نامه سرگشاده اقبال زاده به رئیس جمهور
تاریخ انتشار: ۱۹ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۹۸۱۹۹۹
به گزارش «نماینده»، شهرام اقبال زاده، نویسنده کودک در واکنش به شنیده هایی مبنی بر انتصاب فاضل نظری، شاعر حوزه بزرگسالان و عضو حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی به عنوان مدیر عامل کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان نامه سرگشاده ای را خطاب به رئیس جمهور منتشر کرد.
در نامه سرگشاده شهرام اقبال زاده آمده است:
«به نام خدا
جناب آقای رئیس جمهور!
با سلام و احترام
بی گمان شما بیش از ما، از حال نزار فرهنگ و هنر در این سال ها آگاهید.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
شما بهتر می دانید، که در آوازه گری رسمی از انقلاب اسلامی، به عنوان تنها انقلاب فرهنگی سده های اخیر یاد می شود؛ اکنون تاریخ را وا می گذارم و در پی اثبات یا نفی این مدعی نیستیم. تنها یادآور می شوم که بودجه ای که به ادبیات کودک و نهادهای ذیربط اختصاص داده می شود، آنقدر ناچیز است، که می توان از سرانه اختصاص یافته به هر کودک چشم پوشید! از این امر که بگذریم،آیا هیچگاه در هیئت دولت ، از وضعیت ادبیات کودک- از نظر کمی و کیفی- پرسیده اید؛ آیا وضعیت فرهنگی نسل بالنده ما، هرگز مورد بررسی خاص قرار گرفته است؟ آیا چه شما و چه پیش از شما، هیچ رئیس جمهوری در پی آن بوده است که بداند چرا تیراژ میلیونی کتاب های کودک در آغاز انقلاب - با جمعیتی کمتر از ۵۰ % کودکان امروز - به تیراژ قابل چشمپوشی اکنون رسیده است؟ آیا علل آن را جویا شده اید؟ بگذارید تنها بر یک نکته و یک نقطه متمرکز شوم. تیراژ کتاب در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان؛ و کم و کیف کتاب و کتابخوانی!
جهت مزیداطلاع، کانون در سراسر ایران ۱۰۰۰ مرکز فرهنگی و هنری / کتابخانه و ۴۰۰۰ مربی و مروج کتاب دارد، چنانچه در پنج دهه گذشته ،برنامه راهبردی و سیاستگذاری مدون و علمی وجود داشت، با یک محاسبه تصاعدی، اگر فقط کسانی که در کانون آموزش دیده اند،اگر هر مربی صد کودک و هر کودک ظرف پنجاه سال صد کودک دیگر و هر یک از آن کودکان صد کودک دیگر را ترغیب به کتابخوانی می کردند،آیا شمارگان کتاب در کانون به ۲۰۰۰ و ۳۰۰۰ و در بخش خصوصی به ۵۰۰ نسخه و کمتر سقوط می کرد؟
آگاهانه از نقش آموزش و پرورش و آموزش عالی چشم پوشی کرده ام؛ تا عمق فاجعه را، تنها در کانون نشان دهم! وضعیت آموزش پرورش خود«یکی داستان است پر آب چشم! ».
جناب آقای رئیس جمهور!
به گمان من، نبود برنامه راهبردی مدون؛ و حضور مدیران ناآشنا با ادبیات کودک- مدیرانی که شناختی ژرف از مقوله کودکی و نقش و اهمیت دوران کودکی ندارند- و فقدان ثبات مدیریتی، باعث پدید آمدن چنین وضعیت اسفناکی شده است. کنار گذاشتن و یا دلسرد کردن برخی مدیران کارآزموده خود کانون، یا مدیران مجرب خارج از کانون، موجب تشدید وخامت این وضعیت شده است.
بی تردید، مدیرانی که بی شناخت کافی، چنین پست حساسی را پذیرفته اند، هم تقصیر و هم قصور دارند! به طریق اولی، مقامات بالاتر نیز، در این خطای راهبردی شریکند!
جناب آقای روحانی !
نقش و وظیفه کانون ، بیش و پیش از انتشار کتاب، «پرورش فکر و روح» کودکان و نوجوانان ایران است. از این رو، کانون موظف است، در عین انتخاب و انتشار کتاب های جریان ساز، به کار خلاقه ترویج کتابخوانی و پرورش نسلی خلاق و نقاد و توانا بپردازد؛ زیرا کارکرد ادبیات کودک، پرورش و به سامان کردن عواطف و گسترش تفکر و تخیل کودکان و نوجوانان و ایجاد خودباوری و شکوفایی استعداد خلاقه فرزندان ماست.
لازمه این کار، شناخت جامع از ساحت های مختلف ادبیات کودک، داستان، شعر، تئاتر و سینما، علوم و فنون ( از جمله علوم انسانی )، تصویرگری؛ و بازی, شادی, سرگرمی و ادبیات شفاهی و فولکلوریک و... است.
