Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «تابناک»
2024-05-03@02:52:16 GMT

عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای و عامل غربی

تاریخ انتشار: ۱۵ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۴۸۰۲۱۸

در اجلاس اخیر سران سازمان همکاری شانگهای در آستانه قزاقستان در خرداد ماه گذشته، زمانی که سران حاضر آماده می‌شدند تا اسناد پیوستن نهایی هند و پاکستان به سازمان را امضا کنند، چند دقیقه‌ای از ترک سالن محل اجلاس توسط وزیر خارجه ایران می‌گذشت. عدم سخنرانی رئیس هیات ایرانی و خروج پیش از موعد از نشست آستانه، نشانه روشنی از ناخرسندی ایران از برکنار ماندن در روند گسترش سازمان بود
ایران که سال‌ها تعامل فعالی با سازمان برقرار کرده بود انتظار داشت بهنگام پذیرش اعضای جدید، درخواستش نادیده گرفته نمی‌شد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!


ایران بهمراه هند و پاکستان در سال ۱۳۸۴ بعنوان ناظر به سازمان شانگهای وارد شدند و در همان سال درخواست آمریکا برای کسب همین جایگاه پذیرفته نشد. در سال‌های پس از آن، ایران بدون تردید فعال‌ترین کشور ناظر در سازمان بود و در برنامه‌های آن از همایش جوانان و نشست‌های انرژی و مبارزه با تروریسم تا جلسات روسای جمهور مشارکت پویایی داشت و با دریافت نشانه‌هایی مثبت از درون سازمان، در سال 1387 درخواست کسب عضویت کامل را به دبیرخانه سازمان فرستاد. در دولت‌ نهم و دهم، رئیس جمهور وقت در همه نشست‌های سران بجز اجلاس ۱۳۸۹ تاشکند که در آن سند منع عضویت کشورهای تحت تحریم به تصویب رسید، شرکت کرده بود ولی مشارکت سازنده ایران به نتیجه ای نرسید و سازمان با توسل به بحث تحریم‌ها، درخواست ایران را بررسی نکرد. 
با برآمدن دولت یازدهم، تعامل با شانگهای نظم بیشتری گرفت تا مشارکت یکطرفه ایران و اعتبار بخشی به برنامه‌های آن بدون پاسخ نماند. دکتر روحانی در نشست سران در سال ۹۲ در دوشنبه تاجیکستان شرکت کرد و عزم ایران برای آغاز دوره‌ای جدید از همکاری‌های متقابلاً سودمند منطقه‌ای را اعلام نمود. بر اساس راهبرد جدید، مشارکت ایران در نشست‌های سازمان باید متناسب با پیشبرد بحث عضویت و رویکرد اعضا به جایگاه منطقه‌ای ایران تنظیم می‌شد. درحقیقت با توجه به فضای مثبت حول ایران در دوران مذاکرات هسته‌ای و امیدها برای بهبود روابط ایران و غرب، لحن صحبت مقامات عالی دولت‌های عضو شانگهای که تا پیش از آن مبهم بود، بطور محسوسی تغییر کرد و از همکاری بیشتر ایران در سازوکارهای منطقه‌ای از جمله شانگهای استقبال شد. از همین رو پس از حضور روحانی در نشست روسای جمهور سازمان در سال ۹۳ در بیشکک، ایران بار دیگر درخواست عضویت را به دبیرخانه سازمان در پکن فرستاد.  
