Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «ایرنا»
2024-04-30@09:17:20 GMT

اشتغال زنان؛ ره آوردی برای توسعه یافتگی

تاریخ انتشار: ۱۸ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۹۸۳۵۸۳

اشتغال زنان؛ ره آوردی برای توسعه یافتگی

تهران- ایرنا- زنان به عنوان بخش قابل توجهی از جمعیت، نقش تاثیرگذاری در تحول جامعه دارند. از این رو اهمیت و اعتباری که به اشتغال آنان داده می شود یکی از مهم ترین معیارهای سنجش درجه توسعه یافتگی یک کشور به حساب می آید.

مطبوعات کشور به طور روزانه مهمترین و برجسته ترین رخدادهای داخلی و خارجی را پوشش می دهند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این در حالی است که بخش زیادی از خبرها، یادداشت ها، گزارش ها، گفت وگوها و ... به انعکاس شرایط اجتماعی و فرهنگی جامعه اختصاص می یابد؛ موضوعی که توجه ویژه به آن اهمیتی فزاینده دارد.

گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ موضوع های یادشده را که انعکاس قابل توجهی در روزنامه های صبح سه شنبه 18 مهر 1396 داشت؛ با هدف آگاهی بخشی و اطلاع رسانی بررسی کرده است.

**نقش زنان در کارآفرینی؛ اشتغال و چالش های پیش رو
کارآفرینی و توجه به اشتغال زنان می تواند زمینه بهره گیری بهتر جامعه از این نیروی فعال را مهیا کند. زنان کارآفرین علاوه بر اینکه باعث سودآوری می شوند، در شتاب بیشتر جامعه به سوی کاهش معضل بیکاری و اشتغال جوانان نیز تاثیرگذار هستند. هر چند در این مسیر با چالش های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی روبرو می شوند که بعضی از عوامل مؤثرتر و بعضی دیگر تأثیر کم رنگ تری دارند اما این عوامل باعث نمی شود که به نقش این نیروی فعال و قابل توجه جامعه بی تفاوت بود.

روزنامه «تفاهم» در یادداشتی با عنوان «نقش زنان درکارآفرینی» می نویسد: زنان از مهم ترین اهرم های استحکام خانواده به شمار می آیند. زنان که نیمی از جمعیت جهان را تشکیل می دهند، عنصری فرهنگ ساز و تاثیرگذار در جامعه محسوب می شوند. یکی از ملزومات حضور زن در اداره اقتصاد، اصلاح بینش و بازسازی معنای حقیقی وجودی زن است. از دیرباز حضور بانوان در کنار مردان در عرصه های مختلف از جمله کشاورزی، دامداری و یا ساخت و ابداع بسیاری از صنایع دستی و ... تاثیر گذار بوده است. با تمامی موانع و مشکلاتی که بر سر راه زنان برای فعالیت و ورود به عرصه  های اقتصادی وجود دارد، زنان همواره نقش آفرین بوده و با شرکت فعال در انجمن ها و سازمان های خصوصی و دولتی، حضور خود را در بازار کار تداوم بخشیده  اند. در تحلیل موانع حضور بانوان در عرصه های اقتصادی و کارآفرینی، وجود برخی از بی  عدالتی  ها بین زن و مرد، عدم نقش حمایتی دولت و مسوولین و کم رنگ بودن نقش تربیتی خانواده درامر توسعه کارآفرینی زنان را می توان نام برد.

حوریه یحیایی در ادامه این یادداشت نوشت: هر چه نقش زنان در جامعه تاثیرگذارتر باشد به تبع آن حضور زنان در کسب و کارهای سنتی و صنعتی بیشتر خواهد بود. در زمان کنونی، زنان کارآفرین بی شماری را می  توان نام برد که علی رغم روحیه  ای لطیف، با اعتماد به نفس ویژه در نوآوری و ایجاد صنایع جدید حرف های تازه ای در اقتصاد داشته و دارند. از نظر دین اسلام نیزحضور زنان در عرصه  های اقتصادی هرگز منع نشده، بلکه از حضرت خدیجه سلام  ا...  علیها به عنوان الگوی موفق زنان یاد شده است. ایجاد دوره های افزایش مهارت و دانش افزایی در کارآفرینی و حوزه تجارت از جمله ضروریات این امر بوده و تاثیر بسزایی در رشد و تعالی مسیر کارآفرینی بانوان دارد.

