گلههای کیومرث پوراحمد در نشست فیلم رشد
تاریخ انتشار: ۶ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۸۳۲۵۵۸
کیومرث پوراحمد با بیان اینکه برخی از آنهایی که پشت میزها نشستهاند، دغدغه سینما ندارند و با سینما مدیریت و کاسبی میکنند، گفت: آنهایی که دغدغه دارند، امکانات ندارند و حمایت نمیشوند.
به گزارش ایسنا، نشست خبری هیات داوران چهل و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم رشد با حضور داوران بخشهای مختلف این جشنواره پنجم آذرماه در مرکز آموزشی و رفاهی فرهنگیان امام سجاد (ع) در شهر مشهد برگزار شد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
با سینما کاسبی میکنند
کیومرث پور احمد عضو هیات داوران بخش فیلم داستانی بلند جشنواره فیلم رشد با اشاره به دوران مدیریت علیرضا زرین در کانون پرورش و فکری کودکان و نوجوانان در اوایل انقلاب گفت: وقتی آدمی را که خاصیت داشته باشد برمیدارند و انسانی بیخاصیت میگذارند، سازمان از حیز انتفاع ساقط میشود. کانون در گذشته خیلی فعال بود و فیلمهایش در سراسر ایران نمایش داده میشد اما الان به سازمانی تبدیل شده که هرچند سال یک فیلم میسازد.
او همچنین اظهار کرد: برخی از آنهایی که پشت میزها نشستهاند، مشغولیت دیگری دارند و دغدغه سینما ندارند، درحالی که ما با سینما زندگی میکنیم و نفس میکشیم اما آنها با سینما مدیریت و کاسبی میکنند.
پوراحمد با مطرح کردن مسائلی مثل "خالهبازی" و "فامیلبازی" و "معامله کردن پست" ابراز عقیده کرد: پستها را به افرادی میدهند که شایسته نیستند و فقط میزشان را چسبیدهاند و دلشان نه برای ایران، نه برای کودک ایران و ... نمیسوزد. باید شرایطی مهیا شود که فیلمسازان فیلم بسازند. آنهایی که دغدغه دارند، امکانات ندارند، حمایت نمیشوند و یا سرمایه آنها جور نمیشود.
او با بیان اینکه "بنیاد فارابی گفته خودم برای ساخت فیلمنامهام سرمایه بیاورم و این در حالی است که به بعضیها که نور چشمی هستند سرمایه میدهند" درباره اینکه چرا مثل همیشه شاداب و سرحال نیست گفت: در حال حاضر زمین خوردهام و مهرههایم آسیب دیدهاند و درد دارم. علاوه بر این موضوع، یک زمانی سالی یک فیلم میساختم اما الان هر پنج یا شش سال یک فیلم میسازم. طبیعتا کلا حالم خوب نیست.
پوراحمد همچنین بیان کرد: با عرض پوزش از برگزارکنندگان جشنواره فیلم رشد باید بگویم کلا جشنوارهها اعم از جشنواره رشد، فجر و ... هیچ تاثیری بر بدنه سینما نداشتهاند، ندارند و نخواهند داشت.
فیلم باید بچهها را به چالش بکشد
در این نشست مونیکا واهی یکی دیگر از داوران بخش فیلم داستانی بلند جشنواره فیلم رشد در خصوص معیارهای انتخاب فیلم برتر اظهار کرد: فیلم باید خلاقانه و جدید باشد، بچهها را به چالش بکشد و سوال در ذهن آنان ایجاد کند. همچنین فیلم باید داستانی طولانی داشته باشد. داستان باید به گونهای باشد که کنجکاوی را ترغیب کند. برای اینکه بخواهیم دنیا تغییر کند باید فکر کردن و به چالش کشیدن در بچهها را تقویت کنیم
مشکل فیلمها داستانگویی است
همچنین مسعود نقاشزاده یکی دیگر از اعضای هیات داوران بخش فیلم داستانی بلند فیلم رشد بیان کرد: بیشترین مشکلات فیلمهایی که تاکنون دیدهایم مربوط به داستانگویی است. این موضوع نشان میدهد نیازمند توجه ویژه به طراحی دراماتیک برای فیلمها هستیم. همچنین در بخش فیلم داستانی بلند از کشورهای دیگر فیلمی نداشتیم. لازم است در جشنوارههای بعدی مدیران برای پذیرش فیلمها از سراسر دنیا اقدام کنند.
