مرگ بر آمریکا/ اگر میخواهید ما را بشناسید داستان کربلا را بخوانید
تاریخ انتشار: ۲۵ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۰۸۹۱۱۷
به دنبال اظهارات سخیف ترامپ، رئیس جمهور آمریکا علیه ایران، دانشگاهیان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی استان آذربایجان شرقی واکنش نشان دادند.
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، به دنبال اظهارات سخیف ترامپ، رئیس جمهور آمریکا علیه ایران، دانشگاهیان دانشگاهها و مراکز آموزش عالی استان آربایجان شرقی واکنش نشان دادند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تجمع اعتراضی دانشگاهیان دانشگاه تبریز
به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، هیات رئیسه، استادان، کارکنان و دانشجویان دانشگاه تبریز در اعتراض به سخنان اخیر دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا، در جوار مسجد این دانشگاه تجمع کردند.
همچنین در این مراسم بیانیهای قرائت شد که متن بیانیه تجمع اعتراض آمیز دانشگاهیان تبریز از این قرار است:
بسم الله الرحمن الرحیم
در چند روز گذشته بحث در مورد نقض عهد آمریکا درباره برجام بالا گرفته است. این موضوع حتی در صحبتهای وزیرخارجه آمریکا نیز مطرح شده است. این فضاسازی در حالی صورت گرفته است که ایران مطابق گزارش رسمی آژانس بین المللی، به همه تعهداتش براساس متن برجام عمل کرده است.
علت این رفتار خصمانه آمریکا روشن است. آمریکاییها برجام را ابزاری برای مهار کامل ایران، میدانستند.آنها امیدوار بودند برجام هستهای، پله اول برای مهار ایران قدرتمند باشد و به تبع آن، تضعیف سایر مولفههای قدرت کشورمان در برجامهای بعدی دنبال شود.
نقشهای که رهبر معظم انقلاب اسلامی امام خامنهای (مدظله العالی)، با تیزبینی آن را رصد کردند و چند روز پس از امضای برجام در خطبههای عید سعید فطر فرمودند: (سیاست ما در مقابل دولت مستکبر آمریکا هیچ تغییری نخواهد کرد. همان طور که بارها تکرار کردیم، ما با آمریکا در مورد مسائل گوناگون جهانی و منطقهای مذاکرهای نداریم.)
آنچه اخیرا از مقامات آمریکا شنیدیم، جز اتهامات واهی و فحاشی که در طول ۴۰ سال گذشته تکرار میکردند، چیز جدیدی نبود. ملت ما هرگز جنایات آمریکا را نسبت به خود فراموش نخواهد کرد. تحمیل رضاخان با آن استبداد و دیکتاتوری عجیب و غریب، سرکار آوردن محمدرضاپهلوی، برانداختن حکومت ملی با کودتای ۲۸ مرداد، کمکهای موشکی و بیولوژیکی، بمبهای شیمیایی به صدام و هزاران نمونه دیگر شاهدی بر دشمنیِ دشمنی است که خواهان نابودی نظام جمهوری اسلامی ایران است.
درود بر روان پاک امام بزرگوارمان که فرمود:: (اگر سپاه نبود کشور هم نبود). سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مایهی عزت کشورمان در جهان بوده و هست. مردم ایران همواره در کنار سپاه و سپاه همیشه در کنار مردم بوده است و از کشور در برابر گروهکهای معاند و تروریستی، حفاظت کرده و میکند.
در دوران جنگ تحمیلی، در برابر متجاوزین ایستاد و امروز هم به فضل خدا به ندای مظلومیت مردم مظلوم مسلمان، پاسخ مثبت داده و پاسخ مثبت خواهد داد.
برهمگان روشن و مبین است که ایستادگی در برابر چنین دولت مستکبر و جنایتکاری که از هیچ فرصتی برای ضربه زدن به کشورمان دریغ نمیکند، جز با حفظ اتحاد و همبستگی و محقق ساختن مطالبات و فرامین فرمانده معظم کل قوا و، ولی امر مسلمین جهان، امام خامنهای (مدظله العالی) بدست نمیآید.