روزنامه «همدلی» در گزارشی با درج عنوان «اشتغال با حقوقی که تصورش هم سخت است» آورده است: در چند سال گذشته زنان بیش از پیش در سراسر کشور جذب بازار کار شده‌اند؛ اتفاقی که حتی در شهرهای حاشیه‌ای نیز رخ داده است. در بازارهای کوچک شهرها، زنان فروشندگی می‌کنند، در مطب پزشکان منشی هستند، در بخش‌های دولتی هم استخدام زنان بیشتر از قبل اتفاق می‌افتد. اما یک نکته کلیدی در این میان وجود دارد و آن این‌که یکی از دلایل جذب زنان، به‌ویژه در بخش‌های غیردولتی، نه فقط توجه به زنان که ارزان بودن این نیروهای کار نیز است. در گفت‌وگویی با زنان مناطقی از استان کهگیلویه و بویراحمد (دهدشت و چرام» و هم‌چنین شهری در خوزستان(بهبهان) یک سخن مشترک وجود داشت و آن حقوق ناچیز آن‌ها بود. حتی زنانی که به‌عنوان معلم در مدارس غیرانتفاعی مشغول به‌کار هستند، با حقوق ماهیانه 500 هزارتومان ناچار به پذیرش کارشان شده‌اند.

در ادامه این گزارش می خوانیم: در اغلب این موارد یا کارکنان زن بیمه نشده و یا یک ماهه و سه ماهه بیمه شده‌اند. حتی در شهری کوچک (سوق) از توابع شهرستان کهگیلویه، زنان بسیاری با حقوق ماهیانه 250 هزار تومان هم به کار گمارده شده‌اند. شاید این‌گونه استدلال کنید که تفاوت حقوق مردان و زنان که یکی از نشانه‌های آشکار تبعیض جنسیتی به‌حساب می‌آید، امری جهانی است و برای بررسی این موضوع به پژوهش‌های نهادهای بین‌المللی (نقل‌شده در اکونومیست در 9 اکتبر 2017 ( استناد کنید که در آن از تفاوت چشم‌گیر متوسط دریافتی بازنشستگان زن و مرد در چند کشور اروپایی گزارش می‌دهد؛ درنتیجه این‌گونه استدلال کنید که توسعه‌یافته‌ترین کشورها نیز با این معضل مواجه‌اند چه برسد به ایران؛ یا شاید به آمارهای سازمان‌ ملل متحد رجوع کنید که گزارش داده شکاف دستمزد میان زنان و مردان در 72 سال گذشته، نه‌تنها برطرف نشده که هم‌چنان ادامه دارد.

درست است در سرتاسر جهان، زنان برای بازار کار نیروی ارزانی به حساب می‌آیند اما واقعیت این است که در ایران، با درپیش‌گرفتن سیاست‌های مشخص در مسیر توسعه، این مساله ابعادی تازه به خود گرفته است.

روزنامه «ایران» در مطلبی با عنوان «تنها میوه این باغ «زندگی» است» در گفت وگو با فریبا محمدی متولی «باغ فرشته» در سردرود تبریز نوشت: در این مرکز، زنان از مرحله سم زدایی تا اشتغال را طی می‌کنند، چرا که اکثر قریب به اتفاق راه یافتگان به باغ فرشته تبریز، به‌دلیل اعتیاد بالا از خانواده طرد شده و به کارتن خوابی روی آورده بودند، از این‌رو لازم است برای پیوستن دوباره به اجتماع، ضمن پاک شدن از افیون اعتیاد، مهارت‌های اساسی زندگی را آموزش ببینند که البته در این بین آنهایی که مواد محرک و شیشه مصرف می‌کنند، فضای آموزشی و مهارتی متفاوتی با سایرین دارند.

