نقش رسانهها در الگوسازی لیبرالیسم فرهنگی
تاریخ انتشار: ۲۰ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۰۱۲۵۱۸
بررسی اتفاقات سالهای اخیر، به خصوص در موارد حساسی چون انتخابات، مذاکرات و ارتباطات بینالمللی و... نشان از شدت یافتن هجوم تفکر لیبرال دمکراسی برای استحالۀ همهجانبۀ فرهنگ اسلامی کشورمان دارد. به گزارش جهان نيوز؛ مجموع تعاریفی که جامعهشناسان برای «فرهنگ» ارائه کردهاند، فرهنگ را شامل هفت مؤلفۀ هنجارها، نمادها، نقشها، بینشها، ارزشها، ساختارهای اجتماعی و علوم و فنون میدانند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
استعمار نوین با الگوسازی مفاهیم لیبرالیسم فرهنگی در قالبهای مختلف، راه را برای حضور سیاسی، نظامی و اقتصادی خود آماده میکند. بررسی اتفاقات سالهای اخیر، به خصوص در موارد حساسی چون انتخابات، مذاکرات و ارتباطات بینالمللی و... نشان از شدت یافتن هجوم تفکر لیبرال دمکراسی برای استحالۀ همهجانبۀ فرهنگ اسلامی کشورمان دارد؛ چنان کهمقام معظم رهبری در سخنرانی خود فرمودند: «خاکریز فرهنگی در کشور اگر سست باشد، همه چیز از دست خواهد رفت. امروز بعد از ۳۸ سال از پیروزی انقلاب، انگیزۀ دشمنان برای نفوذ در حصار فرهنگی از روز اوّل بیشتر است... روشها را هم که شما میبینید: این شیوههای فضای مجازی و تبلیغات گوناگون و ماهواره و...؛ آماج این حرکت هم درست همان چیزی است که مایه و هستۀ اصلی ایجاد نظام اسلامی شد؛ یعنی ایمان دینی.»
نظام لیبرالیسم فرهنگی که بر پایۀ مبانی اومانیستی و بازتعریف ارزشهای لیبرالی شکل میگیرد، برای گسترش هژمونی خود، نیاز به عرضۀ قالبها و الگوهای مناسب دارد. یکی از مهمترین ابزارهای نیل به این هدف، رسانهها هستند که با الگوسازی سبک زندگی غربی در سطح وسیع به یکسانسازی فرهنگی و تحقق جهانیسازی خدمت میکنند.
کارکرد رسانه
با توجه به قدرت بیهمتای رسانه و گسترش آن در عصر حاضر، کارکردهای متنوعی برای آن قابل تصور است که برخی مثبت و برخی منفی هستند. این کارکردها عبارتند از: آموزش: رسانهها فراهمآورندۀ دانش و شکلدهندۀ ارزشها بوده و مردم از آنها تأثیر میپذیرند. رسانهها با انتشار اطلاعات و معلومات جدید، دانستنیهای عملی، فرهنگی و اجتماعی افراد را تکمیل میکنند.
نظارت اجتماعی: نظارت رسانه بر محیط، شامل رساندن اخبار ضروری، افشاء فساد یا چالشهای اجتماعی و... میشود. البته کارکرد نظارتی و مراقبتی رسانه در شرایط افراط یا تفریط، مشکلساز خواهد بود، مثلاً تأکید بیش از حد بر خطرات و تهدیدها در جامعه، باعث ایجاد وحشت میشود.
برجستهسازی: رسانهها با اولویتگذاری پیام و عرضۀ اطلاعات و اخبار گزینشی به برجستهسازی آنها میپردازند. بدین صورت تعیین میکنند که افراد به چه چیز فکر کنند، هر چند نتوانند بر چگونگی تفکر افراد تأثیر بگذارند.
ارتقاء جامعهپذیری افراد: جامعهپذیری فرایندی است که با آموزش افراد، موجب بروز قوانین رفتاری جامعه و انتظارات فرهنگی آن، در شخصیت روانی آنها میشود. با عرضۀ ارزشها، باورها و قراردادهای جامعه توسط رسانه، ثبات رفتار اجتماعی، جامعهپذیری و ترغیب افراد به مشارکت فعال اجتماعی شکل میگیرد.
نوگرایی و توسعه: توسعۀ پایدار، با تعامل میان مردم و مشارکت فعال گروههای اجتماعی ارتباط دارد. این تعامل و مشارکت در سایۀ نظام جامع ارتباطات رسانهای که میتواند باعث رفع اختلافات و تضادهای ارزشی موجود در رفتارهای مردم شود، به وجود میآید.
همگنسازی سلایق و همبستگی اجتماعی: رسانهها، موجب نزدیکی سلیقهها، خواستها و انتظارات افراد یک جامعه میشوند. بدین صورت، خردهفرهنگها و فرهنگهای خاص و مجزا ناپدید شده و به نوعی تشابه میان تمامی ساکنان یک جامعه میرسیم.
بحرانزدایی: رسانههای گروهی میتوانند در کاهش بحرانهای مختلفی مانند بحران هویت یا حوادث تهدیدکنندۀ ثبات اجتماعی، کارکرد مؤثری داشته باشند.
خبررسانی و آگاهیبخشی: رسانهها با تحلیل صحیح حوادث و آگاهسازی افراد از علل آنها، موجب تغییر در جهانبینی انسانها میشوند یا با تبلیغات صحیح، آنها را از نیازهای واقعیشان آگاه مینمایند.
تخریب یا تقویت پایگاه اجتماعی: رسانهها با معروفیّتبخشی به اشخاص و گروهها به آشکار کردن یا ارتقاء پایگاه آنان میپردازند. همچنین با شایعهسازی، برچسبزنی و... میتوانند پایگاه اجتماعی آنها را تخریب نمایند.
تبلیغات: رسانهها بهترین بستر برای تبلیغات گسترده و جهتدهی به انتخاب افراد هستند.
برچسبزنی: گاهی اوقات در رسانهها، با ایجاد جوّ روانی و تبلیغاتی، افرادی را به انحراف از قانون یا قانونشکنی متهم میسازند و به آنها اَنگ یا برچسب میزنند. به عنوان مثال، سیاهپوستان جامعه آمریکا در رسانههای آن کشور چنین وضعیتی دارند.
