Web Analytics Made Easy - Statcounter

امتداد نیوز؛ چرا نسل میانسال و جوان ما به دام سریال‌های پیش پا افتاده و مبتذل ترکی افتاد؟! چرا مسئولان با همه ابزارهای قانونی و اجرایی که در دست دارند به این مسئله مهم توجهی ندارند؟! روشنفکران و دوستانی که در جهت حفظ ارزش‌های اسلامی – ایرانی تلاش می‌کنند هر دو با محتوای نازل سریال‌های ترکی مخالفند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

چرا در جبهه انقلاب با همه ادوات و امکانات، باید در موضع انفعال باشیم و حتی موضعی تدافعی اتخاذ نکنیم؟ چرا چند شبکه نازل ماهواره‌ای در یک عملیات رسانه‌ای کوچک با پخش چند سریال ترکی، ناگهان فرهنگ عزیز سرزمین‌مان را به یغما می‌برند؟ روشنفکر واقعی آن است که لخت و عور حقایق را با مردم و مسئولان در میان بگذارد. امیر قادری در مقام یک روشنفکر و منتقد سینمای غیر وابسته، صادقانه روشن می‌کند که با عدم اکران فیلم خارجی، چگونه به دام سریال‌های ترکی نازل  افتادیم. خواندن دقیق این گفتگو را به تمام دلسوزان واقعی فرهنگ ایرانی توصیه می‌کنیم.  

****

*تسنیم: اینقدر وضع سینمای ما از نظر اخلاقی خراب است؟!

البته من از کمدی‌های آپتو، به خصوص در سال‌های اولیه کارش تعریف کردم! به نظرم هر تفکری در یک چارچوبی، در یک محفلی، در یک گروهی، در مدت زمان طولانی بماند، با لباس­‌های مختلف سیاسی از روشنفکری تا فلان…، فاسد می­‌شود و این مسئله کاملا طبیعی است. می­‌خواهم بگویم در این کمدی­‌های به شدت جنسی ایده­ و مسئله تحکیم خانواده، بهتر شدن انسان، تغییر از نقطۀ A به B وجود دارد. باز تاکید می­‌کنم من از نهایت خط قرمز صحبت کردم. در مورد فیلم­‌هایی که هر مسئولی ببیند و با سینمای ایران مقایسه کند و بگوید کدام اخلاقی‌­تر است؟ جاد اپتو فیلمی تهیه کرده به نام  Knocked Up  در مورد زنی است که در یک شرایط ناخواسته باردار می­‌شود. زن به شدت منطقی، پر از حساب و کتاب، به دنبال هدف و ضدخانواده است. هدفش این است که با هر شغلی باید پول کسب کنم و پدر بچه هم جوان علفیِ ولنگاری است که با دوستانش می‌چرخد و مواد مصرف می‌کند. فیلم چه زمانی تمام می­‌شود؟ در نقطۀ نهایی فیلم زن اعتقاد پیدا می­‌کند که عشقش به همین بچه ناخواسته، چه قدر ارزش داشته، و مرد تعهد پیدا می­­‌کند تا زندگیِ خانوادگی­‌اش را جدی بگیرد.

نکتۀ مرکزی این فیلم این است که بچه به دنیا نمی­‌آید، پس مرد به زن مواد می­‌دهد برای اینکه زن بتواند به راحتی زایمان کند و بچه­‌اش را به دنیا بیاورد! یعنی اینکه دارد دو قطب متضاد را بهم نزدیک می­‌کند تا به نتیجۀ مثبت برسد. می­‌خواهم بگویم سینمای آمریکا، اینقدر به شکل پیچیده‌­ای اخلاقی است. هر چند که همین فیلم‌ها را هم با درجه‌بندی سنی نشان مخاطب‌اش می‎‌دهد. در حالی که سینمای محفلی انحصاری با همان شعارهای همیشگی، می‌خواهد با یک نگاه سطحی، این آثار را رد کند؛ تا امکان حفظ انحصارش را داشته باشد. و من فکر می­‌کنم تلقی­ای که یک کمدیِ مثبت هجده، مانند ناکد ­داپ از مفهوم خانواده، انسان و رابطۀ دو نفر دارد ارائه می‌دهد در هیچ کدام از فیلم­‌های ایران نیست که تماشاگر با این مفهوم مثبت از روی صندلی سینمای بلند شود.

