ارگانیسمهایی که میتوانند به درمان دیابت نوع دو کمک کنند
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۳۹۹ | کد خبر: ۳۰۶۰۸۸۹۷
پژوهشگران آمریکایی در بررسی جدیدی دریافتهاند که تعدادی از ارگانیسمهای میکروبیوم روده میتوانند به درمان دیابت نوع دو کمک کنند.
به گزارش ایسنا و به نقل از ساینسدیلی، پژوهشگران "دانشگاه ایالتی اورگن"(OSU) در بررسی جدیدی دریافتهاند که تعدادی از ارگانیسمهای میکروبیوم روده، در ابتلا به دیابت نوع دو، نقش اساسی دارند و راه را برای ارائه درمانهای احتمالی یک بیماری جدی متابولیک هموار میکنند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
"آندری مورگان"(Andrey Morgun)، استادیار علوم دارویی دانشگاه ایالتی اورگن گفت: دیابت نوع دو در حقیقت، یک بیماری همهگیر جهانی است و انتظار میرود که تعداد افراد مبتلا به این بیماری در دهه آینده رو به افزایش بگذارد. یکی از عوامل اصلی بروز این بیماری، پیروی از رژیم غذایی موسوم به "رژیم غذایی غربی"(western diet) سرشار از چربیهای اشباعشده و قندهای تصفیهشده است اما باکتریهای روده نیز نقش مهمی در تعدیل اثرات رژیم غذایی بر عهده دارند.
دیابت نوع دو که پیشتر با عنوان دیابت بزرگسالان شناخته میشد، یک بیماری مزمن است که بر نحوه سوخت و ساز گلوکز بدن تاثیر میگذارد. این موضوع برای برخی از بیماران بدان معناست که بدن آنها در برابر اثر انسولین، مقاومت میکند. سایر بیماران، انسولین کافی را برای حفظ سطح طبیعی گلوکز تولید نمیکنند.
در هر صورت، قند در جریان خون جمع میشود و در صورت عدم درمان، به برخی از اندامهای اصلی آسیب میرساند، به ناتوانی فرد میانجامد و یا زندگی او را تهدید میکند. یکی از عوامل اصلی خطر ابتلا به دیابت نوع دو، داشتن اضافهوزن است که اغلب در اثر پیروی از یک رژیمغذایی بد و فعالیت بدنی کم پیش میآید.
میکروبیوم روده انسان، بیش از ۱۰ تریلیون سلول میکروبی از حدود ۱۰۰۰ گونه متفاوت باکتری را شامل میشود. "ناتراز شدن همزیستی"(Dysbiosis) در میکروبیوم، معمولا با اثرات مخربی بر سلامت فرد همراه است.
"ناتالیا شولژنکو"(Natalia Shulzhenko)، از پژوهشگران این پروژه گفت: برخی از پژوهشها نشان میدهند که ناتراز شدن همزیستی، ناشی از تغییرات پیچیدهای است که از تعامل میان صدها میکروب متفاوت پیش میآیند. در هر حال، پژوهش ما و سایر پژوهشها نشان میدهند اعضای یک جامعه میکروبی که توسط رژیم غذایی تغییر یافتهاند، ممکن است تاثیر مهمی بر میزبان داشته باشند.
شولژنکو و مورگان، از یک روش جدید دادهمحور موسوم به "تحلیل شبکه ترنسکینگدام" (transkingdom network analysis) استفاده کردند تا تعاملات میکروب میزبان تحت تاثیر رژیم غذایی غربی را مورد بررسی قرار دهند. این روش به آنها امکان داد تا به بررسی این موضوع بپردازند که آیا اعضای میکروبتا، در تغییرات متابولیکی رژیم غذایی میزبان نقش دارند یا خیر.
مورگان گفت: این تجزیه و تحلیل، میکروبهای خاصی را نشان داد که به صورت بالقوه بر نحوه سوخت و ساز گلوکز و چربی اثر میگذارند. نکته مهمتر این که این تجزیه و تحلیل به ما امکان داد تا بررسی کنیم که این اثرات برای میزبان مضر هستند یا مفید. ما ارتباطی میان این میکروبها و چاقی پیدا کردیم.
پژوهشگران، چهار "واحد طبقهبندی عملیاتی" (OTUs) را شناسایی کردند که به نظر میرسید بر سوخت و ساز گلوکز اثر میگذارند. واحد طبقهبندی عملیاتی، وسیلهای برای دستهبندی باکتریها براساس شباهت توالی ژنی است.
