Web Analytics Made Easy - Statcounter

حوادث رکنا: ساعت حدود ١٠شب یکشنبه است. خبر می‌رسد که تهران لرزیده. شدت کم و زیادبودن این لرزش در مناطق مختلف تهران متفاوت است. پس از گذشت چند دقیقه خبر می‌رسد که شهرهای دیگر کشور هم لرزیده‌اند. از تبریز تا بوشهر. تعدادشان هم کم نیست اما هنوز مشخص نشده کانون زلزله کجاست. حدود ساعت ١٠:٣٠ کم‌کم خبرها از کانون زلزله می‌آید؛ عده‌ای آن را سلیمانیه عراق و عده‌ای دیگر ازگله کرمانشاه می‌دانند و در خبرها اعلام می‌شود که بزرگی زلزله ٧,٣ ریشتر است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

آخرین زلزله‌ای که در ایران اتفاق افتاد و گستردگی زیادی داشت، در ورزقان بود؛‌ سال ٩١ و حدود ٣٠٦ کشته و ٥‌هزار مجروح به جای گذاشت. بزرگی این زمین‌لرزه آن‌قدر بود که بعدها گفتند ابعاد بیشتر و بزرگتری نسبت به زلزله ورزقان و حتی بم با ٢٦‌هزار کشته و ٣٠‌هزار زخمی داشته است. با مقایسه این آمار، ترس به سراغم می‌آید. هنوز خبری از تلفات کرمانشاه به تهران نرسیده است. با آشنایانی در کرمانشاه تماس می‌گیرم و آنها می‌گویند این‌جا خیلی شدید لرزیده. مردم همه در خیابانند. با گذشت زمان تصاویر زیادی از تلفات کرمانشاه به دست می‌رسد. تصاویری از خانه‌های آوارشده بر سر مردم. اینطور که اخبار می‌گوید، بیشتر آسیب به منطقه سرپل ذهاب رسیده است. روستای زرده دالاهو یکی از روستاهای اطراف سرپل ذهاب است. به یاد می‌آورم که قبلا گزارشی در مورد وضع مردم آن روستا نوشته بودم. ساعت حدود ١٢شب است و نمی‌شود با شماره‌هایی که از اهالی روستا دارم، تماس بگیرم. باید صبر کرد تا صبح برسد.

هجوم آوارها بر سر سیدفریدون

ساعت حدود ٢ظهر است. جرأتش را ندارم که با اهالی روستا تماس بگیرم. به برهان احمدی، مستندساز که رابط من در روستا است، برای گرفتن خبری پیامی ارسال می‌کنم اما پاسخی نیست. ساعت ٦:٤٠ بعدازظهر پیامی از برهان احمدی می‌رسد که می‌گوید با من تماس خواهد گرفت. حدود ١٥دقیقه از آن زمان می‌گذرد که تلفنم زنگ می‌خورد.

از زرده چه خبر؟

اوضاع بد است. خودم در آن‌جا حضور ندارم، اما خبرهایی به گوشم رسیده که خوشایند نیستند. نمی‌توانم خیلی راجع به آن صحبت کنم. شماره‌ای به شما می‌دهم که با آن تماس بگیرید و اطلاعات دقیق را از او بپرسید.

از مردم روستا چه خبر؟

سیدفریدون را یادتان است؟

بله. نکنه....

نه. چهارنفر از اعضای خانواده‌اش را از دست داده. ٢ نوه و پسر و عروسش را. خودش هم مصدوم شده و در بیمارستان است.