***درجه بندی در بازار سینمای ایران وجود ندارد

 

پس تازه بعد از همه این حرف‌ها، می‌رسیم به مفهوم شیرین درجه­‌بندی. در آمریکا این فیلم برای عموم مردم نمایش داده نمی­‌شود. چون سیستم درجه‌بندی از عرفِ واقعی می­‌آید، از هویت ملیِ واقعی که می­‌گوییم می‌آید. پدر و مادر وقتی درجه را روی این فیلم می­‌بیند خودشان اولین کسانی هستند که اجازه نمی‌‌دهند تا فرزندشان به سن قانونی نرسیده آن فیلم را ببیند. این چیزی است که در بازار قاچاق فیلم­‌های خارجی یا حتی سینمای ایران وجود ندارد. مثلاً قرار نیست یک پسر ۱۲ ساله آمریکایی برود این فیلم را در خانه یا سینما ببیند چون اولین مانعش خانواده­‌اش هستند. چون شاید یک مخاطب کم سن و سال، نتواند به چنین تحلیلی در فیلمی که به آن اشاره کردیم، برسد.

***بازار قاچاق فیلم خارجی بی‌اعتمادی در برابر  فرهنگ رسمی به مردم تزریق می‌کند

 

*تسنیم: اما الان نوجوان ایرانی این فیلم‌ها  به راحتی بواسطه اینترنت می‌بیند.

بازار قاچاق این کار را کرده است و بی­‌اعتمادیِ مردم در برابر فرهنگ رسمی تزریقی به دیدن چنین محصولاتی دامن زده است. اگر در بسیاری از موارد فرهنگ رسمی بگوید بچۀ شما این فیلم را نبیند سرپرست خانواده می­‌گوید این فیلم حتما یک چیزِ خوبی دارد، چون  نظام ارزشی از طریق مفهوم هویت ملی و از طریق اقتصاد آزاد به فرزندان منتقل نشده است.

در آمریکا وقتی فرهنگ رسمی به شهروندانش می­‌گوید مثلاً این فیلم هالیوودی  فلان است به آن  هیچ توجهی نمی‌کند. اما فیلم‌هایی که در سینماهای آمریکا نمایش داده می شود فهرستی از خط قرمزها دارد، استفاده از مواد مخدر، میزان برهنگی و …  به این دلایل ورود افراد زیر سن قانونی بدون بزرگترها به سینما قدغن است و کسی که می­خواهد این  فیلم در  خانه ببیند، باید بداند این موارد خط قرمزی تا چه اندازه در محتوای اثر وجود دارد و بچه اگر آن را تماشا کند ممکن است آسیب ببیند.

***در سینمای ایران نظام ارزش­­گذاری قابل اعتمادی برای مردم وجود ندارد.

 

 *تسنیم: اما در شرایط کنونی، کودکان و نوجوانان زیر سن قانونی با پدر و مادر‌های‌شان دارند به سینما می روند و کمدی‌های جنسی ایرانی را تماشا می‌کنند.

در سینمای ایران نظام ارزش­­گذاری قابل اعتمادی برای مردم وجود ندارد. چون سیستم ارزشی واقعی نیست که بگوید این فیلم برای بچه شما بد است و پدر و مادر به آن سیستم اعتماد کنند، یا بچه اعتماد کند و بگوید این فیلم مناسب من نیست. همان گروه‌های پنج شش نفره‌ای که درباره‌شان صحبت کردیم، این وظیفه را به عهده دارند. نه نظام‌ای که از دل اعتقادات مشتری/مخاطب بیرون آمده باشند. پس شهروند ایرانی به هشدارها اعتماد نمی‌کند.

 

***در سینما اتاق­‌های فکری هستند که تلاش می‌کنند به مردم آدرس غلط بدهند

 

*تسنیم: پس قصد سینمای آمریکا لیبرالیزه کردن زندگی مردم ایران نیست؟

طبعاً در هر کشوری در هر ملتی یک گروه­‌هایی هستند که می­‌خواهند فکر خودشان را گسترش بدهند و برای تغییر مشخص باورها، به کشورهای دیگر ببرند. در کشور ما هم از این گروه‌ها وجود دارند. اما این که فکر کنیم همه سینمای آمریکا و دنیا با این فرض و هدف فیلم می‌سازند، شوخی است. در سینما اتاق­‌های فکری هستند که تلاش می‌کنند به مردم آدرس غلط بدهند و بگویند اکران فیلم خارجی دارد نظام فکری شما را تغییر می‌دهد. شبیه همان گروه‌هایی که طبق مثال خود شما در اوایل انقلاب با اصل قرار دادن کمدی‌های لاندو بوزانکا، کل اکران فیلم خارجی را به نفع خودش، از بین برد.