شایعهسازی: شایعه، گزاره یا گمانی است که ملاکهای اطمینانبخش برای رسیدن به صحت آن وجود نداشته باشد. هنگامی که جامعه مشتاق کسب خبر دربارۀ چیزی است اما اطلاعات موثقی از آن ندارد، مستعد پذیرش شایعه میشود و رسانه میتواند با ارائۀ اطلاعاتی تحریفشده، شایعهسازی کند.
سرگرمسازی: رسانهها با پخش برنامههای سرگرمکننده، بر الگوی رفتار افراد در اوقات فراغت تأثیر میگذارند. این امر، گاهی ذائقه و سلیقۀ هنری جامعه را ارتقاء میدهد و گاهی باعث غفلت افراد و تنزّل سلیقۀ عمومی برای گذران صحیح اوقات فراغتشان میشود. در نتیجه با توجه به گستردگی، نفوذ بالا و تنوّع کارکرد رسانهها، میتوان آنها را ابزاری بیبدیل برای ترویج افکار، عقاید، باورها و فرهنگ حاکم بر آنها دانست.
حیطۀ عملکرد رسانههای غربی بر مبنای لیبرالیسم فرهنگی
تبلیغات مدرن
از نظر اجتماعی، تبلیغات به معنای ارائۀ آگاهیهای خاص و اِعمال نظر در جهتدهی به افکار عمومی با استفاده از وسایلی مانند زبان، خط، تصویر و نمایش است. این آگاهیبخشی و جهتدهی میتواند درست، دقیق و شفاف یا نادرست، مبهم، دروغین و غرضآلود باشد.
تبلیغات کنونی، بیشتر به ارائۀ اطلاعات غیرمستقیم و مبهم پرداخته و با ایجاد جاذبههای حسی، مخاطب را فریب داده و او را به هدف مورد نظر خود سوق میدهند. دیوید پوتر در مورد هدف تبلیغات تجاری میگوید: «هدف تبلیغات، برانگیختن آرزوهای نهفته یا بیدار کردن و تحریک نیازهایی است که در وهلۀ اول در خواستههای شخصی قرار ندارند. تبلیغات میکوشد تا افراد را به خرید یک کالا وادار نماید اما نه به خاطر مزایای کالا و یا نیاز افراد به آن؛ بلکه به خاطر نیاز و میلی که خود تبلیغات آن را ایجاد میکند.»
آثار منفی تبلیغات غربی در بُعد فرهنگی شامل: بردگی فکری مخاطبان، ایجاد مصرفگرایی کاذب، ایجاد اندیشۀ تکساحتی و مادیگرایانه، تخریب ارزشهای جامعهگرا یا انسانی، از خود بیگانگی و تقلید فرهنگی و... هستند. در بُعد اجتماعی نیز تبلیغات میتوانند باعث سوق دادن جامعه به سوی نیازهای کاذب، ترویج مدگرایی، تعریف کاذب مقام و منزلت اجتماعی، تغییر نامعقول گروههای مرجع، ایجاد جامعۀ مصرفی و تأثیر بر سبک زندگی افراد، ایجاد حس سرشکستگی اجتماعی و بروز جرایم، فراوانی انتخاب و کاهش انتخابهای عاقلانه و... شوند.
از نظر اخلاقی نیز تبلیغات رسانههای کنونی با چالشهای متعددی مانند: نقض حریم شخصی افراد، انحصار تبلیغاتی، سوء استفاده از زنان و برهنهگرایی، استفاده ابزاری از کودکان، تغییر عادات صحیح و سبک زندگی، تخریب محیط زیست و... همراه هستند. . . ..
ذهنیتسازی نسل نو
رسانهها با انتشار برنامهریزی شدۀ مفاهیم و اطلاعات، در سلیقۀ کودکان و نوجوانان تأثیر مستقیم دارند. برنامههایی که بدون سانسور تصویری و کلامی، از رسانههای غربی پخش میشوند، با نمایش بیپروای روابط نامناسب، این رفتارها را به امری بدیهی و عادی در ذهن کودک بدل میکنند. با توجه به تفکرات اومانیستی سازندگان برنامههای غربی، کودکان به طور غیرمستقیم و ناخودآگاه در معرض پیامهای کفرآمیز، ضددین و منافی اخلاق، قرار میگیرند. شخصیتهای داستانی از میکیموس و پلنگ صورتی تا هریپاتر، بتمن، بنتن و... هر یک پشتوانهای از تفکر، فرهنگ، ادبیات و سبک زندگی غربی را با خود دارند و از طریق جذابیّتهای رسانهای، آنها را در میان کودکان دنیا ترویج میکنند.
روابط عاطفی خارج از چارچوبهای اخلاقی و قهرمانسازی از شخصیتها، تأثیر بسیار عمیقی بر کودکان دارند. کودکان بدون توجه به بار ارزشی آنها، خود را با شخصیت محبوبشان منطبق کرده و رفتارهای او را در ذهن خود به عنوان ملاک و معیار نیکی ثبت مینمایند. آنها بدون توجه به تغایر رفتار شخصیت محبوبشان با ارزشها و فرهنگ جامعه، از او تقلید میکنند.
جهانیسازی با انتشار ماهوارهای
شبکههای ماهوارهای به علت امکان پخش آنها در فضای جغرافیایی گسترده، سهولت دریافت آنها در شرایط مختلف و دشواری مقابله با نشر امواجشان، یکی از حربههای مهم نظام الگوسازی لیبرالیسم فرهنگی هستند.
هم اکنون حدود هفده هزار شبکۀ ماهوارهای فعالند که غالباً مروّج سبک زندگی لیبرال، فرهنگ عریانی و بی بندوباری بوده و بنیان خانوادهها را نشانه گرفتهاند. برنامههای این شبکهها با پخش تبلیغات و پویانماییهای هدفدار، در حال تغییر نگرش کودکان و هدایت آنها به شیوۀ زندگی غربی هستند. برای جوانان نیز مجموعهای از انواع موسیقیها، فیلمهای خشن یا مستهجن را با عنوان سرگرمی و تفریح عرضه کرده و هویت، ایمان و آیندهنگری را از آن میگیرند. برای بزرگسالان نیز انبوهی از فیلمها و سریالها تهیه شده که در قالب داستانهای فریبنده، انفعال آنها در برابر توسعۀ مادی غرب، اباحهگری و بیقیدی مذهبی، بیتعهدی نسبت به روابط خانوادگی صحیح و سست شدن بنیان خانواده را به ارمغان میآورند. اقتصاد بومی جوامع هم با تبلیغ کالاهای مختلف و ایجاد حس مصرفزدگی و مدگرایی در افراد به قهقرا میرود.
