در جستوجوی ماندگاری
تاریخ انتشار: ۱۶ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۹۴۰۸۸۱
دانش > دانش - همشهری آنلاین:
دکتر فرهود بعد از بازنشستگی هنوز بیشتر از ۱۲ساعت کار میکند و چند پروژهی مختلف را رهبری میکند
سرنوشت يكي از اولین متخصصان ژنتیک ایران را یک کنجکاوی ساده در محوطهی دانشگاه ماینس آلمان تغییر داد. جوان بیست سالهای که سالها تحت تعلیم آموزههای پدر نسبت به همه چیز کنجکاوی به خرج میداد
یک روز که مثل تمام شاگردان دانشکدهشان از ناهار برمیگشت، در محوطهی دانشگاه به یک ساختمان نیمهخالی برخورد که هر روز از کنارش میگذشتند، اما کمتر کسی به آن توجه میکرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
رشتههای انسانشناسی و ژنتیک تازه در آلمان پاگرفته بودند و کمتر کسی تمایل داشت با این دنیای ناشناخته آشنا شود و ریسک یک تخصص تازه را بپذیرد. داریوش دانشورفرهود اما اینطور نبود.
همین ساختمان نیمهجان که آن روزها کمتر از ۱۰ نفر در آن تحصیل میکردند، باعث شد او در بازگشت به ایران، رشتهي جديدي را پایهگذاری کند.
دکتر فرهود میگوید محیط در تربیت او تاثیر بسیاری داشته، اما تاثیر نهایی را کلمهی «چرا» در زندگی او گذاشته است.«پدرِ مادرم پزشک و رئیس ادارهی بهداری تنکابن بود. جد مادریام پزشک دربار ناصرالدینشاه و عمویم نیز پزشک بود.
از سوی دیگر، پدرم یک دبیر ادبیات توانمند بود. خوبیاش این بود که از همهچیز ذرهای میدانست و از همه مهمتر اینکه، بسیار مهربان بود.
از همان زمانی که سه یا چهار سال داشتم، دستم را میگرفت، مرا به گردش میبرد و از همهچیز برایم حرف میزد؛ از ایران، فردوسی، شاهنامه و مسائل علمی و دینی. آدم روشنفکری بود.
او هميشه مرا تشويق ميكرد كه دربارهي پديدههاي مهم سوال بپرسم و به اين راحتيها قانع نشوم. او ميگفت، بايد دربارهي همه چيز «چرا» بگويم. توصیهی مهم ديگرش كه هميشه آن را به ياد دارم هم این بود که، کسی اگر درِ مطب تو را زد، حق نداری ناامید او را برگردانی.»
داریوش فرهود چند ماهه بود که به خاطر شغل جدید پدر یعنی «ریاست ادارهی فرهنگ آبادان» به جنوب کشور رفتند و در شهر کوچک «هفتگرد» ساکن شدند.
او سال اول ابتدایی را در هفتگرد گذراند و بعد تا پنجم ابتدایی به شهر نفتخیز مسجد سلیمان رفت. یازدهساله بود که به تهران برگشتند.
ششم ابتدایی را در مدرسهی رازی در خیابان گمرک گذراند و از اول دبیرستان به مدرسهی رهنما رفت. «پدرم مدیر دبیرستان رهنما بود. او در مدرسه به طرز متفاوتی با من رفتار میکرد، طوری که کسی متوجه نمیشد من پسرش هستم.
در مدرسه به شدت سختگیر اما در عین حال مهربان بود. در مدرسه من آقای داریوش بودم و در خانه، باز به جلد پسر بابا در میآمدم.» داریوش کلاسهای دهم و یازدهم را به دارالفنون رفت و از کلاس دوازدهم تا پایان فارغالتحصیلی، در دبیرستان البرز ماند.
«این روزها همهی این مدارس مرا از خودشان میدانند. یک جا باید برای نواختن زنگ مدرسه بروم و در جایی دیگر من را به عنوان سخنران و مهمان دعوت میکنند. تمام آن دبیرستانها هنوز هم هستند.»
