در سینمای ایران نظام ارزشگذاری قابل اعتمادی برای مردم وجود ندارد/ وقتی فیلم خارجی خوب اکران نشد مردم به آغوش سریالهای ترکی رفتند
تاریخ انتشار: ۳۰ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۱۷۷۵۸۸
امتداد نیوز؛ چرا نسل میانسال و جوان ما به دام سریالهای پیش پا افتاده و مبتذل ترکی افتاد؟! چرا مسئولان با همه ابزارهای قانونی و اجرایی که در دست دارند به این مسئله مهم توجهی ندارند؟! روشنفکران و دوستانی که در جهت حفظ ارزشهای اسلامی – ایرانی تلاش میکنند هر دو با محتوای نازل سریالهای ترکی مخالفند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
****
*تسنیم: اینقدر وضع سینمای ما از نظر اخلاقی خراب است؟!
البته من از کمدیهای آپتو، به خصوص در سالهای اولیه کارش تعریف کردم! به نظرم هر تفکری در یک چارچوبی، در یک محفلی، در یک گروهی، در مدت زمان طولانی بماند، با لباسهای مختلف سیاسی از روشنفکری تا فلان…، فاسد میشود و این مسئله کاملا طبیعی است. میخواهم بگویم در این کمدیهای به شدت جنسی ایده و مسئله تحکیم خانواده، بهتر شدن انسان، تغییر از نقطۀ A به B وجود دارد. باز تاکید میکنم من از نهایت خط قرمز صحبت کردم. در مورد فیلمهایی که هر مسئولی ببیند و با سینمای ایران مقایسه کند و بگوید کدام اخلاقیتر است؟ جاد اپتو فیلمی تهیه کرده به نام Knocked Up در مورد زنی است که در یک شرایط ناخواسته باردار میشود. زن به شدت منطقی، پر از حساب و کتاب، به دنبال هدف و ضدخانواده است. هدفش این است که با هر شغلی باید پول کسب کنم و پدر بچه هم جوان علفیِ ولنگاری است که با دوستانش میچرخد و مواد مصرف میکند. فیلم چه زمانی تمام میشود؟ در نقطۀ نهایی فیلم زن اعتقاد پیدا میکند که عشقش به همین بچه ناخواسته، چه قدر ارزش داشته، و مرد تعهد پیدا میکند تا زندگیِ خانوادگیاش را جدی بگیرد.
نکتۀ مرکزی این فیلم این است که بچه به دنیا نمیآید، پس مرد به زن مواد میدهد برای اینکه زن بتواند به راحتی زایمان کند و بچهاش را به دنیا بیاورد! یعنی اینکه دارد دو قطب متضاد را بهم نزدیک میکند تا به نتیجۀ مثبت برسد. میخواهم بگویم سینمای آمریکا، اینقدر به شکل پیچیدهای اخلاقی است. هر چند که همین فیلمها را هم با درجهبندی سنی نشان مخاطباش میدهد. در حالی که سینمای محفلی انحصاری با همان شعارهای همیشگی، میخواهد با یک نگاه سطحی، این آثار را رد کند؛ تا امکان حفظ انحصارش را داشته باشد. و من فکر میکنم تلقیای که یک کمدیِ مثبت هجده، مانند ناکد داپ از مفهوم خانواده، انسان و رابطۀ دو نفر دارد ارائه میدهد در هیچ کدام از فیلمهای ایران نیست که تماشاگر با این مفهوم مثبت از روی صندلی سینمای بلند شود.
***درجه بندی در بازار سینمای ایران وجود ندارد
پس تازه بعد از همه این حرفها، میرسیم به مفهوم شیرین درجهبندی. در آمریکا این فیلم برای عموم مردم نمایش داده نمیشود. چون سیستم درجهبندی از عرفِ واقعی میآید، از هویت ملیِ واقعی که میگوییم میآید. پدر و مادر وقتی درجه را روی این فیلم میبیند خودشان اولین کسانی هستند که اجازه نمیدهند تا فرزندشان به سن قانونی نرسیده آن فیلم را ببیند. این چیزی است که در بازار قاچاق فیلمهای خارجی یا حتی سینمای ایران وجود ندارد. مثلاً قرار نیست یک پسر ۱۲ ساله آمریکایی برود این فیلم را در خانه یا سینما ببیند چون اولین مانعش خانوادهاش هستند. چون شاید یک مخاطب کم سن و سال، نتواند به چنین تحلیلی در فیلمی که به آن اشاره کردیم، برسد.
