در دفتر روحانی چه میگذرد؟
تاریخ انتشار: ۲ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۷۶۲۹۴۶
انتصاب مجید تختروانچی عضو موثر مذاکرات هستهای به عنوان معاون سیاسی دفتر ریاستجمهوری یک اتفاق پرسش برانگیز بود. تختروانچی جانشین حمید ابوطالبی شد و ابوطالبی هم از سمت معاونت به مشاور بودن تنزل درجه پیدا کرد. حکم تختروانچی را واعظی رییس دفتر امضا کرده و حکم جدید ابوطالبی را رییسجمهور.
در ادامه این مطلب آمده است؛ مهاجرت تختروانچی به نهاد ریاستجمهوری به رسانههای مخالف دولت این بهانه را داد که بگویند تیم مذاکرهکننده به دلیل شکست برجام هر کدام به گوشهای فرستاده شدهاند، ظریف سکوت کرده، عراقچی میخواهد سفیر شود و تختروانچی هم به جایی رفته که ارتباط چندانی با تخصص اصلیاش ندارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فارغ از درستی یا نادرستی گمانهزنیهای منتقدان دولت اما میتوان از چرایی امضای حکم تختروانچی و ارتباط آن با دیگر اتفاقات دفتر رییسجمهور پرسش کرد و در مورد مسائلی که چندی است درباره رییس دفتر جدید مطرح میشود تاملی دوباره کرد.
واعظی بر جای نهاوندیان نشسته است؛ مردی که در سکوت کار خود را پیش میبرد و بر کنار رییسجمهور نشستن اصرار عجیبی داشت با تغییر دولت مدتی شایعه معاون اول شدنش هم مطرح بود که البته کنار زدن جهانگیری تا بدان حد کاری غیرممکن بود.
واعظی بعد از پیروزی روحانی در سال ٩٢ برخلاف انتظار به جای وزارت خارجه به وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات رفت، در آن پست خوش درخشید و با ممانعت از قطع شدن تلگرام در روز انتخابات مجلس و ریاستجمهوری نقشی موثر در پیروزی حامیان دولت ایفا کرد.
رضایت روحانی از عملکرد واعظی در دور دوم او را به پستی مهمتر بالا کشید، حالا او هم رییس دفتر رییسجمهور است و وقت ملاقات با سایر وزرا را تعیین میکند و هم یکی از نیروهای خودش را جوانترین وزیر جمهوری اسلامی کرده است.
در پست جدید گویی با واعظی جدیدی مواجهیم، در واقع تغییرات در دفتر رییسجمهور به کاهش نقش محمد نهاوندیان و حمید ابوطالبی یا آمدن مجید تختروانچی ختم نمیشود. فراموش شدن مرتضی بانک که یکی از موثرترین چهرههای نهاد ریاستجمهوری در دولت یازدهم بود را هم باید در ردیف تغییرات هدفمند دفتر رییسجمهور و مجموعه نهاد ریاستجمهوری قرار داد. واقعا واعظی چه سودایی در سر دارد؟ از نظر او تختروانچی در وزارت خارجه موثرتر است یا در نهاد ریاستجمهوری؟ اصلا بودن یک دیپلمات در نهاد چه خاصیتی دارد؟ قرار است اتفاقاتی بیفتند که نهاد ریاستجمهوری بیشتر از سیاست داخلی به سیاست خارجی بپردازد؟ و اصلا برای پست معاونت سیاسی تخصص و مهارت و سابقهای مرتبط با این سمت لازم نیست؟ الان متخصص این کار در حلقه یک رییسجمهور کیست؟ آشنا در مرکز بررسیهای استراتژیک؟
اختلافات واعظی و اصلاحطلبان و فراکسیون امید را چگونه باید تحلیل کرد؟ شایعاتی است بیاساس یا روز به روز قوت خواهد گرفت و در بزنگاهی کار دست دولت اعتدال میدهد؟
حرف و حدیثها درباره دخالت رییس دفتر در چینش کابینه دوازدهم و نقش او در اختلافات موجود در حالی است که خودش میگوید «دفتر رییسجمهور باید چشم و گوش وی باشد تا پیش از بیشتر شدن اختلاف سلیقهها به آنها رسیدگی و رفع کند». تلاش او برای حل و فصل اختلافات موجود به لبخند زدنهای بعد از جلسه هیات دولت و تکذیب اختلافات، خلاصه میشود. واعظی در حالی از برقراری روابط صمیمانه در دولت میگوید که چهرههای موثری در میان اصلاحطلبان او را مسوول کاهش نقش جهانگیری در دولت میدانند.
