محور سعودی و اسرائیل علیه ایران برنامه دارند
تاریخ انتشار: ۲۶ آذر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۶۰۹۱۹۹۱
خرداد: روزنامه آرمان در گفت وگویی با احمد شیرزاد فعال سیاسی، نوشت: ترامپ کاملا همجهت با مخالفان ایران در منطقه حرکت میکند و بدون هیچگونه قید و شرطی با آنها همراه است. سخنان نیکی هیلی هم دقیقا در همین راستاست.
در ادامه این گفت وگو آمده است: روابط ایران و عربستان مدتهاست به تیرگی گراییده است. چندی پیش با شلیک موشک حوثیها از یمن به عربستان، مقامات سعودی انتقال این موشک به یمن را به ایران نسبت دادند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اقدامات ضد ایرانی با اتهامات نیکی هیلی وارد فاز جدیدی شده است. یک کارشناس و تحلیلگر سیاسی معتقد است: باید بسیار آرام از کنار این سناریو آمریکایی، اسرائیلی که هدایت آن بهدست عربستان است گذشت. احمد شیرزاد در گفتوگو با «آرمان» اعلام کرد کشورهای منطقه که رقیب ایران در توسعه هستند بهخوبی اطلاع یافتهاند که اگر دستاوردهای برجام اجرایی شده و به ثمر بنشیند، ایران از کشورهای منطقه بسیار فاصله خواهد گرفت. در ادامه این گفتوگو را خواهید خواند.
**نیکی هیلی در ادامه مواضع ضد ایرانی عربستان ادعاهایی را علیه ایران مطرح کرده است. آمریکا و عربستان در تلاش اجرای چه سناریویی علیه کشورمان هستند؟بهطور طبیعی وزارت خارجه ایران باید به اتهامات نیکی هیلی پاسخ میداد. عکسالعملهای دیپلماتیکی هم نسبت به ادعایهای آمریکاییها صورت گرفته، اما باید بهصورت جدیتر این اتهامات را مورد بحث قرار داد. باید با هوش و درایت با این موضوع روبهرو شد. اگر بخواهیم از دوران تهدیدات ترامپ عبور کنیم باید غیر هیجانی و عاقلانه رفتار کنیم، زیرا در این شرایط بحرانی، کمترین اشتباه میتواند شرایط را سختتر کند. البته ایران همواره با شرایط خطیر خارجی مواجه بوده است اما واقعیت این است که شرایط ایران درحال حاضر و با توجه به لجاجت بیمنطق ترامپ بسیار ویژه شده است. اگر موضعگیریهای ترامپ را با مواضع اوباما مقایسه کنیم.
رئیسجمهور سابق آمریکا تبریک نوروز به ایرانیها میفرستاد و البته در ایران هم با استقبال گرم مواجه نمیشد. در مقایسه دوران اوباما با ترامپ باید گفت در دوران اوباما ایرانیها آرامش خاطر بیشتری داشتند. هرچند از دوران اوباما آنگونه که باید بهرهبرداری نکردیم، اما در حال حاضر دوران بسیار خطرناکی است و رقیبان و دشمنان ایران در منطقه درحال مخالفت شدید هستند. طوری که تمامی کشورهای پیشرفته جهان اطلاع دارند. اگر ایران از مواهب برجام بهرهمند شود، آنگاه ایران بهطور یقین از تمامی کشورهای منطقه پیشی خواهد گرفت.
این مورد برای همه ثابت شده است و بههرطریق نمیخواهند این اتفاق بیفتد. آنها علاقهمند هستند مردم ایران از رفاه بیبهره باشند. مخالفان ایران در منطقه از رشد و پیشرفت ایران خوشحال نیستند و در نتیجه سعی دارند هر از چندگاهی کشورمان را با بحران روبهرو کنند.
