Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایران آنلاین»
2024-05-01@23:28:08 GMT

کیانوش جان؛ مدالت را می‌خواهند نه خودت را

تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۹۳۷۶۲۶

کیانوش جان؛ مدالت را می‌خواهند نه خودت را

سجاد انوشیروانی که در اعتراض به تک روی کیانوش رستمی در اردوهای تیم ملی از سمت خود استفعا داده بود حالا از موضع خود دفاع می کند.

به گزارش ایران آنلاین به نقل از "ورزش سه"، تیم ملی وزنه برداری ایران موفق شد برای اولین بار به قهرمانی جهان دست پیدا کند؛ اما در کنار رکورد شکنی سهراب مرادی، درخشش جوان هایی مثل علی میری، علی هاشمی و ایوب موسوی این رقابت ها اتفاقاتی تلخ هم داشت.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

لجبازی دوباره هیئت ژوری با بهداد سلیمی و اوت کردن کیانوش رستمی از تلخ ترین آنها بود که دو قهرمان المپیک با خاطره ای تلخ آمریکا را ترک کردند.

با این حال سجاد انوشیروانی سرمربی سابق تیم ملی وزنه برداری ایران که به دلیل اختلاف با نحوه تمرینات کیانوش رستمی از سمت خود استعفا داده بود یک بار دیگر از مواضع خود دفاع می کند و دلیل این ناکامی را خود کیانوش نمی داند، بلکه کسانی که او را در این راه تشویق کرده اند را محکوم می کند. انوشیروانی در گفت و گویی مفصل به دلایل لجبازی هیئت ژوری با بهداد سلیمی و دلایل ناکامی کیانوش رستمی در این رقابت ها می پردازد.

* هیئت ژوری غرض ورز است

من فکر می کنم اتفاقات بعد از المپیک باز هم روی بهداد تاثیر گذاشت. 3 داور حرکت بهداد را قبول کردند؛ اما شاید آن نگاه او از زیر به وزنه آنها را ناراحت کرده است. این مسائل نشان از غرض ورزی فدراسیون جهانی دارد و کاری هم نمی توان کرد. آدم افسوس می خورد به این ورزش که به راحتی حق خوری می کنند و کاری هم نمی توانیم، بکنیم.


* چوب سیاست های اشتباه فدراسیون را می خوریم

این لجبازی های هیئت ژوری برمی گردد به سیاست هایی که فدراسیون وزنه برداری در جهت مخالفت با ریاست کنونی فدراسیون جهانی گرفته است. دیدیم که در انتخابات موفقیتی که نداشتیم هیچ، حالا فدراسیون جهانی این طور می تواند با ما هر کاری خواست بکند. وزنه بردار قطری 220 کیلو را در دو ضرب زد و اگر حرکت بهداد خطا بود این که هزار برابر باید خطا می گرفتند؛ اما نان هیئت ژوری را قطری ها می دهند. حک شدن سایت فدراسیون جهان و سیاست هایی که ایرانی ها علیه آنها گرفتند کار را به اینجا کشانده است و ما عملا نمی توانیم از حق ورزشکارانمان دفاع کنیم.

* می توانستیم در رسیدن به اوج عجله نکنیم

فدراسیون 3 ماه و نیم مانده به مسابقات جهانی تمرینات جدی بچه ها را آغاز کرد و ما می توانستیم برای رسیدن به اوج و ماندن در همان 90 درصد تحمل بیشتری داشته باشیم. این قهرمانی با شانس ما همراه بود؛ اما کار بسیار ارزشمندی است. کاری که سهراب مرادی روی تخته انجام داد. نمایش فوق العاده علی هاشمی و ایوب موسوی. سنگین وزن ها عالی بودند، جوانان ها خوب بودند. در مجموع جای تبریک دارد و این یک اتفاقی ماندگار در وزنه برداری ایران خواهد بود.

* هیچکس حتی یک مشاوره هم به کیانوش نداد

واقعا متاثر شدم از اینکه کیانوش رستمی نتوانست به طلای جهان برسد؛ اما من کیانوش را مقصر این اتفاقات نمی دانم، بلکه مقصر کسانی هستند که او را به این راه آوردند و برای ادامه تشویقش کردند. او در مسابقه تنها بود. شرایط بدنی کیانوش مثل المپیک آماده نبود که آن وزنه ها را انتخاب کرد و با این حال هیچکس نزدیکش هم نشد تا به او مشاوره بدهد. اگر او را راهنمایی می کردند شاید این اتفاقات رخ نمی داد و طلای مسابقات به یک حریف گمنام نمی رسید. کیانوش دوست من و اسطوره ورزش هست؛ اما می توانستیم کارهایی انجام بدهیم تا این اتفاق تلخ برای او رخ ندهد.

