۶ دلیل اقبال مردم به امام خمینی (ره) از زبان سیدحسن خمینی | دلایل توسعه حرم مطهر |اگر امام امروز تشریف داشتند نظر ایشان درباره فضای مجازی چه بود؟
تاریخ انتشار: ۱۵ خرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۱۵۷۱۶۴
به گزارش همشهری آنلاین، مشروح گفت و گوی حجت الاسلام سید حسن خمینی تولیت مرقد مطهر امام خمینی(ره) با برنامه «صف اول» تلویزیون که ۱۴ خرداد ۱۴۰۱ از شبکه های اول و خبر سیما پخش شد، در پی می آید:
امشب به حسینیه جماران آمده ایم تا در مورد اماممان صحبت کنیم و میزبان و مهمان یادگار امام خمینی(س) حجت الاسلام و المسلمین سید حسن خمینی هستیم که امشب در این گفت و گو با ما همراه هستند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
من فکر می کنم فقط بحث جوانان نیست شاید نسل های میان سال هم امروز با این بحث شناخت و لزوم شناخت مواجه هستند. الآن ۳۳ سال از ارتحال امام می گذرد؛ یعنی کسانی که ۱۰ سالشان بوده وقتی امام به رحمت خدا رفته اند، الآن ۴۳ سالشان است و یا کسانی که وقتی انقلاب پیروز شده، الآن بالای ۵۰ سال دارند.
من فکر می کنم مقداری بحث را عقب ببریم و ببنیم اصلا چرا جامعه ایران به امام اقبال کرده است؟ ما در طول تاریخ همین سرزمین سیاستمداران، رهبران دینی، عرفا و انسان های صریح المنظر هم داشته ایم، چرا امام مورد اقبال قاطبه مردم قرار می گیرد؟ این سؤال بسیار مهم است. یعنی چه شد که یک پیرمرد در نجف که ارتباطش با ایران مثل امروز هم نبود که فضای مجازی و غیر مجازی باشد و فقط کاست بود، یارانش که اکثرا زندان بودند، رساله توضیح المسائلش اجازه انتشار نداشت، اسمش را هم در منابر نمی شد برد، چه شد که انقلاب ترین انقلاب تاریخ در اینجا به وقوع پیوست؟ یعنی بعضی انقلاب های دیگر اسمشان انقلاب و در حقیقت کودتا است.
بعد هم در اینجا ۱۰ سال حکومت کرد و با عظمت ترین تشییع تاریخ که ثبت جهانی شده، رفت. چه شد بر دل ها حکومت کرد؟ یک عده نگویند مردم ایران آن وقت دیوانه شده بودند؛ این عللی دارد. خیلی اینجا می شود حرف زد و اتفاقا به نظر من نکات کلیدی قصه انقلاب در این سؤال است که چرا امام به ناگاه در دل همه مردم ایران نشست؟ به گونه ای که چنان تقدسی پیدا کرد که در تمام روستاها و شهرها به نامش قسم خوردند، برایش فرزند دادند و به عشقش جنگ کردند. من فکر می کنم اگر بخواهیم کوتاه جواب بدهیم، امام نماد یک آرزوهایی است که مردم ایران تاریخ در خودشان داشته اند و این همه را با هم آورده است.
مردم قبل از انقلاب از چه رنج می کشیدند؟ بی خورد نبود که ریختند و نظمی را به هم زدند. اولینش «استبداد» است. استبداد چیزی است که مردم ایران از دوره صفویه، قاجار و پهلوی گوشت و پوستشان لمس می کرد. اوج حرکت تقابل با استبداد در مشروطه است و بعد به دوره رضاشاه آمد. در دوره رضا شاه ما استبداد بسیار عمیقی داریم و هرچه جلوتر رفته حتی به کشتن آدم هایی که در سیستم نقش داشته اند، منجر شده است. آزادی به این معنا که انسان ها در سرنوشت خودشان دخیل باشند، آرمان بسیار بزرگی است؛ یعنی اینکه ما بتوانیم سرنوشت خودمان را از دل انتخابات در بیاوریم.
دومین آن، «استعمار» است. استعمار یک درد تاریخی است که به خصوص از میانه دوره قاجار در ایران خیلی پررنگ شده است. به این معنا که سرنوشت ایران را بیگانگان ترسیم می کنند. بنده به قیام مشروطه احترام قائلم. مطلوب نیست که نطفه مشروطه در سفارت انگلستان بسته شود. شاه ها را می آوردند و می بردند. قرارداد ۱۹۱۵ تنظیم شده و در این قرارداد به احمد شاه گفته اند اگر امضا نکنی باید بروی. کودتا شده و خودشان رضا شاه را آورده اند و بعد هم برده اند. برای رفتن محمدرضا از ایران، مطابق تمام خاطراتی که نقل شده، منتظر تصمیم سفارت انگلیس است.
پس نکته ممهتر در استعمار که مردم دنبالش هستند، «استقلال» است. می خواستند در مقابل استعمار، استقلال داشته باشند. البته ما هیچ گاه به آن معنا مستعمره نبوده ایم ولی استقلال سیاسی نبوده است. سیاست ها از بیرون تنظیم می شده و حکام می آمدند و می رفتند. در دولت ملت دکتر مصدق، بلافاصله وقتی مطامع به هم می ریزد، کودتا می شود و خودشان هم بعد اقرار می کنند.
سومین نکته، «دینداری» است. مردم ایران از تاریخشان که ورق بزنید یک ملت دیندار، خداباور و موحد هستند و به همین جهت اسلام را با روی باز قبول کرده اند. من نمی خواهم وارد این تاریخ شوم، اما تقابلی که سلطنت پهلوی با دین مردم پیدا کرده، یعنی از کشف حجاب اجباری تا بستن حتی مجالس عزاداری و تعطیل کردن بسیاری از مساجد و و حسینیه ها و نقشی که به فرقه بهائیت مقابل اسلام داده اند. پس مردم به دنبال یک معنویت دیندارانه در زندگی بوده اند.
چهارمین نکته، «عزت» است. عزت برای یک ملت مثل آب برای ماهی است. امام یک جمله ای دارد و این روزها زیاد در رسانه ها آمده که «خاک بر سر من اگر بخواهم از شما استفاده عنوانی کنم که من عزیز باشم و شما عزیز نباشید». ملت عزیز باشد یعنی اینکه ما کاپیتولاسیون نداشته باشیم و این گونه نباشد که یک شهروند ایرانی در کشور خودش احساس نکند که قانون او و یک شهروند غیر را مساوی برخورد می کند.
