2024-05-05@03:30:12 GMT
۱۷۳۵ نتیجه - (۰.۰۲۳ ثانیه)
جدیدترینهای «خانه پدرم»:
بیشتر بخوانید: اخبار اقتصادی روز در یوتیوب (اخبار جدید در صفحه یک)
چند سال داری؟ ۱۸ سال جرمت چیست؟ موبایل قاپی اهل کجایی؟ تبعه یکی از کشورهای همسایه هستم و در حاشیه شهر مشهد (خیابان پنج تن) سکونت دارم. چقدر درس خواندی؟ تا کلاس هفتم درس خواندم و پس از آن ترک تحصیل کردم. چرا؟ به خاطر بی پولی پدرم! او توانایی پرداخت هزینه های تحصیل من را نداشت. من از شش سالگی سر کار می رفتم تا هزینه های تحصیلم را تامین کنم به طوری که یک شیفت درس می خواندم و یک شیفت کار می کردم اما به ۱۳ سالگی که رسیدم دیگر خسته شدم، گفتم یا کار می کنم یا درس می خوانم و دیگر به مدرسه نرفتم. شغل پدرت چه بود؟ او به خیاطی اشتغال داشت اما درآمدش...
ایسنا/اصفهان قصهی عشقورزیام با پرتو نور روی پردهی سفید، در تاریکی شب میدان، در دیار زادگاهم اتفاق افتاد و بعد که تلویزیون وارد خانه شد، با انتظاری خواستنی برای روشن شدن لامپ آن تلویزیون شاوب لورنس و همسقف شدن با آدمهای داخل تلویزیون، مبهوت جادوی تصویر و قصههایی شدم که جهانی متفاوت از کوچهپسکوچهها و ساباتها و میدانگاهها و خانههای اطراف پیش رویم گشود. پیش از آنکه سالها بگذرد تا شکوه سالنِ بزرگ سینما را با ردیف چشمنواز صندلیهایش و عطر خاصش و گرفتن رد نور از آپاراتخانهاش تجربه کنم، آنچه نامش سینماست را در فضای باز و میان همهمهی بچهها در میدان بزرگِ برزن محمدیه _محل تولدم، از توابع نائین_ حس کردم و شناختم. شاید همان میدان بزرگ...
راز قتل زن جوان بعد از پنج سال فاش شد.متهم در دادگاه کیفری جزئیات این جنایت را فاش کرد. تابستان سال 94 بود که سمیه 30 ساله ناگهان ناپدید شد.در حالی که پدر ومادر زن جوان در جستجوی دختر خود بودند،همسر او ماجرای گم شدن سمیه را اینطور شرح داده بود:« یک روز صبح زمانی که از خواب بیدار شدم،متوجه شدم همسرم تمام مدارکش را برداشته و از خانه فرار کرده است و به خارج از کشور سفر کرده است.» تحقیقات پلیسی برای یافتن ردی از سمیه بی نتیجه ماند تا اینکه چند سال بعد از ناپدید شدن سمیه؛ اظهارات دختر او که هنگام حادثه تنها شش سال داشت،پرده از راز جنایت برداشت. دختر خردسال پدر قاتلش را لو داد...
راز قتل زن جوان بعد از پنج سال فاش شد.متهم در دادگاه کیفری جزئیات این جنایت را فاش کرد. به گزارش اختصاصی خبرنگار رکنا، تابستان سال 94 بود که سمیه 30 ساله ناگهان ناپدید شد.در حالی که پدر ومادر زن جوان در جستجوی دختر خود بودند،همسر او ماجرای گم شدن سمیه را اینطور شرح داده بود:« یک روز صبح زمانی که از خواب بیدار شدم،متوجه شدم همسرم تمام مدارکش را برداشته و از خانه فرار کرده است و به خارج از کشور سفر کرده است.» تحقیقات پلیسی برای یافتن ردی از سمیه بی نتیجه ماند تا اینکه چند سال بعد از ناپدید شدن سمیه؛ اظهارات دختر او که هنگام حادثه تنها شش سال داشت،پرده از راز جنایت برداشت. دختر خردسال...
به گزارش رکنا، سمیرا دختر معتاد 18 ساله ای که مدعی بود به خاطر دوجنسی بودنش مورد پذیرش جامعه نیست، با بیان بخشی از سرگذشت خود به کارشناس اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: در یکی از مناطق حاشیه شهر مشهد و در خانواده ای پرجمعیت متولد شدم و در حالی رشد کردم که از نظر مالی، اجتماعی و فرهنگی بسیار ضعیف بودیم. هنوز دوران کودکی را سپری نکرده بودم که متوجه شدم با دختران هم سن و سالم تفاوت عجیبی دارم. من خلق و خوی پسرانه داشتم و از رفتارهای دخترانه گریزان بودم. مانند پسرها لباس می پوشیدم و از عروسک و خاله بازی متنفر بودم. زمانی که مادرم موهایم را شانه می کرد و به آن ها گل سر...
زن 18ساله ای که هنگام فروش حشیش در یکی از پارک های مشهد و در اجرای طرح ارتقای امنیت اجتماعی دستگیر شده است، درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری میرزا کوچک خان مشهد گفت: هشت سال بیشتر نداشتم که پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند و من در این دنیای هزارچهره تنها ماندم. به گزارش رکنا، پدرم برق کار ساختمان بود اما به خاطر اعتیادش همواره با مادرم درگیری داشت. اگرچه من از این اوضاع متشنج رنج می کشیدم اما اکنون آرزو می کنم کاش آن روزهای آشفته و درگیری و توهین ها ادامه داشت اما پدر و مادرم از هم جدا نمی شدند. خلاصه بعد از طلاق آن ها، من نزد پدرم ماندم و ترک...
دختر 15 ساله ای که با تلاش نیروهای انتظامی ردیابی و به کلانتری نجفی مشهد هدایت شده بود درباره ماجرای فرار از خانه به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: 3 ساله بودم که پدر و مادرم از یکدیگر جدا شدند به همین دلیل پدرم هر روز دست من و برادر بزرگ ترم را می گرفت و به کارگاه خیاطی خودش می برد تا در خانه تنها نمانیم آن روزها من چیزی از این شرایط نمی فهمیدم و با برادرم در کارگاه خیاطی پدرم مشغول بازی می شدم. یک سال از ماجرای طلاق مادرم گذشته بود که پدرم با یک زن جوان دیگر ازدواج کرد. من هم در دوران کودکی به همسر پدرم علاقه پیدا کردم و او را دوست...
فرزند آخر خانواده بودم، دختری نازپرورده و باهوش اما بعد از این جریان نتوانستم تاب و تحمل بیاورم و افت شدید تحصیلی در دانشگاه داشتم. به گزارش رکنا، مادرم 7 سال پیش بدون اطلاع پدرم با دایی ام شریک شد، دایی ام همه پول ها را بالا کشید و پدرم ورشکست شد. پدرم هم نتوانست خطای مادرم را ببخشد و خانه را ترک کرد. مادرم مجبور شد برای بزرگ کردن ما در خانه های مردم کار کند. یکی از دوستانم مرا با نیما آشنا کرد او به من پیشنهاد مصرف مواد مخدر داد، من هم بدون توجه به عواقب آن هر روز بیشتر مصرف کردم و معتاد شدم، از وضع رقت بار خود خسته شده بودم دیگر خبری از طراوات...
به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین، عصر شنبه سیام مرداد امسال زنی به پلیس ۱۱۰ شهرری اطلاع داد که پسر جوانش پدر خانواده را به قتل رسانده و جان خودش هم در خطر است. ماموران کلانتری دولتآباد با اطلاع از ماجرا، راهی خانه مورد نظر شدند. آنها مشاهده کردند مرد ۵۵ ساله در بستر خواب افتاده و با ضربههای چکش که به سرش اصابت کرده به قتل رسیده است.با هماهنگی قضايی، پسر ۳۰ ساله که متهم به قتل پدرش بود بازداشت و به اداره دهم پلیس آگاهی تهران منتقل شد. این در حالی بود که ماموران از همسر مقتول تحقیق کردند که وی در جریان تحقیقات پلیسی گفت: پسرم بیکار است و از اختلالات روانی رنج میبرد. آن...
