نظامیان آمریکایی در سوریه؛ اشغالگرانی که خیال رفتن ندارند
تاریخ انتشار: ۵ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۸۲۰۷۷۹
اخیرا وزیر دفاع آمریکا از باقی ماندن نظامیان این کشور در سوریه به بهانه مبارزه با تروریسم خبر داد در حالی که این نیروها بدون مجوز دمشق حضور دارند.
خبرگزاری مهر، گروه بین الملل-فرزاد فرهادی: «جیمز ماتیس» وزیر دفاع ایالات متحده اخیرا از باقیماندن نظامیان آمریکایی در خاک سوریه به بهانه مبارزه با گروه تروریستی داعش خبر داد و اعلام کرد: «تا زمانی که داعش بخواهد بجنگد، نظامیان آمریکایی نیز در سوریه باقی خواهند ماند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
یک منبع رسمی در وزارت خارجه سوریه در واکنش به آن اعلام کرد:« سوریه مجددا خواستار عقب نشینی فوری و بدون قید و شرط نیروهای آمریکایی از اراضی خود است و این حضور را تعدی به حاکمیت سوریه و استقلال آن می داند و با این موضوع بر این اساس تعامل خواهد کرد. مرتبط کردن حضور نیروهای آمریکایی در سوریه به عملیات حل و فصل بحران توجیهی برای این حضور است. حضور نظامیان آمریکایی و هر نیروی خارجی بدون موافقت دولت سوریه اقدامی خصمانه و تعدی به حاکمیت سوریه و نقض منشور سازمان ملل است. دولت آمریکا همواره مدعی است که دخالت نیروهایش در سوریه با هدف مبارزه با داعش است و مرتبط کردن حضور آمریکا در سوریه هم اکنون به روند حل و فصل بحران سوریه جز بهانه و توجیهی برای این حضور نیست و این مردود است زیرا آمریکا و دیگران نه تنها نمی توانند با اقدام نظامی راهکاری بیابند بلکه برعکس وزارت خارجه سوریه:این حضور به طولانی شدن طول بحران و پیچیدگی بیشتر آن می انجامداین حضور به طولانی شدن طول بحران و پیچیدگی بیشتر آن می انجامد. مواضع جدید وزیر دفاع آمریکا تاکیدی بر نقش ویرانگر آمریکا از طریق همسویی با گروههای تروریستی و تلاش مداوم برای به شکست کشاندن همه تلاشها برای حل بحران کنونی و با هدف ایجاد تنش و بر هم زدن ثبات منطقه در خدمت طرح صهیونیستی و فرض هیمنه بر کشورهای منطقه است و این رفتار آمریکا به تنهایی برای کذب بودن مواضع وزیر دفاع آمریکا کافی است. سوریه مجددا خواستار عقب نشینی فوری و بدون قید و شرط نیروهای آمریکایی از سوریه است و این حضور را تعدی به حاکمیت سوریه و استقلال آن می داند و بر این اساس با آن برخورد خواهد کرد».
«سرگئی اورژونیکیدز»، مدیرکل اسبق دفتر سازمان ملل متحد در ژنو در واکنش به اظهارات «جیمز ماتیس» که گفته بود حضور آمریکا در سوریه مورد تایید سازمان ملل است، سخنان وی را مایه خنده و مضحک توصیف کرد.
وی با بیان اینکه ماتیس نمی فهمد چه می گوید و ظاهرا مشاوران کاربلدی ندارد که بتوانند به وی بگویند چه کند، گفت: من معتقدم گفتن این سخنان تنها برای یک کشور و یک ابرقدرت مانند آمریکا مایه شرمساری است.
مدیرکل اسبق دفتر سازمان ملل متحد در ژنو همچنین تاکید کرد که حضور آمریکا در سوریه غیرقانونی بوده و این کشور تنها تلاش می کند حضور غیرقانونی نیروهای ائتلاف تحت رهبری خود در سوریه را توجیه کند.