اختلافات رییس دفتر با اصلاحطلبان
اختلاف واعظی با اصلاحطلبان در دولت دوازدهم اوج گرفته اما مساله امروز و دیروز نیست. او در انکار نقش اطلاح طلبان در پیروزی روحانی نه تلویحا و با اشاره غیرمستقیم که با صراحت وارد میدان شده است و در یکی از سخنرانیهایش نقش اصلاحطلبان در پیروزی روحانی را آنگونه که بود نپذیرفت. مصداق این مدعا چالش لفظی او با محمدرضا عارف رییس فراکسیون امید در ماههای پیش از انتخابات مجلس است جایی که یکی از بزرگان اصلاحات در پاسخ به واعظی که مدعی شده بود روحانی بدون اصلاحطلبان نیز میتوانست رییسجمهور شود، با طعنه گفته بود «حداقل به اندازه همان هفت دهم درصد برای ما نقش قائل باشید.»
واعظی البته نقش اصلاحطلبان در انتخابات ٩٤ و کسب ٣٠ کرسی تهران را هم کمرنگ میپنداشت. از همین رو در جشنی بعد از انتخابات مجلس پشت تریبون رفت و اثربخش بودن کلید واژه «تکرار میکنم» را انکار کرد. «امید» را محصول فکر همطیفان خود دانست. به اعتقاد او پیروزی در انتخابات مجلس سه ضلع داشت: اعتدال و توسعه، طیف حامی لاریجانی و اصلاحطلبان. بیان این نظریه از سوی واعظی در همان جلسه مورد اعتراض الهه کولایی فعال سیاسی اصلاحطلب قرار گرفت.
اینگونه اظهارنظرها تنها اقدام عملی برای عبور از اصلاحطلبان نیست و لابیکردنهای به نفع لاریجانی در جریان انتخابات هیات ریسه مجلس را نیز باید به آن افزود. لابیگریهایی که صدای نمایندگان اصلاحطلب را درآورد. چالش کنونی فراکسیون امید و درگیر بودن با رفقای نیمهراه که دستشان را در حنا گذاشتهاند نیز ناشی از همین اعمال نفوذها است.
به همین خاطر است که انتصاب محمود واعظی به عنوان رییس دفتر رییسجمهور اصلاحطلبان را مکدر کرد. چراکه آنها اصرار داشتند که رییس دفتر رییسجمهور باید فردی نزدیک به رییسجمهور و از میان بدنه حامیان او باشد نه فردی نزدیک به اصولگرایان معتدل. اصلاحطلبان نمیخواستند روزی برسد که رییس دفتر رییسجمهور پشت تریبون با اصلاحطلبان بحث کند و یک هفته بعد در کنگره حزب خود از لاریجانی به عنوان سخنران دعوت کند.
صمیمیت رییس دفتر با علی لاریجانی
اصلاحطلبان نسبت به حسن نیت واعظی اطمینان خاطر ندارند و این عدم اطمینان ناشی از عملکرد چند ماه او است. از یک سو اعمال نفوذ در انتصاب وزرایی که مورد تایید اصلاحطلبان نبودند و از سوی دیگر بازی در تیم لاریجانی. نزدیکترین فرد دولت به رییسجمهور در حالی به سمت لاریجانی تمایل دارد که گمانه کاندیداتوری علی لاریجانی در انتخابات ١٤٠٠ طرح شده و حتی برخی از دو قطبی احتمالی لاریجانی- جهانگیری سخن میگویند. در این بین مشاهده میشود که اسحاق جهانگیری با وجود نقش موثری که در پیروزی روحانی در انتخابات ٩٦ ایفا کرد، در دولت کم فروغتر از قبل شده است. جهانگیری که در دولت یازدهم به واسطه عملکرد رییس دفتر رییسجمهور مرجع وزرا بود حالا به واسطه رفتن نهاوندیان به معاونت اقتصادی و آمدن واعظی به دفتر رییسجمهور به حاشیه رانده شده است. در این بین دولتیها سعی میکنند هر خبری در مورد استعفا یا اختلاف را تکذیب کنند. اما ادامه این روند باعث میشود ماههای آینده خبرهای بیشتری از دلخوریها و کدورتهای موجود منتشر شود.
وظایف رییس دفتر رییسجمهور
روشن است که انجام امور جاری و وظایف روتین رییس دفتر رییسجمهور نیز در قاعده این هرم قرار میگیرد. وظایف و مسوولیتهایی که شاید عموم مردم از چند و چون آن چندان اطلاع نداشته باشند. هماهنگی، تهیه و تنظیم اوقات، برنامه ملاقاتها، جلسات، سفرها و دیدارهای رییسجمهور یکی از همین وظایف است و به موجب آن شاهدیم که رییس دفتر امکان مییابد کار یک وزارتخانه را سریع راه انداخته و دیگری را ماهها منتظر نگاه دارد.
