تعدد ترجمهها و نبود قانون کپی رایت؛ دلیل حالِ نامساعد بازار ترجمه و نشر
تاریخ انتشار: ۷ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۱۰۶۵۷۷
این روزها، بازار ترجمه با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم میکند که باید برای برطرف شدن آنها اقدامهای جدی صورت بگیرد.
تا به حال شده است که قصد داشته باشید یکی از شاهکارهای ادبی را مطالعه کنید و با نسخههای متفاوتی از ترجمه آن روبرو شده باشید و همین موضوع، شما را سر دو راهی انتخاب قرار دهد؟
موضوعهایی چون ترجمههای متعدد از متون مختلف به ویژه شاهکارهای ادبی، آن هم با سطوح کیفی متفاوت و نبود قانون کپی رایت استاندارد در بازار ترجمه را میتوان از جمله دغدغههای مترجمان به ویژه، مترجمان متون ادبی و فعالان حوزه نشر برشمرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
آقای صفرزاده، مشکلات اصلی ترجمههای متون ادبی در بازار نشر چه مواردی هستند؟
تسلط مترجم به زبان مقصد باید به مراتب بیشتر از تسلط او به زبان مبدأ باشد. یعنی اگر مترجمی میخواهد از زبان دیگر به فارسی ترجمه کند باید به این زبان تسلط داشته باشد. ولی متأسفانه، معمولاً مترجمهای ما زبان فارسی ضعیفی دارند؛ به طوری که به اندازه کافی به زبان فارسی و گونههای آن مسلط نیستند و بیشتر وقت و نیروی خود را صرف یادگیری زبان خارجی کرده اند. بنابراین، وقتی وارد حوزه ترجمه شده و میخواهند کار ترجمه انجام دهند متوجه ضعیف بودن زبان فارسی خود میشوند و درواقع، از پسِ ترجمه برنمی آیند که این موضوع، یکی از بزرگترین مشکلات دنیای ترجمه ماست. از این رو، اگر مترجمی میخواهد متن ادبی را ترجمه کند نباید در نگارش، دست کمی از نویسنده آن متن داشته باشد. یعنی از لحاظ تسلط به نگارش باید به اصطلاح، خودش یک پا نویسنده باشد؛ زیرا مترجمی که نمیتواند یک صفحه از مطلبی را به درستی بنویسد و در حقیقت، نگارش خوبی ندارد، نباید شاهکار ادبی را بردارد و سراغ ترجمه آن برود چراکه مسلماً از پسِ این کار بر نمیآید و این تنها یکی از مشکلات این حوزه است.
آیا برای مترجم، به ویژه مترجم متون ادبی ضرورت دارد که ترجمه را به صورت آکادمیک و دانشگاهی دنبال کرده باشد؟
بهترین مترجمهای ادبی ما افرادی بودند که نه در دانشگاه درس ترجمه خوانده بودند و نه مدرک این رشته را داشتند که از آن جمله میتوان به مرحوم محمّد قاضی، مرحوم ابوالحسن نجفی و مرحوم نجف دریابندری اشاره کرد که هر سه از بزرگترین مترجمهای کشور بوده و با وجود این که ترجمه را به صورت دانشگاهی نخوانده بودند، اما به زبان فارسی و گونههای آن تسلط داشتند و تفاوت فارسی گفتاری، نوشتاری و ادبی را میدانستند و در حقیقت، همه این موارد باعث شده بود که در کار ترجمه بسیار موفق و درخشان باشند چراکه ترجمه، هنر است و هنرمند را نمیتوان در مدرسه و دانشگاه پرورش داد و هنرمند باید خودساخته باشد. زیرا مترجم مثل نقاش است. شما اگر کلاس نقاشی برگزار کنید، نمیتوانید نقاش پرورش دهید. چون فرد باید در این هنر استعداد ذاتی داشته باشد و خودش برای پرورش و پیشرفت خود تلاش کند.
نظر شما در خصوص برگزاری کارگاهها و دورههای آزاد تربیت مترجم چیست؟
کسی که استعداد ذاتی در ترجمه داشته باشد، نیازی ندارد که در کارگاههای آزاد تربیت مترجم شرکت کند و اغلب افرادی که برای یادگیری، در این کارگاهها حضور پیدا میکنند هیچ وقت مترجم نمیشوند. مگر این که استعداد ذاتی در این زمینه داشته باشند.