به طور کلی آمریکایی ها از زمانی که داعش در سال ۲۰۱۴ مناطق زیادی را به اشغال خود درآورد تامدتی فقط تماشاچی بودند و پس از آن نیز به بهانه مبارزه با داعش ائتلاف بین المللی به وجود آوردند که بر اساس گزارش ها، اسناد و تصاویر هوایی نه تنها در راستا مبارزه با تروریسم حرکت نکرد بلکه در راستای مانع تراشی در تلاش های ارتش سوریه و متحدانش ضد تروریستها گام برداشت و علاوه برآن بسیاری از سرکرده های داعش را آنگونه که منابع رسانه ای اعلام کردند از مناطقی که تحت محاصره قرار داشتند خارج کردند و توافقات پنهان و آشکاری با تروریستها برقرار کردند.
وزارت دفاع روسیه اخیرا اعلام کرد که وزارت دفاع روسیه: ائتلاف آمریکایی ضد داعش از حمله به نیروهای داعشی که از منطقه البوکمال خارج می شوند صرف نظر می کندائتلاف آمریکایی ضد داعش از حمله به نیروهای داعشی که از منطقه البوکمال خارج می شدند چشم پوشی کرده است. وزارت دفاع روسیه عکس هایی را منتشر کرده است که نشان می دهد نیروهای ائتلاف آمریکایی از حمله به داعشی هایی که در حال خروج از البوکمال بودند، چشم پوشی کرده است.
در بیانیه وزارت دفاع روسیه آمده است که انجام چنین اقداماتی توسط ائتلاف به اصطلاح ضد داعش کاملا مشخص می کند که نیروهای در حال پیشروی دولت سوریه، طرحهای آمریکا برای ایجاد منطقه ای در شرق فرات که تحت کنترل نیروهای حامی آمریکا باشد را فلج کرده است.
آمریکایی ها بر اساس آنچه رسما اعلام کرده اند حدود ۵۰۰ نظامی در سوریه دارند هر چند که ژنرال «جیمز جرارد» فرمانده عملیات ویژه نیروهای ائتلاف بین المللی در اظهار نظری تعداد نظامیان این کشور در سوریه را ۴ هزار نظامی عنوان کرده بود. برخی آمارها نیز از وجود ۲۰۰۰ نظامی آمریکایی در سوریه حکایت دارد. این نیروها به شکل غیرقانونی و بدون مجوز دولت سوریه به بهانه مبازه با داعش حضور دارند اما هدف واقعی این نیروها ایجاد بی ثباتی در سوریه است.
آمریکا از این نیروها برای کمک به گروههای مورد حمایت خود بهره می برد که آنها آموزش و تجهیز کرده است اما دمشق حضور آمریکایی ها را تعدی به حاکمیت خود می داند و اینکه بهانه ای که آمریکایی ها از آن دم می زنند یعنی جنگ با داعش، دیگر وجود ندارد.
ماریا زاخارووا سخنگوی وزارت خارجه روسیه درباره حضور نظامیان آمریکایی در سوریه به اسپوتنیک گفت: «قصد واشنگتن برای عدم خروج نیروهایش از سوریه پس از نابودی داعش سئوالاتی را درباره اهداف واقعی حضور نظامیان آمریکایی در سوریه ایجاد می کند. آنها نه تنها بدون اجازه دمشق حضور دارند بلکه به گونه ای رفتار می کنند که به شکل نزدیک مفهوم اشغالگری را در ذهن متبلور می سازد. به موجب قطعنامه ۲۲۵۴ سازمان ملل، آمریکا به همراه جامعه بین الملل متعهد به حفظ تمامیت ارضی سوریه هستند».
ولادیمیر شامانوف رئیس کمیته امور دفاعی دومای روسیه نیز به اسپوتنیک اعلام کرد: «تمایل واشنگتن برای حفظ نیروهایش در سوریه پس از پاکسازی از داعش مانع از راهکار سیاسی در سوریه می شود. اگر به زبان ساده بخواهیم اهداف آمریکا را بیان کنیم جز وقاحت آمریکایی ها نیست یعنی اینکه آمریکایی ها رعایت صاحب خانه را نمی کنند».
سرتیپ علی مقصود کارشناس نظامی سوری درباره ادامه حضور نظامیان آمریکایی در سوریه نیز به رسانه روسی اسپوتنیک بیان کرد: «آمریکا همه برگه های خود را از دست داده است. هدف آمریکا این است که به دولت سوریه و متحدانش فشار آورد تا به برخی اهداف خود برسد و اینکه در روند سیاسی در ژنو جایی برای خود بیابد».