***بازار قاچاق فیلم خارجی بیاعتمادی در برابر فرهنگ رسمی به مردم تزریق میکند
*تسنیم: اما الان نوجوان ایرانی این فیلمها به راحتی بواسطه اینترنت میبیند.
بازار قاچاق این کار را کرده است و بیاعتمادیِ مردم در برابر فرهنگ رسمی تزریقی به دیدن چنین محصولاتی دامن زده است. اگر در بسیاری از موارد فرهنگ رسمی بگوید بچۀ شما این فیلم را نبیند سرپرست خانواده میگوید این فیلم حتما یک چیزِ خوبی دارد، چون نظام ارزشی از طریق مفهوم هویت ملی و از طریق اقتصاد آزاد به فرزندان منتقل نشده است.
در آمریکا وقتی فرهنگ رسمی به شهروندانش میگوید مثلاً این فیلم هالیوودی فلان است به آن هیچ توجهی نمیکند. اما فیلمهایی که در سینماهای آمریکا نمایش داده می شود فهرستی از خط قرمزها دارد، استفاده از مواد مخدر، میزان برهنگی و … به این دلایل ورود افراد زیر سن قانونی بدون بزرگترها به سینما قدغن است و کسی که میخواهد این فیلم در خانه ببیند، باید بداند این موارد خط قرمزی تا چه اندازه در محتوای اثر وجود دارد و بچه اگر آن را تماشا کند ممکن است آسیب ببیند.
***در سینمای ایران نظام ارزشگذاری قابل اعتمادی برای مردم وجود ندارد.
*تسنیم: اما در شرایط کنونی، کودکان و نوجوانان زیر سن قانونی با پدر و مادرهایشان دارند به سینما می روند و کمدیهای جنسی ایرانی را تماشا میکنند.
در سینمای ایران نظام ارزشگذاری قابل اعتمادی برای مردم وجود ندارد. چون سیستم ارزشی واقعی نیست که بگوید این فیلم برای بچه شما بد است و پدر و مادر به آن سیستم اعتماد کنند، یا بچه اعتماد کند و بگوید این فیلم مناسب من نیست. همان گروههای پنج شش نفرهای که دربارهشان صحبت کردیم، این وظیفه را به عهده دارند. نه نظامای که از دل اعتقادات مشتری/مخاطب بیرون آمده باشند. پس شهروند ایرانی به هشدارها اعتماد نمیکند.
***در سینما اتاقهای فکری هستند که تلاش میکنند به مردم آدرس غلط بدهند
*تسنیم: پس قصد سینمای آمریکا لیبرالیزه کردن زندگی مردم ایران نیست؟
طبعاً در هر کشوری در هر ملتی یک گروههایی هستند که میخواهند فکر خودشان را گسترش بدهند و برای تغییر مشخص باورها، به کشورهای دیگر ببرند. در کشور ما هم از این گروهها وجود دارند. اما این که فکر کنیم همه سینمای آمریکا و دنیا با این فرض و هدف فیلم میسازند، شوخی است. در سینما اتاقهای فکری هستند که تلاش میکنند به مردم آدرس غلط بدهند و بگویند اکران فیلم خارجی دارد نظام فکری شما را تغییر میدهد. شبیه همان گروههایی که طبق مثال خود شما در اوایل انقلاب با اصل قرار دادن کمدیهای لاندو بوزانکا، کل اکران فیلم خارجی را به نفع خودش، از بین برد.
*تسنیم: یک دستاویز دیگری که دارند گفتمانی مبهم در مورد سبک زندگی است.
من باز تکرار میکنم یکسری ارزشها در ذهن هر سینماگر و تصمیمگیری و مسئولی است، بیایند بنشینیم با هم براساس همان ارزشها فیلمهای خارجی را نگاه کنیم.