بعد از سم زدایی وارد مرحله بهبودی می‌شوند، به این ترتیب هر روز شکرگزار لحظه‌ای خواهند بود که در آن قرار دارند و روزی که مواد مخدر استفاده نمی‌کنند، احساسات شان را به زبان می‌آورند و از رنجش‌های گذشته، آرزوها و حتی وسوسه‌هایی که به سراغ‌ شان می‌آمده، می‌گویند که به زبان آوردن حال خوب یا بدشان کمک می‌کند تا احساسات فروخورده مجرایی به بیرون پیدا کنند و در وجودشان تلنبار نشود.

در ادامه این گفت وگو می خوانیم: در فاز یک، کارگاه قالیبافی را راه‌اندازی کردیم وتعدادی از زنانی که دوره‌های اولیه بهبودی را گذرانده بودند، بر اساس علاقه‌مندی وارد این کارگاه شدند، در فاز دوم و با آغاز به کار کارگاه خیاطی، 40 چرخ خیاطی در اختیار بانوانی قرار داده شد که جز مواد و کارتن خوابی و فلاکت چیزی به چشم ندیده بودند. قرار شد تا این بانوان با گذراندن دوره‌های مهارت آموزی صفر تا صد کار را بیاموزند و از مرحله برش تا بسته‌بندی محصولات تولید شده را در این مکان انجام دهند. کار با سرعتی بیشتر از آن چیزی که انتظارش را داشتیم پیش رفت و شماری از بانوان بهبود یافته، علاوه بر قالیبافی و خیاطی در حوزه صنایع دستی چون آیینه کاری، سفالگری و نقاشی روی سفال کسب مهارت کردند.

**جامعه سالم در سایه توجه به محیط زیست
تغییرهای محیط زیستی که به وسیله انسان ها و خود طبیعت صورت می گیرد می تواند منشأ درگیری و مناقشه بر سر منابعی مانند آب شیرین و منابع غذایی شود و معضل های محیط زیستی در سطح ملی به وجود آورند. از این رو نیاز است تا شهروندان به این مهم توجه داشته باشند و زندگی خود را در تعامل با طبیعت مدیریت کنند تا دستیابی به جامعه سالم امکان پذیر شود.

روزنامه «آرمان» در یادداشتی با درج عنوان «هشدار درباره تکثیر سموم در طبیعت» آورد: تمام دریاچه‌ها و تالاب‌های کشور به‌سبب ریزش آب رودخانه‌ها درون آنها آلوده هستند. درواقع هر آنچه درون رودخانه‌ها ریخته می‌شود، در آنها باقی مانده و از رودخانه‌ها خارج نمی‌شود و رودخانه‌ها امانتدار آن موادند. به‌عنوان‌مثال رودخانه‌ای مانند هیرمند از شمال شرقی افغانستان 790کیلومتر را طی کرده و به تالاب‌ هامون می‌ریزد. هر آنچه در مسیر در آب رودخانه ریخته می‌شود، در انتها به تالاب هامون سرریز می‌کند. این آلودگی‌ها مانند سموم دفع آفات‌نباتی و کودهای شیمیایی وارد تالاب هامون می‌شوند. شاید ریزش کود‌ شیمیایی درون آب به‌نظر برخی چندان‌مهم نباشد و آن را نوعی غذا برای موجودات بدانند، اما به‌رغم آنکه کود شیمیایی در ظاهر نوعی غذا برای آبزیان به حساب می‌آید، ورود آن به تالاب انزلی باعث رشد بی‌‌‌‌اندازه نیزارهای آن می‌شوند. این نیزارها به‌دلیل دریافت غذای بیش از حد رشد بی‌اندازه می‌کنند و در نهایت سبب خفگی تالاب می‌شوند. بنابراین دریافت غذای بیش‌ازحد توسط نیزارها نوعی آلودگی برای تالاب است.

