ترکیه در مسیر تغییر سیاست خود در قبال سوریه است
تاریخ انتشار: ۱۱ شهریور ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۲۹۸۷۴۱۱
خبرگزاری مهر، گروه بینالملل - آذر مهدوان: انزوای ترکیه در مدیترانه شرقی و تنشهای موجود در این منطقه، ترکیه را مجبور به برداشتن گامهایی در راستای بهبود روابط خود با عربستان سعودی، امارات و مصر کرده است. البته اقدامات آنکارا برای ترمیم روابطش با ریاض به شکل آهسته دنبال میشود اما از سویی شاهد مراودات سیاسی این کشور با قاهره و ابوظبی نیز هستیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
ترکیه سالها بر سر موضوع حمایت از اخوان المسلمین با مصر اختلافات عمیقی را داشته است اما قرار گرفتن «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه و «عبدالفتاح السیسی» رئیس جمهور مصر در کادر عکس پایان نشست لیبی سال گذشته در آلمان در واقع چراغ سبز ترکیه برای مصر بود، پس از آن نیز شاهد اقدامات جدی دو کشور برای از سرگیری روابطشان تا به امروز بودهایم. اما روابط ترکیه با عربستان سعودی و امارات کمی متفاوتتر است، ترکیه بر سر موضوعات مرتبط با قطر و لیبی حدود یک دهه تنش را با امارات تجربه کرده است. از سویی ترکیه هر چند مانند امارات به دنبال عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی نبوده اما اختلاف ایدئولوژیک عمیقی بر سر موضوع اخوان المسلمین، مساله مصر و قطر با امارات داشته است. البته مناقشه آنکارا با ریاض هم بر سر همین مسائل بوده است.
ترکیه و امارات هیچگاه سیاست راهبری در منطقه نداشته اند و همیشه سیاست خارجی هر دو در حال چرخش بوده و این دو رقیب منطقهای سیاست شان را طبق منافع تعریف کردهاند، حالا در راستای توسعه روابط شاهد گفتگوهای دو جانبه رئیس جمهور ترکیه با محمد بن زائد آل نهیان، ولیعهد ابوظبی هستیم.
تحرکات اخیر در سیاست خارجی ترکیه صرفاً به این ختم نمیشود و شاهد پیامهای مثبت اردوغان در خصوص از سرگیری روابط با ارمنستان نیز هستیم. ترکیه یک بار در سال ۲۰۰۹ با میانجیگری کشور سوئد دو پروتکل «برقراری روابط دیپلماتیک» و «گسترش روابط دوجانبه» با ارمنستان را امضا کرده بود که این توافق یکی از مهمترین گامهایی بود که هر دو کشور در راستای عادیسازی روابط خود برداشته بودند. هر چند این توافقات به بن بست برخورد اما آنطور که از پیامهای مثبت نیکول پاشینیان نخست وزیر ارمنستان و اردوغان دیده میشود هر دو کشور مایل به تغییر سیاست خود مقابل هم هستند.
خبرنگار مهر، با هدف بررسی سیاست خارجی ترکیه گفتگویی را با «سنجر ایمر» استاد روابط بینالملل در دانشگاه افق آنکارا داشته است که در ادامه از نظر میگذرد:
*اخیرا شاهد گامهای ترکیه در راستای بهبود روابط خود با عربستان سعودی، مصر و امارات هستیم. این در حالی است که ترکیه در موضوع اخوان المسلمین با دولت عبدالفتاح السیسی اختلاف نظر داشته است و همچنین بعد از یک دهه تنش شاهد دیدارهایی میان ترکیه و امارات هستیم. آیا این موضوع صرفاً به تلاش ترکیه برای خروج از انزوا در مدیترانه شرقی مربوط است یا مسائل منطقهای نیز در این خصوص تأثیر داشته است؟
ترکیه در منطقه سیاستهای اشتباهی را دنبال کرد. مثلاً سیاست این کشور در موضوع اخوان المسلمین اشتباه بود. موضوع این گروه مربوط به مسائل داخلی مصر بود و نیازی به مداخله آنکارا در قاهره نبود. به نظرم تهران، قاهره و آنکارا مهمترین محور در ایجاد استقرار در منطقه هستند برای همین باید همکاری لازم را در منطقه داشته باشند.
