تبلیغات درمانی در شبکههای اجتماعی؛ آری یا نه؟
تاریخ انتشار: ۳ بهمن ۱۴۰۰ | کد خبر: ۳۴۲۱۰۰۸۶
«آیا اساساً تبلیغات پزشکی در شبکههای اجتماعی و بخصوص اینستاگرام یا همان چیزی که این روزها به «طب مارکتینگ» از آن یاد میکنند، کار نادرستی است؟»
روزنامه ایران نوشت: «میگویند مطب دکتر آن قدر شلوغ است که بیماران بهناچار در راهروی ساختمان پزشکان چند ساعتی آواره هستند. این مسأله البته صدای پزشکان دیگر واحدها را درآورده و به همین خاطر مراجعان توسط منشی به بیرون از ساختمان راهنمایی میشوند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
«بیماران اکثراً داخل فضای باز نزدیک مطب مینشینند و چند بار میروند و به مطب سر میزنند و از منشی سؤال میکنند که کی نوبتشان میشود. خیلیهاشان هم شرایط بسیار بدی دارند و به لحاظ جسمی آن قدر تحت فشارند که این منتظرماندن واقعاً برایشان طاقتفرساست.»
این را یکی از کسانی میگوید که اخیراً به خاطر بیماری مادرش به این پزشک مراجعه کرده است. او ادامه میدهد: «این پزشک تا چند وقت پیش آن قدر معروف نبود و مطبش هم اصلاً این طور شلوغ نبود. این را از کسانی شنیدهام که از قبل بیمار دکتر بودهاند و آنها هم از شلوغی بیحد و عجیب مطب در این یکی، دو سال اخیر در شگفت هستند. میگویند از وقتی دکتر به اینستاگرام آمد این قدر تعداد بیمارانش زیاد شده است. من خودم هم به اصرار برادرم که تعریف دکتر را از همکارانش شنیده، مادرم را پیش دکتر بردم؛ در حالی که مشکل چندان حادی نداشت و پیش هر دکتر دیگری هم که میرفتیم همان تجویز را برایش میکرد اما برادرم دو تا پایش را در یک کفش کرد و گفت فقط همین دکتر. استدلالش هم این بود که همه او را میشناسند و خیلی معروف است.»
منظور از معروفبودن البته همان معروفیت اینستاگرامی است. در واقع این روزها بعضی پزشکان برای خودشان یک پا «اینفلوئنسر» شدهاند. حالا شاید بپرسید دکتری که مدام پای اینستاگرام باشد و عکس و استوری منتشر کند، کی وقت میکند به بیمارانش برسد؟
برای این مشکل هم راهی وجود دارد. به هر حال کسانی هستند که دکتر را در این کار یاری میدهند و البته پولش را میگیرند. اتفاقا پول خوبی هم میگیرند. فقط کافی است فیلم و عکسها به دستشان برسد. آن وقت خودشان میدانند چه کار باید بکنند. ادمینهای اینستاگرامی برایشان فرقی ندارد صفحه فروش لباس و کیف و کفش را اداره کنند یا صفحه کاری یک پزشک را.
آنها هدفشان بالابردن فالوئر است و به هر ترتیبی این کار را انجام میدهند. مثلاً ممکن است شما یک صفحه پربازدید آشپزی را دنبال کنید و در حالی که دارید استوریهای خوشرنگ و لعاب از مراحل پخت «چیزکیک» توتفرنگی مورد علاقهتان را میبینید، ناگهان تصویر اتاق جراحی با آقا یا خانم جراح که یک توده خونآلود را جلوی دوربین گرفته، جلوی چشمتان میآید. جراح توضیح میدهد که این توده را همین الان از شکم یک خانم ۴۰ساله درآورده و باقی قضایا. آخر میدانید عکس و فیلم از اتاق عمل خیلی روی بورس است و توی تبلیغات جواب میدهد.
