ماجرای خط فقر ۴ میلیون تومانی چیست؟ | ۶۰ میلیون نفر دچار فقر نسبی و مستحق حمایت هستند
تاریخ انتشار: ۲۱ دی ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۱۰۵۰۲۲
به گزارش همشهریآنلاین به نقل از ایسنا، یک کارشناس حوزه کار با مثبت ارزیابی کردن اقدام وزارت کار در تعریف خط فقر، منظور از اعلام خط فقر چهار میلیون تومانی از سوی معاونت رفاه این وزارتخانه را تشریح و تاکید کرد: برای تصمیم گیری بهتر در خصوص پرداخت حقوق کارمندان، کارگران و بازنشستگان نیازمند تعریف خط فقر هستیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
حمید حاج اسماعیلی اظهار کرد: اینکه دولت سیزدهم از تعریف خط فقر استقبال کرده را باید یک گام مثبت و اساسی برای برنامه ریزی و سیاستگذاری در کشور تلقی کنیم و به فال نیک بگیریم، چون طی چهار دهه گذشته خط فقر در کشور تعریف نشده و یکی از وظایف اصلی سازمانهای مسئول مثل مرکز آمار، بانک مرکزی و وزارت رفاه این است که خط فقر را تعریف کنند از این رو موجب خرسندی است که این اقدام از سوی دولت و وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی صورت گرفته است.
ببینید | ادعای باورنکردنی معاون وزیر رفاه درباره خط فقر | این استاندارد را من تعیین نکردموی خط فقر را یک شاخص اقتصادی و موضوعی تخصصی و فنی دانست که از یک فرایند محاسباتی در حوزه سبد معیشت و کالاهای اساسی و مورد نیاز مردم تبعیت می کند و ادامه داد: در تعریف خط فقر، چهار بسته حایز اهمیت است؛ اول کالاهای اساسی و ارزاق عمومی مردم که یک بسته حیاتی و مهم است. دوم بسته مسکن که در خرید و اجاره خانه نقش دارد، سوم بهداشت و درمان و بسته چهارم، آموزش و حمل و نقل است؛ بنابر این باید در استخراج خط فقر چهار بسته اساسی در معیشت مردم به درستی محاسبه شود.
این کارشناس روابط کار تصریح کرد: بانک مرکزی و مرکز آمار به خوبی می دانند که این اقلام جزو کالاها و اقلام اساسی است که در تعریف خط فقر باید محاسبه و اعمال شود، اما تعریف خط فقر در دنیا دو نوع است؛ خط فقر نسبی و خط فقر مطلق و هرکدام آستانه و محاسبات خود را دارد و ارقامش متفاوت است.
حاج اسماعیلی با بیان اینکه اگر اعداد و ارقام مربوط به خط فقر از سوی معاونت رفاه دقیق اعلام می شد شاید حاشیه به وجود نمی آمد، اظهار کرد: وقتی اعلام می کنیم که خط فقر در شهرها ۴ میلیون تومان و در تهران ۵ میلیون تومان است، باید دقیقا بگوییم که این خط فقر اعلامی مربوط به کدام خط فقر است. برای اینکه در کشور بتوانیم دهکهای نیازمند حمایتهای دولتی را شناسایی و در تصمیم گیریها و تصمیم سازیها به درستی عمل کنیم، به تعریف خط فقر در کشور هم به صورت مطلق و هم نسبی نیاز داریم. متاسفانه طی سالهای گذشته این شاخص را نداشتیم و هیچگاه اعلام نشده است و اگر اعلام می شود باید مثل بسیاری از آمارهای دیگر به شکل رسمی از سوی سازمانهای مسئول منتشر شود.
این کارشناس حوزه کار خاطرنشان کرد: در چند سال گذشته به خصوص بعد از شدت یافتن تحریمهای ظالمانه، تعداد افراد مراجعه کننده به نهادهای حمایتی افزایش یافته است. طبق برآوردهای سازمانهای حمایتی و کمیته امداد، حدود ۳۰ میلیون نفر مستحق حمایتهایی هستند که در چهارچوب وظایف کمیته امداد و سازمان بهزیستی ارائه می شود. این افراد جزو طبقاتی هستند که دارای فقر مطلق هستند و هیچ درآمد و حقوقی ندارند که کفاف هزینه های زندگی آنها را بدهد.
