Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «خبرگزاری آریا»
2024-04-26@19:05:16 GMT

عابدزاده به من گفت: تپلي رفتيم فرانسه

تاریخ انتشار: ۸ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۸۷۴۲۵۱

عابدزاده به من گفت: تپلي رفتيم فرانسه

خبرگزاري آريا - گزارش به ياد ماندني ديدار ايران و استراليا اتفاقي نوستالژيک به زيبايي همان بازي بود اما جواد خياباني مي گويد بازي ايران و ازبکستان اخير را از آن بازي بيشتر مي پسندد.
به گزارش سرويس ورزشي جام نيـوز، هشتم آذر براي تمام ايراني هايي که حتي يک بار از بغل فوتبال رد شده اند روزي به ياد ماندني است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

روزي که ايران با برد در بازي برگشت پلي آف انتخابي جام جهاني 1998 فرانسه مقابل استراليا توانست خود را به اين رويداد مهم برساند و هيچ روزي به شفافي آن روز در ذهن ها نقش نبست.
جواد خياباني که اين روزها مشغول جمع کردن کمک هاي مردمي براي آسيب ديدگان زلزله کرمانشاه است گزارش آن بازي را زنده از ورزشگاه مبلورن بر عهده داشت. خبرنگار "ورزش سه" به محل جمع آوري کمک ها رفت تا هم در مورد اهميت آن بازي و چرايي جاودانه شدنش سوال کند و اينکه از دغدغه هاي جواد خياباني که حالا او را 24 ساعته مشغول کمک جمع کردن کرده است سوال کند. گفت و گوي مفصل "ورزش سه" و جواد خياباني را خواهيد خواند:
* شنبه اي که چهارشنبه شد
او از ابتدا صحبت هاي خود را اينطور آغاز مي کند:« شنبه بود آن روز، حالا هشتم آذر چهارشنبه شده است. بيست سال از آن روز گذشته است و همان شکوه رو همچنان مي بينيم. آن روز پاها بودند که گل مي زدند امروز قلب ها. آخرين دفعه ديشب ديدم، 90 دقيقه را کاملا نشستم تماشا کردم. گزارش بازي بود و چيز جديدي برايم اتفاق نيافتاد.»
* اصلي ترين علت آن حادثه عابدزاده بود
با اينکه ايران 2 گل خورده بود اما هيچ کس به باخت فکر نمي کرد. اين حس در ورزشگاه هم وجود داشت و خياباني در مورد آن مي گويد:« فکر مي کنم يک جورايي به همه برات شده بود که ما اين بازي را مي بريم. شايد اگر 3 بر هيچ و حتي 4 بر هيچ هم مي شديم ما مساوي مي کرديم. انقدر قدرت رواني تيم بعد از گل هايي که خورديم بالا بود و يکي از دلايل اصلي آن عابدزاده بود، نه يکي از دلايل نه دليل اصلي عابدزاده بود. انگار نه انگار اتفاقي براي تيم افتاده. آن انگار نه انگار را عابدزاده به من منتقل کرد، به تماشاچيان منتقل کرد و به بازيکنان در زمين هم منتقل کرد. نيمه اول بچه ها مي ترسيدند که واي استراليا ترسناک است و اين همه تماشاگر آمده اما نيمه دوم انگار در آزادي بازي مي کردند و من هم انگار در آزادي گزارش مي کردم. احساس غريبگي و دور از خانه بودن به ما دست نمي داد.»
آن برد جواب همه بي احترامي ها به ايران بود
آن روز روز مهمي بود چون:« ايتاليا، فرانسه، آرژانتين و حتي شيلي هم در پلي آف حذف شدند و برد در پلي آف کار آساني نيست. رفتن به جام جهاني کار بزرگي است و رفتن به آن افتخار است. آن هم آن تيم و با آن شرايط روحي. باخت ناجوانمردانه 2 بر صفر به قطر و باخت ناحق 3 بر 2 مقابل ژاپن. کاري که استراليا در تهران کردند و نامردي هايي که در ملبورن کردند. مثلا 31 پرچم قبل از بازي به زمين آوردند و پرچم سي و دوم را پرچم استراليا را آوردند که ما برنده بازي هستيم. صدابرداري ما آنجا داشتيم که در استراليا زندگي مي کرد و او بعد از بازي به من گفت تماشاگران استراليايي حقش را گرفت، به خاطر بي احترامي هايي که به تو کردند، به خاطر بي احترامي هايي که به پرچم تو کردند، تماشاگران و تيم استراليا با اين باخت حق اين نامردي هايي که در حق شما کرد را گرفت.»
