همسر جوان شوهر مسن را کشت
تاریخ انتشار: ۱۸ مرداد ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۷۰۰۶۸۱
مأموران کلانتری ۱۱۸ ستارخان در تماس با بازپرس میثم حسینپور از قتل مردی ۶۳ ساله خبر دادند.
به گزارش مشرق، ساعت یک و ۳۰ دقیقه بامداد پنجشنبه ۱۳ مرداد، مأموران کلانتری ۱۱۸ ستارخان در تماس با بازپرس میثم حسینپور از قتل مردی ۶۳ ساله خبر دادند. دقایقی بعد که تیم جنایی راهی محل شد به محض ورود به خانه داخل راهروی منتهی به سالن پذیرایی با جسد مرد میانسال را دیدند که با ضربات متعدد چاقو از پا درآمده بود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
متخصصان پزشکی قانونی در نخستین بررسیها اعلام کردند که زمان زیادی از مرگ نگذشته است. همسر ۴۷ ساله مقتول در تحقیقات گفت: من داخل اتاق بودم و همسرم جواد داخل سالن پذیرایی نشسته بود که متوجه سر و صدایی از بیرون شدیم. همسرم گفت بروم بیرون تا ببینم علت صدا کجاست، اما وقتی میخواسته از خانه خارج شود ناگهان مردی نقاب دار وارد خانه شد و پس از به قتل رساندن همسرم، خانه را ترک کرد.
جنایت خانوادگی
از آنجا که گفتههای زن میانسال برای کارآگاهان مشکوک بود در ادامه تحقیقات به سراغ همسایهها رفته و دریافتند این زوج میانسال اختلاف شدیدی با هم داشتهاند. یکی از همسایهها گفت: صدای دعوا و درگیری این زوج همیشه به گوش میرسد و ساعاتی قبل هم صدای آنها را شنیدم، اما ناگهان صدا قطع شد و تصور کردم که درگیری تمام شده است، اما لحظاتی بعد زن میانسال سراسیمه از آپارتمان بیرون آمد و مدعی شد مرد غریبهای وارد خانهشان شده و شوهرش را کشته است.
مأموران در گام بعدی از تحقیقات به سراغ دوربینهای مداربسته ساختمان رفتند، اما در بازبینی دوربینها تصویر هیچ مرد نقابداری که وارد خانه این زوج شده باشد به دست نیامد.
با قوت گرفتن فرضیه جنایت خانوادگی و این احتمال که همسر مقتول واقعیت را پنهان کرده است به دستور بازپرس جنایی وی بازداشت شد. او ابتدا منکر جنایت بود اما زمانی که در برابر بازپرس جنایی قرار گرفت به قتل ناخواسته همسرش اعتراف کرد. بنابراین به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران او در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار داده شد و تحقیقات در این خصوص ادامه دارد.
گفتوگو با متهم
سهیلا، لیسانس میکروبیولوژی دارد و پس از مدتی کار در بیمارستان تغییر شغل داده و در یک آرایشگاه مشغول به کار شد، اما این اواخر از کار در آرایشگاه نیز انصراف داده و بهدنبال شغل دیگری بود.
با همسرت چطور آشنا شدی؟
این مرد همسر دومم بود. از همسر اولم به خاطر خیانت جدا شدم ۱۲ سال او را تحمل کردم اما بیفایده بود و در نهایت سال ۹۵ طلاق گرفتم. مدتی تنها زندگی میکردم اما هزینههای زندگی به قدری بالا بود که خانهام را تحویل داده و به خانه مادرم آمدم. مادرم با مردی ازدواج کرده بود و من با ناپدری سازش نداشتم. بعد از سه ماه به علت دعوا با ناپدریام خانه مادرم را ترک کردم و به خانه خاله پیرم رفتم. شوهر دومم در واقع همسایه خالهام بود که وقتی مرا دید و به هم علاقهمند شدیم ازدواج کردیم. ۱۵ سکه مهریهام بود بعد از ازدواج به خانهاش که طبقه سوم آپارتمانی در ستارخان بود آمدم. وضع مالیاش خوب بود. او آپارتمان دیگری هم در همان ساختمان داشت که اجاره داده بود و با پول آن هزینه زندگی اش را پرداخت میکرد.
بر سر چه مسائلی اختلاف داشتید؟
شوهر دومم اعتیاد داشت و دارو مصرف میکرد. همین مسأله باعث اختلافمان شده بود. چندباری خواستم او را ترک بدهم اما نه تنها ترک نمیکرد بلکه این موضوع باعث درگیری و اختلاف ما میشد. او در دعوا مرا کتک میزد و من از ترسم به داخل اتاق پناه میبردم. رفتارهایش مرا به فکر طلاق انداخت اما وقتی گفتم طلاق میخواهم بدتر از قبل شد.