تهیه و تنظیم مشروح یا خلاصه مذاکرات با اشخاص، مقامات داخلی و خارجی از دیگر وظایف رییس دفتر رییس جهمور است و به رییس دفتر فرصت میدهد تا سایه رییسجمهور شده و همهجا حاضر باشد. این حضور بدون شک به یاری کسانی خواهد آمد که از هر فرصتی برای پیشبرد اهداف سیاسی خود بهره میگیرند.
دریافت، ثبت و اعلام نظرات رییسجمهور و انعکاس آن به مراجع ذیربط سومین وظیفه رییسدفتر رییسجمهور است. ارتباط با استانداریها، دستگاههای اجرایی، قوه قضاییه، قوه مقننه و... را نیز باید به فهرست وظایف رییس دفتر افزود. همین وظیفه است که فرصتسازی میکند تا آنطور که برخی میخواهند لابی کنند و دامنه نفوذ خود را از دولت به سایر نهادها بکشانند.
مدیریت چرخه گردش مکاتبات، آمادهسازی نامهها، مستندات و مدارک اداری مرتبط جهت استحضار، هماهنگی در ارایه خدمات پشتیبانی، اداری و مالی، پشتیبانی امور حفاظتی رییسجمهوری سابق و خانواده آنها، تجهیز و بههنگامسازی حوزه دفتری به فناوریهای نوین اطلاعاتی و ارتباطی چند رسانهای و نگهداری آن با همکاری سایر واحدهای ذیربط و انجام امور مراسلات، مکاتبات، تهیه و تنظیم پیشنویسها، نامهها، ویرایش و تلخیص مکاتبات و گزارشهای استحضاری نیز از دیگر وظایف رییسدفتر رییسجمهور به حساب میآید.
منبع: پارسینه
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsine.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارسینه» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۷۶۲۹۴۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فاکتور اشتباه و شیطنت آمیز اصلاح طلبان در خصوص شرایط امید در جامعه/ آغاز کنشهای انتخاباتی رادیکالها پس از عملیات تحریم!
جریان اصلاحات در حالی به نقد ساختاری می پردازد که خود بخش اصلی از عاملیت و ترک فعلها بوده است.
سرویس سیاست مشرق- در میان انبوهی از گزارشها و تیترهای خبری، در یک بسته کامل با نام «ویژههای مشرق» شما را در جریان مسائل مهم و اثرگذار از نگاه روزنامههای کشور قرار میدهیم.
در این ویژهنامه، نگاهی به آخرین مواضع جناحهای سیاسی و تحولات مهم داخلی، خارجی، اوضاع اقتصادی و اجتماعی کشور انداخته میشود که مخاطبان بامطالعه آن به رهیافتهای مهم، نکات و تأملات از سیر وقایع اثرگذار دست خواهند یافت، در این بخش با ما همراه باشید
************
روزنامههای امروز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه در حالی چاپ و منتشر شد که خداحافظی با اقتصاد زیر زمینی، تولید زیر تیغ واردات یارانه ای، چالش ازسرگیری مذاکرات هستهای و یک صندلی و چندین مدعی در صفحات نخست روزنامههای امروز برجسته شده است.
برخی اصلاح طلبان در اقدامی مزورانه در حالی در رسانه های خود از تبدیل شدن امید در ایران به امری مناقشه آمیز سخن به میان میآورند که بررسیها نشان میدهد ادعاهای آنان مبتنی بر پیمایش های دهه ۹۰ یعنی دولت مورد ائتلاف آنان میباشد.
آغاز این کنشها با توییت سعید حجاریان تئورسین اصلاحات درباره «امید» در سیاست و جامعه آغاز شده است، روزنامه آرمان امروز نوشته است:
سعید حجاریان، تئوریسین و فعال سیاسی اصلاح طلب در توئیتی نوشت: به حفظ «امید» و نگه داشتن شعله شمع باور دارم ولی تؤامان «نقد» را شرط لازم هر گشایش و سخن ایجابی میدانم. این فعال سیاسی اصلاح طلب، اخیرا توئیتی منتشر کرده و در آن نوشته بود: «دولت سیزدهم و تفکر حاکم بر آن چماقی بود به بار شیشه مملکت؛ مسئله نرخ بنزین، «نور» حجاب و دیگر طرح ها و اقدام های در پیش هم ضربات مهلک تری هستند. تداوم این تفکر در دولت چهاردهم آخرین چماق است بر بار شیشه و دیگر چیزی باقی نخواهد ماند.
این روزنامه اصلاحطلب در ادامه نوشته است:
این سخنان وی با واکنشی را به همراه داشت که عنوان کرده بود دیگر بار شیشهای نمانده که بخواهد حفظ شود. حجاریان در پاسخ به این نقد، توئیتی دیگر در شبکه اجتماعی ایکس منتشر کرد و در آن نوشت: منتقدی مجرب نقدی بر این پست نگاشته و بیان کرده اند: «چیزی باقی نخواهد ماند» گزاره ای آخرالزمانی است؛ یعنی چیزی متصور نیست که برای حفظ اصلاح اش تلاش کنیم. پاسخ اینجانب: به حفظ «امید» و نگه داشتن شعله شمع باور دارم ولی تؤامان «نقد» را شرط لازم هر گشایش و سخن ایجابی میدانم.
