Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ساعت24»
2024-05-07@02:21:16 GMT

چه کسی «خاتمی» جریان اصولگرایی خواهد شد؟

تاریخ انتشار: ۲۷ فروردین ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۳۴۴۶۹۰۳

چه کسی «خاتمی» جریان اصولگرایی خواهد شد؟

ساعت24 -«خاتمی اصولگرایان چه کسی خواهد بود؟» شاید این سوال جدی‌ترین پرسش در مورد جریان اصولگرایی باشد که از علی اکبر ناطق‌نوری معتدل همراه روحانی تا آیت‌الله محمدتقی مصباح‌یزدی را شامل می‌شود. طیفی گسترده، آنطور که گاهی نشستن بر سر یک سفره یا قرار گرفتن زیر خیمه اعضای این طیف حتی ناممکن به نظر می‌رسد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

هر چقدر هم کنار هم قرار گرفتن طیف‌های مختلف اصولگرا سخت یا ناممکن باشد اما چه کسی است که نداند آنها همواره به خصوص در بحبوحه انتخابات، چراغی به دست در این طیف گسترده به دنبال شیخ یا موکل‌هایی بودند که همه، حتی جوان‌ترها از آن حرف‌شنوی داشته‌باشند.

این امید بعد از انتخابات سال 1396 در اصولگرایان تقویت شد که «خاتمی» جریان اصولگرا را یافته‌اند. کسی که با آمدنش همه چهره‌ها و گروه‌های تاثیرگذار، به توصیه‌ هم شده کنار بکشند تا 16 میلیون رای به صندوق او روانه شود.

«سید ابراهیم رییسی» برای اصولگرایان حکم یوسف گمگشته را داشت که بالاخره پیدا شده‌ تا شیخوخیتی که اغلب آنها به دنبالش هستند، زنده شود. از همین رو سرمایه‌گذاری روی او را آغاز کردند. بعد از تشکیل شورای وحدت اصولگرایان اخبار و شنیده‌ها حاکی از آن بود که اگر جلیلی یا قالیباف هم قهر کنند و در جلسات به هر دلیلی حاضر نشوند، رییسی هست. اما رییسی که در جلسات شورای وحدت اصولگرایان یا نشست‌های جمنا شرکت می‌کرد یک چهره قضایی سابق و صرفا رییس تولیت آستان قدس بود. حضور رییسی در راس یکی از قوای سه‌گانه اما شرایط را هم برای او و هم برای اصولگرایان تغییر داد. مهدی چمران، نایب‌ رییس جبهه مردمی نیروهای انقلاب روز گذشته با اشاره به انتصاب رییسی در سمت ریاست قوه قضاییه تاکید کرد که «طبیعتا به خاطر اینکه او چنین سمتی را پذیرفته است، دیگر در جلسات شورای راهبردی وحدت اصولگرایان حضور پیدا نمی‌کند.» او البته در پاسخ به این سوال فارس که آیا درباره محوریت این شورا بعد از رییسی تصمیمی گرفته شده یا خیر، گفت «تصمیماتی گرفته شده اما هنوز اعلام نشده است.» با رفتن رییسی به قوه قضاییه به نظر می‌رسد اصولگرایان با همان مشکل قدیمی یعنی عدم حضور شخصیت‌محوری در این جریان سیاسی، آن هم در آستانه انتخابات مجلس مواجه خواهند بود. با فرض بر اینکه اعلام عدم حضور رییس قوه قضاییه در شورای وحدت اصولگرایان یک اقدام صرفا رسانه‌ای نباشد و سید ابراهیم رییسی در جایگاه رییس قوه نخواهد ارتباطات و خط‌دهی‌های پشت پرده خود در جریان اصولگرایی را حفظ کند، این پرسش مطرح است که چه کسان دیگری ممکن است جای خالی او را پر کنند.

یکی از گزینه‌ها، احتمالا غلامعلی حدادعادل باشد. او که مدت‌ها است با رای مردم از نمایندگی مجلس فراغت یافته از سال 94 به این سو دغدغه کار تشکیلاتی در جمع اصولگرایان را دارد. او البته در فهرست‌بندی‌های انتخاباتی چندان هم بی‌تاثیر نبوده اما بعید به نظر می‌رسد که او گزینه قابل اجماعی برای اصولگرایان باشد. محمدباقر قالیباف هم گزینه بالقوه‌ای برای پرچم‌داری است. آنچه محوریت قالیباف را کمی دور از ذهن می‌کند تمایل او به پالایش اساسی این جریان با تکیه بر «نواصولگرایی» است که سال گذشته منشور آن هم منتشر شد. آیت‌الله محمد تقی مصباح‌یزدی گرچه در میان جوانان اصولگرا از عده و عده‌ای برخوردار است اما به نظر می‌آید که در میان طیف سنتی این جریان سیاسی جای و جایگاهی نداشته‌باشد. از همین روی جمع شدن گرد مصباح‌یزدی، مخالفت سنتی‌ها و در پی آن انشعاب‌های جدیدی درپی خواهد داشت. گزینه‌ای دیگر که درست همچون آیت‌الله مصباح‌یزدی می‌تواند بر اختلافات دامن بزند و انشعاب‌هایی عمیق ایجاد کند، علی اکبر ناطق‌نوری است؛ اصولگرایی که مدت‌ها است روی خوشی به اصولگرایان نشان نداده اما در صورتی که آنها در مسیر اقناع شیخ نور قرار گیرند، جدایی طیف جوان‌تر و تندتر اصولگرا محتمل خواهد بود.