دلیل این که اغلب افراد برای خرید متون ادبی ترجمه شده، توجه زیادی به نام مترجم میکنند، چیست؟
ما فقط تعداد انگشت شماری مترجم داریم که از پسِ ترجمه خوب و مناسب متون ادبی برمی آیند؛ به طوری که متأسفانه، اغلب ترجمههای ادبی که الان در بازار نشر وجود دارند زبان و بیان متناسب با متن اصلی را ندارند. یعنی به دلیل این که مترجم تسلط کافی به زبان ادبی فارسی نداشته، نتوانسته است ترجمه را چنان که باید و شاید از آب دربیاورد و دلیل این که مردم سراغ نامهای بزرگ در ترجمه میروند، این است که این مترجم ها، امتحان خود را به خوبی پس داده اند و مردم به آنها اعتماد دارند و میدانند که کار این مترجم ها، استاندارد، خوب، قابل قبول و باکیفیت است.
یعنی به نظر شما، مترجمهای جوان نباید سراغ ترجمه شاهکارهای ادبی بروند که قبلا ترجمه شده اند؟
وقتی ترجمه خوبی از متن وجود دارد به شرطی مترجم جوان میتواند دوباره آن متن را ترجمه کرده که بتواند بهتر از ترجمه قبلی کار کند و البته بعید است که بتواند این کار را انجام دهد. به همین دلیل، توصیه میکنم مترجمهای جوان، سراغ متنهای مشهوری نروند که ترجمههای مشهور و محبوبی هم دارند. مگر این که مترجم جوان، آن قدر قابلیت و توان در خود ببیند که بتواند از پسِ ترجمه آن متن بربیاید و بهتر از مترجم قبلی، کار کند.
تعدد ترجمهها در بازار نشر چه مشکلاتی را برای خواننده و ناشر به وجود میآورد؟
وقتی چندین ترجمه از یک متن در بازار وجود داشته باشد باعث سرگشتگی و بلاتکلیفی خواننده کتاب میشود. چون چنین خوانندهای که مترجمها را به خوبی نمیشناسد، نمیداند کدامیک از ترجمهها استاندارد و خوب هستند تا بتواند بخرد و بخواند. از این رو، او در انتخاب کتابهای ترجمه شده دچار تردید میشود. زیرا برای او ثابت نشده است که آیا این مترجم، کار با کیفیتی ارائه داده است یا دیگری؟ که این موضوع، یکی دیگر از دلایل عمده مشکلات ترجمه در بازار نشر است.
توصیه شما به چنین خوانندگانی چیست؟
من به خوانندههایی که چند ترجمه از یک اثر را میبینند و نمیدانند کدامیک را انتخاب کنند، پیشنهاد میکنم در صورت امکان، بخشهایی از آن ترجمهها را بخوانند و درمورد آنها بررسی اجمالی کرده و هر کدام موردپسندشان بود را تهیه کنند.
تا چه اندازه قانون کپی رایت در بازار ترجمه رعایت میشود؟
بسیاری از مشکلاتی که اشاره کردم ناشی از این است که قانون کپی رایت در کشور نداریم. یعنی مثل کشورهای خارجی نیستیم که قبل از ترجمه کتاب، قراردادی بسته و به ناشر و مترجم مشخصی سپرده شود و دیگران حق ترجمه آن را نداشته باشند. مگر این که حق نویسنده ادا شده و به ناشر آن مبلغی داده شود. از اینرو، به دلیل این که چنین شرایطی در بازار ترجمه کشور ما وجود ندارد، مترجمهای متعددی، سراغ آثار مشهور به منظور ترجمه میروند و بدنبال آن، گاهی دیده شده که چند ترجمه از یک کتاب وارد بازار نشر میشود که این اصلا خوب نیست. چون همان طور که گفتم باعث سرگردانی خوانندهها و مشکلاتی برای ناشران میشود. زیرا ناشر برای عرضه کتاب ترجمه شدهای اقدام و سرمایه گذاری میکند، ولی با استقبال کمِ خوانندگان روبرو میشود و در نهایت، کتابهای ترجمه شده آن طور که باید به فروش نمیروند.
توصیه شما به مترجمهای جوان چیست؟
به مترجمهای جوان توصیه میکنم متون خوب فارسی اعم از قدیم و جدید و نظم و نثر را بسیار بخوانند و الگو، جمله بندی و کاربرد واژگان را از آنها یاد بگیرند. زیرا مترجمی که گلستان سعدی، مثنوی مولانا، دیوان حافظ، ترجمههای نجف دریابندری و محمّد قاضی و... را نخوانده باشد، نمیتواند کار ترجمه خود را به درستی انجام دهد چراکه به زبان فارسی مسلط نیست.
