Web Analytics Made Easy - Statcounter

همین اول کاری، بعد از ورود به محوطه خانه جشنواره، چشم ام افتاد به چند تا آدم خوش لباس. باید حتما یک چیزی ازشان کار می گرفتم، وگرنه هیچ وقت خودم را نمی بخشیدم. دوتاشان کیف جیبی داشتند. الحمدالله توان

ستم جیب شان را بزنم. اما موبایل هایشان را مانند فرزندشان، بغل گرفته بودند و لحظه ای چشم ازش بر نمی داشتند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 

ببخشید؛ فکر کنم هنوز خودم را معرفی نکرده ام؛ من دزد هستم. جیب همان آقاپسری که در این ستون می نوشت را در مترو زدم. همان موقعی که کنارم نشسته بود و داشت برایم تعریف می کرد از زرنگ بازی هایی که برسر خواهر بیچاره اش در آورده و نتیجه اش را در اینجا می نوشته. حالا من دلم نیامد سعیده خانم، خواهر همان بنده خدا را بی خبر بگذارم از ماجراهای اینجا. شاید حکمتی در کار بود و ما هم عیال وار شدیم. 

القصه؛ رفتم سرویس بهداشتی تا با خیال راحت دو تا کیف کار گرفته شده را خالی کنم. فقط یکسری کارت بانکی داخلشان بود و چند تکه کاغذ. عملا باید بگویم زرشک. 

کمی که در حال و هوای این جا گردش می کنم، چیزهای غربی برایم پدیدار می شود. اینجا چقدر عجیب است؟ همه راه می روند، می نشینند، حرف می زنند، می نویسند و تازه پول هم در می آورند.

خیلی عجیب است. یکی را دوباره پیدا کردم که لباس های لوس و موهای بلندی داشت. عجیب و غریب تر از قیافه اش، حرف هایش بود. همه اش داشت از دولت انتقاد می کرد که من فکر کردم با آن طرف آبی هاست و آمده اینجا بمب بگذارد و فرار کند. اما بعد از نیم ساعت، فهمیدم خبرنگار یک رسانه دولتی است. آن هم با ۲۰ سال سابقه. واقعا این یکی حق اش بود که کیف اش را کار بگیرم. گرفتم. ۱۲۰ هزارتومان پول نقد داشت و سه تا کارت هدیه. رمزش هم داخل پاکت هایشان بود. سه تا پانصدی بود. 

از بلندگو صدا کردند که فیلم شروع شده. رفتم داخل سالن و جایی مناسب پیدا کردم. جلویم یک آقای شیک پوش نشسته بود و پالتوی گرانش را در آورده بود انداخته بود روی صندلی. مترصد این بودم که سالن تاریک بشود و برود در کار جیب های پالتو. اما فیلم که شروع شد حالگیری من هم شروع شد. فیلم، اسم اش «ملاقات خصوصی» و درباره پسری بود در زندان که داشت مخ یک دختره را، یعنی داشت نظر یک دختر خانمی را در بیرون، جلب می کرد. اصلا این زندان با سرنوشت ما عجین است، توی سینما هم ولمان نمی کند. خوبی فیلم این بود که نشان می داد همه زندانی ها، آدم های بی سواد و بی تربیتی نیستند. آدم های باکلاس و مودب و باسواد هم تویشان پیدا می شود. کمی احساس سربلندی کردم. 

وسط های فیلم آمدم بیرون. رفتم سرویس بهداشتی تا کیفی که از پالتو زده ام را خالی کنم. یکهو خشکم زد. در جا. این دیگر چیست؟ یک دفترچه یادداشت بی ارزش را به جای کیف جیبی زده بودم.

اینجا دیگر کجاست؟ عجب اشتباهی کردم آمدم اینجا. آمدم بیرون. دفترچه را انداخت داخل سطل. در راهرو، انگار یک جفت دست، بازوهایم را گرفت و پیچاند به سمت سرویس، دوباره. متوجه شدم که آن دفترچه چیزی تویش هست که مرا می خواند. دفترچه را از داخل سطل در آوردم و حسابی الکل زدم تا ضدعفونی بشود. رفتم یک نیمکت نشستم و شروع کردم به ورق زدن اش. پر از یادداشت بود. بالای هر صفحه تاریخ داشت. آخرین یادداشت را نگاه کردم. 

«۱۴ بهمن. امروز آقای ... آمده بود دفتر. اول صبح. التماس دعا داشت. می گفت برای فیلم اش خیلی خرج کرده اما اقبال نداشته در جشنواره. از من خواست کمک اش کنم در رسانه بیاید بالا. گفتم باشد. شرط اش را هم گفتم. قبول کرد.» 