واحدهای طبقهبندی عملیاتی شناسایی شده، با چهار گونه باکتریایی شاملLactobacillus johnsonii"، "Lactobacillus gasseri"، "Romboutsia ilealis" و "Ruminococcus gnavus" مطابقت داشتند.
شولژنکو گفت: دو میکروب نخست، بهبوددهنده بالقوه برای متابولیسم گلوکز و دو مورد دیگر بدترکنندههای بالقوه در نظر گرفته میشوند. این دستهبندی نشان میدهد که انواع جداگانه میکروبها یا فعل و انفعالات آنها، بازیگران اصلی در دیابت نوع دو به شمار میروند.
پژوهشگران، موشها را با رژیمی معادل رژیم غذایی غربی آزمایش کردند و سپس مکملهای شامل میکروبهای بهترکننده و بدترکننده را به آنها دادند.
"لاکتوباسیلی"(Lactobacilli)، سلامتی میتوکندری را در کبد افزایش داد و بهبودیهایی در سوخت و ساز گلوکز و لیپیدها پدید آورد. موشهایی که لاکتوباسیلی را دریافت کردند، شاخص توده چربی کمتری نسبت به موشهایی داشتند که از رژیم غذایی غربی پیروی کرده بودند.
پژوهشگران با بررسی نتایج به دست آمده از آزمایش موشها و مقایسه آنها با دادههای پژوهشهای پیشین انسانی، ارتباطاتی را میان شاخص توده بدنی انسان و فراوانی چهار گروه باکتری یافتند. فراوانی بهترکنندهها به معنای شاخص توده بدنی بهتر و فراوانی بدترکنندهها به معنای شاخص توده بدنی با سلامت کمتر بود.
شولژنکو گفت: ما دریافتیم که باکتری Romboutsia ilealis، در ۸۰ درصد بیماران دارای اضافهوزن وجود دارد و این موضوع نشان میدهد که شاید این میکروب در افراد دارای اضافهوزن، شایع باشد.
مشاهدات ما به طور کلی، از آنچه در موشهای تغذیهشده با رژیم غذایی غربی مشاهده کردیم، پشتیبانی میکنند. ما در بررسی همه متابولیتها، مواردی یافتیم که بخش بزرگی از اثرات پروبیوتیک ناشی از درمانهای لاکتوباسیلی را توضیح میدهند.
مورگان اضافه کرد: پژوهش ما، رشتههای بالقوه پروبیوتیک را برای درمان دیابت نوع دو و اضافهوزن نشان میدهد و بینشهایی را در مورد مکانیسمهای عملکرد آنها ارائه میکند. این به معنای فرصتی برای توسعه درمانهای هدفمند است؛ نه تلاش برای بازیابی میکروبتای سالم.
این پژوهش، در مجله "Nature Communications" به چاپ رسید.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: باکتری دیابت نوع 2 گلوكز رژیم غذایی غربی دیابت نوع دو اضافه وزن میکروب ها شاخص توده موش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۰۶۰۸۸۹۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چند بار باید دستان خود را بشوئید؟
فرارو- نشریه "نیویورک پست" در اواخر سال ۲۰۲۳ میلادی نتایج نظرسنجیای را در مورد عادات بهداشتی دانشجویان دانشگاه به اشتراک گذاشت. آن نشریه نتیجه نظرسنجی مذکور را با این تیتر اعلام کرد:" تقریبا نیمی از اعضای نسل Z دچار جرموفوبیا (میکروب هراسی) هستند و روزانه ده بار یا تعداد دفعاتی بیشتر دستهای شان را میشویند". این تیتر باعث آغاز گفتگوها در فضای مجازی در مورد آن چیزی شد که بهداشت مرسوم و معمول قلمداد میشود.
به گزارش فرارو به نقل از ال پائیس؛ "میریا کانترو" متخصص بهداشت عمومی در اسپانیا میگوید: "شستشوی ده بار در روز یا تعداد دفعات بیشتر را نگران کننده نمیدانم. از این گذشته این موثرترین راه برای جلوگیری از عفونت است. کل جهان آن درس دردناک را در طول پاندمی کووید – ۱۹ آموختند. شستن دستها بروز عفونتهای تنفسی را کاهش میدهد و از بروز اسهال جلوگیری میکند". نتیجه بررسیها نشان میدهند که حضور در مدرسه در طول فصل آنفولانزا بهبود یافته چرا که کودکان بیشتر تشویق میشوند دستهای خود را به طول کامل بشویند.