زمانی که مذاکرات هسته ای به برجام رسید و تحریم های شورای امنیت لغو شد، بهانه سازمان برای عدم بررسی درخواست ایران نیز از میان رفت و همزمان برخی سران کشورهای اصلی مانند روسیه و قزاقستان از عضویت ایران صراحتاً حمایت کردند و در بیانیه مشترک روسای جمهور ایران و چین بهنگام سفر شی‌جین‌پینگ به تهران (بهمن 94) نیز طرف چینی بر حمایت از عضویت ایران تاکید کرد. با این همه هنوز در سازمان اجماعی بر سر جزئیات و زمان آغاز فرایند عضویت ایران شکل نگرفته بود تا جاییکه حسن روحانی در سال ۹۴ به اوفا در روسیه رفت ولی فقط در اجلاس بریکس شرکت کرد و زمانی که مشخص شد قرار نیست در بحث عضویت ایران تحولی رخ دهد، بدون شرکت در نشست سران شانگهای به تهران بازگشت. 
در دو اجلاس بعدی سران در تاشکند (۹۵) و آستانه (۹۶) به جز تعارفات دیپلماتیک، عزمی جدی برای قبول درخواست ایران مشاهده نشد و سطح مشارکت ایران نیز به وزیر خارجه تقلیل یافت این در حالی بود که روند عضویت هند و پاکستان که از اوفا شروع شده بود با تصویب اسناد پایه‌ای سازمان از سوی این دو کشور، در آستانه به پایان رسید و آنها رسماً به سازمان ملحق شدند و اکنون ایران برای عضویت نه با ۶ کشور که با ۸ دولت باید مذاکره کند.
در این سال‌ها سازمان دلایل مختلفی را برای تعویق بررسی عضویت ایران پیش کشیده‌است، از تحریم‌های سازمان ملل تا مخالفت برخی اعضای کوچک مانند ازبکستان و تاجیکستان و این اواخر لزوم به پایان بردن روند عضویت هند و پاکستان و سپس بررسی موضوع ایران، لیکن کمتر طرفی به تاثیر ملاحظات روابط با غرب بر بحث عضویت ایران اشاره می‌کند.
در سیاست خارجی اعضای شانگهای از روسیه تا آسیای مرکزی و چین، رویکرد غربی مولفه مهمی محسوب می‌شود که بخش زیادی از توان و تعاملات بین‌المللی آنها را مصروف خود می‌کند. در واقع اهمیت رویکرد غربی و مناسبات گسترده‌ای که در حوزه‌های سیاسی، اقتصادی و امنیتی میان آنها برقرار شده، این دولت‌ها را از ورود به حوزه‌هایی که حساسیت غرب را بر می‌انگیزاند و فرجام روشنی برای آن متصور نیست باز می‌دارد. 
پس از برجام انتظار زیادی ایجاد شد که این توافق به بهبود مناسبات ایران و غرب و عادی شدن فضای سیاسی امنیتی پیرامون ایران منجر شود. در ماه‌های ابتدای بعد از برجام، نشانه‌های روشنی در بالاترین سطوح در استقبال از مشارکت بیشتر ایران در تعاملات سیاسی و اقتصادی در حوزه آسیای مرکزی و اوراسیا بدست آمد و فضای مناسبات به شکل قابل توجه‌ای رو به فعال شدن رفت. هیات‌های زیادی از منطقه عازم تهران شد و لحن صحبت‌ها در همکاری با ایران تغییر کرد.
لیکن هنگامی که همه تحریم‌ها لغو نشد و بر خلاف انتظار اولیه تنش‌ها میان ایران و آمریکا تغییری جدی نکرد، امیدهای اولیه رنگ باخت و کشورهای منطقه را در نزدیکی به تهران محتاط‌تر کرد. این روند بویژه پس از روی کار آمدن دولت ترامپ و تشدید لفاظی‌ها علیه تهران، اعضای شانگهای را در مشارکت دادن ایران در پویاترین سازوکار سیاسی ـ امنیتی منطقه در این مقطع زمانی دچار تردید ساخت. 
