مدافعان جوانِ امروز مرا یاد دیروز خودم میاندازند
تاریخ انتشار: ۱۸ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۹۵۵۱۵۵
مقام معظم رهبری صبر همسران جانبازان و تحمل آنها بر رنج و سختی خدمت به جانبازان را ایثارگری واقعی و یک جهاد و حماسه خواندهاند.
گروه جهاد و مقاومت مشرق - مقام معظم رهبری صبر همسران جانبازان و تحمل آنها بر رنج و سختی خدمت به جانبازان را ایثارگری واقعی و یک جهاد و حماسه خواندهاند. به واقع همسران جانبازان دوشادوش آنها در همه مراحل و سختیها ایستادگی کردند و در جهاد آنها سهیم هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
همسر جانباز
زمانی که با آقای مهدیزاده ازدواج کردید، ایشان جانباز بودند؟
بله، ما سال 1377 با هم ازدواج کردیم. نسبت فامیلی با هم داشتیم و من در جریان مجروحیتهای دوران جنگشان بودم. آن زمان ایشان 30 سال داشت و دبیر قرآن بود.
جانبازی ایشان مربوط به چه زمانی است؟
آقای مهدیزاده در سن 14 سالگی به جبهه رفت و بعد از مدتی حضور در سال 1365 در روند اجرای کربلای5 جانباز شدند. ایشان بعد از مجروحیت باز هم به جبهه رفت.
قاعدتاً زندگی با یک جانباز سختیهایی را دارد، چرا این مسیر را انتخاب کردید؟
راستش هرگز فکر نمیکردم اینقدرها سخت باشد. همسرم در زمان جنگ شیمیایی شده بود. هم دیدش دچار مشکل شده بود و هم اوضاع ریهاش به خاطر تأثیر گازهای شیمیایی وخیم بود. از حدود چهار سال پیش حال و روزشان وخیمتر شده است. با همه اینها من علاقه داشتم که زندگی مشترکم را با یک جانباز آغاز کنم و در کنار یک جانباز به تعالی برسم.
با مقوله ایثارگری آشنایی داشتید؟
بله، عمویم رضا عالمی از شهدای دفاع مقدس هستند. ایشان در سن 22 سالگی در سال 1361 به شهادت رسید. عمو وقتی به مرخصی میآمد از جبهه و جهاد و ایثارگری رزمندهها برایمان صحبت میکرد. شهادت عمو در آن سنین جوانی بعدها باعث شد تا من به فکر ازدواج با یک جانباز بیفتم.
الان اوضاع جسمی آقای مهدیزاده چطور است؟
هر روز که از جانبازی ایشان میگذرد شرایط سختتر و سختتر میشود. این روزها که بحث مدافعان حرم در جریان است، با خودم میگویمای کاش هیچ کدام از این عزیزان جانباز نشوند. شهادت عاقبتشان باشد. خیلی سخت است کنار جانباز بنشینی و دردهایش را حس کنی و کاری از دستت برنیاید. من دردهای همسرم را با همه وجود احساس میکنم. مدتهاست که همسرم نمیتواند از خانه بیرون بیاید چون دائم باید اکسیژن بگیرد. یعنی فاصله اتاق تا سرویس بهداشتی را هم بدون استنشاق اکسیژن نمیتواند طی کند. وقتی مهمان میآید و ایشان میخواهد با کسی صحبت کند دائم باید مراقب تنگی نفس و سرفههایش باشیم. همسرم جانباز 70 درصد است. سالها در آموزش و پرورش معلم قرآن بود و حتی استفاده از گچ آزارش میداد. شرایط ما به گونهای است که برای یک ثانیه خودمان هم نمیتوانیم برنامهریزی کنیم، چون اصلاً وضعیت جسمی همسرم مشخص نیست. حال و احوال جانبازان را نمیشود پیشبینی کرد. همه این دردها و سختیها یک طرف، نوع دید و نگاه مردم هم به جانبازان درد دیگری است که باید با آن کنار بیاییم.
