Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «مهر»
2024-04-29@01:12:18 GMT

شاعرتر از شعرهای خود و شعرهای ما

تاریخ انتشار: ۷ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۰۴۹۱۳۲

شاعرتر از شعرهای خود و شعرهای ما

به گزارش خبرنگار مهر، حسن گل‌محمدی، پژوهشگر، مترجم و منتقد ادبی و نویسنده کتاب‌هایی چون «امیرهوشنگ ابتهاج؛ شاعری که باید از نو شناخت»، «نیما چه می‌گوید؟»، «با کاروان مولوی از بلخ تا قونیه» و مصحح کتاب‌های «دیوان کامل اشعار شاطرعباس صبوحی قمی» و «دیوان کامل ناصرالدین شاه قاجار» در آخرین یادداشت ارسالی خود به مهر درباره زندگی و شعر زنده‌یاد اسماعیل شاهرودی (آینده) نوشته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این یادداشت را در ادامه بخوانید:

عنوانی که در این مطلب برای اسماعیل شاهرودی (آینده) شاعر نوپرداز پیرو نیما انتخاب شده، برگرفته از شعر دکتر رضا براهنی است که برای زندگی، اندیشه و مرگ این شاعر در سال‌های ۶۰ و ۶۱ سروده است، شعر بلند اسماعیل. در سال‌های میانی دهه چهل که ساواک دورانی جهنمی برای نویسندگان و شاعران کشورمان ایجاد کرده بود، شاهرودی که شاعری آزادی‌خواه و وابسته به حزب توده بود، به زندان افتاد. بر اثر شکنجه‌های فراوانی که روی او انجام شد، شاهرودی تعادل روحی و فکری خود را از دست داد و متأسفانه تا پایان عمر به حالت عادی برنگشت و بر اثر همین مشکل در آذر ماه سال ۱۳۶۰ خورشیدی در سن ۵۴ سالگی در بیمارستان شریعتی تهران درگذشت.

در سال‌های آخر عمر، شاهرودی که همواره مشتری پر و پا قرص بیمارستان روانی بود در جامعه و در میان شاعران، نویسندگان و روشنفکران آن زمان این خبر پیچیده شده بود که شاهرودی بر اثر شکنجه‌های وارد بر او، دیوانه شده است. اکنون نزدیک به چهل سال از آن زمان گذشته است و اخیراً در نشریه وزن دنیا (مرداد ۹۸) از شعر و زندگی اسماعیل رد جنون شده است. میترا فردوسی خبرنگار، روزهای متوالی به بیمارستان روانی مهرگان رفته است تا شاید مسئول دفتری، مدیری یا شخصی را پیدا کند که او اطلاعی از وضعیت پزشکی اسماعیل شاهرودی داشته باشد. پس از چندین روز پی‌گیری میترا با دکتر جلیلی آشنا می‌شود که او نیز شاعر است و رئیس انجمن روان‌پزشکی ایران و در روزهای بستری بودن شاهرودی چندین بار این شاعر را ملاقات کرده است. دکتر جلیلی برای این خبرنگار تعریف می‌کند که «اسماعیل شاهرودی مدت زیادی در بیمارستان مهرگان بستری بود. آن موقع من دانشجوی روان‌پزشکی بودم اما چون با شعر نو و شعرای نوسرا، سر و کار داشتم وقتی شنیدم اسماعیل شاهرودی که همان موقع شعرهایش را در مجله فردوسی می‌خواندیم، بستری است به دیدارش می‌آمدم.»