هیچوقت معدلم 20 نشددر تمام سالهای تحصیل، داریوش دانشورفرهود یک دانشآموز معمولی بود که سعی میکرد در تمام رشتهها چیزی را یاد بگیرد. «هیچوقت معدلم ۲۰ نشد. شاید آنروزها زیاد هم باهوش به نظر نمیرسیدم چون تمام نمرههایم عالی نبودند.
گاهی در یک درس نمرهی پایینتری میآوردم، اما در عوض، در درسی دیگر نمرهام «بیست مثبت» میشد که یک درجه از ۲۰ بالاتر بود.
به اصطلاح امروز، هوش هیجانی بیشتری داشتم. اینکه در چه درسی نمرهی بهتر بیاورم به معلمم بستگی داشت. بعدها به این نتیجه رسیدم که انگار به طور ناخودآگاه سعی میکردم در تمام زمینهها کار کنم.
این اخلاق را هنوز هم دارم. به شاگردانم میگویم من اقیانوسی به عمق یک سانتیمتر هستم. فارغ از رشتهی خودم، از هرچیز دیگری، حتی خیاطی و نوازندگی نکاتی میدانم.»
داریوش جوان دیپلم که گرفت راهی آلمان شد تا در رشتهی پزشکی تحصیل کند. در میان این همه رشته، شهر و کشور او دانشگاه ماینس در آلمان را انتخاب کرده بود چون: «به ایران نزدیکتر بود.
ضمن اینکه از نظر فرهنگی به کشور ما نزدیکتر بود. آلمانیها و ایرانیها به خاطر موضوعهای ريشهاي و ژنتیکی احساس خوبی نسبت به یکدیگر داشتند.
هنوز هم اینطور است و آلمانها طور دیگری روی ما حساب میکنند.» چند سال اول به آموختن زبان آلماني و ياد گرفتن درسهاي عمومي پزشكي گذشت.
او مثل همهی دانشجویان ایرانی همدورهاش قبل و بعد از وقت ناهار از روبهروی یک ساختمان نسبتا تازه میگذشت؛ بنایی در محوطهی دانشگاه که کمتر کسی به آن توجه یا رفت و آمد داشت.
«يكبار به فکرم رسید، به آنجا بروم و ببينم چه خبر است. روی یک تابلو نوشته بودند: «انسانشناسی». داخل که شدم دیدم دربارهی مردمشناسي در ردههاي مختلف حرف ميزنند و ژنتيك يكي از شاخههاي موردبحثشان است.
آنها چند سال پيش به ايران آمده بودند و در زمينهي قشقاييها كار كرده بودند. بعدتر ديدم كه در آلمان خيليها پزشكي، ژنتيك، انسانشناسي و روانشناسي را با هم ميخوانند که در کارشان پیشرفت کنند. به همین خاطر من هم وارد بحثشان شدم و بعد از مدتی تبدیل به دانشجویی شده بودم که همزمان در چند رشته مشغول تحصیل بود.»
عبور از ناكاميهاداریوش فرهود برخلاف کلیشهای که ممکن است در ذهن بسیاری باشد، مدرک دکترایش را راحت به دست نیاورد و حتی در دورهای نمرههای نه چندان خوبی هم نصیبش شد.
تفاوت او با کسانی که موفق نمیشوند، این بود که از چنین اتفاقی درس گرفت و برای آیندهاش برنامه ریخت.
کسی که باعث برنامهریزی و تغییر آیندهی او شده بود، فقط میخواست چند روزی حال او را بهتر کند، اما در نهایت سرنوشتش را با برنامهریزی گره زد. «سال 1961 (1340) در آلمان یکسری آزمون دادم و در آنها ناكام شدم.
امتحانهای مهمی بودند که نتوانستم نمرهی کافی در آنها به دست بیاورم. خیلی کسل شدم، به دوستی که در انگلستان داشتم زنگ زدم و درددل کردم.