بدیهی است، منظور این نیست، که مدیر کانون باید علامه دهر و استاد یا کارشناس زبده همه این رشته ها باشد، اما ضروری است که دارای شناخت کلان و پیشینه غنی و تجربه کافی در این حوزه ها باشد!
جناب آقای رئیس جمهور!
کودکان و ادبیات کودک را نمی توان حقیر و اهالی ادبیات کودک را صغیر پنداشت! از زمان پخش خبر برگماری شاعری بزرگسال به مدیریت کانون پرورش فکری -بی هیچ پشتوانه فرهنگی و مدیریتی در این رشته - در بین ادبیات کودکی ها، ولوله ای برپا شده است!
امید می رود با درایت شما و تدبیر وزیر محترم آموزش و پرورش، یکی از مدیران توانا و صاحب نظر و مقبول اهالی ادبیات کودک، با مشورت با خبرگان این حوزه، در جایگاه حساس مدیر عاملی کانون قرار گیرد.
با احترام:
شهرام اقبال زاده»
منبع: نماینده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت namayande.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «نماینده» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۹۸۱۹۹۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نامه سرگشاده محمد قوچانی به سازمان تامین اجتماعی
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، محمد قوچانی سردبیر و صاحبامتیاز نشریات "آگاهی نو" و "کتاب نامه" طی نامهای سرگشاده به سازمان تامین اجتماعی، روش برخورد "مغازه"ای کارشناسان این سازمان را برای تایید لیست بیمه مطبوعات مورد نقد قرار داده است. متن این نامه که در صفحهی شخصی او در اینستاگرام منتشر شده به این شرح است:
این یک نامه سرگشاده است خطاب به سازمان تامین اجتماعی
دو مجله "آگاهی نو" و "کتاب نامه" با تولید محتوایی بیش از دو هزار صفحه در سال چهار نفر تحریریه ثابت دارد الباقی حق التحریر میگیرند. فهرست بیمه ما کوچک است: سردبیر و دبیر تحریریه، یک دبیرگروه و یکی از مشاورین مجله که برای آنها بیمه رد میشود. ما به دلیل سازمان کوچکمان حتی منشی تحریریه یا مدیر مالی و اداری مستقر نداریم چون بودجهاش را نداریم و تا حالا خودمان همزمان منشی و مدیر هم بودهایم. درباره این چهار نفر هم بخشی از حق بیمه را ما پرداخت میکنیم و بخشی را وزارت فرهنگ که طبق یک قانون مشخص و عام به نشریات تا یک سطحی تخفیف میدهند. سازمان تامین اجتماعی با اعزام بازرس به صورت مکرر ما را کنترل میکند که مبادا این فهرست بیمه صوری و جعلی باشد! و چون حرفه روزنامهنگاری را با مشاغل دیگر اداری و تجاری قیاس میکند معتقد است ما باید از هشت صبح تا چهار بعد از ظهر در دفتر حاضر باشیم. بنابراین با بازرسی غافلگیرانه وقتی ما در حال مصاحبه یا تهیه مقاله بیرون مجله هستیم به دفتر مراجعه و با عدم رویت ما، کارگاه آگاهی نو را تعطیل اعلام میکند و تخفیف ارشاد را لغو میکند. مثلا ما امروز در حال گفتگو با دکتر ظریف بودیم که سرزده تشریف آوردند و هرچه همکار ما توضیح داده و مجله و نوشتههای ما را نشان داده بازرس محترم زیر بار نرفته و کارگاه را تعطیل گزارش کرده است. سوال من این است پس این همه محتوا چگونه تولید میشود؟ چرا کسی حرفه ما را به رسمیت نمیشناسد؟ چرا فکر نمیکنند من هر روز نمیتوانم کتابهایم را به دفتر ببرم و مقاله بنویسم ؟ نمیتوانم همه سیاسیون و روشنفکرانی که با آنان گفتگو میکنیم را به دفترمان دعوت کنم؟ نمیتوانم با روزنامهنگاران برخورد اداری کنم! ما مطبوعات مستقل (خصوصی و غیردولتی) بنگاههای ضعیفی هستیم. حتی چند میلیون تومان هم در کار ما اثر دارد . اگر ما بیکاره بودیم که دفتر مجله اجاره نمیکردیم . چرا در شبهای صفحهبندی که تا صبح کار میکنیم بازرس نمیفرستید؟ اصلا چرا مجله را ورق نمیزنید که کارنامه ما را ببینید . قطع یک تخفیف ناچیز قانونی به مطبوعات کدام مشکل دولت یا بیمه را حل میکند؟ کار ما مخفیانه نیست. مجله منتشر میشود و میزان کار هر فرد در آن روشن است. ما مغازه نداریم که هر روز صبح کرکره اش را بالا ببریم. روزنامهنگاری را به رسمیت بشناسید ... رونوشت : ۱. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ۲. وزارت کار ۳. سازمان تامین اجتماعی شعبه خیابان ملک ... ۲۵۹۵۷ برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1901166