انتقادات تند چیستا یثربی از مهناز افشار: در حدی نیست که جرات کند ...
تاریخ انتشار: ۲۵ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۰۷۸۶۰۹
ساعت 24-تقابل با حضور استارهای سینما و تلویزیون در صحنه تئاتر مدتهاست ادامه دارد و به نظر نمیرسد این تقابل حالا حالاها هم به پایان برسد.
چیستا یثربی نویسنده و کارگردان تازه ترین چهره ایست که در گفتگویی تفصیلی به انتقاد از حضور بازیگران سینما به تئاتر پرداخته است و البته در خلال این گفتگو از عدم توجه به تئاتریهای اصیل گلایه ها سر داده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چیستا یثربی نویسنده و کارگردان تئاتر در ارتباط با حضور بازیگران سرشناس سینما در تئاتر بیان کرد:
در رابطه با این موضوع از خودم شروع می کنم، سال گذشته قرار نبود برای نمایش «شب» روی صحنه بروم، آیا من بازیگر هستم؟من درس بازیگری نزد خانم ژاله علو، فهیمه راستکار و شهره لرستانی خواندم ولی نویسنده و کارگردان هستم. جریان بازی روی صحنه من در سال گذشته از این قرار بود که خانم بازیگر به یکباره رفت و گفت من چک سفید میخواهم که رئیس تئاتر شهر گفت خودت بازی کن، گفتم من بروم؟ من آسم دارم، چطوری با این آسم یک ساعت و نیم مردم را نگه دارم، صدای من شاید به انتهای سالن قشقایی نرسد، رئیس تئاتر شهر گفت چیستا یثربی برای تو تماشاگر بیشتر خواهد آمد، بعد از آن سایت تیوال را باز کردیم تا روز آخر نمایش بلیت ها فروخته شده بود، مردم برای من بیشتر آمده بودند تا بازیگری را که میشناختند. می دانید چرا؟ چون من کنجکاو برانگیز بودم و از من بازی ندیده بودند.
وی با اشاره به اینکه تئاتر به یک بلا و آفتی مبتلا شده است به نام سرمایه سالاری، توضیح داد:
افرادی که در عمرشان حتی یک تئاتر تماشا نکردند و مربوط به تئاتر نیستند و به فروش میلیاردی یک یا چند تئاتر نگاه میکنند و بعد با خودشان میگویند چرا باید پول خودمان را در بانک بگذاریم؛ تئاتر یک بانک محلی شده است و چرا از این فرصت ما استفاده نکنیم، با کمال احترام و عذرخواهی از اسپانسرهای فهیم باید مجددا تاکید کنم که تئاتر توسط عده ای نزول خوار تبدیل به بانک محلی شده است.
وی در ادامه با اعلام اینکه دچار بیماری شده ایم که کبابی، فرش فروش و … وارد تئاتر شدهاند، گفت:
متاسفانه یک سری آدم با پول وارد تئاتر شدند، هم سالن ها را گرفتند و هم سالن خصوصی تاسیس کردند که هزینه اجاره هرشب آن دو میلیون تومان است، من چطور هم پول بازیگر و دکور بدهم و هم هرشب دومیلیون تومان هزینه سالن بدهم، من چطوری این پول را بدهم از کجا درآمدزایی کنم که این هزینه ها را بدهم؟ من در تئاتر حرفه ای کشور به یک میزانی درآمد داشتم و به یک میزان دیگر دستمزد، به همه میگفتم این قدر می توانم به شما پرداخت کنم.
این نویسنده و روان شناس در ادامه خاطرنشان کرد:
در گذشته در تئاتر قرارداد تیپ وجود داشت به شکلی که دولت و مرکز هنرهای نمایشی در سال یک مرتبه پول به گروه های حرفه ای تئاتر پرداخت می کرد که البته آقای پارسایی این مسئله را ویران کرد. بعد از وی هم آدم های نالایق و بی اطلاع تر آمدند، مثلا از تلویزیون آمدند که یا شهرستانی بودند و در فضای تئاتر نبودند یا اصلا مدیریت بلد نبودند و صرفا یک رشته مهندسی خواندند و آنها را رئیس کردند. بعد این آدم ها چیکار می کنند؟ اولین اقدام آنها قطع بودجه دولتی است، من سوالم این است که این پول کجا می رود؟ نباید وضعیت دکتر صادقی اینگونه شود، چرا باید پری صابری به تنهایی هزینه های خودش را پرداخت کند یا استاد بیضایی چرا از ایران رفت؟ چون پیشنهاد یک تئاتر داد که گفتند بودجه نداریم بعد از آن طرف نمایش… که کم فروش بود و در مهجوریت واقع شد ١٠٠ میلیون حمایت می کنند. چیستا یثربی با ١٠٠ میلیون نمایش در سطح جهانی روی صحنه خواهد برد.