*تسنیم: مفهوم این حرفهای شما این است که سینمای ایران ضد ارزش است!
منظور من این است که به بهانه «ارتقاء سینمای ایران»، داریم مردم کشورمان را از چه منابع مهمی محروم میکنیم. من دشمن سینمای ایران نیستم. اتفاقا در دراز مدت این تلاش برای حفظ منافع از طریق انحصار، ضد کیفیت خود این سینما عمل کرده است. حاصل بعد از چهل سال، همین محصولات نازل و بیکیفیتای است که چه زیر نام ارزشی، چه روشنفکری و چه جریان اصلی، میبینیم. استقبال مردم ایران هم که در همین حد است!
***با هر متر و معیاری، قطعاً به نظر من سینمای امروز آمریکا از سینمای ایران سینمای ارزشیتری است.
*تسنیم: سینمای ایران ضد ارزشهای انسانی است یا نیست؟
تکرار میکنم؛ با هر متر و معیاری، قطعاً به نظر من سینمای امروز آمریکا از سینمای ایران سینمای ارزشیتری است، سینمای هنرمندانهتری است، سینمای حتی تجربهگراتری است. ولی این شعارها به درد منافعِ گروههای خاص در ایران میخورد. به خاطر همین هم من همیشه میگویم وقتی میگویند فیلم خارجی نیاید به خاطر منافع ملی؛ من میپرسم منافع ملی یا منافعِ گروههای خاص؟ یعنی واقعاً منظور ما منافع ملی است؟
طبعا اعتقاد دارم همۀ گروهها باید فیلمشان را بسازند. ولی گروههای مختلف بر اساس شعارهای بیپشتوانه از رانت سازمان سینمایی برخوردار نشوند. در فضای آزاد، خود مردم پاسخش را میدهند که چقدر دوستش دارند. بدون اینکه اپوزیسیونی ساخته شود یا سینماگری که بخواهد پشت ارزشها پنهان شود. مردم به دلیل فیلم دیدن، بروند بلیط بخرند، در فضای سالم. در این شرایط بدون انحصار، معلوم میشود که فرهنگ مردم در چه شرایطی کدام نوع فیلمها را میپذیرد و حمایت میکند.
***جوان ایرانی بدون قهرمان چگونه بزرگ میشود؟در یک فرهنگ سینمایی چه کسانی فیلم افسرده میسازند یا امیدواریهای آبکی و فرمایشی، جوان ایرانی چگونه بزرگ میشود؟!
*تسنیم: نسل بی قهرمان سینمای ایران، فاقد شجاعت، چگونه نسل بعدی را تربیت میکند؟
من همیشه میگفتم جوان ایرانی چگونه بزرگ میشود؟ جوان ایرانی دارد بدون بتمن، بدون سوپرمن، بدون ابرقهرمان، بدون کمدی رمانتیکهایی که نتیجۀ نهاییشان نزدیکی قلب زن و مرد است، بدون ملودرامهایی که وقتی فیلم تمام میشود انگار مهربانتر میشوید، بزرگ می شود. بچههای دنیا دارند با این فیلمهای به نظرم سالمتر بزرگ میشوند و بچههای ما دارند با این فیلمها…
چند روز پیش در یک شبکه عربی کابوس من زنده شد. دیدم چند تا از این تصاویر ابرقهرمانی را پخش کرد و یک خانواده عرب را نشان داد، دمشان هم گرم: زیرش نوشت: «ما همه ابرقهرمان هستیم.» دنیا دارد همه انواع فیلم را میبیند؛ یعنی آن طرف دارد اینطوری اتفاق میافتد و این طرف مخاطب ایرانی مجبور است در یک فرهنگ سینمایی که یا فیلم افسرده میسازد یا امیدواریهای آبکی و فرمایشی، و در شرایط انحصار بزرگ شود. نه عموم استعدادهای مردم ایران در این شرایط میتوانند به سمت فیلمسازی جلب شوند، و نه فیلم خارجی اکران میشود.