او که دید وضعم خراب است و روحیه ندارم، گفت چند روزی بیا خانهی من، با هم گردش میکنیم و هوایت عوض میشود. با اين خيال كه چند روز هوايم عوض ميشود، سراغ او رفتم، اما با رسيدن به ايستگاه مقصد جا خوردم.
به جاي خودش يك دوست را فرستاده بود که میگفت دوستم بيمار است. در نتيجه به جاي اينكه بيرون برويم، در خانه مشغول مريضداري شده بودم.
يكي از همين روزها، كنار پنجره نشستم و يك كاغذ برداشتم و براي خودم يك برنامه ريختم. اين برنامه يك زمانبندي نسبتا دقيق هم داشت.
خیلی دقیق گفته بودم که در چه زمانی، چه درسهایی را برمیدارم و دقیقا چه زمانی، با چه مدرکی فارغالتحصیل میشوم.» او در نهایت، همین برنامه را دنبال کرد و دستآخر دقیقا در ماه می سال ۱۹۷۲ (1351) یعنی موعد مقرری که تعیین کرده بود، به ایران برگشت.
« شايد الان فكر كنيد، پیروی از یک برنامهی کاغذی برای دانشجویی مثل من که کار دیگری به جز درس خواندن نداشت و در کشوری اقامت کرده بود که ثبات داشت، کار چندان دشواری هم نبوده. منکر نمیشوم که کشور آلمان جای خوبی بود و امکانات داشت، اما پیروی از این برنامه هم ساده به نظر نمیرسید.
آن زمان درگيري در دنيا كمتر بود، اما بههرحال من به عنوان یک انسان مشکلاتی داشتم که میتوانستند جلوی پیشرفتم را بگیرند.
مثل همهی آدمها گاهی عاشق میشدم، به سختی میخوردم یا هزار دلمشغولی برایم پیش میآمد. با وجود این، سعی کردم از دستاندازها عبور کرده و به مقصد برسم.»
تهیهی نقشهی ژنتیک ایرانیانمدارج تخصصیای که دکتر فرهود در آلمان گذرانده بود، باعث شدند حتی پیش از حضورش در ایران برای حضور او در کشور شرایطی را فراهم کنند.او هم برنامههای مختلفی برای بررسی وضعیت مردم ایران از نظر ژنتیکی طراحی کرده بود و آنها را بعد از حضورش در کشور به اجرا گذاشت.
«بخش مهمی از کارهای ما در همان آغاز، نقشهبرداری ژنتیکی از مردم کشور، جمیعتهای مختلف و گروههای گوناگون ایرانی بود.
ایرانیان را بنا به نژاد، موقعیت جغرافیایی و حتی دین و مذهبشان جدا كرديم و از هرکدام نمونههای مختلفی دریافت کردیم. تکمیل شدن این نقشهها میتوانست به ما نشان بدهد که چه بیماریهایی در کدام گروههای سنی و جمعیتی بیشتر هستند.
اقوام گوناگون، عشایر یا حتی پیروان ادیان مختلف را با هم مقایسه کردیم. نتیجهی این کندوکاوها در نهایت به انتشار حدود ۲۲۰ مقالهی علمی منجر شد که نقشهی ژن ایرانیان را به تصویر میکشید.»
دکتر داریوش فرهود تحت یک سیستم آموزشی خاص و منظم دوران دکترایش را گذرانده بود و همین باعث شد از همان آغاز ورود به ایران، در فکر نظم دادن به طرز فکر و کار پزشکان ایران باشد.
«خیلیها هنوز هم به اشتباه فکر میکنند که کار ما فقط ویزیت بیماران و طبابت است. گاهی هم باید عمل جراحی انجام بدهیم، اما اصلا اینطور نیست.
پزشک همزمان مسئول سلامت بدن، روح و روان و حتی رفاه اجتماعي بیمار است. یک مسئلهی اجتماعی مثل کرایهی خانه به من مربوط است، چون اگر کرایه بالا برود، بیمار من مریضتر میشود و حالش بهتر نخواهد شد.