بغضش را می‌خورد و می‌گوید؛ با آقای کرمی که قبلا صحبت کردید، با او تماس بگیرید. او می‌تواند دقیق به شما بگوید که چه اتفاقی برای مردم روستا افتاده. تلفن را با بغض قطع می‌کند اما من هنوز زیر آوار خبر فوت خانواده سیدفریدون مانده‌ام. قبلا نوشته بودم که سیدفریدون حسینی ٧٠‌سال دارد. ادبیات را به خوبی می‌داند و تابه‌حال بسیاری از کتاب‌های شاهنامه و امیرارسلان نامی و... را به زبان کردی اورامی ترجمه کرده است. آن‌سال که صدام، نخستین آوار را بر سرش ریخت، ٧نفر از اعضای خانواده‌اش را از دست داد؛ چهار برادر و دو فرزند و پدرش را. آن‌روزها به جای این‌که با عده‌ای از اهالی روستا به کرمانشاه برود و پرونده بالینی برای گرفتن‌ درصد جانبازی بگیرد، به همراه مادر و خواهران و همسرش در روستا مانده بود و جنازه‌های شیمیایی‌شده را شست‌وشو و دفن کرد. چند سالی که توانسته بود ‌درصد جانبازی بگیرد، حالش بهتر بود اما با آمدن نوه‌های پسری‌اش حالش خیلی خوب شده بود. پیش از زمین‌لرزه که برای تهیه گزارش با او صحبت می‌کردم، می‌گفت؛ پسرش بسیار کمک‌حال اوست. صدای نوه‌هایش در خانه پیچیده بود. می‌گفت؛ وضع مالی‌اش خیلی خوب نیست اما دلش به خانواده‌اش گرم است. کمک می‌خواست ولی می‌گفت خدا بزرگ است. سیدفریدون حالا اما بعد از این اتفاق با دو چشم که یکی از آنها تقریبا نمی‌بیند، مات و مبهوت روی تخت بیمارستان مانده است و این سوال را در ذهن خود تکرار می‌کند که چرا همه آوارهای دنیا همیشه روی سر او و خانواده‌‌اش خراب می‌شود؟ سیدفریدون هنوز نمی‌داند که خانه‌ای برایش نمانده. حتی نمی‌داند که دیگر پسر و عروس و نوه‌ای ندارد. دیگر نمی‌تواند هر روز به زمین کشاورزی‌اش برود. تنها چیزی که به یاد دارد، خراب‌شدن خانه روی سرش است.

زرده زیر آوار زمین

وقتی که خانه‌ها روی سر خانواده‌ها خراب شود، فرقی نمی‌کند که دلیل آن انفجار بمب باشد یا زمین‌لرزه. همین‌که مادری، پدری یا بچه‌ای زیر آوار ماند و خانواده‌ای را داغدار کرد، دیگر دلیلش مهم نیست. روستای زرده دالاهو از آثار بمباران شیمیایی صدام بود. یک‌بار بمب‌های صدام روی آن آوار شد و حالا بعد از زمین‌لرزه چیزی جز خاک از آن باقی نمانده است. برای این‌که بدانم چه بر سر روستا و مردم روستا آمده، با شیرمحمد کرمی، از اعضای شورای روستا و فعال مدنی تماس می‌گیرم. با صدای گرفته و پر از استرس تلفن را جواب می‌دهد. «حدود ١٢نفر در روستای زرده بالا و پایین از بین رفتند. در روستای ما. چهارنفر فقط از خانواده سیدفریدون حسینی بودند. کوه پشت روستا به کلی خراب و ٨٠‌درصد روستا نابود شده است. مردم آب و نان ندارند. ٥٠٠ خانوار در این روستا هستند. بیشتر آنها مصدوم شیمیایی‌اند و بسیاری از افراد هم سرطان خون دارند و داروهای آنها زیر آوار مانده است. تنها کمکی که به روستا شده، فقط ٤٠ چادر هلال‌احمر بود که سپاه پاسداران آن را به روستا برد اما هنوز هیچ خبری از کمک‌های دیگر نیست. فقط عده‌ای از اهالی روستاها و شهرهای اطراف خودشان به ما کمی آذوقه دادند. آمبولانسی که پیش از این داشتیم، متاسفانه از روستا تکان نخورده است.» در ادامه می‌خواهد که کاری برای روستا انجام دهم. می‌گوید؛ مسئولان جوابش را نداده‌اند.