واقعیت این است که طرح آمریکا در سوریه و حساب کردن روی برخی گروههای مسلح به طور کلی شکست خورده است واقعیت این است که طرح آمریکا در سوریه و حساب کردن روی برخی گروههای مسلح به طور کلی شکست خورده است و هر تلاشی خلاف آن نادیده گرفتن واقعیت جنگ است.
سوریه در حال به دست آوردن عافیت پس از پایداری ارتش آن پس از گذشت حدود هفت سال است. سوریه موفق شد که با کمک متحدانش طرح آمریکا برای تجزیه سوریه را با شکست روبرو سازد و در آستانه بازسازی قرار دارد اما به نظر می رسد که آمریکایی ها نمی خواهند اجازه شروع مرحله بازسازی را بدهند.
واقعیت این است که آمریکا نمی خواهد به شکست طرحش در سوریه که ملیاردها دلار برای آن هزینه کرده است اذعان کند و از همین رو به دنبال این است که با نظامیانش در راستای اقدامات مخرب برآیند تا انتقام بگیرند.
آمریکایی ها باید بپذیرند که حضور آنها در سوریه غیرقانونی است زیرا نه دولت سوریه به آنها اجازه حضور داده است نه سازمان ملل.
واشنگتن به دنبال این است که منطقه ای مستقل در سوریه ایجاد کند تا از طریق آن بتواند سیاست های خود را ضد دمشق پیاده کند. شکی نیست که آمریکا از گروههای تروریستی به عنوان برگه بازی برای تحقق منافع خود بهره برداری می کند و هدف اساسی حضور آمریکا در سوریه و از ابتدا حمایت از رژیم صهیونیستی در وهله اول و حمایت از منافع خود در مرحله دوم است.
سوریه کشوری مستقل و دارای حاکمیت است و هر گونه نیروی خارجی بدون اجازه دمشق به مثابه نیروی متجاوز است و ماموریت مبارزه با تروریسم با ارتش سوریه و دوستان سوریه است. ارتش آمریکا به مثابه ارتشی اشغالگر در سوریه است. آمریکا خواهان حضور در مناطق نفتی سوریه است.
آمریکایی ها اینک درک کرده اند که نفوذ سیاسی و نظامی آنها در سوریه وجود ندارد و گروههایی مسلحی که از آنها حمایت کرده است فروپاشیده اند و برخی نیز به دنبال مصالحه با ارتش سوریه و گذاشتن سلاح بر روی زمین هستند. برخی دیگر نیز به دنبال یافتن راهی برای فرار از باتلاق سوریه هستند.
به طور کلی آمریکایی ها مطابق عادت همپیمانان نزدیک خود را رها می گذارند و برای ناظران امور و کسانی که استراتژی دولت آمریکا را دنبال می کنند این جای تعجب ندارد به ویژه که این از زمان روی کار آمدن دونالد ترامپ تشدید شده است. آمریکایی ها از گروههای مسلحی که میلیاردها برای آنها هزینه کرده بودند صرف نظر کردند و پس از چند سال آموزش و حمایت اطلاعاتی و لجستیکی آنها را رها کردند. این رفتار آمریکا گواه بر این مدعاست که آنها در حال و آینده نیز این روند را ادامه خواهند داد و از همپیمانان خود چشم پوشی خواهند کرد. به عبارتی به محض اینکه گروهی مُهره سوخته به حساب آیند آمریکایی ها از آنها چشم پوشی خواهند کرد. واشنگتن هرگز گروهی که باری بر دوش آمریکا از حیث اقتصادی و سیاسی بگذارد را حمایت نمی کنند و این موضوع ثابت می کند که روی حمایت سیاسی و نظامی آمریکا نمی توان حساب زیادی باز کرد.
در پایان می توان گفت که حضور نظامیان آمریکایی از هر حیث غیرقانونی است و آمریکا که همواره مدعی حقوق بین الملل است به آن توجهی ندارد. این نیروها غیرقانونی و ابزار برای دخالت در امور داخلی کشوری مستقل است.