کانترو میگوید در مورد دفعات شستن دستها یا استفاده از ضد عفونی کننده دست موقعیتی که در آن قرار دارید مهمتر از تعداد دفعات شستشو است. او میگوید:"دستهای تان را پس از رفتن به توالت، قبل از غذا خوردن و آشپزی کردن و پس از گرفتن مخاط بینی تان با استفاده از دستمال بشوئید". انجام تمام این کارها میتواند به راحتی به معنای ده بار شستشوی دست در روز و حتی تعداد دفعات بیشتر باشد. دادهها روند نگران کنندهای را نشان میدهد. یک نظرسنجی توسط شرکت تحقیقات بازار YouGov Omnibus نشان میدهد که یک چهارم اسپانیاییها اعتراف میکنند که پس از رفتن به توالت دست شان را مورد شستشو قرار نمیدهند. اگرچه توصیههای مرتبط با شستن دستها از زمان پاندمی تغییری نکرده، اما به طور کلی رعایت بهداشت شستن دستها کاهش یافته است. کانترو میگوید:"متاسفانه این یکی از درسهایی است که اکنون از سوی بسیاری از مردم فراموش شده است".
چه تعداد دست شستن در روز زیاده روی محسوب میشود؟شستن مکرر دستها برای رعایت بهداشت بسیار مهم است، اما شستن بیش از حد میتواند منجر به مشکلاتی مانند درماتیت، خشکی و ضایعات پوستی نامرئی شود. کانترو میگوید:" این شرایط در گذشته به دلیل شستن مکرر دستها در بین کارکنان مراقبتهای بهداشتی رایج بود. پیش از این هیچ گونه ضدعفونی کننده دست مبتنی بر الکل وجود نداشت بنابراین همه از آب و صابون استفاده میکردند که تحریک کننده پوست محسوب میشود. این امر منجر به بروز بسیاری از مشکلات درماتیت در بین متخصصان مراقبتهای بهداشتی شد. صابونها نیز از نظر کیفی به خوبی امروز نبودند".
گاهی اوقات شستن بیش از حد دست ناشی از یک مشکل است. نیویورک پست در این میان به میسوفوبیا (خاک هراسی) اشاره کرده است. "امانوئل اولیوا" روانشناس این وضعیت را به عنوان "ترس شدید و غیرمنطقی از میکروب ها، خاک و آلودگی" تعریف میکند. علاوه بر این، شستن بیش از حد درستها صرفا به دلیل ترس از میکروبها نیست و میتواند با اختلال وسواسی - جبری (OCD) مرتبط باشد.
او میگوید:"همه ما نگران جمع شدن میکروبها در مکانهای کثیف هستیم. نظافت اولیه فقط باعث میشود احساس امنیت بیش تری داشته باشیم و با آنچه در دوران کودکی در مورد بهداشت خوب یاد گرفته بودیم هماهنگ باشیم. مشکل زمانی به وجود میآید که ترس حاکم شود و افکارمان دائما مشغله آلوده بودن محیط را داشته باشد و آن زمان این امر منجر به شستشوی بیش از حد یا رفتارهای پیشگیرانه میشود که زندگی روزمره را مختل میکند و باعث اضطراب شدید میشود. این یک ترس بیمارگونه در نظر گرفته میشود".
اولیوا میافزاید:"اجتناب از مکانهای کثیف، تمیز کردن بیش از حد، استفاده بیش از حد از مواد ضد عفونی کننده، شستن وسواسآمیز دستها، خودداری از به اشتراک گذاری وسایل، اجتناب از تماس فیزیکی و دوری از جمعیت یا حیوانات رفتارهای مرتبط با میکروب هراسی هستند".
میریا کانترو میگوید که مهم این است که به این فکر کنیم که آیا در موقعیتی که قرار داریم نیازی به شستن دستها وجود دارد یا خیر. او میافزاید:"اگر لازم است این کار را انجام دهید. وقتی دستهای خود را بیش از حد بشوئید حتی زمانی که نیازی به آن نیست این به عملی اجباری تبدیل میشود".
در نهایت، کانترو توصیه میکند که به دنبال ایجاد یک تعادل سالم باشید. او میگوید:" زندگی بدون میکروارگانیسمها غیرممکن است و سودمند نیست. دنیا استریل نیست. در حالی که رعایت بهداشت دست برای جلوگیری از عفونت خوب است به یاد داشته باشید که از بین بردن همه میکروارگانیسمها غیر ضروری است و توصیه نمیشود. روی موقعیتهای پرخطر تمرکز کنید و از لمس دهان و سایر نواحی در هنگام تماس با میکروبها خودداری نمایید".