عطوان: گزینههای سیاسی و نظامی اردن برای مقابله با طرح الحاق چیست؟ لزوم همپیمانی با محور مقاومت
تاریخ انتشار: ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۹ | کد خبر: ۲۷۹۹۰۷۸۷
اگر «درگیری» اتفاق بیفتد گزینههای اردن متعدد و برای رژیم اشغالگر دردناک هستند که بارزترین آنها لغو توافقنامه "وادی عربه" است. البته ائتلاف و همپیمانی با محور مقاومت یکی از گزینههایی است که نباید آن را پادشاه اردن و ارکان رهبریاش نادیده بگیرند. ۲۹ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۲:۰۸ بین الملل آسیای غربی نظرات - اخبار بین الملل -
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری تسنیم، "عبدالباری عطوان" تحلیلگر برجسته جهان عرب در سرمقاله روزنامه فرامنطقهای "رای الیوم" با بیان این مطلب به سناریوها و گزینههای احتمالی اردن به طرح تجاوزکارانه رژیم صهیونیستی مبنی بر الحاق بخش اعظمی از کرانه باختری و درههای اردن پرداخته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عطوان طبق معمول مقاله خود را با طرح چند سوال در تیتر آن آغاز کرده است: در صورت اقدام نتانیاهو به الحاق دره، گزینههای سیاسی و نظامی اردن چیست؟ منظور پادشاه اردن از "درگیری بزرگ" چیست؟ آیا این طرح به مثابه "اعلان جنگ" است؟ برای چه یقین داریم که اردن در قدرتمندانهترین وضعیت خود بهسر میبرد و کارتهایی دارد که میتواند بسیاری از معادلات را تغییر دهد؟
عطوان نوشت: وقتی که "بنیامین نتانیاهو" نخستوزیر رژیم اشغالگر در روز یکشنبه اندکی قبل از مراسم ادای سوگند کابینهاش مقابل کنست( پارلمان) گفت: "زمان تثبیت حاکمیت اسرائیل بر کرانه باختری رسیده است و هر کسی که به حق ما در سرزمین اسرائیل باور دارد باید از این اقدام حمایت کند و دولت ما آن را اجرا خواهد کرد"، این اظهارات به معنای انحلال عملی خودگردان فلسطین، لغو معاهدات اسلو و راهحل دو دولت، آمادهسازی برای کوچاندن صدها هزار و شاید میلیونها فلسطینی از شهرهای بزرگ به اردن، که وطن جایگزین آنها در نظر راستگراهای اسرائیلی محسوب میشود و نیز به معنای تهدید امنیت ملی اردن است.
ما نمیپرسیم که عربها در رویارویی با این تصمیم الحاق، که ستوان فقرات برنامه دولت ائتلافی تحت رهبری نتانیاهو با شراکت ژنرال "بنی گانتس" محسوب میشود، چه اقدامی انجام خواهند داد. اجرای این طرح در اوایل ماه ژوئیه آینده آغاز خواهد شد، اما تشکیلات خودگردان فلسطین و رئیس آن "ابومازن" چه اقدامی انجام خواهند داد؟ مقامهای اردنی نیز که بزرگترین متضرر خواهند شد، چه خواهند کرد؟
ما خیلی روی ابومازن و تهدیدهایش مبنی بر انحلال این تشکیلات، لغو توافقنامه اسلو و پایان دادن به تدابیری از جمله هماهنگیهای امنیتی "در صورت اقدام اسرائیل به الحاق حتی یک سانتیمتر از کرانه باختری یا دره اردن"، حساب باز نمیکنیم. دلیل آن ساده است؛ چرا که او میگوید و انجام نمیدهد. ما بارها چنین تهدیدهایی را شنیدهایم و شاید او در کاخش میماند تا اجلش فرا برسد، بلکه ما خیلی روی ملتهای اردن و فلسطین حساب میکنیم که با انسجام و با تمامی ابزارهای موجود و غیرموجود- که احتمالا بلافاصله از سوی محور مقاومت در دسترس آنها قرار بگیرد- قاطعانه در مقابل این توطئه ایستادگی خواهند کرد. البته اگر این محور مقاومت رسما برای خنثی کردن این طرح خصمانه مورد حمایت آمریکا اقدام نکند که چنین تحرکی به دلایلی بعید به نظر میرسد.