منبع: مهر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۸۲۰۷۷۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تیکتاک؛ صدای اعتراض
همزمانی تظاهرات دانشجویی در آمریکا با اعمال محدودیت برای اپلیکیشن چینی خبرساز شده است.
به گزارش ایسنا، فرهیختگان نوشت: مدیر مالک پلتفرم تیکتاک مطرح کرد : «مطمئن باشید، ما جایی نمیرویم. ما مطمئن هستیم و برای حقوق شما در دادگاهها مبارزه خواهیم کرد.» براساس این لایحه، شرکت چینی بایتدنس موظف است تا تیکتاک را به یک شرکت آمریکایی بفروشد. در غیر این صورت دسترسی به آن در ایالاتمتحده ممنوع اعلام خواهد شد. این لایحه درحالی به امضای جو بایدن رسیده که از سال گذشته تاکنون جلسات دادگاه مختلفی در این زمینه و با حضور نمایندگان مجموعه تیکتاک برگزار شده است. ممنوعیت استفاده از این پلتفرم تصویرمحور درحالی مطرح شده است که تاکنون شبکههای اجتماعی مختلفی اعم از اینستاگرام، واتساپ و فیسبوک هویت آمریکایی دارند و از همان ابتدای شکلگیری بهصورت آزادانه و بدون توجه به چهارچوبهای اخلاقی در کشورهای مختلف دنیا درحال فعالیت هستند. البته مقایسه ممنوعیت استفاده از تیکتاک در آمریکا با فیلترینگ شبکههای اجتماعی خارجی در ایران اعتبار چندانی ندارد. آمریکا در شرایطی مقابل تیکتاک ایستاده که شبکه اجتماعی جامعی مثل اینستاگرام دارد و میتواند جایگزین آن کند که در سطح بینالمللی فعالتر از تیکتاک هم است.
یا به ما بفروشید یا حذفتان میکنیم
مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا دولت ترامپ اولین کسی بود که نسبت به مساله پلتفرم تیکتاک هشدار داد. او با ابراز نگرانی از اینکه ۱۳۸ میلیون کاربر آمریکایی در تیکتاک عضو هستند، گفت: «اگر به کودکان و نوههایتان اهمیت میدهید برنامه تیکتاک را روی گوشیهای هوشمند آنها غیرفعال و حذف کنید.» پمپئو از مردم خواسته بود که به او اعتماد کنند و قول داده بود که در آینده جوانان بهخاطر این ممنوعیت از والدینشان تشکر خواهند کرد. بعد از پمپئو، دونالد ترامپ هم شبکه اجتماعی تیکتاک را تهدیدی برای امنیت ملی خواند. در دوره ریاستجمهوری ترامپ همه کابینه بهدنبال این بودند تا این شرکت چینی را مجبور کند تا سهام خود را در آمریکا بفروشد. در روزهای اخیر هم بایدن بسته لوایح کمکهای خارجی را امضا کرد که شامل قانون حفاظت از شهروندان آمریکایی در مقابل اپلیکیشنهای تحت کنترل دشمن خارجی بود. این قانون به بایتدنس، مالک چینی تیکتاک ۲۷۰ روز فرصت میدهد تا این پلتفرم خود را به مالکی جدید بفروشد. در غیر این صورت تیکتاک در فروشگاههای اپلیکیشن آمریکایی ممنوع خواهد شد. بایتدنس هم نسبت به این قانون اعتراض کرده و طی بیانیهای به غیرقانونی بودن ممنوعیت تیکتاک واکنش نشان داد و اعلام کرد: «ممنوعیت تیکتاک غیرقانونی است و این امر را در دادگاه به چالش میکشیم. ما معتقدیم این وقایع و قوانین درواقع واضح هستند و درنهایت ما پیروز خواهیم شد. ما میلیاردها دلار سرمایهگذاری کردیم تا دادههای آمریکا و پلتفرممان را ایمن و عاری از تاثیر و دستکاری خارجی نگه داریم.»