معاون فرهنگی بنیاد سینمایی فارابی تصریح کرد: خوشبختانه سینمای کودک و نوجوان از امسال دارد در بنیاد سینمایی فارابی و سازمان سینمایی کشور مورد توجه قرار میگیرد. در این زمینه برنامههای گستردهای در زمینههای تولید فیلم، توسعه فرصتهای نمایش و زیرساختهای نمایش، پخش و تبلیغات در دست اقدام است.
حضور سینمای مستند در بحرانها کمرنگ است
ارد زند عضو هیات داوران بخش مستند چهل و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم رشد نیز با بیان اینکه «در کشور ما بحرانهای زیادی وجود دارد»، اظهار کرد: سینمای مستند میتواند به آگاهیبخشی مردم در این زمینهها کمک کند به شرطی که امکان فعالیت به مستندسازان داده شود. لازم است سینمای مستند در تمام بحرانهای کشور حضور فعال داشته باشد. الان این حضور کمرنگ است، آنچه هم ساخته میشود به خوبی به دیگران منتقل نمیشود.
او افزود: جشنواره فیلم رشد قدیمیترین جشنواره است، باید قدر آن را دانست و این جشنواره را حفظ کرد اما جشنوارهای که بازار و بیننده نداشته باشد و به تولید فیلم کمک نکند بیشتر شبیه یک ویترین میشود. نه تنها این جشنواره بلکه تمام جشنوارههای ما این نقطه ضعف را دارند
سینمای مستند و موضوعات جدید ایران و بینالملل
محمد عارف از دیگر اعضای هیات داوران جشنواره فیلم رشد هم گفت: مدیران و متولیان فرهنگی باید رابطه بین مردم، هنرمند و اثر را برقرار کنند. اگر این سه ضلع درست شوند فیلمهای مستند قوی بیش از فیلمهای داستانی به دل مردم مینشیند. یک تعداد از فیلمهای مستندی که از گذشته به ارث رسیدهاند جلوتر از سینمای داستانی ما قرار دارند و مردم از آنها لذت میبرند. اگر این سه ضلع سر جای خود قرار بگیرند، یقینا سینمای مستند با موضوعات جدید ایران و بینالملل میتواند وارد خانهها شود و علاوه بر زیباییشناختی، جنبههای آموزندگی هم به مردم منتقل کند.
همیشه معضل فیلمهای علمی را داشتهایم
احمد طالبینژاد در این نشست با اشاره به اینکه «همیشه معضل فیلمهای علمی را داشتهایم»، اظهار کرد: نه تنها در فیلمهای علمی تولید داخل کشور بلکه در جذب فیلمهای علمی خارج از کشور هم معضل داشتهایم. امسال هم این معضل را داریم و سالهای آینده هم خواهیم داشت. تولید فیلم علمی همچون تولید مستندهای اجتماعی نیست که سرمایهگذار خصوصی این کار را انجام دهد. شرکتها و سازمانهایی هستند که کارشان تولید فیلم علمی است. باید با آنها رابطه برقرار کرد. این رابطه در حال حاضر گسسته است. در آلمان، هلند، فرانسه و حتی چین شرکتهایی وجود دارند که کار آنها فقط تولید فیلم علمی است.