پنجمین آرمان، «مبارزه با تحجر» است؛ چیزی که امام نام آن را اسلام ناب گذاشته اند. یعنی اینکه دینی در قلب، روح و جان جامعه باشد که امکان پیوند خوردن و تطابق با اجتماع را داشته باشد. اجتهاد در زمان و مکان را اینجا می شود اشاره کرد.
نکته بعدی «استکبار در برابر استضعاف» است. متأسفانه آمارهای درستی به جامعه ما داده نمی شود از فضای فقری که در بسیاری از مناطق کشور در قبل بوده است. مثلا ببینید اصلاحات ارضی چه مقدار روستاها و حاشیه شهرها را با فقر یا تبعیض مواجه کرده است؟ اساسا خیلی ها گفته اند «قیام گرسنگان» است که به پیدایش فقر انجامیده و خیلی ها حتی پایه گذار از بین رفتن سلطنت پهلوی می دانند. پس یکی از این موارد خود سلطنت است که جمهوری نباشد و یک نفر حاکم بلامنازعی باشد و هر کاری که می خواهد انجام بدهد.
پس این آرمان ها از استقلال، آزادی، جمهوری، اسلام، عزت، اسلام ناب در مقابل تحجر، استضعاف، توجه به قشر ضعفا و فقرا، چیزی که امروزه باید بسیار به آن بپردازیم. اینها مواردی است که در جمال یک نفر به عنوان منادی آنها دیده می شود و اگر جامعه به این فرد اقبال می کند از باب این است که او نماد، پرچم و منادی این آرمان های بزرگ است. اگر بخواهیم امام برای تاریخ ما و نسل ها امام بماند باید امام را نماد این ارزش ها آرمان ها نگه داریم؛ چون این آرمان ها بین النسلی است.
اتفاقا پرسش من امشب حول همین محورها است. امام یعنی جمع همه این موضوعاتی که فرمودید و در عین حال تعمق در آن، وقتی که عمق پیدا می کند و این عمق اثرگذار است. اتفاقا کسینجر دشمن حضرت امام است و اشاره می کند که گویی او به جای دیگر متصل است.
در اینکه امام به حکم «الْمُوْمِنَ یَنْظُرُ بِنُورِ الله» بحث های خدایی دارد حرفی نیست ولی به نظر من امام از روز اول در طول زندگی به عنوان یک ناظر بسیار باهوش سیاست ایران، سیاستمداران ایران و میزان قدرت آنها را رصد کرده و شاهکار مدیریتی امام در پیش بردن انقلاب حدفاصل فوت مرحوم حاج آقا مصطفی تا پیروزی انقلاب است.
چه طور؟
به خاطر اینکه این دوره به قدری شتاب حوادث بالا است، مثل راننده ای است که در یک پیست با سرعت بسیار بالا حرکت می کند که کوچکترین تغییر در فرمان، گاز و ترمز همه چیز را به هم می ریزد. تصمیماتی که در لحظه می گیرد، ناشی از هوش امام است و اینکه یک عمر در حاشیه سیاست، با دقت سیاست را بررسی کرده است. البته توکل به خدا، اعتماد به خدا، آرامش قلب و شجاعت هم هست.
یکی دیگر از ویژگی های ممتاز امام «شجاعت» است. گفت آن لحظه که سال ۴۳ من را گرفتند که ببرند، ماشین ما طرف دریاچه نمک پیچید و من تقریبا مطمئن شدم که می خواهند ببرند آنجا من را اعدام کنند و یک لحظه نگاه کردم که ببینم می ترسم؟! دیدم نمی ترسم. شجاعت یعنی انسان برای هزینه کردن مال، جان و آبرو آماده باشد. خیلی ها آماده هزینه کردن آبرو نیستند ولی امام شجاعت هزینه کرد آبرو دارد.
حضرتعالی جمله ای دارید که گفته اید فرق امام با دیگر مراجع این بود که برای ادای تکلیف همه راه ها را می رفتند، اگر نمی شد آن وقت تکلیف را ساقط می دانستند اما برخی دیگر قائل به شرایط ادای تکلیف بودند. منظور شما چیست؟ به نظر من با شجاعت امام پیوند دارد و تصمیماتی که به موقع می گرفتند.
خدا حفظ کند پدر خانم من حضرت آیت الله (موسوی) بجنوردی را، از این سؤال ها که از ایشان می پرسند می گوید اینها یک ماه رمضان حرف می خواهد! این بحثی است که در «خطابات قانونیه» ریشه دارد که یکی از مبانی خاص امام در علم اصول است. آن بحث این است که آیا قدرت شرط تنجز تکلف یا عینیت تکلیف است؟ فکر می کنم از حوصله این بحث ما خارج است.
شاید باشند افرادی که شرایط را بسنجند و بگویند نمی شود رفت ولی امام قاطعیت دارند و ادامه می دهند.
بگذارید من یک خاطره بگویم. اولین بار که این مقاله را نوشتم که بحثش شرطیت قدرت در تنجز یا عینیت است، حدود ۲۰ سال پیش و یا شاید بیشتر، سال ۷۸ که به نام «امام خمینی(س)» نامیده شده بود، در یک کنگره ارائه دادم. آنجا این را گفتم و وقتی پایین آمدم خدا رحمت کند یکی از شاگردان قدیمی امام بغل من نشسته بود گفت احسنت ولی چیزی که امام را امام کرد این بود که امام نمی ترسید و مابقی می ترسیدند.
یک لحظه به من تنبه دارد که رفتارهای ما غیر از مبانی علمی یک سری مبانی احساسی و وجدانی هم دارد. البته این ویژگی بارز امام است. ممکن است کسانی که در لباس من نباشند این را متوجه نشوند که آدمی در حدود ۸۰ سالگی در نجف مرجعیتش گرفته و بالاترین شهریه را می دهد، رها کند و به پاریس برود. مرحوم ابوی ما در نامه ای می گوید ایشان به همه عنوان ها و اعتبارات پشت پا زده است. اگر نمی توانستند به پیروزی برسند، چه اتفاقی می افتاد؟ این شجاعت است.