داوود طالقانی، نویسنده کتاب شرقشناسی معتقد است مسالهشدن پلتفرم تیکتاک از جایی شروع شد که شخصیتهای امنیتی آمریکایی و سپس اتحادیه اروپا دربارهاش موضعگیری کردند. وی درباره روند شکلگیری این جریان گفت: «اولین فردی که بهعنوان یک شخصیت سیاسی- امنیتی درباره این پلتفرم موضعگیری کرد، مایک پمپئو وزیر خارجه سابق آمریکا بود. پمپئو به پدر و مادرها توصیه کرد که تیکتاک را از موبایلهای خود و فرزندانشان حذف کنند. در ادامه این روند، کنگره به اعضایش پیشنهاد کرد که در موبایلهایشان از این پلتفرم استفاده نکنند. سپس همین توصیه به کارکنان دولت ابلاغ شد و تا الان حداقل دو سه بار دادگاه تیکتاک برگزار شده و نمایندگان این پلتفرم در مجلس حضور پیدا کردهاند. امروز تیکتاک در آستانه ممنوعیت است و شروطی گذاشته شده که این بستر ذیل آنها به فروش برسد در غیر این صورت استفاده از آن در ایالاتمتحده آمریکا ممنوع خواهد شد. تمام این اتفاقات و رویدادهای خبری از جنس امنیتی- سیاسی بوده و بهتر است فعلا به جنبههای فرهنگی، هویتی و اقتصادی آن کاری نداشته باشیم.
خطر جدی تیکتاک برای استیلای سیاسی آمریکا
با توجه به رشد بدون توقف چین در زمینههای مختلف در سالهای اخیر، این کشور بهعنوان یکی از رقبای جدی آمریکا شناخته میشود. همین موضوع سبب شده تا آمریکا توجه ویژهای نسبت به این رقیب قدرتمند داشته باشد. در کنار این موضوع انتخابات زمان زیادی به انتخابات آمریکا نمانده و پیش از این هم شائبههایی درخصوص دخالت روسیه در انتخابات آمریکا وجود داشت. تلاقی این مسائل باعث میشود که کاخسفید نسبت به نفوذ چینیها به شکافهای اجتماعی آمریکا آنهم در میان اعتراضات ضداسرائیلی در این کشور احساس خطر کنند. طالقانی در توضیح این تهدید گفت: «نکته اساسی بر سر استیلای سیاسی و سلطه پلتفرمی است که آمریکا بر جامعه خودش و سایر جوامع دارد. ایالاتمتحده مجموعهای از پلتفرمها، رسانههای اجتماعی و خانوادههای بزرگ فناوری ارتباطی را گسترش داده که اینها بهعنوان یک سری زیرساخت و بسترهایی که قرار بوده خدمات اجتماعی مثل پیامرسانی و داشتن صفحات شخصی و بازاریابی ارائه کنند. این پلتفرمها و سرویسها در همه جوامع جای خود را باز کرده بودند و این استیلای سیاسی و کنترل ایدئولوژیک آمریکا در چند سال گذشته خیلی خوب اعمال میشد تا اینکه چین با برنامه تیکتاک در دو نسخه که یکی از آنها برای خود چینیهاست و دیگری برای غیرچینیها، این فضا را شکاند.
این نکته هم وجود دارد که این برنامه یک منطق زیباییشناسی و فرهنگی دارد که کاملا مبتنیبر یک لذت تصویری است؛ سرگرمی را به حد ناب خودش میرساند و عملا چالشها و هنجارهای اخلاقی و شرکتی (هنجارهایی که شرکتها خودشان اعمال کردهاند) را ندارد. برای همین خیلی خوب در دنیا مورد اقبال واقع شد. بهدنبال آن یک چالش امنیتی- سیاسی برای آمریکا بهوجود آمد که ممکن است این کنترل، سلطه و استیلایی که تا الان از طریق پلتفرمها و خانواده بزرگ فناوریهای ارتباطی داشته به خطر بیفتد. در این موقعیت انگارههایی مطرح میشود که هیچکس نمیتواند آن را اثبات یا رد کند. این انگارهها از انتخابات دوره اول ترامپ بهوجود آمد که آیا انتخابات توسط رسانههای غیرآمریکایی یا نیروهای غیرآمریکایی در رسانههای اجتماعی به انحراف کشیده میشود یا نه؟ در انتخابات دوره اول ترامپ هم مساله درباره دخالت روسیه بود و درنهایت هم مشخص نشد که واقعیت داشته است یا خیر. وقتی درباره محبوبیت تیکتاک و احتمال جریانسازی آن برای انتخابات یا افکار عمومی آمریکا صحبت میکنند این انگارهها، یعنی انگاره دستکاری اطلاعات به وسیله الگوریتمها و هوش مصنوعی و همچنین سرقت و به دست آوردن کلاندادهها و آمار و اطلاعات شهروندان آمریکایی مطرح شده است. تقریبا هر حاکمیتی دو نکته را در قبال پلتفرمهای خارجی خودش مطرح میکند و معمولا چون گزارههایی امنیتی و سیاسی است بهصورت رسمی تایید یا رد نمیشوند. همین انگیزه برای کسانی که در داخل کشور ما اقدام به فیلترینگ شبکههای اجتماعی میکنند نیز وجود دارد، یعنی آنها هم معمولا در بهانههایشان این نکته را ذکر میکنند یا ممکن است شرکتهای ارتباطی بزرگ دنیا که غالبا غربی هستند به کلاندادههای جامعه ما دست پیدا کنند، یا به وسیله دستکاری الگوریتم، استفاده از هوش مصنوعی و شبکههای اجتماعی افکار عمومی را منحرف کنند. این تمام صورتمساله دولت آمریکا با تیکتاک است. البته میشود یک انگیزه اقتصاد سیاسی هم برای آن مطرح کرد. چین انتفاع بسیار زیادی از تیکتاک و مصرف رسانهای که کاربران در آمریکا دارند، کسب میکند. اما به نظر میرسد این دلیل اصلی نباشد که آمریکا بخواهد بهخاطر آن با چین مقابله کند.
در تیکتاک از فلسطین ۱۵ برابر بیشتر از اسرائیل حمایت میشود
با توجه به اینکه تیکتاک چهارچوب خاصی را برای نسخه جهانی خود در نظر نگرفته است، بسیاری از محتواهای مربوط به فلسطین از این طریق منتشر میشوند. این در حالی است که شبکه مشابه آمریکایی یعنی اینستاگرام، سانسور شدیدی بر محتواهای غیرهمسو با منافع خود اعمال میکند. این در حالی است که نفتالی بنت، نخستوزیر سابق رژیمصهیونیستی در سفر خود به آمریکا ضمن تاکید بر اینکه اسرائیل وضعیت خوبی در افکار عمومی بینالمللی ندارد گفت: «به دنبال این هستیم که موقعیتمان در افکار عمومی جهان تقویت شود تا آزادی عمل کامل به فرماندهان ارتش اسرائیل برای نابودی حماس داده شود؛ هرچند که در حال حاضر افکار عمومی جهان به نفع ما نیست.» بنت از تیکتاک به عنوان مصداقی برای تایید گفتههایش استفاده کرد و گفت: «در شبکه تیکتاک محتوای طرفدار فلسطین و گروه حماس ۱۵ برابر بیشتر از محتوای طرفدار اسرائیل دیده میشود.» بنابراین اتفاقات و جدیتر شدن روند ممنوعیت تیکتاک در آمریکا، این مساله ایجاد میشود که ایالاتمتحده به دنبال تخریب یکی از بازوهای رسانهای فلسطین باشد. طالقانی با اشاره به اینکه مواجهه امنیتی-سیاسی دولتهای آمریکایی و غربی (که شبیه همین واکنشها را با تیکتاک داشتهاند) مربوط به قبل از طوفان الاقصی و مساله فلسطین است، گفت: «این فشارها صرفا در فلسطین خلاصه نمیشود و از قبل شروع شده است. همانطور که گفتم تیکتاک یک رژیم زیباییشناسی خاصی دارد که تقریبا هیچ خط قرمزی ندارد و صرفا مبتنی بر لذت ناب بصری است و صرفا همین تصویر است پیرو همین مورد از اینستاگرام بسیار جلوتر است و به این معنا هیچ چهارچوب اخلاقی و حقوقی را در خودش جا نمیدهد؛ چراکه گذاشتن هرگونه چهارچوب اخلاقی، حقوقی یا هنجاری به منزله محدودکردن آن پلتفرم است. اینستاگرام این محدودیتها را داشت اما تیکتاک از اول چنین