خطر ورشکستگی تأمین اجتماعی چقدر جدی است؟
تاریخ انتشار: ۲ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۷۶۵۳۰۵
به گزارش پارس نیوز،
روزنامه شرق نوشت: «آن چه موجب شده تهدید ملی تأمین اجتماعی در ایران در اولویت نظام نباشد، این است که تصور میشود این تهدید در آتیه بسیار دور به وقوع خواهد پیوست یا دولت توان اقتصادی مداخله و مدیریت آن را خواهد داشت. حال آن که در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس تشریح میشود که نخست، احتمال ورشکستگی مالی سازمان تأمین اجتماعی در یک دهه آتی بسیار بالاست و دوم این که اندازه بحران به قدری است که دولت نیز توان مداخله اقتصادی را نخواهد داشت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مرکز پژوهشهای مجلس با ذکر مثالی توضیح میدهد که اگر تنها تعداد ٧٧ هزار مستمریبگیر صندوق بازنشستگی را با بیش از پنج میلیون مستمریبگیر در ١٠ سال آتی سازمان تأمین اجتماعی مقایسه کنیم، فقط اعتبار مورد نیاز جهت پرداخت حقوق و مزایای بازنشستگی آنها به بهای امروز بالغ بر ٩٠ هزار میلیارد تومان خواهد رسید. از طرف دیگر گستردگی پوشش جغرافیایی و تنوع اقشار تحت پوشش آن سازمان است که میتواند زمینه ناآرامیهای اقتصادی و اجتماعی در کشور را پدید آورد.
نظام تأمین اجتماعی در کشور ما نظام گستردهای است که سازمانها و صندوقهای متعددی وظیفه ارائه خدمات اجتماعی را بر عهده دارند. در این بین سازمان تأمین اجتماعی بزرگترین صندوق از نظر تعداد مشترکان چه به لحاظ بیمه بازنشستگی و چه به لحاظ بیمه درمان به شمار میرود؛ به نحوی که قریب به ٤٢ میلیون نفر را تحت پوشش خود دارد.
بررسیها نشان میدهد این سازمان در آینده نزدیک با بحرانهای جدی مواجه خواهد شد. کاهش نرخ تولد از یک سو و افزایش سن افراد از سوی دیگر، منجر به افزایش چشمگیر میزان جمعیت بازنشستگان شده است. پیشیگرفتن رشد مصارف نسبت به منابع در سازمان تأمین اجتماعی هم به عنوان چالش و هم به عنوان پیامد سایر چالشها مشهود است.
کسری نقدینگی مشهود از سال ١٣٩٢
کسری نقدینگی به طور جدی از سال ١٣٩٢ در سازمان دیده میشود که عمدتا پیامد طرحها و برنامههای حمایتی و عدم پرداخت مطالبات سازمان از سوی دولت بوده است. رشد سریع تعداد مستمریبگیران به تعداد بیمهشدگان و کاهش نسبت پشتیبانی موجب افزایش مصارف نسبت به منابع در سازمان شده است. این امر تا سال ١٤٠٠ شکاف منابع و مصارف سازمان را بازتر و عمیقتر خواهد کرد؛ به ویژه آن که غالب ورودیهای سالهای اخیر ریسکهای پرخطر گزینشی بودهاند که سریعا به دایره خروجیهای سازمان وارد شده و در حوزه مصارف تأمین اجتماعی قرار گرفتهاند. اگر چه کسری در چند سال اخیر با تزریق منابع مالی حاصل از سود سرمایهگذاریها و تسهیلات اخذشده از بانکها تأمین اعتبار شده است اما سازمان هم به لحاظ تأمین نقدینگی و هم به لحاظ اندوختهگذاری با شرایط بحرانی مواجه است.
بحرانی را تصور کنید که بیش از نیمی از جمعیت کشور را دربرمیگیرد. سلامتشان را در معرض آسیب قرار داده، سرمایه اندوخته آنها آسیب جدی دیده، درآمدهایشان قطع شده و امید آنها به تأمین آینده مخدوش شود. چنین بحرانی چه تبعاتی برای کشور خواهد داشت؟
نظام بازنشستگی در کشور ما نظام گستردهای است که از چهار صندوق بزرگ و حدود ١٤ صندوق کوچک تشکیل شده است. در بین این ١٨ صندوق، بزرگترین صندوق از نظر تعداد مشترکان صندوق تأمین اجتماعی و قدیمیترین آنها نیز صندوق بازنشستگی کشوری است. این صندوقها جمعا بیش از ٥٥ میلیون نفر را تحت پوشش خود دارند که حدود ٦٩ درصد جمعیت کشور محسوب میشوند. در بین صندوقهای بازنشستگی کشور، سازمان تأمین اجتماعی در حوزه بیمههای اجتماعی و درمانی با بیش از ٤١ میلیون جامعه تحت پوشش اعم از بیمهشده و مستمریبگیر است که ٥٢ درصد جمعیت کل کشور را شامل میشود. از این رو موقعیت و جایگاه سازمان تأمین اجتماعی در کشور به گونهای است که به عنوان بزرگترین نهاد بیمهای، بزرگترین خریدار درمان، دومین تولیدکننده درمان، نهاد عمومی غیر دولتی، حامی نیروی کار، پرارتباطترین نهاد با بدنه جامعه، اختیارات وسیع و محدودیتهای کم، گردش مالی بالا در کشور و یکی از بزرگترین بازیگران بازار سرمایه و پرتجربهترین سازمان بیمهای و... میتوان از آن یاد کرد.