"عبدالله دوم" پادشاه اردن به خوبی میداند راستگراهای تندروی اسرائیلی، که تحت رهبری نتانیاهو هستند، از الحاق کرانه باختری و دره اردن حمایت و همچنین نتانیاهو را به برداشتن این گام تشویق میکنند و درصدد ساقط کردن خاندان سلطنتی هاشمی برای عملی کردن استراتژیشان مبنی بر قرار دادن اردن به عنوان "وطن جعلی فلسطینیها" هستند، طرح الحاق تهدیدی مستقیم علیه اردن را تشکیل میدهد و عامل پیوند میان این کشور و اراضی فلسطینی را قطع میکند و متعاقب این وضعیت، عملیات گسیل کردن فلسطینیها به اردن انجام خواهد شد که چنین سناریویی را اظهارات ملک عبدالله در گفتوگو با نشریه آلمانی "دیر اشپیگل" تفسیر میکند که طی آن، صراحتا به اسرائیل درباره الحاق کرانه باختری و دره اردن هشدار داد و تهدید کرد که "این اقدام به درگیری بزرگ منجر خواهد شد و ما تمامی احتمالات و امکانات را بررسی میکنیم."
بارها با ملک عبدالله، پادشاه اردن دیدار کردهام که آخرین دیدارمان در ماه اکتبر انجام شد و موضوع الحاق کرانه باختری و درهها بیشترین عامل نگرانکننده برای او بود که دقیقا این اظهارات را گفت: "هرگونه عملیات کوچاندن فلسطینیها از شهرهای بزرگ قبل یا بعد یا در جریان چنین پروسه الحاق به مثابه اعلان جنگ علیه اردن است و ما در مقابل آن دستبسته نخواهیم نشست و نتیجه هر چه باشد با تمام توان به آن پاسخ خواهیم داد."
این اظهارات را دیروز زمانی به یاد آوردم که متن گفتوگوی پادشاه اردن با دیراشپیگل که در روز یکشنبه انجام شد، را میخواندم بهویژه آن پاراگرافی که در آن اصطلاح "درگیری بزرگ" را بهعنوان پاسخی مستقیم به هرگونه عملیات الحاق کرانه باختری و دره اردن به کار برده است؛ عملیاتی که احتمال اجرای آن در سایه سفر "مایک پامپئو" وزیر خارجه آمریکا به قدس اشغالی، که حامل حمایت کشورش از این تصمیم بود، بیشتر شده است.
اگر "درگیری" اتفاق بیفتد گزینههای اردن متعدد و برای رژیم اشغالگر دردناک هستند که بارزترین آنها در سطح مدنی لغو توافقنامه "وادی عربه" و تمامی نتایج حاصل از آن، از جمله در زمینه روابط عادی، هماهنگی امنیتی، همکاری اقتصادی، تبادل سفرا و توافقنامههای تجاری و بهویژه توافقنامه واردات گاز مسروقه فلسطین هستند.
در دیدار اخیر با پادشاه اردن، علایم نگرانی به دلایل زیادی بر چهره او نمایان بود که از جمله این دلایل، خُلف وعده برخی کشورهای عربی حوزه خلیجفارس در قبال اردن و متوقف کردن کمکهای مالیشان و اقدام برخی از آنها به کنار گذاشتن نقش اردن و مستقیما باز کردن کانالهای تماس با اسرائیلیها، طرفدارای کامل دولت "دونالد ترامپ" از سیاستهای دولت نتانیاهو و سیاستهای شهرکسازی آن، و جنبش مردمی که در آن زمان در اوج بود.
اردن در برهه کنونی نسبت به گذشته قدرتمندتر به نظر میرسد و دلایل این قدرت، در نظر ما، ناشی از استحکام روابط میان پادشاه اردن و ملت آن، وحدت ملی مردم اردن و اعتقاد جمعیشان به لزوم مقابله با خطر تهدیدی اسرائیل است هر چند که این ملت با دشواریهای اقتصادی، تمرد کشورهای عربی خلیجفارس و تهدیدهای ویروس کرونا مواجه هستند.
یک منبع دیگر قدرت را نیز میتوان به عوامل فوقالذکر اضافه کرد و آن وجود 600 کیلومتر از مرزهای اردن با فلسطین اشغالی است که در صورت شعلهور شدن جنگ در تمام ابعادش، این "دولت" عبری قادر به کنترل آن و یا تامین امنیت خود( در این مرزها) نخواهد بود حال هر چقدر که سلاح، دستگاههای اطلاعاتی، بالگرد و یا پهپاد و جنگنده داشته باشد.
در این زمینه میتوان گفت که باز کردن کانالهای اتحاد و همپیمانی با محور مقاومت یکی از گزینههایی است که نباید آن را پادشاه اردن و ارکان رهبریاش نادیده بگیرند. امیدوار بودیم که این پادشاهی زودتر به این کارت متوسل شود؛ چرا که معتقدیم دولت دونالد ترامپ که از همپیمان سعودیاش دست شسته و موشکها و پهپادها و نیز تجهیزات نظامیاش را از این کشور پادشاهی خارج کرده است به این دلیل که ریاض در نتیجه افت بهای نفت دیگر قادر به پرداخت مالی به این دولت نیست، با اردن "فقیر" نیز چنین کار و حتی خطرناکتر از آن را " انجام خواهد داد. ترامپ با این کار تلاش خواهد کرد رضایت لابی یهودیان و حمایتش را برای پیروزی خود در انتخابات آتی ریاستجمهوری کسب کند؛ چرا که او بعد از شکستش در مبارزه با ویروس کرونا و فروپاشی اتقصادی کشورش و ظهور اژدهای چینی، هیچ کارت دیگری به جز کارت یهودیت اسرائیلی ندارد.