به هر حال این اتفاقات یک ویژگی شخصی لازم دارد که انسان بتواند خودش را فدا کند. آقازاده شان مرحوم حاج آقا مصطفی را فدا کند و در همه جا آماده هزینه کرد آبرو باشد. آبرو هم بحث مهمی است. امام در آخر جنگ گفتند من اگر آبرو دارم با خدا معامله می کنم برای اینکه رفاه مردم پدید بیاید؛ یعنی برای اینکه مردم به رفاه برسند من حاضرم حتی آبرویم را بدهم. البته خدا هم چند برابر او را به امام برگرداند.
وقتی انقلاب به پیروزی می رسد، باز هم امام از این اصول تخطی نمی کند. حکمران کشوری هستند که شاید ضریب نفوذ او در عرصه بین الملل قابل اندازه گیری نباشد ولی همین اصول را حفظ می کنند. امام تأکید ویژه ای به توجه به محرومین و کوخ نشینان دارند و نهیب جدی می زنند به مسئولین که مبادا زندگی شما به گونه ای شود که مقابل محرومین قرار بگیرید. این ناشی از کجا است؟ اگر بخواهیم این را به مسئولین تعمیم بدهیم، مسئول تراز حضرت انقلاب از منظر حضرت امام برای اینکه حامی مستضعفین باشد چگونه است؟
در این مسأله دو نکته را اشاره کنم. یکی اینکه ما باید با تمام توان از محرومین و مستضعفین حمایت کنیم و آنها را دوست داشته باشیم؛ حداقل در دل، به زبان و بعد عمل. اما با اصل محرومیت و استضعاف مبارزه کنیم. یعنی بعضی وقت ها توجه نمی کنیم که باید حامی محروم باشیم برای اینکه محرومیتش زدوده شود نه اینکه محروم بماند. بحث مستضعفین به این است که آنها را از استضعاف خارج کنیم.
اولین شرط یک مسئول این است که توان حل مشکل مردم را داشته باشد. یعنی اگر قرار باشد شما محروم باشید و محرومیت بماند، به درد نمی خورد. شما باید طعم محرومیت را چشیده باشی و محرومیت را از بین ببری. یعنی غرض پایان بخشی به استضعاف در کشور ما و بعد در دنیا است.
نکته بعدی اینکه امام صد درصد عمل به وظیفه می کند و تردیدی در این مسأله وجود ندارد. اما جمله ای از امام بعضا بد معنی می شود که ما مأمور به وظیفه هستیم و مأمور به نتیجه نیستیم. دقت کنید که امام نمی گویند مأمور به هدف نیستیم، می گویند مأمور به نتیجه نیستیم. هدف و نتیجه با هم فرق دارند؛ هدف قبل از حرکت و نتیجه بعد از وصول است. من از اینجا می خواهم به خانه شما بیایم؛ هدف رسیدن به خانه شما است و بعد که رسیدم نتیجه است. هدف وظیفه من را تعیین می کند. اما قاعده ای است که ما به نیت الهی حرکت می کنیم و اگر نتیجه نشد، حداقل اجر عمل به وظیفه را می بریم. اینکه بگوییم ما کاری نداریم نتیجه و هدف چیست، گمراه کننده مطلب است.
پس جان، روح و تمام توان جمهوری اسلامی به عنوان نظام برآمده از اندیشه امام باید برای رفع استضعاف و محرومیت باشد. یعنی اگر کسی آب دستش هست باید کنار بگذارد و فقر را از بین ببرد. علتش این است که وقتی دینداران تصدی دنیای مردم می کنند، باید بیش از همه دنیا را بسازند؛ و الّا به دین ضربه می زنند. امروز هم همه باید کمک کنند بحث فقر و مشکلات معیشتی را بردارند. البته ممکن است کار دست من و شما نباشد ولی به بیان، کمک و حمایت انجام بدهیم.
روایتی منقول از امیرالمؤمنین(ع) است که مثلا صدیقه طاهره(س) به ایشان می گویند بچه ها کفش ندارند و یک چیزی برای آنها بگیرید. حضرت می فرمایند درست است ولی بگذار وضع نوه های پیامبر(ص) طوری باشد که اگر کسی فقیر است با دیدن آنها حداقل حسرت نکشد. یعنی اگر نمی توانیم مشکل را برداریم، حداقل بتوانیم نوعی دلخوشی برای آنها بیاوریم.
ساده زیستی یک رکن است و قدرت بسیار قوی هم به رهبران می دهد. به خصوص کسانی که تصدی دارند چون دارند برای مردم کار می کنند باید درد مردم را بچشند و به نوعی همراه مردم باشند و در زندگی بتوانند خودشان را با طبقات پایین همتراز کنند.
الآن که این صحبت پیش آمد، یک گوشه یادداشت کرده بودم، برخی ها معتقدند که مشی سادگی زندگی حضرت امام و توجهشان به محرومان و مستضعفان با شرایطی که در توسعه حرمشان اتفاق افتاد چندان همخوان نیست. چرا این احساس در دوستداران امام ایجاد شده است؟
البته دوستان دیگر باید بگویند چون مجموعه کسانی که تصمیم گرفته اند فقط یک نفر نبوده است. حرم در حقیقت نمادی برای جمهوری است و ادای دینی است که مردم داشته اند. مثل حرم ائمه و احیانا امامزادگان دیگری که در کشور هست. زندگی فردی فرد یک چیز است و چیزی که بعدا به عنوان ادای دین و یا نمادی برای جامعه ساخته می شود چیز دیگری است. البته این بحث مقدمات زیادی دارد و طبیعتا باید کسانی که بیشتر متصدی بوده اند جواب بدهند.
وقتی که ما سیره امام در مواجهه با مستکبرین دنیا بررسی می کنیم، نه تنها کوچکترین خللی در اراده ایشان نمی بینیم بلکه فراتر از محاسبات و تحلیل ها ایشان اتخاذ موضع می کنند و با قاطعیت از حق مسلم مردم ایران دفاع می کنند. این بعد حضرت امام ناشی از کجا است؟ این بعد را چه طور می شود برای جوان امروز تحلیل کرد که وقتی ابرقدرت آن زمان تهدید می کند امام می فرمایند آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند؟
به نظر من دو ویژگی بیرونی به امام این قدرت را داده بود که بتوانند اینگونه بایستند. یکی بحث اتکال به خدا بود. دومین، که بسیار مهم است، مردم است. اگر مردم باشند شما توفیق دارید. حتی در زمینه سیاست خارجی وقتی یک دیپلمات مقتدر است و می تواند حرف قوی بزند که دارای پشتوانه قوی در حوزه ملی باشد. دولت هایی که با پشتوانه های قوی سر کار می آیند بسیار توانمند هستند.