او اگر استرس داشته باشد، بارداری برایش دشوار است. من به عنوان یک پزشک باید بتوانم از تمام این مسائل سر در بياورم و همهی آنها برایم مهم باشند.
نسخه پیچیدن که کار دشواری نیست. مهم این است که حال بیماران خوب شود.» او با همین نگاه همراه همکارانش در فرهنگستان علوم پزشکی ایران درِ شاخهای از علوم را به روی دانشجویان گشوده که سعی میکند به همهی حوزهها تا حدی اشراف داشته باشد.
«عنوان این بخش «انبیايکس» است که مخفف نانوتکنولوژی و ژنتیک، فناوری اطلاعات، علوم شناختی و جامعهشناسی است. با این نگاه، دانشجو خوب متوجه میشود که باید بر مسائل مختلف اشراف داشته باشد.
متاسفانه دانشجوی امروز ممکن است در مسائل تخصصی و پیشرفته از من هم اطلاعات بیشتری داشته باشد اما از بقيهي مسائل اطلاعات كمي داشته باشد، ما باید به دانشجوهايمان اشراف اطلاعاتی بدهیم.
کسی موفق است که بینش داشته باشد و بتواند همهچیز را با هم بسنجد وگرنه اطلاعات را که کامپیوتر هم میتواند ذخیره و بازیابی کند.»
منبع:همشهري دانستنيها
در همین زمینه: مسمومیت غذایی به DNA آسیب میرساند ارائه نسل جدیدی از توالییابیهای DNA از سوی محققان کشور ویروسها در مغز ما چه میکنند؟ یک آمار شگفتانگیز درباره DNA جوانی ابدی ؛ آرزویی که دیگر محال نیست چرا جیمز واتسون، کاشف ساختار DNA جایزه نوبل خود را به حراج گذاشت دی ان ای راه ریشه یابی بیماریها دی ان ای یکسان در زن و شوهرها اثبات شد دیانای ویروس نئاندرتال در انسان امروزی تشخیص هویت از طریقDNA ؛ گران و زمانبرمنبع: همشهری آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۹۴۰۸۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعتراضات روز کارگر و مخالفت با جنگ غزه در سراسر آلمان
اعتراضات روز کارگر که با حضور گسترده نیروهای پلیس همراه بود در برخی مناطق آلمان به خشونت کشیده شده و همچنان ادامه دارد. - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری تسنیم، نشریه دی سایت آلمان در گزارشی نوشت: تظاهرات در بسیاری از شهرهای آلمان برای روز کارگر در اول ماه مه برگزار شده و یا در حال برگزاری است. علاوه بر اتحادیه های کارگری و سازمان های جامعه مدنی، گروه های چپ و افراطی چپ نیز اعتراضاتی را اعلام کرده اند.
کای وگنر، شهردار برلین یش از این اعلام کرد که در صورت وقوع خشونت در تظاهرات، اقدامات منسجمی را انجام خواهد داد. وگنر گفت: "متخلفانی که سنگ پرتاب می کنند و به افسران پلیس یا آتش نشانان حمله می کنند، باید با ما برخورد کنند. وی تاکید کرد: از تمام ابزارهای مجاز قانونی استفاده خواهد شد.
تظاهراتی در اشتوتگارت در اوایل بعدازظهر امروز ( چهارشنبه) توسط نیروهای پلیس متوقف و در نهایت منحل شد. پلیس از "جرایم گسترده و نقض مقررات" صحبت کرد. پلیس درپلتفرم ایکس اعلام کرد که حملاتی به نیروهای پلیس صورت گرفت و آنها با اسپری فلفل و باتوم پاسخ دادند.
افراد شرکت کننده در این تجمع توسط نیروهای پلیس محاصره شده بودند. پلیس از شرکت کنندگان خواست تا دستورالعمل های نیروهای پلیس را رعایت کنند.