عطوان نوشت :ملت و ارتش اردن قوی هستند و در سایه داشتن موقعیت جغرافیایی و وحدت ملیاش کارتهای قدرت زیادی دارد و همانگونه که با وجود فشارهای آمریکایی، تمدید اجاره دو منطقه "الباقوره" و "الغمر" را ردّ کرد امیدواریم که با قدرت تمامی تصمیمات و طرحهای الحاق اسرائیلی را ردّ و با آنها مقابله میکند حتی اگر بهای آن مواجهه نظامی باشد. برای تمامی کسانیکه از تفاوت زیاد در توازن قدرت حرف میزنند میگوییم که نتانیاهو نتوانسته است حتی یک متر در نوار غزه یا جنوب لبنان پیشروی کند و از ترس ایجاد سه شکاف در دیوار مرزی با لبنان سکته کرد پس وضعیتش چگونه خواهد شد زمانیکه در واکنش به هرگونه طرح خصمانه اسرائیل، شیران اردن که مجهز به ایمان به پیروزی هستند، به سمت مرزها عازم شوند تا اماکن مقدس اسلامی و مسیحی را آزاد و برادرانشان در اراضی اشغالی را از اسارت آزاد کنند؟
اردن در حال تغییر است و سطح میهنپرسنی و آمادگی محافل مردمی و ارتش و رهبری آن برای فداکاری به اوج رسیده است و شاید گام الحاق، در صورتیکه نتانیاهو جرات انجات آن را داشته باشد، سرآغاز پایان قلدری و نژادپرستی اسرائیل خواهد بود.
انتهای پیام/
R1016196/P/S8,90/CT10 واژه های کاربردی مرتبط اسرائیل اخبار "اردن"منبع: تسنیم
کلیدواژه: اسرائیل اخبار اردن اسرائیل اخبار اردن الحاق کرانه باختری و دره پادشاه اردن محور مقاومت دره اردن خواهد شد
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۹۹۰۷۸۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا چین میتواند؟
فرارو- یک کارشناس روابط بین المل می گوید: «از زاویه بین المللی، چین بهترین گزینه برای ورود به مذاکرات آتش بس محسوب میشود. شاید تا به امروز، این قطر و عمان بودند که به عنوان یکی از گزینههای بسیار مفید در مذاکرات میانجی گری، شناخته میشدند، اما حالا چین گزینه برتر است.»
چین و آمریکا تمایلی به ادامه درگیریهای خاورمیانه ندارندجلال ساداتیان به فرارو گفت: «با توجه به تجربهای که در مسئله عربستان از چین دیدیم و چین به لحاظ مراوداتی که با کشورهای منطقه پیدا کرده، در تلاش است که به سمت تنش زدایی، حرکت کند. این تنش زدایی، کاملا در راستای اهداف منطقهای چین است. چین در تلاش است که از آسیب رسیدن به به سرمایه گذاریها در جهت اجرای پروژههای خود پیشگیری کند. مناسبات ایالات متحده با چین در شرق آسیا و مسائل دو کشور درباره تایوان، هنگ گنگ، تبت و ... نیز مورد توجه سران چین است. چین مدت هاست تلاش میکند همه بازارهای منطقهای را از چنگ آمریکا خارج کند. طی ۲ تا ۳ دهه گذشته، چینیها موفق شده اند تکنولوژیهای لازم را از آمریکا ربوده و در این حوزه تبدیل به یک قدرت شوند. با توجه به این که هزینه تولید محصولات چینی نسبت به ایالات متحده ارزانتر تمام میشود، میبینیم که با استقبال گستردهای نیز مواجه میشود. درواقع رقابت چین و ایالات متحده کاملا به قوت خود باقیست، فراموش نکنیم که حدود ۲ سال پیش نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان ایالات متحده چگونه به تایوان رفت، آن هم در شرایطی که چینیها گفته بودند در صورت ورود آمریکاییها به تایوان واکنش نشان خواهند داد.»