بعد هم فراموش نکنیم که ملت ایران خیلی بزرگ است. یعنی با پیشنیه، اقتدار و فرهنگی که دارد، جهان برای نفس ملت ایران احترام قائل است. این چیز کمی نیست. از آن طرف وقتی شما نماینده مردم هستید، تعبیر امام این بود که من به پشتوانه ملت توی دهان دولت وقت، که دولت بختیار باشد، می زنم. یعنی اقتدار یک حاکم علاوه بر جهات درونی و رابطه با خدا از مردم است.
هیچ چیزی هم به اندازه حضور مردم، توانایی یک مملکت را بالا نمی برد. البته واقعیت این است که باید خیلی چیزها داشت ولی برای یک حاکم و حکومت، اگر مردم باشند و همدل و مدافع باشند همه کار می تواند بکند. امام چون مردم را داشت در مقابل دنیا می ایستاد و مردم هم می ایستادند. و الّا اینرسی سکونی حاکم می کنند که هیچ کاری از دست شما بر نمی آید. امام چون مردم را داشت در مقابل دنیا می ایستاد و مردم هم می ایستادند.
البته امام می گفتند اگر همه هم با من نباشند وظیفه من این است که همین کار را انجام بدهم. به ابوی ما گفته بودند اگر همه به جای درود، بگویند مرگ من باز همین کار را می کنم. از باب اینکه وظیفه ام این است که مردم را ارشاد کنم، نه اینکه به زور مردم را بگیرم.
به نظر شما امام وعده ای می دادند که بدانند عمل نخواهد شد؟
خود ایشان یک بحثی در کتاب مکاسب محرمه دارند که اگر انسان نمی خواهد انجام بدهد و یا می داند انجام نمی شود وعده حلال یا حرام است. به لحاظ فقهی بعضی ها قائل به حلیّت و بعضی ها قائل به حرمت هستند. به نظر من اینگونه نیست؛ یعنی اگر عزمی بر کاری داشتند آن را انجام می دادند.
نکته ای را هم حضرتعالی اشاره فرمودید و هم من در سخنان رهبر معظم انقلاب در حرم مطهر امام دیدم. شما بحث مبارزه با تحجر را بیان فرمودید و و رهبر انقلاب از عبارت ارتجاع استفاده فرمودند. از بحث تحجر و ارتجاع مقصود چیست؟ دقیقا چه مصداقی مدنظر شما هست که امام آن را هدف قرار می دادند؟
اولا من تأکید می کنم صحبت امروز رهبری را با دقت همه ببینند؛ تبیین بسیار جامع و خوبی از امام بود. فرمایش ایشان همیشه خوب است و تبیین امروزشان از مباحث امام هم بسیار خوب بود. اما بحث تحجر، به معنای این است که شما در گذشته بمانید و خودتان را با شرایط جدید وفق ندهید. امام بعدها این را به عنوان «نقش زمان و مکان در اجتهاد» مطرح کردند که به نظر من از بحث های مغفول است. شاید علتش این بود که آخر عمر مبارک حضرت امام بود و فرصت نشد و این بحث را باز نکردند.
بحث زمان و مکان در اجتهاد یعنی اینکه یک موضوع که در گذشته به سبب شرایطی دارای حکمی بوده، به مرور زمان دارای حکم نویی می شود. اگر شما نتوانید بفهمید که زمانه جلو رفته و مسائل عوض شده، حتی ایشان از تعبیر «ابزار تولید» استفاده می کنند و می گویند ابزار تولید بعضا عوض می شود، تفاوت پیدا می کند. لذا تحجر در بحث نقش زمان و مکان در اجتهاد مطرح می شود که فکر می کنم آن هم یک ماه رمضان وقت می خواهد راجع به آن بحث کنیم.
امام مادی گرایی غربی را عامل انحطاط جامعه به ویژه در نسل جوان می دانند.
کلا تقلید کور کورانه نسبت به هر چیزی، یعنی اگر قرار باشد تقلید کور کورانه کنید و صرف اینکه یک کسی کاری کرده آن را انجام بدهید و آن را در قالب ارزش های خودتان نبینید حتما کار غلطی است که نتایج بدی را می بینید. به خصوص که ما در فرهنگ غربی آثار و نتایجش را می بینیم. یعنی به نوعی خود پست مدرنیسم های غربی هم به تغییراتی که این طور تهاجمات فرهنگی ایجاد کرده واقف هستند.
اگر امام امروز تشریف داشتند و این بحث فضای مجازی بود، نظر امام در این مورد چگونه بود؟
در مورد فضای مجازی یک نکته توجه کنید. چیزهایی که امکان مبارزه با آن نیست را باید مدیریت کرد. مثلا در بحث ماهواره چه قدر گرفتیم و بستیم، آخرش چه شد؟ اصلا بحث خوب و بدش یک بحث و مدیریتش یک بحث دیگر است. یعنی حتما آثار سوء دارد و کسی تردید ندارد اما راهش بسته نیست. مثلا تلگرام فیلتر شد ولی همه باز آمدند.
تردید نباید کرد که دشمن، دشمن است. این مسأله بدیهی است. یعنی نباید کسانی که می خواهند جمهوری اسلامی نباشد، انتظار داشته باشیم خیر ما را بخواهند. بمباران دروغ راه انداخته اند ولی راه درست این است که صدا و سیما بتواند بخش بزرگتری از جامعه را نمایندگی کند و درهایش را روی خیلی ها باز کند. البته به نظرم آقای جبلی این سیاست را دارند و ان شاء الله بتوانند هم این کار را بکنند. اگر شما بتوانید قدرت نرمتان را بالا بروید. ما بزرگترین اندیشه را داشتیم که آنها از ما می ترسیدند. ما با کاست دنیا را می گرفتیم.
انقلاب اسلامی به دو سدّ برخورد کرده است؛ الّا تردید نکنید که در یک دهه اول تمام دنیای اسلام را می گرفت. یکی اینکه زبانش فارسی بوده و زبان عربی نداشته که بتواند وارد مستقیم در جهان عرب شود. یعنی اگر ما همان روزگار توان ارتباط گیری داشتیم. معلوم است که آنها دشمنی می کنند؛ غرض این است که ما قدرت و توانایی خودمان را بالا ببریم، دل های بیشتری با خودمان همراه کنیم و بخش بزرگتری از جامعه را بیاوریم.
