عواملی که باعث خشکی چشم میشوند
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۹۲۲۹۸۶
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان،بدون شک احساس وجود سنگریزه در چشم و خستگی، ناراحتی و سوزش آن چندان خوشایند نیست. متاسفانه این مشکل با افزایش سن نیز بیشتر می شود. در این مطلب چند توصیه ی ساده برای مقابله با خشکی و سوزش چشم داریم.
خشکی چشم اختلالی مربوط به لایه ی اشکی چشم است. لایه اشکی از سه بخش تشکیل شده است:
لایه ی چربی: که از غدد «می بومین» ترشح می شود و وظیفه ی لیز کردن سطح چشم و مقابله با آب گریزی را بر عهده دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
بیشتر بخوانید:خطرهایی جدی در کمین مصرف کنندگان لنزهای اجارهای
لایه ی آبی: که وظیفه ی تغذیه و محافظت از قرنیه چشم را بر عهده دارد.
لایه ی مخاطی: که باعث پخش شدن اشک در سطح چشم می شود.
زمانی که آب و یا چربی به میزان کافی نباشد، آب تبخیر می گردد و چشم ها خشک می شوند.
در بیشتر مواقع خشکی چشم مربوط به عدم ترشح کافی لایه ی چربی است. این مسئله علائم قابل رویتی مانند قرمزی چشم یا پف کردن پلک ها را ندارد، اما بیمار احساس ناخوشایندی پیدا می کند.
در 50 درصد موارد، عدم تولید چربی کافی به دلیل مسدود شدن غدد «می بومین» ایجاد می شود.
به طور کلی خشکی چشم در نتیجه ی کمبود لایه ی آب (15 درصد موارد) یا لایه ی مخاطی و چربی (در 36 درصد موارد) بروز می کند.
اگر از خشکی چشم ها رنج می برید، نباید مدت زمان طولانی به صفحه ی رایانه چشم بدوزید. خیره شدن به صفحه ی مانیتور باعث می شود که دفعات پلک زدن شش مرتبه کاهش پیدا کند که همین مسئله باعث خشکی چشم ها می شود
به طور مرتب چشم هایتان را باز و بسته کنید
اگر از خشکی چشم رنج می برید، مهم ترین کار پلک زدن منظم و باز و بسته کردن چشم هاست. به خاطر اینکه با این کار به کمک فشاری که به غدد می بومین می آید، سطح چشم چرب و لیز می شود.
چشم ها را ببندید و تماس بین پلک بالا و پایین را حس کنید. تا دو بشمارید. سپس پلک ها را به هم فشار دهید و باز تا دو بشمارید. چشم ها را باز کنید و تا دو بشمارید تا چرخه پلک زدن کامل شود. چند مرتبه این کار را تکرار کنید. لازم است که این تمرین را در طول روز به طور مرتب انجام دهید.
باید بدانید که ما به طور طبیعی در هر 5 تا 6 ثانیه یک بار پلک می زنیم، یعنی در هر دقیقه حدود 10 تا 12 بار.
آیا قهوه برای درمان خشکی چشم موثر است؟
در سال 2012، محققان دانشگاه پزشکی توکیو، بررسی هایی را روی 78 داوطلب سالم انجام داده و به این نتیجه رسیدند تولید اشک در افرادی که کپسول کافئین مصرف می کنند بیشتر است.
با وجود اینکه بررسی های دیگری در این خصوص انجام نشده است، اما متخصصان استفاده از کافئین را برای درمان سندرم خشکی چشم توصیه می کنند.
با این حال باید کمی محتاط بود. استفاده ی زیاد از کافئین بویژه برای افرادی که نسبت به تاثیر محرکی آن حساس هستند توصیه نمی شود.
در این پژوهش میزان کافئین دریافتی برای هر کیلوگرم وزن فرد 5 تا 7 میلی گرم بوده است که معادل چهار فنجان قهوه یا 10 فنجان چای در روز است.
