اصلاحات باید تکلیف خود را با «نان شب» مردم روشن کند
تاریخ انتشار: ۲۸ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۹۷۴۴۴۴
حزب اتحاد ملت ایران اسلامی نیمه اردیبهشت ماه به مناسب روز معلم و کارگر و به سیاق سالهای گذشته بیانیه ای صادر کرد که کمی متفاوتتر از همیشه بود. تاکید صریح این بیانیه بر مفهوم عدالت اجتماعی و رسیدگی بیشتر به اقشار آسیب دیده و محروم جامعه از دید تحلیلگران پنهان نماند و آن را به نوعی آغازی بر رویکرد جدید اتحاد ملت به عنوان یکی از شاخصترین حزب جریان اصلاحات تعبیر کردند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گفتمان اصلاحات متهم به شکم سیری میشود
عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت درباره ضرورت بازپرداخت به موضوعات اجتماعی و اقتصادی در گفتمان اصلاحات تصریح کرد: ما اصلاحطلبان تاکنون، بیش از حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی، از حقوق سیاسی و مدنی جامعه دفاع کردهایم. البته واقعیت هم این است که ریشه بسیاری از مشکلات اقتصادی در سیاست داخلی و خارجی بوده است اما وقتی نقطه عزیمتِ سیاست، بر حقوق سیاسی مدنی مانند حق رای و انتخابات آزاد گذاشته شود و ربط این شعارها و گفتمان با نان شب مردم معلوم نشود، از نگاه بسیاری از مردم و به خصوص محرومان، تعبیر به دعوای قدرت میشود و در خوشبینانهترین حالت، تعبیر به شکم سیری و بیگانگی از نیازهای اولیه و رنج مردم خواهد شد.
کمکاریها در حوزه عدالت اجتماعی باید برطرف شود
نورانینژاد درباره کم کاریهای صورت گرفته در توجه به نیازهای اقتصادی جامعه گفت: توجه به عدالت، چیزی جدای از تبار و باور حزب اتحاد ملت نیست، کما این که پیشتر هم به صورت پراکنده مواضعی در حوزه حقوق کارگری، حقوق معلمان، حق داشتن سندیکاهای مستقل و آزاد و غیره داشتهایم، اما این توجهی که به موضع اخیر حزب شده، علاوه بر این که ناشی از تمرکز یک متن تفصیلی بر این موضوع است، نشان از کمکاری و غفلت پیشین ما در اینباره دارد که باید جبران شود.
وی ادامه داد: متاسفانه در دورهای، حرف از عدالت به عوامفریبی تعبیر میشد. نیروهای اصلاحطلب زیادی هستند که هم سبک زندگیشان و هم باورهایشان و هم سوابقشان، حکایت از عدالتجویی آنها دارد اما معمولا از سخن گفتن در این زمینه پرهیز داشتهاند، حال یا متاثر از جوی که گفتن از عدالت را معادل پوپولیسم جا زده یا هر عامل دیگر. به هرحال به این غفلت باید اعتراف کرد و درصدد جبران آن برآمد. علاوه بر این، تشدید نابرابریها و تضعیف شدید قدرت خرید دهکهای پایین طی چند سال اخیر، در تقویت گفتمان عدالتجویی حزب اتحاد ملت موثر بوده است.
تبعات احساس نابرابری و تبعیض و خشم ناشی از آن، دامن همه را میگیرد
سخنگوی حزب اتحاد ملت با تاکید بر این مهم که عدالت، جایگزین گفتمان آزادی و دموکراسیخواهی نیست، تصریح کرد: عدالت مکمل و هم راستای آزادی بوده و عدالت اجتماعی در کنار عدالت سیاسی معنادار است. وگرنه در یک فضای ارباب و رعیتی، لطف ارباب به رعیت نامش عدالت نیست. شهروند دارای حق، دارای آزادی و بهرهمند از حق تعیین سرنوشت، شهروند قدرتمندی است که امکان و حق زیستن با کرامت و برخوردار از عدالت اجتماعی را دارد.
وی افزود: از سوی دیگر، شهروندی که حق رای داشته باشد اما در فضایی غیرعادلانه زیست کند و از فرصت برابر و مکانیسمهایی برای جبران بیعدالتیهای متعدد موجود برخوردار نباشد، یک شهروند ضعیف است که از قدرت رای خود هم نمیتواند به خوبی استفاده کند.