* به احترام نان و نمکی که با کیانوش خورده بودم به اتفاقات قبل المپیک تن دادم

من حالا نه جایگاهی در تیم ملی دارم و نه سمتی اما آن روزها می گفتم ورزشکار سالاری به ورزش ما آسیب می زند که اولین آن را دیدیم. قهرمان المپیک ما در چنین مسابقاتی اوت شدد در صورتی‌که سطح رقابت در آن حد بالا نبود و یک مدال جهانی به راحتی از دست او رفت. این نشان می دهد ورزشکار وقتی خیالش را راحت می کنیم که هر کاری کند و هر تصمیمی می گیرد او دچار افت شدیدی می شود که در مسابقات خودش را نشان می دهد. خود من از کارم کنار رفتم چون کیانوش رستمی را هر چیزی خواست به او دادند و این مساله اولین نفر به خودش لطمه می زد. با این حال کیانوش رستمی 2 ماه قبل از المپیک به تهران آمد و من به احترام نان و نمکی که با هم خورده بودیم، هیچی نگفتم. او در اردو بود؛ ولی کار خودش را می کرد. من خودم یک جوری به خاطر رفاقت تن به این کار دادم که به او کمک کنیم؛ اما در این مسابقات اصراری به او نبوده تا تمریناتش منظم باشد و به آمادگی کامل برسد.

* همه مدال کیانوش را می خواهند نه خودش را

با این حال تمام این اتفاقات برمی گردد به آنهایی که کیانوش رستمی را به راهی که دلش می خواست برود، تشویق کردند و حالا هیچ کدام از آنها نمی آیند و عذرخواهی کنند بابت اشتباهی که کرده اند. همه مسئولینی که آن شرایط را در روز مسابقه برای کیانوش رقم زدند در قبال او مقصرند و به او لطمه زدند. همان کسانی که در کمیته فنی او را تشویق می کردند تا تک روی کند و در حالی که هست بماند، روز مسابقه در پشت صحنه بودند و کوچکترین کاری برای او نکردند. آنها مدال کیانوش را می خواهند نه خودش را.

ما پشت صحنه دیدیم چه حرف هایی پشت سر او می زدند و رو در رویش چه می گفتند. من تمام حرف هایم را رو در رو با او می زدم و در نهایت چون با راهش مخالف بودم کارم را کنار گذاشتم؛ اما کسانی هستند که می خواهند کنار فدراسیون باشند و در مسابقات خارجی به سفر بروند. از خود ورزشکار هم فقط مدال او را می خواهند نه خودش را.

* سرمربی تیم ملی اقتدار نداشت

قبل از المپیک ریو کیانوش خیلی آماده بود و صحبت های زیادی شد تا او به اردو بیاید و تنهایی تمرین کند. من نمی خواستم شانس این مدال را از او بگیرم و تمام تلاشم را کردم تا خللی در کار او پیش نیاید. اما در مسابقات حتی کنار او نرفتم و اجازه دادم کارش را انجام بدهد. اما در مسابقات جهانی سرمربی تیم ملی که خیلی برای بچه ها زحمت کشیده بود در آخر گفت من فقط رکوردهایی که درخواست داده بود را می نوشتم. این یعنی نداشتن اقتدار در کار و کمک به ورزشکار سالاری. من اگر در این مسابقات بودم هر طور شده به کیانوش مشاوره می دادم تا به این شرایط نیافتد؛ اما در پشت صحنه می دیدیم که افراد خیلی زیادی بودند؛ اما یک نفر هم به او نزدیک نشد. دلیلش این است که آنها دلشان به حال کیانوش نمی سوزد. من به عنوان یک دوست و کسی که نان و نمک با کیانوش خورده است می گویم؛ کیانوش جان، آنهایی که تو را در راهی تشویق می کنند که به صلاح نیست فقط مدال تو را می خواهند نه خودت را.

 

سجاد انوشیروانی

منبع: ایران آنلاین

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت ion.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۹۳۷۶۲۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

کتابی پر ازجاهای خالی!