در سیره نظری و عملی حضرت امام انتخابات و ارتباط مستقیم با مردم چه جایگاهی داشت؟
انتخابات یکی از نمادهای مردمسالاری است و به هر حال باید بستر انتخابات پرشور همیشه فراهم باشد. مردم باید بتوانند در سرنوشت خودشان شرکت و نمایندگان خودشان را انتخاب کنند. کلیت ساختار انقلاب اسلامی مورد اقبال توجه بیشتری قرار می گیرد. من فکر می کنم این در اندیشه امام و مقام معظم رهبری جایگاه مهمی دارد و البته لطماتی هم خورده که باید سعی کنیم برطرف شود. به هر حال هیچ کس نمی خواهد بگوید ما بی اشکال هستیم. اگر به کسی نقد می کنم به معنای این نیست که من عاری از آن نقد هستم. ولی ما که بنای تخریب هم را نداریم. می خواهیم دل هایمان را به هم بدهیم، دل هایمان را به هم گره بزنیم و پیش ببریم.
این انقلاب و جمهوری اسلامی ثمره خون ها و تلاش های مهمی است. یعنی واقعا حیف است که انسان ببیند این پتانسیل بزرگ تضعیف می شود. هزار نفر مثل من فدای یک تار موی جمهوری اسلامی ولی باید همه جمع شویم و کمک کنیم. اتفاق بزرگی در تاریخ افتاده و شاید همه ندانند که این نظام چه کار بزرگی کرده، قدرش را بدانیم. پتانسیل مدیریت جمهوری اسلامی خیلی بالاتر از این حرف ها است.
امام با قاطعیت محض و اقتداری که مقابل دنیای استکبار داشتند، در عرصه خانه و خانواده چگونه بودند؟ یک خاطره کوتاه بگویید.
تعامل امام با همسرشان فراتر از نسل خودشان است. نامه ای که امام ۱۰۰ سال پیش از لبنان برای خانمشان نوشته اند تعابیر لطیفی دارد. مثلا حاج آقا مصطفی بچه بوده و نوشته اند دلم برای بچه ات تنگ شده است. در منزل امام برای ما پدربزرگ بود؛ ولی پدربزرگ بسیار محترم.
به هر حال ۱۴ خرداد ۶۸ برای ما روزهای تلخی بود و ان شاء الله خداوند همه درگذشتگان جامعه ما به خصوص کسانی که با کرونا از دنیا رفتند و کسانی که در آبادان اخیرا این اتفاق برای آنها اتفاق افتاد، همه را با اولیاء خودش محشور کند. ان شاء الله خداوند روح امام، فرزندان امام، شهدای انقلاب، یاران انقلاب و کسانی که در طول این سال ها زحمت کشیدند را با سالار شهیدان(ع) محشور کند.
کد خبر 681126 برچسبها سید حسن خمینی امام خمینی قیام پانزده خرداد فضاى مجازىمنبع: همشهری آنلاین
کلیدواژه: سید حسن خمینی امام خمینی قیام پانزده خرداد فضاى مجازى جمهوری اسلامی من فکر می کنم جمهوری اسلام اگر بخواهیم داشته باشیم زمان و مکان مردم ایران فضای مجازی امام خمینی حضرت امام نظر من آرمان ها یعنی اگر خیلی ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۱۵۷۱۶۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
آیتالله حسینی همدانی: اینکه دانشجویان آمریکایی در آمریکا به خاطر غزه کتک میخورند و به زندان میروند یعنی غزه پیروز است/ نفرت جهانی از آمریکا کاملاً عیان شده است/ امروز همه مردم آزاده عالم با نفرت فریادشان بر سر اسرائیل بلند است
به گزارش روابط عمومی دفتر نماینده ولیفقیه در استان البرز و امامجمعه کرج، آیتالله حسینی همدانی در خطبههای نماز عبادی سیاسی جمعه هفتم اردیبهشتماه در مصلای بزرگ امام خمینی رحمهالله علیه کرج بابیان اینکه ۱۱ اردیبهشت روز جهانی کارگر را به خانواده بزرگ کارگران، کارفرمایان، تولیدکنندگان و رزمندگان میدان تولید خدا قوت و تبریک عرض میکنم، بیان داشت: بیانات مفصل و چندجانبه رهبر معظم انقلاب، درباره کار و کارگر را همه شنیدید و حرف تازهای در این زمینه نمیماند که بخواهیم بگوییم مگر عمل کردن طبق آنچه خواستهشده تا نتیجه مطلوب که خودکفایی و استقلال همهجانبه اقتصادی است به دست بیاید.
کارگر فقط کسی که در کارخانه کار میکند نیست
وی در ادامه بابیان اینکه بعد از «رونق تولید» ایشان امسال «جهش تولید» را فرمودند آنهم با مشارکت مردم، چون با تولید مشکلات معیشت، اشتغال، ارزش پول، استقلال اقتصادی و امثال اینها حل میشود، اظهار داشت: همه باید تلاش کنیم تا ارزش کار را برای جامعه روشن کنیم؛ طوری شود که کسی بیکار نباشد و هر کس برای خودش مشغولیتی که تأمینکننده زندگی یا بخشی از آن باشد را داشته باشد. باید رسانهها و فضاهای تبلیغاتی طوری تبلیغ کنند که بیکاری مورد مذمت باشد و کار ارزش باشد؛ هر کاری که میتواند انجام دهد. حضرت آقا در بیانی فرمودند: «کارگر آنکسی است که دارد کار میکند تا ملت و کشورش به عزتِ استقلال دست پیدا کند. یا اینکه کارگر ستون فقرات اقتصاد کشور است و استقلال کشور وابسته به کار کارگر است». کارگر فقط کسی که در کارخانه کار میکند نیست. یکوقت میبینید کسی در خانه مشغول کاری است که در مسیر خودکفایی دارد عمل میکند.
