Web Analytics Made Easy - Statcounter

رئیس حوزه علمیه امام خمینی(ره) اراک گفت: صلح امام حسن(ع) و قیام امام حسین(ع) مکمل و تکمیل کننده یکدیگر بودند.

به گزارش خبرگزاری تسنیم از اراک، صلح امام حسن(ع) به عنوان یکی از مهم‌ترین و چالشی‌ترین بحث های تاریخ تشیع شناخته می‌شود، اینکه چرا امام حسن صلح کرد شاید سوالی باشد که در ذهن برخی پدید آمده باشد، همچنانکه این سوال بسیار درباره قیام امام حسین(ع) و دلایل آن مطرح می شود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

امام حسن(ع) با قبول صلح و قرار دادن شرایطی در آن، ریشه جریان امامت و تشیع را زنده نگه داشت و چهره واقعی جریان برانداز اموی را با سلاح خویش به جامعه اسلامی نشان داد و این چنین گرد و غبار و شبهات موجود در فضای حق و باطل را به سود جبهه حق فرونشاند.

کمیت صلح امام حسن(ع) بسترسازی مناسب برای معرفی کامل و افشای چهره نفاق بنی امیه در زمان امام حسین (ع) و پرورش نیروهای مخلص در مرکز ارشاد و آگاه‌سازی کربلاست و چنین است که قیام حسینی قبل از آنکه حسینی باشد، حسنی است.

در این راستا به منظور تبیین صلح حسنی که زمینه ساز قیام سرخ عاشورای حسینی بود، خبرگزاری تسنیم در استان مرکزی با دعوت از کارشناسان دینی اقدام به برگزاری میزگرد تخصصی کرد.

این میزگرد با موضوع صلح سبز حسنی، قیام سرخ حسینی، با حضور جمعی از کارشناسان دینی حوزه علمیه استان مرکزی برگزار شد.

براساس برنامه‌ریزی انجام شده این میزگرد با حضور حجت‌الاسلام صفر قربانپور مدیرکل تبلیغات اسلامی استان مرکزی، حجت‌الاسلام سیداحمد میرمهدی رئیس حوزه علمیه امام(ره) اراک و مهران توسطی عضو شورای هیئت‌های مذهبی شهرستان اراک به میزبانی خبرگزاری تسنیم استان مرکزی برگزار شد.

مشروح سخنان حجت الاسلام میرمهدی رئیس حوزه علمیه امام(ره) اراک در میزگرد صلح سبز حسنی، قیام سرخ حسینی در زیر می آید:

تسنیم: برخی از افراد در طول تاریخ به این باور بودند که صلح حسنی نقطه ضعف امام حسن(ع) محسوب می‌شود، به نظر شما این تفکر چقدر باطل است؟ و از سویی صلح حسنی چه زمینه‌ای برای قیام حسینی فراهم کرد؟

میرمهدی: در ابتدا باید اشاره‌ای داشته باشیم به این موضوع که امام حسن مجتبی(ع) در مقام امامت هستند، به فرموده پیامبر اکرم(ص) امامان حسن و حسین (ع) چه قیام داشته و چه قعود، باز هم در مقام و جایگاه امامت هستند و در منصب امامت تصمیم بر آن صلح گرفته‌اند.

امام حسن مجتبی(ع) از افرادی است که آیه تطهیر درباره او نازل شده که دلالت بر عصمت ایشان دارد، اگر تصمیم و اعمال آن حضرت به ذائقه برخی خوشایند هم نباشد باز هم ایشان هر عملی را برمبنای عصمت و طهارت انجام داده‌اند که به این سبب آن عمل برای ما عمل حجته و میزان و معیار است.

وقتی صلحی صورت گرفته از ناحیه امام معصوم بوده است بنابراین هیچ اشکال و تردیدی در درستی آن تصمیم نیست، ولی اگر تحلیلی هست تنها به سبب بررسی چرایی آن است که چه شد آن حضرت تصمیم برآن موضع گرفتند و امام مجتبی (ع) به ترک مخاصمه با معاویه تن دادند.

وقتی خلافت بعد از پیغمبر(ص) را مرور می‌کنیم درمی‌یابیم که آنچه را پیغمبر اکرم (ص) برای خلافت بعد از خود در نظر داشتند انجام نشد و کسانی خلافت را بدست گرفتند که قطعا از سوی پیامبر اکرم(ص) منصوب نبودند، علمای اهل سنت برای خلافت بعد از پیامبر به اجماع استناد می‌کنند که همه با خلیفه اول بیعت کردند و برای خلیفه دوم هم همان رسم خلیفه اول را اجرا می‌کنند و به همین ترتیب ادامه می‌یابد واین ترتیب خلافت هیچکدام منصوبین پیامبر نبودند.