این منتقد فیلم تصریح کرد: فیلم علمی را اساسا باید مراکز پژوهشی و آموزشی به فیلمساز سفارش بدهند. هیچ تهیهکنندهای با پول جیب خود فیلم علمی نمیسازد. کدام یک از دانشگاهها و پژوهشگاههای ما ردیف بودجهای برای تولید فیلم علمی و آموزشی دارند؟ شرکتها و سازمانهای دانشبنیان زیاد داریم اما آنها به دلیل ضعف مدیریت نیازی به تولید فیلم علمی احساس نمیکنند.
در بخش مستند علمی فیلم ایرانی نداشتهایم
در بخش دیگری از این نشست رامتین شهبازی از دیگر اعضای هیات داوران بخش مستند علمی جشنواره فیلم رشد اظهار کرد: در بخش مستند علمی فیلم ایرانی نداشتهایم. شاید در دانشگاه در این زمینه تنبلی کردهایم؛ باید واحدهایی برای این حوزه که میتواند منبع درآمدی برای افرادی که سینما میخوانند باشد، درنظر گرفته شود
تولید مستند علمی بسیار سخت است
در ادامه این نشست علی حیدر ریزودی از دیگر اعضای هیات داوران بخش مستند علمی فیلم رشد بیان کرد: تولید مستند علمی بسیار سخت است، زیرا موضوعات علمی و تخصصی هستند و کار تحقیقی خوبی باید انجام شود. متاسفانه هیچ فیلم ایرانی امسال در این بخش شرکت نکرده است. تولید فیلم علمی نیاز به سرمایهگذاری قوی دارد و به همین دلیل شرکتهایی فیلم را تولید میکنند. اکثر فیلمهایی که تاکنون در جشنواره دیدهایم توسط شرکتهای بزرگ غربی تولید شدهاند.
بازبینی در سازوکارهای جشنواره
همچنین وحید گلستان، رئیس هیات داوران چهل و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم رشد در این نشست خبری اظهار کرد: برای اینکه جشنواره رشد و فیلمهای آموزشی بتواند به شکل شگفتانگیزی رشد کند علاوه بر بازبینی در سازوکارهای جشنواره و اینکه از درون به بلوغ نزدیکتر شود، از بیرون هم ایجاد بازار واقعی فیلم آموزشی میتواند به رشد جشنواره کمک کند. بسیاری از فیلمسازان مخصوصا در شهرستانها هستند که اولین فیلم خود را در این جشنواره دیدهاند یا این جشنواره در فرآیند آموزش به آنها کمکهایی کرده که همچنان در خاطر آنها مانده است.
رکوردشکنی کانون در تولید انیمیشن
در ادامه این نشست محمدرضا کریمی صارمی، عضو هیات داوران بخش انیمیشن فیلم رشد اظهار کرد: بهترین فیلمهای انیمیشن تولیدشده کشور در دو سال گذشته در این جشنواره حضور دارند. در این جشنواره باید ۶۰ فیلم ببینیم. از این تعداد ۸ فیلم بلند و ۵۵ فیلم کوتاه هستند. در حوزه فیلم کوتاه هم حدود ۱۰ تا ۱۵ فیلم کوتاه در جشنواره حضور دارند. در مجموع ۳۰۰ جایزه جهانی کسب کردهاند. بهترین فیلمهای جذبشده مستقل هستند و بعضی از آنها هم در حوزه سینمای تجربی قرار دارند.
مدیر بخش سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان خاطرنشان کرد :هماکنون در کانون پرورشی فکری کودکان هزار کتابخانه فعال است. ۱۹۵ ماشین داریم که هر روز صبح به مناطق محروم میروند و فیلم و کتاب نمایش میدهند. یک تریلی داریم که ۵۲ سال است هر روز به استانهای کشور میرود و تئاتر اجرا میکند. درحال حاضر این تریلی در منطقه زلزلهزده غرب کشور قرار دارد. همچنین بیش از ۱۸۲ هنرجوی ما در این مناطق فعالیت فرهنگی انجام میدهند.