شما ممکن است کنجکاو شوید و به صفحه اینستاگرامی دکتر سر بزنید و حتی اگر به کارتان بیاید، آن را فالو کنید. کمکم تعداد فالوئرهای دکتر بالا میرود و خیلیها او را میشناسند. این طور میشود که در قیاس با همکاران دیگر خود که تبلیغ اینستاگرامی نمیکنند، خواهان بیشتری هم پیدا میکند و به اصطلاح اسم درمیکند.
البته که اگر پزشکی بخواهد در فضای اینستاگرام تبلیغ کند، باید مطابق قانون با مراجعه به سازمان نظام پزشکی منطقهای که کار میکند، درخواست مجوز تبلیغات کند که این قضیه باعث سوءاستفادههای احتمالی نشود.
اما آیا اساساً تبلیغات پزشکی در شبکههای اجتماعی و بخصوص اینستاگرام یا همان چیزی که این روزها به «طب مارکتینگ» از آن یاد میکنند، کار نادرستی است؟
دکتر پویا پورسیدی، متخصص داخلی، در این باره میگوید: «من فکر میکنم تبلیغات را میشود از جنبههای مختلف نگاه کرد یعنی هم میتواند جنبه مثبت داشته باشد و هم منفی و لزوماً این طور نیست که نگاه کاملاً منفی یا مثبت به آن داشته باشیم. خوب یا بدبودن تبلیغات به مسائل عدیدهای بستگی دارد. وقتی یک پزشک یا هر فرد که تخصصی را بلد است تبلیغ میکند، در واقع دارد دیگران را مطلع میکند من این تخصص را دارم و میتوانید بیایید و از آن استفاده کنید. این نکته مثبت تبلیغات است و اگر این کار را نکند، شاید یک عده را از توانایی خودش محروم کند. اینجا تبلیغات جنبه مثبت دارد اما در عین حال این مسأله جنبه منفی هم دارد، چون ممکن است مورد سوءاستفاده قرار گیرد. بنابراین فکر میکنم یکی از مهمترین مسائل این است که موضوع اخلاق را در نظر داشته باشیم. فرد باید اخلاقمدار باشد. البته موضوع قانون هم مطرح است اما تا آنجایی که من میدانم فعلاً قانون کشور ما در این زمینهها آن قدر مدون نیست یا اگر هم است خیلی به آن عمل نمیشود. پس بهتر است روی اخلاق تکیه کنیم. شاید این موضوع تبلیغات در جوامعی که اخلاقمدارتر هستند بتواند بهتر جواب دهد. خوب است که در این زمینه فرهنگسازی کنیم که اخلاق را در این زمینه رعایت کنیم و خلاف واقع تبلیغات انجام ندهیم فقط برای آن که فالوئرها و مراجعانمان بیشتر شود. این کار فرهنگی است که خود پزشکان و رسانهها باید انجام دهند.»
این پزشک ادامه میدهد: «موضوع دیگری هم در اینجا خیلی مهم است و آن هم این که یک جورهایی وظیفه هر فرد از اجتماع است که خودش حواساش به این مسأله باشد. اگر هر کدام از ما این وظیفه را در خود حس کنیم که وقتی وارد فضای اینستاگرام میشویم و تبلیغ را میبینیم و میرویم، در مورد آن نظر دهیم. اگر خوب و مفید است این را بیان کنیم و اگر نکات منفی میبینیم هم عنوان کنیم و به هر حال نظر بدهیم و راحت از کنار آن نگذریم. یک نکته دیگر را هم بگویم که من خودم به عنوان یک پزشک که دور و اطرافم با پزشکان زیادی سر و کار دارم، قضاوت من این است که بیشتر پزشکان اخلاقمدار هستند و اخلاقی رفتار میکنند اما هستند کسانی هم که این کار را انجام نمیدهند و گاهی آدم فکر میکند که به هر حال مسائل اقتصادی هم در این میان نقش دارد اما در هر صورت به نظر من بیشتر پزشکان اخلاقمدار هستند.»