یثربی همچنین با انتقاد از مدیریت تئاتر شهر گفت:
من آخرین پیامکی که به رئیس تئاتر شهر دادم گفتم که سالن می خواهم گفتند نداریم، گفتم دو سانس گفتند نداریم، گفتم در کافی شاپ، اتاق انبار یا اتاق آرشیو تئاترشهر گفتند نداریم، چرا چون من سال گذشته یک نمایش در تئاترشهر روی صحنه بردم. گفتم این قانون نیست که دوسال یک بار از تئاترشهر استفاده کنیم، که در پاسخ اعلام کردند به سالن های خصوصی مراجعه کنم که دستیارم به سالن های خصوصی مراجعه کرد دید قیمت ها به شدت بالا و سنگین است. حالا این تنها یک طرف ماجرا است. کارگردان فلان نمایش موزیکال قبلا ٣ نمایشنامه من را با تئاتری ها روی صحنه برده که البته در تمام آنها به دلیل نابلدی شکست سنگین خورده است و مثل حالا سراغ مهناز افشار نرفته بود.مهناز افشار بازیگر من بوده ولی با کمال احترامی که برای ایشان قائل هستم می گویم مهناز افشار دیالوگ بد میگوید، اصلا احساس نمی کند که دیالوگ باید حس داشته باشد. ایشان کلیشهای دیالوگ می گوید، خانم افشار بازیگر تئاتر نیست…افشار در نمایش «گاردن پارتی در برف» بازیگر من بود و قرار بود در «آخرین پری کوچک دریایی» هم نقش کوچکی گلاب آدینه به وی بدهد که متن آن برای من بود. نمایش «گاردن پارتی در برف» بعد از مدتی توسط پرستو گلستانی به روی صحنه رفت که کلی جایزه دریافت کرد. زمانی که کار دست بچه های تئاتر باشد نتیجه مثبت از آب درخواهد آمد، چرا پرستو گلستانی با «گاردن پارتی در برف» موفق شد ولی با مهناز افشار کار رد شد،به دلیل بازی ضعیف این بازیگر! هنوز نامه بازبین ها را دارم که نوشتند بازیگران را عوض کنید و از بازیگران تئاتری استفاده کنید ما به شما سالن خواهیم داد. این اتفاقات در دوره شریف خدایی و مسافر آستانه رخ داد.
وی در ادامه تصریح کرد:
بعد از گذشت آن دوران کارگردان همین نمایش موزیکال به مرکز هنرهای نمایشی وارد شد و فاجعه تئاتر رخ داد و تئاتر خصوصی راه افتاد. تئاتر خصوصی فقط به پول فکر می کند و مردم هم چون تفریح ندارند لباس های شیک خودشان را کجا بپوشند، فقط برای شو و شوآف به دیدن این تئاترها می روند. اصلا اینکه تئاتر خوب یا بد تماشا کنند اهمیتی برایشان ندارد و فقط بلیط ١٠٠ تا ١٢٠هزارتومانی را بدهند، جوانان ما ١٠٠ هزار تومان کرایه خانه شان است، این یک ظلم است، خیلی از این تئاترهای ١٠٠ هزارتومانی من را دعوت می کنند که اصلا نمیروم، من فقیر نیستم ولی آیا همه علاقه مندان تئاتر این توانایی را دارند.