توجه داشته باشید که این میزان در برخی افراد باعث بروز مشکلاتی مانند اضطراب، لرز، تپش قلب و غیره می شود.
از این گذشته بر اساس نتایج پژوهش ژاپنی اشاره شده در بالا، کافئین می تواند کمبود اشک را کنترل کند.
در نتایج این پژوهش به تاثیر این ماده در افزایش لایه ی چربی اشاره ای نشده است، در حالی که علت اصلی خشکی چشم به دلیل کمبود لایه چربی آن بروز می کند.
بنابراین اگر جزو افرادی هستید که نسبت به کافئین حساسیت دارید، از مصرف زیاد آن بپرهیزید. اما اگر چنین مشکلی ندارید، می توانید مصرف کافئین را افزایش دهید.
از مصرف امگا-3 غافل نشوید
امگا-3 به تسکین علائم سندرم چشم های خشک کمک می کند. نتایج پژوهشی که در سال 2011 به چاپ رسید نشان می دهد که مصرف مکمل اسیدهای چرب اشباع نشده باعث بهبود علائم سندرم خشکی چشم می شود، چون این ترکیبات قادر هستند التهاب را کاهش دهند.
پژوهش دیگری که در سال 2009 انجام شده است نیز نشان می دهد که این اسیدهای چرب امگا 3 باعث افزایش کیفیت اشک ترشح شده می شود.
در سال 2010 نیز محققان آمریکایی به این نتیجه رسیدند امگا-3 می تواند میزان اشک تولیدشده را کنترل کند و ترشحات غدد می بومین را بیشتر نماید.
برای دریافت امگا3 بیشتر، به سراغ روغن های گیاهی مانند روغن کلزا، روغن سویا و روغن گردو بروید.
ماهی های چرب مانند ماهی آزاد، ماهی خال مخالی، ماهی تن و غیره حاوی این اسیدهای چرب هستند.
از بین سبزیجات نیز سبزیجات برگ سبز مانند اسفناج و همچنین ماش و غیره جزو منابع امگا3 ها هستند.
استراحت چشم ها در حین کار با رایانه فراموش نشود
اگر از خشکی چشم ها رنج می برید، نباید مدت زمان طولانی به صفحه ی رایانه چشم بدوزید. خیره شدن به صفحه ی مانیتور باعث می شود که دفعات پلک زدن شش مرتبه کاهش پیدا کند که همین مسئله باعث خشکی چشم ها می شود.
در حین کار با رایانه لازم است که به طور مرتب، چشم ها را از صفحه گرفته و استراحت دهید (یعنی مدتی به مانیتور نگاه نکنید).
از اشک مصنوعی استفاده کنید
اشک مصنوعی که به صورت قطره در داروخانه ها به فروش می رسد و همچنین ژل چشمی و غیره برای مقابله خشکی چشم مناسب هستند.
البته توصیه می کنیم این محصولات را با نظر و تجویز چشم پزشک استفاده کنید. توجه داشته باشید که استفاده ی طولانی مدت از قطره های چشمی، عوارض خود را دارد. پس قبل از خریدن این محصولات، با چشم پزشک خود مشورت کنید.
منبع:ایران ناز
انتهای پیام/
چه عواملی موجب خشکی چشم می شوند؟منبع: باشگاه خبرنگاران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.yjc.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «باشگاه خبرنگاران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۹۲۲۹۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ویژگیهای ژئوپلیتیکی کشورهای شیخنشین؛ از اختلافات پیچیده سرزمینی تا همگرایی در ساختارهای اجتماعی ـ تاریخی
به گزارش خبرآنلاین «ژئوپلیتیک خلیج فارس» عنوان اولین نشست انتشارات روزنامه اطلاعات است که به مناسبت گرامیداشت روز ملی خلیج فارس در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ در ساختمان موسسه اطلاعات، با سخنرانی دکتر مسجدجامعی و دکتر محمدجواد ظریف برگزار شد. متنی که ملاحظه میفرمایید خلاصه سخنان دکتر مسجدجامعی در این نشست است.