امارات با اینکه به خاطر داشتن منابع انرژی شرایط بهتری دارد اما به علت آمار جمعیتی محدودش نمیتواند با ترکیه و یا ایران رقابت کند. سیاست امارات در چارچوب مواضع عربستان سعودی تعریف میشود و با رژیم اسرائیل در حال همکاری است، در حالیکه مهمترین دلیل تنش میان ابوظبی و آنکارا موضوع فلسطین است، دلیل دیگر تنش میان دو کشور موضوع مدیترانه شرقی است، ما شاهد حضور گسترده آمریکا در این بستر دریایی نیز هستیم، در حالی که طبق توافق لوزان نباید در این جزایر متعلق به یونان تحرکات نظامی صورت بگیرد، با این حال حضور نظامی واشنگتن را در بسیاری از این جزایر مشاهده میکنیم. اگر چه تحرکات آمریکا در مدیترانه شرقی برای محاصره روسیه است اما نتیجه آن محاصره ترکیه خواهد بود. حالا ترکیه نیاز دارد تا مراودات خود را با کشورهای منطقه توسعه ببخشد برای همین برای اصلاح سیاست خود چنین دیدارهایی را با امارات، عربستان سعودی و به خصوص مصر انجام میدهد.
*اخیرا شاهد پیامهای مثبت دو جانبه رئیس جمهور ترکیه و نخست وزیر ارمنستان هستیم. برای آخرین بار سال ۲۰۰۹ بود که توافقی میان دو کشور با هدف عادی سازی روابط امضا شده بود که نتیجهای هم نداشت. از طرفی ایران در همسایگی هر دو کشور قرار دارد که روابط مطلوبی میان تهران- آنکارا و تهران- ایروان دنبال میشود. به نظر شما ایران میتواند میان ترکیه و ارمنستان میانجیگری کند؟
واقعیت این است که ترکیه روابط بسیار خوبی با آذربایجان دارد. در موضوع قره باغ هم مواضعش نزدیک به آذربایجان بود و حتی در این رابطه مشاوره نظامی و حمایت سیاسی از آذربایجان کرد. آنکارا به انرژی باکو نیاز دارد و دو کشور سال هاست در این زمینه همکاری میکنند. آذربایجان هم به وسیله منابع انرژی اش به اوضاع اقتصادی خود سر و سامان داده است.
اگر چه میان باکو و ایروان آتش بس حاصل شده است اما هنوز صلحی میان دو کشور برقرار نیست برای همین نیاز است روسیه و ایران در راستای بهبود روابط آذربایجان و ارمنستان میانجیگری کنند و پس از برقرار صلح میان ارمنستان و آذربایجان، برای عادی سازی روابط ترکیه و ارمنستان مسیر دیپلماسی طی شود. اگر ترکیه در شرایط کنونی وارد مذاکره با ارمنستان شود قطعاً روابط آذربایجان و ترکیه را خدشه دار خواهد کرد. پلتفرم ششجانبه متشکل از ترکیه، آذربایجان، روسیه، ارمنستان، گرجستان و ایران که از سوی دولت باکو پیشنهاد شده هم میتواند کارساز باشد. متأسفانه کشور فرانسه و آمریکا دلیل اصلی لا ینحل ماندن اختلافات ایروان و باکو هستند.
*در چند سال اخیر گفتگوهای مختلفی با کارشناسان و سیاستمداران ترکیه داشته ام، اکثر آنها منتقد سیاست آنکارا مقابل دمشق بوده و خواهان از سرگیری روابط دو کشور بودهاند. با توجه به همسایه بودن و اشتراک منافع ترکیه و سوریه آیا وقت آن نرسیده هر دو کشور برای ترمیم مراودات سیاسی گامهای جدی بردارند؟
دقیقاً؛ دیگر زمان آن رسیده است تا دولت سوریه و ترکیه برای از سرگیری مراوداتشان اقدامهای جدی انجام دهند. آمریکا تنها کشوری است که مانع ایجاد صلح میان آنکارا و دمشق میشود واقعیت این است که در چند سال آینده کشور چین تبدیل به قدرت برتر جهان خواهد شد زیرا درآمد ملی این کشور به سرعت در حال افزایش است آمریکا نیز برای ممانعت از این موضوع دست به اقداماتی در منطقه میزند. یکی از این اقدامات ایجاد تنش در سوریه و انزاوی دولت دمشق و در نتیجه ایجاد بحران مهاجرتی است. موضع ترکیه مقابل سوریه از همان ابتدا اشتباه بود، در این سیاست ترکیه مقابل سوریه، کشورهای اروپایی تأثیر بسیاری داشته اند که این رفتار سیاسی شرایط را برای حضور تروریستها در سوریه و جنگ داخلی امکان پذیر کرد. این سیاست موجب شد در سوریه صلح جامعی برقرار نشود و ترکیه هم با موجی از مهاجرت مواجه شود. هر چند ترکیه برای مبارزه با پ-ک-ک عملیاتی در خاک سوریه انجام داد اما لازم است برای یکپارچگی و داشتن حکومتی واحد در این کشور تلاش کند زیرا صلح و ثبات در سوریه به معنی ثبات و حل بحران مهاجرت در ترکیه است البته روند آستانه اقدام بسیار خوبی از سوی ترکیه، ایران و روسیه بود. این نشان میدهد که ترکیه در مسیر تغییر سیاست خود مقابل سوریه قرار گرفته است.