  دیوید برنز در کتاب «از حال بد به حال خوب» نگرش جدیدی به زندگی دارد و نوعی روش درمانی را پیشنهاد می‌دهد تا در زمان روبه‌رو شدن با افسردگی و اضطراب‌های ناشی از مشکلات به آن پناه ببریم. «شناخت درمانی» موضوع اصلی این کتاب است؛ روشی که به ما می‌آموزد این افکار، احساسات و بهتر بگویم ذهن ماست که این حال ناخوش روانی را برای ما در طیف‌های مختلف فراهم می‌کند و رنگ‌وبوی زندگی را به سمت ناامیدی و افسردگی می‌کشاند، نه اتفاق‌های بیرونی. راستش را بخواهید خودم هم به پیشنهاد یکی از دوستانم این کتاب ۶۱۸صفحه‌ای را خریدم و آن را خواندم. مهدی قراچه‌داغی راحت و روان ترجمه‌اش کرده و گرافیک ساده و در عین حال پرمعنای صفحه روی جلد هم خوب از آب درآمده اما جذابیت اصلی این کتاب که باعث شده چاپ پنجاه‌ونهم آن به دست من برسد، این است که این کتاب پر از جاهای خالی است که نویسنده آن را برای خواننده خالی گذاشته تا او هم دست‌به‌قلم شود و ازافکار واحساساتش بنویسد.گویی خواندن به‌تنهایی برای درک دانسته‌های این کتاب کافی نیست و توی خواننده نیز باید کنار نویسنده بنشینی، قلم به دست بگیری وجرأت نوشتن از احساسات وافکارت را پیدا کنی،حالا این توهستی که برای بهتر شدن حالت، همه‌جانبه تلاش می‌کنی؛ هم می‌خوانی و هم می‌نویسی. 
آنجایی که خطاهای شناختی را می‌شناسی و یاد می‌گیری در برابر افکار اتوماتیک که هر لحظه در ذهنت می‌گذرد، واکنش منطقی نشان دهی و احساساتت را بهتر کنی؛ اضطراب‌های اجتماعی‌ات را بپذیری و یاد بگیری چطور با آنها سر یک سفره بنشینی و راه‌حل جدیدی برای کاهش آن بیابی.این کتاب را به کسی که دوست ندارد خودش را با همه نقاط قوت و ضعف بشناسد، توصیه نمی‌کنم، چون در آن دکتر دیوید برنز خیلی تلاش کرده به ما بفهماند دست از جنگ با خودمان برداریم و خودمان را بپذیریم.
همچنین تکرار تمرین‌ها وقتی می‌گوید اتفاق ناراحت‌کننده امروزت را بنویس و احساس خودت را اضافه‌کن خیلی جالب است؛ انگار تمرین خوشنویسی انجام می‌دهی تا ابتدا خط‌خطی‌های ذهنت را پاک کنی و به جایش با خط خوانا از زندگی بنویسی. 
یکی از نکات جالب دیگر این کتاب آن است که دست از شعار دادن و پیام‌های انگیزشی برداشته و اتفاقا تو را با افکار حال‌به‌هم‌زن خودت روبه‌رو می‌کند، افکار سرزنش‌آمیز، درشت‌نمایی‌ها، پیشگویی‌ها، ذهن‌خوانی‌ها و...  .
اما طولانی‌بودن این کتاب شاید یکی از دلایلی باشد که خیلی‌ها حالش را نداشته باشند که آن را بخوانند و تکالیفش را انجام دهند اما انگیزه ادامه‌دادن این کتاب زمانی بیشتر می‌شود که احساس می‌کنی با مثال‌هایی که نویسنده آورده او هم مثل خواننده، این مشکلات را داشته و دانای کل نیست، همچنین می‌توانی هر روز بخشی از این کتاب را دریابی و عجله‌ای برای تمام‌شدنش نداشته باشی. 
خلاصه وقتی این کتاب را می‌خوانی، انگار سر کلاس درس دکتر برنز نشسته‌ای و هر روز با بخشی از خودت که از دیده‌ها پنهان است، روبه‌رو می‌شوی تا بالاخره یاد بگیری با خودت، خوش بنشینی، دوستش داشته باشی و حال خوب را تجربه کنی.

دیگر خبرها

  • حمایت کمیته ملی المپیک از دوومیدانی‌کاران
  • برگزاری اردوهای تیم ملی دوومیدانی با حمایت کامل کمیته ملی المپیک
  • هدف فدراسیون کشتی از اعزام یزدانی/ نگرانی برای تکرار اتفاق تلخ
  • مهم‌ترین اخبار ورزشی ۱۱ اردیبهشت
  • کتابی پر ازجاهای خالی!
  • حسن یزدانی بحران ملی نیست
  • گنج زاده به عنوان مدرس در کمپ تمرینی چین حضور خواهد داشت
  • خسروی‌وفا: توان ورزش ما بسیار فراتر از اینهاست
  • برگزاری نشست کارگروه ورزش حزب موتلفه و کمیته ملی المپیک
  • وعده رییس فدراسیون والیبال به ساحلی‌بازان برای صعود به المپیک