حاج اسماعیلی افزود: در بحث فقر نسبی نیز باید به آمارهایی که از یارانه معیشتی ارائه شده استناد کنیم. تا پایان دولت دوازدهم که بحث یارانه معیشتی مطرح و برنامه ریزی برای یارانه بنزین صورت گرفت، طبق آمارها اعلام شد که بیش از ۶۰ میلیون نفر از جمعیت کشور مستحق دریافت یارانه معیشتی هستند؛ یعنی بیش از ۶۰ میلیون نفر دچار فقر نسبی و مستحق حمایت هستند بنابر این منظور از اعلام رقم چهار میلیون تومانی برای خط فقر احتمالا خط فقر مطلق بوده است و انتظار می رود چنین آمارها و مباحث فنی و تخصصی بر اساس مباحث علمی دنیا مطرح شود تا مورد شائبه قرار نگیرد.
وی با بیان اینکه رقم فقر نسبی بیشتر از خط فقر مطلق است، درباره رقم ۱۱ میلیون تومانی هزینه سبد معیشت که مدتی قبل به آن پرداخته شد، اظهار کرد: در خط فقر نسبی کالاهای بیشتری درنظر گرفته میشود. مثلا در حوزه آموزش کسی که نمی تواند برای فرزندش تبلت یا لپ تاپ تهیه کند تا به راحتی از خدمات آموزشی استفاده کند، حتی اگر ماهانه ۵ میلیون تومان حقوق داشته باشد، در خط فقر نسبی قرار می گیرد. بنابر این کسانی که زیر ۱۰ میلیون تومان در تهران درآمد دارند دچار فقر نسبی هستند و این گروه نیز مانند گروه فقر مطلق باید مورد حمایت قرار گیرند.
به گفته این کارشناس حوزه کار، در فقر نسبی افراد تمکن لازم برای پرداخت هزینههایشان را در حوزه آموزش، بهداشت و درمان، رفاه و مسکن ندارند.
کد خبر 649407 برچسبها فقر خبر مهممنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: فقر خبر مهم میلیون تومانی میلیون تومان تعریف خط فقر میلیون نفر خط فقر فقر نسبی فقر مطلق
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۱۰۵۰۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تعریف دولتمردان برجام از خود به خاطر نابودی یک دهه فرصت رشد اقتصادی!
«برجام صرفاً یک مخدر بود که حواس مسئولین را از تحولات پرت کرد. برجام هویت دولت قبل است و به همین دلیل نمیخواهند شکست آن را بپذیرند. بدفهمی دولت روحانی از پدیده تحریم باعث از دست رفتن دهه۹۰ شد».
به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در ستون خبر ویژه خود نوشت: اسحاق جهانگیری معاون اول رئیسجمهوری در دولتهای یازدهم و دوازدهم، اخیرا در گفتوگو با روزنامه اعتماد به بیان نقاط ضعف و قوت دهه نود پرداخت و در حالی که بیان میکرد دهه نود، بدترین دهه مردم ایران بوده، به تعریف و تمجید درباره برجام پرداخت. در واکنش به این اظهارات، مسعود براتی کارشناس مسائل اقتصادی به رجانیوز گفت: برخی از صحبتهای آقای جهانگیری درباره وضعیت اقتصادی و تحولات دهه ۹۰ قابلقبول و برخی تحلیلها غیرواقعی هستند. دهه ۹۰ دهه گمشده اقتصاد ایران است، اما آقای جهانگیری به دلایل این گمشدگی اشاره نکردند. بر خلاف آن چیزی که مدنظر آقای جهانگیری است که برجام توانست شرایط اقتصادی جامعه را متحول کند، اتفاقاً نوع مواجهه دولتهای یازدهم و دوازدهم در بحث تحریمها و مسیری که انتخاب شد، یعنی مسیر مذاکره برای رفع تحریمها، بدون شک اثر خیلی جدی در گمشدن دهه ۹۰ در اقتصاد ما داشته است.