گزینه‌هایی چون موتلفه‌ای‌ها یا چهره‌هایی چون آیت‌الله محمدعلی موحدی کرمانی هم یا آنقدر مقبولیت سیاسی میان هم‌فکران‌شان ندارند یا پیش از این امتحان خود را پس داده‌اند. بنابراین حضور آنها در راس جبهه اصولگرایی کمی دور از ذهن به نظر می‌رسد. اما در این میان تشکیلات جمنا به عنوان جبهه‌ای تازه‌تاسیس با اهداف بلندمدت، تلاش کرده که بتواند فارغ از ایجاد رابطه مرید و مرادی در یک جریان سیاسی، به شیوه‌ای نوین با تکیه بر جبهه‌ای فراگیر محوریت را در دست بگیرد. جمنا در انتخابات سال 96 توانست رقیب جدی رییسی را کنار زده و وحدت رویه‌ای ایجاد کند اما به محض پایان انتخابات این «همگرایی» که تاحدودی نمایشی به نظر می‌رسید به پایان عمر خود رسید و گلایه‌ها از جمنا نیز رسانه‌ای شد. علاوه بر این همراهی برخی چهره‌های نظامی با این جبهه سیاسی باعث شده تاحدودی مقبولیت کافی بدنه اجتماعی اصولگرایان را نیز نداشته‌باشد.

به هر رو اصولگرایان زمان کافی برای کلید زدن هزارباره پروژه وحدت ندارند و باید به توافقی برسند تا حاصل آن فهرست مشترک برای انتخابات دوره یازدهم مجلس باشد. برای حصول این نتیجه اصولگرایی به یک «خاتمی» راستگرا نیاز دارد.

منبع: روزنامه اعتماد

منبع: ساعت24

کلیدواژه: احمدی نژاد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.saat24.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ساعت24» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۳۴۴۶۹۰۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاح‌طلب می دانند/ عقل هم چیز خوبی است

به گزارش خبرآنلاین عباس عبدی در اعتماد نوشت:

ماجرا این است که آقای مهدی نصیری اعلام کرده که برای یک سفر خانوادگی مدتی را عازم کانادا شده‌ است. وی در چند سال اخیر مواضع به نسبت رادیکالی علیه ساختار موجود داشت و آشکارا هم بیان و تبلیغ می‌کرد. اتفاقا مواضعی که داشت بخش اصلی اصلاح‌طلبان با آن همراهی نمی‌کردند، هر چند از این نظر که وی منسوب به جناح اصولگرا بود و این حرف‌ها را می‌زد، غیرمنتظره نیست که برخی اصلاح‌طلبان هم مثل اغلب مردم استقبال می‌کردند، چون این مواضع از سوی خود اصولگرایان یا منشعبین آنان زده می‌شد، ولی آقای نصیری هیچ نسبتی با اصلاح‌طلبی به عنوان یک مجموعه‌ای با پیشینه‌ای فکری و سیاسی نداشت و هنوز هم به لحاظ مبانی فکری به مجموعه اصولگرایان نزدیک‌تر است. البته این فقدان نسبت را نه به عنوان نقطه قوت ایشان می‌گویم و نه به عنوان نقطه ضعف، بلکه یک واقعیت است. ایشان تا زمانی که ایران بودند مواضع رادیکال خود را اظهار می‌کردند، مواضعی که اگر یک نفر از اصلاح‌طلبان اندکی از آن مواضع را می‌گرفت، در چشم به‌هم زدنی بازداشت و بازجویی می‌شد و جایش در زندان بود.

اتفاقا بهترین دلیلی که وی منسوب به اصلاح‌طلبان نیست، همین مصونیت سیاسی و قضایی ناگفته و نانوشته‌ای است که در عمل، مجموعه اصولگرایان از آن بهره‌مندند.