کسری ١١٩ هزار میلیارد تومانی تأمین اجتماعی تا ٨ سال آینده
یکی از نخستین نشانههای بروز ناپایداری مالی در هر سازمان تأمین اجتماعی کسری نقدینگی است که به دلیل پیشیگرفتن مصارف بر منابع نقدی به وجود میآید. پیشیگرفتن رشد مصارف نسبت به منابع که خود هم به عنوان چالش و هم به عنوان پیامد سایر چالشها مطرح میشود، در سنوات اخیر به شدت سازمان را تهدید کرده است. بر اساس آمارهای موجود منابع نقدی سازمان تأمین اجتماعی در سالهای ١٣٨٤ تا ١٣٩٣ به طور متوسط حدود ٢٧,٥ درصد رشد داشته است؛ در حالی که متوسط رشد مصارف سازمان در مدت مشابه به رقم ٣٠ درصد رسیده و به طور میانگین ٢.٥ درصد بیش از منابع نقدی رشد داشته است. در سال ١٣٩٥ منابع نقدی حاصل از حق بیمه رقمی حدود ٥٣ هزار میلیارد تومان را نشان میدهد؛ این در حالی است که مصارف سازمان حدود ٦٢ هزار میلیارد تومان و در نتیجه شکاف نقدینگی حدود ٩ هزار میلیارد تومان ایجاد شد. این شکاف نقدینگی سهمی حدود ١٤.٦٣ درصد از کل مصارف سازمان تأمین اجتماعی را به خود اختصاص داده است. بر این اساس در صورت تداوم شرایط جاری در هشت سال آتی میزان کل کسری نقدینگی سازمان تأمین اجتماعی در سال ١٤٠٤ قریب به ١١٩ هزار میلیارد تومان خواهد شد. تا امروز سازمان با دو راهبرد، پرداخت با تعویق مطالبات درمان غیر مستقیم به انضمام تأمین نقدینگی از محل استقراض (تسهیلات بانکی) در کوتاهمدت سعی در مدیریت کسری حاصله داشته است؛ به نحوی که در سال ١٣٩٥ میزان استقراض سازمان به بالای ٩ هزار میلیارد تومان رسیده و به نسبت سال ١٣٩٤ رشدی سه برابری داشته است.»
منبع: پارس نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.parsnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «پارس نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۷۶۵۳۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کنایه رئیس سازمان تأمین اجتماعی به مشاغل سخت! / جدّیت قالیباف به روایت یک عضو جبهه پایداری
یک استاد دانشگاه با نقد دیدگاه دکتر شریعتی درباره کتاب و مطالعه گفته است: نمی توان خواندن هر کتابی را به هر کس توصیه کرد.
سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
جدّیت قالیباف به روایت یک عضو جبهه پایداری
حجت الاسلام مهدی باقری، نماینده مردم زنجان در مجلس شورای اسلامی در مصاحبه با ایلنا درباره عملکرد مجلس یازدهم و هیئت رئیسه آن گفته است: مجلس یازدهم مسیر خوبی را در بحث پیگیری مشکلات مردم آغاز کرد و حضرت آقا هم این مجلس را تایید کردند.
او می افزاید: مجلس یازدهم اشکالات و نقاط ضعفی داشته که باید برطرف شود، منتها نقاط قوتی هم داشته که باید دنبال و تقویت شود.
باقری در ادامه و در پاسخ به این سوال که «شما این نقاط ضعف و اشکالات را متوجه رییس مجلس میدانید؟» گفته است: خیر، ضعف هیات رییسه. اتفاقا به نظر من رییس مجلس قوی بوده اما اعضای هیات رییسه با قدرت برخورد نکردند که رییس متهم به این شده که مثلا تک روی می کرده. به عقیده بنده اگر به آن میزانی که رییس وقت میگذاشت، سایر عزیزان هم وقت می گذاشتند، با جدیت و بدون تعارفات سیاسی برخورد میکردند و همان جدیتی که رییس مجلس داشت اگر سایر اعضای هیات رییسه هم داشتند، کارها بهتر پیش می رفت.