نورانینژاد گفت: وقتی یک نفر در خانوادهای ضعیف به لحاظ اقتصادی به دنیا آمده، انواع محرومیتها را تجربه کرده و در مقابلش، افرادی هستند که معلوم نیست به چه دلایل مشروع یا غیر مشروع، از همه گونه امکانات، بدون کمترین تلاشی برخوردار هستند، آیا وظیفه حکومت نیست که با مکانیسمهایی همچون باز توزیع ثروت و معطوف به عدالت بیشتر، این نابرابریها را جبران کند؟ این کاری صرفا اخلاقی نیست. به نفع طبقات برخوردار هم هست که در جامعهای عادلانهتر زندگی کنند، وگرنه تبعات احساس نابرابری و تبعیض و خشم ناشی از آن، دامن همه را میگیرد.
دموکراسی خواه باید عدالت خواه هم باشد
رئیس دفتر سیاسی حزب اتحاد با بیان اینکه دردمندی یک فضیلت و همدردی، نشان شعور و انجام وظیفه برای اهالی سیاست است، تاکید کرد: سیاستمداران دموکراسیخواه باید بال عدالتخواهی خود را نیز در علن و در گفتمانشان به صراحت به حرکت در آورند وگرنه دردمندترین آنها نیز بریده از جامعه دیده خواهند شد.
وی افزود: از انگ عوامفریبی هم نباید ترسید، مگر با شعار آزادی و انتخابات و دموکراسی تاکنون عوامفریبی نشده است؟ همان طور که عیار صداقت در شعار آزادی و دموکراسی، در رفتار نیروها در قبال مسائلی چون انتخابات و میزان پذیرش آزادی آن و تحمل مخالف و رواداری نسبت به معترضان و منتقدان معلوم میشود، عیار صداقت و فریب در شعار عدالتخواهی نیز در برنامههای نیروهای سیاسی معلوم خواهد شد. برنامههایی نه از سر لطف یا گداپروری، بلکه در شان یک شهروند صاحب حق.
نورانی نژاد در پایان تصریح کرد: بر این اساس، میتوان انتظار داشت که توجه به حقوق اجتماعی اقتصادی و فرهنگی، چه در سطح گفتمان و چه در مطالبات و برنامهها و رویکردهای حزب اتحاد، پررنگتر از قبل شود تا در کنار عدالت سیاسی و عدالت قضائی، شاهد تعمیق مطالبه عدالت اجتماعی باشیم.
برچسبها حزب اتحاد ملت ایران اسلامیمنبع: ایرنا
کلیدواژه: حزب اتحاد ملت ایران اسلامی حزب اتحاد ملت ایران اسلامی عدالت اجتماعی حزب اتحاد ملت نورانی نژاد کم کاری
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۷۴۴۴۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مهمترین مانع اجرای عدالت، دنیاطلبی و دنیاگرایی است
خبرگزاری مهر-گروه دین و اندیشه-مصطفی شاکری گرکانی: تحقق عدالت، آرمانی است که سابقهای به قدمت عمر بشر دارد و از سپیده دم آفرینش، بشر این عنصر حیاتی را به عنوان یک گرایش باطنی شناخته، به آن روی آورده، درصدد دستیابی به آن تلاش کرده و آن را مبنای قوانین و قضاوت قرار داده است. به واقع که هیچ چیز به اندازه پایمال شدن حق ضعیف و مظلوم برای فطرت بشر زجرآور و نفرت انگیز نیست و هیچ چیز به اندازه بی عدالتی، کینه و دشمنی را در قلبها پدید نمیآورد. وقتی به تاریخ مینگریم، علت بسیاری از دگرگونی ها، فقدان عدالت اجتماعی در جامعه بوده است و به همین رو تمام مصلحان بشری و انسانهای آزاده تاریخ با اندیشه و شعار عدالت، حرکتهای اصلاحی خود را آغاز نموده و یکی از اهداف اصلی انقلاب و تحرکات اجتماعی خود را رفع تبعیض و برقراری عدالت اجتماعی قرار داده اند. انسانهایی که مخاطب این حکیمان و مصلحان واقع شده اند، در واقع تشنگان عدالت بودند که سراپاگوش به فرمان و چشم به راه تحقق این بالاترین فضیلت انسانی و گمشده فطرت خود بوده اند.
فراتر از این، عدالت آرمانی دینی و الهی است که تمام پیامبران برای تحقق آن رسالت یافته و بسیاری نیز در راه عدالت جان خود را فدا کردهاند. از منظر دین اسلام، قوام حقیقت حیات انسانی به اصل عدالت است و دادگری همانند اصل توحید ریشه در نظام تکوین دارد. بر این اساس پیامبر اکرم (ع) فرمودند: «بِالْعدْلِ قامتِ السّماواتُ و الارْض» یعنی آسمانها و زمین، با عدالت، پا برجا میمانند. بنابراین نادیده انگاشتن قسط و عدل، نه تنها با طبیعت بشر مخالفت و مغایرت دارد، بلکه مخالفت با نظام طبیعت است و در مقابل، اهتمام به آن هماهنگی با نظام هستی است.