**ترامپ تا چه اندازه با عربستان و دشمنان منطقهای ایران همراه است؟ترامپ کاملا همجهت با مخالفان ایران در منطقه حرکت میکند و بدون هیچگونه قید و شرطی با آنها همراه است. سخنان نیکی هیلی هم دقیقا در همین راستاست. او دنبالهروی سیاستهای کشورهای منطقه علیه ایران است. در چنین شرایطی باید هوشیارانه عمل کرد.
**آیا با سخنانی که نیکی هیلی به زبان آورده قابل مقایسه با سخنان کالین پاول در زمان جرج بوش پسر به عراق است؟ آیا امکان زمینهسازی برای بحران وجود دارد؟این تشبیه توسط مقامات ارشد وزارت خارجه صورت گرفته است اما این امید وجود دارد که تمامی وجوه این تشبیه حادث نشود. آمریکاییها زمانی که هر دو پای خود را در یک کفش میکنند که علیه کشوری اقدام کنند از کاه کوه میسازند و این سیاست همواره مدنظر آنها بوده است. این ادعا مصداق تاریخی هم دارد. در مقطعی بحث سلاحهای کشتار جمعی صدام حسین بهشدت بالاگرفت و از این طریق زمینه لازم برای حمله به عراق بهوجود آمد.
عراق را تسخیر کردند و هر مقدار گشتند، سلاحی پیدا نکردند و مشخص شد صدام حسین، در مورد این سلاحها بلوف میزد و اساسا سلاح کشتار جمعی وجود نداشته است. در سالهای بعد نخستوزیر انگلستان تونی بلر بهخاطر همین ادعای کذب مجبور به استعفا شد. اینکه آمریکاییها در سطح افکار عمومی موضوعی را برجسته کنند و آن را مستمسک قرار دهند تا به اهداف خود برسند، مسبوق به سابقه است. آنها بهاین بهانه به خاوریمانه وارد شدند و با حمله به عراق، فجایعی بزرگ پدید آوردند و در انتها در مقابل فشار افکار عمومی اعلام کردند، آمریکا اقدام بدی نکرده و با حمله به عراق ملت این کشور از دست دیکتاتوری به نام صدام راحت شد.
البته ما نیز خوشحال شدیم که صدام حسین از صحنه روزگار محو شد. در این میان مردم عراق و منطقه هزینه سنگینی پرداختند و بهدنبال آن داعش در منطقه متولد شد که تحتتاثیر لشکرکشی آمریکاییها بهوجود آمد. اوباما سعی کرد، لشکرکشی به عراق را متوقف و تصمیمات اشتباه بوش را جبران کند که البته هیچگاه آب رفته به جوی باز نمیگردد. البته من قصد ندارم فضای رعب و وحشت ایجاد کنم. اقدامی که از سوی حوثیها صورت گرفت و موشکی که از سوی آنها به عربستان شلیک شد، موجبات فشار بر ایران را بهوجود آورد اما موضعگیریهای بعد از این اقدام نشان داد که دشمنان ایران از کاه کوه میسازند. آنها از شلیک موشک آن هم از خاک کشور دیگری ابزار تبلیغاتی علیه ایران ساختند. در آینده بهدنبال بهانههای دیگر خواهند بود. در نتیجه همه باید مراقب باشیم اتفاقی نیفتد که آمریکاییها بهانهای علیه ایران بهدست بیاورند.
این اتفاق میتواند یک اظهارنظر غیرمسئولانه باشد یا تیتر یک رسانه. تمام این موارد، برای دشمنی بیشتر آمریکا و دشمنان منطقه ایران بهانه بهدست میدهد.در نتیجه کاملا باید مراقبت کرد که این اتفاق بهوجود نیاید. روحانی میتواند با درایت سیاسی کشورمان را از گردنه پرمخاطره فعلی به سلامت عبور دهد. اگر از این دوران خطرناک عبور کنیم، حتی اگر به رشد اقتصادی 8درصد هم نرسیم و برخی از مشکلات بنیادی هم باقی بماند. اقدم بزرگی انجام دادهایم. واضع است که دشمنان این کشور برای مقابله با ایران نقشههایی در سر دارند و با ریاستجمهوری ترامپ این نقشهها قدرت گرفته است.