کریمی صارمی افزود: کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان با توجه به توان مالی سالی یک فیلم سینمایی و ۱۵ فیلم انیمیشن میسازد. البته امروز رکورد را شکسته و ۳۴ فیلم انیمیشن کوتاه در دست تولید دارد. امیدواریم امسال بتوانیم دو فیلم سینمایی بسازیم. سعی میکنیم کیفیت را در استانداردهای کانون داشته باشیم .فیلم "پایان رویاها"ی آقای طالبی که آخرین تولید ما است از ۱۱ آذرماه اکران میشود.
رشد در حوزه انیمیشن
در بخش دیگری از این نشست پروین تمجید از دیگر اعضای هیات داوران بخش انیمیشن چهل و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم رشد اظهار کرد: رشدی که در حوزه انیمیشن در این چند سال در ایران دیدهام کاملا شاخص است. اگر جشنوارهها برای دیگر گروههای سینما خیلی تاثیرگذار نیست، برای انیمیشن خوب است زیرا ما بستری برای نمایش فیلمهایمان نداریم.اکثر فیلمهایی که در بخش تلویزیونی نیستند اکران ندارند. اکران ضعیفی برای نمایش انیمیشنها داریم. تعداد فیلمهای سینمایی هم زیاد نیست.
سینمای ما به سمت کودک برنمیگردد اگر...
در این نشست خبری امیر توده روستا عضو هیات داوران بخش داستانی کوتاه فیلم رشد درباره تولید فیلمهای کوتاه برای کودکان اظهار کرد: متاسفانه یا خوشبختانه در بسیاری از مواقع فیلم کوتاه پیرو اتفاقات و جریانات سینمای بلند قرار میگیرد و تحت تاثیر این سینما تغییراتی میکند. همنسلان من خیلی دیمی بزرگ شدند اما حالا که به دورانی رسیدیم که همه چیز با سازماندهی اتفاق میافتد اینجا دیگر نمیشود منتظر شد که بچهها خودشان خوب تربیت شوند، خوب بزرگ شوند و موفق هم باشند. قطعا نیاز داریم کمی از این نگاه خیلی سختی که نسبت به کودکان داریم روی برگردانیم. تا این اتفاق نیفتد سینمای ما هم به سمت کودک برنمیگردد.
او در خصوص علت ضعف فیلمنامه در فیلمهای کوتاه گفت: در عین حال که مدعی هستیم فیلم کوتاه جریان مستقل و مخاطبان جدی خود را دارد اما دوستانی هم معتقد هستند که فیلم کوتاه مسیری برای تجربه کردن فیلمسازی است. حتی برای من که در دورهای فقط فیلم کوتاه میساختم قطعا فیلم کوتاه آن جریان مستقل را دارد اما باز در دل خود برای من یک تجربه نو بوده و هیچ وقت هیچ فیلم کوتاهی را با ذهنیتی که مطلقا دارم کار تمام حرفهای انجام میدهم نساختهام به این دلیل که همیشه در ساخت فیلم کوتاه در حال یادگیری بودهام. به همین دلیل در جریان فیلم کوتاه بسیار پیش میآید که فیلمنامه به سروسامانی که باید، نمیرسد.
رئیس انجمن فیلم کوتاه خانه سینما در خصوص فیلمهای جشنواره رشد اظهار کرد: در بخش فیلمهای خارجی شرایط خوبی داشتیم اما در بخش فیلمهای ایرانی به نظر میرسد فیلمهایی را که مدنظر ما است کمتر دیدهایم. امیدوار هستیم این روند در ادامه تغییر کنند.
