مسائل کوچکی که به خشونت تبدیل می شود - علی حبیبی*
تاریخ انتشار: ۸ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۸۵۷۸۲۰
تهران - ایرنا - خشونت یکی از معضلات جامعه است و به هر دلیلی روی دهد خوشایند نیست، زیرا آسیب های متعددی برای افراد از جمله کودکان به همراه دارد.
خشونت جدا از ضایعات جسمی؛ چه در خانواده، خیابان، مغازه، محل کار و هر جای دیگری رخ دهد، آسیب های روحی و روانی و آثار غیرقابل جبرانی در کودکان و نوجوانان برجا می گذارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!
براساس آمار، در زمان حاضر هر ساعت جامعه ما شاهد 61 نوع درگیری و خشونت است که سهم زنان 31 درصد و مردان 69 درصد است. البته این آمار افرادی است که کارشان به دادگاه و بیمارستان کشیده می شود. خیلی از خشونت ها شاید به دادگاه و بیمارستان کشیده نشود و در همان مرحله نخست با گذشت یکی از طرفین یا هر دو یا به هر دلیلی، همه چیز تمام شود اما نمی توان گفت که آمار خشونت ها همین مقدار است.
برای مثال خیلی از خشونت های خانوادگی اصلا در هیچ جایی مطرح نمی شود که در همین زمینه یک آمار می گوید فقط 30 درصد خشونت علیه زنان گزارش می شود.
با این توضیحات مشخص می شود که شمار خشونت ها در جامعه ما بسیار بالا است اما پرسش این است که چرا میزان خشونت ها در جامعه ما بالا است؟
خشونت و پرخاشگری به خاطر عوامل مختلف روی می دهد که بطور کلی می تواند دلایل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حتی سیاسی داشته باشد.
اگر موضوع را کمی بازتر کنیم دلایل خشونت می تواند به عواملی مثل سطح تحصیلات، پایگاه اجتماعی فرد، فقر، بیکاری و نبود فضای گفتمان در جامعه مرتبط دانست. همه این عوامل در جامعه ما وجود دارد و می تواند به خشونت و پرخاشگری در جامعه تبدیل شود.
اما یک نکته اساسی در میزان خشونت در جامعه ما و برخی از جوامع دیگر وجود دارد. وقتی به دلایل بروز خشونت نگاه می کنیم، بیشتر مسائل اقتصادی و سپس مسائل اجتماعی، سیاسی و فرهنگی ربط پیدا می کند.
خیلی از جوامع ممکن است با چند دلیل بالا برای افزایش خشونت مواجه باشند، اما خشونت در آنان کمتر دیده می شود. برای مثال وضعیت اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خیلی از جوامع از ما بدتر است اما آنان کمتر در این موارد باهم درگیر می شوند.
برای مثال عامل خیلی از طلاق ها در ایران موضوع اقتصادی است اما این عامل در بسیاری کشورها با اینکه هم شرایط اقتصادی بدتر از جامعه و خانواده ما دارند، عامل جدایی دو زوج از یکدیگر نمی شود. عامل اقتصادی در خانواده ها در بسیاری از موارد به خشونت کشیده می شود که می تواند این چنین نشود.
یکی از عوامل بروز خشونت می تواند نداشتن مهارت کنترل خشم و خشونت باشد. صبر، گذشت، تحمل و تعامل مثبت با یکدیگر از راه های کنترل خشم و خشونت است.
خیلی از خشونت ها با راه های خیلی ساده قابل کنترل است اما وقتی کنترل نشود، تبعات آن با پیچیدگی هایی به مراتب بیشتر همراه خواهد بود که در خیلی موارد به مساله ای بغرنج بدل می شود.
چندی پیش، در مراسم ختم یکی از قربانیان همین خشم و خشونت شرکت کردم. مساله ای که از یک موضوع بسیار ساده آغاز و سرانجام به قتل تبدیل شد. هر دوی افراد سال ها با هم کار کردند، یکی در نقش کارفرما و دیگری به عنوان مشاور و واسطه.
معامله آنان چند صدمیلیونی تومانی بود اما در مبلغ حق الزحمه با هم اختلاف پیدا کردند. مبلغ این حق الزحمه چیزی کمتر از 30 هزار تومان بود. این اختلاف بالا گرفت و چند روز ادامه داشت تا اینکه مشاور به دلیل همان مهارت نداشتن کنترل خشم در یک روز خاص، با ضربات متعدد قمه به مقتول حمله کرد و او را از پای در آورد.
به طور قطع هر دوی آنان اگر به عواقب کارشان آگاه بودند و کمی فکر و گذشت می کردند و در همه مواقع نیز بر خشم خود مسلط بودند، چنین حادثه ای برای آنان رخ نمی داد.
خیلی از خشونت ها و در پی آن قتل ها، بخاطر کنترل نکردن خشم روی می دهد که عواقب آن نیز بسیار برای فرد و جامعه گران تمام می شود. ممکن است بسیاری از عوامل محیطی بر اعصاب انسان تاثیر منفی برجا گذارد که لازم است افراد به مهارت های کنترل خشم آشنا شوند.