کد خبر 5294935منبع: مهر
کلیدواژه: رجب طیب اردوغان عبدالفتاح السیسی اخوان المسلمین مصر ترکیه امارات ایالات متحده امریکا سوریه افغانستان ایالات متحده امریکا عراق طالبان رژیم صهیونیستی فلسطین طالبان افغانستان فرودگاه کابل لبنان روسیه ترکیه جو بایدن ایران امانوئل ماکرون عادی سازی روابط اخوان المسلمین مدیترانه شرقی عربستان سعودی رئیس جمهور دو کشور سیاست خود
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mehrnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مهر» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۲۹۸۷۴۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیا دکترین هستهای ایران تغییر کرده است؟
دکترین هستهای ایران کاملاً روشن و شفاف بوده اما از همه ظرفیتهای موجود در حوزه هستهای بهمنظور دستیابی به فنّاوریهای روز نیز استفاده خواهد کرد.
ارسال چند پیام از سوی آمریکاییها و سپس تکذیب آن حکایت از سردرگمی کاخ سفید در تحلیل وقایع منطقه پس از عملیات درخشان وعده صادق دارد. پیشازاین نشریه انگلیسی آی در گزارشی نوشته بود که و بایدن همه گزینهها را «روی میز» نگه میدارد و در نظر دارد تا توافق برای جلوگیری ایران از تولید سلاحهای هستهای بهعنوان بخشی از تلاشهای دیپلماتیک گستردهتر برای جلوگیری از جنگ همهجانبه در خاورمیانه را احیا کند.
این نشریه انگلیسی که به محافل دیپلماتیک در لندن نزدیک است در ادامه با اشاره به موضوع احیای برجام نوشته است که کاخ سفید در حال بررسی توافق هستهای جدید با ایران درازای لغو برخی تحریمهای اقتصادی علیه تهران است تا از یک جنگ تمامعیار در منطقه جلوگیری کند، یک دیدگاه در داخل دولت این است که رئیسجمهور فرصتی را برای آغاز مذاکرات دیپلماتیک برای احیای مجدد توافق هستهای ایران میبیند.
پس از انتشار این گزارش روزنامه کویتی الجریده که مدعی انتشار اخبار محرمانه در منطقه است در خبری قابلتوجه نوشت که ممکن است در آیندهای نهچندان دور مذاکرات مستقیم میان ایران و آمریکا درباره برجام نیز آغاز شود!
البته این اخبار دو روز پس از انتشار از جانب یک مقام سیاسی در آمریکا تکذیب شده است، ودانت پاتل معاون سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در جریان کنفرانس خبری و در پاسخ به پرسشی در خصوص این دست گزارشها اعلام کرد که در مورد راههای ارتباط خود با ایران ابراز نظر نکرده اما میبایست گفت آمریکا در حال مذاکره مستقیم با ایران در نیویورک یا هر جای دیگری در مورد برجام نیست.
برای مهار ایران با آنها گفتگو کن!
برخی آگاهان سیاسی اعتقاد دارند که انتشار این دست اخبار از سوی محافل خبری نزدیک به آمریکاییها و تکذیب آن در تریبونهای رسمی نشانه میل بایدن به تشویق تهران به آغاز مذاکراتی است که با دادن مشوقهایی ایران را در آستانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آمریکا مهار کند. بهعبارتیدیگر آمریکاییها پس از مشاهده ضرب دست ایران در عملیات وعده صادق به این نتیجه رسیدهاند که افزایش فشار بر ایران کارکرد خود را ازدستداده و تنها گزینه فعال روی میز گفتگو است.
این گزاره شواهد قابلتوجهی دارد؛ باوجودآنکه طرف آمریکایی باز کردن میز مذاکره با ایران را تکذیب کرده اما مدتی قبل متیو میلر، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در پاسخ به این پرسش که آیا بایدن در حال بررسی مذاکرات دیپلماتیک برای احیای مجدد توافق هستهای با ایران است یا خیر؟ اعلام کرد که دولت بایدن بر این باور است که یک مسیر دیپلماتیک بهترین راه روبهجلو است.
البته آمریکاییها برای باز کردن کریدور گفتگو با ایران از یک سیاست پیچیده و ترکیبی استفاده کرده و مسیر ابهام را پیش میبرند، کاخ سفید هفته قبل معافیتهای تحریمی را که به ایران اجازه میداد در پروژههای هستهای با طرفهای بینالمللی همکاری کند را تمدید نکرده اما در اقدامی متقابل در باغ سبز مذاکره را نیز باز گذاشته است، این تاکتیک نشان میدهد که سیاست آمریکا در قبال ایران افزایش فشار با راهنما زدن بهسوی مذاکره است!