در زمانی که طالبان از هر سو سلطه و حکمرانی خود را بر افغانستان گسترش میدهد، زنی داستان فروپاشیدن خانواده و ناپدید شدن پدرش در دوران سلطهٔ طالبان در سال ۱۹۹۹ را برای ما بازمیگوید. فریبا که حالا در لندن زندگی میکند، آخرین دیدار با پدرش را زمانی که فقط ۱۰ سال داشت در خانهشان در بخش غربی هرات بهخاطر میآورد. خانوادهٔ او بر این باورند که پدرشان را نیروهای طالبان ربودهاند. داستان او را بخوانید. برای حفظ حریم خصوصی افراد نام آنها را تغییر دادهایم. "زندگی تحت سلطهٔ حکومت طالبان مثل زندگی در یک رابطهٔ خشونتآمیز است. اول کار چندان بد نیست. آنها وعدههایی میدهند و مراقب رفتار خود هستند حتی به بعضی وعدههاشان عمل میکنند". "اما درست وقتی...
دختر 16ساله که با حضور به موقع نیروهای اورژانس و مددکار اجتماعی کلانتری ، از مرگ نجات یافته بود، با دستی باندپیچی شده، در حالی که اشک می ریخت، به بیان ماجرای خودکشی نافرجام خود پرداخت و به کارشناس اجتماعی کلانتری گفت: سه سال قبل وقتی مادرم را از دست دادم، دچار افسردگی شدیدی شدم، به طوری که کارم به بیمارستان روان پزشکی کشید و چندین ماه بستری شدم. پس از آن که از بیمارستان به خانه بازگشتم، پرستاری از برادر 4ساله و رسیدگی به امور خانه را به عهده گرفتم، چراکه پدرم از صبح تا شب مشغول کار بود. مدتی بعد از این ماجرا، پدرم با اصرار اطرافیان با زن دیگری ازدواج کرد اما من نمی توانستم با همسر...
چه کسی را کشتهای؟خالهام را.چرا؟چون پول نداد.چرا باید پول میداد؟خمار بودم و نیاز به پول داشتم تا مواد بخرم. سراغ او رفتم تا پول بگیرم، اما نداد.هرکسی به تو پول نمیداد را میکشتی؟نه. خالهام پول داشت، اما نداد. وضع مرا دید، ولی مقاومت کرد.وضعت؟یک روز بود مواد نکشیده بودم. عصبی و کلافه بودم. ۱۰۰هزار تومان خواستم که فهمید برای مواد میخواهم. گفت برای مصرف مواد پول نمیدهد. در یکلحظه عصبانی شده و روسری را دور گردنش انداختم و دو طرف آن را کشیدم. وقتی به خودم آمدم، خفهشده بود. وقتی خمار میشدم، هیچی نمیفهمیدم.بعد چه کردی؟خانه را گشتم و مقداری پول پیدا کردم و بیرون زدم. با آن پول مواد کشیدم. وقتی حالم سرجایش آمد، تازه فهمیدمچه کردهام. خیلی ترسیده...
زن 21 ساله که رویا نام داشت، در حالی که آثار زخم های عمیق و شکستگی بینی اش را به کارشناس اجتماعی کلانتری طبرسی جنوبی نشان می داد، تأییدیه پزشکی قانونی را روی میز مشاور گذاشت و گفت: شما را به خدا به دختران جوان بگویید این عشق های هوس آلود چند ماه بیشتر دوام ندارد، بنابراین همانند من خود را توجیه نکنید که ما یکدیگر را دوست داریم و چیزی نمی تواند ما را از رسیدن به یکدیگر باز دارد! زن جوان که دیگر اشک هایش سرازیر شده بود ادامه داد: پدرم مرد زحمت کشی بود و یک مغازه کفاشی داشت. او با واکس زدن و دوخت و دوز کفش های مردم هزینه زندگی خانواده 5 نفره ما را...
او گفت جسد دوستش به نام فرناز را در خانهاش پیدا کرده است. دقایقی بعد مأموران کلانتری ۱۳۰ نازیآباد خود را به محل حادثه رساندند و ضمن مشاهده جسد زن میانسال متوجه شدند از خانه بوی گاز به مشام میرسد. بهاینترتیب فرضیه مرگ زن تنها به دلیل گازگرفتگی مطرح شد، بااینحال جسد برای تحقیقات دقیق و تعیین علت اصلی فوت به پزشکی قانونی انتقال یافت. زنی که پلیس را از این واقعه مطلع کرده بود، در تحقیقات مقدماتی به مأموران چنین گفت: فرناز از شوهرش طلاق گرفته بود و بهتنهایی در خانهاش زندگی میکرد. من معمولا به او سر میزدم و احوالش را جویا میشدم. امروز –روز حادثه- هرچه با او تماس گرفتم جوابم را نداد. نگران شدم و مقابل...
بوکسور جان عمه اش را گرفت. بوکسور از قرص اکس استفاده کرده بود. پسر بوکسور به دلیل سیلی و وضع مالی دست به قتل زد. بوکسور سرخاک عمه خود بازداشت شد. تنها ولی دم زن برای پسر بوکسور قصاص خواستند. رسیدگی به این پرونده از بیست و سوم تیرماه سال ۹۹ به دنبال تماس با ماموران کلانتری ۱۳۰ نازی آباد آغاز شد.یک زن به ماموران گفت جسد دوستش به نام رویا را در خانه اش پیدا کرده است. به گزارش رکنا، ماموران پلیس به خانه زن تنها رفتند و جسد این زن با دستور قضایی به پزشکی قانونی منتقل شد .بوی شدید گاز در خانه پیچیده بود که فرضیه گازگرفتگی را قوت بخشید. زن جوان که با پلیس تماس گرفته...
دختر 21 ساله در حالی که از شدت شرم چشمان گریانش را به کف اتاق مددکاری اجتماعی کلانتری گلشهر دوخته بود، درباره سرگذشت تلخ خود به مشاور و کارشناس اجتماعی گفت: سال ها قبل پدرم به صورت غیرقانونی به ایران مهاجرت کرد و در منطقه گلشهر مشهد ساکن شدیم. پدرم برای تامین هزینه های زندگی هر روز صبح سر گذر می رفت و با درآمد کارگری روزگار می گذراندیم. با آن که زندگی سختی داشتیم اما من به تحصیلاتم ادامه می دادم تا روزی به جایی برسم و کمک حال خانواده ام باشم. خلاصه زمان گذشت و من با گرفتن دیپلم تلاش کردم وارد بازار کار شوم و به تولیدی ها یا کارخانه های مختلف سر می زدم تا این...
نوجوان 15ساله ای که مدعی بود ازدواج دوم پدرش زندگی آن ها را آشفته کرده است، با بیان این که دیگر نمی تواند رفتارهای تحقیرآمیز نامادری اش را تحمل کند، به کارشناس اجتماعی کلانتری شهیدهاشمی نژاد مشهد گفت: 10ساله بودم که مادرم را به خاطر یک بیماری صعب العلاج از دست دادم. مرگ مادرم ضربه روحی شدیدی به من و خانواده ام وارد کرد چرا که او زنی مهربان و فداکار بود که حتی جانش را برای آسایش و آرامش ما فدا می کرد. به گزارش رکنا، پدرم چون اوقات بیشتری را برای کار در بیرون از خانه به سر می برد، مادرم همه کارهای من و برادرم را علاوه بر امور خانه داری انجام می داد به طوری که...
پدرکشی در محله گیشا تهران رقم خورد. سال پیش بود که پدرکشی در بوشهر سر و صدای زیادی به پا کرد. بعد از آن پدرکشی در رشت با گلوله جنجال ساز شد و پدرکشی در یزد بخاطر ازدواج مجدد. آخرین پدرکشی مربوط به تهران در محله گیشا است. به گزارش اختصاصی خبرنگار رکنا، تیرماه امسال مأموران پلیس غرب تهران در محله گیشا جسد مرد میانسال را در خانه ویلایی کشف کردند. با شروع تحقیقات پلیس و تیم جنایی مشخص شد، مقتول براثر خفگی به قتل رسیده است. قتل مرد تهرانی در محله گیشا تهران تیم پلیسی پس از برسی مقدماتی و تجزیه و تحلیل های اطلاعاتی پی بردند مقتول قبل از کشته شدن با قاتل درگیری فیزیکی داشته و...
آفتابنیوز : دختر بزرگ خانواده: «از وقتی خواهرم طلاق غیابی گرفت، تهدیدهای شوهرش شروع شد. دعوا میکرد و میگفت شما را میکشم. او پسرعمهمان بود و پدرم بهخاطر عمهام تحمل میکرد و میگفت همهچیز دست خداست تا این که...» این بخشی از صحبتهای دختر بزرگ خانواده رحمانی است؛ خانوادهای که اهالی شهر گتوند در استان خوزستان جز خوبی چیزی از آنها ندیده بودند، اما اتفاقی که چند روز قبل برایشان رخ داد، بسیاری از مردم شهر را شوکه کرد؛ اتفاقی که داماد خانواده رقم زد و با کشتن ۴ عضو خانواده رحمانی، داغ بزرگی بر دل بازماندگان گذاشت. حدود ساعت ۳:۴۵ بامداد ۱۵ تیر ماه بود که روزگار برای خانواده رحمانی تیره و تار شد. آن شب داماد جوان خانواده...