مگر شاهد چه نوع برخوردی از سوی دیگران هستید؟
ببینید! جانباز خودش دردهایی دارد که با آن کنار میآید اما گاهی شاهد رفتارها و طعنهها و کنایههایی هستیم که کاممان را تلخ میکند. برخی از مردم قدر امنیت امروز کشورمان را نمیدانند که چه خونها برای امنیت ایران اسلامی ریخته شده است. عموی شهیدم میگفت: من به چشم خود دیدم که بعثیها با جنازه زنان و دخترانی که مورد تجاوز قرار داده بودند، سنگر درست میکردند. دیدن این تصاویر برای بچههای رزمنده بسیار سخت و تلخ بود. خیلی مسائل و خاطرات تلخ و ناراحتکننده جنگ گفته نشد تا خاطر مردم مکدر نشود اما این بدان معنا نیست که به همت آنها و دلاوری شهدا و جانبازان ما بیاحترامی شود. مردم نباید جانبازان و شهدا را فراموش کنند. متأسفانه امروز نوع نگاه مردم و برخی مسئولان به جانبازان اصلاً نگاه خوبی نیست.
چه حرفی با مردم دارید؟
من و آقای مهدیزاده حدود 20 سال در کنار هم هستیم. سختیها و تلخیها هست اما عشق به همراهی با جانباز و جهاد در کنار ایشان من را صبورتر میکند. از شما خواهش میکنم به مردم بگویید نگذارید جانبازان ما حرف و کنایه بشنوند. ما برای درمان و پیگیری اوضاع همسرم از اصفهان به تهران آمدیم و به خاطر شرایط جسمی ایشان مجبور به پیوند ریه شدیم اما بعد از پیوند متأسفانه برای تهیه داروهای ایشان به شدت دچار مشکل شدیم و بنیاد حمایت چندانی نسبت به تأمین داروها ندارد. برای تداوم درمان همسرم مجبور شدیم یک سالی در تهران اجارهنشین باشیم. انشاءالله به اصفهان بازمیگردیم تا در صورت نیاز هر ماه یک بار برای انجام تست و چکاپ به تهران بیاییم.
جانباز غلامحسین مهدیزاده
آقای مهدیزاده متولد چه سالی هستید و کی وارد جبههها شدید؟
من متولد سال 1347 هستم. زمانی که جنگ آغاز شد، محصل بودم. آن زمان با راهنمایی یکی از معلمانمان که بسیجی بود و رابط هلال احمر، آموزشهای امدادگری را دیدم. 16 سال داشتم که درس و تحصیل را رها کردم و راهی میدان نبرد شدم. اواخر سال 1364 بود که با جمعی از بچهها حدود 40 نفر که دوره امدادگری دیده بودند، راهی جبهه شدیم. ابتدا من را به خاطر سن کم و جثه ریزم نمیپذیرفتند. آنقدر گریه و زاری کردم تا در نهایت با اعزامم موافقت شد.
وقتی مسئولان نمیگذاشتند در آن سن و سال به جبهه بروید، خانواده چطور موافقت کردند؟
اول خانوادهام اصلاً خبر نداشتند، من از خانه فرار کردم و به جبهه رفتم. بعد هم که متوجه شدند دیگر مانع اعزامم نشدند. ابتد با بچههای لشکر همدان به جبهه رفتم اما بعد از جانبازی با لشکر 14 امام حسین(ع).
جانبازیتان چطور اتفاق افتاد؟
من و تعدادی از دوستان و همرزمانم بعد از پاکسازی شلمچه در روند عملیات کربلای5 وارد این منطقه شدیم. به گمان اینکه منطقه کاملاً پاکسازی شده همراه تعدادی از بچهها بدون ماسک وارد شدیم. تعدادی از بچهها وارد سنگرها شدند و متأسفانه از آبهای داخل سنگر بچهها آشامیدند. کمی که گذشت بچهها دچار حالت تهوع شدند و اوضاع جسمیشان به هم ریخت. یک به یک روی زمینافتادند. بعد از جابهجایی و استحمام کمی حالمان بهتر شد. اما متأسفانه اثرات گاز خردل در تنمان ماند و بعد از 20 سال ریهمن را از کار انداخت و مجبور شدم شب و روز از اکسیژن استفاده کنم.