با بررسی شبکههایی که به زبان فارسی و به قصد تأثیرگذاری بر جامعۀ ایران اسلامی برنامهسازی میکنند، میتوان آنها را به شبکههای خبری و سیاسی، شبکههای مروّج فرهنگ و سبک زندگی غربی و شبکههای اعتقادی و مذهبی برای مقابله با تشیّع تقسیم کرد که همگی در جهت استعلای لیبرالیسم فرهنگی و تضعیف و نفی فرهنگ اسلامی عمل مینمایند.
هالیوودیسازی سینما
هالیوود که مطرحترین نظام خلق محصولات سینمایی است، به عنوان قطب برنامهسازی تصویری آمریکا، فعالیتهای مربوط به تولید، توزیع و نمایش فیلم در جهان را تحت سیطرۀ خود قرار داده است. امکانات آمریکا در توزیع محصولات سینماییاش در عرصۀ جهانی و تبلیغات وسیع از مهمترین عوامل نفوذ و سلطۀ لیبرالیسم فرهنگی و طرح تفکراتی مانند دهکدۀ جهانی، جهانیشدن، آمریکایی شدن و... است.
هر چند برخی اندیشمندان، نهادها و قدرتهای مالی «وال استریت» و بانکداران بزرگ را کنترلکنندگان هالیوود میشناسند؛ اما بررسی دقیقتر نشان میدهد که اتاق فکر ناپیدایی از یهودیان صهیونیسم آنرا مدیریت میکنند. در این نظام اگر کسی مخالف اعتقادات صهیونیستی بوده یا بیطرف باقی بماند، از حیطۀ هالیوود رانده میشود. نشریۀ آمریکایی «کریستین فری نیوز» در اینباره مینویسد: «صنعت سینما در آمریکا کاملاً یهودی است و هر کس را که در جرگۀ آنان نباشد از میدان به در میکنند. همۀ دستاندرکاران این صنعت، یهودی یا طرفدار یهود هستند.»
هالیوود در هر دورۀ زمانی، به حسب شرایط سیاسی و اجتماعی و رویدادها و تحولات جهانی، تولیداتش را بر اهداف و خطمشیهای گردانندگانش منطبق نموده است و به عنوان ابزار گسترش لیبرالیسم فرهنگی، تأثیرات منفی زیادی مانند: انفعال مخاطبین و ترویج تسلط فرهنگ آمریکایی بر جهان، ترویج خشونت و وحشیگری، ترویج فساد و ابتذال، اسلامستیزی و ایجاد تصویر منفی از مسلمانان، ایجاد تصویر مثبت از یهودیان و دفاع از آنان (مانند تأکید بر هولوکاست)، ترویج خرافات و تزلزل اعتقادات دینی (همچون نگاه تقدیری به نظم هستی، حلول شیطان در انسان، افسانههای آخرالزمانی، ظهور ناجی غربی، سفر به سرزمین موعود) و... بر جوامع هدف داشته است.
بهرهبرداری از شبکههای مجازی
شبکههای اجتماعی مجازی، وسیلهای برای بیان دیدگاهها و بستر گفتمان افراد در قالب یک فعالیت مدنی و ابراز هویت جمعی گروههای مختلف و تبادل فرهنگی آنها هستند. شبکههای مجازی فوایدی مانند امکان انتقال سریع اطلاعات، خبررسانی سریع، شرکت افراد در گروههای تخصصی، تولید درآمد، امکان عرضۀ مستقیم کالا و... دارند. هر چند هر فرد یا گروه گمنامی میتواند در اینترنت به ترویج عقاید و نظراتش بپردازد؛ ولی فناوری برخی کشورها نظیر آمریکا، به طور غیررسمی یک انحصار سایبری را بر اینترنت ایجاد کرده است. طبق برآورد آنتونی گیدنز نود درصد مجموع اطلاعاتی که در مخازن اطلاعاتی سراسر جهان نگهداری میشود، در دسترس دولت آمریکا یا سازمانهای آمریکایی است. بدین ترتیب، اینترنت غالباً به عنوان ابزاری در خدمت نشر مفاهیم دنیوی و ضددینی شناخته میشود که بر غفلت بشر از رشد انسانی و خداگرایی تمرکز نموده است. شبکههای مجازی نیز بستری برای تأثیرگذاری بر بدنۀ سیاسی، فرهنگی و اجتماعی جوامع و اجرای اغراض پنهان طراحان خود در جهت نفوذ و انحراف فرهنگی و حتی براندازی حکومتهای مخالف شدهاند. نمونۀ این عملکرد را میتوان در سوء استفادۀ دستگاه دیپلماسی آمریکا از فیسبوک و توئیتر در انجام انقلابهای مخملی و ساماندهی فتنۀ سال ۸۸ در ایران، مشاهده کرد.
آنها با عرضۀ اطلاعات انبوه، بیهدف، بدون تحلیل و گسسته، ضمن آمیختن حق و باطل، با بمباران اطلاعاتی مخاطب، قدرت تحلیل و جمعبندی او را کاهش داده و در این بین با طراحی دقیق و هنری، گزارههای مبتنی بر باورها و ارزشهای فرهنگی و سیاسی خود را به او میقبولانند.
این شبکهها ضمن رصد، جاسوسی و ذخیرۀ اطلاعات کاربران، در بسیاری موارد به مدیریت نافرمانی مدنی و دینی، بسیج تودهای افکار عمومی در فضای مجازی، ترویج جدایی دین از سیاست، ایجاد شکاف اعتقادی، ایجاد شبهه و شایعه، نشر اکاذیب، ایجاد موج فرهنگی و اجتماعی، تحقیر قومیّتی و مذهبی برای مخدوش کردن وحدت اجتماعی، تمسخر ارزشها و آرمانهای دینی، ایجاد بدبینی به مسئولین و متولیان دینی، ترویج انفعال در دفاع از جبهه حق و... پرداختهاند.