اسماعیل کهرم کارشناس محیط زیست در ادامه این یادداشت می نویسد: درصورتی که سموم وارد آب رودخانه‌ها شوند، اتفاقی وحشتناک‌ برای رودخانه‌ها رخ می‌دهد. اگر غلظت سموم واردشده به آب زیاد شود، به داخل دریاچه‌ها و تالاب‌هایی مانند انزلی و میانکاله راه می‌یابند و چند رودخانه درون این تالاب‌ها ریزش می‌کنند. به‌عنوان‌مثال 15رودخانه به تالاب انزلی می‌ریزند و مهم‌ترین آنها رودخانه بهمبر است. بهمبر حاصل پیوستگی چند رود به یکدیگر است که به یک رودخانه‌ای بزرگ و مهم تبدیل می‌شوند. بنابراین انواع و اقسام، آلاینده‌ها به‌ویژه سمومی که این رودخانه‌ها با خود حمل می‌کنند و در رودخانه ته‌نشین نمی‌شوند، به دریا می‌ریزند. به‌راستی حیرت‌آور است که انسان سمومی را وارد آب رودخانه‌ها و دریاچه‌ها می‌کند که حتی با گذشت شش‌ماه نیز تجزیه نمی‌شوند. اگر ماهیان درون آب از این سموم بخورند، به این سموم آلوده‌ می‌شوند. درصورتی که یک لک‌لک از آن ماهیان تغذیه کند، آن لک‌لک نیز آلوده می‌شود. روشن است این چرخه همچنان ادامه پیدا می‌کند، زیرا هر حیوانی از حیوان دیگر تغذیه می‌کند و این آلودگی در طبیعت می‌چرخد و تکثیر می‌شود.

روزنامه «قانون» در گزارشی با عنوان «محیط زیست درگیر وزارت نیرو» نوشت: وزیر نیرو از جنس محیط‌زیست، یکی از مطالبه‌های فعالان این حوزه است. به‌باور آن‌ها بحران آبی کشور و مصرف بیش از 70 درصد منابع آبی کشور درنتیجه نبود بینش محیط‌زیستی در وزرای پیشین وزارت نیرو بوده است. یوسف فرهادی بابادی، عضو کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان، درباره ضرورت وزیری محیط‌زیستی در وزارتخانه نیرو به «قانون» گفت: «برای کسانی که از نزدیک با بحران آب مواجهند، انتخاب وزیر نیرو اهمیتی راهبردی دارد. از یک سو، شهروندانی که با نداشتن منابع آبی مواجهند مدیرانی را مطلوب می‌دانند که سریع و صریح با انتقال آب موافق باشند. از سوی دیگر، کسانی که از نظر آبی در بالادست این مناطق زندگی می‌کنند، انتقال آب و تفکر سازه‌ای را ضربه‌ای جبران ناپذیر به محیط زیست منطقه خود می‌دانند. آن‌ها معتقدند برای تامین آب شرب یا حتی آب کشاورزی یا صنعتی مناطق پایین دست باید به راهبردهای جایگزین توجه داشت. از جمله ممانعت از کشت‌های آب‌بر مانند برنج‌کاری در دل فلات مرکزی، به‌کارگیری سیستم‌های نوین گند زدایی و...».

