در طرح جمعآوری کودکان شهرداری مجری نیست/ انتقاد الویری از بیمحتوا بودن جلسات شورا
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۱۷۵۷۰۷
در پانزدهمین جلسه شورای شهرتهران، ری و تجریش دو عضو شورا نسبت به طرح جمعآوری کودکان و بیمحتوا بودن جلسات شورا تذکراتی را ارائه دادند.
اقتصاد آنلاین - فائزه مومنی ؛ حجت نظری روز یک شنبه در پانزدهمین جلسه شورای شهر تهران گفت: چند ماهی است که ساخت و ساز در حریم و منظر میدان مشق با عنوان پردیس برای شهرداری تهران در حال انجام است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی افزود: این ساخت و ساز از دو جنبه دارای اشکال است و تا این لحظه شهرداری منطقه پاسخگو نبوده که با چه مجوزی انجام میشود .
نظری گفت: این ساخت و ساز در حریم ساختمان قدیمی روزنامه اطلاعات است که از اماکن تاریخی شهر تهران است و در حریم میدان مشق و باغ ملی قرار دارد.
وی از معاونت فنی و عمرانی شهرداری خواست تا این موضوع را پیگیری کنند.
جمع آوری کودکان کار وظیفه شهرداری نیست
وی در ادامه با اشاره به طرح جمع آوری کودکان گفت: این طرح بر اساس مصوبه شورای اجتماعی کشور بوده و شهر داری مجری نیست.
وی افزود: قرار بوده شهرداری تنها امکانات را در اختیار متولیان قرار دهد اما مشارکت فعال داشته است.
وی با بیان اینکه شهرداری باید نسبت به این مشارکت فعال بازنگری داشته باشد، اظهار کرد: اگر کودکان را از خیابان جمع کنیم چه اتفاقی می افتد؟ آیا پدیده کار در خیابان از بین می رود و یا پدیده کودک کار هم از بین میرود؟
نظری با بیان اینکه خانواده این کودکان در مضیقهاند، گفت: بعد ار چند روز نگهداری و تحویل کودکان به خانواده ها، خانواده راه دیگری یافته که این کودکان کار کنند.
وی عنوان کرد: این کودکان برای کار به کوره پزخانهها و سایر مراکز و فضایی وارد می شوند که مشخص نیست چه بلائی بر سرشان میآید.
این عضو شورا تاکید کرد: وقتی کودک را چند روز از خانواده دور کنیم، زمینه دورتر شدن کودک از خانواده ایجاد میشود.
وی درخواست کرد نظر سازمان های مردم نهاد در این خصوص دریافت شود.
محسن هاشمی رییس شورا نیز در این باره گفت: این موضوع چند بار مطرح شد و در شهرداری چنین طرحی نداریم، این طرح، طرحی است دولتی که در دولت وظیفهای بر عهده نهادها گذاشته شده است.
وی از نظری خواست تذکر خود را مکتوب ارائه کند.
انتقاد الویری از بی محتوا بودن جلسات شورای شهر
مرتضی الویری، رئیس کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران نسبت به بی محتوا بودن جلسات شورا انتقاد کرد.
او خواستار افزایش کیفیت جلسات شورا شد و گفت: باید به کمیسیونها فرصت داده شود تا برای جلسات خوراک تخصصی تهیه کنند.
وی با اشاره به ارائه گزارش چشم انداز کمیسیون حمل و نقل و عمران شورا گفت: ارائه برخی گزارش ها می تواند در سایت شورا نیز انجام شود .
به گفته الویری اگر اینگونه باشد میتوان تفسیر آیت الکرسی را نیز در شورا مطرح کرد.
مجید فراهانی عضو دیگر شورا نیز، نسبت به تعویق افنادن برخی دستور جلسات از جمله انتخاب نمایندگان شورا برای مجامع شهرداری تذکر داد.
وی گفت: نمیدانیم زمانیکه بسیاری از دستورها به تعویق افتاده، چرا باید یک کمیسیون گزارش چشمانداز ارایه کند.
رای نیاوردن یک طرح یک فوریتی
طرح یک فوریتی الزام شهرداری تهران به ارائه دستورالعمل ارائه خدمات فرهنگی، رفاهی و... به کارکنان رای نیاورد، موضوع به صورت عادی در کمیسیونها بررسی میشود.
پانزدهمین جلسه شورای شهر تهران با ریاست امینی ادامه یافت.
در ادامه جلسه صدراعظم نوری گفت که 50 طرح و لایحه از شورای چهارم باقی مانده است و مرتضی الویری نیز در جواب او گفت: در شورای شهر تهران روال وجلسات پیگیری شود چراکه در آغاز دوره جدید مجلس تمام طرح ها و لوایح نیمه کاره که باقی مانده کنار گذاشته می شود، مگر اینکه خود معاونت و سازمان ها مجددا مطرح کنند یا 15 عضو مجلس آن را مجددا امضا کنند تا دوباره در دستور کار قرار گیرد وگرنه همه طرح ها و لوایح کنار گذاشته می شود.