مسجد جامعی در این نشست گفت:
نکته نخست درباره ویژگیهای مطالعات ژئوپلیتیکی است که متفاوت است با نوع پژوهشهای سیاسی و اجتماعی و بینالمللی. با اختصار کامل، هنگامی که یک موضوع با توجه به کلّیت آن و با توجه به تمامی عواملی که در شکل دادن آن موثر بوده و هست، بررسی شود و به هر یک سهمی متناسب با نقشی که داشتهاند داده شود، چنین مطالعهای ژئوپلیتیکی است. با توجه به این نکات میتوان منطق رفتاری و کیفیت سیاستگزاریهای مثلاً کشور مورد بحث را، بازشناخت. اعم از سیاست داخلی و یا سیاست خارجی که البته این دو عموماً با یکدیگر مرتبط هستند. با چنین دیدگاهی به بررسی ژئوپلیتیکی کشورهای یادشده، پرداخته میشود.
با توجه به گستردگی موضوع و کمی وقت، نکاتی را به عنوان مقدمه عرض میکنم.
۱- این شش کشور و علیرغم اختلافهایشان یک مجموعه هستند. هم خود چنین خصوصیتی دارند و هم دیگران کم و بیش بدانها چنین مینگرند، یعنی آنها را یک مجموعه میبینند و این نکته مهمی است، چراکه تنظیم سیاست دیگران، عمیقاً تحت تأثیر نگاه آنها است و نه چندان واقعیتها.
عموم این کشورها با یکدیگر اختلافات پیچیده سرزمینی دارند و در موارد متعددی سیاستهای یکدیگر را نمیپسندند؛ امّا ساختارهای اجتماعی و تاریخی آنان، اخلاق و روحیات و فرهنگ آنان، سابقه حضور و نفوذ انگلستان و نه هیچ قدرت استعماری دیگر، حضور نیرومند امریکا در حال حاضر، ثروت نفتی و تجربه کم و بیش مشترکشان با تاریخ جدید، چنین همگراییای را موجب شده است.
علیرغم تحریم شدید و همه جانبه قطر از جانب عربستان و امارات و بحرین، امّا عملاً این تجربه ناموفق بود. منافع و مصالح مشترک آنها از اختلاف سلیقهشان در زمینههای مختلف، به مراتب بیشتر بوده و هست، و لذا تحریم موفق نبود و نمیتوانست باشد. این عدم توفیق به دلیل پیوستگی و ارتباطهای درونی آنها است که سیاست و اراده سیاسی را بدان راهی نیست و یا لااقل راه چندانی نیست.
درست به همین علت است که تلاش عراق و یمن در مقاطعی از عمر تشکیل شورای همکاری خلیج فارس جهت پیوستن بدانها موفق نبود و نمیتوانست باشد. چنانکه گفتیم این کشورها و علیرغم تنوعشان، یک مجموعه هستند. و لذا ذاتاً متفاوت هستند با مواردی که نزدیکی و یا اتحاد کشورها براساس تصمیمی سیاسی است که اعراب را در این مورد سابقهای طولانی است. از وحدت سوریه و مصر در ۱۹۵۸گرفته تا وحدت عراق و اردن و سودان و مصر تا تلاشهای فراوان دیگری که برای نیم قرن ادامه یافت.