اندیشه در حقیقت و ماهیت عدل و عدالت ما را به این نکته واقف میسازد که عدل دارای جاذبهای فطری است و نزد وجدان عمومی بشریت، ارزش گرانقدر دارد زیرا در سایه عدل، هر کسی به حق خویش میرسد، تعدّی و تجاوز از جامعه رخت بر میبندد و امنیت و آرامش بر همه جا حاکم میشود. به همین جهت مردم، بیعدالتی را نکوهش میکنند و عدالت را میستایند. این نکته مورد تأیید و توجه پیشوایان دین نیز قرار گرفته است. امام صادق (ع) درباره این حقیقت که بیعدالتی عیب و عدالت خوشایند همگان است فرموده است: «از خداوند پروا کنید و به عدالت رفتار کنید، چرا که شما به قومی که عدالت نکند خرده میگیرید». به همین سبب است که از آغاز زندگی بشر، همواره ظلم و بی عدالتی روح بشر را آزرده و او را تشنه جهانی عاری از هر تبعیض و تعدی ساخته است. در طول تاریخ، همه افراد و اقشار و جوامع اعم از کوچک و بزرگ، مؤمن و کافر، مرد و زن، حتی ستمکار و ستمدیده، دانا و نادان خواهان اجرای عدالت، این صفت انسانی بوده و از نقض آن متنفر بوده و میباشند.
بر این اساس با اندک تأملی در کلمات و بیانات امیرالمومنین (ع) به روشنی این نکته به دست میآید که مساله «عدالت و حکومت»، جایگاه خاص و اهمیت ویژهای نزد آن امام بزرگوار داشته است. این دو مقوله به حدی مهم است که اگر تمام تلاشها و مجاهدات علی (ع) را در راه تحقق آن بدانیم سخنی به گزاف نگفته ایم. در همین رابطه و با محوریت نشان دادن ارزش و اهمیت عدالت در حکمرانی بر پایه اندیشه علوی (ع) با حجتالاسلام و المسلمین نجف لکزایی استاد تمام گروه علوم سیاسی دانشگاه باقرالعلوم و رئیس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی گفتوگو کردیم که حاصل آن را در ادامه میخوانید؛
* عدالت در اندیشه امیرالمومنین (ع) یک فضیلتی است که اگر حکومت آن را داشته باشد برایش یک امتیاز و ارزش محسوب میشود یا اصلاً اساس و ارزش حکومت به برقراری عدالت است و حکومتی که در راه عدالت گام ننهد فاقد ارزش ذاتی است؟
در نهجالبلاغه و سیره عملی امیرالمومنین (ع) به عدالت توجه بسیار زیادی شده به گونهای که جرج جرداق مسیحی اسم کتابش را این گذاشته که امام علی (ع) صدای عدالت انسانی است. همچنین گفته شده «قتل فی محراب عبادته لشده عدله» یعنی ایشان به خاطر شدت عملش نسبت به عدالت به شهادت رسید لذا در جای جای نهجالبلاغه میتوانیم فرمایشات حضرت درباره عدالت را ببینیم ولی من به یک موردش اشاره میکنم و آن نامه ۳۱ نهجالبلاغه است. امام علی (ع) نامه ۳۱ را برای امام حسن مجتبی (ع) نوشتند و چون این نامه از منظر یک پدر برای تمام فرزندان معنوی آن حضرت نوشته شده است با این تعبیر شروع میشود که «من الوالد الی المولود» یعنی نامه پدری به فرزند. اگر ما خودمان را فرزند معنوی آن حضرت میدانیم مخاطب این نامه هستیم.
*نامه ۳۱ نهجالبلاغه عدالت را چگونه معرفی میکند؟
آنجا حضرت یکسری سیاستهای کلان و راهبردهای کلان را ابلاغ فرمودند از جمله اینکه میفرمایند فرزندم تو خودت را در ارتباط با دیگران میزان قرار بده، هرچه برای خودت میپسندی برای دیگران هم بپسند. بعد یکسری مصادیق را ذکر کردند مثلاً فرمودند اگر دوست نداری به تو ظلم شود به دیگران هم ظلم نکن، اگر دوست داری به تو احسان شود به دیگران احسان کن و همینطور موارد دیگری را برشمردند. به همین خاطر عدالت در اندیشه امام علی (ع) یک میزان کلیدی و اساسی و مهم است که مبنای تنظیم روابط ما با دیگران، روابط ما با خودمان، روابط ما با محیط زیست و روابطمان با خدای متعال است.