تجربهای شخصی
در ادامه این نشست شهرام مکری، عضو هیات داوران بخش داستانی کوتاه چهل و هفتمین جشنواره بینالمللی فیلم رشد اظهار کرد: علاوه بر جذابیتی که همیشه مشهد برای من دارد و فیلمهای کوتاه هم بخشی از علاقه و سرگرمی من هستند، در جشنواره رشد از مصاحبت امیر توده روستا و خانم نایه بهره میبرم. شناختی که خانم نایه از ایران و فرهنگ آن دارد برای من جذاب است.به همین دلایل جشنواره رشد این دوره برای من تجربه شخصی دارد.
فیلمهای خیلی کمی برای کودکان زیر ۱۲ سال تولید میشود
سانت نایه، عضو هیئت داوران بخش داستانی کوتاه چهل و هفتمین جشنواره بین المللی فیلم رشد از کشور هلند، در بخش دیگری از این نشست بیان کرد: دو سوم فیلمهای این بخش را تاکنون دیدهام و متوجه شدهام فیلمهای خیلی کمی برای کودکان زیر ۱۲ سال در ایران تولید میشود. وقتی برای سنین پایین فیلم ساخته نمی شود، آنها در گروههای سنی دیگر هم فیلم نمیبینند، به سمت ژانرهای دیگر رو نمیآورند تا برای آنها فیلم ساخته شود.
این داور بینالمللی خاطرنشان کرد: در ۲۰ سال گذشته خیلی تلاش کردهام که با سینما و فیلم سازان ایران آشنا شوم و با آنها ارتباط برقرار کنم. با قابلیتهای فیلمسازان فارابی و کانون تا حد زیای آشنا هستم. با مسائل سیاسی ایران در ۲۰ سال گذشته آشنایی دارم. اما امیدوارم اتفاقاتی که در سالهای گذشته افتاد کمک کند این ارتباط بیشتر و بیشتر شود.
نایه در پایان تصریح کرد: بچهها در حال حاضر درگیر رسانههای اجتماعی هستند تا درگیر مسائل درسی در مدرسه. بحثهای جامعهشناسانه نشان میدهد که خانوادهها در وهله اول در پرورش دانش اجتماعی موثر هستند و در مرحله بعد رسانههای اجتماعی این نقش را ایفا میکنند. کودکان رسانههای اجتماعی استفاده میکنند. مهم نیست که ما این موضوع را رد یا قبول کنیم این موضوع وجود دارد و راه خود را پی میگیرد. این که میدانیم کودکان توسط رسانههای اجتماعی پرورش پیدا میکنند وظیفه مهمی را بر دوش ما قرار میدهد.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۸۳۲۵۵۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کیومرث صابری؛ چگونه «گلآقا» و بعد «گلآقای ملت ایران» شد؟/ "بنویسید خاتمی، بخوانید ناطق"؛ ناراستی که راست تلقی شد!
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- امروز 11 اردیبهشت بیستمین سالگرد خاموشی کیومرث صابری فومنی است؛ نام ماندگار طنز در ایران بعد از انقلاب 57 که از حسن اعتماد رهبران جمهوری اسلامی به خود و سابقه دوستی با شهید رجایی بهره برد و در فضای جنگ جسارت کرد و با حمایت سید محمود دعایی ستون «دو کلمه حرف حساب» را در روزنامه اطلاعات به راه انداخت و بعد از چند سال در ادامۀ آن مجلۀ «گل آقا» را منتشر کرد که برای خیلیها یادآور دوران «توفیق» بود.
نسل تازه شاید نداند کیومرث صابری فومنی (که بر خلاف خیلیهای دیگر نام شهرستان زادگاه را حذف نمیکرد و کامل میآورد) چه نقشی بر جای گذاشت و در تمام دهۀ 70 یکی از تأثیرگذارترین چهره های فرهنگی و مطبوعاتی بود و از خشکی و زُمُختی و عبوسیِ سیاست در دهۀ 60 هم میکاست چه رسد به دهۀ 70 که حال و هوا تغییر کرده بود.