در ادامه این گزارش آمده است: در سال‌های اخیر بسیاری از پروژه‌های سدسازی و انتقال آب با فشار یا لابی نمایندگان مجلس صورت گرفته است؛ وزرای نیرویی که موافقت با پروژه‌های انتقال آب و سدسازی را به سوال یا استیضاح در مجلس ترجیح داده‌اند. اصفهان جزو استان‌هایی است که صنایع و کشاورزی خود را بدون توجه به ظرفیت‌های آبی این استان گسترش داده است. در چند سال اخیر که این استان با مشکل بی‌آبی مواجه شده است مسئولان به‌جای اصلاح سیاست‌های اشتباه به انتقال آب از شهرهای دیگر روی آورده‌اند. انتقال آب از چهارمحال بختیاری مشکلات بسیاری را برای هر دو استان به‌وجود آورده است.

روزنامه «شهروند» در مطلبی با عنوان «بحران آب را هم سیاسی کرده ایم» در گفت وگو با تقی آزاد ارمکی می نویسد: وظیفه دانشمندان این است که بدون ملاحظه چپ و راست ابعاد خطرناک آینده ایران را توضیح دهند. جامعه ما، جامعه‌ای است که خطرهای بزرگی در برابرش دیده می‌شود، بزرگترین خطری که وجود دارد، فروپاشی نظام سیاسی است. جامعه آرام‌آرام از حوزه سیاسی گذر می‌کند و به ساحت سیاسی بی‌اعتنا می‌شود و نظام‌ سیاسی‌ای خواهیم داشت که کمترین قدرت تصمیم‌سازی حتی در مورد خودش را خواهد داشت، به‌طوری که می‌بینیم نمی‌تواند نیروهایش را کنترل کند و مورد بازبینی قرار دهد. آنچه که امروز می‌بینیم، زیرا تهمت‌های دزدی و فسادی که به یکدیگر زده می‌شود ناشی از همین وضع است. خیلی عجیب است که هر سه قوه به هم اتهام می‌زنند. وقتی نظام سیاسی تضعیف شده باشد، خطراتی مثل اشغال سرزمینی در پیش است. از سوی دیگر، خطری که حوزه روشنفکری آن را دنبال می‌کند، بحث فرسایش سرمایه‌هایی مثل نیروی انسانی است. این همه تحصیلکرده در کشور، سرمایه بزرگی برای توسعه است که به کار گرفته نمی‌شود و فقط به دنبال نیروهای خودی هستیم. فرسایش آب، فرسایش زنان، فرسایش خانواده و ... اتفاقات عجیبی است که ما تعابیر دیگری از آن ارایه می‌دهیم. کسانی که دغدغه‌شان سامان بخشیدن به وضع است، باید ابعاد این خطرات را بازگو کنند.

در ادامه این گفت وگو آمده است: درحال حاضر مثلا در حوزه‌ای مثل آب کارهای خوبی انجام می‌شود که البته حاکمیت سیاسی آن را قبول ندارد و آنها را بحث روشنفکری می‌داند. اگر این بحث‌ها به صورت غیرسیاسی و بی‌اعتنا به چپ و راست گفته شود و بحث علمی باشد، احتمال این‌که نیروهایی در این‌جا، جای بگیرند وجود دارد. وقتی که نظام مدیریتی بپذیرند که ناکارآمد شده‌اند، نیروهای جدید می‌توانند جایگزین شوند.

**دستیابی به جامعه توسعه محور با آموزش صحیح در مدرسه ها
آموزش صحیح یکی از شاخصه های رفاهی است که مدرسه به عنوان نخستین محیط برای آموزش رسمی این وظیفه مهم را بر عهده دارد و میزان دسترسی، کیفیت و سرمایه انسانی از جمله شاخص‌ هایی هستند که باید در این امر مهم به آن توجه داشت. از این رو دغدغه اصلی در آموزش و پرورش در کنار نوسازی و بهسازی فضای فیزیکی مدرسه ها باید بحث محتوایی باشد تا بتوان نیروهایی تربیت کرد تا در سایه آن کشور در مسیر توسعه حرکت کند.