* حماسه ملبورن خوشحالي بعد از فتح خرمشهر بود
در بررسي بازي ايران و استراليا اخيرا بعضي از شبکه هاي اجتماعي مدعي هستند که يک برد در بازي پلي آف انتخابي جام جهاني نبايد يک افتخار محسوب شود، خياباني اين مضوع را قبول دارد يا خير؟ او معتقد است:« بچه هاي ما حق دعاهاي مردم ايران را گرفتند. آن کار بزرگ بود، لطفا آن را کوچک جلوه ندهيم. اگر کار کوچک بود ايتاليا در پلي آف حذف نمي شد. ما بعد از 20 سال اتفاق مهمي را تجربه کرديم و مردم ايران بعد از واقعه فتح خرمشهر خوشحالي به اين شکل نداشتند. تازه فوتبال داشت رونق مي گرفت، هنوز ليگ برتر نداشتيم و مسابقات باشگاهي سر و شکل درستي نداشت. تيم ملي خوبي نداشتيم. تيم ملي بود که مايلي کهن ساخته بود و بعد از آن همه باخت در بازي هاي آسيايي هيروشيما و جاهاي ديگر. بعد که آن اتفاق در دبي افتاد و ما 6 گل به کره زديم، 3 تا به عربستان زديم و رسيديم به مقدماتي جام جهاني. در اين مسابقات تيم ما شايد تيم ما نبايد حتي به پلي آف مي رسيد. تکامل فوتبال ما از آنجا شکل گرفت و راهيبابي آن تيم به جام جهاني يعني تولد يک فوتبال جديد.»
* آن موقع مي گفتند فوتبال حرام است
جاودانگي آن بازي دليلي ريشه اي داشت. اين ادامه راهي بود که حق ستاره هاي زيادي در آن خورده شده بود اما نسل 98 حق خود را از فوتبال گرفت:« ما در 2 دوره مقدماتي جام جهاني اصلا شرکت نکرديم. مديران بي خرد و ناکار بلد وقت تصميم گرفتند ما به مسابقات مقدماتي نرويم. مقدماتي 1982 اسپانيا که با کره جنوبي و تايلند و همچنين تيم هايي همگروه بوديم که اصلا نرفتيم، آن موقع مي گفتند ورزش حرام است. ظلم بزرگي که به ناصر محمدخاني، حميد درخشان، عبدالعي چنگيز، رضا نعلچه گر، شاهين و شاهرخ بياني، بهروز سلطاني، ضيا عرب شاهي، غلام فتح آبادي، حميد عليدوستي را چه کسي جواب مي دهد؟ آنها بايد مي رفتند و در جام جهاني بازي مي کردند اما چرا اين حق را از آنها گرفتند ؟ بهترين تيم تاريخ فوتبال ايران همين تيمي بود که من اسم بردم و نرفتند جام جهاني، 4 سال بعد 1986 مکزيک باز به مسابقات مقدماتي نرفتيم.»
* همه کيف کردند، من هم يکي از مردم
اين داستان اين طور ادامه پيدا کرد تا فوتبال ايران به جام جهاني رفت:« بعد رسيديم به جام جهاني 90. آن استعفايي که در بازي هاي آسيايي سئول اتفاق افتاد که آن تيم جوان نتواند به جام جهاني برود. 3 جام جهاني را از دست داديم به نا حق ترين و بي خردانه ترين شکل ممکن. سال 1994 شرکت کرديم اما اوت شديم. از کره 4 تا خورديم، از عربستان 3 تا خورديم، 2 تا از عراق خورديم و بعد از اين همه اتفاق تيم به يک باره 1998 به جام جهاني فرانسه رفت. همه کيف مي کنند خب، مردم کيف کردند و ما هم مثل آنها.»
* موقع سرود ملي ايران تماشاگران هو مي کشيدند
جواد خياباني در طول گزارشي مکررا از واژه "نامردي" حرف مي زد و تا بازي به ريتم نيافتاده بود او اين موقعيت را مدام تکرار مي کرد. دليل اين بغض چه بود:« من نيمه اول هيچ حرفي نزدم و بعد از گل دوم شروع به گله کردم. واقعا هم همينطور بود. جاي باکس من را عوض کردند و گفتند برو و در وسط تماشاگران گزارش کن. پرچم من را برداشتند، فحش مي دادند، مي زدند و هر کاري که بگويي مي کردند. تلوزيون را شکستند، خود من را پرت کردند پايين. به بهانه هاي مختلف. با اين که ما پول باکس را داده بوديم اما من را به وسط تماشاگران براي گزارش فرستادند و همانجا گير مي دادند اگر گزارشگري چرا در تماشاگراني ؟ در فاصله اي يک متري از 4 طرف که تماشاگران استراليايي نشسته بودم و بازي را گزارش مي کردم. گذشته از آن هويي که براي سرود ملي ايران کشيدند، پرچم استراليا را به عنوان صعود کننده به جام جهاني به زمين آوردند، مصاحبه هاي بدي که عليه ايران انجام داده بودند و بسياري ديگر از کارهايي که واقعا جوانمردانه نبود. من بعد از بازي گفتم بروم پيش بچه ها و شادي کنم. 10 دقيقه اي که گذشت يادم افتاد دوربين عکاسي ام جا مانده بود بالا. مسافتي بسيار زيادي که رفتم، پله پله کتک خوردم و تقريبا يک جورايي با برانکارد برگشتم به ايران. به همين خاطر عکس هايي کمي از آن بازي دارم. يک عکس با مهدوي کيا و يک عکس با منصوريان توانستم بگيرم.»
تپلي رفتيم فرانسه
اما بهترين صحنه ها بعد از سوت پايان بازي نمايش داده شد. خياباني در توصيف آن صحنه ها مي گويد:« بعد از بازي به محض ورود من به زمين عابدزاده من را بغل کرد و گفت:"تپلي رفتيم فرانسه". اين صحنه را هيچ وقت فراموش نمي کنم. احمدرضا را دوست داشتم، الان هم دوست دارم، بميرم هم روح و جنازه من او را دوست خواهم داشت. چون به نظر من احمدرضا يکي از ماندگارترين هاي فوتبال ايران هست و من مثل همه او را دوست دارم. اين شادي بود که همه مردم داشتند نه کساني که در ورزشگاه بودند يا تماشاگران حاضر در ورزشگاه. همه آن 60 ميليون ايراني در اين جشن سهيم بودند.»
راز 20 هزار تماشاچي در ملبورن
خياباني در طول گزارش بارها اشاره مي کرد که 20 هزار ايراني در ورزشگاه حاضر است اما اين تعداد خيلي زيادي بود و به عنوان تيم مهمان اين عدد دور از ذهن بود اما او در توضيح ادعاي خود مي گويد:« يکي ديگر از نامردي هايي که استراليايي ها در حق ايراني ها کردند اين بود که تماشاگران ما را پخش و پلا کردند. در تمام ورودي هاي ورزشگاه زده بودند جايگاه ايراني ها و وقتي مردم مي رفتند داخل ورزشگاه مي ديدند بقيه جاي ديگري از ورزشگاه هستند. اين کار را کردند که ايراني ها بغل هم نشينند ولي اگر کنار هم مي گذاشتند 20 هزار نفر مي شدند.»
آن روزها بازي ايران و لوکوتيو لاپزيک هم آزادي را پر مي کرد
چه طور اتفاق افتاد که 20 هزار تماشاچي در ورزشگاه ملبورن حاضر شوند و آن بازي را از نزديک تماشا کنند خودش از اتفاقات مهم آن بازي بود. خياباني برمي گردد به اول بحث:« الان جواب سوال اول را يک بار ديگر داريم مي گيريم. چرا بازي ايران و استراليا ماندگار شد ؟ چون 20 هزار تماشاگر در ملبورن را به ورزشگاه کشانده بود. آن روزها بازي ايران و هامبورگ بود ورزشگاه پر مي شد، ايران با شارلوا بلژيک بازي مي کرد ورزشگاه پر مي شد، ايران با لوکوتيو لاپزيک بازي مي کرد ورزشگاه پر مي شد، الان بازي ايران و ازبکستان که تيم در آن بازي به جام جهاني رفت هم نتوانست ورزشگاه را پر کند.»
* استقبال مردم از فوتبال کم شده؛ چون درون آن را ديدند
چرا از آن روزها به اين وضعيت رسيديم ؟ او مي گويد:« الان مردم متوجه شدند که درون فوتبال زياد سالم نيست. من نمي خواهم از واژه فساد استفاده کنم. مردم درون فوتبال را ديدند و چون از درون آن باخبر شده اند ديگر آن استقبال و شور شکل نمي گيرد. برف مي باريد استاديوم سفيد مي شد اما باز استاديوم 80 هزار جمعيت مي آمد. الان يک باد مي آيد کسي به ورزشگاه نمي رود. همان روزها مثلا جشنواره فيلم فجر. ما ساعت 2 ظهر مي رفتيم صف مثلا براي فيلم ساعت عاشقي 20 ساعت در صف سينما صبر مي کرديم اما حالا گرفتاري مردم و گراني مردم را دور کرده است. الان رفتن به استاديوم 100 هزار تومان نفري خرج دارد. يک پدر بخواهد پسرها و مثلا چند نفر را با خود بياورد مي شود 500 هزار تومان. ندارند مردم.»