در شرایط روحی نامناسبی از خانه بیرون زده بودم که چند جوان برایم ایجاد مزاحمت کردند. در همین حال نوجوان دیگری به حمایت از من با آن مزاحمان خیابانی درگیر شد و مرا از چنگ آن ها رها کرد اما هنوز مشغول گفت و گو با آن نوجوان بودم که ناگهان پدرم از راه رسید و ... دختر 15 ساله به نام سمیرا با بیان این ماجرا به کارشناس اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان مشهد گفت: پدر و مادرم هیچ تفاهم اخلاقی با هم نداشتند و همواره با هم درگیر می شدند تا این که بالاخره چند سال قبل آستانه تحملشان لبریز شد و از یکدیگر جدا شدند. پدرم در حالی سرپرستی من و برادر کوچکم را به عهده گرفت که...
امیریل ارجمند: ارزانسازی، عجله و خانهنشینی کاربلدها آفت سریالسازی تلویزیون شده است/ پدرم بزرگ است، احترامش را حفظ کنند
ای کاش دست این استادها را بگیرند از خانههایشان بیرون بیایند و یک نسل از دانش و علم و استعدادشان سیراب شوند؛ چرا که آنها به واقع هیچگاه دنبال سلبریتی شدن نبودند و همیشه تشنه به رخ کشیدن هنرشان و توسعه هنر و هنرمندی بودهاند. - اخبار فرهنگی - به گزارش خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، امیریل ارجمند فرزند داریوش ارجمند است و بازیگر نقش محمود وزیری در سریال «معمای شاه»؛ کاراکتری که میتوان گفت قهرمان سریال است و از ابتدا تا انتهای قصه حضوری ثابت دارد. این حضور پررنگ ارجمند در "معمای شاه" نزدیک به سه سال زمان برده است. این بازیگر اما تأکید میکند که به اول بودن و طول و عرض نقشش خیلی فکر نمیکرده و تأثیرگذاری آن...
از روزی که مادرم از رابطه من با مرد 32 ساله آگاه شد، ورق زندگی ما برگشت و حوادث تلخی پیش آمد که مرا تا مرز تصمیمات احمقانه کشاند چرا که ... ناطقان: این ها بخشی از اظهارات دختر 18 ساله ای است که از منزل فرار کرده بود. او در حالی که ادعا می کرد توسط مادرش تهدید به قتل شده است و دیگر حاضر نیست به خانه بازگردد، درباره تلخکامی های زندگی اش به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: شش سال بیشتر نداشتم که فرزند طلاق نام گرفتم. مادرم که نمی توانست سختی های زندگی با مردی معتاد را تحمل کند، از پدرم طلاق گرفت تا روزهای بهتری را تجربه کند.پدرم به مواد مخدر صنعتی اعتیاد...
اسرار ناپدیدشدن مرد طلافروش تهرانی با بازداشت پزشک زنان و زایمان و ۲ مرد آشنا و اعتراف آنها به جنایت فاش شد. به گزارش ایسنا، روزنامه «همشهری» نوشت: ماجرا از روز بیست و هفتم خردادماه شروع شد. آن روز پسری جوان به اداره آگاهی تهران رفت و خبر از ناپدیدشدن پدر ۶۴ سالهاش داد. وی گفت: از ۲ روز قبل پدرم به طرز مشکوکی ناپدید شده و هیچ خبری از او نداریم. وی ادامه داد: پدرم در تهران یک مغازه طلافروشی دارد و ۲ روز قبل یعنی روز ۲۵ خرداد، حدود ساعت ۱۲ ظهر برای انجام کاری از مغازه خارج شد. از آن لحظه به بعد دیگر جواب زنگهایم را نداد تا اینکه پیامکی با شماره موبایل پدرم به...
خانوادهات میدانند اینجایی؟ من خانوادهای ندارم. چطور؟ ٩ سال است که آنها تنها دخترشان را از یاد بردهاند. چرا؟ مگر با آنان چه کردهای؟ من هرچه میکشم از سر خودخواهی و بیاعتنایی آنهاست. الان مادرم پیش شوهرش است و پدرم هم یا خماری میکشد یا در یکی از کوچههای شهر پی مواد برای مصرف روزانهاش میگردد. مادر و پدرت کی جدا شدند؟ سال ٨٧ . علتش چه بود؟ پدرم اعتیاد داشت. وقتی مواد به او نمیرسید، مانند دیوانهها میشد و هرچه به دستش میرسید میشکست. نهساله بودم و همیشه میترسیدم نکند پدرم بلایی سر من و مادرم بیاورد. دعواهای آنان تمامی نداشت. هرروزِ زندگیمان شده بود جروبحثکردنهای مادر و پدرم. پدرم بیکار بود. مادرم هم به من توجه نمیکرد تا...
گروه استانها - عضو شورای شهر ارومیه با بیان اینکه برای تجمیع و ساماندهی کودکان کار و متکدیان در سطح شهر برنامهریزی انجام شده است گفت: متاسفانه مصوبات ساماندهی کودکان کار همانند برخی مصوبات دیگر تحتالشعاع تغییر و تحولات مدیریت شهر قرار گرفت. - اخبار استانها - به گزارش خبرگزاری تسنیم ازارومیه، در حال حاضر با توجه به مشکلات معیشتی و تورم افسار گسیخته قیمتها در جامعه شاهد افزایش کودکان کار در سطح شهر هستیم، کودکانی که از نظر سلامتی نیز به دلیل حضور دائم در اجتماع در معرض خطر هستند. مهمترین علت ورود کودک به چرخه کار فقر و مشکلات معیشتی خانواده است تا هزینه زندگی خود و خانوادهشان را تامین کنند و بسیاری از این کودکان نشان...
به گزارش همشهری آنلاین به نقل از روزنامه همشهری، چند روز قبل که گزارش مرگ اسرارآمیز مردی ۷۲ ساله به بازپرس کشیک جنایی تهران اعلام شد، کارآگاهان جنایی تحقیقات خود را برای کشف راز مرگ او آغاز کردند. قربانی مردی ثروتمند، جواهرساز و طلاساز بود که به بیمارستانی در تهران منتقل شده اما در نهایت به کام مرگ رفته بود. علت اصلی مرگ مشخص نبود و زمانی که مرد جواهرساز به بیمارستان انتقال یافته بود از هوش رفته و دقایقی بعد قلبش از تپش ایستاده بود. بازپرس جنایی دستور انتقال جسد را به پزشکی قانونی صادر کرد تا علت اصلی مرگ وی مشخص شود. از سوی دیگر پسر قربانی با حضور در شعبه سوم دادسرای جنایی تهران عنوان کرد که...
به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین، شامگاه چهاردهم خرداد امسال یکی از ماموران پلیس تهران به بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی اطلاع داد مردی 73ساله در یکی از بیمارستانهای تهران فوت کرده که مرگ او مشکوک است. در حالی که تحقیقات ادامه داشت؛ دو روز پیش پسر مرد فوتشده نزد بازپرس جنایی آمد و از نامادری، دوخواهرناتنی و مردی که دوست و مباشر پدرش بود به اتهام قتل پدرش و سرقت اموال میلیاردی او شکایتکرد.این مرد در شکایت خود گفت: پدرم تاجر طلا و جواهرساز معروفی بود. سالها پیش والدینم از هم جداشده و مادرم از کشور رفت و پدرم در تهران ماند و دوباره ازدواج کرد اما این زندگی هم با شکست روبهرو شد. من هم که مهندس...
به گزارش خبرنگار ما، چندی قبل به مأموران پلیس تهران خبر رسید جسد زنی میانسال به نام فتانه در خانهاش پیدا شده است. مأموران پلیس به خانه زن تنها رفتند و جسد این زن با دستور قضائی به پزشکی قانونی منتقل شد. یکی از بستگان فتانه که با پلیس تماس گرفته بود، گفت: فتانه پس از جدایی از همسرش به تنهایی زندگی میکرد و من به او سر میزدم. آخرینبار با او تماس گرفتم، اما جوابم را نداد به همین دلیل به اینجا آمدم. من با کمک همسایهها در را باز کردم و با جسد فتانه روبهرو شدم. وقتی پزشکی قانونی در گزارش شکستگی گردن فتانه را تأیید و مرگ او را قتل اعلام کرد، مشخص شد این زن قربانی...