سازمان شانگهای برخلاف آنچه در برخی محافل داخل ایران تحلیل می‌شود، سازمانی ضد غربی بشمار نمی‌رود بلکه درحقیقت یک مجمع مشورتی و رایزنی در عالی‌ترین سطوح سیاسی برای مدیریت و حل‌وفصل مسائل منطقه اوراسیا و اعتمادسازی با هدف کاهش حداقلی بسترهای بروز اختلاف و تنش در منطقه است. 
شانگهای هنوز بطور جدی وارد تعاملات بین‌المللی و مسائل دستورکار جهانی نشده و هرچند مقابله با نفوذ غرب در منطقه در شمار اولویت‌های دو عضو اصلی شانگهای است ولی رویکرد آشکار آن جهت‌گیری ضد آمریکایی بویژه در موضوعات خارج از جغرافیای سازمان ندارد و در سال‌های گذشته نیز با مدیریت محافظه‌کارانه چینی‌ها از ورود صریح به مسائلی که یک سوی آن غربی‌ها بوده‌اند، خودداری کرده است. در چارچوب همین سیاست، سازمان در مواجهه با جنگ گرجستان و روسیه (۲۰۰۸) و مناقشه اوکراین که یک طرف آن عضو اصلی سازمان یعنی روسیه بود، موضع صریحی اتخاذ نکرد. این در حالی بود که اغلب اعضای سازمان بجز چین، در قبال منازعات فوق بشکل دوجانبه و البته تلویحی از روسیه حمایت کرده‌اند. 
در طرف مقابل، باید در نظر داشت که سیاست خارجی ایران رویه‌ای خاص در جامعه جهانی را ارائه کرده که از مهم‌ترین شاخصه‌های آن عدم همراهی با ارزش‌های غربی در صحنه بین‌المللی است، همین امر بر ورود ایران به سازوکارهای سیاسی ـ امنیتی منطقه‌ای تاثیر می‌گذارد. در واقع با وجود تحکیم قابل‌توجه مناسبات دوجانبه ایران با اعضای شانگهای، گسترش تعاملات منطقه‌ای در حوزه شمالی، نمی‌تواند جدای از تحولات پیرامون ایران و جایگاه تهران در عرصه جهانی پیش برده شود. به زعم برخی اعضای شانگهای، حضور ایران در این سازمان ممکن است مسائل پیرامون این کشور بویژه تنش‌ها با آمریکا را وارد مباحث شانگهای کند، مسائلی که آینده آن با توجه به رویکرد دولت ترامپ چندان مشخص و قابل پیش‌بینی نیست. 
همین امر احتیاط اعضای سازمان را در مواجهه با خواست ایران بیشتر کرد و انتظار نمی‌رود تا زمان عادی شدن وضعیت میان ایران و آمریکا و کاهش ملاحظات غربی در گسترش حضور منطقه‌ای و بین‌المللی ایران، شرایط برای قبول عضویت ایران فراهم شود. در این میان پیش‌کشیدن بهانه کم ارزشی مانند مخالفت تاجیکستان، نمی تواند بازگوکننده تمام واقعیت رویکرد سازمان در قبال ایران باشد، چرا که اغلب تصمیمات راهبردی شانگهای در چارچوب هژمونی چین و روسیه و با همراهی دیگر اعضاء نهایی می‌شود، از جمله در جریان توسعه سازمان، با وجود مشکلات هند و پاکستان و نظرات متفاوت اعضای کوچک‌تر، این دو کشور با توافق چین و روسیه به عضویت پذیرفته شدند و اکنون در رابطه با ایران نیز سیاست روسیه ظاهراً حمایت از عضویت ایران است ولی چین به رغم تاکید رئیس جمهور خود، بهمراه برخی اعضای دیگر درگیر ملاحظاتی هستند که در بالا شرح آن رفت و موضع کشوری چون تاجیکستان می‌تواند ابزار لازم را برای آنها جهت موکول کردن درخواست ایران به آینده فراهم کند.  