در پایان خاطرنشان میکنیم، نوع واکنش و جبههگیری مسئولان جمهوری اسلامی، که در خط مقدم مقابله با بد عهدیها و تجاوز به حقوق ملت هستند، تاثیر به سزایی در رفتارهای دولت آمریکا خواهد داشت.
۱) در این شرایط ابراز برخی سخنان مبنی بر باقی ماندن در برجام، ولو با نقض آن از جانب آمریکا، موجب وقاحت بیشتر دشمن خواهد شد و آمریکاییها باید با تمام وجود احساس کنند که مسئولان کشورمان، در جایی که پای منافع و حقوق ملت در میان باشد، محکم ایستادهاند و به طور جدی و محاسبه شده و هماهنگ، هزینههای بدعهدی آمریکا را به او تفهیم میکنند.
۲) دشمن باید به عینه ببیند که کشور، معطل و وابسته تصمیمات او در برجام و غیربرجام نیست؛ و توقع میرود مسئولان مربوطه با کارهای جهشی و جهادی، اقتصاد مقاومتی را پیاده سازی کنند، و به کارهای روزمره دستگاههای اقتصادی قانع نشوند.
۳) مسئولان ضمن حفظ وحدت در میان خودشان و نکشاندن اختلافات میان مردم، صدای یگانه و واحدی را در برابر دشمنان سر دهند.
بسیج دانشجویی دانشگاه تبریز خواستار این است که مسئولان محترم کشورمان، در مواضع، اقدامات و واکنشهای خود، مواضع کشورمان را به طور واضح برای طرف مقابل ارسال کنند؛ و در این مهم، تذکرات رهبر معظم انقلاب (مدظله العالی) را سرلوحه کار خود قرار دهد.
این رئیس جمهوری که در آمریکا انتخاب شده و تمامی نوکرانشان، چه منطقهای و چه بین المللی بدانند. هر حرکت غلط آنها در برجام با عکسالعمل جمهوری اسلامی مواجه خواهد شد.
ملت ایران اعم از زن و مرد، دانشجو و نخبه، پیر و جوان، با وحدت و یکدلی، فارغ از سلایق و نظرات سیاسی گوناگون در برابر استکبار جهانی علیالخصوص آمریکا و رژیم جعلی، غاصب و کودککش صهیونیستی، ندای مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل سر میدهند؛ و این وعده الهی است که در پایان آنچه که میماند حق است و باطل قطعا رفتنی است.
والسلام علیکم و رحمته ا.. و برکاته
بیانیه حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان آذربایجان غربی
آنچه که در برابر دیده تماشاگران سخنرانی رئیس جمهور آمریکا برای چندمین بار جلوه نمود، ذات پلید و سرشت خباثتآلود سردمدار استعمار، استکبار و بزرگ جنایتکار تاریخ بود؛ آنان که حضورشان در هرمنطقهای با ناآرامی، جنگ، غارت و خشونت عجین شده است.
گرچه در برهههای مختلف عروسک خیمهشببازی و مترسکهای آلت دست ابلیس و صهیونیست، به نام '' رئیس جمهور آمریکا '' تغییر میکند، اما آنچه که تاریخ و سرگذشت پراز سیاهی و لکه ننگ این دست نشانده شیطان نشان میدهد، یکی بودن سیاستهای اتخاذی و اعمالی ایالات متحده آمریکا است.
سخنرانی دیشب رئیس جمهور آمریکا، که پیشتر سوابق وی نمودار بیسوادی سیاسی وی بود، نشان داد که علاوه بر اینکه با علمی به نام تاریخ و جغرافی بیگانه بوده، ذرهای گوهر ادب و متانت در ذات این فرد متبلور نگشته است، گرچه از فردی که دلارهای کثیف خانههای فساد و کازینوهایش موجب نخوت و تکبر وی گشته انتظاری بیش از این نیست.
سپاه عزیز و قدرتمند پاسداران انقلاب اسلامی به پشتوانه حمایتهای مردمی و فرماندهی مدبرانه فرماندهی معزز کل قوا و سرداران و پاسداران عزتمند و جان برکفش، همچون خاری در چشم دشمنان اسلام و ملت سرافراز ایران میباشد.