موضوعی که ابراهیم رئیسی را خیلی عصبانی کرد / دختر رئیسی: ۱۳ ساله بودم که پدر و مادرم صاحب خانه شدند /نقطه ضعف پدرم مهربانی اوست
ریحانه سادات رییسی، که به عنوان نماینده حجتالاسلام والمسلمین سید ابراهیم رییسی در برنامه گفتوگوی ویژه خبری شرکت کرده بود، درباره سوابق کاری پدرش گفت: ایشان ابتدا دادستان همدان بودند و بعد از آن دادستان کرج شدند. بعد از آن هم به عنوان دادستان تهران انتخاب شدند. ایشان پس از آن به عنوان رئیس بازرسی کل کشور انتخاب شدند، وی ادامه داد: پس از آن، رییسی معاون اول قوه قضاییه شد و بعد از آن هم مسئولیت دادستان کل کشور را برعهده گرفتند. بعد از آن هم مسئولیت تولیت آستان قدس رضوی برعهده داشتند و بعد از حدود سه سال هم رئیس قوه قضاییه شدند. فرزند ابراهیم رییسی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه آیا رییسی اخیراً با مشکلی...
پایگاه خبری تحلیلی نامه نیوز (namehnews.com) : مرد تهرانی اعتراف کرد جسد زن جوان را در کنار دخترشان خوابانده بود و ساعتی بعد در حیاط خانه دفن کرد.راز این جنایت ش برهولناک پس از پنج سال فاش شد. قتل عجیب؛ دختر خردسال پدر دروغگو را لو داد! تابستان سال ۹۴ بود که سمیه ۳۰ ساله ناگهان ناپدید شد.در حالی که پدر و مادر زن جوان در جستوجوی دختر خود بودند، همسر او ماجرای گم شدن سمیه را اینطور شرح داده بود: « یک روز صبح زمانی که از خواب بیدار شدم، متوجه شدم همسرم تمام مدارکش را برداشته و از خانه فرار کرده است و به خارج از کشور سفر کرده است.» تحقیقات پلیسی برای یافتن ردی از سمیه...
آفتابنیوز : یک سارق شبرو، اواخر هفته گذشته در بولوار عبدالمطلب مشهد هنگامی به دام افتاد که نیروهای انتظامی با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد علی امارلو (رئیس کلانتری) درحال گشت زنیهای نامحسوس در حوزه استحفاظی خود بودند که ناگهان جوانی را پشت درختان خیابان مشاهده کردند. آن جوان که کیسهای در دست داشت با دیدن نیروهای انتظامی پا به فرار گذاشت، اما بعد از طی مسافتی کوتاه دستگیر شد. ماموران حین بازرسی، از پشت درختان باتری سرقت شده یک پراید را پیدا کردند و سارق جوان را به کلانتری انتقال دادند. این جوان سابقه دار که در دایره تجسس مورد بازجوییهای فنی قرار گرفته بود، به سرقت بیش از ۱۰ باتری از خودروهای پراید اعتراف کرد. اسمت...
چندی قبل مرد میانسالی با مراجعه به پلیس از ناپدید شدن همسرش خبر داد و گفت: همسرم پرستار بیمارستان است اما امروز که به محل کارش رفت دیگر برنگشت. پس از این شکایت، مأموران پلیس در نخستین تحقیقات دریافتند این زوج در خانهای واقع در منطقه فلاح تهران زندگی میکنند و یک پسر نوجوان هم دارند. در بازجویی از پسر خانواده وی مدعی شد پدر و مادرش مدام با هم اختلاف داشته و آخرین بار هم دعوای سختی با هم داشتهاند. بدین ترتیب بازجوییها از مرد میانسال از سر گرفته شد و او این بار به قتل همسرش اعتراف کرد و گفت که زنش را در خانه کشته و پس از تکه تکه کردن جسدش او را در بیابانهای شهریار...
به گزارش خبرنگار ما، متهم که مردی 40ساله به نام هوشنگ است، بعد از اینکه همسرش را به قتل رساند، جسدش را مثله کرد و برای دفن به شهریار انتقال یافت. راز این پرونده زمانی فاش شد که مرد جوان برای همسرش اعلام مفقودی کرد و مدعی شد مدتی است زنش در خانه نیست و خبری هم از او ندارد. با این شکایت، مأموران پلیس برای بهدستآوردن ردی از زن جوان به تکاپو افتادند؛ اما وقتی در بازجوییها پسر نوجوان این زوج پرده از اختلافهای دنبالهدار پدر و مادرش برداشت. مأموران پلیس به هوشنگ مشکوک شدند و این مرد تحت بازجویی قرار گرفت. او به قتل همسرش و دفن جسد مثلهشده این زن به نام نرگس اعتراف کرد. این مرد...
رضایت دادن پسر نوجوان به پدرش باعث شد تا وی که بهجرم قتل همسرش زندانی شده بود از جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه بایستد. بهگزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چندی قبل مرد میانسالی با مراجعه به پلیس از ناپدید شدن همسرش خبر داد و گفت: همسرم پرستار بیمارستان است اما امروز که به محل کارش رفت دیگر برنگشت. پس از این شکایت، مأموران پلیس در نخستین تحقیقات دریافتند این زوج در خانهای واقع در منطقه فلاح تهران زندگی میکنند و یک پسر نوجوان هم دارند. در بازجویی از پسر خانواده وی مدعی شد پدر و مادرش مدام با هم اختلاف داشته و آخرین بار هم دعوای سختی با هم داشتهاند. بدین ترتیب بازجوییها از مرد میانسال از سر گرفته...
خراسان: این سارق شبرو، اواخر هفته گذشته در بولوار عبدالمطلب مشهد هنگامی به دام افتاد که نیروهای انتظامی با صدور دستوری ویژه از سوی سرگرد علی امارلو (رئیس کلانتری) درحال گشت زنی های نامحسوس در حوزه استحفاظی خود بودند که ناگهان جوانی را پشت درختان خیابان مشاهده کردند. آن جوان که کیسه ای در دست داشت با دیدن نیروهای انتظامی پا به فرار گذاشت اما بعد از طی مسافتی کوتاه دستگیر شد. ماموران حین بازرسی، از پشت درختان باتری سرقت شده یک پراید را پیدا کردند و سارق جوان را به کلانتری انتقال دادند. این جوان سابقه دار که در دایره تجسس مورد بازجویی های فنی قرار گرفته بود، به سرقت بیش از 10 باتری از خودروهای پراید اعتراف کرد....
مرد همیشه مست که به تازگی ازدواج کرده بود تازه عروس را شکنجه می کرد که کارشان به دادگاه کشیده شد. مریم و حمید پس از 4 سال دوستی با هزار امید و آرزو راهی خانه بخت شدند؛ خانه ای در غرب تهران که پول پیش اجاره آن با گرفتن قرض و وام جور شد. همه چیز آماده بود تا حمید زندگی رویایی مریم را بسازد اما به یکباره ورق برگشت. روز های اول زندگی زوج جوان به خوبی میگذشت تا اینکه مریم متوجه مشروب خواری حمید شد. حمید پس مست کردن، با فحش های رکیک مریم را به شدت کتک میزد. کتک خوردن و شکنجه شدن مریم تقریبا هر شب ادامه داشت؛ حجم کبودی های صورت و بدن مریم...
عصر ایران ؛ کاوه معینفر - به گفته اکثر دوستان، آشنایان، همکاران و یا شاگردان بابک خرم دین او بسیار شخصی آرام، مودب و منطقی بوده است، حتی سرایدار مجموعه مسکونی انها هم از ادب و حیا او سخن گفته است و واقعا حیف که چنین سرنوشتی برای او رقم میخورد. بعد از افشای راز قتل داماد و خواهر او، ناخواسته مدام در ذهنم رمان "حصار و سگهای پدرم" اثر نویسنده کُرد عراقی شیرزاد حسن تداعی شد. این رمان کوتاه که اولین بار در سال 1996 منتشر شد ، از همان زمان انتشار در میان محافل ادبی، فرهنگی و هنری کردستان و بعدتر در اروپا و سایر نقاط جهان با استقبال و تحسین همراه شد. حصار و سگهای پدرم درباره...