این نماینده عضو جبهه پایداری تصریح می کند: به نظرم پیش از آنکه ایراد را به رییس مجلس بگیریم باید به اعضای هیات رییسه بگیریم؛ نه به معنای اینکه کار نکردند، بلکه با تعارف کار کردند. خیلی از موضوعاتی بود که باید در دستور کار قرار میگرفت که هیات رییسه آن ها را در برنامه دستور قرار نداد. [1]
*بیان حقانی و اشاره این نماینده محترم به واقعیت های کارکردی مجلس یازدهم یک امر مغتنم است و نشان می دهد که وجدان های پاک بسیاری در نزد نمایندگان مجلس وجود دارد که حاضر به کتمان واقعیت نیستند.
همه آگاهان سیاسی می دانند که رئیس مجلس نقش بی بدیلی در سوق دادن مسیر حرکت پارلمان به سمت کارکردهای مطلوب و ملموس دارد. و اگر قالیباف نبود؛ مجلس یازدهم نمی توانست اکنون صاحب کارنامه ای بی بدیل باشد.
این قالیباف بود که توانست به سبب سابقه خود در کارآمدی و اجرا؛ سمت درست مشکلات را بشناسد و با وجود ناکارآمدی دولت اما در حد توان و مقدوراتش؛ بوسیله مجلس یازدهم تأثیراتی را در زندگی مردم ایجاد کند.
تأثیراتی که البته همه انتظار داشتیم دولت نسبت به آنها اقدام کند اما به هر دلیلی مجلس توانست پایه گذار آنها شود.
شاید برای مردم جالب باشد که عده ای اکنون به صف آرایی در مقابل همین کارنامه مشخص مشغول شده اند و قصد دارند مجلس دوازدهم را به سنگری برای تخریب قالیباف و کارآمدی او بدل کنند. رجال بی هنری که طی سال های اخیر جز حرّافی و سیاست بازی کاری برای مردم نکرده اند.
***
هر کتابی را نخوانید!
علیرضا جوادیفام، استاد دانشگاه تبریز طی سخنانی در جلسه نقد فلسفی کتاب انسان خردمند نوشته "یووال نوح هراری" تأکید کرد که نویسنده این کتاب معنای دین را بصورت کامل نمی داند و لیبرالیسم، کمونیسم، ناسیونالیسم و … را دین میشمارد.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران، این استاد دانشگاه در ادامه گفته است: خواندن یک بارِ هر کتاب را به هرکسی توصیه نمیکنم.
جوادیفام با بیان اینکه هر کتابی را نمیتوان به هرکسی توصیه کرد، گفت: این سخن دکتر شریعتی که هر کتابی به یک بار خواندنش میارزد، فقط در مورد افرادی صادق است که به ثبات فکری رسیده باشند. [2]
*تأکید آقای جوادی فام باید مد نظر همه اعم از مربیان، خانواده ها، استادان و اهالی فرهنگ باشد.
حق مطلب این است که مطالعه و کتابخوانی اگرچه بسیار خوب و مورد تأکید است لکن باید دقت داشت که ذهن افراد و بخصوص کودکان و جوانان به مثابه یک زمین حاصلخیز است و محتوای کتاب ها بذر این زمین محسوب می شود. لذاست که باید دقت کرد بذر نامناسبت یا بذر علف هرز را در زمین حاصلخیز کشت نکرد زیرا هرگز نتیجه خوبی نخواهد داشت.
از همین رو همواره باید بر قید مهم "کتاب خوب" تأکید کرد، برای کودکان و نوجوانان کتابهای خوب را در نظر داشت و درباره مضامین غلط برخی کتاب ها نیز حساس بود.
تأکید می شود که "کتاب بد" اثرات بسیار سوئی دارد و از پیر تا جوان را گرفته به پرتگاه های خطرناکی خواهد کشاند.
در این زمینه می توان به سرنوشت برخی از رجال انقلابی دهه شصت اشاره کرد که همگی مخالف امپریالیزم آمریکا و حامی ولایت فقیه بودند اما به مرور و با مطالعه بدون نقد برخی کتاب ها و توهم دانایی در قبال محتوای غلطی که دریافت می کردند؛ تبدیل به رجالی شدند که آمریکا را معبد می دیدند و از ولایت فقیه نیز بریدند.