روزنامۀ اطلاعات نزد برخی به عنوان روزنامهای خنثی شناخته میشد و میشود اما همین روزنامه کارهایی کرده کارستان که از هر کسی برنمیآمده و یکی هم ستون «دو کلمه حرف حساب» با محتوای طنز در این روزنامه است. آن هم در چه سالی؟ 23 دی 1363 بود. در گرماگرم جنگ که روزنامهها و خود سیاست عبوس بود و رابطۀ مردم با طنز در برنامه "صبح جمعه با شما"ی رادیو خلاصه میشد و شوخی با گوشت 75 تومانی (75 تا تک تومان و نه 75000 یا 500 هزار تومان!) و کمی دیگر از این دست؛ پس از اتفاقات سال 60 همه دست به عصا شده بودند.
«دو کلمه حرف حساب» یک اتفاق بزرگ در تاریخ مطبوعات بعد از انقلاب است که طنز ژورنالیستی و مکتوب را احیا کرد و اگر سابقۀ نویسندۀ آن در دوستی با شهید رجایی چه در دبیرستان کمال و چه دوران وزارت آموزش و پرورش و نخستوزیری و ریاست جمهوری او و بعد هم دوران کوتاهی در دورۀ ریاست جمهوری آیتالله خامنهای نبود این امکان هرگز فراهم نمیآمد و نقش مرحوم سید محمود دعایی هم از این نظر ستودنی است.
او ستونهای روزنامه را به نویسندگان منتقدی داد که با اصل انقلاب و نظام مشکل نداشتند هر چند که در صفحات لایی نویسندگانی چون سعیدی سیرجانی و باستانی پاریزی یا اسلامی ندوشن و چهرههای کلاسیک دیگر نیز مینوشتند.
از آن پس تا روزنامۀ اطلاعات را میخریدیم اول و قبل از آن که کاملا باز کنیم گوشه سمت راست صفحۀ 3 را کنار میزدیم تا ببینیم "دو کلمه حرف حساب" دارد یا نه و گاه در همان حالت میخواندیم. مثل حالا نبود که در گوشی تلفن همراه به هر سو سرک بکشی و تازه در این روزگار هم نویسندگان صاحب سبک همچنان متفاوتاند.
کیهان هم البته بعدها یک ستون را در صفحۀ ماقبل آخر به طنزنویسی داد که ارزش کار صابری را بیشتر نشان میداد و گویا نویسندۀ آنها وفاداری خود را به طرقی دیگر نشان داده بود و البته دلی نمیربود.
این که در اوج جنگ و در روزنامهای که سرپرست آن را امام خمینی تعیین کرده طنز سیاسی بنویسی کاری نبود که از هر که برآید ولی صابری فومنی انجام داد و «گل آقا» فراتر از آن که خاطره توفیق را زنده می کرد یادآور امضای دهخدای بزرگ بود: "دخو" در دورانی که «چرند و پرند» را در روزنامۀ "صوراسرافیل" مینوشت.
خیلیها نمیدانستند نام اصلی «گلآقا» چیست و لو هم نمیداد مگر مواقعی که در همان ستون جدی مینوشت و لوگو نداشت اما مشخص شد که او کیست.
با این حال تصویری از او منتشر نمیشد و فراموش نمیکنم که اول بار وقتی در یکی از جلسات ماهانۀ خانۀ عمویم او را از نزدیک دیدم مدام آن جثۀ کوچک با ظاهر غیر حزباللهی و ریش تراشیده و با لهجۀ گیلکی را ورانداز میکردم و نمیتوانستم باور کنم گلآقا هم او باشد و بعدتر که به خاطر فعالیتی که در کار گل و گیاه داشتم به خانۀ او بالای پل صدر در خیابان شریعتی رفتم او را صمیمیتر هم یافتم و وقتی دانست نه به اندازۀ او اما اهل ادبیات هم هستم حرفهامان بیشتر گل انداخت خاصه درست در یکی از روزهای عید نوروز 1368 که هر دو از خبر استعفا یا برکناری آیتالله منتظری شوکه شده بودیم و کار به سخن گفتن از سیاست هم کشید و با این که 24 سالی بزرگتر بود اختلاف سنی زیادی حس نمیکردم. از گل و گیاه و فضای سبز به شعر و ادبیات تا مطبوعات و روزنامهنگاری و البته سیاست و انطباق تصویر گلآقایی که در نوشتهها میشناختم با آن کاراکتر ذهن مرا درگیر کرده بود.