عصر ایران ؛ کاوه معینفر - به گفته اکثر دوستان، آشنایان، همکاران و یا شاگردان بابک خرم دین او بسیار شخصی آرام، مودب و منطقی بوده است، حتی سرایدار مجموعه مسکونی انها هم از ادب و حیا او سخن گفته است و واقعا حیف که چنین سرنوشتی برای او رقم میخورد. بعد از افشای راز قتل داماد و خواهر او، ناخواسته مدام در ذهنم رمان "حصار و سگهای پدرم" اثر نویسنده کُرد عراقی شیرزاد حسن تداعی شد. این رمان کوتاه که اولین بار در سال 1996 منتشر شد ، از همان زمان انتشار در میان محافل ادبی، فرهنگی و هنری کردستان و بعدتر در اروپا و سایر نقاط جهان با استقبال و تحسین همراه شد. حصار و سگهای پدرم درباره...
پسر جوان که 20 ماه قبل پدر روانپزشکش را به خاطر اختلاف خانوادگی به قتل رسانده بود در عملیات تعقیب و گریز پلیسی بازداشت شد. به گزارش ایران، عصر نخستین روز شهریور سال 98 پسر جوانی پدرش را که با شلیک گلوله مجروح شده بود به بیمارستان منتقل کرد. مرد میانسال بلافاصله در بیمارستان بستری و تحت درمان قرار گرفت اما شدت جراحت و خونریزی مرگ او را رقم زد. پسر جوان در تحقیقات گفت: پدرم برای گذاشتن کیسه زباله از خانه خارج شد، چند لحظهای از رفتن او نگذشته بود که صدای تیراندازی و بهدنبال آن فریاد به گوشم رسید. فوراً خودم را به بیرون ازخانه رساندم و پدرم را در حالی که خونین در کنار سطل زباله روی...
به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین از روزنامه جامجم، ساعت11 صبح اولین روزشهریورسال 98 مرد میانسالی که روانپزشک بود در خانهاش در محله قلهک تهران هدف شلیک گلوله از ناحیه قفسه سینه قرار گرفت و زخمی شد. همسایهها او را به بیمارستان رساندند که ساعاتی بعد فوت شد.تحقیق از همسایهها نشان میداد آنها مرد همسایه را در خانهاش زخمی یافتهاند و پسر کوچک مقتول مدعی بود برادرش مرتکب قتل شده است.ماموران در بازرسی از خانه مقتول پی بردند که او در اتاق کارش کلکسیونی از سلاحهای گرم داشته که با یکی از کلتها به قتل رسیده است.بیست و یک ماه از فرار جوان پدرکش گذشته بود تا اینکه روزهای پایانی هفته گذشته ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران مطلع...
پسر جوان در اقدامی مسلحانه پدرش را که دکتر روانپزشک است با شلیک گلوله به قتل رساند. به گزارش خبرنگار جنایی رکنا، شهریور سال 98 بود که مرد جوانی هدف گلوله فرزندش قرار گرفت و راهی بیمارستان شد و تلاش پزشکان برای نجات جان مرد جوان ادامه داشت اما این مرد روی تخت بیمارستان بخاطر خونریزی به کام مرگ فرو رفت. پسر خانواده هدف تحقیقات پلیسی قرار گرفت و گفت: پدرم که حجت نام دارد برای بردن زباله ها از خانه خارج شد که بعد از رفتن پدرم فریادهای کمک کمک پدرم را شنیدم و خیلی زود صدای گلوله اسلحه به گوش رسید. وی افزود: وقتی وارد خیابان شدم هیچ کسی را ندیدم و پدرم غرق خون روی زمین افتاده...
بابک گفت: زندگی ما می تواند آینه عبرتی باشد برای همه کسانی که نمی دانند چگونه زندگی کنند و ازمسیرخوشبختی منحرف می شوند. پدرم دنبال رفیق بازی و عیاشی رفت و خودش را بدبخت و سرنوشت من ، مادرم و خواهرم را نیز تباه کرد. پسر جوان در حالی که سرش را پایین انداخته بود آهی کشید و اظهار داشت: تمام زندگی ام همین بود که گفتم. دوست داریم بیشتر بدانید؟ . اگر حوصله تان سر نمی رود برای تان تعریف می کنم. رفیق بازی های پدرم باعث شد او به دام مواد مخدر بیفتد. مادرم خیلی نگران بود و جوش می زد . حتی برای گلایه به خانه مادربزرگم رفت. اما مادربزرگ و عمه هایم می گفتند چرا این...
به گزارش رکنا، دختر نوجوان ۱۶ ساله که برای شکایت از دوست پسر ۲۴ ساله اش به کلانتری شفا مراجعه کرده و در حالی که آثار خودزنی روی دستش نمایان بود، در شرح داستان زندگی اش به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: من اولین فرزند از همسر دوم پدرم بودم. پدرم اعتیاد به مواد مخدر صنعتی داشت و علاوه بر این که هیچ مسئولیتی را در قبال خانواده اش نمی پذیرفت، هزینه های زندگی مان را نیز پرداخت نمی کرد و همواره من، مادر و خواهر کوچک ترم را هدف ضرب و جرح و کتک کاری قرار می داد. پس از چندین سال زندگی مشترک، مادرم دست من و خواهرم را گرفت و از پدرم جدا شد. پدرم نیز...
به گزارش خبرنگار مهر، کتاب «شما که غریبه نیستید» نوشته هوشنگ مرادی کرمانی بهتازگی توسط انتشارات معین به چاپ سیوپنجم رسیده است. اینکتاب داستانهای کودکی هوشنگ مرادی کرمانی را شامل میشود و سال ۸۴، بهعنوان کتاب برگزیده شورای کتاب کودک و کتاب برگزیده جایزه مهرگان ادب و سال ۲۰۰۶ میلادی هم بهعنوان کتاب برگزیده کتابخانه بینالمللی مونیخ معرفی شد. اولینچاپ اینکتاب، سال ۸۴ به بازار آمد و تا پاییز سال ۹۴ به چاپ بیستم رسید. تابستان سال ۹۵ بود که چاپ بیستوسوم و همچنین تابستان سال ۹۷ بود که چاپ بیستوهفتم اینکتاب به بازار آمد. چاپ سیام، تیرماه ۹۸ و چاپ سیویکم آن هم آبانماه همانسال عرضه شد. «شما که غریبه نیستید» شهریورماه ۹۹ به چاپ سیوسوم و اسفند همانسال...
به گزارش جام جم آنلاین، رسیدگی به این پرونده از ساعت 2 بعدازظهر جمعه چهارم مرداد 98 آغاز شد. پسری جوان در حالی که صدایش میلرزید با پلیس 110 تماس گرفت و از جنایتی هولناک در محله مرتضیگرد تهرانخبر داد. با حضور تیمجنایی در محل مشخص شد، قتل در خانهای یک طبقه رخ دادهاست. ماموران پس از ورود به خانه با پیکر غرق در خون زن 42 سالهای در حمام روبهرو شدند. ضربهای با جسم تیز به گردنش اصابت کردهبود و بر اثر شدت خونریزی جان باختهبود. در کنار جسد یک تبر خونین قرار داشت که نشان میداد زن جوان با ضربه آن به قتل رسیدهاست. در داخل خانه نیز جسد حلقآویز مرد 57 سالهای قرار داشت که با...
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از شرق، دو خانواده که در دو پرونده جداگانه عزیزانشان را در پی وقوع قتل از دست دادهاند از دادگاه درخواست دیه از بیتالمال کردند. در هر دو پرونده زنانی به قتل رسیدهاند. اولین پرونده که در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به آن رسیدگی شد مربوط به کشتهشدن زن جوانی به نام عزیزه است. این زن 27ساله که باردار بود، اوایل بهار سال ۹۳ به طرز مشکوکی در خانهاش در جنوب تهران کشته شد. همسایهها میگفتند چند ساعت قبل صدای درگیری عزیزه با یک مرد غریبه را شنیدند؛ اما بعد از حدود ۴۰ دقیقه صدای داد و فریاد قطع شد. وقتی شوهر عزیزه از محل کار به خانه برگشت با جسد خونین...
دومین پرونده هم که در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران مورد رسیدگی قرار گرفت، مربوط به پرونده قتل زن جوانی به نام مینا بود که به همراه دختر نوجوانش با وارد آمدن ضربات تبر بر بدنشان کشته شده بودند. در این پرونده همسر مینا که سالها از بیماری اعصاب و روان رنج میبرد در اقدامی جنونآمیز همسر و دختر 17 سالهاش را با ضربههای تبر به قتل رساند و خودش را با چادر حلق آویز کرد. در این پرونده پسرجوان و دو خواهرش که تنها بازماندگان این جنایت خانوادگی بودند بعد از 2 سال درخواست دریافت دیه از صندوق بیتالمال کردند. پسرجوان گفت: پدرم چند سال بود که از مشکلات اعصاب و روان رنج میبرد. او به...