شب حادثه چه اتفاقی افتاد؟
داخل اتاق خوابیده بودم که با سر و صدای شوهرم بیدار شدم، او فریاد میزد که دارد خفه میشود و از من خواست برایش آب ببرم. وقتی به آشپزخانه رفتم و برایش آب بردم میخواست با تبر مرا بزند. من هم برای دفاع از خودم چاقویی از آشپزخانه برداشتم و چند ضربه به او زدم. به خودم که آمدم روی زمین افتاده بود. باورم نمیشد که او را به قتل رساندهام. آن زمان بود که تصمیم گرفتم سناریوی قتل به دست مرد غریبه را طراحی کنم.
منبع: روزنامه ایرانمنبع: مشرق
کلیدواژه: بازار خودرو تحولات اوکراین جنگ غزه قیمت قتل قاتل همسرکشی اخبار حوادث حوادث پلیس خودرو قیمت های روز در یک نگاه حوادث سلامت
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.mashreghnews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «مشرق» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۷۰۰۶۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
شکار سوژههای سرقت مقابل مدارس
با دستگیری دختر فراری که با همدستی مردی سابقهدار طلاهای زن جوانی را در پارکینگ خانهاش سرقت کرده بودند، راز سرقتها و خفتگیریهای متعدد قبلی شان برملا شد.
به گزارش مشرق، چندی قبل زن جوانی هراسان با پلیس تماس گرفت و از سرقت النگوهای طلایش خبر داد. به دنبال این تماس مأموران راهی محل شده و زن جوان در تحقیقات گفت: صبح؛ دخترم را به مدرسه رساندم و به همراه پسرم سوار بر تاکسی به خانه برگشتیم. به محض اینکه با پسرم از در پارکینگ وارد خانه شدیم، مردی پشت سرم وارد پارکینگ شد. او با تهدید چاقو، طلاهایم که ۳ عدد النگو بود از دستم قیچی کرد و متواری شد. با داد و فریاد به دنبال مرد سارق رفتم که دیدم او سوار بر یک خودروی جیپ شد که رانندهاش یک زن جوان بود.
با شکایت زن جوان، تحقیقات برای دستگیری سارقان جیپسوار به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت آغاز شد. در بررسیهای اولیه کارآگاهان به بازبینی دوربینهای مداربسته اطراف محل سرقت پرداختند. پلاک خودرو مخدوش شده بود و با توجه به اینکه چهره سارقان با ماسک پوشیده شده بود، برای شناسایی هویت متهمان، تیم تحقیق در این شاخه نیز با بنبست مواجه شد.
درحالی که بررسیها در این رابطه ادامه داشت، شاکی بار دیگر به پلیس مراجعه کرد و گفت: در فضای مجازی میگشتم که چشمم به آگهی فروش خودروی جیپی افتاد که به نظرم شبیه خودروی متهمان بود. آنچه مرا در این مورد مطمئنتر کرد، عروسک قرمز رنگی بود که روی آیینه جلوی خودرو آویزان بود و همان عروسک روی آیینه این خودرو هم بود.
بهدنبال اطلاعاتی که شاکی داد، مأموران در تحقیقات دریافتند، خودرو متعلق به مردی است که سابقه کیفری سرقت در پرونده خود دارد. بنابراین کارآگاهان در قراری سوری با حامد او را بازداشت کردند.
مرد جوان در مواجهه با مدارک پلیسی به سرقت اعتراف کرد و گفت: سارق تکرو منزل بودم و بعد از آزادی هم چند موردی سرقت کردم. مدتی قبل در فضای مجازی با آناهیتا دوست شدم و او با ترغیب من از خانهاش فرار کرد و نزد من آمد. اوایل هزینه زندگیمان را با فروش طلاها و دلارهایی که آناهیتا از خانهاش دزدیده بود، گذراندیم. اما پولها که تمام شد در نهایت، من پیشنهاد سرقت را به آناهیتا دادم. چارهای نداشت جز اینکه قبول کند و با من همراه شود. نقشه من خفتگیری و سرقت طلا بود. سوژههایمان را از میان مادرانی که صبحها بچههایشان را به مدرسه میرساندند یا کودکانی که به تنهایی به مدرسه میآمدند، انتخاب میکردیم. مقابل مدارس میایستادیم و با دیدن کسانی که طلای زیادی همراه داشتند آنها را تعقیب میکردیم تا در فرصتی مناسب طلاهایشان را سرقت کنیم. چند باری اقدام کردیم اما موفق نشدیم، تا اینکه آخرین مورد را که یک مادر جوان بود تعقیب و در نهایت با تهدید ۳ النگویش را سرقت کردیم.
با اعتراف متهم سابقهدار، زن جوان نیز بازداشت شد و بررسیها نشان میداد که خانواده این زن جوان بعد از فرارش از خانه، ناپدید شدن او را به پلیس اعلام کرده بودند. متهمان به دستور بازپرس دادسرای ویژه سرقت، در اختیار اداره آگاهی قرار داده شده و تحقیقات برای شناسایی سایر جرایم احتمالی آنها ادامه دارد.
منبع: روزنامه ایران