تسنیم: تحلیل شما از صلح حسنی و قیام حسینی چیست؟

میرمهدی: معیارهایی که در جامعه مطرح شد معیارهای جدید بود مانند اینکه اگر اصحاب عملی را انجام دادند آن عمل مورد پذیرش است و به آن عمل می‌شود توسل کرد، یعنی به غیر از قرآن و فرمایش و عمل پیغمبر برای مسائل شرعی عمل اصحاب هم شرعی و قابل قبول است.

وقتی شرایط امور به این صورت شد جایگاه اهل بیت پیغمبر که دارای عصمت هم بودند از جایگاه اصلی به شکل دیگری تغییر کرد، امیرالمومنین و امامان حسن و حسین (ع) در عرض دیگر امامان قرار گرفتند نه در طول به این مفهوم که اول و افضل امیرالمونین(ع) و بعد از آن فرزندان باشند، نبود.

امیرالمومنین(ع) را مانند دیگر صحابه شمردند و در یک عرض قرار دادند و نسبت به برخی از اعمالی که اصحاب به خلاف انجام می‌دادند با در عرض قرار دادن آنها عمل خلاف را با بیانات خاصی توجیه می‌کردند برای مثال می‌گفتند (اجتهد اخطا) اجتهاد کرده خطا کرده، اجتهاد دوسر دارد از یک سوخطا می‌کند از یک سو خطا نمی‌کند آنجا که خطا ندارد به ثواب می‌رسد و آنجا که خطا دارد معصوم است.

با این توضیحات اصحاب را درکنار اهل بیت پیامبر(ص) که دارای عصمت بودند قرار دادند در این حالت مردم تبعیت را نسبت به اهل بیت از دست دادند، تبعیتی که مد نظر پیغمبر، خدا و قرآن بود تغییر کرد و تبدیل شد به شخصیت‌هایی که با مردم و اصحاب مساوی هستند، معاویه در کنار امیرالمونین (ع) قرار گرفت تا این اندازه که علی و معاویه را در کنار هم نام بردند، وقتی معاویه حکمیت قرآن را مطرح کرد امیرالمونین(ع) را مجبور کردند که از جنگ دست بکشد.

امیرالمومنین(ع) هم به ناچار دست از جنگ با معاویه برداشت، همین روند تا زمان امام مجتبی(ع) ادامه پیدا کرد، بعد از شهادت امیرالمومنین افرادی که متوجه اشتباه خود در وادار کردن امیرالمومنین به صلح با معاویه شده بودند خودشان آماده جنگ با معاویه شدند و لشکر برای جنگ با معاویه آماده کردند.

پس از شهادت امیرالمونین(ع) فرماندهی به عهده امام مجتبی (ع) قرار گرفت و پس از آن مکر و حیله معاویه هم آغاز شد و توانست به آسانی با وعده‌های پوشالی به سران لشکر از جمله پسر عموی امام مجتبی(ع) را خریداری کرد و شرایط را در دست گرفت.

معاویه برای امام مجتبی(ع) نامه‌ای نوشت که اکنون در بین لشکریان تو افرادی هستند که حاضرند تو را دست بسته به من تحویل دهند و فرماندهان تو با من هستند و نامه آنها را هم برای امام فرستاد و از سویی با فرستادن نامه سفید امضا برای امام که هر چه بخواهید در آن مکتوب کنید من قبول می‌کنم، شکل مسالمت آمیز به رفتار خود داد، در این شرایط با وجودی که امام مجتبی (ع) قصد جنگ با معاویه را داشتند به ناچار قراردادی که البته مفاد آن را به نقل از تاریخ، خود امام تنظیم کردند امضا کنند.

در آن قرارداد یکی از موارد سلب حق تعیین جانشین به اختیار معاویه ذکر شده بود که همین ماده مبنای قیام حضرت اباعبدالله شد، دیگر موارد ذکر شده در قرارداد محیا کردن آرامش و آسایش برای شیعیان و پرداخت درآمد منطقه‌ای به نام داراب جرد که مانند فدک متعلق به خاندان اهل بیت بوده و معاویه آن را تصرف کرده بود هم آمده است.

تسنیم: تحلیل شما از معاهده صلح امام مجتبی(ع) چیست؟

میرمهدی: همه این موارد ذکر شده در قرار داد، مبنای قیام امام حسین(ع) شد زیرا معاویه به هیچ کدام از آن موارد عمل نکرد همه را زیر پا گذاشت ولی با این وجود امامان مجتبی و حسین(ع) تا زمانی زنده بودند.