در هر دو پرونده زنانی به قتل رسیدهاند. به گزارش خبرنگار ما، اولین پرونده که در شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران به آن رسیدگی شد مربوط به کشتهشدن زن جوانی به نام عزیزه است. این زن 27ساله که باردار بود، اوایل بهار سال ۹۳ به طرز مشکوکی در خانهاش در جنوب تهران کشته شد. همسایهها میگفتند چند ساعت قبل صدای درگیری عزیزه با یک مرد غریبه را شنیدند؛ اما بعد از حدود ۴۰ دقیقه صدای داد و فریاد قطع شد. وقتی شوهر عزیزه از محل کار به خانه برگشت با جسد خونین همسرش روبهرو شد که شواهد نشان میداد با ضربههای چاقو کشته شده است. پلیس به رازگشایی جنایت پرداخت اما ردی از عامل یا عاملان جنایت به...
زهرا دختر 18 ساله ای که نصف شب خود را به پلیس رسانده بود پس از دستگیری توسط ماموران کلانتری التماس کنان به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: از شما می خواهم مرا به بهزیستی تحویل دهید دیگر نمی خواهم با پدر و مادرم زندگی کنم. آقای پلیس از وقتی چشم باز کردم پدرم مواد مصرف می کرد و آدم بی مسئولیتی بود،من فرزند اول خانواده بودم، مادرم بارها می خواست طلاق بگیرد ولی با وجود من از این کار منصرف می شد. وی برای تامین مایحتاج زندگی مجبور بود در خانه های مردم کار کند، به دلیل وضعیت مالی خانواده من نتوانستم بیشتر از مقطع ابتدایی درس بخوانم و همیشه در خانه تنها و مجبور بودم به خانه...
آن قدر مشروب خورده بودم که از حالت طبیعی خارج شدم و از هوش رفتم. هنگامی که به خود آمدم وضعیت ظاهری نامناسبی داشتم. از ترس و ناراحتی فریاد کشیدم و به سمت تراس آپارتمان دویدم. می خواستم خودم را به پایین پرتاب کنم و به این زندگی نکبت بار پایان دهم اما... دختر نوجوان 16 ساله که برای شکایت از دوست پسر ۲۴ ساله اش به کلانتری شفا مراجعه کرده و در حالی که آثار خودزنی روی دستش نمایان بود، در شرح داستان زندگی اش به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گفت: من اولین فرزند از همسر دوم پدرم بودم. پدرم اعتیاد به مواد مخدر صنعتی داشت و علاوه بر این که هیچ مسئولیتی را در قبال خانواده اش...
دیابت، فشار و چربی خون، حاصل زندگی خفتباری است که در آن مادرم میخواست به پدرم تکیه کند. بارها گفتهام چرا طلاق نمیگیری و تکلیف خودت را روشن نمیکنی. او پدرم را دوست دارد و از طرفی میگوید به خاطر من و دو خواهرم دندان روی جگر گذاشته است. به گزارش برنا؛ در کودکی نمیدانستم علت دعواهای تکراری و کتککاریهای پدرم چیست. بزرگتر که شدم، فهمیدم او به مواد مخدر اعتیاد دارد. آن موقع از صمیم قلب دوستش داشتم و حتی به مادرم خرده میگرفتم چرا اینقدر سربهسرش میگذارد. از سن ١٠سالگی متوجه شدم پدرم در فساد اخلاقی غوطهور است. این مسئله برایم ناراحت کننده بود؛ اما از چندیقبل پدرم به سیم آخر زده و شرم و حیا را...
در کودکی نمیدانستم علت دعواهای تکراری و کتککاریهای پدرم چیست. بزرگتر که شدم، فهمیدم او به موادمخدر اعتیاد دارد. آنموقع از صمیم قلب دوستش داشتم و حتی به مادرم خرده میگرفتم چرا اینقدر سربهسرش میگذارد. از سن ١٠سالگی متوجه شدم پدرم در فساد اخلاقی غوطهور است. این مسئله برایم ناراحتکننده بود؛ اما از چندیقبل پدرم به سیم آخر زده و شرم و حیا را کنار گذاشته است. گاهی ما در طبقه دوم خانهمان میهمان داریم، ولی او شیطانهای بزک کرده خیابانی را به خانه میآورد و با بی شرمی و وقاحت از مادرم میخواهد پذیرای میهمان باشد. با کوچکترین بهانهای بیماری مادرم را به فرق سرش میکوبد و... . چندبار میخواستم بهخاطر این مسئله با پدرم درگیر شوم. مادرم میگفت...
به گزارش رکنا، دختر 19ساله ای به نام محبوبه که مدعی بود در جست و جوی یافتن یک شغل، مورد اغفال و حیله گری یک جوان شیاد قرار گرفته است، درباره چگونگی وقوع این حادثه تاسف بار به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: پدرم اوضاع مالی خوبی نداشت. من هم که دانشجو بودم خجالت می کشیدم هزینه های تحصیلم را به دوش خانواده ام بیندازم چرا که به جز من چند خواهر و برادرم نیز به کمک پدرم نیاز داشتند. این بود که تصمیم گرفتم حداقل کاری برای خودم پیدا کنم تا بتوانم بخشی از مخارج را تامین کنم. به همین دلیل شماره تلفنی را از سایت دیوار برداشتم که فردی برای امور نظافتی و پرستاری از یک کودک...
به گزارش تابناک، دو روز قبل مأموران پلیس تهران با تماس تلفنی شهروندانی در جریان بوی تعفنی قرار گرفتند که از خانه یکی از اهالی منطقه متصاعد میشد. بلافاصله مأموران به آدرسی که داده شده بود، رفتند. وقتی پلیس درِ خانه را زد، پسر جوانی در را باز کرد و مدعی شد همسایهها اشتباه کردهاند و بویی از خانه آنها بیرون نمیآید، اما مأموران بو را استشمام میکردند و به همین دلیل به پسر جوان گفتند باید محل را بررسی کنند.این جوان وقتی دید مأموران متوجه ماجرا شدهاند، اعتراف کرد جسد پدرش را در خانه مخفی کرده است. او گفت: پدرم چند روز قبل فوت کرد، اما من مرگش را به کسی اطلاع ندادم و او را دفن نکردم...
چهارم مرداد سال 98،صدای گریه کودک پنج ساله ای در یکی از کوچه های محله مرتضی گرد تهران پیچید. دخترک به نام مهگل با مشت های کوچکش به در حیاط خانه شان می کوبید و مادرش را صدا می زد اما پدر و مادر و خواهرش،در را به روی او باز نمی کردند. زن همسایه سریع خودش را به مهگل رساند و سعی کرد او را آرام کند.او هم چندین بار به در خانه کوبید اما کسی در را باز نکرد. جسد پدر و مادر و خواهرم را دیدم ساعتی بعد صدای فریادهای پسر خانواده از خانه شان برخاست و اهالی محل در حیاط خانه جمع شده بودند. کشف سه جسد در خانه،اولین گزارشی بود که از صحنه حادثه به...
متاسفانه پدرم غیرتش را هم از دست داده و با توجه به بلایی که نزدیک بود سرم بیاید، خیلی راحت میگوید: «حالا که اتفاقی نیفتاده، حواست را جمع کن از این بهبعد جلوی او ظاهر نشو». کاش میمردم و این حرف را از زبان پدرم که او را بیشتر از جانم دوست دارم، نمیشنیدم. یکی از دوستان لاابالی پدرم که همیشه برای مصرف مواد به خانه ما میآمد، نزدیک بود مرا سیاهبخت کند. او میدانست پدرومادرم به شهرستان رفتهاند. بهانهای جور کرد و جلوی خانهمان سبز شد. در را که باز کردم، وارد خانه شد. نیت پلیدی داشت که داد و فریاد کردم و کمک خواستم. او گلویم را گرفته بود و اگر زن همسایه سر نمیرسید، خفهام کرده بود....