***چرا باید برای دیدن فیلم خارجی هر خانوادۀ ایرانی، باید تبدیل به “قاچاقچی” بشود؟!
*تسنیم: اما مردم ما این فیلمها را به شکل قاچاقی دانلود میکنند. فرهنگ دانلود فیلم قاچاق چه تاثیری بر جوان ایرانی خواهد گذاشت؟
چه فایده. کسی که از طریق قاچاق به چیزی دست پیدا میکند فکر میکند ارزشهایی که در آن فیلم قاچاق میبیند بخشی از فرهنگِ رسمیاش نیست و این تاثیر وحشتاکِ دوگانهای دارد. خیلی از فیلمسازان به من میگویند «چرا این حرف را میگویی؟ مردم ما که دارند فیلمها را به شکل قاچاق میبینند!» جدا از این بحث اخلاقی که چرا باید برای دیدن فیلم خارجی هر خانوادۀ ایرانی، باید تبدیل به “قاچاقچی” بشود؛ بحث بعدی این است که مردم ما ارزشهای حاکم بر این فیلمها را که به ذهنیت خودش نزدیکتر میبیند، در برابر فرهنگ رسمی قرار میدهد. در بسیاری از موارد ارزشهایی که در فیلم قاچاق دیده به فطرتش نزدیکتر است، به انسانیتش نزدیکتر است. پس از کشور خودش بیشتر و بیشتر فاصله میگیرد.
*تسنیم: این نکته که دیدن فیلم خارجی از این طریق، جوان ایرانی را قاچاقچی تربیت میکند هراس انگیز است.
هراس اینقدر واقعی است که میتوانید ببیند نفوذش در سینمای ایران و میان مردم چقدر است. سینمای ایران چه در وجه ارزشی خودش و چه در وجه روشنفکری خودش چه تاثیری بر قشر جوان و نوجوان، مخصوصا متولدان دهه هفتاد تاثیر گذار نیست. سالها در سینمای ایران خواستند به جای یکسری افراد، یکسری افراد دیگر ستاره شوند، جناحهای مختلف این کار را کردند، نتیجهاش چه شد؟ شما یک سفر به شمال دریا بروید ببینید روی حولۀ مردم عکس چه کسی را میبینید؟
*تسنیم: بتمن، اسپایدرمن، ولورین، و …
و شخصیتهای کمپانی پیکسار و فردین مثلا. همان چیزهایی که سالها با آن مخالفت شده. پس عوض مدیریت فرهنگ، کاملا از دستاش دادهایم. ۴۰ سال است شرایط اینطوری پیش رفته. پس هراس واقعی بین دعواهای گروههای درگیر است، نه آن چه مردم دوستاش دارند و حمایتاش میکنند. هراس واقعی این جاست که وقتی که ما چرخه سینما را از شکل طبیعی خودش خارج میکنیم آن وقت پیش پاافتادهترین شکلهای هنری میآیند خودشان را مطرح میکنند.
***مردم در برابر مبتذلترین اشکال فرهنگ بیدفاع شدهاند
*تسنیم: این انحصار در سینمای ایران مردم را به سوی سریالهای نازل ترکی و ماهوارهای سوق دارد.
هنوز فرصتاش را پیدا نکردهام که بنشینم و یک سریال مشهور ترک را ببینم تا اظهارنظر کنم. اما در هر صورت نکتهای که مطرح میکنید، درست است. در این شرایط نابهنجار، سلیقه هنری پایین میآید و مردم ما در برابر سطحترین گرایشهای فرهنگی آسیبپذیر میشوند. من در حوزۀ کاری خودم هر وقت محصول باکیفیت ارائه دادم مخاطب استقبال کرده. ولی وقتی شما چه با شعار روشنفکری و چه ارزشی، اجازه نمیدهید شکلِ عادیِ ارزشها جریان داشته باشد، [در شرایطی که در بسیاری از موارد خود این فرهنگ تزریقی از کیفیت نازل و سطح پایینی برخوردار است] چه اتفاقی میافتد؟ مردم در برابر مبتذلترین اشکال فرهنگ بیدفاع میشوند، یعنی کسی که به وقت خودش فیلم مخمصه مایکلمان را روی پرده عریض سینما ندیده است به نظرم خیلی آسیب پذیرتر است نسبت به سریالهای سطح پایین.