آنچه که لرزه بر اندام پوشالی استکبار و مستکبرین انداخته، محبوبیت روز افزون سپاه، نه تنها در میان مردم ایران، بلکه در میان مردم مظلوم و رنج دیده جهان است.
نکتهای که دشمنان ایران اسلامی فراموش کردهاند پشتوانه مردمی انقلاب و رهبری فرزانه انقلاب اسلامی میباشد، انقلابی که درخت تنومند آن را خون رنگین هزاران شهید آبیاری شده است و آرزوی فاصلهاندازی بین نظام مقدس جمهوری اسلامی و ملت انقلابی را با خود به گور خواهند برد.
ما دانشجومعلمان بسیجی دانشگاه فرهنگیان آذربایجان غربی ضمن محکومیت سخنان مملو از هتاکی و یاوهگویی رئیس جمهور آمریکا، باصدایی رسا اعلام میداریم: که تا آخرین نفس و قطره خون پشتیبان نظام اسلامی، ولایت فقیه و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی خواهیم بود و لحظهای در راه رسیدن به اهداف مقدس نظام، نابودی کامل استکبار و صهیونیست، غفلت ننموده و اگر آمریکا برجام را نقص یا پاره کند، به فرمان فرماندهی معظم کل قوا حضرت امام خامنهای (مد ظله العالی)
'' برجام را به آتش میکشیم ''
مرگ بر آمریکای جنایتکار
شورای تبیین مواضع حوزه بسیج دانشجویی دانشگاه فرهنگیان آذربایجان غربی
بیانیه بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سراب
بسمه تعالی
گفتیم به طرف مقابل اعتماد نکنید، به لبخند او فریب نخورید، به وعده نقد که میدهدـ اعتماد نکنید، چون وقتی خرش از پل گذشت، برمیگردد و به ریش شما میخندد! اینقدر اینها وقیحند. (امام خامنه ای)
بیشک پیروزیهای متعدد در منطقه و مبارزه با تروریست جهانی و دستیابی به قدرتهای منطقهای ایران سبب شد تا بار دیگر خشم و چهره واقعی کدخدا را مشاهده کنیم. همان چهرهای که شاید جوانان امروزه و برخی مسئولان را بر این باور معتقد سازد که نمیشود به آمریکا اعتماد کرد.
سخنرانی سخیف و بیادبانه شب گذشته ترامپ که در مسند ریاست جمهوری کشور آمریکا میباشد سبب انزوای بیشتر آمریکا در منطقه و بروز چهره واقعی آمریکا شد.
سخنانی که بدون تفکر و استناد و استدلال منطقی توسط ترامپ مطرح شد کاملا قابل پیش بینی بوده است. چرا که طبق فرمایشات حضرت امام خامنهای مدظله العالی آمریکا قابل اعتماد نیست و زمانی که به خواستهاش رسید از عمل به عهدشان روی برمیگردانند و این سخن را تاریخ ثابت کرده و سخرانی سخیف ترامپ مهر تایید آن بوده است.
بدون شک تروریست خواندن ملتی که همیشه در مقام دفاع از خود بوده و حامی تمام مظلومان جهان است نشان باید برای وی مایه شرمساری باشد چرا که آمریکا خود مرکز و قطب تروریست و تروریست پروری است.
فعالیتهای سپاه پاسداران در مقابله با تروریست و برقراری امنیت داخلی و بالا بردن توان دفاعی کشور از جمله دلایل ترامپ برای یاوهگوییهای وی بر علیه سپاه پاسداران میباشد و یا شاید زانو زدن افسران آمریکایی در خلیج فارس را به خاطر آورد که به چنین یاوهگوییهایی بر علیه سپاه پرداخت و نتوانست نام خلیج فارس را بر زبان بیاورد و از نام تقلبی خلیج عرب استفاده نمود و این یعنی این که سپاه راه را درست پیش رفته است.