به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین از ضمیمه تپش، بررسیهای اولیه حکایت از خودکشی این دختر داشت اما بهدليل اینکه مشکوک به نظر میرسید، کارآگاه برای بررسی صحنه راهی محل شد.خیابان های شهر خلوت بود و پایتختنشینان بدون رعايت وضعیت کرونا به سفر رفته بودند. خیلی زود مقابل خانه ویلایی قدیمی رسید.کارآگاه وارد خانه شد و با راهنمایی سربازی که مقابل در ایستاده بود به سمت اتاقکی رفت که در گوشه حیاط ساخته شده بود. زن و مرد میانسال و پسر جوانی مقابل در ایستاده بودند. از بیتابی آنها مشخص بود که اعضای خانواده دختر جوان هستند.وارد اتاقک شد. اتاقی کوچک با یک میز تحریر و تختی یک نفره. جسد دختری رو تخت قرار داشت و کنارش بسته قرصی...
پورنگ پورحسینی: پدرم به عشق بازیگری کار در بازار را رها کرد / بسیاری از نخبه گان تئاتر یا ایران نیستند یا خانه نشین شدند!
هنرمندی که از سال ۱۳۳۹ بازیگری را در کلاسهای شبانه اداره هنرهای دراماتیک آغاز کرد و بعدها برای بازی در فیلم مریم مقدس به کارگردانی شهریار بحرانی، دیپلم افتخار جشنواره فیلم فجر را دریافت کرد و همچنین برای ایفای نقش در فیلمهای اوینار به کارگردانی شهرام اسدی و طلسم به کارگردانی داریوش فرهنگ، کاندیدای بهترین بازیگر مرد از جشنواره فیلم فجر شد. پورحسینی در حافظه جمعی مردم خاطرات شیرینی از خود به جای گذاشت و اگرچه در هفتم آذرماه سال گذشته به دلیل ابتلا به ویروس کرونا جان باخت، اما با آثارش برای همیشه در دل مردم ایران جاودانه ماند. به بهانه اولین سالی که زنده یاد پورحسینی کنار سفره هفت سین همراه با خانواده اش نبود با تنها فرزند...
پسر 18 سال بیشتر نداشت و پدرش مردی موسفید و 58 ساله بود که بارها به خاطر جرائم مختلفی از شگردهای متفاوت سرقت به زندان افتاده بود، اما پسر همیشه در امان بود و... آخرینبار وقتی پدر بالای تیر چراغ برق رفته بود و پسر با استرس منتظر بود تا کابلهای دزدی را جمعآوری کرده و داخل وانت بگذارد، ناگهان صدای فریادی را شنید و جرقههای آتشین که پدرش را به محاصره خود درآورده بودند. برق گرفتگی جان مردسارق را گرفت نیمهشب بود که پلیس کلانتری و اورژانس در جریان یک برقگرفتگی مرموز در شمالغرب تهران قرار گرفتند و وقتی خود را به محل حادثه رساندند، با جسد مردی به نام «یدا...» روبهرو شدند که پوستش از شدت برقگرفتگی سیاه...
اولیای دم که چندی قبل از قصاص قاتل پدرشان گذشت کرده بودند،در دادگاه تقاضای دیه کردند. به گزارش اختصاصی خبرنگار رکنا، اواخر سال 95 پسر جوانی به نام مهرداد با ماموران اورژانس تماس گرفت و گفت:«از خانه مان بوی گاز می آید و پدر و مادرم بی حال روی زمین افتاده اند.» ماموران اورژانس بلافاصله در محل حادثه حاضر شدند و مرگ هر دو نفر را تائید کردند.در حالی که با مشکوک تشخیص داده شدن مرگ پدر و مادر مهرداد،پرونده در جریان قضائی قرار گرفته بود،چند روز بعد از حادثه مهرداد با مراجعه به پلیس پرده از راز جنایت هولناک خود برداشت و به قتل پدر و مادر خود با همدستی دوستش اعتراف کرد. متهم در اولین اعترافات خود به...
به گزارش رکنا، صبح چهارمین روز فروردین ماه پدر نگرانی با مراجعه به دادسرای از ناپدید شدن دختر ١٤ ساله اش خبر داد و تیمی از ماموران به دستور بازپرس وارد عمل شدند. کارآگاهان همان ابتدا پی بردند که دختر نوجوان مدتی است که با پسر ١٨ ساله ای در ارتباط است و ماموران خیلی زود به سراغ وی رفتند. تیم پلیسی در این مرحله متوجه شدند که پسر نوجوان نیز از همان روز ناپدید شدن دختر از خانه خارج شده است و دیگر بازنگشته است. پدر این پسر در اظهاراتش گفت: پسرم چندی پیش با دختر نوجوانی ازدواج کرده و با هم فرار کرده اند ولی قول می دهم آنها را به خانه بازگردانم. تحقیقات پلیسی ادامه داشت تا...
مهتاب زن 26 سالهای است که بیشتر شبیه به یک مرد جوان است تا یک زن! رفتارهایش مردانه است و طوری حرف میزند که انگار همانند یک مرد 50 ساله زحمت کشیده و کوهی از غم و غصه به دوش دارد. به گزارش خبرنگار رکنا، وی میگوید بارها تصمیم داشته به زندگی عادی و دور از استرس برگردد، ولی کابوس کتکهای پدرش مانع از این کار میشد. به چه اتهامی بازداشت شدی؟ همراه داشتن موادمخدر. سابقه داری؟ بله، یک بار به خاطر کیفقاپی و یک بار هم برای مصرف مواد. ازدواج کردهای؟ بله، در 19 سالگی ازدواج کردم. چند خواهر و برادر داری؟ خواهر ندارم، اما سه برادر کوچکتر از خودم دارم. بوی سیگار میدهی، سیگار میکشی؟ بله، 8...
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، عامل قتل عام کنگان که با قتلهای پی در پی در این شهرستان چند روزی رعب و وحشت به این شهر آورد بالاخره به ضرب گلوله ماموران پلیس کشته شد. او قبل از این که به دام مامورن بیافتد در صوتهایی که منتشر کرد انگیزههای خود را از جنایتهایی که مرتکب میشد عنوان کرد. در این گزارش آخرین حرفهای این قاتل بی رحم را از زبان خودش بخوانید. بیشتربخوانید ادعای احمقانه یک مرد بعد از قتل پسرش اسم من عبدالودود است و این اسمهایی است که من دوست ندارم و فقط برای معرفی آدم هاست؛ که همدیگر را بشناسند.من یک زندگی عادی و ساده را دوست داشتم، ولی ظلمهایی به من شد. من نه...
سه برادر با تصور اینکه ارثیه پدریشان با فریبکاری داماد بر باد رفته است، به انتقامجویی خشنی دست زدند. به گزارش اختصاصی رکنا، وقتی خواهر شنید برادرانش میهمان شام هستند، احساس کرد کینهها خاموش شده است، غافل از اینکه در نقشهای شوم گرفتار خواهند شد. نیمه شب 5 اسفندماه، زن با صدایی گرفته و در حالی که به سختی حرف میزد، با پلیس 110 تماس گرفت و ادعا کرد شوهرش از سوی برادرانش ربوده شده است و احتمال وقوع یک قتل وجود دارد. وقتی ماموران کلانتری خود را به خانهای در شمال تهران رساندند، زن هراسان را دیدند که جلوی در آپارتمان ایستاده و با همسایههایش حرف میزند. «مریم» با دیدن ماموران گفت: پدرم یک کارخانه ظروف تفلن داشت، البته...
به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین از باشگاه خبرنگاران جوان، رسیدگی به این پرونده از اردیبهشت ماه امسال به دنبال ناپدید شدن پرستار ۳۷ سالهای به نام الهام آغاز شد. همسر وی به نام پدرام که کارگر بود به ماموران گفت: همسرم کمک پرستار است و سالهاست در بیمارستان کار میکند.او دیروز از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. با این شکایت ماموران پلیس برای به دست آمدن ردی از زن جوان به تکاپو افتادند. اما وقتی در بازجوییها پسرنوجوان این زوج پرده از اختلافهای دنباله دار پدر و مادرش برداشت ماموران پلیس به پدرام مشکوک شدند و این مرد ۴۰ ساله تحت بازجویی قرار گرفت.وی پرده از جنایت خانوادگی برداشت و به قتل همسرش در خانه شان در...
قتل الهام 37 ساله در منطقه فلاح تهران به طرز هولناکی توسط مرد 40 ساله رقم خورد. رسیدگی به این پرونده از اردیبهشت ماه امسال به دنبال ناپدید شدن پرستار 37ساله ای به نام الهام آغاز شد. همسر وی به نام پدرام که کارگر بود به ماموران گفت: همسرم کمک پرستار است و سالهاست در بیمارستان کار می کند. او دیروز از خانه بیرون رفت و دیگر بازنگشت. با این شکایت ماموران پلیس برای به ست آمدن ردی از زن جوان به تکاپو افتادند. اما وقتی در بازجویی ها پسرنوجوان این زوج پرده از اختلاف های دنباله دار پدر و مادرش برداشت ماموران پلیس به پدرام مشکوک شدند و این مرد 40ساله تحت بازجویی قرار گرفت. وی پرده از جنایت...