جان کری در اینباره میگوید: «اگر از این همه انرژی و جاهطلبی به درستی استفاده شود، میتوان آیندۀ این منطقه [غرب آسیا] را در اختیار گرفت؛ چرا که جوانان و ملتهای خاورمیانه با دنیا ارتباط مستقیم برقرار میکنند و همۀ چیزهایی را که در غرب در دسترس ملتهاست، از دولتهای خود طلب میکنند. لذا باید از این فرصت بزرگ به خوبی استفاده کرد.»
هرزهپردازی
آزادی افسارگسیختهای که لیبرالیسم مطرح میکند، ارضاء جنسی را از وسیلۀ تولیدمثل به هدفی لذتگرایانه مبدّل نموده که در اَشکالی انحرافی و افراطی نمود یافته است. در نتیجه هرزهپردازی به شکلهای مختلف مانند داستان متنی، داستان مصوّر، تصویر، پویانمایی، فیلم و... روابط جنسی را مقابل دید مخاطب قرار داده و رسانهها، تمامی جوامع جهان را هدف یک تهاجم هرزهپردازانه قرار دادهاند. هر چند در ظاهر هدف هرزهپردازان کسب درآمد است، ولی با توجه به گسترش بیحدّ و مرز هرزهپردازی، حمایت دولتهای غربی از آن، تبلیغ ستارگان فیلمهای جنسی و... میتوان هدف اصلی گسترش هرزهپردازی را ترویج فساد اخلاقی و ضدّیت با آموزههای دینی دانست.
کشورهای غربی که داعیۀ لیبرالیسم و رهایی انسان از قید دین و اخلاق را دارند، نقش غیرقابل انکاری در تولید عمدۀ هرزهپردازی دارند. بیش از ۷۵ درصد محصولات هرزۀ اینترنتی در آمریکا، نزدیک به ۱۵ درصد در اروپا و بقیه در سایر مناطق جهان تولید میشوند و در میان محتویات حدود ۱۰۰ هزار سایت، تصاویر و فیلمهای مستهجن در مورد کودکان مشاهده میشود. بیش از ۷۰ میلیون نفر در طول هفته به سایتهای هرزه سر میزنند که حدود ۲۰ میلیون آنها از آمریکای شمالی هستند.
هر چند دسترسی به شبکههای هرزهپردازی در ایران ممنوع و محدود شده است؛ ولی طبق آمارهای موجود، مراجعۀ کاربران ایرانی به آنها، قابل توجه و نگرانکننده است. سه عامل عمدۀ زیر نشان میدهند که ایران اسلامی یکی از اهداف اصلی تهاجم هرزهپردازی است: دسترسی به مطالب هرزۀ جنسی در کشورهای غربی هزینهبَر است ولی آنها را رایگان یا با قیمت اندکی در اختیار کاربران ایرانی به خصوص جوانان میگذراند.
حجم قابل توجهی از محتوای هرزهپردازی، به زبان فارسی و با توجه به فرهنگ اجتماعی ایران ساخته شده و هدف آنها تغییر نگرش کاربران به ارتباطات جنسی و تغییر سبک زندگی اسلامی آنهاست.
به بهانۀ آزادی بیان و جلوگیری از نقض حقوق اجتماعی افراد، نرمافزارهای فیلترشکن توسط نهادهایی که در صداقت آنها تردید بسیاری است (نظیر BBC، VOA) به صورت رایگان در اختیار کاربران ایرانی قرار میگیرد. ***
محسن پور یزدان، کارشناس ارشد تفسیر قران / نشریه راه رشد شماره ۱۸۶ وابسته به ستاد امر به معروف و نهی از منکر
- اسمیت، فیلیپ. درآمدی بر نظریه فرهنگی. حسن پویان. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی. دوم: ۱۳۸۷. ص۱۹-۱۸. - رک: شرفی، محمد رضا. جوان و نیروی چهارم زندگی. تهران : سروش. ۱۳۸۰. - رک: کرومبولتز، جان. تغییر رفتارهای کودکان و نوجوانان. ترجمه یوسف کریمی. تهران : فاطمی. اول: ۱۳۸۲. ص ۴۵. - همو. سخنرانی در جمع ائمه جماعات مساجد استان تهران. ۳۱/۵/۱۳۹۵. (دسترسی در khamenei.ir) - رک: معتمدنژاد، کاظم. وسایل ارتباط جمعی، ج ۱. تهران: دانشگاه علامه طباطبایی. پنجم: ۱۳۸۵. ص۵ . - نک: سورین، ورنر و جیمز تانکارد. نظریههای ارتباطات. ترجمه علیرضا دهقان. تهران: دانشگاه تهران. سوم: ۱۳۸۶. ص۴۵۰. - رک: شاکری، مجتبی. رسانههای جمعی و انتخابات ریاست جمهوری. قم: مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیما. ۱۳۸۴. - رک: لازار، ژودیت؛ افکار عمومی، ترجمه مرتضی کتبی. تهران: نی. ۱۳۸۵. - رک: دفلور، ملوین. پیشین. ص۶۳۷. - نک: گیل، دیوید و بریجت ادمز. الفبای ارتباطات. ترجمه رامین کریمیان. تهران: مرکز تحقیقات رسانهها. اول: ۱۳۸۴. ص۹۷. - رک: باهنر، ناصر. رسانهها و دین. تهران: صدا و سیما. دوم: ۱۳۸۷. ص ۳۱-۲۸. - رک: ساروخانی، باقر. جامعهشناسی ارتباطات. تهران: اطلاعات. هفدهم: ۱۳۸۵. ص۸۷ . - رک: کریمی، سعید. رسانهها و تقویت مشارکت مردم در صحنههای سیاسی و اجتماعی. قم: بوستان کتاب. اول: ۱۳۸۲. ص ۱۷۰. - نک: ساروخانی، باقر. جامعهشناسی ارتباطات. پیشین. ص۹۱. - همان. ص ۸۴. - رک: ستوده، هدایتالله. آسیب شناسی اجتماعی. تهران: آوای نور. ششم: ۱۳۷۹. ص ۱۳۶-۱۳۲. - رک: آلپورت، گردن و لئو پستمن. روانشناسی شایعه. تهران: مرکز تحقیقات صدا و سیما. دوم: ۱۳۷۴.