نام کارگر در جامعه قداست پیدا کند
امامجمعه کرج در ادامه با تأکید بر اینکه روی این مطالب باید آنقدر کار بشود تا نام کارگر در جامعه قداست پیدا کند، عنوان کرد: اگر به آموزههای دینی هم توجه کنیم، اسلام به جایگاه کارگر اهمیت لازم را داده است؛ و اساساً تنآسایی و مصرفگرایی را بهشدت مذمت کرده. همگان را به تولید و اشتغال ترغیب کرده است. لذا رسول خدا و اهلبیت علیهمالسلام خودشان اهل کار و فعالیت برای خود و دیگران بودند؛ که موارد فراوان است اگر بخواهم وارد شوم. مثلاً معلى بن خنیس مىگوید: «امام صادق علیهالسلام مرا دید که دیر به بازار در محل کار خود مىروم. فرمود: «صبح زود بهطرف عزت و بزرگى خود بیرون برو»» چه تعبیر بلندی امام علیهالسلام بهکاربرده است! درست برخلاف کسانی که کار را براى خودشان ننگ و عار مىدانند و به کارگر به چشم حقارت نگاه مىکنند، امام صادق کار را سبب عزت کارگر مىداند.
بخشی از رونق تولید با خریدِ تولید ایرانی محقق میشود
آیتالله حسینی همدانی بابیان اینکه با پیروزی انقلاب و اهتمام امامین انقلاب به جایگاه کار و کارگر، این دستور اسلامی بهعنوان یکی از گفتمانهای اصلی نظام اسلامی مطرح است؛ بهخصوص در این نبرد اقتصادی تنگاتنگ با سلطهگران جهانی، تصریح کرد: حضرت آقا راجع به امنیت شغلی عزیزان هم تأکید داشتند که به نظرم در این رابطه هم دستگاهها وظایفی دارند که باید دنبال کنند و انجام دهند و هم مردم که در بُعد مردمی، مهمترین کار برای امنیت شغلی این عزیزان گفتمان سازی و فرهنگسازی به جهت خرید کالای ایرانی بهعنوان حاصل کار و تلاش کارگر ایرانی است. بخشی از رونق تولید با خریدِ تولید ایرانی محقق میشود و باید خرید کالای ایرانی بهعنوان وظیفه عمومی و یک امرِ معروف و خرید کالاهای خارجی که مشابه ایرانی دارند، بهعنوان یک منکر در جامعه، گفتمان غالب باشد.
استاد مطهری معلم تراز انقلاب اسلامی است
وی در بخش دیگری با اشاره به ۱۲ اردیبهشت روز معلم و سالگشت شهادت معلم شهید حضرت علامه مرتضی مطهری (ره)، گفت: مرحوم شهید خصوصیات منحصربهفرد فراوانی داشت که از مهمترین آنها نظم و برنامه داشتن بود. نقش نظم در سامان دادن به مسائل مختلف زندگی و هموار کردن مسیر برای رسیدن به اهداف بزرگ بر کسی پوشیده نیست؛ و اگر بررسی کنید میبینید که یکی از عوامل مهم موفقیت انسانهای بزرگ، نظم آنان بوده است. شهید مطهری هم نظم فردی داشت و هم نظم اجتماعی و از همه لحظات عمر به بهترین وجه استفاده میکرد.
نماینده ولیفقیه در استان البرز بابیان اینکه از ویژگیهای مهم استاد مطهری توجه به نیازهای فکری و اعتقادی جامعه و پاسخ به شبهات و معضلات فکری بود، گفت: بهخصوص در دهه ۳۰ تا ۶۰ شمسی که جریانات متعددی سروصدا داشتند. غربزدهها و مروجین فرهنگ استعماری، یا افرادی که التقاطی بودند و از اسلام و از ایسمهای دیگر تلفیقی درست کرده بودند و با رنگ و لعاب به خورد جامعه و جوانان میدادند. گاهی قرآن را بر مذاق مارکسیستها ترجمه میکردند و امثال اینها که اسلام را از کار بیندازند و استاد در این میدان مبارزه یکهتاز بود، با پاسخهای متقن و جامع. لذا حضرت آقا فرمودند: «اینکه روز معلم را در سالگرد شهادت شهید مطهری قرار دادند، یک معنای نمادین و پرمغز و پر مضمونی دارد»؛ هنوز کتابهای ایشان نیازهای فکری و عقیدتی و فلسفی را پاسخگوست.
آیتالله حسینی همدانی با تأکید بر اینکه استاد مطهری معلم تراز انقلاب اسلامی است؛ و الگو برای کسانی که در این مسیر حرکت میکنند، گفت: او هم آموزش میداد و هم تربیت معنوی و دعوت الهی داشت و پرورش میداد. مانند انبیاء الهی هم معلم بود و هم مربی؛ بعضی از معلمها مربی نیستند.
فعالان جبهه انقلاب نباید بگذارند نظام آموزشی کشور در دام اسنادی مثل ۲۰۳۰ گرفتار شود
وی با تأکید بر اینکه امروز مهمترین راهبرد برای انقلاب اسلامی تربیت نسلی است که هم عالم باشد و هم بافرهنگ و آموزههای مکتب اهلبیت علیهمالسلام پرورشیافته باشد، خاطرنشان ساخت: فعالان جبهه انقلاب نباید بگذارند نظام آموزشی کشور ازاینجهت منحرف شود و در دامان سکولارها و تکنوکراتها و امثالهم بیفتد. یا در دام اسنادی مثل ۲۰۳۰ گرفتار شود؛ معلمان عزیز بدانند که نباید به معلمى بهعنوان شغل و حرفه نگاه کنند؛ معلمی هنر است؛ ذوق است؛ جلوهای از هنر الهی است که «عَلَّمَ ٱلإِنسَنَ مَا لَم یَعلَم». اول خالق بودن است و بعد معلم بودن. لذا روز معلم روز تکریم عشق و ایثار است. روز تکریم از کسانیاست که قدّشان در راه ساختن و تربیت انسانها و نسل آینده خم شد و مویشان سپید.
معلمان ما باید انسانهای بصیر و دشمنشناس پرورش دهند
رئیس شورای فرهنگ عمومی استان البرز با تأکید بر اینکه وظیفه معلمی همیشه خطیر بوده است؛ اما امروز به خاطر رفعت جایگاه ایران در بینِ مللِ اسلامی، وظیفه سنگینتر شده است، افزود: معلمان ما باید روح امید را در دل دانشآموزان خود بدمند و آنان را انسانهای بصیر و دشمنشناس پرورش دهند. دشمنی شناس و استکبارستیز، زیر بار ظلم نرو، اهل ایثار و مجاهده و اهل غفلت نکردن از امور دیگران بار بیاورند. معلم باید با ایجاد روحیه تفکر، انسانهایی متعهد و ارزشمدار و آرمانخواه و اهل معرفت و دغدغهمند به مسائل جامعه تربیت کند.