در رفتارشان با معاویه هیچ تغییری ندادند و اباعبدالله همچنان با معاویه در وضعیت مسالمت بودند و رفتار امام حسین(ع) هم مانند امام حسن (ع) در صلح بود، امام حسن تا قبل از قرارداد در جنگ بودند و بر مبنای قولی که دادند بر صلح پایدار ماندند و امام حسین(ع) قعود داشتند و بر قول صلح بودند تا پس از معاویه و شرایط پیش آمده خروج کردند تا اجازه فعالیت به بنی‌امیه ندهند.

بنابراین امام مجتبی(ع) همانطور که امام حسن(ع) قیام داشتند ایشان هم داشتند و همچنین امام حسن(ع) هم مانند امام مجتبی(ع) صلح داشتند و قرارداد صلح مبنای قیام حضرت اباعبدالله(ع) شد.

انتهای پیام/

R41371/P1486/S6,73/CT2

منبع: تسنیم

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۶۶۵۱۷۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

نوه امام خمینی در خارج از کشور چه شغلی دارد؟

خانم معصومه حائری یزدی همسر آیت‌الله سید مصطفی خمینی و دختر آیت‌الله شیخ مرتضی حایری یزدی صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی در تهران درگذشت.

آن طور که عصر ایران روایت کرده است؛ وی مادر سید حسین و مریم خمینی بود. حجت‌الاسلام سید حسین خمینی از اوایل دهه ۶۰ عملا از عرصه‌های رسمی و رسانه‌ای کنار است و خواهر او (نوه امام خمینی) هم در خارج از کشور زندگی می‌کند و به طبابت و کار‌های علمی اشتغال دارد و خانواده برای دفن مادر منتظر بازگشت اوست. (دو فرزند دیگر در کودکی درگذشته بودند).

از نکات شگفت‌آور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.

او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان می‌کرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب می‌کردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.

با این که عروس ارشد امام اهل مصاحبه با رسانه‌ها نبود، اما برای اولین بار اول آبان ۱۴۰۰ و به مناسبت چهل‌وچهارمین سالگرد درگذشت مشکوک سید مصطفی خمینی گفت‌وگویی با او منتشر شد که بسیار مورد توجه قرار گرفت خصوصا جا‌هایی که حکایت از نگاه امروزین آقا مصطفی خمینی داشت و تصویر متفاوتی از فرزند فقید امام ترسیم می‌کرد.

درباره فرزندان چنین گفته بود: «خدا چهار فرزند به من داد که دو تا از آن‌ها از دنیا رفتند و الان تنها حسین و مریم برای من باقی مانده‌اند. هر دو دختر بودند و یکی در ایران و یکی در نجف از دنیا رفت. اولی چند روز بعد از به دنیا آمدن از دنیا رفت و علتش هم این که اوضاع ما در آن ایام به خاطر مسائل انقلاب خیلی ناجور و نامناسب و دگرگون بود و در همان ایامی که تازه این دختر به دنیا آمده بود، نیرو‌های دولتی وارد منزل ما شدند و هول و هراس ایجاد کردند و حال خود من خیلی بد و خراب بود و شاید این بچه بر اثر همان مسائل مُرد و از دنیا رفت.

دومی هم بلافاصله بعد از تولد و بر اثر یک بیماری کشنده از دست رفت؛ البته برخی به من می‌گفتند که این فرزندم، پسر بوده ...»

دیگر خبرها

  • تأمین آب آشامیدنی پایدار برای روستای «سرپله» آبدانان
  • کتاب «رازهای زیارت اربعین» روانه بازار نشر شد
  • نوه امام خمینی در خارج از کشور چه کاره است؟ 
  • نباید با لغزش یک مسئول یا یک گروه توپخانه خود را به سمت یکدیگر فعال کنیم
  • نوه امام خمینی در خارج از کشور چه شغلی دارد؟
  • مراسم ویژه خدام حسینی در حرم مطهر امام حسین(ع) عصر جمعه
  • خاتمی: به زور کسی را به بهشت نمی‌بریم/ انگ زدن به یکدیگر مشکل بی‌حجابی را حل نمی‌کند/ عملیات تنبیهی وعدۀ صادق یک کار الهی بود
  • امام جمعه تهران خطاب به متدینین: انگ زدن به یکدیگر مصلحت نیست
  • زمینه‌سازان شهادت امام حسین (ع)
  • فرونشست زمین در میدان امام حسین (ع) یزد + ویدئو