الا ایحال سخنرانی دیشب ترامپ بار دیگر سبب موج زنی وحدت در بین ملت ایران شد و او باید بداند ملت ایران با هر گرایش سیاسی در مقابل ظلم و کفر متحد است و تا زمانی که کشور را با رهبری امام خامنهای به صاحب اصلی خود امام زمان عج نسپارد از عدالت محوری و استکبارستیزی دست نخواهد کشید.
همچنین با توجه به گستاخیهایی که رئیس جمهور آمریکا به مردم شریف ایران داشته است از مسئولان مربوطه رفتاری در خور و شایسته و کوبنده را انتظار داریم تا به همگان ثابت شود ایران کشوری متمدن با مردمانی خوب و انقلابی در خط مقدم دفاع از مظلومین جهان و در مقابل تروریسم است.
ودر پایان الحق که مرگ بر آمریکا شایسته سردمداران بیحیای آمریکائی ست؛ و همانگونه که باشعار الله اکبر انقلاب کرده و سلطه شاه را از بین بردیم با شعار مرگ بر آمریکا و مرگ بر اسرائیل نیز به زودی شاهد سرنگونی آنان خواهیم شد؛ و سخنی با استکبار جهانی که اگر میخواهید ما را بشناسید داستان کربلا را بخوانید.
والسلام والعاقبه للمتقین
منبع: خبرگزاری دانشجو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت snn.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرگزاری دانشجو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۰۸۹۱۱۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
کیومرث صابری؛ چگونه «گلآقا» و بعد «گلآقای ملت ایران» شد؟/ "بنویسید خاتمی، بخوانید ناطق"؛ ناراستی که راست تلقی شد!/ نمادی که می توانست نهاد شود اما نشد
عصر ایران؛ مهرداد خدیر- امروز 11 اردیبهشت بیستمین سالگرد خاموشی کیومرث صابری فومنی است؛ نام ماندگار طنز در ایران بعد از انقلاب 57 که از حسن اعتماد رهبران جمهوری اسلامی به خود و سابقه دوستی با شهید رجایی بهره برد و در فضای جنگ جسارت کرد و با حمایت سید محمود دعایی ستون «دو کلمه حرف حساب» را در روزنامه اطلاعات به راه انداخت و بعد از چند سال در ادامۀ آن مجلۀ «گل آقا» را منتشر کرد که برای خیلیها یادآور دوران «توفیق» بود.
کارتون هادی حیدری به یاد کیومرث صابری (گل آقا). هادی حیدری خود از دست پروردگان مجله گل آقا و از همکاران آن بوده است
نسل تازه شاید نداند کیومرث صابری فومنی (که بر خلاف خیلیهای دیگر نام شهرستان زادگاه را حذف نمیکرد و کامل میآورد) چه نقشی بر جای گذاشت و در تمام دهۀ 70 یکی از تأثیرگذارترین چهره های فرهنگی و مطبوعاتی بود و از خشکی و زُمُختی و عبوسیِ سیاست در دهۀ 60 هم میکاست چه رسد به دهۀ 70 که حال و هوا تغییر کرده بود.
روزنامۀ اطلاعات نزد برخی به عنوان روزنامهای خنثی شناخته میشد و میشود اما همین روزنامه کارهایی کرده کارستان که از هر کسی برنمیآمده و یکی هم ستون «دو کلمه حرف حساب» با محتوای طنز در این روزنامه است. آن هم در چه سالی؟ 23 دی 1363 بود. در گرماگرم جنگ که روزنامهها و خود سیاست عبوس بود و رابطۀ مردم با طنز در برنامه "صبح جمعه با شما"ی رادیو خلاصه میشد و شوخی با گوشت 75 تومانی (75 تا تک تومان و نه 75000 یا 500 هزار تومان!) و کمی دیگر از این دست؛ پس از اتفاقات سال 60 همه دست به عصا شده بودند.