۲- ثروتی کلان و در مدتی کوتاه، که همان پترودلار باشد، به عموم این کشورها تزریق شد. اینان به برکت همان ساختار نیرومند قبیلهای و اخلاق و فرهنگ خاص آن و نیز عوامل متعدد دیگر، توانستند دوران گذار از فقر به ثروت را، به خوبی طی کنند. این دوران انتقال، دوران خطرناک و پرچالشی است و سقوط نظامهای حاکم متعددی را موجب شده است. از لیبی قذافی گرفته تا عراق بعثیها. حتی میتوان گفت این دوران به تحکیم بیشتر نظامهای حاکم منجر شده است که البته آن را دلائل فراوانی است. یکی از مهمترینها، هماهنگی و کیفیت تعامل سیاستهای حاکمیتی با ساختار قبیلهای موجود بود. آنها به جنگ؛ این ساختارها نرفتند و شعارهای چپگرایانه ندادند و صاحبانش را به عقبمانده و بدوی و مرتجع بودن، متّهم نساختند. آنها را پذیرفتند و با آنان به معنای واقعی تعامل کردند؛ اگرچه داستان در مورد عربستان تا حدودی متفاوت است.
۳- هیچ تغییر رادیکالی که منجر به تغییر حاکمیت شود، نمیتواند به تنهایی در تک تک این کشورها اتفاق افتد. گویی در اینجا قانون «همه یا هیچ» صادق است. تا آیندهای غیر قابل پیشبینی این نکته صحیح است. مجموعه بودن آنها و وابستگیهای متقابلشان، مهمترین عامل بازدارنده است. این وابستگی در حال حاضر به وابستگیهای رژیم حاکم مربوط میشود و نیز سیاستهای حاکمیتی. از اقتصادی و تجاری گرفته تا سیاسی و بینالمللی و منطقهای و امنیتی.
در ماههای نخست و بلکه سالهای نخست انقلابهای عربی و بهار عربی، بحرین به شدت متشنج شد. در همان ماههای نخستین گزارشهای متعدّد و نسبتاً مفصلی برای وزیر محترم خارجه وقت، جناب آقای دکتر صالحی و البته بزرگان دیگر، نوشتم و اینکه اسقاط نظام در بحرین به دلائلی که به تفصیل بیان شده بود، ممکن نیست. چنانکه گفته شد این سخن در مورد عموم آنها و تا آیندهای دور صحیح است. آنها به معنای دقیق کلمه پیوستگی سرنوشتی داشته و دارند. ممکن است این سخن را برخی نپذیرند، امّا در مجموع وضعیت موجود به مراتب بیشتر به نفع و مصلحت ما است تا جانشینان احتمالی دیگر. که البته این بحث مفصلی میطلبد.
و بالاخره اینکه اعتقادات دینی و فقه موجود در عموم این کشورها عمیقاً حنبلی مسلک و اهل حدیثی گرایش است، اگرچه بسیاری از آنان حنبلی نیستند. براساس این اعتقادات و این فقه هرگونه اعتراض عملی علیه حاکم حتی اگر فاسق و ظالم باشد، نامشروع است.
۴- ساختار اجتماعی، نوع تجربه آنان با تاریخ جدید، واقعیتهای دینی و فرهنگی، کمی جمعیت، به جز عربستان، عدم وجود ساختارهای تاریخی و یا ساختارهای مدرن و جدیدی که بتواند خواستههای مردمی را جهت دهد و متمرکز سازد و البته عوامل دیگر، موجب شده که تحولات و در زمینههای مختلف، از بالا به پایین آید و نه آنکه از پایین به بالا رود. در عموم کشورها و حتی در کشورهای جهان سوم، این مطالبات مردمی است که حاکمیت را مجبور به تغییر و تحول میکند و در اینجا داستان متفاوت است. البته این هست که حاکمیت عموماً به زودی و بعضاً به خوبی این مطالبات را تشخیص میدهد و اقدام میکند. نمونه خوب آن تحولات فراوانی است که در طی سالهای اخیر در عربستان رخ داده و میدهد؛ در جهت هماهنگ شدن سیاستهایش با مطالبات نهفته مردمی.