دقت شود که این یک مثال سیاسی بود و هزاران مثال دیگر در ابواب دیگر را می توان از سرنوشت افرادی مطرح کرد که به دلیل مطالعه کتب بد به جنگ عقلانیت رفتند و در مقابل دین و واقعیت ها نیز ایستادند.
***
کنایه مدیر سازمان تأمین اجتماعی به "مشاغل سخت"!
میرهاشم موسوی، مدیر عامل سازمان تأمین اجتماعی اخیرا طی اظهاراتی که مشرق آنها را منتشر کرد، گفته است: تعداد درخواستها و بازنشستگیهای برقرار شده در مشاغل سخت و زیانآور مغایر اهداف و نیات اصلی تصویب این قانون است و سهمی عمده در ناترازی منابع و مصارف سازمان تأمیناجتماعی بهعنوان یک سازمان بیمهای بین نسلی دارد.
به گزارش مشرق، او می افزاید: وضعیت فعلی به گونهای است که متوسط سن بازنشستگی به حدود ۴۰ سال و کمتر رسیده و گاهی نیروی کار در اوج تجربه، مهارت و تخصص از بازار کار خارج میشود و هزینه حمایت از این افراد به سایر بیمهشدگان ذینفع سازمان تأمیناجتماعی تحمیل میشود.
موسوی گفته است: ناگوارتر آن که این افراد که با استفاده از قانون مشاغل سخت و زیانآور و ظاهراً به سبب فرسودگی جسمی و روحی ناشی از این مشاغل از فهرست بیمهپردازان خارج میشوند در عمل از بازار کار خارج نمیشوند که جا برای نیروهای جدید باز شود بلکه جذب بخشهای غیر رسمی بازار میشوند. با این وضعیت نیروی انسانی نمیتوان آرمانهای بزرگ رشد و جهش تولید را دنبال کرد. [3]
*آقای موسوی باید به افکار عمومی و پرداخت کنندگان بیمه توضیح بدهد که چرا در قبال کارگران مشاغل سخت از عبارت "ظاهرا به سبب فرسودگی از فهرست بیمه پردازان خارج می شوند" استفاده کرده است؟
زیرا این عبارت به این معنی است که سازمان تأمین اجتماعی شرایط مشاغل سخت را قبول ندارد و کأنه احساس فریب می کند؟
اظهارات موسوی در حالی است که اگرچه باید پذیرفت در ایران سهولت های بعضا بیجایی در بحث بازنشستگی وجود داشته اما همه می دانند که مشکلات سازمان تأمین اجتماعی به دلیل سوء مدیریت است نه به دلیل قوانین موجود!
سوء مدیریتی که درباره دلائل آن حرف و حدیث بسیار است...
لازم به تأکید است که جایگزین شدن برخی نیروهای بازنشسته رسمی در بخش های غیر رسمی و حتی در بخش های دولتی؛ اتفاقا فرایندی مطلوب است که نشان می دهد آن نیروی بازنشسته در حد مطلوبی از مهارت و تخصص قرار دارد و اگر هم در یک شغل سخت مشغول به کار بوده اما توانسته با مراقبت و زیست نخبگانی؛ توانمندی خود را بر شرایط سخت غلبه دهد. آیا اکنون باید در قبال چنین نیروی زبده ای با کنایه حرف زد، قانون را بر ضد او برانگیخت و بازار کار را از وجود چنین افرادی محروم کرد؟
کما اینکه شخص آقای موسوی هم در بخش دیگری از اظهارات خود به "چالش نیروی کار ماهر" نیز اشاره کرده است.
آشکار است که نیروی کار ماهر و متخصص هرگز جای هیچ کارجویی را تنگ نمی کند و فضای کاری کشور اتفاقا باید صحنه رقابت باشد نه صحنه اوت کردن دیگران با استناد به آیین نامه ها و قوانین ضعیف!
توصیه به مدیرعامل محترم سازمان تأمین اجتماعی این است که به جای استفاده از عبارت هایی که موجب ناراحتی پردازندگان حق بیمه می شود؛ به تلاش های خود برای تسهیلگری سرعت ببخشند و البته به دنبال رفع سوء مدیریت ها در سازمان بزرگ تأمین اجتماعی باشند.
سازمان تأمین اجتماعی یکی از مصادیق عدالت و زیست معقول در جامعه ایرانی پس از انقلاب اسلامی است که باید از مثبتات آن دفاع کرد و مراقب بود که این نقاط قوت به تاراج بی تدبیری نرود.
***
1_https://www.ilna.ir/fa/tiny/news-1471357
2_ibna.ir/x6mdV
3_mshrgh.ir/1596093