*تسنیم: یعنی ممکن است به چنین سریالهایی سمپات شود.
نسبت به یک سریالِ پیش پا افتاده ماهوارهای یا داخلی آسیب پذیرتر میشود. کدام فیلم سینمای ایران با ارزشهای مدنظر مسئولین (ارزشهایی که اعلام میکنند) به اندازه ترمینال اسپیلبرگ با ارزشهای مدنظر همسو است؟ یا مثلا در جستجوی نیمو و داستان اسباببازی ۳؟ پس مشکل کجاست؟! بعد برسیم به یک بخش خیلی مهم ماجرا آن هم این است این وسط خود سینمای ایران هم قربانی این داستان شده است.
شما آمدید برای یک سود مقطعی، برای راحتی بیشتر، برای یک نوع اقتدارگرایی رقیب خارجیتان را حذف کردید. الان رسانۀ من کافه سینما اگر رقیب نداشته باشد به شدت افت میکند و پسرفت میکند و از بین میرود اصلاً ارتباطش با مردم از بین میرود، در غیر این صورت، نیازش را به ارتباط با مردم از دست میدهد. در این شرایط فرضی انحصار، هر کس بخواهد مطلب سینمایی بخواند باید بیاید داخل کافه سینما، پس مشکل حل است! هر کسی میخواهد بروند سینما، باید فیلم ایرانی ببیند، پس مشکل حل است. نتیجهاش این میشود که مردم قهر میکنند و نمیروند. پرفروشترین فیلم سینمای ایران چند درصد دانلود فیلمهای ضعیف خارجی مخاطب دارد؟ با بازی تاج و تخت و خانه پوشالی مقایسه نمیکنم. دارم با مومیایی که یک فیلم شکست خورده در سطح جهانی است و در ایران هم تبلیغ نشده مقایسه میکنم، فیلمی که در سطح جهان شکست خورد و اجازۀ ادامۀ ساخت سری فیلمهای ترسناکِ نسل جدید مومیایی را از کمپانی یونیورسال گرفت. این فیلم چند برابر پرفروشترین فیلم سینمای ایران دیده شده است؟ ۷ میلیون بار در هفته اول . خیلی عجیب است، یک محصول شکست خوردۀ کمپانی یونیورسال، طبق آمار خودتان، هفت میلیون بار در ایران دانلود شد.
بازی تاج و تخت به نظرم یک سریالی است که در شرایط عادی باید با درجهبندی سنی دیده شود، ولی با درجه بندی سنی ۲۷ میلیون بار در ایران دانلود شده است. این آمار عجیب نیست؟
***سینمای الان چین کجا و سینمای ۵ ساله گذشتۀ چین کجا! مگر الان چینیها در هالیوود سرمایهگذاری نمیکنند و مگر انتقال تکنولوژی به چین صورت نمیگیرد؟
*تسنیم: تجربه کشورهای دیگر در این زمینه چگونه است؟
درست همین جا این سوال پیش میآید که آیا واقعا ممنوعیت نمایش فیلم خارجی، به بالا رفتن کیفیت در سینمای ایران، کمک کرده است؟! سینمای کره جنوبی را ببینید که چطور در بازار آزاد کامل بسیار رشد کرد. سینمای ترکیه همین طور. و فیلم چینی که در حضور رقیب آمریکایی، روز به روز دارد قدرتمندتر میشود. سینمای الان چین کجا و سینمای ۵ ساله گذشتۀ چین کجا! مگر الان چینیها در هالیوود سرمایهگذاری نمیکنند و مگر انتقال تکنولوژی به چین صورت نمیگیرد؟ درنتیجه میخواهم بگویم اگر همۀ اینها را کنار بگذارم و نفع صرف را کنار بگذاریم، نه صنفِ راحت طلب رو به افول و نزول و در حال قرقره کردن بحثها و ایدههای ۶۰ سال پیش را، باز نمایش فیلم خارجی به نفع است.