ص ۹. - رک: کوئن، بروس. مبانی جامعهشناسی. ترجمه غلامعباس توسلی و رضا فاضل. تهران: سمت. سوم: ۱۳۷۳. ص۳۳۰. - رک: سورین، ورنر و جیمز تانکارد. پیشین. ص۴۵۴. - رک: ترابی، علی اکبر. جامعه شناسی تبلیغات. تهران: فروزش. اول: ۱۳۸۱. ص ۲۰. - رک: کوفمان، ران. تبلیغات: گذشته حال آینده. برگزیده مقالات نشریه سیاحت غرب . قم: دفتر عقل. اول: ۱۳۸۸. ص۳۷. - دفلور، ملوین و دیگران. شناخت ارتباطات جمعی. ترجمه سیروس مرادی. تهران: انتشارات صدا و سیما. اول: ۱۳۸۳. ص۴۳۹ . - برای مطالعۀ تفصیلی، رک: محکی، علیاصغر. آرای انتقادی بر آگهیهای بازرگانی تلویزیونی. پژوهش و سنجش. ۲۹: ۱۳۰. ۱۳۸۱ - برای مطالعه تفصیلی، رک: کوفمان، ران. پیشین. ص۳۹. / روستا، احمد و دیگران. مدیریت بازاریابی. تهران: سمت. پنجم: ۱۳۸۰. ص۱۲۰. / ساعتچی، محمود. رفتار مصرفکننده و تبلیغات. پژوهش و سنجش. ۲۹: ۲۲۴. ۱۳۸۱. / بهار، مهری. مطالعات فرهنگی اصول و مبانی. تهران: سمت. اول: ۱۳۸۶. ص ۱۷۶- ۱۶۹. - رک: دیوید، فردآر. مدیریت استراتژیک. ترجمه علی پارساییان. تهران: دفتر پژوهشهای فرهنگی. بیتا. ص۵۷-۵۶. - رک: گیدنز، آنتونی. جامعهشناسی. پیشین. ص۵۸۷. - نک: استریناتی، دومنیک. نظریههای فرهنگ عامه. ترجمه ثریا پاک نظر. تهران: گام نو. ۱۳۷۹. ص ۲۷۴. - رک: داوری عدالت پناه، آمنه. تبلیغات تلویزیونی و تأثیر آن بر کودکان. ۱۳۸۷. ص ۱۰. (دسترسی در(arshadfile.ir - نک: بحرینی زاده، منیژه و مسعود حراقی. مقالات کنگره بینالمللی علوم انسانی اسلامی، ج ۳. تهران: آفتاب توسعه. اول: ۱۳۹۴. - نک: باهنر، ناصر. فناوریهای رسانهای و ایفای نقشهای فرهنگی. رسانه (فصلنامۀ وسایلجمعی). ۱۷: ۱۹. ۱۳۸۵. - رک: همو. دین، رسانه و کودک. اتحادیه رادیو تلویزیونهای اسلامی. تهران. اول: ۱۳۹۰. ص ۷۸ – ۷۴. - برای بررسی تفصیلی تاریخچه، رک: تامسون، کریستین و دیگران. تاریخ سینما. ترجمه روبرت صافاریان. تهران: مرکز، اول: ۱۳۸۳. ص۶۴ . / صمدی، روشن. فرهنگ فن سینما و تلویزیون. تهران: معلم. اول: ۱۳۷۶. ص۳۵۷. - رک: صفاتاج، مجید. سینمای سلطه. تهران: سفیر اردهال. اول: ۱۳۸۷. ص۹۹ – ۹۵. - رک: گومری، داگلاس. تاریخ تحلیلی سینمای جهان. گروه مترجمان. تهران: فارابی. ۱۳۷۷. ص ۱۹۳. - رک: صفاتاج، مجید. صهیونیسم و رسانه. پیشین. ص۷۱. - نک: فرجنژاد، محمدحسین. اسطورههای صهیونیستی سینما. تهران: هلال. اول: ۱۳۸۸. ص۵۲-۵۱. - ابوغنیمه، زیاد. یهود در فرهنگ، تبلیغات و رسانههای غرب. ترجمه عبدالفتاح احمدی. تهران: ضیاء اندیشه. اول: ۱۳۸۰. ص۷۱. - برای مطالعه تفصیلی، رک: سمتی، محمدمهدی. عصر سی.ان.ان و هالیوود. تهران: نی. اول: ۱۳۸۵. ص۱۰۰. - رک: سماواتی، زهرا. سلطه رسانهای صهیونیسم در امریکا. تهران: عروج. اول: ۱۳۸۳. ص۹۱-۸۶. - گیدنز، آنتونی. جامعهشناسی. پیشین. ص۵۸۵. - رک: ماه پیشانیان، مهسا. شبکههای اجتماعی و آسیبهای سیاسی و روانی. فصلنامه رهآورد نور. ۳۵: ۱۶. - نک: مهدوی، شهرام. آنارشیسم فرهنگی در اینترنت. پاسدار اسلام.۳۳۰: ۴۴. ۱۳۸۸. (دسترسی در hawzah.net) - رک: موسیپور، سمانه. نقش رسانههای فراملی در براندازی حکومتها. (دسترسی در dana.ir) - رک: کری، جان. سخنرانی در بنیاد کارنگی. گزارش خبری. ۸/۸/۱۳۹۴. (دسترسی در (gerdab.ir - برای دستیابی به آمار، رک: theguardian.com/culture/۲۰۱۶/jun/۱۵
منبع: جهان نيوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.jahannews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «جهان نيوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۰۱۲۵۱۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
تبلیغات منفی رسانههای غرب درباره فتح فاو توسط ایران
خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: کتاب «سفیر انقلاب؛ خاطرات سفرای جمهوری اسلامی ایران در دهه اول انقلاب اسلامی» نوشته اللهکرم مشتاقی بهمنماه ۱۴۰۲ توسط انتشارات ایران منتشر و راهی بازار نشر شد. اینکتاب دربرگیرنده خاطرات ۱۰ سفیر جمهوری اسلامی ایران در دهه اول انقلاب است و شرایط سفارتخانههای ایران در آنبرهه زمانی را تصویر میکند. اینتصاویر چالشها و دشمنیهای خارجی جمهوری اسلامی ایران را هم در مقطع زمانی مورد اشاره نشان میدهند.