آیتالله حسینی همدانی با تأکید بر اینکه اگر تحول و تغییر در نظام آموزشی لازم است این مهم محقق نمیشود مگر با تغییر در پرورش معلمان تراز بهعنوان عوامل اصلی تغییر، عنوان کرد: رهبر معظم انقلاب فرمودند: «قدرت، اعتبار و آبروی کشور، بیش از هر چیزی وابسته به نیروی انسانی است و معلمان هستند که سازنده نسل آینده و نیروی انسانی آن هستند». و حضرت امام فرمودند: «شما معلمین، یک شغل بسیار بزرگ دارید که همان شغل الله است، و یک مسئولیت بسیار بزرگ دارید که همان مسئولیت انبیا است… شغل شما (معلمان)، شغل انسانسازى است». مجدداً از همه معلمان و اساتید بزرگوار و عزیز استان تشکر و قدردانی میکنم و بر دست همه اساتید خودم هم بوسه میزنم.
لکه ننگ دیگری برای سازمان ملل متحد بهخصوص شورای امنیت آن ثبت شد
وی در بخش دیگری با اشاره به مسائل بینالملل، عنوان کرد: یک لکه ننگ دیگری برای سازمان ملل متحد بهخصوص شورای امنیت آن ثبت شد. بعدازاین همه تلاش صهیونیستها برای حذف فلسطین از نقشه جهانی، کشورهای جهان پذیرفتند که کشور فلسطین ۱۹۴مین عضو رسمی سازمان ملل باشد، اما آمریکای صهیونیست، بهعنوان اقدام شتابزده آن را وتو کرد؛ جالب است انگلیس که رژیم صهیونیستی ساخته دست اوست، او هم مخالفت نکرد. البته کشورهای جهان با آمریکا مخالفت کردند. وتو یعنی فقط دم از صلح میزنیم ولی نمیخواهیم صلحی در جهان برقرار باشد. از صلح میگویند؛ اما مهمات و تسلیحات نظامی به اسرائیل میدهند؛ شده کوسه ریشپهن.
خطیب نماز جمعه کرج در ادامه تصریح کرد: اما در داخل در قضیه طوفان الاقصی و وعده صادق؛ خب یک عده قلم به مزدی که اعتقاد به هیچ مرامی ندارند هر افتخاری برای ملت را نادیده میگیرند، کتمان میکنند، لوث میکنند یا شبهه درست میکنند، دل مردم را خالی میکنند، امید به آینده را از بین میبرند. چه جوابی باید به اینها داد؟ برای پاسخ به این افراد بیان حضرت آقا کافی است که فرمودند: «موضوع اصلی در قضایای اخیر اثبات ظهور قدرت اراده ملت ایران و نیروهای مسلح در عرصه بینالمللی است؛ نه تعداد موشکهای شلیکشده و یا به هدف اصابت کرده». که البته آن تعداد و آن اصابتها سرجایش محفوظ است؛ ولی آن چیزی که مهم است همین است.
امروز همه مردم آزاده عالم با نفرت فریادشان بر سر اسرائیل بلند است
آیتالله حسینی همدانی افزود: اگر این نکته خوب برای افراد جا بیفتد که چه اتفاق مهمی افتاده، بقیه مسائل، جانبی و حاشیهای میشود. مهم این است که ما با این حرکت، به مردم آزاده و ستم دیده دنیا جرئت طوفان دادیم. پف اسرائیل خبیث سفاک خوابید. خواب یک عده بزدل و مرعوب استکبار را پریشان کرد. اگر برای بعضی هیبتی داشت آن هیمنه فروریخت. امروز همه مردم آزاده عالم با نفرت فریادشان بر سر اسرائیل بلند است.
وی با تأکید بر اینکه جبهه مقاومت با هوشمندی تمام و با دقت و تقسیم وظائف راه نفس کشیدن دیو خونآشام را بسته و به شماره انداخته است، گفت: ارباب پلیدتر از خودش هم با تنفس مصنوعی و وتو کردن و اسلحه و مهمات دادن و بعضی بیچارههای منطقه با کمکهای مقطعی دیگر نمیتوانند او را مثل قبل احیا کنند. نفرت جهانی از آمریکا کاملاً عیان شده است و آزادگان جهان آزادانه شعار مرگ بر آمریکا میدهند.
اینکه دانشجویان آمریکایی در آمریکا به خاطر غزه کتک میخورند و به زندان میروند یعنی غزه پیروز است
نماینده رهبر معظم انقلاب اسلامی در استان البرز بابیان اینکه غزه در این نبرد پیروز شد، گفت: غزه پیروز است چون در دل دنیای غرب همه را به سمت مظلومیت خود و پلیدی استکبار متوجه کرد. اینکه دانشجویان آمریکایی در آمریکا به خاطر غزه کتک میخورند و به زندان میروند یعنی غزه پیروز است. اینکه در انگلیس و دیگر کشورها تظاهرات گسترده چند صدهزارنفری به نفع غزه برگزار میشود یعنی غزه پیروز است. اینکه در سازمانهای بینالمللی بر لَه او حکم میکنند و آمریکا وتو میکند یعنی غزه پیروز است. اینکه بعدازاین همه شهید و خانهخرابی بر روی پای خود ایستاده و مقاومت میکند یعنی غزه پیروز است. اینکه پول خرج کردند و همه رسانهها را به نفع خود بسیج کردند که خبری از غزه پخش نشود اما همه دنیا بر ضد صهیونیستهای پلید شده است یعنی غزه پیروز است. غزه پیروز است چون اسلام پیروز است.
آیتالله حسینی همدانی در بخش دیگری با اشاره به مسئله عفاف و حجاب، عنوان کرد: حضرت آقا فرمودند: «بنده معتقدم در دولت، در قوّهی قضائیّه، در بخشهای مختلف، در این زمینه مسئولیّت وجود دارد که بایستی به مسئولیّتهای قانونی و شرعی خودشان عمل کنند». بیان ایشان حکایت از مسائلی دارد.
کمکاری و ترک فعل مشهود است / نتیجه و خروجی سی جلسه عفاف و حجاب در استان چه بوده است؟
وی در ادامه بابیان اینکه متأسفانه با گشتی که دیروز و یکی دو نوبت دیگر در شهر زدم کمکاری و ترک فعل مشهود است، گفت: بنده اینجا مطالبه میکنم عزیزان گزارش بدهند نتیجه و خروجی سی جلسه عفاف و حجاب چه بوده است؟ بالاخره جلسه سوم و چهارمش اگر خروجی نداشته باشد به سی جلسه رسیدن واقعاً محل بحث است. باید یک نمودی و یک بروزی در بیرون داشته باشد. مغازهها که همان مغازه است قیافهها که همان قیافههاست. ۳۰ جلسه گرفتید چه کار کردید در جلسات؟!