«دو کلمه حرف حساب» یک اتفاق بزرگ در تاریخ مطبوعات بعد از انقلاب است که طنز ژورنالیستی و مکتوب را احیا کرد و اگر سابقۀ نویسندۀ آن در دوستی با شهید رجایی چه در دبیرستان کمال و چه دوران وزارت آموزش و پرورش و نخستوزیری و ریاست جمهوری او و بعد هم دوران کوتاهی در دورۀ ریاست جمهوری آیتالله خامنهای نبود این امکان هرگز فراهم نمیآمد و نقش مرحوم سید محمود دعایی هم از این نظر ستودنی است. ( نامههای اولیه مرحوم رجایی به عنوان نخستوزیر به ابوالحسن بنیصدر رییس جمهوری که نثر شسته و رفته و لحن اداریتری دارد به ویرایش صابری است. بعدتر که اختلافات تشدید شد و در عنوان نامهها به جای "برادر گرامی دکتر سید ابوالحسن بنیصدر مقام محترم ریاست جمهوری" تعابیر صریح و ساده را شاهدیم و لحن نامهها هم کمی تند شده میتوان حدس زد نیاز به بازنویسی و ویرایش او نبوده است. کتاب نامههای نخستوزیر به رییس جمهوری منتشر شده)
مرحوم دعایی در اطلاعات ستونهای روزنامه را به نویسندگان منتقدی داد که با اصل انقلاب و نظام مشکل نداشتند هر چند که در صفحات لایی نویسندگانی چون سعیدی سیرجانی و باستانی پاریزی یا اسلامی ندوشن و چهرههای کلاسیک دیگر نیز مینوشتند.
از آن پس تا روزنامۀ اطلاعات را میخریدیم اول و قبل از آن که کاملا باز کنیم گوشه سمت راست صفحۀ 3 را کنار میزدیم تا ببینیم "دو کلمه حرف حساب" دارد یا نه و گاه در همان حالت میخواندیم. مثل حالا نبود که در گوشی تلفن همراه به هر سو سرک بکشی و تازه در این روزگار هم نویسندگان صاحب سبک همچنان متفاوتاند.
کیهان هم البته بعدها یک ستون را در صفحۀ ماقبل آخر به طنزنویسی داد که ارزش کار صابری را بیشتر نشان میداد و گویا نویسندۀ آنها وفاداری خود را به طرقی دیگر نشان داده بود و البته دلی نمیربود.
این که در اوج جنگ و در روزنامهای که سرپرست آن را امام خمینی تعیین کرده طنز سیاسی بنویسی کاری نبود که از هر که برآید ولی صابری فومنی انجام داد و «گل آقا» فراتر از آن که خاطره توفیق را زنده می کرد یادآور امضای دهخدای بزرگ بود: "دخو" در دورانی که «چرند و پرند» را در روزنامۀ "صوراسرافیل" مینوشت.
خیلیها نمیدانستند نام اصلی «گلآقا» چیست و لو هم نمیداد مگر مواقعی که در همان ستون جدی مینوشت و لوگو نداشت اما مشخص شد که او کیست.
با این حال تصویری از او منتشر نمیشد و فراموش نمیکنم که اول بار وقتی در یکی از جلسات ماهانۀ خانۀ عمویم او را از نزدیک دیدم مدام آن جثۀ کوچک با ظاهر غیر حزباللهی و ریش تراشیده و با لهجۀ گیلکی را ورانداز میکردم و نمیتوانستم باور کنم گلآقا هم او باشد و بعدتر که به خاطر فعالیتی که در کار گل و گیاه داشتم به خانۀ او بالای پل صدر در خیابان شریعتی رفتم او را صمیمیتر هم یافتم و وقتی دانست نه به اندازۀ او اما اهل ادبیات هم هستم حرفهامان بیشتر گل انداخت خاصه درست در یکی از روزهای عید نوروز 1368 که هر دو از خبر استعفا یا برکناری آیتالله منتظری شوکه شده بودیم و کار به سخن گفتن از سیاست هم کشید و با این که 24 سالی بزرگتر بود اختلاف سنی زیادی حس نمیکردم. از گل و گیاه و فضای سبز به شعر و ادبیات تا مطبوعات و روزنامهنگاری و البته سیاست و انطباق تصویر گلآقایی که در نوشتهها میشناختم با آن کاراکتر ذهن مرا به شدت درگیر کرده بود.
