ایوب آقاخانی: چاقو به استخوان رسیده است
تاریخ انتشار: ۱۷ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۹۴۳۳۳۱
فرهنگ > تئاتر - ایسنا نوشت: ایوب آقاخانی با آرزوی صبر برای هنر تئاتر و فعالان این عرصه میگوید: در حوزه فرهنگ همیشه سختترین بارها را تئاتریها حمل کرده و دیرترین توجهها را نیز همین تئاتر جذب کرده است، اما الان دیگر چاقو به استخوان رسیده و ای کاش متولیان بدانند درک و تحمل تئاتریها از سر فرهیختگی است، نه ضعف.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
این نمایشنامهنویس، بازیگر و کارگردان تئاتر مدتی که قبل در نشست هماندیشی اصحاب فرهنگ، هنر و رسانه در عرصه دفاع مقدس با وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی به نمایندگی از اهالی تئاتر صحبتهایی را مطرح کرده بود، در گفتوگویی با ایسنا درباره اوضاع این روزهای این حوزه و اهالی آن که پس از گذشت 9 ماه از سال مطالباتی از اداره کل هنرهای نمایشی دارند، بیان کرد: تئاتر و تئاتریها به تاخیر در دریافت دستمزد و حقوق خود عادت دارند، چه من که از اواخر دهه 60 وارد کار حرفهای شدم و چه کسانی که سه، چهار سالی است وارد شدهاند اما واقعیت این است که برخی اوقات که الان هم از آن برخی اوقات محسوب میشود، این تاخیر و تعویقها آسیبهای غیرقابل جبرانی را به تئاتر، ماهیت حرفهای و شمایل فرهنگی آن میزند؛ آن هم در زمانی که بازار مکارهای به نام تئاتر خصوصی در فضای حرفهای عرض اندام میکند.
او با اشاره به اینکه در چنین شرایطی استقلال و راستقامتی تئاترِ صاحب اندیشه در معرض خطر قرار میگیرد، افزود: متاسفانه امسال یا به دلیل انتخابات یا تحولات نسبی یا به هر دلیل دیگری کندتر، سختتر و پرآسیبتر عمل میکنیم و من به عنوان موسس یک گروه تئاتری و مدیرعامل موسسهای فرهنگی که رشد یافتهی همان گروه تئاتر 23 ساله خودم محسوب میشود، به جرات میگویم که اگر توانایی فردی افراد در تئاتر وارد نشود و به نوعی خودشان به خودشان وام ندهند، امکان تداوم تکاپوی خود را پس از دو سه کار پی در پی از دست میدهند. دلیل آن به طور روشن ساز و کار پرلکنت و پرعیب تخصیص بودجه و عملیاتی کردن آن در بدنه فضاهای اداری ـ دولتی هنر است.
آقاخانی با اشاره به دیدار خود به عنوان نماینده خانواده تئاتر با سید عباس صالحی در مهرماه امسال اظهار کرد: در آن دیدار به وزیر محترم فرهنگ به صراحت گفتم که شما بخش زیادی از کاستیها و معایب را در غیرقابلبرنامهریزی بودن بدانید، بدین معنا که مثلا مدیرکل هنرهای نمایشی میخواهد براساس ساز و کار تعریف شدهای به سمت یک تولید یا سلسله تولید سازمان یافته برود که ارزشهای مورد نظر وزارتخانه متبوعه را نیز فراهم یا ارزشهای تعریف شده و تبیین شده خودش را احیا کند یا بتواند به ارزشهای مطلقا مستقل تعریف شده از طرف هنرمندان تحقق و رسمیت ببخشد، اما با چه ابزاری باید برنامهریزی کند؟ بر مبنای مصوبهی سرِ سال؟
او اضافه کرد: بدیهی است که شدنی نخواهد بود؛ چون این مصوبه تا جاری شدن در شریانهای حیاتی تولید فاصله زیادی دارد، کما اینکه ماه نهم سال 96 را به نیمه رساندهایم و هنوز اداره کل هنرهای نمایشی تا جایی که اطلاع دارم در راستای تولید، هیچ بودجهای دریافت نکرده است. فکر میکنید در چنین شرایطی چه بلایی بر سر وعدههای اداره کل، آرمان تئاتر و بر سر هنرمند سینه سوخته تئاتر میآید؟ او مجبور است به ابتذال تن بدهد تا زنده بماند و اگر چنین اتفاقی بیفتد، که الان پیش چشمان من دانه به دانه میافتد و تعداد افرادی که از ارزشهای تئاتر عقبنشینی میکنند و به دام ابتذال میافتند افزوده میشود، چنین خطا و گناهی بر ذمه وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و قطعا سازمان برنامه و بودجه با نسبتهای متفاوت است.