***امنیت اصناف انحصاری سینمایی را ، امنیت ملی جا زدهاند.
*تسنیم: هنوز مهمترین مباحث در سینمای ایران پیش کشیدن دعواهای صنفی است.
امنیت اصناف انحصاری سینمایی را ، امنیت ملی جا زدهاند. حتی اگر همۀ این دعواها را کنار بگذاریم باز در شرایط عادی پیشرفت صنف هم با نمایش فیلم خارجی ممکن است. همیشه پراید را مثال میزنیم. پراید به نوعی متاسفانه قاتل مردم ایران هست و در فضای ایران مردم مجبور شدند پراید بخرند، یعنی شما رسماً میبینید یک محصولی جلوی چشم شما تولید میشود که هموطنان شما را میکُشد ولی از آن دفاع میکنند، چون خودمان داریم آن را تولید میکنیم! وحشتناک است. آیا در نبود رقیب خارجی نبوده که پراید توانسته ادامه پیدا کند؟ وگرنه خود به خود در بازار حذف میشد. آیا ایرانیها در آن شرایط محصول بهتری نمیساختند؟ مگر ایرانی حق ندارد که از جان خودش و خانوادهاش بهتر محافظت کند؟ بعضی میگویند سینما و فرهنگ را با پراید مقایسه نکنید، باز به نظرم این یک شعار اشتباهی است که در فرهنگ ما به نفع خود، جا انداختهاند. چه فرقی میکند؟ کالای فرهنگی تفاوت چندانی با دیگر کالاهای مصرفی ندارد، همان طور که در آن مرز هنر و زندگی روزمره، بیش از گذشته از بین میرود.
***با دیدن فیلم ایرانی اعتقادتان را به هنر از دست میدهید!
* تسنیم: این وسط، جالب این جاست که فیلم نوستالژیک وزیر محترم ارشاد بن هور است.
مسئول سابق آن یکی نهاد، فیلم نوستالژیکش پاپیون است. آن یکی، فیلم محبوبش اسپارتاکوس است. این مسئولان محترم این فیلم ها را قبلا روی پرده سینما دیدهاند. مگر اینها مسئولین مملکت ما نیستند؟ این فیلمها در کدام فضا ساخته شدند؟
*تسنیم: من با دیدن فیلم ایرانی خشنتر و عصبیتر میشوم.
با دیدن بسیاری از این فیلمها، اعتقادتان را به هنر از دست میدهید. پس زندهباد تولید و مصرف محصول داخلی و خارجی با کیفیت در بازار آزاد مردمی، از طریق به ثمر رسیدن عموم استعدادها.
****
———————————-
گفتوگو از رضا حمیدی و امید سهرابی
———————————-
انتهای پیام/
true برچسب ها :این مطلب بدون برچسب می باشد.
trueمنبع: امتداد نیوز
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.emtedadnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «امتداد نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۱۷۷۵۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مقیمی: مأموریت تدوین نظامنامه دانشگاه تمدنساز به دانشگاه تهران واگذار شد
به گزارش گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، سید محمد مقیمی رئیس دانشگاه تهران در گردهمایی معاونان اداری و مالی دانشکدهها و واحدهای دانشگاهی دانشگاه تهران که در محل دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد، با اشاره به قرارگیری در آستانه برگزاری بزرگداشت ۱۷۵۷ سال سنت دانشگاهی ایران همزمان با نودمین سالگرد فعالیت دانشگاه تهران، گفت: ما میدانیم که واقعیتهای سنت دانشگاهی در تمدن ایران که دنیا به آن اعتراف دارد، محدود به چند دهه سابقه دانشگاهی نیست بلکه برای شکلگیری دانشگاه در قالب مدرن، مجموعه ساختمانهایی در ۹۰ سال گذشته برای دانشگاه تهران شکل گرفت و دارالفنون به آن منتقل شد. نهادهای بینالمللی سابقه بیش از ۱۷ قرن نهاد دانشگاه در ایران را ثبت کردهاند و یونسکو در سال ۲۰۱۷ دانشگاه جندیشاپور را به عنوان قدیمیترین نهاد علم در دنیا معرفی کرد که اکنون این قدمت به ۱۷۵۷ سال رسیده است.
