ابتدایی هفته به اندازهای بود که موجب شد بازدهی هفتگی نیز افزایشی شود. شنبه گذشته، شاخص بازار ارز ۱۹ تومان افزایش را به ثبت رساند و به یک قدمی سطح ۴هزار و ۵۰ تومان یعنی قیمت ۴ هزار و ۴۹ تومان رسید. روز یکشنبه این ارز ۲۱ تومان افزایش دیگر را ثبت کرد و روی قیمت ۴هزار و ۷۰ تومان ایستاد. این سقف دلار در هفته گذشته بود و پس از آن قیمت بیشتر در جهت کاهشی حرکت کرد و در نهایت نیز روی بهای ۴هزار و ۵۷ تومان به کار خود پایان داد. قیمت بسته شده دلار در پنجشنبه دو هفته پیش ۴ هزار و ۳۰ تومان بود؛ به این ترتیب، دلار در این بازه زمانی ۷ دهم درصد افزایش قیمت را تجربه کرد.
منبع: اقتصاد آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۴۲۰۸۹۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تخفیف نفت ایران چقدر است؟
خبرگزاری فارس در مطلبی مدعی شد که تخفیف نفت ایران کمتر از ده درصد است.
این خبرگزاری نوشت: درحالی یکی از نمایندههای سابق مجلس ادعا کرده ایران نفت خودش را به حراج گذاشته است که حتی رسانههای غربی نیز به کاهش رقم تخفیف و در نتیجه افزایش درآمدهای نفتی ایران اذعان کردهاند.
«ما نفت نمیفروشیم بلکه مال دزدی را به حراج گذاشتهایم»، این اظهارنظر غلامعلی جعفرزاده ایمنآبادی نماینده سابق مجلس و البته ردصلاحیت شده در دوره فعلی است که در روزهای گذشته در فضای مجازی به خصوص در رسانههای فارسیزبان وایرال شده است.
وی در توجیه ادعای خود ادامه میدهد که بعد از جنگ اوکراین و اعمال سقف قیمت ۶۰ دلاری برای صادرات نفت روسیه، روسها نفت خود را زیر قیمت ۶۰ دلار میفروشند و برای نفت ایران این قیمت پایینتر است.
اما آنچه این فارغالتحصیل رشته عمران در گرایش خاک در تحلیل بازار جهانی نفت توجه نکرده؛ این است که سیاست سقف قیمتی غرب در مقابله با روسیه کاملا شکست خورده به طوری که در رسانهها و موسسات غربی نیز بارها به این موضوع اذعان شده است.
اذعان موسسات غربی به شکست سقف قیمت ۶۰ دلاربه عنوان مثال خبرگزاری رویترز در ماه مارس سال جاری میلادی در گزارشی تیتر میزند: «فقط کاهش قیمت نفت میتواند ولادیمیر پوتین را متوقف کند» و مینویسد که اکنون نفت اورال روسیه بشکهای ۷۱ دلار صادر میشود که بالاتر سقف قیمت ۶۰ دلار است، رقمی که البته در ماه سپتامبر به حدود ۸۴ دلار رسید. در واقع فقط اگر قیمت جهانی نفت کاهش یابد، اروپاییها میتوانند خوششانس باشند.
همچنین بررسی قیمت نفت صادراتی روسیه به هند نیز نشان میدهد که در همه ماههای بعد از دسامبر ۲۰۲۲ (به جز ژانویه ۲۰۲۳) این رقم بالاتر از سقف قیمتی ۶۰ دلار به ازای هر بشکه بوده و حتی در ماه اکتبر سال گذشته به بیش از ۸۴ دلار افزایش یافته است.
این اتفاق درحالی رقم میخورد که هند نسبت به چین در همراهی بیشتری با سیاستهای تحریمی غرب قرار دارد، دو کشوری که در شرق آسیا اکنون جایگزین بازار نفت روسیه در اروپا شدهاند.
همچنین رویترز با استناد به گزارش بانک مرکزی روسیه اشاره میکند که روسها تقریبا همه نفت خود را بالاتر از سقف قیمت فروختهاند و اعمال سقف قیمت تنها باعث شده که نفتکشهای بیشتری به ناوگان سایه روسیه بپیوندند.
تخفیف نفت ایران چقدر است؟اما در کنار اذعان همه موسسات خارجی بر ناکارآمدی سیاست سقف قیمت، باید توجه داشت که در حال حاضر مقصد اصلی صادرات نفت ایران پالایشگاههای خصوصی چین است و عمده فروش نفت روسیه از اروپا به هند تغییر پیدا کرده و در بازار چین نیز روسها در بازار رسمی پالایشگاههای دولتی این کشور حضور دارند، در نتیجه رقابت ایران و روسیه به دلیل تفکیک بازارها به حداقل ممکن رسیده است.
هر چند در شرایط تحریم و به دلیل ایجاد ریسک، هزینه صادرات نفت ایران در قالب تخفیف بیشتر میشود، اما این رقم به هیج وجه به معنای حراج نیست، به گونهای که حتی خبرگزاری رویترز نیز در یک عقبنشینی منطقی، رقم تخفیف هر بشکه نفت ایران را در حدود ۵.۵ الی ۶.۵ دلار و حتی در برخی معاملات به میزان ۴.۵ تخمین میزند.
با توجه به قیمت ۸۳ دلاری نفت ایران، این میزان تخفیف کمتر از ۱۰ درصد و حتی نزدیک ۵ درصد از بهای نفت کشور میباشد که در شرایط بازار امری طبیعی است کمااینکه کشورهای غیرتحریمی نیز در برهههایی حاضر به ارائه تخفیف برای افزایش فروش و درآمدزایی نفتی شدهاند.
درآمد ۳۶ میلیارد دلاری ایران از فروش نفتنکته جالب اینکه این نماینده اسبق مجلس ادعا میکند که درآمد سالانه نفت ایران ۲۲ میلیارد دلار است درحالیکه این رقم باید بیش از ۴۰ میلیارد دلار باشد. البته کافی است که به آمار گمرک ایران مراجعه کنیم که بر مبنای آن درآمد نفتی کشور در سال ۱۴۰۲ معادل ۳۵ میلیارد و ۸۷۰ میلیون دلار بوده است. ظاهرا آقای نماینده سابق علاوه بر مراجع خارجی، حتی آمار داخلی را نیز به درستی بررسی نمیکند.
طبیعتا وقتی مستندات قوی ادعای نماینده سابق را درباره فروش نفت رد میکند، همراهی با وزیر سابق نفت بیژن زنگنه در یکی از اجلاسهای اوپک نمیتواند برای مخاطبان جهت پذیرش حرف قانعکننده نیست.
هر چند همین نشست و برخاستهای سیاسی است که میتواند بر موضعگیریها اثر بگذارد و یا شاید این نماینده سابق وضعیت صادرات نفت در دولت قبل را به دوران حاضر تعمیم داده است.