شما که رزمنده دفاع مقدس بودید و زخم آن روزها را در یاد دارید، اگر امکان برایتان فراهم بود در جبهه مقاومت اسلامی هم ورود میکردید؟
تکلیف ما را اسلام و ولایت فقیه روشن میکنند. درون مرز و برون مرز معنا ندارد. فرقی نمیکند جبهه متعلق به کدام کشور مسلمان باشد. در صورت نیاز و امکان باید در صحنه نبرد حاضر شویم. نه تنها من بلکه همه این نوجوانان و جوانان که امروز در کوچه و خیابان از کنارمان میگذرند هم بیصبرانه حضور پیدا خواهند کرد. امروز این جوانها، من را به یاد دیروز خودم میاندازند. این را به خوبی میتوانم به شما ثابت کنم. تشییع پیکر شهید حججی این موضوع را به همگان ثابت کرد. مسیر میدان امام حسین(ع) تا میدان شهدا فاصلهای چندانی نبود اما حضور پرشور مردان و زنان سرزمینمان باعث شد تا طی کردن این مسیر سه ساعت و نیم طول بکشد. اینها را باید دشمنان ما به ویژه امریکا و رئیسجمهورش ببیند و عینک واقعبینی را به چشمشزده و اتحاد مردم را با هم و در کنار هم ببیند و بداند این مردم با توجه به مشکلاتی که گریبانگیر آنهاست بیتوجه به فضای تبلیغاتی مسموم ایستادهاند و هر زمان که احساس کنند از غیرتشان کم نمیگذارند.
دلتان برای دوران دفاع مقدس تنگ میشود؟
بله، چند باری میخواستم برای زیارت کربلای جبههها، با راهیان نور به جنوب بروم اما شرایط جسمانیام اجازه نداد. خیلی دوست دارم که با حضور در مناطق عملیاتی خاطرات آن روزها را مرور کنم. اکثر مواقع هم که با خودم خلوت میکنم، یاد آن روزها میافتم و حسرت آن ایام را میخورم.
اگر میشود ما را مهمان خاطراتی از دوران دفاع مقدس کنید.
متأسفانه امروز که با شما صحبت میکنم به خاطر مشکلات جسمانی و تأثیر داروهای شیمیایی حافظه خوبی برایم باقی نمانده تا از خاطرات جبهه و جنگ برایتان تعریف کنم اما یک صحنه هیچگاه از یادم نمیرود. وقتی بالای سر یکی از شهدا که نوجوان بود رسیدم، در یک دستش قرآن بود و در طرف دیگرش کتاب فیزیک دوره دبیرستانش افتاده بود. او با آنکه آمده بود تا در جبهه جهاد کند اما مسئولیت دانشآموزیاش را از یاد نبرده بود.
حضرت آقا اجر همسران جانباز را کمتر از جهاد خود آنها نمیدانند. نظر شما چیست؟
قبول دارم که زندگی با یک جانباز شیمیایی که هر روزش بدتر از دیروز میشود، سخت است اما همسرم با همه مهربانی و لطفی که دارد کنار من مانده است. من وقتی حال جسمیام به هم میریزد شرایط بدی برایم پیش میآید که همسرم صبورانه همه این دردها و رنجها را تحمل میکند. در این 20 سال همراهی هرگز لحظهای خسته نشد و با همه فشارهایی که رویش بود تحمل کرد. واقعاً همسرم سهم بسزایی در مجاهدتهای من دارد. دوندگیهای روزمره ، کارهای اداری و امور بیمارستانی ، بانک خون ، درمان و... همه را انجام میدهد و در همه مراحل همراهیام کرده است.
منبع: روزنامه جوان
ارسال به تلگراممنبع: مشرق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۹۵۵۱۵۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
خطوط مقدم جبهه مقاومت به دانشگاههای آمریکا و اروپا گسترش یافته است
ایسنا/آذربایجان شرقی امام جمعه تبریز با اشاره به تظاهرات اعتراضی دانشجویان آمریکا، گفت: خیزش دانشجویان آمریکایی و اروپایی علیه رژیم صهیونیستی جزو اخبار مهم این هفته است؛ آنچه شاهدیم شورش عقلانیت و انسانیت علیه اشغال، تجاوز و جنایت علیه ملتهاست و امروز خطوط مقدم جبهه مقاومت به دانشگاههای آمریکا و اروپا گسترش یافته است.
حجتالاسلام والمسلمین سیدمحمدعلی آل هاشم در خطبههای نماز جمعه این هفته تبریز، اظهار کرد: در چند روز گذشته، بیش از ۱۰۰۰ دانشجو و استاد بازداشت شدهاند، این به معنی به بند کشیده شدن آزادی توسط مدعیان دروغین آزادی است، نفرت عمومی از رژیم صهیونیستی و حامیان آن در حال تکثیر و گسترش است و از طرفی میتوان این تظاهرات را نشانه این دانست که مقاومت در برابر ظلم یک امر فطری است.