* آمريکا را در جام جهاني بايد 4 بر صفر مي برديم
خياباني آن بازي را در شرايط غير عادي و با استرس زيادي گزارش کرد اما بازي هاي مضطرب تر هم داشته:« در آن بازي استرس داشتم، چرا نداشتم ؟ البته بازي ايران و آمريکا استرس خيلي بيشتري داشتم. حساسيت بيشتري داشت اما برديم. من فکر مي کنم بازي آمريکا را بايد 3 يا 4 بر هيچ مي برديم و حسرت مي خورم چرا نتوانستيم آمريکا را خوب ببريم. بعد از 2 بر صفر چند بار ديگر فرصت داشتيم گل بزنيم و پنالتي که گرفته نشد اما خدا را شکر برديم.»
* با گزارشگر استراليايي هماهنگ بوديم
سوا از زيبايي بازي، آن ديدار يکي از بهترين گزارش هاي جواد خياباني بود که با اطلاعات زياد، تلفظ درست اسامي بازيکنان و تسلط به جريان بازي ايران و استراليا را روايت کرد. او در مورد روزهاي قبل بازي که براي آن ديدار آماده مي شد گفت:« کسي که براي تلوزيون استراليا گزارش مي کرد اسمش "جاني وارن" بود. ايشان هنوز از دوستان خيلي خوب من است. او به تهران هم آمده بود و همانطور که او تلفظ نام ايراني ها را از من مي پرسيد من هم شب قبل از بازي در هتل اين اطلاعات را با هم رد و بدل مي کرديم. او درباره ايراني ها از من مي پرسيد و من درباره استراليايي ها. بالاخره روزنامه هاي استراليايي را خوانده بودم و از همه مهمتر کتابچه اي که قبل از بازي به همه مي دادند. اين موضوع در دنيا رسم است اما خب ما نداريم. براي هر کسي يک کتابچه اي در نظر مي گيرند که اطلاعات بازيکنان که اهل کجا هستند و کجا بازي مي کنند.»
اگر آقاي عليفر هم آن بازي را گزارش مي کرد جاودانه مي شد
شور بازي ايران و استراليا بخش عمده اي را مديون جواد خياباني بود اما او نظري متفاوت دارد:« من اتفاقا ديشب بازي ايران و استراليا را نگاه مي کردم و پيش خودم گفتم خدايي اين بازي ايران و استراليايي که من گزارش کردم و اين همه هم مردم تعريف مي کنند چه فرقي با گزارش هاي الانم دارد ؟ خودم ديشب از گزارش بازي ايران و استراليا 5-6 اشتباه درآوردم. ولي جو است ديگر؛ مي گويند بازي ايران و استراليا يک چيز ديگر است اما من مي گويم با بازي هاي ديگر هيچ فرقي ندارد. خود بازي چيز ديگري بود که مردم فکر مي کردند گزارش چيز ديگري است. اگر عادل گزارش مي کرد، آقاي عليفر گزارش مي کرد و هر کسي ديگر بود به نظر من در اين بازي گزارشش عالي جلوه مي کرد و آن گزارش من فرق زيادي با ساير گزارش ها نداشت.»
* از صدا و سيما مي خوام آن ايران و عربستان معروف را يک بار ديگر پخش کند
جواد خياباني در کنار تمام روزهاي خوب گزارشگري هاي خود روزهاي پرفشاري را هم پشت سر گذاشته است که با انتقادات سنگيني رو به رو مي شد. او مي گويد:« من شايد بخواهم بگويم اين بازي آخري که بين ايران و ازبکستان بود و ايران به جام جهاني رفت را از ايران و استراليا بيشتر دوست دارم. از نظر اصول گزارشگري ايران و استراليا ضعيف تر از ايران و ازبسکتان بود. ايران و يوگسلاوي بهتر از ايران و استراليا بود، ايران و آمريکا بهتر از بازي قبل. ايران و عربستاني که 3 سال بعد اين همه مردم سر و صدا راه انداختند به خاطر آن را هم من جزو گزارش هاي خوب مي دانم. اتفاقا حالا که تلوزيون بازي ايران و استراليا را نشان داده است من از دوستانم در صدا و