سفیرانی که خاطراتشان در اینکتاب ثبت و ضبط شده به اینترتیباند: حسن زمانی سفیر ایران در فرانسه، علی اکبر فرازی سفیر ایران در مجارستان، بهمن حسینپور سفیر ایران در تانزانیا و اتیوپی، احمد اجللوئیان سفیر ایران در رومانی و یونان، سیدجلال ساداتیان سفیر ایران در انگلستان، سیدرضا حاج زرگرباشی سفیر ایران در بلغارستان و نیکاراگوئه، سید محمدباقر سخایی سفیر ایران در دبی و قطر، رضا سعیدمحمدی سفیر ایران در کره شمالی، احمد دستمالچیان سفیر ایران در لبنان و محمود موحدی سفیر ایران در برزیل.
تا بهحال چهارقسمت در مرور و معرفی خاطرات سفرای حاضر در اینکتاب در مهر منتشر شده که در پیوندهای زیر قابل دسترسی و مطالعهاند؛
* «خاطره برگزاری مراسم نوروز توسط سفارت ایران در لندن / میگفتند فکر میکردیم سفارت شکنجهگاه دارد»
* «روایت ناکامی ضدانقلاب در بهمن ۶۳ از حمله به سفارت ایران در لندن»
* «خاطره فشار فرانسه به زنان ایرانی برای استفاده از عکسهای بیحجاب»
* «شروع کار سفارت در هتل و مذاکرات سفیر برای خرید جنگنده از اتیوپی»
در ادامه قسمت پنجم مرور کتاب «خاطرات سفیر» را میخوانیم؛
* قدم رو به جلوی بلغارستان برای نشاندادن حسن نیت به جمهوری اسلامی
سیدرضا حاجزرگرباشی از شهریور ۱۳۶۳ تا ۶۹ سفیر ایران در بلغارستان و نیکاراگوئه بوده است. او هم مانند دیگر راویان کتاب میگوید طی دهه ۱۳۶۰ بهدلیل عدم افتراق زیاد بین سران مملکت، خط و خطوط سیاسی در وزارتخانهها و وزارت امور خارجه رسوخ نکرده بود. نکته پرتکرار دیگر در خاطرات «سفیر انقلاب» که حاجزرگرباشی هم تکرارش میکند، این است که در دهه ۶۰ حال و هوای جبهه و ایثارگری و خدمت خالصانه، بین مسئولان کشور وجود داشت و بهخاطر ۲ دلیل گفتهشده، دهه ۶۰ دههای استثنایی بود.
یکی از خاطرات حاجزرگرباشی از دوران خدمتش، مربوط به دیدارهای او و دیگر سفرا با آیتالله اکبر هاشمی رفسنجانی است. او میگوید در اکثر اینملاقاتها که در دهه ۶۰ و دهههای بعد با آیتالله هاشمی رفسنجانی داشته، اینمساله قابل توجه بوده که هاشمی، مسائل اقتصادی را در اولویت قرار میداد و تسهیل در فروش نفت را از سفرا میخواست.
دستگاههای جاسوسی برای موید تور جنسی پهن کرده بودند اما او ضمن امتناع از پذیرش اینمساله، در اعتراض به پهنکردن دام مورد اشاره، سفر خود را نیمهتمام گذاشت. به اینترتیب بهخاطر اینرفتار دیپلمات ایرانی، قراردادی که قرار بود با مبلغ ۲۲۰ میلیوندلار انجام شود، با ۱۸۰ میلیوندلار منعقد شدسفیر پیشین ایران در بلغارستان میگوید اینکشور که روزگاری، مهد کمونیستهای اپوزیسیون بود، برای نشاندادن حسن نیت به ایران و برای برقراری روابط بهتر، اجازه فعالیتهای ضدانقلابی علیه جمهوری اسلامی را از آنها سلب کرد. ضمن روایت همینمساله است که صحبت از محسن رفیقدوست وزیر وقت سپاه میشود و حاجزرگرباشی میگوید رفیقدوست و معاون وزیر دفاع، در سالهای جنگ چندمرتبه به بلغارستان سفر کرده و خریدهای مهمی انجام دادند. یکی از خاطرات جالب سفیر پیشین ایران در بلغارستان درباره یکی از همینسفرهاکه امیر موید از مقامات وزارت دفاع در آن حضور داشته و برای یکمعامله نظامی به بلغارستان رفته است. حاجزرگرباشی میگوید دستگاههای جاسوسی برای موید تور جنسی پهن کرده بودند اما او که مردی مومن و متدین بود، ضمن امتناع از پذیرش اینمساله، در اعتراض به پهنکردن دام مورد اشاره، سفر خود را نیمهتمام گذاشت و به ایران برگشت. به اینترتیب بهخاطر اینرفتار دیپلمات ایرانی، قراردادی که قرار بود با مبلغ ۲۲۰ میلیوندلار انجام شود، با ۱۸۰ میلیوندلار منعقد شد.
* افتادن بین معرکه آشوبگران و مارگزیدگی آقای سفیر
پس از بلغارستان، محل ماموریت بعدی حاجزرگرباشی، نیکاراگوئه بوده که محرومیتها و محدودیتهای زیادی داشته است. یکی از خاطرات اینسفیر جمهوری اسلامی ایران در کشور یادشده، وجود گزندگان و مشکل ماگزیدگی است که برای او پیش آمد. در خاطرهای دیگر، حاجزرگرباشی، روزی در خیابان، خود را بین درگیری دو گروه ساندنیستها و کنتراها میبیند که بهواسطه تبحر راننده محلی، موفق میشود از معرکه بیرون آمده و جان سالم در ببرد.
* عشق وزیر فرهنگ نیکاراگوئه به امام خمینی
سیدرضا حاجزرگرباشی در خاطرات خود از ماموریت نیکاراگوئه از ارنستو کاردینال مارتینز وزیر فرهنگ اینکشور نام برده و از عشق و علاقه زیادش به امام خمینی گفته است. اینفرد سهبار در دوران حیات امام با ایشان در پاریس و تهران ملاقات کرد و هنگام رحلت امام خمینی نیز به سفارت ایران در نیکاراگوئه رفته و ضمن گریه شدید، قاب عکس امام را بوسید. ارنستو کاردینال مارتینز تا لحظه مرگ در سال ۲۰۲۰ بهعنوان یکی از علاقهمندان امام خمینی و انقلاب اسلامی ایران در آمریکای لاتین شناخته میشد.