همه دستگاهها موظف به رعایت قانون هستند حتی بخش خصوصی
رئیس ستاد امربهمعروف و نهی از منکر استان البرز افزود: البته بنده تذکراتی به دستگاههای مربوطه دادم اما آنچه مهم است بعد از مسائل مربوط به دستگاهها، حمایت همهجانبه از اجرای قانون و کمک به مجریان قانون است. همه دستگاهها موظف به رعایت قانون هستند حتی بخش خصوصی. این بخش باید به قوانین ملتزم باشد ادعای اینکه من دولتی نیستم پس ملزم نیستم حرف بیربطی است کسی که در این کشور زندگی میکند باید قوانین را رعایت کند. هرکسی در هر کشوری که زندگی میکند باید ملتزم به قوانینش باشد نمیتواند بگوید من بخش خصوصی هستم پس رعایت نمیکنم. باید قانون درباره آنها هم اعمال شود. در بعضی از مراکز بعضی تخلفات را آزادانه انجام میدهند که مطلوب نیست. این را باید دستگاه مربوطه ورود داشته باشند. بعضی وقتها زحمات دستگاههای دیگر را اینها خراب میکنند.
نقش اصلی را در تصمیم سازی و تصمیمگیری خود بانوان دارند
آیتالله حسینی همدانی تصریح کرد: نکته دوم اینکه بانوان محترم توجه داشته باشند؛ اخیراً مجدداً رهبر معظم انقلاب تأکید کردند که نقش اصلی را در تصمیم سازی و تصمیمگیری خود بانوان دارند؛ یعنی محور همه کارها در این حوزه خود بانوان باید باشند و لو مسئولیت اقدام بر عهده دستگاههای متعدد هست؛ اما اقدام آنها حمایت از عملکرد بانوان است. قسمت مهم این معضل را باید خود بانوان اقدام داشته باشند و حل کنند؛ با حضور خودشان و مطالبه گری خودشان و درخواست خودشان.
از نیروی انتظامی همه باید حمایت کنیم
وی با تأکید بر اینکه این معضل تحمیلشده که توسط بیگانگان و کمکاری بعضی مسئولین، امنیتی هم شده را در این بخش دستگاه دنبال میکنند و ما هم کامل حمایت میکنیم، گفت: از نیروی انتظامی همه باید حمایت کنیم. تمام دستگاههای استان -حالا در کشور سر جایش ولی در استان خودمان- همه دستگاهها باید به کمک نیروی انتظامی بیایند. همه مردم باید حمایت کنند از نیروی انتظامی در مسیری که واردشده برای کار پشتصحنهای که دشمنان راجع به این قصه دارند. باید حمایت کرد و کمک کرد.
امامجمعه کرج خاطرنشان ساخت: بخش دیگر که مسئله امربهمعروف و نهی از منکر است که وظیفه همگانی است و نباید کوتاهی کرد و در بخشهای فرهنگی هم باید باحوصله و ابتکار و سلیقه وارد شویم تا قضیه حل شود. بدنه مردم باید با ابتکار و سلیقه در بخش فرهنگی وارد شوند؛ و در بخش امربهمعروف و نهی از منکر هم مسئولیتش با دستگاههاست در بخشی؛ و در بخش دیگر هم باز متوجه مردم است. آنجاهایی هم که مربوط به مسائل امنیتی است و حساس است و پشت پردههایی دارد دستگاههای مربوطه وارد میشوند و کارشان را انجام میدهند و شما و ما و همه باید حمایت کنیم که این کار با قوه و باصلابت پیش برود.
نسبت به دور دوم انتخابات بیتفاوت نباشید
آیتالله حسینی همدانی در بخش دیگری با تأکید بر اینکه نسبت به دور دوم انتخابات بیتفاوت نباشید و با همان اهتمام اولیه در این دور هم شرکت کنید، گفت: بیتوجهی و اهمیت ندادن گاهی خسارات غیرقابلجبران به بار میآورد. مواظب باشید نگویید حالا دور دوم است و مهم نیست؛ نه اینطور نیست. یک رأی هم اثر دارد. با دقت انتخاب کنید و وارد قصه شوید.
وی در بخش پایانی بابیان اینکه طبق وعده، توجهی به حضرت ولیعصر ارواحنا فداه بدهم، گفت: «السَّلامُ عَلَیْکَ یَا وَعْدَ اللَّهِ الَّذِی ضَمِنَهُ» خیلی عجیب است! داوود رقی آمد محضر مبارک امام صادق علیهالسلام بعد که کارش تمام شد و داشت میرفت، اجازه مرخصی خواست. امام صادق درحالیکه عمیقاً به او نگاه میکرد او را بدرقه کرد و بعد فرمود: اگر کسی نگاه کردن به یکی از اصحاب حضرت حجت او را شاد میکند به این مرد نگاه کند؛ یعنی اشاره کرد به داوود رقی. اولاً روایت دارد تذکر میدهد که مهم نیست در چه زمانی زندگی میکنیم؛ بلکه مهم این است که چگونه زندگی میکنیم. در هر عصری هر جوری زندگی کنیم نوع زندگی ما میتواند ما را جزو یاران حضرت حجت قرار بدهد. داوود رقی کسی است که در زمان رجعت برمیگردد؛ چون عمرش تمامشده. شاخصههای زندگی او چگونه بوده که حضرت چنین نکتهای را گفتند؟ در جای دیگری دارد که امام صادق فرمودند: او برای من بهمنزله مقداد برای رسول خداست.
نماینده ولیفقیه در استان البرز در خاتمه افزود: مقداد چگونه بود؟ انسان بصیری بود. انسان ولایت مداری بود. انسان صبوری بود. استقامت بر حق داشت. بر حق مستقیم بود. این ویژگیهای مقداد بود. امام صادق علیهالسلام میفرماید که داوود جایگاهش برای من مثل مقداد برای رسول خداست؛ یعنی ما هم اگر این صفات را در خودمان به وجود بیاوریم بصیر باشیم، دشمنشناس باشیم، ولایتمدار باشیم و استقامت بر حق داشته باشیم و صبور باشیم، میتوانیم جزو یاران حضرت حجت باشیم.