*تسنیم: یک دستاویز دیگری که دارند  گفتمانی مبهم در مورد سبک زندگی است.

من باز تکرار می­‌کنم یکسری ارزش­ها در ذهن هر سینماگر و تصمیم­‌گیری و مسئولی است، بیایند بنشینیم با هم براساس همان ارزش­‌ها فیلم­‌های خارجی را نگاه کنیم.

*تسنیم: مفهوم این حرف‌های شما این است که سینمای ایران ضد ارزش است!

منظور من این است که به بهانه «ارتقاء سینمای ایران»، داریم مردم کشورمان را از چه منابع مهمی محروم می­‌کنیم. من دشمن سینمای ایران نیستم. اتفاقا در دراز مدت این تلاش برای حفظ منافع از طریق انحصار، ضد کیفیت خود این سینما عمل کرده است. حاصل بعد از چهل سال، همین محصولات نازل و بی‌کیفیت‌ای است که چه زیر نام ارزشی، چه روشنفکری و چه جریان اصلی، می‌بینیم. استقبال مردم ایران هم که در همین حد است!

***با هر متر و معیاری، قطعاً به نظر من سینمای امروز آمریکا از سینمای ایران سینمای ارزشی­تری است.

*تسنیم: سینمای ایران ضد ارزش‌­های انسانی است یا نیست؟

تکرار می‌کنم؛ با هر متر و معیاری، قطعاً به نظر من سینمای امروز آمریکا از سینمای ایران سینمای ارزشی‌­تری است، سینمای هنرمندانه­‌تری است، سینمای حتی تجربه­‌گرا­تری است. ولی این شعارها به درد منافعِ گروه‌های خاص در ایران می­‌خورد. به خاطر همین هم من همیشه می­‌گویم وقتی می­­‌گویند فیلم خارجی نیاید به خاطر منافع ملی؛ من می‌پرسم منافع ملی یا منافعِ گروه‌های خاص؟ یعنی واقعاً منظور ما منافع ملی است؟

طبعا اعتقاد دارم همۀ گروه­‌ها باید فیلم­شان را بسازند. ولی گروه‌های مختلف بر اساس شعارهای بی‌پشتوانه از رانت سازمان سینمایی برخوردار نشوند. در فضای آزاد، خود مردم پاسخش را می­‌دهند که چقدر دوستش دارند. بدون اینکه اپوزیسیونی ساخته شود یا سینماگری که بخواهد پشت ارزش‌ها پنهان شود. مردم به دلیل فیلم دیدن، بروند بلیط بخرند، در فضای سالم. در این شرایط بدون انحصار، معلوم می‌شود که فرهنگ مردم در چه شرایطی کدام نوع فیلم‌ها را می‌پذیرد و حمایت می‌کند.

***جوان ایرانی بدون قهرمان چگونه بزرگ می‌شود؟در یک فرهنگ سینمایی چه کسانی فیلم افسرده می‌سازند یا امیدواری‌های آبکی و فرمایشی، جوان ایرانی چگونه بزرگ می‌شود؟!

*تسنیم: نسل بی قهرمان سینمای ایران، فاقد شجاعت، چگونه نسل بعدی را تربیت می‌کند؟

من همیشه می­‌گفتم جوان ایرانی چگونه بزرگ می­‌شود؟ جوان ایرانی دارد بدون بتمن، بدون سوپرمن، بدون ابرقهرمان، بدون کمدی رمانتیک­‌هایی که نتیجۀ نهایی‌­شان نزدیکی قلب زن و مرد است، بدون ملودرام­‌هایی که وقتی فیلم تمام می‌شود انگار مهربان­تر می­‌شوید، بزرگ می شود. بچه­‌های دنیا دارند با این فیلم­‌های به نظرم سالم­تر بزرگ می­شوند و بچه­‌های ما دارند با این فیلم­ها…  