یکی دیگر از خاطرات سفیر پیشین ایران در نیکاراگوئه از اینکشور، درباره یکی از شهروندان السالوادور در ماناگوا است که سال ۱۳۶۷ رادیویی را بهنام جمهوری اسلامی ایران راهاندازی و شروع به پخش برنامه بهزبان اسپانیایی کرد. اینشخص براثر مطالعه کتابهای شهید مطهری مسلمان شد و جمعیتی حدود ۵۰ هزار نفر را همزمان به دین اسلام سوق داد و مسلمان کرد.
* دستهبندی مردمان کشورهای خلیجی بهروایت مقام اماراتی
سید محمدباقر سخایی از اردیبهشت ۱۳۶۳ تا تیر ۶۹ در دبی و قطر عهدهدار سفارت جمهوری اسلامی ایران بوده است. مواجهه اول او با ساکنان دبی به ایننتیجه و جمعبندی منجر شده که «برای برخی از اهالی امارات، ایران یک همسایه بزرگ، پر جاذبه و از نظر پزشکی بهخصوص چشمپزشکی قوی بود که هم به لحاظ نزدیکی و هم به لحاظ ارزانی در منطقه حرف اول را میزد. جمهوری اسلامی ایران مخصوصا شیراز محل مناسبی برای حضور اماراتیها و کل اهالی منطقه برای مراجعات پزشکی بود.» (صفحه ۳۱۱)
یکی دیگر از جمعبندیها و نتایج مشاهدات اینسفیر جمهوری اسلامی ایران، درباره روانشناسی مردمان حاشیه خیلج فارس است. سخایی میگوید هنگام پایان ماموریتش و خداحافظی از دبی، یکی از مقامات اماراتی به او گفته «کشورهای خلیجی دو دستهاند؛ ما و عمانیها صمیمی، گرم و صادقیم اما کویتیها، سعودیها و قطریها بدبین، متکبر و سرد هستند.» (صفحه ۳۱۴ به ۳۱۵)
اگر کسی در صحبتهای خود به وسعت کم و کوچکبودن قطر اشاره میکرد بسیار ناراحت میشدند و آن را تحقیرآمیز و توهین تلقی میکردند. گاهی طرف قطری میگفت برخی ایرانیها چنان با ما رفتار میکنند و حرف میزنند که گویی وسعت کم قطر به معنی فکر محدود و معلومات کم ما از جهان هستی استسخایی در سالهای دهه ۶۰ و دفاع مقدس در قطر حضور داشته و اولینسفیر جمهوری اسلامی ایران در اینکشور محسوب میشود، میگوید کشورهای عربی بهدلیل فضای متشنجی که رسانههای غربی ایجاد کرده بودند، تصور میکردند فتح فاو توسط ایران مقدمهای برای حضور جمهوری اسلامی در خاک آنها خواهد بود. او همچنین میگوید در سهچهارماه ابتدایی ماموریتش، همیشه دو نفر مسلح بهصورت مثلا نامحسوس همهجا او را تعقیب میکردند که ماموران حکومتی قطر بودند. او روایت جالبی از خلق و خو و رسم و رسومات اخلاقی مردم قطر دارد:
«در مهمانیها اگر یکمهمان خارجی طبق سنت آنها با دست غذا میخورد، بسیار خوشحال میشدند و آن را نشانه احترام به خود میدانستند. یا مثلا استفاده از تسبیح کهربا را نشانهای از دوستی و صمیمیت طرف مقابل با خود میپنداشتند. از سوی دیگر، اگر کسی در صحبتهای خود به وسعت کم و کوچکبودن قطر اشاره میکرد بسیار ناراحت میشدند و آن را تحقیرآمیز و توهین تلقی میکردند. گاهی طرف قطری میگفت برخی ایرانیها چنان با ما رفتار میکنند و حرف میزنند که گویی وسعت کم قطر به معنی فکر محدود و معلومات کم ما از جهان هستی است!» (صفحه ۳۲۴)
فشار رسانهای، سیاسی و تبلیغات دولت بعثی صدام حسین و متحدان غربی و عربیاش، باعث شکلگیری شرایطی شده بود که طی سالهای دهه ۶۰ کمتر هیات اقتصادیای حاضر میشد از قطر راهی ایران شود و سفرهای تجاری عموما یکطرفه و از ایران به قطر انجام میشدند.
یکی دیگر از خاطرات سخایی از ماموریت در قطر، درباره اطلاعات مردم مذهبی قطر از ایران و اصول اعتقادی کشورمان است. او میگوید تعداد زیادی از مذهبیهای قطر بر اینتصور بودند که ایران شیعه، سایر مذاهب اسلامی را کافر میداند و حتی آنها را مسلمان نمیداند. با اینوجود، سخایی خاطره جالبی از تاثیرگذاریِ آنروزهای جمهوری اسلامی ایران در منطقه دارد. او میگوید «ولیعهد قطر به قدرت نفوذ فرهنگی وسیاسی ایران اشاره میکرد و میگفت عربستان سعودی میلیاردها دلار علیه شما خرج میکند، اما هرکجا وارد میشود میبیند جمهوری اسلامی پیش از او وارد شده است.» (صفحه ۳۲۷)
* ممنوعیت شکار پرندگان در ایران و رقابت شیوخ عرب برای گرفتن ویزا
اولینسفیر جمهوری اسلامی ایران در قطر روایت میکند ممنوعیت شکار پرندگان در ایران باعث شده بود شیوخ عرب برای رسیدن به اینگونه پرندگان، راه سایر کشورهای اطراف مثل افغانستان، پاکستان و ... را در پیش بگیرند. گاهی هم مقامات محلی ایرانی بهویژه در استانهای جنوبی کشور، قانون را به شیوههای گوناگون دور میزدند و شیوخ را برای شکار پرنده دعوت میکردند. اینمساله باعث شده بود موضوع اخذ ویزا برای سفر به ایران برای شیوخ به امری حیثیتی و رقابتی تبدیل میشد.
یکی از مسائل و موضوعات جالب درباره قطرِ دهه ۶۰، این است که بسیاری از مقامات و مدیران اینکشور در آنبرهه سواد خواندن و نوشتن نداشتند و بهواسطه نسبت فامیلی و عشیرهای پستهای حکومتی را اشغال کرده بودند. چون اینکشور با جمعیت اندک و سیاست درونگرایانه خود، نیازی به فعالیت گسترده اقتصادی نداشت و با فروش مقداری نفت و گاز، امور خود را پیش میبرد.