درحالیکه آمریکا با عدم تمدید معافیتهای هستهای مرگ برجام را تائید کرده اما در آنسو در حال دادن تنفس مصنوعی بینتیجه به آن است، این سیاست به معنای تمایل آمریکا به دادن مشوق جدید به ایران نیست بلکه ایجاد اتمسفری است که با تمسک به آن راهبردهای جدید بازدارندگی از جانب ایران را مهار کند.
شورای آتلانتیک در گزارشی درباره اهمیت مهار ایران با کمک سیگنالهای برجامی نوشته است:
تنش چشمگیر بین ایران و رژیم صهیونیستی در هفتههای اخیر پتانسیل بالایی برای اشتباه محاسباتی در فقدان کانالهای ارتباطی مستقیم را نشان میدهد. اگر ایران تصمیم بگیرد وضعیت خود را بهعنوان یک کشور دارای آستانه هستهای کنار بگذارد و سیاست خود را به سمت دستیابی به سلاح هستهای بچرخاند، این خطر حتی جدیتر خواهد شد. علیرغم پیامهای گستردهای که در روزهای قبل از حمله به تهران ارسال شد و از آن خواست از پاسخ مستقیم علیه اسرائیل خودداری کند، ایران تصمیم گرفت سیاست مهار خود را کنار بگذارد. ایران در این مرحله به دنبال احیای بازدارندگی خود علیه اسرائیل حتی به قیمت تشدید تنش نظامی احتمالی بود.
آیا دکترین هستهای ایران تغییر کرده است؟
تغییر در دکترین هستهای ایران یکی از گزارههای جدید غربیها برای افزایش فشارهایی است که ایران را به سوی کانالهایی هدایت میکند که خروجی آن طرح مهار است.
یکی از مهمترین بازیگران در این طراحی مدیرکل آژانس است؛ رافائل گروسی در مصاحبهای با دویچه وله، ضمن این ادعا که ایران نه ماهها بلکه چند هفته با داشتن اورانیوم کافی برای تولید یک بمب اتمی فاصله دارد، اما این به آن معنا نیست که ایران در آن فاصله زمانی سلاح هستهای دارد یا خواهد داشت.
البته گروسی گفته است که نمیتوان نتیجه مستقیم گرفت که ایران اکنون سلاح اتمی دارد. بهرغم همکاریهای ایران با آژانس، گروسی در این مصاحبه همچنین مدعی شد آژانس سطح دسترسی لازم در ایران را ندارد و به همین دلیل سؤالات زیادی مطرح است!
مدیرکل آژانس بار دیگر درباره مواردی سخن گفته که به تعبیرش «مسائل باقیمانده» نام داشته و اعلام کرده است که برای حل این موارد تمایل به سفر به ایران را دارد. به نظر میرسد که مدیرکل آژانس بابیان ادعاهای پروندههای مفتوح در سطح یک کاتالیزور برای اعمال فشار به تهران عمل میکند.
واقعیت آن است که در حال حاضر اقدامات آژانس چیزی بیشتر از یک مزاحمت سیاسی نبوده و ثابتشده است که قرار نیست قدمی در جهت حل سه موضوع فنی یعنی «حلوفصل موضوعات پادمانی»، «ارائه تضمینهای ذاتی و اعتباری»، «لزوم رفع تحریمهای بازدارنده» بردارد، ازاینرو در شرایط فعلی سفر گروسی به تهران بیمعنا بوده و تا زمانی که در نقش مزاحم فعال قرار دارد گفتگوی او با مقامات ایرانی عبور از خطوط قرمز هستهای محسوب میشود.
واقعیت آن است که دکترین هستهای ایران کاملاً روشن و شفاف بوده اما از همه ظرفیتهای موجود در حوزه هستهای بهمنظور دستیابی به فنّاوریهای روز نیز استفاده خواهد کرد، همچنین اظهارنظرهای شخصی باعث تغییر در خطوط کلی نظام نیز نخواهد شد.
همچنین باید به این نکته اشاره کرد که سیاست افزایش فشار و ارائه مشوق برای خروج ایران از مدار یک تاکتیک نخنما شده است و اراده ایران در کنشگری فرا منطقهای با این دست اظهارات ضد ایرانی همراه با سیگنالهای مبهم دچار خلل نخواهد شد، عملیات موشکی اخیر سپاه پاسداران نشان داد دشمنان نه قادر به درک ابعاد گوناگون صبر استراتژیک ایران هستند و نه شناختی نسبت به قواعد نهان بازدارندگی در منطقه دارند!
این مطلب نخستین بار در سایت مشرق منتشر شده است.