وی افزود: «این پیشینه نشان میدهد چین هم اکنون علاقهای به برخورد با ایالات متحده را ندارد. برخوردی که ممکن است یک روز اتفاق بیفتد. اما زمان آن نامشخص است. در نتیجه ایالات متحده نیز از تنش استقبال نمیکند چرا که ترجیح میدهد در چند جبهه درگیری نداشته باشد. ایالات متحده در حال حاضر به اندازه کافی در اوکراین درگیر است و خاورمیانه برای آمریکا دردسر بزرگی است. به خاطر همه این دلایل است که ایالات متحده مایل است در سال انتخابات، بحرانها را مدیریت کند. افزون بر این ها، حزب دموکرات و دولت بایدن با یک بحران جدی رو به رو است و در نتیجه، از هر نوع مداخله چین که به کاهش تنش منتهی شود استقبال میکنند. ایالات متحده به نفوذ و خط مشی چین در منطقه آگاه است و کاملا تمایل دارد که از لابی چین در حل مناقشات به نفع خود بهره برداری کند.»
چین بهترین گزینه برای میانجیگری استدیپلمات پیشین ایران در انگلستان گفت: «چین با کشورهای عرب منطقه از عربستان تا اردن روابط بسیار دوستانهای دارد و داد و ستد تجاری انجام میدهد. میدانیم که عربستان در حوزه تکنولوژیهای زیرساختی خود با چینیها در حال همکاری است و مسیر یک کمربند یک جاده چین نیز کاملا کشورهای عرب را تحت تاثیر خود قرار میدهد. همانطور که اشاره کردم، چین، پیشتر نیز در تنش زدایی بین ایران و عربستان سربلند شد و عربستان حتی از یمن نیز تا حدودی عقب نشینی کرد. اگرچه روابط ایران و عربستان به شکل دفاکتو شکل گرفت، اما در همین حد نیز بسیار قابل توجه بود. میتوان اینگونه استنباط کرد که رایزنیهای چینیها با کشورهای عرب منطقه موثر واقع شود و مذاکرات آتش بس نیز به مرحلهای برسد که در ۷ ماه گذشته نرسیده است.»
وی افزود: «از زاویه بین المللی، چین بهترین گزینه برای ورود به مذاکرات آتش بس محسوب میشود. شاید تا به امروز، این قطر و عمان بودند که به عنوان یکی از گزینههای بسیار مفید در مذاکرات میانجی گری، شناخته میشدند، اما حالا چین گزینه برتر است. از طرف دیگر مصر نیز به علت مسئله رفح و احتمال کوچانده شدن فلسطینیان به صحرای سینا، اساسا به عنوان یکی از طرفین متضرر درگیری شناخته میشود، حتی اردن نیز که در خنثی سازی پهپادهای ایرانی همکاری کرد، اکنون در مذاکرات آتش بس چندان جایگاهی ندارد. از زاویه دید طرفین درگیر در جنگ غزه نیز میتوان گفت که حماس به علت ضربات انسانی و مادی که متحمل شده و کشتار بی رحمانه اسرائیل و نسل کشی اهالی غزه، چارهای ندارد به جز این که واقع بینانهتر به شرایط نگاه کند و گزینه میانجیگری چین، یک گزینه ایده آل برای تحقق آتش بس خواهد بود. متاسفانه در حوزه طرف مقابل یعنی اسرائیل، شرایط کمی پیچیدهتر است، نتانیاهو در ۷ ماه اخیر ثابت کرد افزون بر تندروی و بی رحمی، غیرقابل پیش بینی است. شاید روی کاغذ اکنون زمان مناسبی باشد که طرفین درگیری به یک آرامش برسند، اما این موضوعی نیست که نتانیاهو به راحتی بپذیرد.»
مدیر کل پیشین شرق آسیای وزارت خارجه گفت: «نتانیاهو شرایط عادی ندارد، از یک سو بی توجهی اسرائیل به رای دادگاه لاهه و نقض آشکار حقوق بشر از سوی وی حتی باعث شده متحدان غربی نتانیاهو از وی شکایت داشته باشند، از سوی دیگر، اعتراضات دانشجویان در ایالات متحده و دیگر نقاط جهان نسبت به اقدامات وحشیانه اسرائیل نیز جهت افکار عمومی را تا حد زیادی، علیه وی چرخانده است. حتی مقامهای آمریکایی نیز به خاطر همراهی با اسرائیل تحت فشار قرار دارند. تا پیش از حمله ایران به اسرائیل، آمریکاییها مدام میگفتند که ما پشت اسرائیل ایستاده ایم، اما بعد از آن که اسرائیل تصمیم به تلافی گرفت، اعلام کردند ما پشت حمله اسرائیل نخواهیم بود. علت نیز مشخص است و اگر ایالات متحده از یک حد مشخص بیشتر درگیر مناقشات منطقهای و به ویژه مناقشات ایران و اسرائیل شود، به شدت آسیب خواهد دید.»