گلآقا اما بیش از آن که یادآور آن ستون باشد به خاطر «مجلۀ گلآقا» بر سر زبانها افتاد. نشریه ای با حال و هوای "توفیق" که 6 سال بعد از راهاندازی آن ستون و اول آبان 1369 با شمارگان صد هزار نسخه به قیمت 15 تومان روی دکه رفت و به سرعت به فروش رسید و به چاپ دوم و شاید سوم رسید و تجدید چاپ شد. صابری البته مجله را با همکاری مرتضی فرجیان راه انداخت اما چنان با صابری شناخته میشد که پایان همکاری آن دو چندان که تصور میشد سر و صدا نکرد. هر چند به خاطره ای تلخ بدل شد و برخی معتقدند در حق مرحوم فرجیان جفا شد.
غم بزرگ زندگی او البته از دست دادن فرزند جوان خود -آرش- در سانحۀ رانندگی بود و نمی دانم چرا بزرگان ادبی ما که به سوگ فرزند نشسته اند کم نیستند. با این حال همین که ذوق او در پی این سوگ مرد افکن نخشکید و دوباره نوشت، کاری ساده نبود و حالا زندگی او بیش از پیش «پوپک» بود که برای روشن نگاه داشتن چراغ گل آقا پس از پدر کوشید اما او هم یک جا متوقف کرد چون زمانه، دیگر شده بود.
گلآقا در تمام دهۀ 70 نشریهای مهم و خواندنی و تأثیرگذار بود که مطالب آن نقل میشد و از توقیفهای 1379 نیز جان به در برد اما دو سال بعد در دوم آبان 1381 و در دوازدهمین سالگرد تولد مجله خود صابری تصمیم به توقف انتشار گرفت و این بار امضای نوشتۀ او نه گلآقا بود نه شاغلام و نه غضنفر (شخصیتهایی که خلق کرده بود تا نمایندگان تیپهای مختلف اجتماعی باشند) بلکه امضا کرد: صابری فومنی. یعنی پایان و خداحافظ!
او هیچگاه دلیل توقف انتشار نشریهای را که به یک نهاد تبدیل شده بود اعلام نکرد اما همان موقع برخی حدس زدند پس از دوم خرداد 76 و در پی ظهور طنزنویسانی چون سید ابراهیم نبوی ذائقۀ مردم تغییر کرده بود و نه میتوانست مانند آنها باشد و نه شکل گذشته مخاطبان را سیراب می کرد ولی دلیل اصلی چیز دیگری بود. این که انتظار داشت نه تنها تحمل شود بلکه او را قدر بدانند که توجه مردم را به داخل جلب کرده ولی حاکمیت و سلیقه ها چندان دوپاره شده بود که اعتماد سابق به او هم زایل شده بود.
انکار نمیکرد که ایفای نقش سوپاپ برای جلوگیری از انفجار اجتماعی بد نیست ولی وقتی آدمی با مشخصات سعید مرتضوی به جان مطبوعات افتاده بود نه میشد با او در افتاد و نه نادیدهاش گرفت و ادامۀ انتشار عملا ممکن نبود. اگر از نهادهای غیر دولتی انتقاد میکرد چه بسا سراغ او میآمدند و اگر از خاتمی با اقتدارگرایان همسو میشد. در این فضا گویا حسن حبیبی که حامی و در عین حال سوژۀ گلآقا بود توصیه کرد فتیله را پایین بکشد.
این احتمال هم جدی است که وقتی شنید به سرطان مبتلاست نمیتوانست ادامه دهد و کمتر از دوسال بعد درگذشت. جالب این که مشهورترین جمله دربارۀ گلآقا سخنی است که هرگز نگفت و ننوشت: "بنویسید خاتمی، بخوانید ناطق!"
در آستانۀ دوم خرداد 1376 این شایعه به شکلی بسیار گسترده پیچید که گلآقا نوشته "بنویسید خاتمی بخوانید ناطق" یعنی قرار نیست آرا درست شمرده شود حال آن که چنین جملهای را ننوشته بود اما ضربالمثل و به گلآقا منتسب شد.