وی با بیان اینکه تظاهرات دانشجویان، فروریزی صهیونیسم است، افزود: یکی از نکات اجتماعات ضد صهیونیستی این است که لیبرال دموکراسی به مرز بحران نزدیک میشود. به تعبیر یکی از دانشمندان آمریکایی، نظم جهانی لیبرالیسم به رهبری آمریکا، ناگزیر به نقطه بحران مشروعیت رسیده است.
او ادامه داد: آمریکا کاملاً تفاوت پیدا کرده است، جوانان و نخبگان حامی فلسطین بودند و دولتمردان آمریکا حامی رژیم صهیونیستی هستند و طبیعتاً این گسست در سایر حوزههای بینالمللی به مرور آشکار خواهد شد.
آل هاشم با بیان اینکه امروز صحنه بینالمللی شفاف و روشن است، گفت: امروز فقط جمهوری اسلامی در مقابل صهیونیستیها نیست، بلکه جوامع غربی هم در مقابل این رژیم جعلی صف کشیدهاند، با این اوصاف یک تکلیف مضاعف روی دوش نخبگان و اساتید ماست.
خطیب نماز جمعه تبریز به انتخابات مجلس شورای اسلامی که هفته آینده برگزار میشود، اشاره و بیان کرد: مردم باید مانند دور اول انتخابات نسبت به داشتن مشارکت حساسیت داشته باشند چون مشارکت قوی به شکلگیری مجلس قوی کمک خواهد کرد.
وی با بیان اینکه انتخابات مظهر با شکوه مردمسالاری دینی است، ادامه داد: راهبرد مشارکت حداکثری در دور دوم مهم است و همه اقشار و نخبگان و گروهها از جمله دانشگاهها، حوزههای علمیه، مساجد، مدارس، جوامع صنعتی، کارگری و بازاریان باید مردم را برای حضور در پای صندوقهای رای تشویق و ترغیب کنند.
نماینده ولی فقیه در آذربایجان شرقی گفت: از کاندیداها توقع داریم اخلاق و تقوای انتخاباتی را رعایت کنند، تخریب و توسل به روشهای غیراخلاقی زیبنده جامعه ما نیست، خودتان را اثبات کنید چرا دیگری را تخریب میکنید؟!
آل هاشم از دستاندرکاران انتخابات خواست تا مانند دور اول، انتخابات را در نهایت صحت برگزار کنند و افزود: ما همیشه انتخابات سالمی را رقم زدهایم.
وی به حاشیهسازی رسانههای خارجی اشاره کرد و گفت: بعد از عملیات «وعده صادق» آرامش در کشور حاکم شد و مطالبه مردم مبنی بر تنبیه رژیم صهیونیستی، با تدبیر و هوشمندی تمام انجام شد. امروز همه باید به نهادینه شدن آرامش در کشور کمک کنیم. شما میبینید دشمن از طریق رسانههای خود به دنبال بازسازی اغتشاش و آشوب در کشور است و هر روز، یک خبر جعلی و انحرافی منتشر میکند تا افکار عمومی را مختل کند.
وی با بیان اینکه دشمن به دنبال بازتولید نفرت در جامعه است، اظهار کرد: نسخه تمام این هجمهها، عبارت از حفظ وحدت، انسجام ملی و اطاعت محض از فرامین رهبر معظم انقلاب است.
امام جمعه تبریز تاکید کرد: نباید با ایجاد دو قطبیهای کاذب، دشمن را به طمع بیندازیم. همه وظیفه داریم موضوعات فرعی را تبدیل به اصل نکنیم.
وی با بیان اینکه دستگاههای دولتی و اجرایی باید چرخه خدمترسانی را افزایش دهند و خدمت به مردم را اصل قرار دهند، اظهار کرد: اکنون نوبت «وعده صادق» اقتصادی است که در این رابطه دولت برای جهش تولید، ساز و کارهای واقعی حضور مردم را هرچه سریعتر بررسی کند و بهترین راهها را برای مشارکت مردم در تحقق جهش تولید برگزیند و عملیاتی کند.
او به ۱۸ اردیبهشت ماه، روز جهانی صلیب سرخ و هلال احمر اشاره کرد و افزود: اهداف جمعیت هلال احمر برای همه روشن است، تلاش برای تسکین دردهای بشر، پوشش در جهت دوستی و تفاهم و صلح پایداری میان ملتها، حمایت از زندگی و سلامت انسانها، در زلزله، سیل و ... این قشر کارهای فوق العادهای انجام میدهد.
انتهای پیام