روزنامه «همدلی» در مطلبی با عنوان «وقتی مدرسه، مدرسه نیست و دانشگاه‌ها همه شکل مدرسه‌اند» در گفت وگو با مهدی بهلولی کارشناس مسایل آموزشی می نویسد: واژه معلم در سازمان‌های جهانی مثل یونسکو اساتید دانشگاه را هم دربرمی‌گیرد؛ یعنی در بیانیه‌ای که یونسکو و سازمان جهانی کار و... هم داده بودند به اساتید دانشگاه هم استناد کرده و گفته بودند که آن‌ها هم باید از وضعیت ثبات برخوردار بوده و به‌ویژه تحت فشار سیاسی قرار نگیرند تا آزادانه حرفشان را بزنند؛ آموزش عالی جایی است که باید با پژوهش پیش برود؛ پژوهش هم با آزادی در ارتباط است و زمانی که شما نگاه سیاسی به آموزش عالی داشته باشید، نسبت به خیلی نهادها و سازمان‌های دیگر آسیب‌رسان‌تر می‌شود، به این دلیل که قرار است فکر تولید کند و حرف جدید بزند؛ چه‌بسا این حرف جدید به دیدگاه، یا فکر و ایدئولوژی خاصی بربخورد اما وقتی نگاه به آموزش عالی، نگاهی سیاسی باشد، این فضای پژوهش کنار رفته و خیلی اوقات می‌گویند که دانشگاه مثل مدرسه شده و کتابی هست و استادی می‌آید درس می‌دهد و می‌رود؛ با این نگاه یکی از دلایل افت شدید آموزش در کشور، فضا و دیدگاهی سیاسی است که اجازه نمی‌دهد دانشگاه به‌معنای واقعی کلمه کار کند.

در ادامه این گفت وگو می خوانیم: نگاه سیاسی در آموزش و پرورش هم هست. نگاه سیاسی مختص فعالیت‌های صرف سیاسی دانشجویان یا چیزی به اسم کار سیاسی به‌نظر نمی‌رسد که باشد، بلکه آن نگاه از بالایی که سیاسی است، تمامی تصمیم‌گیری‌ها و عملکرد آموزش، چه آموزش و پرورش، چه آموزش عالی را تحت تاثیر قرار می‌دهد. آزادی در آموزش و آموزش آزاد بسیار مهم است. ولت یازدهم و یا دوازدهم سر کار می‌آید اما خیلی از مدیران ارشد وزارتخانه که به‌نوعی کارایی لازم را نداشته‌اند به این خاطر که به جایی از قدرت وصل‌اند تغییر نمی‌کنند و فضای بسته‌ای به‌وجود می‌آید که شایسته‌سالاری کنار می‌رود. برای نمونه همان اول مهر، آقای روحانی به کتاب‌های درسی انتقاد شدیدی کرد که به نظر من، سویه شدید این انتقادها به کتاب‌های علوم انسانی می‌رسد و من فکر می‌کنم که این نگاه سیاسی اجازه نمی‌دهد ما کتاب‌های به‌روزی داشته باشیم.

روزنامه «اطلاعات» در یادداشتی با عنوان «تعیین زنگ کتابخوانی در مدارس» می آورد: موضوع کتاب و کتابخوانی و گفتگو با نویسندگان کشور، یکی از چالش‌های روز فرهنگی اکثریت جامعه ایران است، چرا در کشوری که مهد علم و ادب است،اکنون وضع طوری شده که اکثر افراد جامعه با کتاب و کتابخوانی بیگانه باشند؟ دلیل‌اش آن است که در طی دولت‌های گذشته به‌طور ریشه‌ای و اساسی در این زمینه کاری از سوی وزارت آموزش و پرورش انجام نشده و در نتیجه جامعه با مشکلات اخلاقی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی روبرو شده است و علت آن هم کم‌توجهی به فرهنگ کتابخوانی و عدم گسترش معنویات در جامعه است که متأسفانه نوجوانان و جوانان را هدف قرار داده است.