آن چیزی که متأسفانه در دهه ۹۰ اتفاق افتاد، بدفهمی از پدیده تحریم، از نحوه کارکرد تحریم و از جایگاه تحریم در سیاست خارجی آمریکا و اهداف خصمانهای بود که دولت آمریکا در قبال ایران دنبال کرد و برنامههایی که علیه مردم ایران داشت. این بدفهمی سبب شد که راه اشتباهی انتخاب شود و این راه اشتباه باعث شد که ما دهه ۹۰ را برای رشد اقتصادی و استحکام اقتصادی از دست بدهیم. این نکتهای است که آقای جهانگیری اصلاً به آن اشاره نکرده است.
از طرفی ایشان در بحث اقتصادی برجام اغراقهایی هم کرده است. البته برجام آوردهها و نتایجی داشته، اما نه آن چیزی که بهصورت اغراق گونه بیان شود. مهمترین آورده برجام فروش فیزیکی نفت ایران و بازگشت سطح فروش نفت به قبل از تحریمها بود که در سالهای ۹۵ و ۹۶ اتفاق افتاد. نوع تعاملات اقتصادی خارجی ایران بهگونهای شد که کاملاً نسبت به بازگشت تحریمها آسیبپذیر شد و لذا هر چند شاهد رشد نفتی خوب در سال ۹۵ بودیم، اما این رشد در سال ۹۶ رخ نداد، چون مهمترین متغیر آن نفت بود و یکبار اتفاق افتاد و وقتی در سال ۹۷ با تحریمها مواجه شدیم و خروج آمریکا از برجام اتفاق افتاد، دو سال پیاپی رشد منفی را تجربه کردیم که کل آن رشد مثبت را به محاق برد و در مجموع دهه ۹۰ برای ما دهه درجازدن محسوب میشود.
برجام نتوانست مشکلات ما را با دنیا رفع و رجوع کند، بلکه صرفاً یک مسکن موقتی بود و بیشتر برای ما نقش مخدر را ایفا کرد و ما نسبت به روندهایی که برای ما تهدید بودند، چه در منطقه و چه در سطح جهان، بیتوجه شدیم و حتی به توسعه زیرساختهای تحریم که در دولت اوباما و بعد ترامپ انجام شد؛ از جمله راهاندازی مرکز هدفگیری تأمین مالی تروریسم در منطقه خلیجفارس در کشور عربستان توجه نکردیم. قانون کاتسا که توسط کنگره آمریکا تصویب شد، برای ما امر مهمی تلقی نشد و به آن توجه نکردیم و ضرباتی هم که در سالهای ۹۷ و ۹۸ بر ما وارد شدند، ماحصل همین بیتوجهیها بودند، لذا نهتنها مشکلی از ما حل نشد، بلکه ما را در یک خلسه و فضای ناهشیاری قرارداد که آسیب آن را دیدیم. این ادعا که برجام در جذب سرمایهگذاری خارجی موفق بوده، با آمارهای موجود تطابق ندارد. در سالهای ۹۵ و ۹۶ که سال اجرای برجام است، روی کاغذ رشد سرمایهگذاری خارجی رخ داده، اما در واقعیت طرحهایی که عملیاتی شدند و سرمایههای که بهصورت واقعی وارد کشور شدند، اعداد بسیار کمی هستند که نشان میدهند سرمایهگذاران نتوانستند اعتماد کنند و ریسک تحریمها کماکان برقرار بوده است؛ لذا در سال ۹۵ زیر ۲ میلیارد دلار تحقق سرمایهگذاری خارجی رخ داده و در سال ۹۶ هم همین حدود بوده است؛ درصورتیکه در دوره آقای رئیسی در سه سال اخیر اعداد بسیار قابلتوجهی ثبت شدهاند که در مسیر اجرا قرار دارند. برای مثال در سال ۱۴۰۲ مبلغ سرمایهگذاری طبق اعلام رسمی متولی امر ۵.۵ میلیارد دلار بوده است.
علت دفاع آقای جهانگیری از برجام این است که مهمترین ایده دولت آقای روحانی مذاکره بود و نتیجه آن که برجام باشد، هویت آنها را میسازد. طبیعی است که از آن دفاع و طبیعتاً تمام تحلیلهای خودشان را به این سمت معطوف کنند که برجام اتفاق مهمی بوده و تجویز فعلیشان هم برجام باشد. ناموفق بودن این مسیر و عدم توفیقاتش برای همه ایرانیها شفاف و تثبیت شده است.