یثربی در ارتباط با علت استقبال از نمایش «شب» در سال گذشته، گفت:
چرا تمام بلیت های نمایش «شب» چیستا یثربی تا روز آخر اجرا به سرعت در تیوال به فروش می رسد چون نوشته های من را دوست دارند، البته نمایش «شب» در سالن قشقایی تئاتر شهر اجرا شد، من ٥ هفته برای اجرای یک نمایش به دیدن تمام سالن های خصوصی تئاتر رفتم که همه آنها از دم می گفتند از بازیگران چهره مطمئنا استفاده می کنید که من گفتم از بازیگر چهره استفاده نمی کنم. من هیچ وقت امثال این بازیگر را در حدی نمیبینم که جرأت بکند پای خودش را بر روی صحنه تئاتر بگذارد، ببخشید که این مسئله را رک می گویم من از هیچکس نمیترسم؛ حتی از کسانی که کلکسیون جواهرات دارند و…
وی با اعلام اینکه فهم تئاتری و بیان اغلب سینماییهایی که به تئاتر می آیند مشکل دارد، گفت:
مهناز افشار برای نقش های سینمایی مدل شخصیت خودش مانند «آتش بس» خیلی خوب است ولی چرا خانم تهمینه میلانی برای «آتش بس ٢» میترا حجار را آورد؟ باید به این موضوع فکر کرد، آدم ها مغرور می شوند، سینماسالاری به جان تئاتر کشور افتاده است و به قول ژان کلود کریر نویسنده فرانسوی که همسر ایرانی دارد اگر سرمایه سالاری و ستاره سالاری سینما به تئاتر ورود پیدا کند فاتحه تئاتر خوانده است! یک مثال ساده برایتان میزنم. نیکول کیدمن برای فیلم های سینمایی میلیاردها تومان دستمزد میگیرد اما در تئاتر به اندازه بچه های تئاتر حق الزحمه می گیرد چون عاشق تئاتر است. ولی متاسفانه در تئاتر ایران فاجعه ای در حال وقوع است.
این نویسنده و کارگردان در ادامه گفت:
آلبرکامو جمله جالبی داشت که می گفت: تنها هنری که از تجارت کثیف نزول خواران و سرمایه داران دور مانده ، تئاتر است و اگر شما تئاتری ها اجازه بدهید که پای کاسبان، کارخانه داران، سرمایه داران، نزول خواران به تئاتر باز شود برای همیشه فرهنگ خودتان را از بین بردید چون تئاتر تنها بخش فرهنگی کشور است که باقی مانده!! ما یک تئاتر داشتیم که جای روشنفکرها و نفس کشیدن و تفکر بود، اما همان هم با ورود شاکردوستها و افشارها و فروتنها به خاطر سرمایهسالاری در حال از بین رفتن است.
یثربی با اعلام اینکه در سینما امکان فعالیت وجود ندارد، اظهار کرد:
الان وقتی به من میگویند چرا فیلمنامه نمی نویسد در پاسخ می گویم چه کسی سفارش می دهد، خودشان تولید می کنند و می نویسند، پیمان قاسم خانی خودش هم گفته بود که در یک سال با ٣٠ پیشنهاد کاری مواجه می شدند که الان خودشان هم کارهای ضعیف می نویسند. خانم باران کوثری و بهاره رهنما… سالن می گیرند ولی سالهاست امثال یثربی و قطب الدین صادقی و منیژه محامدی که سال های سال برای تئاتر این کشور جنگیدند در محاق گرفتار شدند. من دست فالوئرهای خودم را میبوسم که سال گذشته سالن نمایش «شب» را پر کرده بودند اما من که همواره بر روی آنها نمی توانم حساب کنم. من تماشاگر تئاتری خودم را می خواهم، فالوئرهای اینستاگرامم به دلیل احترام به من به تماشای «شب» آمد نه برای دیدن تئاتر، من تماشاگر تئاتر خودم را می خواهم.
نویسنده کتاب «پستچی» در خاتمه بیان کرد:
دولت کجاست، همان دولتی که چند سال قبل آقای روحانی قول داد که ممنوعالکارها را از کار بیرون بیاورد، افراد اصیل تئاتری امثال اکبر رادی که سالها در تئاتر خون جگر خوردند، خانه نشین شد و فوت کردند را ببینیم، جایگاه امثال چیستا یثربی کجاست، چرا موقعیت واقعی این آدم ها در اختیارشان گذاشته نمی شود؟ اصلا قرارداد تیپ کجاست؟ چرا مجوز این همه سالن خصوصی را می دهید که به شکل قارچ گونه در حال رشد هستند، البته اصلا بد نیست ولی از ما نپرسند که قهرمان اول من بازیگر سینما است یا نه؟؟ قهرمان اول من دخترم است که ٢٠ سال سن دارد، چرا این سوال را می پرسند،این اهانت به من است که موهای سرم برای تدریس تئاتر به بچه ها سفید شده است، ببینید کی گفتم بزودی تئاتر ما با این وضعیت از بین خواهد رفت و ورشکسته خواهد شد، یاد روزهایی بخیر که تئاترهای ما در جهان می درخشید الان دیگر هیچ جا دعوت نمی شویم. متاسفانه فاجعه ای برای تئاتر در راه است و وای از آن روزی که بازیگر سینمایی بخواهد دیالوگ تئاتری بگوید.