دکتر جلیلی عنوان می‌کند که بیشتر دیدارهایش با شاهرودی دیداری دوستانه و از دریچه شعر و شاعری بود. این خبرنگار متعهد و مسئول با ادامه بحث‌های دامنه‌دار با دکتر روان‌شناس متخصص شعر به شناخت گوشه و زوایای ذهنی شاهرودی در سرودن اشعارش بعد از بیماری ادامه می‌دهد و پس از چند روز مصاحبت و مصاحبه با این دکتر به این نتیجه می‌رسد که «اسماعیل شاهرودی بسیار با محبت بود. به راحتی رابطه برقرار می‌کرد. وضعیت عاطفی مناسبی داشت، به همین دلیل بعید بود که دچار اسکیزوفرنی شده باشد. هر وقت به ملاقاتش می‌رفتم تا در بیمارستان به دنبال من می‌آمد. ساده‌دل و مهربان بود.» تا اینجا کار بررسی‌ها نشان می‌دهد که شاهرودی درست است که اختلال روحی و روانی پیدا کرده بود ولی کارش به حد جنون نرسیده بود.

در ادامه این کار خانم فردوسی به سراغ متخصص دیگری می‌رود و با او به صحبت می‌نشیند و شعر بلند اسماعیل براهنی را برای این دکتر می‌خواند و با این متخصص به بحث‌های گوناگون روان‌شناختی و ارتباط شعر با رویاهای شاعر می‌پردازد و علی‌النهایه به این نتیجه می‌رسد که‌: «شعرهای شاهرودی پیش از آن که نشانه‌هایی از بیماری داشته باشد، تلاشی برای عبور از بیماری بود، نه تنها برای خودش بلکه برای یک نسل قربانی در آن روزهای دیوانه دهه ۴۰ و ۵۰.»

در همین ویژه‌نامه چشمم به گزارش دوست گرامی‌ام رضا حیرانی افتاد که نگاهی به شعرهای اسماعیل شاهرودی افکنده بود. حیرانی می‌گوید: «شعر شاهرودی وامدار جنون بیمارگونه نیست، تنها نبوغی حیرت‌آور است که گویی به او اجازه می‌دهد تا چند دهه جلوتر از شعر زمانه‌اش را تجربه کند. شاهرودی شاعری برای زمان خودش نبود. شاعری بود که قربانی نبوغ خویش شد، زیرا در زمان خویش آینده بود.»

اینک شایسته است برگردیم و چند کلامی هم از زندگی و شعر این شاعر تنها بنویسیم. شاهرودی فارغ‌التحصیل دانشکده هنرهای زیبا در دانشگاه تهران بود. او مدتی با استاد معین در لغت‌نامه دهخدا همکاری داشت و یکی از اولین شاگردان نیما یوشیج به حساب می‌آید. سابقه آشنایی نیما با شاهرودی برمی‌گردد به زمانی که این شاعر دیپلم دانشسرای مقدماتی را دریافت کرده و برای کار و ادامه تحصیل ناگزیر به تهران آمده بود. او که کار مناسبی پیدا نکرده بود به ناچار در قسمت بسته‌بندی یک روزنامه مشغول شد تا بتواند از پس تأمین هزینه زندگی خود برآمده و به تحصیل بپردازد. در همین روزنامه بود که از نزدیک با نیما آشنا شد. او که پیش از این دل در گرو ادبیات داشت و با تخلص «شوریده» شعر می‌گفت، پس از آشنایی و مصاحبت با نیما، دل به شعر نو باخت و پس از آن با نام «آینده» شعر نو سرود.

شاهرودی ارادت عجیبی به نیما پیدا کرد و همین امر موجب شد تا موضوع‌های اجتماعی و عدالت‌جویانه و پرداختن به خواسته‌ها و دردهای جامعه و مردم که با اندیشه‌های متداول آن زمان تطابق داشت و نیما یکی از سردمداران این‌گونه اشعار بود، در شعر شاهرودی نمود پیدا کند. به همین علت با نوآوری‌هایی در شعر شاهرودی مواجه می‌شویم که بسیار تحسین برانگیز است.