خدای متعال در ارتباط با ما به عدالت عمل میکند، ما هم در ارتباط با خودمان و دیگران و خدا و طبیعت باید به عدالت رفتار کنیم. در حدیث نبوی میخوانیم که با عدالت است که آسمانها و زمین بر پا شده است. در قرآن کریم خداوند به پیامبر (ص) دستور میدهد «قل امر ربی بالقسط» یعنی بگو پروردگار من مرا فرمان داده به قسط عمل کنم. باز در سوره حدید میفرماید: «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَیِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْکِتَابَ وَالْمِیزَانَ لِیَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ» یعنی ما پیامبران را به سوی مردم فرستادیم تا آنها مردم را تربیت کنند، تزکیه کنند و مردم بر پادارنده قسط شوند. از این جهت امیرالمومنین (ع) به عنوان تربیت شده رسول اکرم (ص) کسی است که همان مسیر را دنبال میکند و همچون رسول مکرم اسلام بر پا دارنده عدل و قسط است. لذا اگر ما عدالت را در ردیف فضائل هم ذکر کنیم بالاترین فضائل است و اگر به عنوان رکن در نظر بگیریم میبینیم عدل در اندیشه و مذهب امامیه جز اصول مذهب و جز ارکان تلقی شده است بنابراین از هر منظری نگاه کنیم، چه از منظر فقهی، چه از منظر اخلاقی، چه از منظر اعتقادی، چه از منظر فلسفی و … میبینیم عدالت عنصر کلیدی است و باید مورد توجه رهبران و کارگزاران حکومتی و آحاد مردم قرار بگیرد.
*همه مردم به ارزش و اهمیت مساله عدالت اقرار دارند ولی میبینیم جوامع بشری و حکومتها در محقق کردن عدالت با مشکلاتی روبرو هستند. به نظر شما مهمترین موانعی که نمیگذارد مساله عدالت در یک جامعه محقق شود با توجه به منویات حضرت امیر (ع)، چیست؟
امیرالمومنین (ع) مهمترین مانع اجرای عدالت را در همین نامه ۳۱ دنیاطلبی و دنیاگرایی میداند. حضرت میفرماید آنچه باعث شده انسانها از صراط مستقیم عدالت منحرف شوند و به ظلم دست بزنند این است که فکر میکنند برای دنیا آفریده شدند در حالی که آن حضرت میفرمایند فرزندم بدان که تو برای آخرت آفریده شدی. دنیا قرار است مقدمهای باشد و مزرعهای باشد که ما از زندگی کوتاهی که در دنیا داریم برای آخرت خودمان زاد و توشه برداریم و اگر هر کسی اندکی تأملی در زندگی خودش و زندگی امروز در دنیا بکند، اهمیت این فرمایش امیرالمومنین (ع) را متوجه میشود که واقعاً هر جا ظلم و بیعدالتی صورت میگیرد ناشی از این است که آن افراد خیال میکنند برای دنیا آمدند و بعد از دنیا آخرتی نیست و الا اگر انسانها به یاد مرگ باشند یاد آخرت و قیامت باشند متوجه میشوند اصالت را باید به آخرت بدهند. قاعدتاً کسی که یاد مرگ و قیامت هست دست به ظلم نمیزند چون میداند یک ایستگاهی هست که باید در آنجا پاسخگو باشد.
*گاهی بین عدالت و مسائل دیگری تزاحم برقرار میشود؛ مثل تزاحم بین برقراری عدالت و رعایت مصلحت. به نظر شما در این موارد باید جانب کدام را گرفت و کدام اهمیت بیشتری دارد؟
ببینید، مصلحت یعنی عدالت. اصلاً مصلحت جایی مطرح میشود که اگر ما به یک قانونی یا دستوری عمل کنیم موجب ظلم میشود لذا میگوئیم مصلحت ایجاب میکند آن کار را انجام ندهیم. در اینجا تمرین و امتحان مصلحت باید با مساله عدالت انجام شود؛ یعنی هر جا میگوئیم مصلحت اقتضا میکند باید بتوانیم به جایش کلمه عدالت را بگذاریم و بگوییم عدالت اقتضا میکند. لذا نمیشود مصلحت مخالف عدالت باشد چون فرض ما فرض تزاحمات است یعنی دو چیز با هم متزاحم میشوند و ما آنی که عادلانهتر است را بر آنی که مطابق عدالت نیست اولویت میدهیم. بنابراین هر جا گفتند مصلحت ایجاب میکند، شما باید به جایش کلمه عدالت را بگذارید. اگر باز هم جمله شما درست بود، آن از نظر اسلام مورد قبول است ولی اگر جمله درست نبود آن مطلب مورد قبول اسلام نیست. در واقع مصلحت نیامده است که منافع را توجیه کند و الا منتهی به ظلم میشود.
کد خبر 6086156