۵- اینان بخشی از جهان عرب هستند و خواهند بود. کشوری چون کویت پس از اشغالش توسط عراق و به دلیل اینکه بخش مهمی از رژیمهای عربی و اکثریت اعراب در کنار صدام ایستادند، کوشید سیاستی انقباضی اتخاذ کند تا آنجا که بعضاً میگفتند ما کویتی هستیم و نه عرب. امّا این جریان نتوانست و نمیتوانست ادامه یابد. این سخن در مورد سلطنتنشین عمان هم صحیح بود. پس از امضای کمپ دیوید توسط سادات و بگین همه کشورهای عربی با مصر قطع رابطه کردند به جز عمان، این موضع به انزوای این کشور انجامید و آنان نیز سیاستی انقباضی در پیش گرفتند، امّا این سیاست چندان ادامه نیافت.
خصوصاً که در حال حاضر کم و بیش به گرانیگاه اعراب تبدیل شدهاند. این گرانیگاه در زمان ناصر مطلقاً در قاهره بود و در زمان مبارک به گونهای نسبی چنین بود. امّا پس از بهار عربی و تحولات در مصر و در خلأ کسانی چون صدام و قذافی و حافظ اسد و حتی سودان عمر البشیر، این مرکزیت به این مجموعه منتقل شده است.
نکته این است که این مرکزیت، صرفاً سیاسی نیست؛ در حال حاضر فرهنگی و فکری و ادبی و رسانهای و دینی هم هست. اینان هم از آنچه در مجموعه عربی اتفاق میافتد متأثرند و هم در آن موثرند. در حال حاضر میزان تاثیرگذاریشان بیش از گذشته است و احتمالاً این جریان ادامه یابد، به ویژه در مورد مسائل مربوط به اندیشه و مدلهای توسعهای و نیز اینکه این اندیشه و مدل چگونه میباید با هویت و دین و سنتها و آداب و رسوم موجود، کنار آید.
۶- واقعیت این است که درک آنان از جهان و منطقه و خودشان در دههها و بلکه سالهای اخیر به شدت تحوّل یافته است و این تحولات به احتمال فراوان به مراتب بیش از سایر همسایگان ما است. اینکه چرا و چگونه چنین شده و ویژگیهای فکری کنونی آنها چیست، بحث مستقلی است. در اینجا هدف تذکر بدین نکته بود و اینکه اینان دیگر همچون گذشته نیستند و متناسب با آن، تصور و تلقی ما از آنان میباید به روز شود. طبقه تحصیلکرده آنها را در این میان، نقش بزرگی است. مضافاً که همین درک تحول یافته و متفاوت شده است که برنامهها و سیاستهای آنان را شکل میدهد و به پیش میبرد.
۷- و به عنوان آخرین نکته، آنان را نسبت به ایران درک نسبتاً مشترکی است، اگرچه ممکن است به دلائلی سیاستشان در قبال ما تفاوتهایی داشته باشد، که دارد. این تفاوت به دلیل تفاوت درک نیست، به دلیل ضرورتها و منافع و مصالح و احتمالاً مأموریتهایی است که بدانها محوّل شده است. از این گذشته آنان با مجاملات و تعارفات دیپلماتیک به خوبی آشنا هستند و پیوسته از آن استفاده میکنند.
این درک را سه لایه مختلف است. لایه اول به تاریخ و فرهنگ و تمدن ایران بازمیگردد. از ایران قبل از اسلام گرفته تا ایران بعد از اسلام. لایه دوم به ایران به عنوان یک واحد سیاسی و کشور همسایه بازمیگردد، که البته این لایه عمیقاً متأثر است از لایه نخست. از این دیدگاه ایران بیش از آنکه یک کشور باشد، یک امپراطوری است و در صدد نیل بدان است. لایه سوم به نظام و حاکمیت موجود بازمیگردد که عناصر مختلفی را در درون خود دارد. این بحثی طولانی است که به دلیل ضیق وقت از آن درمیگذریم.
>>>متن کامل را در لینک زیر بخوانید:
ژئوپلیتیک خلیج فارس؛ شیخنشینها و عربستان311311
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1904244