متأسفانه این استعداد بالا و شگرف همانطوریکه نیما پیش‌بینی کرده بود، مورد سواستفاده حزب توده قرار گرفت به طوریکه وقتی شاهرودی در سال‌های نیمه دوم دهه بیست به این حزب پیوست با پیشرفت و لیاقتی که در شعر سیاسی و شعر حزبی از خود نشان داد، عنوان «فرزند حزب» و «شاعر خلق» را به او اختصاص دادند، ولی پس از شکست نهضت ملی در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و فرار سران حزب توده به دامن اربابانشان، شاهرودی مورد بی‌توجهی قرار گرفت و ممنوع‌القلم شد و به فشار روحی و افسردگی سختی دچار گردید و همین مقدمه‌ای شد برای بیماری‌های بعدی او. پس شاهرودی نیز یکی از شاعران با استعداد نابود شده توسط جریان‌های سیاسی چپ وابسته به بیگانگان است.

شدت علاقه نیما به شاهرودی به حدی بود که نیما بر اولین مجموعه شعر این شاعر که «آخرین نبرد» نام داشت، مقدمه نسبتاً مفصلی نوشت و بسیاری از دیدگاه‌های خود را در روی شعر شاهرودی و شعر نو فارسی که نیما خود مبدع آن بود، بیان کرد. نیما همچنین با افتخار یاد می‌کند که: «من دو سه شاگرد دارم، شاهرودی، شاملو و دیگران که هنرکار مرا فهمیدند.»

متأسفانه ارزش کار، شعر و نوآوری‌های اسماعیل شاهرودی هنوز مورد بررسی، تحقیق و پژوهش بی‌طرفانه قرار نگرفته است تا جایگاه او را در شعر معاصر نشان دهد. امیر هوشنگ ابتهاج (سایه) شاعر توده‌ای و هم مسلک شاهرودی در کتاب پیر پرنیان‌اندیش که دایرة‌المعارف حرف‌های رکیک به اغلب نویسندگان، شاعران و هنرمندان کشورمان است درباره شاهرودی گفته است: «طفلک شاهرودی اختلال مغزی پیدا کرد و کارش به دیوانه‌خونه کشید. ما یه ماشین گرفتیم و بردیمش به بیمارستان مهرگان و تحویلش دادیم. یکی دو بار هم رفتیم به عیادتش. یه روز دیدم که اون طرف تخت شاهرودی یک دختر جوان با چشمان سبز و موهای بلوند نشسته. متوجه شدم که از مریض‌هاست… بعدها که یه روز در خونه‌مونو زدن، دیدم شاهرودی با این خانوم اومد، گفتن می‌خوایم ازدواج کنیم. همان لحظه گفتم وای… بچه اینها دیگه چی می‌خواد بشه! که خوشبختانه کار به بچه نرسید…»

خوانندگان فهیم خود قیاس کنند که چرا سایه یک شاعر هم مسلک خود را این‌گونه خُرد می‌کند. اگر شاهرودی حاضر می‌شد مثل سایه با ساواک و رژیم شاه کنار بیاید و همکاری کند، سرنوشتی چون روانی‌ها از ضربه‌های شکنجه ساواک به سرش پیدا نمی‌کرد که اکنون سایه که در دوران حیات طولانی خود هر جا که مصلحت و منفعتش بوده به آن سو گرایش پیدا کرده، بر او بخندد.

نسل‌های جوان فرهنگی جامعه ما باید از این واقعیت‌ها درس بگیرند و ماهیت‌ها را بشناسند، تا دوباره دچار تکرار اشتباهات نسل‌های گذشته نشوند. مطلب خود را با قسمت اول شعر بلند اسماعیل از سروده‌های دکتر رضا براهنی درباره اسماعیل شاهرودی (آینده) که در سال‌های ۶۰ و ۶۱ سروده شده است به پایان می‌برم:

«قسم به چشم‌های سرخ‌ات اسماعیل عزیزم

که آفتاب، روزی، بهتر از آن روزی که تو مردی خواهد تابید

قسم به موهای سفیدت که مدتی هم سرخ بودند

که آفتاب روزی که آفتاب روزی که آفتاب روزی

بهتر از آن روزی که تو مردی خواهد تابید

ای آشنای من در باغ‌های بنفش جنون و بوسه

ای دراز کشیده بر روی تختخواب فنری بیمارستان «مهرگان»