همچنین رییس شورای شهر تهران تاکید کرد: درمورد این طرح ها و لوایح باقی مانده در جلسه هیات رئیسه در روز چهارشنبه بحث می شود.
منبع: اقتصاد آنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.eghtesadonline.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «اقتصاد آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۱۷۵۷۰۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«کودک شو» : تلاش بودجهسوز برای استمرار یک تجربهی تمامشده
«کودک شو» همان بار اولی که بازغی از برنامه جدا شد، یک تجربهی به پایان رسیده بود، فقط معلوم نیست که اصرار مدیران شبکهی نسیم برای ادامه دادن بیهوده این مسیر برای چیست.
سرویس فرهنگ و هنر مشرق- در اوایل آذرماه سال گذشته، پژمان بازغی، بازیگر محجوب و کمحاشیهی کشورمان، اعلام کرد که بعد از تقریبا ۵ فصل تجربهی مجریگری در مسابقهی «کودک شو» از این برنامه کنار گذاشته شد. یک روز بعد از مصاحبهی بازغی، رضا نصیری کارگردان فصلهای قبلی این برنامه از کنارگذاشته شدن تیم قبلی ساخت «کودک شو» خبر داد.
حقیقت ماجرا این است که از قضاء آقایان بازغی و نصیری بسیار خوب موقعی از برنامه کنار رفتند و در واقع یک توفیق اجباری برای ایشان دست داد!
«کودک شو» بعد از سه فصل، یعنی همان زمانی که حمید گودرزی به عنوان مجری جایگزین پژمان بازغی شد، روند افول خود را شروع کرد و بازگشت دوباره بازغی هم نتوانست به لحاظ کیفی برنامه را بالا بکشد.
به بیان دیگر، «کودک شو» همان بار اولی که بازغی از برنامه جدا شد(آبان ۹۹) یک تجربهی به پایان رسیده بود که دیگر چیز دندانگیری برای عرضه نداشت. فقط معلوم نیست که اصرار مدیران شبکهی نسیم برای ادامه دادن به این تجربهی به ته دیگ خورده، آن هم با تغییر عوامل اصلی، برای چیست.
در حقیقت سوخت اصلی و تنها کارمایهی باقیمانده از فصل چهارم به بعد مسابقهی «کودک شو»، میل طبیعی و غریزی پدر و مادرها برای جلوی دوربین رفتن فرزندان دلبندشان و ثبت ان روی آنتن تلویزیون ملی است. از همین رو، کف استقبالی که به طور ثابت والدین، چه در شکل شرکتکننده و چه در شکل ببینده، حتی تا فصل n ام از چنین برنامهای خواهند داشت، نباید موجب اشتباه محاسبه شود که این برنامه چون حدی از «بیننده» دارد، باید به هر قیمت ادامه پیدا کند.
چنین مسابقههایی یک تیم قوی ایده پرداز، طراح و اجراکننده فنی نیاز دارد، چیزی که در «کودک شو» دیده نمی شود. ایدهها بسیار پیشپاافتاده و اجرای آنها آماتوری است. این که عوامل برنامه برای پر کردن خلاهای برنامه بیش از حد روی پرسیدن سوالات تکراری از آنان و ظرفیت شیرینزبانی کودکان جلوی دوربین حساب باز کردهاند، نشان از سادهانگاری و سهلپنداری بیش از حد ذهنیت دوستان درباره برنامهی «کودکانه» دارد. در شرایط کنونی، برنامه از هر نوع ارزش افزوده هنری و فنی خالی است و هیچ خلاقیتی در طراحی و اجرا ندارد.
برای مثال، جای یک شخصیت کودکانه، در قالب عروسک یا عروسک قدی یا همکار/دستیار مجری با ظاهر و ادبیات کودکان در برنامه خالی است، شخصیتی که معمولا به نماد چنین برنامههایی تبدیل می شود. چنین شخصیتی می تواند فاصله میان شرکتکنندگان کودک و مجری را پر کند و شور و شعف کودکانه برنامه را بالا ببرد. به ویژه چون ملیکا شریفی نیا تجربهای در اجرا ندارد و به طریق اولی، ابدا کار تخصصی اجرا برای کودکان را پیش از این تجربه نکرده، وجود یک شخصیت میانجی کاملا ضروری به نظر می رسید.
ملیکا شریفی نیا مسلط بر اجرا نیست به نحوی که همه دست اندازها و تپهچالههای اجرای خود را با قربانصدقه رفتن کودکان جبران می کند.
به عبارت دیگر، او در حال بازی کردن نقش «گرمی» و «صمیمیت» با مهمانان و کودکان است و متاسفانه این نقش بازی کردن زیادی به چشم می آید. مجری برنامه اصطلاحا "زیادی شلوغش می کند" و با انرژی بالای کاذب و ساختگی و بعضا داد و فریاد می خواهد چیزی را بر آن تسلط ندارد، در چشم مخاطب فرو کند.
البته این که مجری دارای یک صدای شفاف و رسا باشد، جزو اصول اولیهی فیزیولوژی یک مجری است و متاسفانه صدای خانم شریفینیا به واسطهی دورگه و خشدار بودن، ابدا مناسب اجرا نیست.