چند روز پیش در یک شبکه عربی کابوس من زنده شد. دیدم چند تا از این تصاویر ابرقهرمانی را پخش کرد و یک خانواده عرب را نشان داد، دم‌شان هم گرم: زیرش نوشت: «ما همه ابرقهرمان هستیم.» دنیا دارد همه انواع فیلم را می‌بیند؛ یعنی آن طرف دارد اینطوری اتفاق می­‌افتد و این طرف مخاطب ایرانی مجبور است در یک فرهنگ سینمایی که یا فیلم افسرده می‌سازد یا امیدواری‌های آبکی و فرمایشی، و در شرایط انحصار بزرگ شود. نه عموم استعدادهای مردم ایران در این شرایط می‌توانند به سمت فیلمسازی جلب شوند، و نه فیلم خارجی اکران می‌شود.

***چرا باید برای دیدن فیلم خارجی هر خانوادۀ ایرانی، باید تبدیل به “قاچاقچی” بشود؟!

*تسنیم: اما مردم‌ ما این فیلم‌ها را به شکل قاچاقی دانلود می‌کنند. فرهنگ دانلود فیلم قاچاق چه تاثیری بر جوان ایرانی خواهد گذاشت؟

چه فایده. کسی که از طریق قاچاق به چیزی دست پیدا می­‌کند فکر می­‌کند ارزش­‌هایی که در آن فیلم قاچاق می­‌بیند بخشی از فرهنگِ رسمی­‌اش نیست و این تاثیر وحشتاکِ دوگانه­‌ای دارد. خیلی از فیلم­سازان به من می­‌گویند «چرا این حرف را می­‌گویی؟ مردم ما که دارند فیلم‌ها را به شکل قاچاق می‌بینند!» جدا از این بحث اخلاقی که چرا باید برای دیدن فیلم خارجی هر خانوادۀ ایرانی، باید تبدیل به “قاچاقچی” بشود؛ بحث بعدی این است که مردم ما ارزش­‌های حاکم بر این فیلم‌ها را که به ذهنیت خودش نزدیک‌تر می‌بیند، در برابر فرهنگ رسمی قرار می‌دهد. در بسیاری از موارد ارزش­هایی که در فیلم قاچاق دیده به فطرتش نزدیکتر است، به انسانیتش نزدیک­تر است. پس از کشور خودش بیشتر و بیشتر فاصله می‌گیرد.

*تسنیم: این نکته که دیدن فیلم خارجی از این طریق، جوان ایرانی را قاچاقچی تربیت می‌کند هراس انگیز است.

هراس اینقدر واقعی است که می‌توانید ببیند نفوذش در سینمای ایران و میان مردم چقدر است. سینمای ایران چه در وجه ارزشی خودش و چه در وجه روشنفکری خودش چه تاثیری بر قشر جوان و نوجوان، مخصوصا متولدان دهه هفتاد تاثیر گذار نیست. سال‌ها در سینمای ایران خواستند به جای یکسری افراد، یکسری افراد دیگر ستاره شوند، جناح­‌های مختلف این کار را کردند، نتیجه­‌اش چه شد؟ شما یک سفر به شمال دریا بروید ببینید روی حولۀ مردم عکس چه کسی را می­‌بینید؟

*تسنیم: بتمن، اسپایدرمن، ولورین، و …

و شخصیت‌های کمپانی پیکسار و فردین مثلا. همان چیزهایی که سال‌ها با آن مخالفت شده. پس عوض مدیریت فرهنگ، کاملا از دست‌اش داده‌ایم. ۴۰ سال است شرایط اینطوری پیش رفته. پس  هراس واقعی بین دعواهای گروه­‌های درگیر است، نه آن چه مردم دوست‌اش دارند و حمایت‌اش می‌کنند. هراس واقعی این جاست که وقتی که ما چرخه سینما را از شکل طبیعی خودش خارج می­‌کنیم آن وقت پیش­ پاافتاده­‌ترین شکل­‌های هنری می­‌آیند خودشان را مطرح می­‌کنند.

***مردم در برابر مبتذل‌ترین اشکال فرهنگ بی­‌دفاع شده‌اند

*تسنیم: این انحصار در سینمای ایران مردم را به سوی سریال‌های نازل ترکی و ماهواره‌ای سوق دارد.