محمدرسول اسدپور در ادامه این یادداشت می نویسد: اگر فرهنگ کتابخوانی در جامعه رواج داشت، مشکلات کشور تا این اندازه نبود. جا دارد برای پیشگیری از این معضل بزرگ، هدایت و راهنمایی نوجوانان و جوانان کشور در درجه اول سازندگی قرار گیرد و دولتیان کشور هرچه زودتر دست به‌کار شوند، یکی از راه‌های سالم‌سازی محیط زندگی نوجوانان و جوانان، تشکیل زنگ کتابخوانی در مدارس به‌طور اساسی و بنیادی و مستمر و دائمی است، مانند سایر دروس اما بدون نمره تا اخلاق خوب و معنویات را در میان دانش‌آموزان،که در آینده کارگران،‌مدیران و مسئولان کشور می‌شوند، به نتایج مطلوب برساند و جامعه از این طریق به پیشرفت‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی برسد، قانون در همه موارد حرف اول و آخر را بزند و جلو فساد و بی‌عدالتی گرفته شود.

*گروه اطلاع رسانی
خبرنگار: مهدی احمدی**انتشار دهنده: شهربانو جمعه
پژوهشم**9370**9131
ایرنا پژوهش، کانالی برای انعکاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearch همراه شوید.

منبع: ایرنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۹۸۳۵۸۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

حمایت بسیج سازندگی از مهارت آموختگان آموزش فنی و حرفه‌ای سیستان و بلوچستان

محمد قورزایی  در جلسه تخصصی حمایت از مهارت آموختگان مراکز آموزش فنی و حرفه‌ای که با هدف تحقق شعار "جهش تولید با مشارکت مردم" برگزار شد، اظهار کرد: آموزش‌های فنی و حرفه‌ای مناسب‌ترین راهکار برای تحقق شعار سال و ایجاد اشتغال پایدار است.

وی با اشاره به مرکز آموزش فنی و حرفه‌ای شهدای وحدت در حاشیه شهر زاهدان، افزود: کارگاه‌های آموزشی کم سرمایه‌بر و زود بازده مراکز آموزش فنی و حرفه‌ای مانند؛ تولیدات نان و شیرینی‌جات و دارو‌های گیاهی بستری مناسب برای اشتغال جوانان سیستان و بلوچستان است.

جلیل شهریاری مدیرکل آموزش فنی و حرفه‌ای سیستان و بلوچستان نیز در این جلسه ضمن تقدیر از حمایت‌های سپاه سلمان از آموزش‌های مهارتی در بحث تولید و اشتغال گفت: عرصه مهارت آموزی، پروسه اشتغال و درآمد را برای جوانان این استان هموار کرده است و کمک سازمان‌های مختلف مانند بسیج سازندگی این امر را تسریع می‌کند.

باشگاه خبرنگاران جوان سیستان و بلوچستان زاهدان

دیگر خبرها

  • تشکل یافتگی دانشجویان یک ویژگی خاص در تظاهرات دانشگاه‌های آمریکا است
  • رشد ۲۲ درصدی تعاونی‌های زنان در دولت سیزدهم
  • آموزش‌های فنی و حرفه‌ای مقدمه‌ای برای ایجاد اشتغال جوانان است
  • خیز اصلاح طلبان رادیکال به سوی خیابان به بهانه طرح نور/ روزنامه آرمان ملی: مسئله مذاکره با آمریکا و حجاب باید حل شود!
  • آموزش‌های مهارتی کلید توسعه اشتغال پایدار در جامعه است
  • رشد بیش از ۲۲ درصدی تعاونی‌های زنان در دولت سیزدهم
  • حمایت بسیج سازندگی از مهارت آموختگان آموزش فنی و حرفه‌ای سیستان و بلوچستان
  • هدف از تحمیل بی‌حجابی به جامعه چیست؟
  • بیش از ۳ میلیون از جامعه کارگری را زنان تشکیل می دهند
  • قرن بیست و یکم قرن گردشگری