منبع: ساعت24
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۰۷۸۶۰۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
بزرگداشت اکبر زنجان پور و دو جای خالی
حمید سمندریان که با شوق فراوان نظارهگر کار دانشجویان خود بود، استعداد و توانمندی این دانشجو را کشف کرد و اول بار در نمایش «نگاهی از پل» با او همکاری کرد. اکبر زنجانپور در این نمایش به عنوان استعدادی درخشان ظاهر شد و این اولین گامهای او در جاده موفقیت بود.
به گزارش ایسنا، این خاطره به دهه ۵۰ بازمیگردد و حالا دانشجوی سابق قرار است همزمان با زادروز استاد خود و در مراسمی که کانون کارگردانان خانه تئاتر برگزار میکند، تقدیر شود.
دانشجوی سابق اما سالهاست که خانهنشین است و شرایط را برای به صحنه بردن اثری تازه، مناسب نمیداند.
هرچند نسل جدید تماشاگران تئاتر نتوانستهاند هنرنمایی زنجانپور را روی صحنه ببینند، اما قدیمیهای تئاتر نمیتوانند حضور تاثیرگذار و استعداد شگرف او را در نمایشهای «نگاهی از پل» و «ملاقات بانوی سالخورده» فراموش کنند
شاید اولین بازی حرفهای او در تئاتر در نمایش «نگاهی از پل» بود که در کنار سوسنفرخ نیا به عنوان یکی دیگری از دانشجویان مستعد دانشکده هنرهای زیبا درخشید و بار دوم بود که خود را به عنوان استعدادی غیرقابل انکار اثبات کرد؛ در نمایش «ملاقات بانوی سالخورده» نوشته فردریش دورنمات و کار حمید سمندریان. او در آن نمایش نقش آالفرد ایل را بازی کرد که یکی از کارکترهای مهم نمایشی است و تفاوت سنی زیادی با آن داشت.
به انگیزه این تجلیل و به یاد حمید سمندریان، بخشی از صحبتهای او را درباره زنجانپور مرور میکنیم:
«زنجانپور بسیار قابل قبول و باورپذیر بازی کرد. هرچند که آالفرد ایل از سن او دور بود ولی او نقش را به خوبی درک کرد. من استعداد زنجان پور را در کلاسهای دانشگاه شناختم. زمانی که شاگرد من بود، او را در اجراهای دانشگاهی دیده بودم و هیجانها و انرژیهای او را میشناختم. همان طور که در «نگاهی از پل» قدرت و انرژی خود را به نمایش گذاشت، در «ملاقات بانوی سالخورده» نیز به درونیات و عمق آلفرد ایل پی برد. دو نقش متفاوت و با بازی فراموشنشدنی زنجانپور. من برای رسیدن او به آلفرد ایل هیچ گونه درگیری نداشتم. زنجانپور به شدت خودش را متمرکز کرده بود تا به نقش برسد و آن طوری که من میخواهم بازی کند. او هم در بیرون و هم در درون به نقش رسید و خودش را هماهنگ کرد و به روح لحظه به لحظه نقش مسلط شد.
اما بخت با تماشاگران دهه هشتاد هم همراه بود تا یک بازی به یادماندنی دیگر از زنجانپور ببینند؛ در نمایش «شب هزار و یکم» به نویسندگی و کارگردانی بهرام بیضایی. نمایشی که در تالار چهارسو مجموعه تئاتر شهر روی صحنه رفت و در سه اپیزود گوناگون، نگاهی تازه به هزار و یک شب داشت. زنجانپور با همراهی مژده شمسایی و ستاره اسکندری در اپیزود دوم این نمایش بازی کرد تا برای تماشاگران نسلهای بعدی تئاتر نیز خاطره زیبای دیگری از بازیهای خود بسازد.
حالا این بزرگداشت همزمان با زادروز استاد او در خانه هنرمندان ایران، روز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه برپا میشود. حمید سمندریان، استاد او سالهاست که از دنیا رفته و بهرام بیضایی نیز به دلیل دوری از وطن، نخواهد توانست در این برنامه شرکت کند و این بزرگداشت با دو جای خالی همراه میشود.
بزرگداشت زنجانپور به کوشش کانون کارگردانان خانه تئاتر ایران، ساعت ۱۷ روز یکشنبه ۹ اردیبهشت ماه در تالار استاد جلیل شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار میشود.
انتهای پیام