البته آقای نصیری ارتباطات گوناگونی داشت، با اصلاح‌طلبان هم نشست و برخاست داشت، همچنان که با دیگران داشت ولی هیچ‌گاه به عنوان یک فعال اصلاح‌طلب نه خودش را معرفی می‌کرد و نه کسی به چنین صفتی او را می‌شناخت. شاید هم سعی می‌شد که با چند تن دیگر از دوستان خودشان، جریانی به جز اصلاح‌طلبان و اصولگرایان راه بیندازند که نمی‌دانم چرا نشد یا شاید هم از ابتدا در پی آن نبودند.

حالا و پس از طرح رویکردی سیاسی از جانب او، یک روزنامه وابسته به جناح نواصولگرایان نوشته است که «مهدی نصیری «باطن» اصلاح‌طلبان است که «ظاهر» شده است و حالا اصلاح‌طلبان که سال‌هاست با باطنی غیر از شخصیت متظاهرشده خود با مردم و نظام روبه‌رو شده‌اند، از اینکه یک تازه‌وارد قواعد بازی را رعایت نکرده (یا هنوز نیاموخته) و باطن آنان را آشکار کرده است، به‌شدت دلخور و هراسان شده‌اند و در اقدامی سیستماتیک هر روز یکی از آنان، تکذیب و رد و تکفیر نصیری را برعهده می‌گیرد. غافل از آنکه وقتی چندین سال است تریبونی برای اظهارات او شده‌اند، حالا که یک‌باره نصیری به صحرای سلطنت و براندازی و ضدانقلابی‌گری محض زده است، دیگر کسی از اصلاح‌طلبان نمی‌پذیرد که نصیری را از خود ندانند.»

ابتدا بهتر بود که پیش‌تر با دوستان خود هماهنگ می‌کردند، زیرا اغلب کسانی که موضع مطلوب رسمی گرفته‌اند به درخواست دوستان همان روزنامه بود. مگر آنان که نقدی بی‌طرفانه داشتند. علت نیز روشن است.

من در گفت‌وگویی با خبرآنلاین در همین مورد گفتم که چرا جناح حاکم در این موضوع سکوت کرده است؟ در درجه اول چون حرف‌های خودشان در نقد آقای نصیری را موثر نمی‌دانند. به علاوه نمی‌خواهند شرمندگی حضور وی در جناح متبوع را یادآور شوند و مسوولیت افکار و رفتار متضاد خود را بپذیرند، افکار و رفتاری که موجب این‌گونه ریزش‌ها شده است. اگر آقای نصیری جایی در میان اصلاح‌طلبان برای خودش می‌یافت احتمالا به آن سوی آب نگاه نمی‌کرد.

گرچه این نحوه نوشتن ناشی از بی‌صداقتی و دورویی است، ولی بی‌عقلی نیز در آن موج می‌زند. چرا؟ فرض کنیم که ادعای نویسنده درست باشد. آیا یک لحظه پیش خود فکر نکرده که اگر اصلاح‌طلبان هم سلطنت‌طلب شده باشند، حتما افراد با گرایش‌های فراتر از اصلاح‌طلبی هم شده‌اند، پس چه کسی برای سیاست رسمی می‌ماند؟ شما که حداکثر ۱۵درصد (با ارفاق) بیشتر نیستید، آن‌هم ۱۵درصد که به لحاظ متغیرهای اصلی جامعه جزو بخش‌های ضعیف‌تر و کم‌اثرتر است.

اگر اندکی، فقط اندکی درایت بود، حتی باید آقای نصیری را هم به نحوی توجیه و اصرار می‌کردید که وی هم طرفدار سلطنت نیست، حالا یک حرفی زده، وقتی دید که نظراتش درست نیست برمی‌گردد و... ولی به جای اینها یک مجموعه اصلی انقلاب که بسیار فراتر از کل اصولگرایان هستند را نیز باطن‌شناسی می‌کنید و نصیری را باطن آنها می‌دانید. آی‌کیو، در اندازه گنجشک هم نیست.

21302

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903293

دیگر خبرها

  • بارزانی با رییسی دیدار کرد
  • حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاح‌طلب می‌دانند
  • حمله تند عباس عبدی به اصولگرایانی که مهدی نصیری را اصلاح‌طلب می دانند/ عقل هم چیز خوبی است
  • ببینید | واکنش جالب چهره سیاسی نزدیک به قالیباف به اختلافات شدید اصولگرایان در مجلس دوازدهم
  • رییسی: امروز در غرب شاهد تقابل آشکار جریان شرافت در مقابل شرارت هستیم
  • (ویدئو) رییسی: در باشگاه‌های قدرت‌های جهانی جزو قدرت‌های برتر هستیم
  • افشاگری رشیدی کوچی از تلاش دولت برای نزدیک کردن ریاست مجلس آینده به جریان پایداری و  امام صادقی‌ها
  • سخنرانی آیت الله رییسی آغاز شد
  • تصاویر جدید از محمد خاتمی و وضعیت جسمانی‌اش
  • حضور سیدمحمد خاتمی در یک مراسم ختم + تصاویر