ای آزادی‌خوان فقیر بر روی پله‌های مهربان

ای اشک‌های تنهای سپرده به نسیم باد تیمارستان

ای شاعرتر از شعرهای خود و شعرهای ما

ای تباه شده در دانشگاه‌، در مدارس، در کافه‌ها، میخانه‌ها

و در محبت زن و فرزند و دوستان نمک‌نشناسی چون ما

ای اسماعیل، ای شاعر نسلی تهی‌دست

گورت کجاست تا که به مدد عشق تو را از اعماق آن بیرون کشم؟»

کد خبر 4863664 محمد آسیابانی

منبع: مهر

کلیدواژه: حسن گل محمدی شعر هوشنگ ابتهاج رایزنی فرهنگی کتاب و کتابخوانی ادبیات ترجمه گردشگری انقلاب اسلامی ایران نمایشگاه کتاب تهران بازار نشر نقد کتاب ادبیات جهان نشر مرکز مد و لباس میراث فرهنگی اسماعیل شاهرودی شعر شاهرودی شعر نو

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۰۴۹۱۳۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شاعر سلام فرمانده به استقبال غزل رهبر انقلاب رفت

سیدمهدی بنی‌هاشمی شاعر سروده «سلام فرمانده» به استقبال غزل رهبر انقلاب رفت که یک بیت از آن را به مناسبت عملیات وعده صادق خوانده بودند.

به گزارش مشرق، در آستانه عملیات تنبیهی «وعده صادق» علیه رژیم صهیونیستی، رهبر انقلاب در یکی از جلسات مرتبط، یک بیت شعر از غزلی که چندسال پیش با تلمیح از آیات قرآن مجید درباره رویارویی حضرت موسی علیه‌السلام با فرعون و ساحرانِ فرعونی سروده بودند، برای این عملیات خواندند: تو را است معجزه در کف زِ ساحران مهراس/ عصا بیفکن و از بیم اژدها مگریز

در پی انتشار این سروده، سیدمهدی بنی هاشمی از شاعران جوان گیلانی که با سرود سلام فرمانده بیشتر در اذهان مردم شناخته می‌شود، با سرایش غزلی به استقبال این شعر رهبر انقلاب رفت.

متن این شعر را به شرح زیر است:

دلا، ننگ است از میدان گریزیم

در این هنگامه از یاران گریزیم

بیا تا مثل آن عشّاق در طَف

چو پروانه ز شهد جان گریزیم

غم از چه داری ای دل؟ نوح با ماست

نباید از دل طوفان گریزیم

بدان در عشق، آسایش حرام است

مباد از سختی دوران گریزیم

عصا بنداز ، اعجازی کن ای دل

که از این مکر دژخیمان گریزیم

خدا با ماست پس حتی ز آتش

چو ابراهیم ما آسان گریزیم

ز سحر ساحران و مکر مکار

بیا بر دامن قرآن گریزیم

بخوان پیش از کلام الله، اعوذی

که سمت حق از این شیطان گریزیم

چو حیدر باش و درب کفر برکن

که از این قلعه دیوان گریزیم

بیا از غده بدخیم صهیون

به سوی حضرت درمان گریزیم

دیگر خبرها

  • استوری مشکوک ستاره ایرانی: پایان قصه ایتالیا!
  • دختر شاعر فلسطینی مانند پدرش کشته شد
  • پایان غمگین قصه امین اسماعیل‌نژاد در ایتالیا
  • شایعه عجیب درباره «شهریار»؛ با عالم غیب در ارتباط است!
  • ستاره ایرانی یک قدم تا پایان خوش در بهترین لیگ دنیا
  • استقبال شاعر «سلام فرمانده» از غزل رهبر انقلاب
  • شاعر سلام فرمانده به استقبال غزل رهبر انقلاب رفت
  • دوراهی سخت دولت سیزدهم در بازار ارز
  • روایت سازنده مستند «مشتی اسماعیل» از شالیکاری
  • آتش و فراموشی؛ روایت استاد فلسطینی از زندگی خانواده او در غزه