منبع: ایران اکونومیست
کلیدواژه: مترجم های جوان قانون کپی رایت بازار نشر بازار ترجمه زبان فارسی متون ادبی ترجمه شده ترجمه ها مترجم ها ترجمه آن
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت iraneconomist.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایران اکونومیست» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۱۰۶۵۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کمی مهربان باشیم (بررسی زندگی و آثار دکتر هروی)
به نام خداوند جان و خرد
کمی مهربان باشیم:
کمی مهربان باشیم؛ تا مصداق این بیت شعر گردیم:
نام نیک رفتگان ضایع مکن تا بماند نام نیکت پایدار
سعدی(درود خدا بر اوباد)
به گزارش جام جم آنلاین از گرگان استاد ایرانفر در ادامه گفتند ما نتوانستیم زحمات او را پاس بداریم و شان و جایگاه علمی و فرهنگی او را حفظ کنیم و خواستار توجه مسئولان فرهنگی استان شدند و در پایان صحبتش بنا گردید ایشان به یاری چند نیک اندیش دیگر عضو انجمن حافظ خوانی با روی هم گذاشتن مقداری پول، سنگ مزاری شایسته ای برای قبر دکتر حسینعلی هروی تهیه و بر مزارش نصب نمایند.
این سخنان که نگارنده را وادار نمود که به قبرستان امامزاده عبدالله رفته و قبر دکتر حسینعلی هروی را زیارت نماید و به بررسی زندگی و آثار او بپردازد، آنچه در زیر گزارش می شود، مروري بر زندگي و آثار دكتر«حسين علي هروي» این اندیشمند راستین گرگانی است. نگارنده امیدوار است که توانسته باشد به شایستگی ایشان را به دوستدارانش و علاقمندان ادب و فرهنگ ایران و به ویژه حضرت حاغظ بشناساند، و پیشنهاداتی که ارائه نموده توسط مسئولان امر جامه ی عمل پوشانده شود، تا شاید بتوانیم خدمتی کوچک به مردی بزرگ کرده باشیم.
سرمایه های راستین یک ملت، نه ذخائر فسیلی و زیرزمینی، نه کانی های ارزشمند، نه فلزات گرانبها، و نه اندوخته های پولی آنان است؛ بلکه سرمایه های راستین یک ملت، مردان و زنانی است که بی چشمداشت، عمر گرامی خود را در را پیشرفت دانش، فرهنگ و ادب گذراندند، تا دستاورد تلاش و کوشش صادقانه ی آنان چراغی باشد فروزان در راه تکامل تاریخ و تمدن کشور و تعالی همنوعانشان.
آنان در تنهایی، گمنامی و گاه تهیدستی و بی انتظار پاداش تلاش نمودند، و در زنده بودن خود و یا پس از مرگشان برای مجاهدت بی دریغ خود، توجه و تحسینی را از ما خواستار نبودند و نشدند. اما این ما هستیم که از یک سوی وظیفه ی انسانی داریم که تلاش و دستاوردشان که برای ما، فرّ و شکوه، پیشرفت و والایی و غرور ملی به دنبال داشته، ارج نهیم و ایشان را از گمنامی و تنهایی و سکوت رنج دهنده شان برهانیم و بخواهیم که غبار فراموشی و بی مهری خودمان ر ا از نام یادشان پاک کنیم، تا نامشان برای همیشه بلند مرتبه و یادشان پرآوازه و دستاورد یک عمر مجاهده ی آنها کاراتر گردد.
سرزمین گرگانزمین با پيشينه فرهنگي و تاريخي درخشان خود و لطف خدادادی تاكنون توانسته است اندیشمندان و دانشمندان بسیاری را بپروراند. بزرگانی که در روزگاران گذشته و نیز دوره معاصر به مانند ستارگان پر فروغي در گلستان فلسفه، علم و ادب، فرهنگ وتاریخ درخشیده اند، در اين زمينه ميتوان به شخصيتهايي همچون «سيدابوالقاسم ميرفندرسكي، خليل فلسفي، مختومقلي فراغي، مسيحالله ذبيحي، فخرالدين اسعد گرگاني، ميرداماد و دیگران اشاره كرد.
یکی از این شخصیت های فرهیخته عرصه ی دانش و ادب حسينعلي هروي گرگانی- نویسنده، مترجم، حافظ پژوه و شارح بزرگ معاصر استاد دانشگاه است.