گذشته از تبلیغات اینستاگرامی برخی پزشکان هم به مدد حضور در برنامههای تلویزیونی پربیننده خود را به مردم میشناسانند و از معروفیت زیادی برخوردار میشوند؛ طوری که بیماران برای آن که بخواهند نشانی پزشک مورد نظر را بدهند میگویند همان که در فلان برنامه آمده بود، البته که حضور پزشکان متخصص در رسانه به عنوان کارشناس پزشکی همیشه ضروری است و این یک مسأله جداگانه از آن است که پزشک بهعنوان سلبریتی در برنامههای تلویزیونی خود را به رخ بکشد.
به هر حال با توجه به دنیای جدید تبلیغات در شبکههای اجتماعی که در کشور ما بخصوص در فضای اینستاگرام رواج دارد، باید دید آیا تبلیغات پزشکی در صفحات بیارتباط و صرفاً پرفالوئر چه تأثیری روی وجهه اجتماعی این حرفه دارد. شما به عنوان مخاطب اگر تبلیغ یک پزشک را در یک صفحه پرفالوئر که باقی پستهایش شامل ویدئوهای طنز و موضوعهایی از این دست است ببینید، آیا ترغیب میشوید به آن پزشک مراجعه کنید یا نه؟»
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: شبکه های اجتماعی یک پزشک آن قدر
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۱۰۰۸۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
چرا آمار خودکشی پزشکان بالا رفته؟ / این طبقه مانند گذشته نزد مردم محترم نیست
سیدمحمد میرخانی، مشاور اجتماعی سازمان نظام پزشکی میگوید: «هیچوقت نمیتوان گفت، یک نفر به چه علت اقدام به خودکشی کرده است. قطعا عوامل زیادی در این موضوع نقش دارند، اما بهطور کلی مسائلی در جامعه پزشکی وجود دارد که ممکن است تشدیدکننده عوامل شخصی فرد شود.» به نوشته روزامه دنیای اقتصاد، او معتقد است:«زمانی رشته پزشکی، رشته بسیار محبوبی بود و موقعیت مالی خوبی هم داشت. پزشک با مداوا کردن بیمار حس خوبی پیدا میکرد و از جایگاه مطلوبی بهرهمند میشد، اما متاسفانه در چند دهه اخیر مشکلات مالی بیشتر شده است. پزشکان معمولا به دلیل شرایط شغلی از نظر خانوادگی و عاطفی حساستر میشوند و از سوی دیگر بیداریهای مکرر فرد را بهشدت آسیبپذیر میکند.» میرخانی با بیان مهمترین عوامل تاثیرگذار روی خودکشی پزشکان میگوید: «یکی دیگر از عوامل، سختی کار است که وقتی با ناکامیهای پزشکی روبهرو شود، فرد را دچار ناراحتی عمیق میکند. از سوی دیگر بحث برخوردهای خشن بیمار و خانوادههای بیمار با پزشک است. چون موقعیت پزشکان در چند سال گذشته افت کرده است. در بسیاری مواقع خانواده خیلی از بیمارهایی که فوت کردند؛ پزشک را مقصر جلوه میدهند. خانواده بیمار معمولا بدون هیچ بررسی برخوردهای خشن نسبت به پزشک معالج اعمال میکنند. مواردی دیده شده که حتی به پزشکان حمله کردند یا آنها را با چاقو زدند. بهطور کلی میزان امنیت پزشکان پایین آمده است.» او یکی دیگر از عوامل موثر بر حال کنونی پزشکان را محیط پادگانی بیمارستانها عنوان میکند: «این موضوع به خصوص در مورد رزیدنتها صدق میکند. آنها گاهی ۷۲ ساعت نمیتوانند بخوابند و این شرایط بهشدت خطرناک است. معمولا این شرایط آنها را دچار افسردگی میکند و نیاز به درمان دارند، اما گاهی وقتها این درمان به موقع انجام نمیشود. شاید باورش سخت باشد، اما یک پزشک ممکن است تنها فرصت خوابیدن و حمام رفتن را پیدا کند و بیشتر وقتها مشکلاتش لاینحل باقی میماند.»