کارگردان نمایش «تکههای سنگین سرب» گفت: شما فرض کنید به عنوان سرپرست یک خانواده در حال اداره خانوادهای هستید و شاغل در جایی. حقوق دریافت نمیکنید اما خانواده شامل تمام اعضاء و فرزندان مطالبات کاملا منطقی و طبیعی دارند تا بتوانند به تمام برنامههای آموزشی، تربیتی، بهداشتی و اجتماعی در حداقل سطح تعریف شده برسند. آیا اینها با وعدهی سرپرست خانواده خواهند توانست صاحبخانه، دکتر، معلم، مدرسه، رانندهی تاکسی، صاحب رستوران و آدمهای مرتبط در سطح اجتماع را قانع کنند؟ پس آرام آرام نوک پیکان را به سمت پدر برمیگردانند و میگویند آنگونه که باید پدری نکردی و پدر نیستی. پدر هم خسته از همهی تنگناها سر به بیابان میگذارد و احتمالا اگر ضعف نفس داشته باشد برای بستن این همه دهان معترض دست به کار خلاف میزند یا از پدر بودن و تولیت کنارهگیری میکند.
او ادامه داد: اینجاست که بحث کاذبی مثل تئاتر خصوصی به شکل کنونی راه میافتد و من برای حیات در این شرایط برای اینکه زنده بمانم به هر چیزی که مرا زنده نگه دارد پناه میبرم؛ از جمله ابتذال، استفاده بیرویهی تضمین شده از موضوعات سخیف، استفاده از آدمهای ناتوان اما شهیر و شمارش مشتریانم (شما بخوانید تماشاگر) از لای پردهی پشت صحنه و این اوج ذلت یک خالق فرهنگ یعنی یک تئاتری است که گناهش به طور روشن بر ذمه متصدیان و متولیان امر است.
ایوب آقاخانی بیان کرد: البته اعتقاد دارم این گناه خیلی متوجه ادارهی کل هنرهای نمایشی نیست و بیشتر به سازمان برنامه و بودجه و فرآیند تخصیص و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برمیگردد و طبیعتا این عرض من به این معنا نیست که درکی از شرایط جامعه، کشور یا دولت ندارم، اتفاقا بسیار چون درک میکنم اینقدر مودبانه اعتراض میکنم وگرنه قطعا با چاقویی که به استخوان رسیده، باید فحاشی میکردم و وضعیت بسیاری از تئاتریها همین و حتی بدتر است.
وی خاطرنشان کرد: آقای وزیر به ما وعدهی مساعد و قریبالوقوع دادهاند و راستش ایشان را آدم مفید و صاحب درایتی دیدم و همچنان امید دارم که تدبیری بر این موضوع اندیشه کنند. بدیهی است که با وجود اینکه به خاطر نمایش « ساعت هفت عصر هفتم پاییز» از اداره کل هنرهای نمایشی مطالبه دارم، اما گرفتاری من بیشتر نهادینه شدن این عیب و تبدیل شدنش به عرف جاری است. گرفتاری من سال 97 است، گرفتاری من فردا و آینده است. گرفتاری من حرفهای است که آنقدر عاشقش هستم که حتی وقتی بیمار میشود به جای ترکَش کنار بسترش مینشینم.