* کارشناس مسائل حوزه اوراسیا 

منبع: تابناک

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tabnak.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تابناک» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۴۸۰۲۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شکست ائتلاف ضدایرانی

زمانی که ایران۱۳آوریل بیش از۳۰۰موشک وپهپاد به سمت رژیم‌صهیونیستی پرتاب کرد، اردن به کمک این رژیم آمد. گزارش‌های اولیه حاکی از کمک چند کشور عربی دیگر به رژیم‌صهیونیستی است؛ تلاش‌هایی که آنها بعدا تلاش کردند رد کنند. با وجود این، گروهی از سران رژیم‌صهیونیستی و همچنین برخی ناظران در واشنگتن، این اقدامات را نشانه‌ای از تغییری بزرگ تفسیر کردند.

استدلال بر این بود کشور‌های عربی در صورت افزایش درگیری با ایران، در کنار رژیم‌صهیونیستی خواهند ایستاد. هرزی هالوی، رئیس ستاد کل ارتش این رژیم مدعی شد حمله ایران فرصت‌های جدیدی برای همکاری در غرب آسیا ایجاد کرده است. مؤسسه مطالعات امنیت داخلی رژیم‌صهیونیستی نیز ادعا کرد، ائتلاف منطقه‌ای و بین‌المللی‌ای که در رهگیری موشک‌های ایران به سمت رژیم‌صهیونیستی مشارکت داشتند، ظرفیت ایجاد ائتلافی منطقه‌ای را علیه ایران نشان می‌دهند. دیوید ایگناتیوس، ستون‌نویس واشنگتن‌پست گفت: این تغییری بالقوه برای رژیم‌صهیونیستی است؛ تغییری که به منطقه شکل جدیدی می‌دهد. با وجود ارزیابی‌های خوشبینانه، درک درستی از پیچیدگی چالش‌های منطقه وجود ندارد. بدون شک، با توجه به ماهیت بی‌سابقه درگیری‌های نظامی میان ایران و رژیم‌صهیونیستی در ماه آوریل، ممکن است راهبرد آینده رژیم‌صهیونیستی در قبال ایران، ملاحظات منطقه‌ای بیشتر باشد، اما واقعیت‌های موجود در منطقه که مانع همکاری اعراب و رژیم‌صهیونیستی می‌شود، به‌طور قابل‌توجهی تغییر نکرده است. حتی پیش از حمله هفتم اکتبر ۲۰۲۳ میلادی، حماس و جنگ متعاقب رژیم‌صهیونیستی در غزه، کشور‌های عربی امضاکننده توافق‌نامه ابراهیم درسال۲۰۲۰ میلادی از حمایت بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم‌صهیونیستی، گسترش شهرک‌سازی‌های رژیم‌صهیونیستی در کرانه باختری و نیز مدارای وی نسبت به تلاش‌های وزیران راستگرا برای برهم‌زدن وضع موجود در قدس ناامید شده بودند.
 
سران عرب، محتاط‌تر از گذشته
پس از آغاز عملیات نظامی رژیم‌صهیونیستی در غزه در اکتبر ۲۰۲۳ میلادی و موج اعتراضات در سراسر غرب آسیا، سران عرب با آگاهی از این‌که همکاری آشکار با رژیم‌صهیونیستی می‌تواند مشروعیت داخلی آنها را به خطر بیندازد، حتی محتاط‌تر از گذشته در حمایت علنی از این رژیم عمل کردند. همچنین در واکنش کشور‌های عربی به دور جدید رویارویی ایران و رژیم‌صهیونیستی نشانه‌ای از تغییر مواضع دیده نمی‌شود. کشور‌های عربی همچنان به‌دنبال متعادل کردن روابط خود با ایران و رژیم‌صهیونیستی، حفاظت از اقتصاد و امنیت خود و مهم‌تر از همه جلوگیری از درگیری منطقه‌ای گسترده‌تر هستند. آنها همچنین پایان دادن به جنگ فاجعه‌بار در غزه را بر رویارویی با ایران در اولویت قرار خواهند داد. با وجود این، با افزایش تنش میان ایران و رژیم‌صهیونیستی، اشتیاق کشور‌های عربی برای سرعت بخشیدن در ادغام منطقه‌ای رژیم‌صهیونیستی بیش از هر زمان دیگری به تمایل صهیونیست‌ها برای پذیرش تشکیل کشور فلسطین بستگی دارد. 
 
وابستگی به آمریکا؛ بلای دولت‌های عربی
تلاش‌های کشور‌های عربی برای مقابله و دفع حملات موشکی و پهپادی ایران به‌طور قطع ناشی از تمایل آنها برای حفظ روابط با آمریکا و نه نزدیک‌تر شدن به رژیم‌صهیونیستی است. از زمان آغاز عملیات رژیم‌صهیونیستی در غزه، سران عرب از ناکامی جو بایدن، رئیس‌جمهور آمریکا در مهار نسل‌کشی رژیم‌صهیونیستی شگفت‌زده شده‌اند. با وجود این، همچنان به دنبال گسترش همکاری با واشنگتن هستند، زیرا هیچ جایگزینی برای نوع امنیتی که آمریکا حفظ می‌کند، نمی‌بینند. کشور‌های عربی به این نتیجه دست یافته‌اند نزدیکی، بهترین راه تعامل با ایران است. جنگ غزه همچنان موضوع و اولویت فوری منطقه‌ای است و کشور‌های عربی در تلاش برای دستیابی به توافق صلح با کمک دولت بایدن هستند. در هر صورت کشور‌های عربی حوزه خلیج‌فارس تعامل نزدیک‌تری با تهران دارند و به‌خوبی آگاه هستند نزدیکی و همسایگی آنها با ایران در معرض نفوذ تهران قرارشان می‌دهد. در ماه‌های آینده به احتمال زیاد کشور‌های عربی تلاش خواهند کرد سیاست متوازن‌سازی را حفظ کنند و خود را از اقدامات تهاجمی بیشتر رژیم‌صهیونیستی دور نگه دارند. در صورت ادامه افزایش تنش میان ایران و رژیم‌صهیونیستی، احتمالا آنها تمایل کمتری به حمایت از عملیات رژیم‌صهیونیستی داشته باشند. به‌مرور زمان هزینه‌های داخلی حمایت آشکار از رژیم‌صهیونیستی برای آنها احتمالا افزایش خواهد یافت، به‌ویژه اگر نیرو‌های صهیونیستی وارد رفح شوند.
 