وزارت بهداشت، مراکز درمانی و پزشکی و همچنین رسانه ها باید در تبلیغات خود به این مهم نیز توجه کنند تا هم جامعه روی آرامش به خود بگیرد و هم افراد با دستیابی به این مهارت ها، کمتر با مشکلات این چنینی روبرو شوند.
---------------------------------------------------------------------
** دبیر سرویس اجتماعی ایرنا
اجتمام**1569**1021
انتشار: حسین نوروزیان
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۸۵۷۸۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
پایان همایش «حکمت مطهر» با موضوع استان مطهری و مسائل جوانان
به گزارش خبرگزاری صداوسیما، در این همایش پس از برگزاری نماز به امامت حجت الاسلام حاج علی اکبری امام جمعه موقت تهران و اجرای نمایش دانشجویی، وحید یامین پور دبیر شورای عالی نوجوانان و جوانان با اشاره به اینکه مهم‌ترین مسئله شهید مطهری غرب بود گفت: شهید مطهری به عنوان یک روشنگر دینی و اجتماعی مسئله غرب را تبیین کرد. غرب به عنوان یک کلیت منسجم که سرآغازی در تاریخ دارد و با گونه‌ای از هنر و شئون تمدنی تجلی کرده است، بعد از گذشت چند دهه در شئون سیاسی عالم گیر شد. مسئله تاریخ بشریت غرب بوده است و شهید مطهری به همین وجه مسئله غرب برایش دغدغه بود یعنی جبهه‌ای را برای خود در مباحث دانشگاهی انتخاب می کرد که ناظر به صور فکر و آکادمی جهان ما بود.
یامین پور افزود: اگر شهید مطهری به شهادت نمی‌رسید تمرکز فکری‌اش از مارکسیسم آرام آرام به لیبرالیسم می‌آمد، چراکه مسائل روز جامعه برایش بسیار اهمیت داشت. تلاش وی در عرصه فکر، پیراستن دین از نفوذ تفکر‌های التقاطی بود. این مهم تقریباً در تمام آثار ایشان منور است.
وی گفت: در مواجهه با غرب شهید مطهری به نقطه‌ای از اسلام اتکا می‌کند که حقیقتی از آن به عنوان وجه عزت و خودباوری است همان وجه بازگشت به خویشتن که نقطه پیش برنده جامعه است.
وی افزود: این وجه دقیقاً همان وجهی است که امام از آن برای انقلاب کمک گرفته است. بخش عظیمی از تلاش شهید مطهری ارجاع به همین موضوع است. در جای دیگر وی اشاره می‌کند جامعه مانند انسان روح دارد و انبیا و رهبران کسانی هستند که می‌توانند روح جامعه را احیا کنند و آن را به هویت حقیقی خود بازگردانند، یعنی همان سنت الهی.
دبیر شورای عالی جوانان گفت: رهبر جامعه مسئولیت بسیار بزرگی دارد، اینکه دست جامعه را بگیرد و آن را پای همین سفره بنشاند. یکی از بزرگترین کار‌های شهید مطهری دور کردن جامعه از تفکر التقاطی بود. در واقع کل طرح شهید مطهری همین بود و بخاطر همین امام در مورد شهید مطهری با تأکید می‌گوید آرای شهید مطهری را بخوانید.
در این همایش حجت‌الاسلام رکوفیان هم گفت: ما با جوانی مواجه هستیم که عاشق غرب و اعمال غربی است، اما در مقابل برگرفته از بهترین هاست و می تواند اتفاقات بسیار بزرگ جهانی را رقم بزند. در این جامعه، جوان ما درگیر یک جنگ ترکیبی همه جانبه است که بخشی از آن داخلی و بخشی از آن خارجی است.
وی با طرح این گزاره که در نگاه شهید مطهری، تعریف جوان از اندیشه او می‌آید افزود: کسی جوان است که اندیشه اش جوان است. اندیشه جوانی یعنی اندیشه تغییر یعنی دلتنگ از یکنواختی.
این پژوهشگر حوزه فرهنگ با اشاره به اینکه جنگ شناختی یعنی جنگی که ارزش‌ها و باور‌ها و ادراک انسان را مورد هدف قرار داده است تا برداشت انسان از همه چیز متفاوت باشد گفت: جنگ شناختی در واقع وظیفه اش جادو کردن است، جنگ تغییر نگرش هاست و همه آن در ذهن انسان شکل می‌گیرد. این جنگ همه را و علی الخصوص نسل جوان را شامل می‌شود. هدف اصلی دشمن در این جنگ گرفتن اعتماد جوان ما و تغییر نگرش اوست. چاره جوانان ما تغییر نگرش به زندگی است.
رکوفیان سلاح دشمن را ناامید سازی دانست و افزود: در واقع جوان ما را دچار یک ابهام می کنند و به ترویج آن می‌پردازند و اعتماد جامعه نسبت به حاکمیت را از بین می‌برند. در جنگ شناختی دشمن به دنبال این است که جوان اصلاً فرصت فکر کردن نداشته باشد. در واقع میدان نبرد ذهن انسان است.
گزارشگر قديمى راديو دار فانى را وداع گفت