محدودیتهایی نداشت. به همین دلیل هم محبوبتر شد؛ چراکه آدمها میتوانستند خیلی راحتتر و بدون واسطه از این لذت بصری استفاده کنند. به نظر میرسد در ماجرای فلسطین یک نتیجه ناخواسته به وجود آمده است، یعنی چون این پلتفرم از اول چهارچوبهای مشخص و محدودیتهای اخلاقی نداشته، درباره مساله فلسطین هم ورود نمیکند. پس این موضوع ربطی به این ندارد که چین طرفدار حماس یا فلسطین است یا در هماهنگی با ایران این اقداماتی میکند. مساله این است که تیکتاک چون از اول چهارچوب اخلاقی و هنجاری نداشته، نسبت به مساله طوفان الاقصی و فلسطین هم هست. درحالیکه احیانا گر یک جنبش اجتماعی دیجیتال در تیکتاک به وجود میآید یک نتیجه ناخواسته برای این پلتفرم است، یعنی کارکرد این پلتفرم از ابتدا این نبوده که جنبشهای اجتماعی در آن شکل بگیرد. بلکه قرار بوده آدمها در آنجا سرگرم شوند و یک اوقات فراغت کوتاه داشته باشند. بنابراین مواجهه آمریکاییها و اسرائیلیها با تیکتاک در مساله فلسطین به این معناست که میخواهند نسبت به فقدان چهارچوب اخلاقی و هنجاری تیکتاک چشمپوشی کنند، یعنی آنها توقع دارند تیکتاکی که تحت عنوان نسخه جهانی ارائه میشود، یکسری از محدودیتهای اخلاقی و هنجاری را رعایت کند.
چین میخواهد مرکز جهانی ارتباطات باشد
برخی بر این باورند که باتوجه به محبوبیت چشمگیر تیکتاک در بین جوانان از یک طرف و فقدان هرگونه چهارچوب و آزادانه بودن محتواهای منتشرشده در این پلتفرم از طرف دیگر، زنگ خطری برای اروپا و آمریکا ایجاد شده تا مبادا کنترل فضای دیجیتال از دستشان خارج شود. طالقانی تحریم شرکت هواوی توسط غربیها را به عنوان اولین واکنش سلبی این کشورها نسبت به اقدامات چین دانسته و گفت: «در آن زمان این برآورد وجود داشت که چین در یک بازه زمانی ۱۰ تا ۱۵ ساله، «سیلیکونولی» خودش را داشته باشد و در برابر شرکتهای مادر و غولهای فناوری ارتباطات، تبدیل به یک مرکز جهانی برای ارتباطات، رسانههای اجتماعی و در کل در مرکز تکنولوژیهای نوظهور قرار بگیرد. اما به نظر میرسد حداقل چین در این بازه زمانی به چنین برآوردی دست پیدا نکرد، یعنی رسانههای محبوب چینیها متفاوت با رسانههای محبوب غربیهاست. نسخههایی که برای رسانههای اجتماعی در داخل چین ارائه میشود با نسخههای جهانی متفاوت است. چین یک سانسور گسترده و یک کنترل ایدئولوژیک بر محتواهایش دارد که این سانسور و کنترل ایدئولوژیک را در نسخههای ارائه شده برای سایر جوامع اعمال نمیکند. پس تمام مسئله غربیها بر سر همین سانسور و کنترل ایدئولوژیک است. اگر چین هم بخشی از این سانسورها را بر نسخههای جهانی اعمال میکرد احتمالا غربیها مشکلی با تیکتاک نداشتند. احتمالی وجود دارد که اتفاقا یکی از انگیزههایی است که آمریکاییها از آن میترسند. به این صورت که چین در قبال نسخههای جهانی به شیوههای دیگری سانسور و کنترل ایدئولوژیک کند، یعنی همانطور که خط قرمزهایی برای نسخههای داخلی تعیین کرده یکسری خط قرمز برای نسخههای جهانی رسانههای اجتماعی و تکنولوژیهای نوظهورش بگذارد که منافع ملی چین در بیرون از مرزهایش را تضمین کند و این اتفاق قطعا خوشایند آمریکاییها نیست. البته این امر هنوز رخ نداده و یک پیشبینی است که احتمالا غربیها از آن باخبرند و در حال مبارزه با آن هستند.
انتهای پیام