در دوران "دو کلمه حرف حساب" روزنامۀ اطلاعات و بعد از آن که رهبران نهضت آزادی را افراد مسلحی ربودند و گویا شبه تیربارانی دروغین به قصد ترساندن برای آنان ترتیب دادند این خبر در رسانه ها قابل نقل نبود و از اینترنت و کانال تلگرامی و شبکۀ ماهوارهای هم البته خبری نبود اما گلآقا در قالب طنز نوشت که "شاغلام پیشنهاد داد دسته جمعی به بهشتزهرا برویم و زیارت اهل قبور کنیم و گفتیم: نه! خطرناک است. مگر نشنیدهای که میزنند؟ شاغلام پاسخ میدهد ولی ما پنج نفریم در حالی که آنها 9 نفر بودند. گل آقا هم میگوید: درست است ولی آنها اول میزنند بعد میشمرند!"
گل آقا چنان که اشاره شد آدمی مبادی آداب بود و وقتی دانست طنز کوتاه او در اطلاعات درباره مارگارت تاچر به سبب خانم بودن نخست وزیر انگلستان نوشته او را غیر اخلاقی جلوه داد رسما عذرخواهی کرد.
از ویژگیهای صابری این بود که نثری بسیار فاخر داشت و با ادبیات کلاسیک و معاصر نیک آشنا بود و بیشک برخی از نوشتههای او در کتابهای درسی به عنوان نمونۀ نثر پیراسته قابل درج و تدریس است اگر ذوقی مانده باشد. کافی است اشاره شود که وجه ادبی منحصر به خود صابری هم نبود.تا جایی که ابوالفضل زرویی نصرآباد یکی از بالیدگان گل آقاست که او هم ناباورانه چشم از جهان بست و از بیشتر ویژگیهای صابری برخوردار بود و راز توقف انتشار گل آقا را هم او فاش کرد وقتی صابری رفته و خود نیز با مرگ دست و پنجه نرم می کرد.
الگوی اصلی گلآقا اما نه توفیقها که علی اکبرخان دهخدا بود. مشروطهخواه، اهل ادبیات، نویسنده، ملی، روزنامهنگار و البته فرهنگنویس و صابری فومنی فرصتی برای انجام این آخری پیدا نکرد.
از خاطرات قابل توجه کیومرث صابری یکی این بود که چند ماه مانده به درگذشت امام خمینی همراه با مرحوم دعایی به دیدار رهبر فقید انقلاب میرود. در حالی که بعد از قبول قطعنامه 598 و تعبیر جام زهر تمام دیدارهای عمومی امام لغو شده بود و به خاطر آن و نیز بیماری سرحال نبود و صابری میگوید بسیار خسته و حتی افسرده به نظر میرسید و نگاهمان نمیکرد و دعایی گفت: پس ما برویم چون شما نگاه مان هم نمیکنید ولی آقا! این آقا گلآقاست ها و تا امام نام او را شنید نگاهی کرد و لبخند زد و خندید.
آدمهایی چون کیومرث صابری فومنی در گذر زمان بیشتر شناخته میشوند و در این 20 سال عیار او روشنتر شده است و نثر او همچنان گواه است. نثری که جا دارد در کتاب های درسی بیاید بلکه دانش آموزان هم از این همه ملولی کتاب های درسی به درآیند. (این که صابری بسیار کوشید گل آقا را فراتر از نماد به عنوان یک نهاد تثبیت کند تا قائم به شخص او نباشد و بعد ادامه یابد و دختر و دوستانش مدتی بعد از مرگ در این راه کوشیدند و ناکام ماندند می تواند به عنوان شاهدی دیگر بر نظریه دکتر کاتوزیان هم باشد: ایران؛ جامعه کوتاه مدت که به ایران؛ جامعه کلنگی هم مشهور است و این که در ایران نهادها نمی مانند و قائم به افراد است و برای همین مدام شاهد روز از نو روزی از نو و نقطه سر خط هستیم!)
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: دیدار گل آقا و آیتالله خامنهای (+عکس)/ نامه رهبری درباره مجله