ایوب آقاخانی با آرزوی گشایش در امور و سلامتی برای همه گفت: ای کاش این تحمل و درک خانواده تئاتر را همهی متولیان امر به حساب فرهیختگی آنها میگذاشتند نه ضعیف بودن و با عرض پوزش پخمگی آنها چون همیشه سختترین بارها را در حوزه فرهنگ، تئاتر حمل کرده و دیرترین توجهها را هم همین تئاتر دیده و جذب کرده است. واقعا برای این حرفه صبر ایوب لازم است که من دارم اما همه خانوادههای من چه؟ تازه کاسه صبر ایوبی من هم لبریز شده است.
5858
کلید واژهها : تئاتر - تئاتر شهر -منبع: خبرآنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۹۴۳۳۳۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سیدرضا اکرمی: امروز بَرجمان از خرجمان بیشتر است/ چطور برای افغانها کار هست، برای ایرانی کار نیست؟
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، سید رضا اکرمی، عضو جامعه روحانیت مبارز تاکید میکند نباید از دولت توقع گره گشایی داشته باشیم. او همچنین معتقد است، تکتک اعضای خانواده باید به فکر کسب درآمد باشند.
بخشهای مهم گفتگو اکرمی با رویداد ۲۴، را در زیر میخوانید:
*همه میدانیم که گرانی وجود دارد و مردم مشکلات زیادی برای تامین هزینههایشان دارند. به همین دلیل در خانه و خانواده همه افراد باید کار کنند تا همهشان درآمدزا باشند. یعنی یک نفر نمیتواند مخارج خانواده را اداره کند.
*مساله مشکلساز دیگر این است که امروز بَرجمان از خرجمان بیشتر است. خرجمان فقط صبحانه، نهار، شام، لباس و مسکن است. اما برجمان زیاد است که شامل موبایل، سفر و ... میشود. چون معیارها و شرایط زندگی تغییر کرده است، مرد خانواده به تنهایی نمیتواند یک خانواده را اداره کند. اگر همه افراد خانواده به اندازه خودشان تلاش کنند، قطعاً میتوانند خانه را اداره کنند.
*اینکه میگویند، کار نیست را قبول ندارم. کار را که از آسمان یا خارج نمیآورند و باید ایجاد کرد. هر کس که غیرت کاری دارد، امروز برای او کار هست. بیش از ۵ ملیون افغانی در این مملکت کار ساختمانی، کار سنگبری، کار سرایداری میکنند؟ چطور برای افغانها کار هست، برای خودمان ایرانی کار نیست؟ کار هست و ما باید دنبالش برویم.
*ما از قدیمالایام مربایی را که میخوریم، بستهبندی و آماده نمیخریدیم. خانمهای خانه دوزندگی بلدند، خیاطی بلدند، آرایشگاهی بلدند و اوقات فراوان هم دارد. پس اگر بتواند وقتش را خوب تنظیم کند، میتواند در کنار بچهداری به کارهای دیگر هم برسد. خانم من هم ۷ بچه را بزرگ کرده است. هم درس داده و هم سخنرانی کرده و هم کار میکند.
*اینکه میگویند مستاجرین گرفتار هستند، باید همه ایران را در نظر بگیرید و فقط تهران را نبینید. همچنین سهچهارم مردم تهران خانه دارند و یک چهارم مستاجراند. پس برای یک چهارم قیصریه را آتش نزنید.
*درباره اینکه همه از دولت توقع دارند، میگویم دولت مسئول همه چیز نیست. اولا هر کسی مسئول کار خودش است و حق ندارد همه کارها را گردن دولت بیاندازد. دولت باید حمایت و نظارت کند. بنا نیست همه کارها را به دوش دولت بگذاریم و از او بخواهیم، سیر و پیاز ما را تهیه کند. ما در اقتصاد هم بخش خصوصی داریم و هم تعاونی داریم و آخرین بخش دولت است.
*اینکه میگویند، رفت و آمد در تهران مشکل است، دلیلی برای کار نکردن نیست. بنا نیست همه برای شاغل بودن از خانه بیرون بیایند. الان بسیاری از کارها هستند که در درون خانه میتوان انجام داد. در واقع حمل و نقل دو ساعته و سه ساعته روزانه برای موارد خاص است.
۲۷۲۱۱
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1902745