از این یادداشت بی سر و ته چیزی نفهمیدم. وسط های دفترچه را هم شانسی باز کردم ببینم چه نوشته: « ۱۳ مهر. از صبح، ارشاد بودم. ظهر خسته و گرسنه رسیدم دفتر. سه نفر منتظر ملاقاتم بودند. ناهار خوردم. گفتم خانم ... بیاید داخل. دائم غر می زد. می گفت تهیه کننده برایش کاراوان اختصاصی نگرفته سر پروژه. گفتم کاراوان برای چه؟ دو روز بیشتر فیلمبرداری نداشته. می گفت نمی خواهد از خانم ... عقب بماند. قبول کردم درخواستش را. اما دستمزدش را نمی دهم. آقای ... و آقای... هم با هم آمدند. مشکلی در پایان کار برج شان داشتند. پیشنهاد دادم دو طبقه اضافی که ساخته اند را سینما و فوت کورت کنند. استقبال کردند. رفتند که بکنند.» 

نمی دانم این سینما که یک عالم مشکل دارد و همه اش ضرر و زیان و مشکل است، چرا اینقدر طرفدار دارد؟ اصلا این همه فیلم می فروشند پول اش کجا می رود؟ چرا همه ناله می کنند؟

بیشتر…

برچسب‌ها هوتن شکیبا پریناز ایزدیار چهلمین جشنواره فیلم فجر ملاقات خصوصی

منبع: ایرنا

کلیدواژه: هوتن شکیبا پریناز ایزدیار چهلمین جشنواره فیلم فجر هوتن شکیبا پریناز ایزدیار چهلمین جشنواره فیلم فجر ملاقات خصوصی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۴۲۹۸۷۵۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

اوسمار مقصر حذف پرسپولیس را اعلام کرد

سرمربی تیم پرسپولیس تأکید کرد، تیمش در مصاف با آلومینیوم بازی همیشگی خود را انجام نداده و عملکرد ضعیف خط دفاعی باعث حذف تیمش در مرحله یک‌هشتم نهایی شده است.

به گزارش تابناک ورزشی، اوسمار ویرا پس از شکست تیمش مقابل آلومینیوم اراک در مرحله یک هشتم نهایی جام حذفی اظهار داشت: این بازی از نظر احساسی و فیزیکی برای ما سخت و سنگین شد. در این مسابقه ما نتوانستیم بازی همیشگی خودمان را انجام دهیم. آلومینیوم اما توانست با یک ریتم ثابت بازی کند. ما باید سعی کنیم اشتباهات را برطرف کنیم، چون لیگ را روبه‌رو داریم که بازی‌های آنجا سخت است.

 

مشکل ما امروز در بخش دفاعی بود، نه بخش تهاجمی

وی در پاسخ به سؤالی درباره دلایل تعویض بازیکنانی مانند ترابی، سروش رفیعی و عبدالکریم حسن گفت: بعضی وقت‌ها باید تعویض‌هایی انجام دهیم که بازیکنان حس رقابت بیشتری داشته باشند. شما دیدید آلومینیوم با بازیکنانی که داشت خوب بازی کرد. ما با تعویض‌ها توانستیم در وقت اضافه دو گل بزنیم و دوباره جلو بیفتیم؛ امروز مشکل ما در بخش هجومی نبود، در بخش دفاعی بود. در بازی حذفی شما نمی‌توانید یک گل در دقیقه 90 و یک گل در دقیقه 100 بخورید.

 

فرق ما با بازی قبلی این بود که می‌دانستیم چه کاری باید انجام دهیم

سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس تصریح کرد: در بازی لیگ هم که یک بر صفر اینجا شکست خوردیم گفتم که بازی با آلومینیوم اینجا سخت است. در این بازی نسبت به بازی لیگ متفاوت بودیم. فرق ما با بازی قبلی این بود که می‌دانستیم چه کاری باید انجام دهیم. حتی وقتی گل اول را خوردیم در نیمه دوم شانس دو به یک داشتیم و اگر گل را می‌زدیم شاید بازی تمام شده بود. ما باید بیشتر تلاش کنیم، چون سال دیگر هم ما اینجا بازی داریم و باید مشکل را برطرف کنیم.

 

خوردن 4 گل ناراحتم می‌کند!

«هواداران پرسپولیس باخت با چهار گل را به یاد ندارند.»، اوسمار در واکنش به طرح این موضوع توضیح داد: چهار گل خوردن نه تنها در ایران، بلکه کلاً در فوتبال خوب نیست و ناراحتم می‌کند. بعد از چند بازی که گل نخوردیم به نظرم دریافت چهار گل خوب نیست.

دیگر خبرها

  • خاص‌ترین هوادار فوتبال در تمرین استقلال | هدیه نکونام به این هوادار خاص | تصاویر
  • خاص‌ترین هوادار ایران در تمرین استقلال (عکس)
  • عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران
  • عاشق شعر عالمگیر ایران هستم/ بهترین سوغاتی از نمایشگاه کتاب تهران
  • جریمه تاوان گرانفروشی خودرو
  • ملی‌پوش فوتسال: ما ایرانیم و عاشق فینال پرتماشاگر
  • (ویدئو) پرسپولیس مجبور است اینجا بیاید، ببازد و برود!
  • اوسمار مقصر حذف پرسپولیس را اعلام کرد
  • (ویدئو) اینجا لندن است؛ اشتباه نکنید پاکستان نیست!
  • چرخش 180 درجه: ستاره عاشق رئال منتظر بارسا