چند روز از هولناکترین جنایت سال پایتخت میگذرد. جنایتی که در جریان آن زنی به همراه دختر و شوهرش در خانهشان در شرق تهران کشته شدند. ناطقان: جسد زن ۴۲ ساله و شوهرش در داخل حمام و جسد دختر ۲۰ ساله آن زن داخل یک بشکه اسید، درحالیکه تقریبا از بین رفته بود پیدا و مشخص شد که عاملان این جنایت هولناک دختر بزرگ خانواده به نام بیتا و پسر مورد علاقهاش به نام محسن و جوانی به نام مجید بودند.متهمان دستگیر شدند و مجید که عامل اصلی قتلها بود اعتراف کرد که آنها قصد سرقت از خانه مادر بیتا را داشتند، اما در آخرین لحظات، او به تنهایی تصمیم به جنایت گرفته و به همین دلیل مادر، خواهر و...
به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان ، جسد زن ۴۲ ساله و شوهرش در داخل حمام و جسد دختر ۲۰ ساله آن زن داخل یک بشکه اسید، درحالیکه تقریبا از بین رفته بود پیدا و مشخص شد که عاملان این جنایت هولناک دختر بزرگ خانواده به نام بیتا و پسر مورد علاقهاش به نام محسن و جوانی به نام مجید بودند. بیشتر بخوانید قاتل «زن بابا» راز جســد سخنـگو را فاش کرد! متهمان دستگیر شدند و مجید که عامل اصلی قتلها بود اعتراف کرد که آنها قصد سرقت از خانه مادر بیتا را داشتند، اما در آخرین لحظات، او به تنهایی تصمیم به جنایت گرفته و به همین دلیل مادر، خواهر و ناپدری بیتا را به قتل رسانده است. در...
چند روز از هولناکترین جنایت سال پایتخت میگذرد. جنایتی که در جریان آن زنی به همراه دختر و شوهرش در خانهشان در شرق تهران کشته شدند و ۴۰ روز پس از جنایت، اجسادشان در این خانه پیدا شد. ناطقان: جسد زن ۴۲ ساله و شوهرش در داخل حمام و جسد دختر ۲۰ ساله آن زن داخل یک بشکه اسید، درحالیکه تقریبا از بین رفته بود پیدا و مشخص شد که عاملان این جنایت هولناک دختر بزرگ خانواده به نام بیتا و پسر مورد علاقهاش به نام محسن و جوانی به نام مجید بودند. متهمان دستگیر شدند و مجید که عامل اصلی قتلها بود اعتراف کرد که آنها قصد سرقت از خانه مادر بیتا را داشتند، اما در آخرین لحظات، او به...
سال 85 بود که به جرم مواد مخدر دستگیر و به حبس ابد محکوم شدم، با خودم فکر می کردم که امیدی به آزادی وجود ندارد اما 12 سال بعد سرنوشتم به گونه ای دیگر رقم خورد و من در سال 97 شامل رافت اسلامی شدم و با «عفو» از زندان بیرون آمدم ولی هنوز طعم «آزادی» را به درستی نچشیده بودم که دستم به خون آلوده شد و مهر قاتل بر پیشانی ام خورد... به گزارش خراسان، این ها بخشی از اعترافات مرد 58 ساله ای است که چهارشنبه گذشته به اتهام قتل زن پدرش تحت تعقیب قرار گرفت و چند ساعت بعد با صدور دستورات ویژه ای از سوی قاضی دکتر حسن زرقانی (قاضی ویژه قتل عمد) توسط...
همشهری آنلاین _ سمیرا باباجانپور: با چند هنرمند منطقهمان خاطرات عیدانه روزهای کودکیشان را مرور کردهایم که خواندنش خالی از لطف نیست. یادمان باشد که خاطرات نوروز «کرونایی» را برای فرزندانمان جذاب و دلپذیرکنیم تا مبادا در مرور آن دلزده و غمگین شوند. سیروس همتی، بازیگر تئاتر و تلویزیون اگر لباس نو نبود محبت و عشق پدر بود «سیروس همتی»، بازیگر و نویسنده نمایش نامههای زیادی است. او خاطرات عیدانهاش را در محبت و عشق پدر خلاصه میکند و میگوید: «پدرم حقوق ثابتی نداشت، شغلش آزاد بود. اگر داشت نخستین نفری بود که پول در جیبم میگذاشت و اگر هم نداشت از ما عذرخواهی میکرد. متولد دهه ۵۰ هستم. فشار اقتصادی در آن دهه بعد از انقلاب،...
همشهری آنلاین _ سمیرا باباجانپور: با چند هنرمند منطقهمان خاطرات عیدانه روزهای کودکیشان را مرور کردهایم که خواندنش خالی از لطف نیست. یادمان باشد که خاطرات نوروز «کرونایی» را برای فرزندانمان جذاب و دلپذیرکنیم تا مبادا در مرور آن دلزده و غمگین شوند. سیروس همتی، بازیگر تئاتر و تلویزیون اگر لباس نو نبود محبت و عشق پدر بود «سیروس همتی»، بازیگر و نویسنده نمایش نامههای زیادی است. او خاطرات عیدانهاش را در محبت و عشق پدر خلاصه میکند و میگوید: «پدرم حقوق ثابتی نداشت، شغلش آزاد بود. اگر داشت نخستین نفری بود که پول در جیبم میگذاشت و اگر هم نداشت از ما عذرخواهی میکرد. متولد دهه ۵۰ هستم. فشار اقتصادی در آن دهه بعد از انقلاب،...
به گزارش گروه حوادث جام جم آنلاین از خراسان، سال ۸۵ بود که به جرم مواد مخدر دستگیر و به حبس ابد محکوم شدم، با خودم فکر میکردم که امیدی به آزادی وجود ندارد، اما ۱۲ سال بعد سرنوشتم به گونهای دیگر رقم خورد و من در سال ۹۷ شامل رافت اسلامی شدم و با «عفو» از زندان بیرون آمدم، ولی هنوز طعم «آزادی» را به درستی نچشیده بودم که دستم به خون آلوده شد و مهر قاتل بر پیشانی ام خورد... اینها بخشی از اعترافات مرد ۵۸ سالهای است که چهارشنبه گذشته به اتهام قتل زن پدرش تحت تعقیب قرار گرفت و چند ساعت بعد با صدور دستورات ویژهای از سوی قاضی دکتر حسن زرقانی (قاضی ویژه قتل...
سال 85 بود که به جرم مواد مخدر دستگیر و به حبس ابد محکوم شدم، با خودم فکر می کردم که امیدی به آزادی وجود ندارد اما 12 سال بعد سرنوشتم به گونه ای دیگر رقم خورد و من در سال 97 شامل رافت اسلامی شدم و با «عفو» از زندان بیرون آمدم ولی هنوز طعم «آزادی» را به درستی نچشیده بودم که دستم به خون آلوده شد و مهر قاتل بر پیشانی ام خورد. به گزارش رکنا ، این ها بخشی از اعترافات مرد 58 ساله ای است که چهارشنبه گذشته به اتهام قتل زن پدرش تحت تعقیب قرار گرفت و چند ساعت بعد با صدور دستورات ویژه ای از سوی قاضی دکتر حسن زرقانی (قاضی ویژه قتل عمد) توسط...
فاطمه احسانی 55 ساله اهل یزد،زمانی که متوجه شد فرزند خوانده خانواده ای است که از او نگهداری می کردند،دنبال هویت گمشده خود گشت. به گزارش اختصاصی خبرنگار رکنا، هویت؛ حلقه وصل هر انسان است به جهان هستی تا بتواند خودش را بازبیاید و راهش را به سمت رستگاری پیدا کند. فاطمه احسانی هم زمانی که در سن پنج سالگی متوجه شد فرزند خوانده خانواده ای است که از او مراقبت می کنند،برای اتصال به جهان هستی اش به دنبال هویت خود گشت.روایت زندگی این زن از سال های دور روایتی دردناک اما شنیدنی است. در کمد بودم که شنیدم فرزند خوانده هستم فاطمه احسانی زنی است که هنوز از غم عیدی نگرفتن های کودکی اش،مثل یک کودک اشک می...