سيما هم خواهش کردم آن را هم که کلي حرف عليه من زده شد را يک بار ديگر پخش کنند. آن بازي ايران و عربستان که ما در تهران 2 بر صفر باختيم يکي از بهترين گزارش هاي من بود. به نظر من که زاينده آن گزارش بودم آن بازي مشکل خاصي نداشت اما باز رفتيم در جو. ايران و استراليا در جو بود اما مثبت، ايران و عربستان هم جو بود اما منفي. خيلي از حرف هايي که در مورد زده مي شود به عنوان سوتي اصلا من نگفتم. قسم مي خورم که نگفتم. من از اين موضوع ناراحت نيستم. اگر من اشتباه کردم اول اينکه من را ببخشند. اما نکته اينکه من که طناز نيستم و براي خنداندن مردم اشتباه نکردم.»
* براي آنهايي که گزارش مي کردم حالا زير خاک هستند
آيا دغدغه هاي جواد خياباني در طول اين سال ها که بسيار هم تغيير کرده است در نحوه گزارش فوتبال او هم تاثيراتي داشته؟ او پاسخ مي دهد:« آدم ها عوض مي شوند و اتفاقا به نظر من آدمي که عوض مي شود موفق است. من نمي گويم من موفقم اما قرار نيست من هميشه يک جور باشم. اگر الان مي بينيم که مردم اينطور مي آيند و کمک مي ريزند چرا من به خاطر معروفيتم اين کارها را نکنم ؟ چرا بخوابم در خانه و ادا در بياورم و عکس بياندازم ؟ همان هايي که در زلزله مردند همان هايي هستند که هفته پيش داشتند فوتبال را با گزارش من نگاه مي کردند. کسي که با گزارش من خوشحالي کرده الان زير خاک است، پس من چرا براي اقوام او که زنده ماندند کمک جمع نکنم ؟ اگر من از هنر، تريبون، شخصيت خودم استفاده نکنم چه کسي بکند ؟ من هيچ کاري نمي کنم و دست به چيزي نمي زنم. الان اينجا نشستم و به واسطه همين حضورم پل ارتباطي شدم بين اين مردم و آن مردمي که آنجا منتظر کمک ها هستند.»
سابقه جمع آوري 90 ميليارد تومان هم داشته ام
اما اين روزها جواد خياباني تمام 24 ساعته خود را همچنان وقف جمع آوري کمک هاي مردمي براي زلزله کرمانشاه کرده است. از در توصيف اين روزهاي خود مي گويد:« من در زلزله رودبار، منجيل، بم، اردبيل، آذربايجان و خيلي جاهاي ديگر هم بودم و همين کمک ها را در آنجا هم مي کردم. من براي زلزله تبريز چيزي بالاي 90 ميليارد تومان کمک جمع کردم اما آن زمان رسانه اي نبود و اين طور بازتاب پيدا نکرد. من کارت هلال احمر و صليب سرخ جهاني دارم. من کارهاي داوطلبانه را دوست دارم و عاشق اين مدل کارها هستم. احساس مي کنم کشورهايي توسعه يافته تر هستند که نظام داوطلبي در آنجا سازمان يافته تر باشد يا مردم عاشق کارهاي داوطبانه باشند. حتما موضوع اين نيست که زلزله اي آمده باشد که دست به کار داوطلبانه بزنند، کمک داوطلبانه مي تواند خوب رانندگي کردن باشد، مي تواند خوب حرف زدن باشد، مي تواند تو آسانسور حرف نزدن باشد، مي تواند در تاکسي جواب تلفن را ندادن باشد، داوطلبانه کار کردن حتما پول در صندوق ريختن نيست. مگر سوئد و نروژ زلزله مي آيد، اما نظام داوطلبي آنها در دنيا بهترين است چون مردم آن کشور عرقي ملي دارند، اعتماد ملي و حس وطن پرستي در آنها زياد است. من حس مي کنم اين آيينه اي بود که غبار گرفته بود و زلزله باعث شد اين غبار پاک شود. سيلي از محبت احساس کرد بايد به مردم آسيب ديده کمک کند اما مگر قبل از زلزله مردم آسيب نداشتند ؟ در ثروت زندگي مي کردند ؟ ما اين کمک ها را آن موقع هم مي توانستيم به آنها بکنيم. حالا هم فکر نکنيد مردم در زابل يا سرخس دارند با خوشبختي زندگي مي کنند و فقط بيچارگي در کرمانشاه است. در تهران هم داريم اما اين حس خوب است که مردم اجازه ندهند همسايه گرسنه بخوابند.»
110