هنوز فرصت‌اش را پیدا نکرده‌ام که بنشینم و یک سریال مشهور ترک را ببینم تا اظهارنظر کنم. اما در هر صورت نکته‌ای که مطرح می‌کنید، درست است. در این شرایط نابهنجار، سلیقه هنری پایین می‌آید و مردم ما در برابر سطح‌ترین گرایش‌های فرهنگی آسیب‌پذیر می‌شوند. من در حوزۀ کاری خودم هر وقت محصول باکیفیت ارائه دادم مخاطب استقبال کرده. ولی وقتی شما چه با شعار روشنفکری و چه ارزشی، اجازه نمی­‌دهید شکلِ عادیِ ارزش­‌ها جریان داشته باشد، [در شرایطی که در بسیاری از موارد خود این فرهنگ تزریقی از کیفیت نازل و سطح پایینی برخوردار است] چه اتفاقی می­‌افتد؟ مردم در برابر مبتذل‌ترین اشکال فرهنگ بی­‌دفاع می­‌شوند، یعنی کسی که به وقت خودش فیلم مخمصه مایکل‌مان را روی پرده عریض سینما ندیده است به نظرم خیلی آسیب­ پذیرتر است نسبت به سریال‌های سطح پایین.

*تسنیم: یعنی ممکن است به چنین سریال‌هایی سمپات شود.

نسبت به یک سریالِ پیش­‌ پا افتاده ماهواره­‌ای یا داخلی آسیب­ پذیرتر می‌شود. کدام فیلم سینمای ایران با ارزش­‌های مدنظر مسئولین (ارزش­‌هایی که اعلام می­‌کنند) به اندازه ترمینال اسپیلبرگ با ارزش­‌های مدنظر همسو است؟ یا مثلا در جستجوی نیمو و داستان اسباب‌بازی ۳؟ پس مشکل کجاست؟! بعد برسیم به یک بخش خیلی مهم ماجرا آن هم این است این وسط خود سینمای ایران هم قربانی این داستان شده است.

شما آمدید برای یک سود مقطعی، برای راحتی بیشتر، برای یک نوع اقتدارگرایی رقیب خارجی­‌تان را حذف کردید. الان رسانۀ من کافه سینما اگر رقیب نداشته باشد به شدت افت می­‌کند و پسرفت می­‌کند و از بین می­‌رود اصلاً ارتباطش با مردم از بین می­‌رود، در غیر این صورت، نیازش را به ارتباط با مردم از دست می‌دهد. در این شرایط فرضی انحصار، هر کس بخواهد مطلب سینمایی بخواند باید بیاید داخل کافه سینما، پس مشکل حل است! هر کسی می­‌خواهد بروند سینما، باید فیلم ایرانی ببیند، پس مشکل حل است. نتیجه‌اش این می‌شود که مردم قهر می­‌کنند و نمی­‌روند. پرفروش­ترین فیلم سینمای ایران چند درصد دانلود فیلم‌های ضعیف خارجی مخاطب دارد؟ با بازی تاج و تخت و خانه پوشالی مقایسه نمی­‌کنم. دارم با مومیایی که یک فیلم شکست­ خورده در سطح جهانی است و در ایران هم تبلیغ نشده مقایسه می‌کنم، فیلمی که در سطح جهان شکست خورد و اجازۀ ادامۀ ساخت سری فیلم­های ترسناکِ نسل جدید مومیایی را از کمپانی یونیورسال گرفت. این فیلم چند برابر پرفروش­ترین فیلم سینمای ایران دیده شده است؟ ۷ میلیون بار در هفته اول . خیلی عجیب است، یک محصول شکست­ خوردۀ کمپانی یونیورسال، طبق آمار خودتان، هفت میلیون بار در ایران دانلود شد.

بازی تاج و تخت به نظرم یک سریالی است که در شرایط عادی باید با درجه­‌بندی سنی دیده شود، ولی با درجه­ بندی سنی ۲۷ میلیون بار در ایران دانلود شده است. این آمار عجیب نیست؟

***سینمای الان چین کجا و سینمای ۵ ساله گذشتۀ چین کجا! مگر الان چینی­‌ها در هالیوود سرمایه­‌گذاری نمی­‌کنند و مگر انتقال تکنولوژی به چین صورت نمی‌گیرد؟