**مردم در حال حاضر با مشکلات اقتصادی مواجه هستند. علت این مشکلات چیست؟بخشی از مشکلات اقتصادی بهخاطر این مخاصمات است. در نتیجه مردم را باید آگاه کرد که مشکلات اقتصادی بیدلیل نیست. واقعیت آن است که از آمریکا تا عربستان و امارات در حال حاضر با ایران با تمام قوا به ستیز برخاستهاند که بر اقتصاد ایران اثرگذار است. بهطور طبیعی اگر دنبال عزت و استقلال کشورمان هستیم باید هزینه بدهیم. البته دولت باید این هزینهها را کاهش دهد و برخی نیز سعی نکنند به این تنشها بیفزایند و با فضای پرتنشی که رقبای ایران در منطقه ایجاد کردهاند باید با تدبیر روبهرو شد. در غیر این صورت گرفتار مشکلات متعددی خواهیم شد.
**در زمان توافق برجام روزنامهها تیترهای امیدوارکننده زدند.آیا ما نتوانستیم از آن توافق استفاده لازم را ببریم؟تیترهای آن زمان شاید تا حدودی بزرگنمایی بود، اما نمیتوان گفت برجام دستاوردی ضدجنگ نبود. غربیها به دفعات اعلام کردهاند که برجام برای ایران مفید بوده است. اما نکته این است که اگر برجام نبود، ترامپ همان ابتدای دولتش میتوانست اقدامات جدی علیه ایران انجام دهد و تحریمهای شدیدتری علیه کشورمان وضع کند و با تنگتر کردن کمربند تحریم، اقتصاد ایران را تضعیف کند. از جمله دستاوردهای برجام این است که تا این لحظه آمریکاییها نتوانستهاند چنین کاری انجام دهند.
اینکه فکرکنیم آمریکا بعد از برجام با ایران کاری ندارد و دست دوستی به سوی ما دراز میکنند، تصور اشتباهی است. موافقتنامه برجام میتوانست در همان زمان ارتقا یابد و به موافقتنامه بزرگتری تبدیل شود، اما تصمیم نظام غیر از این بود. نظامجمهوری اسلامی ایران تصمیم گرفت توافق ایران با آمریکا تنها در سطح هستهای باشد. مقامات ایرانی البته اعتقاد داشتند آمریکاییها دشمنی خود را علیه ما ادامه خواهند داد. ما میتوانیم روابط خود را با اروپاییها ارتقا دهیم.
واقعیت آن است که مردم نباید فکر کنند که برجام موافقتنامه نهایی با آمریکاییهاست. هرگز چنین اتفاقی نیفتاده و برجام ختم تخاصم در بحث هستهای و البته بسیار مهم بود. نباید بیش از این از توافق هستهای انتظار داشت. بهنظر میرسد با سیاست خوبی که وزارت خارجه و دولت روحانی پیش گرفته ما بهخوبی توانستیم از برجام استفاده کنیم و باید این مسیر را ادامه دهیم اما باید در ادامه بر سیاستها تنشزدایی خود بیشتر تاکید کنیم.
**حتی با عربستان؟خیر؛ عاقلانه نیست در شرایط فعلی دست دوستی به سمت عربستانیها دراز کنیم. این موضوع با عزت نفش ملی ایرانیها در تضاد است. در حال حاضر طرف مقابل به منطق دیپلماتیک پایبند نیست، اما با تمام این مشکلات حداقل باید یک دوره دوساله را با صبوری و آرامش ادامه داد و شرایط را مدیریت کرد. اگر این دوره طی شود و آقای ترامپ نیز به نیمه دوم ریاستجمهوری خود وارد شود، آنگاه مسائل متفاوت خواهد شد. البته باید دید نتیجه انتخابات کنگره در آمریکا چه خواهد شد و آیا ترکیب کنگره تغییر خواهد کرد یا نه و بعد از آن بر اساس آن ترکیب سیاستهای خود را تنظیم کنیم اما در حال حاضر اقدام دولت باید صبورانه باشد و اینکه تمام حواس خود را جمع کنیم که بهانهای به افراد ضد ایرانی مانند نیکی هیلی ندهیم. درست است آنها اقداماتی علیه ما انجام میدهند، اما نباید چندان هم به آنها پاسخ داد.