جدای از این، مجری جدای از این که باید بتواند ایدهها و گفتارهای از پیش تعیین و نوشتهشده را به درستی اجرا کند، به لحاظ شخصیتی باید واجد گونهای حاضرجوابی، بداههپردازی و شوخطبعی غریزی باشد.
در واقع، مجری باید برای اجرای برنامه با تم خاص(در اینجا کودکانه) یک شخصیتپردازی متناسب با آن انجام دهد، در حالی که خانم شریفینیا علیرغم سابقهی بازیگری، چنین طراحی برای حضور جلوی دوربین «کودک شو» ندارد. ظاهرا هم ایشان و هم عوامل برنامه زیادی کار اجرا مسابقهی کودکمحور را سهل و ساده فرض کردهاند.
بیانصافی است که بگوییم «کودک شو»، در کلیت خود پروژهی شکستخورده و ناموفقی بود. بله در دو سه فصل ابتدایی، «کودک شو» به واسطهی ایدهی جدید خود(در مقیاس تلویزیون ایران، وگرنه انواع شوها و برنامههای موفق و پرطرفدار با حضور کودکان و نوجوانان در دنیا ساخته شده است)، جذابیت پژمان بازغی به عنوان یک ستاره سینمایی و داشتن کف استعداد لازم برای اجرا و البته عطش شدید جامعه به حضور نمایشی کودکان خود، آن هم در صفحهی سیمای ملی، توانست در جذب مخاطب موفق باشد. اما «کودک شو» هر پتانسیل و ظرفیت و طراوتی اگر داشت، در نهایت تا همان فصل سوم عرضه کرد و پس از آن، چیزی جز تکرار مکررات و صرف هزینه با هدف پرکردن آنتن نبود.
معضل اصلی «کودک شو» این است که نه در کلیت خود و نه دستکم در هر فصل خود، فاقد یک «ایده» کانونی است که هم جنبهی نوآوری داشته باشد و هم کلیت برنامه را منسجم و باکیفیت نگه دارد.
برای روشن شدن موضوع لازم است اشاره کنیم که تقریبا هر شو یا برنامه یا مسابقهی تلویزیونی مشهور با محوریت کودک و نوجوان در شبکههای بزرگ دنیا، دارای یک ایدهی مرکزی است. برای مثال رقابت «آشپزی» بین کودکان یا نوجوانان محمل ساخت شماری از معروفترین برنامهها چون «MasterChef Junior»، «Kids Baking Championship»، «Food Network Star Kids» و «Disney's Magic Bake-Off» و... بوده است.
یا آمادگی جسمانی و مانورپذیری کودکان و نوجوانان در شوی محبوب «American Ninja Warrior Junior» محور کار بود. مسابقهی «Genius Junior» صحنهای برای معرفی و جلوهگری کودکان بااستعداد و نابغه در زمینه ریاضیات، هجی و املای کلمات و اطلاعات عمومی است که در قالب یک مسابقهی بسیار جذاب و هیجانآور به تصویر کشیده می شود.
شوی «Shark Tank Young Entrepreneur Special» ایدههای ناب کارآفرینی از سوی کودکان خلاق و هوشمند را توسط تیمی از کارآفرینان مشهور و موفق قضاوت می کند. مسابقهی «Endurance» قدرت، تحمل، خلاقیت و کار تیمی کودکان را در شرایط سخت شبیهسازی شده در محیطهایی چون جنگل به سنجش می گذارد.
در « Mythbusters Jr» تیمی از کودکان با بهرهگیری از قدرت تحلیل و منطق خود و ابزارهای در اختیار علمی، افسانههای معروف محلی در نقاط مختلف آمریکا را مورد بررسی قرار می دهند تا نسبت آنها را با دروغ یا واقعیت تعیین کنند.
ملاحظه می شود که انواع ایدههای مرکزی جذاب و بعضا بسیار خاص در محور طراحی مسابقات کودکان و نوجوانان قرار می گیرد. اما «کودک شو»، علیرغم این که به فصل ششم رسیده، فاقد چنین ایدهی منسجمکننده و خلاقیتسازی است، از همین رو، فصل ششم آن کاملا به لحاظ ایده و اجرا، ولنگار و باری به هر جهت است. نه بازیهای طراحیشده بدیع و سرگرمکننده هستند، نه نکات آموزشی خاصی در کلیت برنامه دیده می شود و تجربهی خاصی از این حضور در آنتن سیمای ملی برای «والدین» شرکتکننده رقم زده می شود.
ظاهرا تلاشی بیوقفه در جریان است که به هر قیمتی بودجههای عمومی که در اختیار سازمان است، از طریق تیمهای برنامهسازی(دقیقتر: برنامه پر کُن)، با بسیطترین ایدهها، تکراریترین شیوهها و البته کشدارترین زمانها تلف شود. این سطح از کیفیتستیزی برنامهسازان از یک سو، و نظارتگریزی از سوی مدیران میانی چه در مرحله تصویب طرح و چه در حین ساخت و پخش از سوی دیگر، واقعا نوبر است و نشان از بحران در ساختار تولید و برنامهسازی در شبکههای سیما دارد.