حسينعلي هروي در سال۱۲۹۷ه.خ پا به عرصه هستی نهاد. وی فرزند ميرزا احمد خان معروف به بابا كه در محله سرپير گرگان زندگي ميكرد،بود پدربزرگ وی حبیب الله خان سررشته دار، عضو محکمه حقوق استرآباد و جد اعلایش، حاج شیخ عبدالصمد خان مقصودلو موقرالملک، همگی از چهره های سرشناس گرگان بودند. تحصيلات ابتدايي و دوره اول متوسطه را درگرگان به پايان برد و به دليل داير نبودن كلاسهاي دوره دوم متوسطه، براي ادامه تحصيلات به دانشسراي مقدماتي تهران رفت. وي از دانشسراي مقدماتي با كسب رتبه اول به دانشسراي عالي وارد و درجه ليسانس یا کارشناسی را در رشته زبان هاي خارجي كسب كرد. هروي در سال ۱۳۲۴به عنوان دبير زبان فرانسه در آموزش و پرورش شهرستان گرگان مشغول به كار شد كه پس از چند سال دبيري، كارمندي بانك و رياست فرهنگ در برخي نقاط از جمله شهرستان گناباد و استان خراسان براي ادامه تحصيلات به فرانسه رفت. وي در دوره دكتراي مدرسه عالي "السنه شرقي" دانشگاه پاريس نام نويسي كرد و موفق به اخذ درجه دكترا در رشته فرهنگ و تمدن اسلامي شد. پايان نامه دكتر حسين علي هروي نيز ترجمه خسرونامه يا گل و هرمز عطار بود كه آن را به زبان فرانسه برگرداند.
در مورد بخشي از زندگي دكتر هروي، محمد ايرانفر در مقالهاي ميگويد: هروي در سالهاي ۱۳۲۹تا ۱۳۴۴رييس دفتر استاد بديع الزمان فروزانفر و سپس دبير دانشكده معقول و منقول (الهيات) بوده است. دكتر هروي همچنين در دهه پنجاه با سيدابوالقاسم انجوي شيرازي، نعمت الله قاضي (شكيب)، دكتر شاه حسيني و چند نفر ديگر در بخش ادبي راديو ايران همكاري داشت. وي در سال ۱۳۴۸از سوي هيات منتخب دانشگاه تهران كه شامل دكتر منوچهر ستوده، دكتر ابوالقاسم اجتهادي و دكتر حسين گوئيلي بودند به مقام استادياري دانشگاه مفتخر شد. همكاري با بخش ادبي راديو ايران ، ترجمه فصولي از كتاب آناكارنينا از لئون تولستوي و ترجمه خوش زيستن در زندگي زناشويي تاليف آندره موروا ، داستايفسكي به روايت هانري تروآيا ، جلديازدهم تاريخ بزرگ جهان و زندگي نامه پوشكين اثر هانري تروايا از ديگر فعاليتهاي حسين علي هروي بودهاست.
ترجمه كتاب «فرهنگ البسه مسلمانان» تاليف رينجرت دزي از آثار برجسته دكتر هروي است. اين كتاب در نوع خود ماخذي نسبتا جامع بوده و در آن توضيح و شناخت انواع پوششها و جامههاي مسلمانان از صدر اسلام تا قرن نوزدهم ميلادي (سيزدهم هجري قمري) بيان شده است. کتاب فرهنگ البسه مسلمانان، در رشته ترجمه ادبی، برنده جایزه سلطنتی 1345 گردید. در اين زمينه شادروان مجتبي مينوي در مقدمه اين كتاب نوشته است: زحمت بسياري كه اقاي هروي در ترجمه اين كتاب و مفهوم كردن آن براي خوانندگان كشيدهاند قابل توصيف نيست. همچنين مقالات نوشته شده با عنوان بيسوادي در جهان، اسلام در جهان امروز، هنر اسلامي و مجموعه مقالاتي در مورد حافظ از ديگر آثار اين نويسنده و مترجم است. مهمترين و ماندگارترين اثر و بزرگترین عامل حسن شهرت دكتر هروي کتاب چهار جلدی «شرح غزلهای حافظ» است که پس از سالها تحقیق كه با مقدمهاي مبسوط به همت دكتر زهرا شادمان در سال هزار و سیصدو شصت و هفت منتشر شده است. کتاب ارزشمندی که هنوز جایگاه رفیعی در عرصه پژوهشهای حافظ شناسی دارد.بهاءالدين خرمشاهي حافظ پژوه نامدار معاصر دراين زمينه ميگويد: من خود شرح غزلهاي حافظ را ارج ميگزارم و آن را از بسياري از شروح سودمندتر مي دانم.