**درصورتی که مناقشهای بهوجود آید شرایط منطقه چگونه خواهد بود؟نباید اینقدر هم سیاه و سفید به مناقشه ایران و عربستان نگریست. عربستانیها شهامت درگیری مستقیم با ایران را ندارند و وارد رویارویی بیشتر با ایران نخواهند شد. تمام هم و غم عربستان این است که آمریکاییها را علیه ایران بشورانند. رژیم اسرائیل هم بهدنبال اقدام آمریکا علیه ایران است. آنها قصد دارند حالت تهاجمی ترامپ علیه ایران را حفظ کنند. چنین طرحهایی بیشتر تلاش آمریکا برای بازگشت به دوران ما قبل برجام است. اگر چنین اتفاقی بیفتد البته آمریکاییها لبخند رضایت خواهند زد و بیش از این هم جلو نخواهند رفت. عربستان نسبت به ایران بهشدت محتاط است و تلاش نخواهد کرد به سمت درگیری نظامی مستقیم با ایران حرکت کند.
البته اگر چنین اتفاقی بیفتد و تنش بین عربستان و ایران اوج بگیرد برای صهیونیستها مائدهای آسمانی خواهد بود. هرگونه درگیری بین ایران و عربستان در نهایت به نفع دشمنان خواهد بود. در نتیجه بعید است این اتفاق بیفتد. حتی اقدامات ضد برجامی آمریکا هم به نتیجه نخواهد رسید. فراموش نکنیم هر یک ماه که میگذرد یک قدم به طی کردن این دوره بحرانی نزدیکتر میشویم. تاکید دارم که در شرایط فعلی اگر پر زدن یک پشه بر اساس حساب و کتاب نباشد، میتواند به بهانهای در دست آمریکاییها تبدیل شود. باید حواسمان جمع باشد که این پر زدنهای بیمورد اتفاق نیفتد. بسیاری از اظهارت ارزش دیپلماتیک ندارد اما همان حرفهای معمولی بهانهای در دست آمریکاییها خواهد بود. در نتیجه این روزها همه ما وظیفهای جر مراقبتاز کشور نداریم.
برچسب ها: اسرائیل ، سعودی ، ایران
منبع: خرداد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۶۰۹۱۹۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
اعراب میتوانند از جنگ تهران و تل آویو جلوگیری کنند؟
کریستین کواتس اولریشن محقق انستیتوی بیکر در دانشگاه رایس در مطلبی در پایگاه اینترنتی مرکزی عربی واشنگتن دی سی نوشت: سالها جنگ در سایه بین ایران و اسرائیل در ماه آوریل منجر به رویارویی مستقیم بین دو کشور شد و خاورمیانه را در آستانه ورود به یک جنگ منطقهای گسترده قرار داد. این چرخه خشونت که با حمله اسرائیل به ساختمان سفارت ایران در دمشق در اول آوریل آغاز شد و با حمله موشکی و پهپادی بی سابقه ایران در روز ۱۳ آوریل به اسرائیل تداوم یافت، حداقل فعلا تمام شده به نظر میرسد. هرچند حملات تلافی جویانه طرفین ظاهرا فروکش کرده، اما این اقدامات نشان دهنده افزایش قابل توجه تنش بود و حکایت از آن دارد که آتش اختلافات در منطقه با گذشت بیش از شش ماه از جنگ بین اسرائیل و حماس همچنان شعله ور است.