گلآقا اما بیش از آن که یادآور آن ستون باشد به خاطر «مجلۀ گلآقا» بر سر زبانها افتاد. نشریه ای با حال و هوای "توفیق" که 6 سال بعد از راهاندازی آن ستون و اول آبان 1369 با شمارگان صد هزار نسخه به قیمت 15 تومان روی دکه رفت و به سرعت به فروش رسید و به چاپ دوم و شاید سوم رسید و تجدید چاپ شد. صابری البته مجله را با همکاری مرتضی فرجیان راه انداخت اما چنان با صابری شناخته میشد که پایان همکاری آن دو چندان که تصور میشد سر و صدا نکرد. هر چند به خاطره ای تلخ بدل شد و برخی معتقدند در حق مرحوم فرجیان جفا شد.
غم بزرگ زندگی او البته از دست دادن فرزند جوان خود -آرش- در سانحۀ رانندگی بود و نمی دانم چرا بزرگان ادبی ما که به سوگ فرزند نشسته اند کم نیستند. با این حال همین که ذوق او در پی این سوگ مرد افکن نخشکید و دوباره نوشت، کاری ساده نبود و حالا زندگی او بیش از پیش «پوپک» بود که برای روشن نگاه داشتن چراغ گل آقا پس از پدر کوشید اما او هم یک جا متوقف کرد چون زمانه، دیگر شده بود.
گلآقا در تمام دهۀ 70 نشریهای مهم و خواندنی و تأثیرگذار بود که مطالب آن نقل میشد و از توقیفهای 1379 نیز جان به در برد اما دو سال بعد در دوم آبان 1381 و در دوازدهمین سالگرد تولد مجله خود صابری تصمیم به توقف انتشار گرفت و این بار امضای نوشتۀ او نه گلآقا بود نه شاغلام و نه غضنفر (شخصیتهایی که خلق کرده بود تا نمایندگان تیپهای مختلف اجتماعی باشند) بلکه امضا کرد: صابری فومنی. یعنی پایان و خداحافظ!
او هیچگاه دلیل توقف انتشار نشریهای را که به یک نهاد تبدیل شده بود اعلام نکرد اما همان موقع برخی حدس زدند پس از دوم خرداد 76 و در پی ظهور طنزنویسانی چون سید ابراهیم نبوی ذائقۀ مردم تغییر کرده بود و نه میتوانست مانند آنها باشد و نه شکل گذشته مخاطبان را سیراب می کرد ولی دلیل اصلی چیز دیگری بود. این که انتظار داشت نه تنها تحمل شود بلکه او را قدر بدانند که توجه مردم را به داخل جلب کرده ولی حاکمیت و سلیقه ها چندان دوپاره شده بود که اعتماد سابق به او هم زایل شده بود.
انکار نمیکرد که ایفای نقش سوپاپ برای جلوگیری از انفجار اجتماعی بد نیست ولی وقتی آدمی با مشخصات سعید مرتضوی به جان مطبوعات افتاده بود نه میشد با او در افتاد و نه نادیدهاش گرفت و ادامۀ انتشار عملا ممکن نبود. اگر از نهادهای غیر دولتی انتقاد میکرد چه بسا سراغ او میآمدند و اگر از خاتمی با اقتدارگرایان همسو میشد. در این فضا گویا حسن حبیبی که حامی و در عین حال سوژۀ گلآقا بود توصیه کرد فتیله را پایین بکشد.