بررسیها در این رابطه بیانگر آن است که اصلاح طلبان با طرح این ادعا که ساختار جامعه ایران فاقد توان تولید و بازتولید امید شده است، تاکید می کنند، ساختارهای اصلی و مسلط که در جامعه ایران جاری است فرصت عاملیت را از بخش عظیمی از جامعه خصوصا نخبگان سلب نموده و برعکس نومیدی را میگستراند.
اصلاح طلبان همچنین با تاکید بر بررسی تغییرات جامعه، ضرورت بررسی سویه ها، مولفه ها، خواسته ها، مطالبات، تصورها و رفتارهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن را مورد تاکید قرار داده و می کوشند وضعیت فعلی جامعه را «بی آینده»، «بی افق» و سراسر «تیره و تار» تصویر سازی کرده و از سوی دیگر نظام حکمرانی را مورد هجمه قرار دهند.
روزنامه اعتماد نیز در یادداشتی معنادار به پیمایش امید در جامعه پرداخته و مینویسد:
امید در ایران به امری مناقشهآمیز و پرابلماتیک و مساله اجتماعی مبدل شده است، امید در ساختار اجتماعی باید تولید و بازتولید شود اکنون ساختار جامعه ایران فاقد توان تولید و بازتولید امید شده است، ساختارهای اصلی و مسلط که در جامعه ایران جاری است فرصت عاملیت را از بخش عظیمی از جامعه خصوصا نخبگان سلب نموده و برعکس نومیدی را میگستراند. در دهه اول هزاره سوم شاخص نیکبختی در ایران از صد کشور پنجاه و چهار بوده و اکنون به هفتاد تنزل یافته است.
در ادامه این یادداشت آمده است:
شوربختانه در پیمایشهای متعدد ملی دیگری نیز تایید شده است، ازجمله در پیمایش ملی سرمایه اجتماعی (۱۳۹۵) که پنداشتهای مردم در حوزه مولفههای سرمایه اجتماعی را ارزیابی نموده است، نشان میدهد که ۸۰درصد مردم درخصوص موفقیت نظام در حل مشکلات ارزیابی در حد کم و خیلی کم داشتهاند و تنها یک درصد در حد زیاد و خیلی زیاد امید به توان نظام در حل مشکلات داشتهاند. یا در شاخص ارزیابی نسبت به روند آینده جامعه در سه قلمرو رفاه، وحدت و همدلی و فقر یافتههای امیدبخشی حاصل نشده است.
اصلاح طلبان با تاکید بر بررسی تغییرات جامعه، ضرورت بررسی سویه ها، مولفه ها، خواسته ها، مطالبات، تصورها و رفتارهای فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی آن را مورد تاکید قرار داده و می کوشند وضعیت فعلی جامعه را «بی آینده»، «بی افق» و سراسر «تیره و تار» تصویر سازی کرده و از سوی دیگر نظام حکمرانی را مورد هجمه قرار دهند.
اصلاح طلبان در حالی مدعی پیمایش ها در خصوص شرایط ناامیدی در جامعه هستند که این پیمایش ها در بازه زمانی ۳ دهه گذشته به ویژه دهه ۹۰ بوده که از قضا جریان اصلاحات خود بخش مهمی از سیاستگذاری و روند اجرایی کشور هم در دولت اصلاحات و هم به انحای دیگر در دولت روحانی بر عهده داشته است.
این موضوع زمانی اهمیت می یابد که در یابیم جریان اصلاحات در حالی به نقد ساختاری می پردازد که خود بخشی از این ساختار و شرایط مورد ادعای آنان در حقیقت بخشی از عاملیت و ترک فعل های آنان بوده است.
اصلاح طلبان همچنین بدون اشاره به کاستی ها و انتقادات وارده به دولت های مختلف در پیگیری برنامه های توسعه، معطل نگاه داشتن کشور به دلیل مذاکرات خارجی و ...بوده اند که حتی عالی ترین مقامات کشور نیز انتقاداتی به عدم پیشرفت در دهه ۹۰ مطرح کرده و نسبت به تعلل ها، کم عملی ها و بی عملی ها انتقاد کرده بودند. این در حالی است که این بخش از اصلاح طلبان تلاش دارند طی یک کنش سیاسی- رسانه ای اقدام به فاکتور کردن کم کاری ها به نام حاکمیت می باشند، هدف از این اقدام فضاسازی خاص برای حضور در عرصه انتخابات پس از تحریم آن است.