هروی با انتشار مقالات متعدد در نشریات معتبر به نقد کتب منتشره درخصوص دیوان خواجه حافظ می پرداخت امری که او را به چهره ای خاص در این زمینه مبدل کرده بود، مقالاتی که گهگاه رویه ای تند و طعنه آمیز به خود می گرفت و زمینه بروز مباحثات مختلف را فراهم می نمود، در بهار 1353 مقاله ای باعنوان «نقدی بر حافظ مسعود فرزاد» به طبع رسانید و سبب شد تا فرزاد نیز مقاله ای بی محابا در همان نشریه بنگارد. از دیگر مقالات انتقادی ایشان می توان به نقد دیوان حافظ، تصحیح ابوالقاسم انجوی شیرازی یا « سخنی از تصحیح جدید دیوان حافظ» در معرفی دیوان حافظ، تصحیح دکتر خانلری اشاره کرد. مباحثات وی اساتید دیگری چون دکتر اسلامی ندوشن، فتح الله مجتبایی و ایرج افشار را نیز مورد عنایت قرار داده است، روند این رویدادها موجب گردیده بود تا خود نیز به لحن مزاح در مقاله «چرا نه در کنار هم؟»( کیهان فرهنگی اسفند 1367) چنین بنگارد:« در کنگره حافظ شیراز مصاحبت استادى از دانشگاه اصفهان نصیبم شد.خوش سخن و لطیفه پرداز.روزى از من پرسید شرح حافظ شما چند جلد شده، گفتم چهار جلد.به همان لهجه ظریف اصفهانى گفت بگویید هشت جلد، چون با سابقهاى که من به مشاجرات قلمى شما در باب حافظ دارم باید منتظر نقد و نظرهاى بسیار باشید.»، سلسله مقالات وی در کتابی با عنوان «مقالات حافظ، دکتر حسینعلی هروی» توسط عنایت الله مجیدی به طبع رسیده است.
دكتر حسين علي هروي بر اثر ابتلا به بیماری ریوی در ششم اردیبهشت ماه سال ۱۳۷۲در تهران درگذشت و بنا به وصيت خود به دلیل تعلق خاطر در دیار سرسبز و تاریخی اش- گرگان- به خاک سپرده شد، تا با خدمات فرهنگي و ادبي بسيار كه به جامعه ايران ارايه داد نامش براي هميشه به يادگار بماند.
شرف الدین خراسانی، شعر«ظلم مرگ» را در رثای او سروده که برخی ابیات آن از این قرار است:« دردا که مرگ یاران ما را ز هم جدا کرد / بر رفتگان ستم کرد بر ماندگان جفا کرد / دردا مگر ندانست در بند مهر اوئیم / آن رفته ای که ما را زود اینچنین رها کرد / آن رفته ای که عمری با حافظ آشنا بود / خلقی به او ثنا گفت، حافظ به او دعا کرد / چون زنده بودن او درد گران او گشت / او درد زندگی را با مرگ خود دوا کرد.»
با توجه به شخصیت ادبی- فرهنگی ارزشمند دكتر حسين علي هروي و در راستای گرامیداشت چهره های علمی،دینی و سیاسی و نیز الگو سازی آنان برای نسل امروز، چند پیشنهاد می شود امید می رود،که عملی شوند:
1-در تقویم استان، نام ابشان به عنوان یک چهره ماندگار(دینی،عرفانی و سیاسی) ثبت شود. و برنامه های پیش بینی شده را در همین روز انجام بدهند.
2-هرساله در روز در گذشتش،برنامه هایی برای گرامیداشت یاد و نامش برگزار شود.یکی از این برنامه ها می تواند با همکاری شهرستان سبزوار و باعنوان همایش شناخت اندیشه و خدمات دكتر حسين علي هروي برگزار شود.
3-قبر او را به نحو شایسته ایی بازسازی شود. و تصویری مناسب از ایشان بر قبر اوقراربدهند.( گمان می رود این کار ارزشمند توسط اعضای انجمن حافظ خوانی کانون جهاندیدگان گرگان در شرف انجام است) و اگر مقدور شد یادمانی نیز برای آرامگاه او ساخته شود.
5-نام دكتر حسين علي هروي را بر روی یکی از خیابان های شهرگرگان بگذارند.
6-تمهیداتی اندیشیده شود تا آثار فاخر این حافظ شناس بزرگ باز نشر شود و نیز در حد مقدوراتی مستندی از زندگی ایشان
ای که دستت میرسد کاری بکن پیش از آن کز تو نیاید هیچ کار
یارب الهامش به نیکویی بده وز بقای عمر برخوردار دار
سعدی(درود خدا بر اوباد)
علیرضا حصارنوی-باستان شناس و کارشناس ارشد فرهنگ و زبان های باستانی