این احتمال هم جدی است که وقتی شنید به سرطان مبتلاست نمیتوانست ادامه دهد و کمتر از دوسال بعد درگذشت. جالب این که مشهورترین جمله دربارۀ گلآقا سخنی است که هرگز نگفت و ننوشت: "بنویسید خاتمی، بخوانید ناطق!"
در آستانۀ دوم خرداد 1376 این شایعه به شکلی بسیار گسترده پیچید که گلآقا نوشته "بنویسید خاتمی بخوانید ناطق" یعنی قرار نیست آرا درست شمرده شود حال آن که چنین جملهای را ننوشته بود اما ضربالمثل و به گلآقا منتسب شد.
در دوران "دو کلمه حرف حساب" روزنامۀ اطلاعات و بعد از آن که رهبران نهضت آزادی را افراد مسلحی ربودند و گویا شبه تیربارانی دروغین به قصد ترساندن برای آنان ترتیب دادند این خبر در رسانه ها قابل نقل نبود و از اینترنت و کانال تلگرامی و شبکۀ ماهوارهای هم البته خبری نبود اما گلآقا در قالب طنز نوشت که "شاغلام پیشنهاد داد دسته جمعی به بهشتزهرا برویم و زیارت اهل قبور کنیم و گفتیم: نه! خطرناک است. مگر نشنیدهای که میزنند؟ شاغلام پاسخ میدهد ولی ما پنج نفریم در حالی که آنها 9 نفر بودند. گل آقا هم میگوید: درست است ولی آنها اول میزنند بعد میشمرند!"
از ویژگیهای صابری این بود که نثری بسیار فاخر داشت و با ادبیات کلاسیک و معاصر نیک آشنا بود و بیشک برخی از نوشتههای او در کتابهای درسی به عنوان نمونۀ نثر پیراسته قابل درج و تدریس است اگر ذوقی مانده باشد. کافی است اشاره شود که وجه ادبی منحصر به خود صابری هم نبود.تا جایی که ابوالفضل زرویی نصرآباد یکی از بالیدگان گل آقاست که او هم ناباورانه چشم از جهان بست و از بیشتر ویژگیهای صابری برخوردار بود و راز توقف انتشار گل آقا را هم او فاش کرد وقتی صابری رفته و خود نیز با مرگ دست و پنجه نرم می کرد.
الگوی اصلی گلآقا اما نه توفیقها که علی اکبرخان دهخدا بود. مشروطهخواه، اهل ادبیات، نویسنده، ملی، روزنامهنگار و البته فرهنگنویس و صابری فومنی فرصتی برای انجام این آخری پیدا نکرد.
از خاطرات قابل توجه کیومرث صابری یکی این بود که چند ماه مانده به درگذشت امام خمینی همراه با مرحوم دعایی به دیدار رهبر فقید انقلاب میرود. در حالی که بعد از قبول قطعنامه 598 و تعبیر جام زهر تمام دیدارهای عمومی امام لغو شده بود و به خاطر آن و نیز بیماری سرحال نبود و صابری میگوید بسیار خسته و حتی افسرده به نظر میرسید و نگاهمان نمیکرد و دعایی گفت: پس ما برویم چون شما نگاه مان هم نمیکنید ولی آقا! این آقا گلآقاست ها و تا امام نام او را شنید نگاهی کرد و لبخند زد و خندید.
آدمهایی چون کیومرث صابری فومنی در گذر زمان بیشتر شناخته میشوند و در این 20 سال عیار او روشنتر شده است و نثر او همچنان گواه است. نثری که جا دارد در کتاب های درسی بیاید بلکه دانش آموزان هم از این همه ملولی کتاب های درسی به درآیند.
---------------------
* طرح نمایه از هادی حیدری کارتونیست برجستۀ مطبوعات که خود از دست پروردگان و همکاران گل آقا بوده و در این 20 سال هیچ گاه از یاد او فرونکاسته.