الگوی کشور‌های عرب برای حفاظت از منافع خود
کشور‌های عربی حوزه خلیج‌فارس بر این باورند برقراری گفتگو‌های دیپلماتیک مستقیم، ارائه مشوق‌های اقتصادی و دیپلماسی پشت‌پرده با تهران امن‌ترین راه‌های حفاظت از منافع‌شان و جلوگیری از سرایت درگیری است. صرف‌نظر از شدت درگیری ایران و رژیم‌صهیونیستی، به‌نظر نمی‌آید کشور‌های عربی از این اشکال تعامل عقب‌نشینی کنند. تلاش آنها برای توسعه روابط با ایران از زمان آغاز جنگ غزه بیشتر شده، درحالی‌که تلاش‌ها برای عادی سازی روابط با رژیم‌صهیونیستی متوقف شده است. کشور‌های عربی همچنان درزمینه دفاع موشکی با واشنگتن همکاری خواهند کرد، اما این همکاری مستلزم هماهنگی مستقیم قابل‌توجهی با رژیم‌صهیونیستی نیست. همچنین به‌زودی به سطح اتحاد دفاعی رسمی نخواهدرسید؛ این موضوع نیازمند همسویی بهتر سامانه‌های دفاعی کشور‌های عربی و همچنین اعتماد بسیار بیشتر است که هر دوی این موارد درغرب آسیا وجود ندارد و ایجاد آن زمانبر است.

ضرورت تعدیل دیدگاه جهانی
در صورت ادامه افزایش تنش میان ایران و رژیم‌صهیونیستی، کشور‌های عربی تمایل کمتری به حمایت از رژیم‌صهیونیستی خواهند داشت. کشور‌های عربی به‌ویژه حوزه خلیج‌فارس به احتمال بسیار زیاد با هرگونه حمله مستقیم به ایران که می‌تواند چشم‌انداز اقتصادی شکننده منطقه را بی‌ثبات کند یا به ضد‌حمله ایران در خلیج‌فارس منجر شود، مخالفت خواهند کرد. کشور‌هایی عربی گرچه علاقه‌مند به حفظ روابط دفاعی نزدیک با واشنگتن هستند، اما نمی‌خواهند به بلوکی بپیوندند که آشکارا علیه ایران و حامیان جهانی آن، مانند روسیه کار می‌کند. آنها ترجیح می‌دهند روابط متعدد منطقه‌ای و جهانی را متوازن، نه این‌که پل‌ها را خراب کنند. جهان باید انتظارات خود را در زمینه همکاری نزدیک‌تر میان کشور‌های عربی و رژیم‌صهیونیستی تعدیل کند. برگزاری گردهمایی‌های منطقه‌ای با سطح اهمیت بالا که آشکارا نشان‌دهنده تعامل سیاسی کشور‌های عرب با رژیم‌صهیونیستی باشد، تا زمانی که صهیونیست‌ها جنگ علیه غزه را خاتمه ندهند، محتمل نیست. تا آن زمان، تلاش کشور‌های عربی برای حفظ روابط اقتصادی با رژیم‌صهیونیستی نیز محدود خواهد بود.

منبع: روزنامه جام جم

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • مسکو: واشنگتن در ۶ ماه اخیر، شورای امنیت را گروگان گرفته است
  • دیدار مردمی مدیر عامل شرکت آب و فاضلاب آذربایجان غربی
  • تاکید روسیه بر لزوم عضویت فلسطین در سازمان ملل
  • شکست ائتلاف ضدایرانی
  • تعلیق فعالیت یکی از اعضای شورای شهر بندر امام (ره)
  • محمدی: تحریم‌ها عامل رشد صنعت دارو و تجهیزات پزشکی ایران شد
  • تحریم ها عامل رشد صنعت دارو و تجهیزات پزشکی ایران
  • اسرائیل در گرداب
  • ایران رئیس کمیته کشاورزی «اسمیک» شد
  • اندیشکده غربی مطرح کرد: نیاز شورای همکاری خلیج فارس به تهران برای تحقق چشم‌انداز جدید خود