* دعوت شخصی رفیقدوست توسط رهبر کره شمالی
رضا سعیدمحمدی از مرداد ۱۳۶۵ تا ۶۷ سفیر جمهوری اسلامی ایران در کره شمالی بوده است. یکی از مهمترین خاطرات او درباره چرایی و چگونگی خرید موشکی ایران از کره شمالی است. او روایت میکند زمانیکه قذافی در اوج موشکباران ایران از سوی عراق، از ادامه همکاری موشکی با ایران عقبنشینی کرده و ژیروسکوپ موشکهای خود را از ایران خارج کرد، ژیروسکوپ موشکهای خریداری شده از کره شمالی که معمولا با کشتی به ایران حمل میشد و زمان زیادی میبرد تا به ایران برسند، جداگانه با هواپیما به ایران ارسال میشد تا مشکل موشکهای زمین مانده لیبیاییها برطرف شود. محسن رفیقدوست هم که در آنزمان وزیر سپاه بود، گاه برای امضای قرارداد یا پیگیری توافقهای انجامگرفته به کره شمالی سفر و با رهبر کره ملاقات میکرد. سعیدمحمدی روایت میکند، یکبار کیم ایل سونگ رهبر کره شمالی رفیقدوست و هیئت همراهش را شخصا به ضیافت نهار دعوت کرد؛ کاری که در عرف دیپلماتیک مرسوم نیست و معمولا همتای مقام مدعو، میزبانی اینگونه ضیافتها را به عهده میگیرد.
زمانیکه قذافی در اوج موشکباران ایران از سوی عراق، از ادامه همکاری موشکی با ایران عقبنشینی کرده و ژیروسکوپ موشکهای خود را از ایران خارج کرد، ژیروسکوپ موشکهای خریداری شده از کره شمالی که معمولا با کشتی به ایران حمل میشد و زمان زیادی میبرد تا به ایران برسند، جداگانه با هواپیما به ایران ارسال میشد تا مشکل موشکهای زمین مانده لیبیاییها برطرف شودروایت سفرهای رفیقدوست به کره شمالی و چگونگی مقابله ایران با کارشکنی موشکی لیبی پیشتر در قالب پروندههای دیگر در مهر منتشر شدهاند که در پیوندهای زیر قابل دسترسی و مطالعه هستند:
* «وقتی رفیقدوست پیش ژاپنیها تار سبیل گرو گذاشت/قذافی مدعی بود لیبی مسئول ربایش امام موسی صدر نیست»
* «چرا لیبی در کار موشکی ایران کارشکنی کرد و چگونه مستقل شدیم؟»
* مخالفت کره شمالی با فرهنگ برهنگی غرب
سفیر پیشین ایران در کره شمالی میگوید کیم ایل سونگ بهخلاف کره جنوبی بهشدت با ترویج فرهنگ غربی در کره شمالی مخالفت میکرد و از اینرو اجازه ورود مظاهر فرهنگ غرب به کشور را نمیداد. طبق روایتهای رضا سعیدمحمدی، فرهنگ برهنگی در جامعه کره شمالی وجود نداشت و زنان عموما در ملا عام با لباسهای بلند و پوشیده ظاهر میشدند. نکته جالب دیگر درباره اجتماع کره شمالی که در روایتهای سعیدمحمدی وجود دارد، این است که در مشاهداتش در خیابانهای کره شمالی هرگز اینعرف وجود نداشت که دختران و پسران هنگام پیادهروی یا حضور در اماکن عمومی، دست یکدیگر را بگیرند.
* اقبال فیلمهای ایرانی در کره شمالی
سعیدمحمدی میگوید در دوران ماموریتش در کره شمالی، فیلمهای ایرانی در اینکشور طرفداران زیادی داشتند و زمانی که هفته فیلم ایران در اینکشور برپا میشد، سینماها مملو از جمعیت میشدند. او درباره سلیقه سینمایی مردم کره شمالی نیز اینفراز را در خاطراتش دارد: «فیلمهای سینمایی عمدتا تاریخی و حماسی است و از نمایش فیلمهای مستهجن و غیراخلاقی در سینماها خبری نیست.» (صفحه ۳۷۵)
* چرایی رکود فعالیت دیپلماتیک سفارتخانهها
سفیر سابق ایران در کره شمالی در بخشی از خاطراتش، نگاه انتقادی به سیاستهای کاربردی و غیرکاربردی دارد و درباره رکود فعالیت سفارتخانههای ایران میگوید. باور سعیدمحمدی این است که «در حال حاضر، یکی از دلایل رکود فعالیت دیپلماتیک در اغلب سفارتخانههای ما در خارج کشور، همین دستورالعملهای ارسالی از مرکز و ترس سفرا از برخورد مرکز با آنان است. ایندستورالعملها بهظاهر در راستای تامین منافع ملی صادر میشود، اما در حقیقت برخلاف منافع ملی و مانع از تحرک دیپلماتهای ما در سراسر جهان است.» (صفحه ۳۸۰ به ۳۸۱)
* فساد اخلاقی وزارت خارجه در سالهای پیش از انقلاب
از دیگر نکات جالبی که رضا سعیدمحمدی به آنها اشاره میکند، وضعیت فساد در وزارت خارجه، پیش و پس از انقلاب است. به گفته او، مسجد وزارت امور خارجه در واقع همانسالن بزرگی است که در زمان رژیم طاغوت، سالن رقص و محل برگزاری شبنشینیهای اعضای ارشد اینوزارتخانه بود.
سعیدمحمدی میگوید «وزارت خارجه پیش از انقلاب به لحاظ اخلاقی یکی از آلودهترین دستگاههای دولتی بود. در همینرابطه، خانمهایی در اینوزارتخانه مشغول بهکار بودند که سابقه خوبی نداشتند و ادامه فعالیت آنها به صلاح محیط اداری ایندستگاه نبود، بهخصوص که شاهدان زیادی علیه آنها شهادت داده بودند. بنابراین تمام اینخانمها شناسایی و از وزارت خارجه اخراج شدند. برخی از آنها را که به احکام خود اعتراض داشتند و جرمشان سنگین نبود، بازنشسته کردیم.» (صفحه ۳۵۷)
ادامه دارد...
کد خبر 6091977 صادق وفایی