منبع: خبرگزاری آریا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.aryanews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری آریا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۸۷۴۲۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

سرکوب دانشجویان حامی فلسطین توسط پلیس فرانسه+ فیلم

به گزارش گروه سیاست خبرگزاری علم و فناوری آنا، رسانه‌های جمعی گزارش دادند که نیروهای پلیس فرانسه با شهروندانی که قصد شرکت در ۲ تظاهرات ضدصهیونیستی را در برابر دانشگاه سوربن داشتند برخورد کردند.

این اعتراضات همزمان با حضور امانوئل ماکرون رئیس جمهور فرانسه در دانشگاه سوربن انجام می‌شد.

موج اعتراضات ضدصهیونیستی در کشورهای اروپایی و آمریکا با واکنش شدید نیروهای امنیتی این کشورها رو به رو شده است.

دانلود فیلم اصلی کد ویدیو

اعتراض‌های دانشجویی در آمریکا در حمایت از مردم غزه و توقف جنگ پس از دانشگاه‌های هاروارد، براون و کالیفرنیای جنوبی به دانشگاه تگزاس رسیده و محوطه دانشگاه تگزاس صحنه ضد و خورد پلیس با دانشجویان شده است.

در پی تجمع دانشجویان دانشگاه تگزاس در مخالفت با جنایت رژیم صهیونیستی در غزه، تاکنون حداقل ۲۰ دانشجو به دست نیروهای پلیس بازداشت شده‌اند.

پایگاه خبری قاهره ۲۴ بامداد امروز گزارش داد که دانشجویان در شعارهای خود ارتش رژیم صهیونیستی را یک سازمان تروریستی نامیدند.

پیشتر نیز منابع رسانه‌ای از آمریکا خبر دادند که تظاهراتی گسترده مقابل دانشگاه کلمبیا برای همبستگی با دانشجویان بازداشت شده که خواستار توقف جنگ و نسل‌کشی علیه غزه بودند برگزار شد.

خبرگزاری فرانسه به نقل از پلیس آمریکا اعلام کرد که ۱۳۳ نفر از دانشجویان معترض به جنگ علیه غزه در داخل دانشگاه کلمبیا بازداشت شدند و کلاس‌های درس نیز از بیم گسترش تجمعات ضد صهیونیستی مجازی اعلام شده است.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • وحید امیری و تکرار اتفاق تلخ استرالیا
  • پلیس فرانسه دانشجویان حامی فلسطین را متفرق کرد
  • استوری احمدرضا عابدزاده برای قهرمانش
  • دانشجویان فرانسوی هم به اعتراضات ضداسرائیلی پیوستند
  • دانشجویان فرانسوی هم به اعتراضات ضد اسرائیلی پیوستند
  • (عکس) استوری خاص احمدرضا عابدزاده برای قهرمانش
  • سرکوب دانشجویان حامی فلسطین توسط پلیس فرانسه+ فیلم
  • احتمال خروج FIA از فرانسه پس از صد سال
  • گل های بازی لوریان ۱-4 پاری سن ژرمن (لوشامپیونه فرانسه 2023/24)
  • حمایت مردم فرانسه از عملیات تنبیهی وعده صادق