پیش از این، علی سلحشور، سرپرست اداره کل روابط عمومی و امور بینالملل سازمان نظام پزشکی ایران هشدار داده بود: «این حجم از افسردگی میان پزشکان جوان بیسابقه است!»
یک مطالعه در سال ۱۴۰۰ درباره وضعیت سلامتی رزیدنتهای در حال تحصیل در دانشگاههای علومپزشکی کشور نشان میدهد: «۲۳درصد از دستیاران پزشکی دارای افسردگی شدید تا بسیار شدید بودهاند. حدود ۲۵درصد از افراد اضطراب شدید تا بسیار شدید و نزدیک به ۳۴درصد از آنها استرس شدید تا بسیار شدید داشتهاند.» میرخانی یکی دیگر از ریشههای اصلی این شرایط را دوران رزیدنتی میداند: «در سیستم سلامت و بهداشت ما تحقیر سیستماتیک وجود دارد. ساختار بهگونهای است که از رزیدنت بیگاری میکشند و او هم هیچ راه فراری ندارد. او نمیتواند کوچکترین مخالفتی با بالادستی خود داشته باشد چراکه طبق قراردادی که دارد ممکن است که پای ضامنها و وثیقهای که گذاشته، پیش کشیده شود. بنابراین ترجیح میدهد سکوت کند. به هر حال بیشتر این افراد امکان ازدواج ندارند و در یک محیط ناامن زندگی میکنند.» سعید بابایی، روانشناس با توجه به خودکشیهای اخیر پزشکان توصیه میکند: «هر چقدر ما شرایط خوبی داشته باشیم و از تمام اختلالها به دور باشیم مثل افسردگی و اضطراب، ممکن است حس ناکافی بودن ما را به پوچی برساند و تمام تروماهای دوران کودکی تاثیر مستقیم رویمان بگذارد.» زندگی در اتاقهای محقرمیرخانی در ادامه عوامل تاثیرگذار روی حال کنونی جامعه پزشکی میگوید: «بسیاری از دانشجویان پزشکی برخلاف تصور عمومی در دوران گذراندن طرحشان در شهرستانها معمولا در اتاقهای محقر زندگی میکنند. شما ببینید چند عامل آنها را تحتتاثیر قرار داده است. پس وقتی همه این عوامل دست به دست هم میدهند برخی به پایان زندگی میاندیشند.»
میرخانی با تاکید بر این مساله که «خودکشی در دین ما اخلاقی و پسندیده نیست» یادآوری میکند: «افرادی که خودکشی میکنند در شرایط خاص روحی قرار میگیرند و آگاهی خود را به زندگی از دست میدهند و عملشان ناخودآگاهانه است. بنابراین این امر یاغیگری در برابر خدا یا کفر نیست.»اگر چه ممکن است این مساله به میان آید که پیش از این هم خیلی از رزیدنتها و پزشکان با این عوامل دستوپنجه نرم میکردند، با این حال میرخانی میگوید: «زمانی مردم برای پزشکان احترام زیادی قائل بودند، اما اکنون اقبال عمومی جامعه از دست رفته است. دیگر احترام پیشین خود را ندارند. ارتباط میان مردم و پزشکان نامناسب شده است و دلیل این امر به ساختار بهداشت کشور برمیگردد. هزینههای درمان بالا رفته است و بیمهها معمولا این هزینه را نمیپردازند و بیمار و پزشک رودرروی هم قرار میگیرند.»
حال باید دید که مسوولان چه راهحلی برای برونرفت از شرایط کنونی دارند و چگونه میتوانند محیط پزشکان را امن کنند تا این اندازه تنها نباشند تا به جایی برسند که حتی از فرزند خود بگذرند و خود را بکشند.
23302
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900407