وی با اشاره به اینکه سال گذشته با حضور در شورای معین شورای عالی انقلاب فرهنگی به توضیح مبانی انضمام قدمت نهادهای علم ایران به سابقه دانشگاه تهران پرداخته و در پی آن شورای عالی انقلاب فرهنگی، ماموریت برگزاری بزرگداشت سنت دانشگاهی و نظام آموزش عالی ایران و تدوین نظامی برای سنت دانشگاهی را به دانشگاه تهران واگذار کرده است، افزود: با مطالعه سنت دانشگاهی در ایران زمین، به نوعی سابقه جندی شاپور، نظامیهها، ربع رشیدی، دارالحکمهها و دارالفنون به دانشگاه تهران پیوند میخورد. اسناد پشتیبان قوی برای انضمام این سوابق ارزشمند به یکدیگر داریم و در حال باززندهسازی این سیر تکامل هستیم و باور داریم دانشگاه تهران به عنوان نماد آموزش عالی ایران میراثدار این قدمت و پیشینه است.
مقیمی با اشاره به ارائه پیشنهاد دانشگاه تهران به شورای عالی انقلاب فرهنگی جهت تدوین نظامنامهای برای دانشگاه تمدنساز، گفت: در مصوبه جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۴۰۳، ماموریت تدوین نظامنامه دانشگاه تمدنساز به دانشگاه تهران واگذار شد.
استاد دانشکدگان مدیریت دانشگاه تهران بر تلاش علمی برای ضمیمه شدن تجربه پرافتخار نهادهای علم در ایران به قدمت دانشگاه تهران به عنوان نماد آموزش عالی ایران تاکید کرد و اظهار داشت: مبنای قانونی قوی و اسناد پشتیبان علمی برای انضمام قدمت دانشگاه جندی شاپور به دانشگاه تهران فراهم شده است. در نظر گرفتن چند دهه قدمت برای دانشگاه تهران، با واقعیت تمدنی ما سازگار نیست بلکه دانشگاه تهران ریشه در تاریخ تمدن ما دارد؛ تاریخی که قدمت دانشگاه جندی شاپور به عنوان مبدأ آموزش عالی جهان را برابر ۱۷۵۷ سال تایید میکند و یونسکو نیز این قدمت را تصویب کرده است. دانشگاه تهران به عنوان نماد آموزش عالی ایران در سپهر علم و فرهنگ کشور میدرخشد و میراثدار این قدمت ۱۷۵۷ ساله است.
مقیمی در ادامه سخنانش به نقد کمکاریها در تبیین و تبلیغ تاریخ تمدن ایران زمین و خدمات متقابل اسلام و ایران پرداخت و تصریح کرد: جریانهای تقابلی با ارزشهای تمدنی ما، هم تمدن اسلامی و هم تمدن ایرانی را نشانه گرفتهاند. تلاشهای سازماندهیشده برای رنگ باختن هویت ایرانی و فراموش شدن افتخارات تمدنی و ترویج حس شیفته غرب شدن، در حالی صورت میگیرد که رویکرد تقابلی آنها به دنبال این است که هم تمدن اسلامی و هم تمدن ایرانی را زیر سوال ببرد.
وی افزود: در اسرائیل با برگزاری جشن پوریم معتقد هستند که به نوعی موفق شدهاند تمدن ایرانی را به زمین بزنند و عده معدودی از مدعیان ملی گرایی که تقابل با فرهنگ اسلامی را در پیش گرفته اند، بدلیل جهالت یا دین ستیزی، بدون اینکه از فلسفه شکلگیری رژیم صهیونیستی و ارزشهای فرهنگی آن آگاه باشند، از اقدامات آن حمایت میکنند؛ بنابراین باید همگان را به تمدن و هویت ایرانی توجه بدهیم و بیشتر آگاهیبخشی کنیم. به شدت به کار کردن بر روی تمدن و هویت ایرانی نیاز داریم.