به گزارش انتخاب، برای دولتهای عربی منطقه که خواستار گفتگو و دیپلماسی جهت خودداری از گسترش جنگ غزه به کل منطقه هستند، یک جنگ تمام عیار بین ایران و اسرائیل آنها را در معرض آتش متقابل طرفین قرار خواهد داد. چنین نتیجهای بدترین سناریوی ممکن خواهد بود که رهبران ۶ کشور عضو شورای همکاری خلیج فارس سال هاست به دنبال اجتناب از آن هستند. روابط دفاعی و امنیتی آنها با ایالات متحده و (به خصوص بحرین و امارات) با اسرائیل، آنها را در برابر حملات متقابل مستقیم و غیرمستقیم آسیب پذیر خواهد ساخت. پس از حل و فصل رقابتهای ژئوپلتیک مابین کشورهای عربی منطقه در دهه ۲۰۲۰، اولویتهای منطقه خلیج فارس به سمت نزدیکی روابط و کاهش تنش تغییر کرده، اما این اولویت با به صدا درآمدن ناقوس جنگ در نزدیکی آنها به مخاطره افتاده است.
در هفتهها و ماههای پیش از حمله ۷ اکتبر، سیاست گذاران چند کشور عربی منطقه توجه خود را معطوف ابتکارات منطقهای در خصوص ارتباطات اقتصادی نظیر کوریدور اقتصادی هند-خاورمیانه-اروپا کرده بودند که در نشست گروه بیست در ماه سپتامبر در دهلی نو اعلام شد. این کوریدور قرار بود هند و امارات را از طریق عربستان و اردن به اسرائیل و اروپا متصل نماید و تلاش دیگری از سوی دولت بایدن برای کنار هم قرار دادن شراکتهای منطقهای و ایجاد یک مرکز ثقل ژئواکونومیک جدید به شمار میرفت. تلاشهای هماهنگ برای زمینه سازی جهت یک توافق عادی سازی بین عربستان و اسرائیل نیز در همین راستا انجام میگرفت، زیرا کاخ سفید به دنبال مقابله با نفوذ چین در منطقه بود.
جنگ غزه در شش ماه اخیر بسیاری از این مفروضات را که ظاهرا در ذهن سیاست گذاران آمریکا، اسرائیل و کشورهای حاشیه خلیج فارس تقویت شده بود بر هم زد. مفهومی که در توافقات ابراهیم نیز دنبال میشد و تصور این بود که میتوان یک رویکرد ایجاد مصالحه پایدار را دنبال نمود، به جهت در گرفتن طولانیترین و مرگبارترین جنگ بین اسرائیلیها و فلسطینیان از سال ۴۹-۱۹۴۸ تاکنون به شدت تضعیف شده است.
هیچ یک از دولتهای منطقه تمایلی به تحریک یا شعله ور کردن تنشهای منطقهای ندارد. مصالحه محتاطانه این کشورها با ایران از جمله توافقی که ایران و عربستان در مارس ۲۰۲۳ با میانجیگری چین به امضا رسید با دوامتر و پایدارتر از چیزی بوده که بسیاری انتظارش را داشتند. بحرین در این میان تنها کشور عربی حاشیه خلیج فارس است که به طور کامل اقدام به ترمیم روابط با ایران نکرده است. واکنشهای پایتختهای عربی به وضعیت امنیتی در یمن و دریای سرخ نشان میدهد که مواضع این کشورها تا چه اندازه تغییر کرده و از جهت گیریهای آنها در فاصله سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۲ فاصله گرفته است. حوثیها نیز ترجیح داده اند به جای هدف قرار دادن غیرنظامیان و زیرساختها در عربستان و امارات، به کشتیرانی بین المللی در دریای سرخ حمله کنند. به نظر میرسد که نه ریاض و نه ابوظبی تمایلی به از سرگیری تنشها با حوثیها پس از برقراری یک آتش بس موقت در آوریل ۲۰۲۲ ندارند.