ساعت حدود ١١شب است و ٢ساعت از آخرین تماس‌مان می‌گذرد که تلفنم دوباره زنگ می‌خورد. شیرمحمد است. می‌پرسد توانسته‌ام کاری کنم یا خیر؟ زبانم بند می‌آید، چیزی برای گفتن ندارم. در جواب می‌گویم که از صمیم قلب Heart ناراحتم و اگر بتوانم کاری انجام می‌دهم. شروع به التماس‌کردن و قسم‌دادن می‌کند. «هوا سرد است. پتو و آب و غذا به اندازه کافی نداریم. کمک کنید.»

منبع: رکنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.rokna.net دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «رکنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۶۳۱۲۷۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کشف اتفاقی شهاب‌سنگ در ایران؛ قطعه‌ای زیبا از هسته یک سیاره را ببینید | تصویر

 مسعود کیانی، پژوهشگر و محقق زمین شناسی و مدیر موسسه گوهرشناسی و شهاب سنگ شناسی واحد فناور مستقر در مرکز رشد دانشگاه خوارزمی، درباره نتیجه یک آزمایش بر روی نمونه شهاب سنگی گفت: شهاب سنگ قطعاتی از اجسام فضایی مانند سیارات، سیارک ها و ستاره های دنباله دار هستند که در فضا سرگردان بوده و روی یک سیاره یا سیارک فرود می آیند. این سنگ ها دارای انواع مختلفی بوده که در چهار نیم میلیارد سال قبل شکل گرفته است و بدون هیچ تغییر شیمیایی قابل توجه ای در فضا در حال حرکت هستند که به آنها شهاب واره می گویند. هنگامی که این سنگ ها بر روی زمین سقوط می کنند به آنها شهاب سنگ گفته می شود.

براساس گزارش ایسنا، وی در ادامه به کشف جدید پژوهشگران اشاره کرد و گفت: اخیرا فردی از یکی روستاهای استان لرستان قطعه ای از یک نمونه سنگ فلزی که دارای چگالی بالا و جذب آهن ربای قوی بوده را به موسسه گوهرشناسی کیپا (کیانپارس) ارسال کرد. با توجه به مشکوک بودن این سنگ از نمونه ارسالی با استفاده از مقاطع میکروسکوپی و نمونه های شیمیایی آنالیز شده توسط میکروسکوپ الکترونی دانشگاه خوارزمی تهران این سنگ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

این محقق تصریح کرد: در این آزمایشات تخصصی و دقیق مشخص شد این نمونه با توجه به وجود بافت ویدمن اشتاتن(بافت مخصوص شهاب سنگ های آهنی) و درصد آهن و نیکل بالا یک قطعه شهاب سنگ آهنی است. در نمونه آزمایشی میزان خلوص آهن بالای نود درصد و مقدار نیکل حدود ۸ درصد است.

وی بیان کرد: طی مطالعات تکمیلی مشخص شد این شهاب سنگ مربوط به هسته یک سیاره یا سیارک بوده که طی برخوردهای فضایی بین اجرام فضایی متلاشی شده و قطعاتی از آن در فضا فاصله زیادی را طی کرده و سپس در سرزمین ایران فرود آمده است.

دیگر خبرها

  • کشف اتفاقی شهاب‌سنگ در ایران؛ قطعه‌ای زیبا از هسته یک سیاره را ببینید | تصویر
  • کارگروه چابک و اثرگذار برای کاهش نرخ بیکاری
  • حیات دوباره در «کوشه سفلی»/ قصه پر غصه‌ای که به شادی ختم شد
  • پاسخگویی به مطالبات مردم، در دستور کار مدیران خراسان جنوبی
  • رفع مشکلات مردم، تکلیف مدیران در دولت سیزدهم است
  • سی و ششمین یادواره شهدای روستای ارکان برگزار شد+فیلم
  • برخورداری ۹۳ درصدی روستاهای شهرستان آزادشهر از طرح هادی
  • روستای "سویرو" بانه شهری برای لک‌لک‌ها
  • خسارت سیل به حدود ۴۰۰ روستای خراسان جنوبی
  • یک سد مهم کشور پُر شد؛ مردم مراقبت کنند