به گفته پلیس، حدود 1000 نفر به هم دنبال فراخوان آنارشیست ها و افراط گرایان چپ به Schanzenviertel در هامبورگ آمدند و شعارهایی سر دادند.
در خارج از آلمان نیز به مناسبت اول ماه می تظاهراتی برگزار شد. به گزارش رسانه ها، پلیس ترکیه در استانبول از گاز اشک آور علیه معترضان در میدان تقسیم استفاده کرد. رسانه ها همچنین درگیری بین تظاهرکنندگان و پلیس را نیز نشان دادند. وزارت کشور از دستگیری بیش از 200 نفر در جریان این اعتراضات خبر داد.
به نوشته رسانه ها بیش از ده هزار نفر در تظاهرات چپ گرایان در اول ماه مه، به ویژه در برلین و هامبورگ شرکت کردند. پلیس با نیروهای زیادی برای جلوگیری از اغتشاشات احتمالی در شب آماده بود. در سایه تنش ها بر سر جنگ غزه، نگرانی های خاصی در مورد اقدامات احتمالی طرفداران فلسطین با شعارهای بالقوه ممنوعه علیه رژیم صهیونیستی وجود داشت. همچنین تظاهرات سنتی اتحادیه کارگری در روز کارگر برای عدالت اجتماعی بیشتر برگزار شد.
ایریس اسپرانگر، سناتور داخلی برلین در پلتفرم X (توئیتر سابق) گفت: امنیت شهر ما اولویت اصلی است. پلیس با مجرمان برخورد مستمر خواهد کرد. وسایل نقلیه پاکسازی، ماشین های آب پاش، یک هلیکوپتر و تیرهای چراغ برق نیز برای روشن کردن خیابان ها به ویژه در مناطق کروزبرگ و نوکولن در دسترس بودند.
به گفته پلیس، تظاهرات فدراسیون اتحادیه های کارگری DGB به دلیل فریاد زدن مکرر شعارهای طرفدار فلسطین و پخش بنرها به طور موقت متوقف شد.
گزارش هایی مبنی بر به آتش کشیده شدن خودروها نیز منتشر شد.
معترضان در برخی مناطق شعار «جنگ، بحران، سرمایهداری - نباید همینطور که هست باقی بماند سر می دادند.
در برلین، هشت نفر به طور موقت دستگیر شدند و یک افسر پلیس به طور جزئی مجروح شد. هیچ حادثه مهمی در هامبورگ رخ نداد.
هزاران نیروی پلیس همچنین یک راهپیمایی اعتراضی را از طریق کروزبرگ و نوکولن همراهی کردند. این اعتراضات در شهرهای مختلف آلمان ادامه دارد.
مقامات امنیتی آلمان که به شدت نگران وقوع ناآرامیها در اعتراضات به مناسبت روز کارگر هستند، هزاران نیروی پلیس را در پایتخت مستقر کردهاند.
اتحادیه پلیس اعلام کرده که امسال "موضوعات زیادی" وجود دارد که معترضان می توانند از آنها برای مشروعیت بخشیدن به اقدامات خشونت آمیز استفاده کنند. از جمله، وضعیت غزه و اقدامات مربوط به دستگیری دانیلا کلته، تروریست RAF، نقش مهمی ایفا می کند. سخنگوی پلیس گفت که انتظار می رود تعداد زیادی از تظاهرکنندگان حامی فلسطین نیز در روز چهارشنبه به خیابان ها بیایند.
"نانسی فایزر"، وزیر کشور فدرال آلمان هم پیش از این نسبت به ناآرامی ها در شهرهای آلمان هشدار داده بود. فایزر به شبکه تحریریه آلمان گفت: اگر شورش، اعمال خشونت آمیز و نفرت از یهودیان در خیابان های ما در حوالی اول ماه مه رخ داد، پلیس باید فوراً اقدام سختی انجام دهد.
وزارت دفاع آلمان دستور بازسازی گسترده ارتش را صادر کردتقویت دفاع نظامی و غیرنظامی در دستورکار آلمانانتهای پیام/