تنها بحرین تصمیم گرفته در ائتلاف دریایی به رهبری آمریکا که در دسامبر ۲۰۲۳ برای مقابله با حملات حوثیها شکل گرفت مشارکت نماید، البته مشارکت منامه نیز بیش از آنکه عملیاتی باشد، اداری بوده است. جالب توجه اینکه عملیاتهای انجام شده علیه مواضع حوثیها از ناوهای هواپیما بر و ناوچههای آمریکایی مستقر در دریای سرخ و پایگاههای بریتانیا در قبرس انجام گرفته و نه از تاسیسات دفاعی واقع در کشورهای حاشیه خلیج فارس و این کشورها از این طریق تلاش کرده اند فاصله خود را با ائتلاف آمریکایی بریتانیایی در خصوص یمن حفظ نمایند.
از این رو به نظر میرسد که رهبران کشورهای حاشیه خلیج فارس در حال حرکت بر روی یک لبه باریک و حفظ توازن میان عدم افزایش تنش با ایران از یک سو و به حداقل رساندن پتانسیل افزایش تنش منطقهای توسط اسرائیل از سوی دیگر هستند. چالشی که کشورهای حاشیه خلیج فارس با آن مواجه اند، عدم برخورداری از اهرم فشار لازم برای تاثیرگذاری بر تصمیماتی است که میتواند پیامدهای منطقهای گستردهای به دنبال داشته باشد. وقوع جنگی بین ایران و اسرائیل آنها را به معنای واقعی کلمه در خط آتش دو طرف قرار میدهد و احتمالا تلاش این کشورها برای ترسیم تصویری مثبت از منطقه به عنوان مکانی امن برای زندگی، کار و تجارت که پروژههای بزرگ اقتصادی میتواند در ان انجام گیرد را به باد خواهد داد.
ریسک زدایی در کشاورهای حاشیه خلیج فارس به یک شعار تبدیل شده و برای محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان پیشبرد پروژههای عظیم مرتبط با چشم انداز ۲۰۳۰، اولویتی است که هرگونه تنش منطقهای آن را به خطر خواهد انداخت. عربستان، امارات و قطر هر کدام به شیوه خود روی پروژههای توسعهای جدید خود متمرکز هستند که میتواند موقعیت آنها به عنوان قطبهایی کلیدی در اقتصاد جهانی را تقویت نماید. اولویت فوری تصمیم گیریان در این کشورها همچنین بررسی دقیق عملکرد سامانه دفاعی اسرائیل در برابر موشکها و پهپادهای ایران است تا درسهایی را برای استفاده در سامانههای دفاعی خود بیاموزند.
هنوز خیلی زود است که بخواهیم بگوییم آیا تحولات اول تا ۱۹ آوریل فاز جدیدی از جنگ اسرائیل و حماس تلقی میشود یا به معنای جابجا شدن مرزهای افزایش تنش در منطقه است. چرخه قبلی خشونت شامل ترور ژنرال سلیمانی و حمله به پایگاه نظامی عین الاسد در عراق منجر به یک جنگ گسترده نشد.
در سال ۲۰۲۰ مقامهای ارشد سعودی و اماراتی خواهان اجتناب از افزایش تنش شدند و احتمالا تحلیل غالب این باشد که در آوریل ۲۰۲۴ هم منطقه توانسته از یک جنگ احتمالی دیگر اجتناب ورزد. اما چنین رویاروییهای دورهای بین دشمنان منطقهای منجر به یک بازی ژئوپلتیک با ماهیت رولت روسی میشود که میتواند ایران و اسرائیل را به این نتیجه گیری برساند که وقوع جنگی در آینده محتملتر از گذشته شده است و در هر صورت دیر یا زود رخ خواهد داد.
شمشیر دموکلوس بالای سر منطقه قرار دارد، اما رهبران پایتختهای عربی هیچ عاملیتی در زمان فرود آمدن آن ندارند. آنها میتوانند از کانالهای پشت پرده و ایفای نقش میانجیگری ریسک اشتباهات محاسباتی و سوء تفاهمات احتمالی را کاهش دهند و در عین حال تلاش برای دستیابی به یک آتش بس پایدار در نوار غزه را تداوم ببخشند.