این مسئول ادامه داد: این درحالی است که بعضی افراد نادان دوستنما نیز از سوی دیگر میگویند وقتی از اسلام صحبت میکنیم، تمدن ایرانی را باید کنار بگذاریم. این حرف نابجایی است و به نوعی همکاری و همراهی با همان افرادی است که تمدن اسلامی را مورد هجمه قرار میدهند. این افراد که به ظاهر خود را متدین و مدافع نظام و رهبری نشان میدهند اتفاقا برعکس دیدگاه رهبری اقدام میکنند و به نظام ضربه میزنند. معتقدیم خروجی این دیدگاه افراطی که میخواهد تمدن ایرانی را مورد هجمه قرار دهد متناسب با همان رویکردی عمل میکند که غربیها تمدن اسلامی را مورد هجمه قرار میدهند.
مقیمی با اشاره به اینکه ویل دورانت کانون تمدنسازی در ایران را دانشگاه جندی شاپور دانسته است، افزود: دانشگاه یکی از ارکان سه گانه تمدن است و یکی از مبناهایی که بخواهیم قدرت یک تمدن و نظاممندی یک حکومت را ارزیابی کنیم، وجود دانشگاهها است. در بزرگداشت ۱۷۵۷ سالگی سنت دانشگاهی در ایران که ۸ خرداد ماه همزمان با نود سالگی دانشگاه تهران برگزار میشود، به دنبال تبیین نقش تمدنسازی دانشگاه تمدنساز در دستیابی به تمدن نوین اسلامی ایرانی هستیم که در این راستا بیش از ۱۳۰۰ ایده و پیشنهاد از سوی دانشگاهیان و مردم در سامانه نظام پیشنهادهای دانشگاه ثبت شده است و طی یک هفته آینده ۹۰ ایده به عنوان ایده برتر معرفی و در طول سال ۱۴۰۳ اجرایی میشوند.
مقیمی با اعلام اینکه معاونان اداری و مالی و معاونان اجرایی دانشکدهها و واحدهای دانشگاهی دانشگاه تهران به عنوان رابط و حلقه اتصال واحدهای دانشگاهی با ستاد بزرگداشت ۱۷۵۷ سال سنت دانشگاهی در ایران همکاری خواهند داشت، گفت: انتظار میرود در هر دانشکده حداقل یک رویداد مهم و متفاوت همزمان با برگزاری این بزرگداشت در طول سال ۱۴۰۳ اجرا شود.
رئیس دانشگاه تهران افزود: روز هشتم خرداد ماه از هر دانشکده دانشگاه تهران، تعدادی فارغالتحصیل یا دانشجویانی که در آستانه فارغالتحصیلی هستند به صورت نمادین در آیین بزرگداشت ۱۷۵۷ سال سنت دانشگاهی در ایران حضور پیدا کرده و لباس فارغالتحصیلی به تن میکنند که از این افراد با حضور هیات رئیسه دانشکدهها تجلیل میشود. همچنین عکس یادگاری در سردر دانشگاه با حضور این منتخبین دانشکدهها خواهیم داشت.
استاد دانشکدگان مدیریت دانشگاه تهران از اجرای نماد ویژه و فاخر برای بزرگداشت ۱۷۵۷ سال سنت دانشگاهی ایران همزمان با نودمین سال فعالیت دانشگاه تهران در چهارراه واقع در پردیس مرکزی دانشگاه تهران خبر داد و افزود: سکه نقره ویژه این بزرگداشت از سوی بانک مرکزی در حال ضرب است و قرار است در یکی از چکپولها نیز نماد سردر دانشگاه تهران درج شود.
رئیس دانشگاه تهران همچنین از برگزاری اجلاس سراسری روسای دانشگاهها و پارکهای علم و فناوری از دوم تا چهارم خرداد ماه در دانشگاه تهران خبر داد و اظهار داشت: این اجلاس در سالن اجلاس جدید دانشگاه تهران که به مناسبت یکهزار و هفتصد و پنجاه و هفتمین سال پایه گذاری سنت دانشگاهی در جهان با ظرفیت ۲۳۰ نفر احداث شده است، برگزار خواهد شد و اجلاس روسای دانشگاهها اولین برنامهای است که در این سالن باشکوه برگزار میشود.
انتهای پیام/