*تسنیم: تجربه کشورهای دیگر در این زمینه چگونه است؟

درست همین جا این سوال پیش می‌‎آید که آیا واقعا ممنوعیت نمایش فیلم خارجی، به بالا رفتن کیفیت در سینمای ایران، کمک کرده است؟! سینمای کره جنوبی را ببینید که چطور در بازار آزاد کامل بسیار رشد کرد. سینمای ترکیه همین طور. و فیلم چینی که در حضور رقیب آمریکایی، روز به روز دارد قدرتمندتر می‌شود. سینمای الان چین کجا و سینمای ۵ ساله گذشتۀ چین کجا! مگر الان چینی­‌ها در هالیوود سرمایه­‌گذاری نمی­‌کنند و مگر انتقال تکنولوژی به چین صورت نمی‌گیرد؟ درنتیجه می­‌خواهم بگویم اگر همۀ این‌ها را کنار بگذارم و نفع صرف را کنار بگذاریم، نه صنفِ راحت­ طلب رو به افول و نزول و در حال قرقره کردن بحث­‌ها و ایده­‌های ۶۰ سال پیش را، باز نمایش فیلم خارجی به نفع است.

***امنیت اصناف انحصاری سینمایی را ، امنیت ملی جا زده‌اند.

 

*تسنیم: هنوز مهمترین مباحث در سینمای ایران پیش کشیدن دعواهای صنفی است.

امنیت اصناف انحصاری سینمایی را ، امنیت ملی جا زده‌اند. حتی اگر همۀ این‌ دعواها را کنار بگذاریم باز در شرایط عادی پیشرفت صنف هم با نمایش فیلم خارجی ممکن است. همیشه پراید را مثال می­‌زنیم. پراید به نوعی متاسفانه قاتل مردم ایران هست و در فضای ایران مردم مجبور شدند پراید بخرند، یعنی شما رسماً می­‌بینید یک محصولی جلوی چشم شما تولید می­­‌شود که هموطنان شما را می­‌کُشد ولی از آن دفاع می­‌کنند، چون خودمان داریم آن را تولید می­‌کنیم! وحشتناک است. آیا در نبود رقیب خارجی نبوده که پراید توانسته ادامه پیدا کند؟ وگرنه خود به خود در بازار حذف می‌شد. آیا ایرانی­‌ها در آن شرایط محصول بهتری نمی­‌ساختند؟ مگر ایرانی حق ندارد که از جان خودش و خانواده­‌اش بهتر محافظت کند؟ بعضی می­‌گویند سینما و فرهنگ را با پراید مقایسه نکنید، باز به نظرم این یک شعار اشتباهی است که در فرهنگ ما به نفع خود، جا انداخته‌اند. چه فرقی می­‌کند؟ کالای فرهنگی تفاوت چندانی با دیگر کالاهای مصرفی ندارد، همان طور که در آن مرز هنر و زندگی روزمره، بیش از گذشته از بین می‌رود.

***با دیدن فیلم ایرانی اعتقادتان را به هنر از دست می‌دهید!

 

* تسنیم: این وسط، جالب این جاست که فیلم نوستالژیک وزیر محترم ارشاد بن هور است.

مسئول سابق آن یکی نهاد، فیلم نوستالژیکش پاپیون است. آن یکی، فیلم محبوبش اسپارتاکوس است. این مسئولان محترم این فیلم ها را قبلا روی پرده سینما دیده‌اند. مگر اینها مسئولین مملکت ما نیستند؟ این فیلم­‌ها در کدام فضا ساخته شدند؟

*تسنیم:  من با دیدن فیلم ایرانی خشن‌تر و عصبی‌تر می‌شوم.

 با دیدن بسیاری از این فیلم‌ها، اعتقادتان را به هنر از دست می‌دهید. پس زنده‌باد تولید و مصرف محصول داخلی و خارجی با کیفیت در بازار آزاد مردمی، از طریق به ثمر رسیدن عموم استعدادها.  

 

****

———————————-

گفت‌وگو از رضا حمیدی و امید سهرابی

———————————-

انتهای پیام/

true برچسب ها :

این مطلب بدون برچسب می باشد.

true

منبع: امتداد نیوز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.emtedadnews.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «امتداد نیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۱۷۷۵۸۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

مقیمی: مأموریت تدوین نظام‌نامه دانشگاه تمدن‌ساز به دانشگاه تهران واگذار شد

به گزارش گروه آموزش و دانشگاه خبرگزاری علم و فناوری آنا، سید محمد مقیمی رئیس دانشگاه تهران در گردهمایی معاونان اداری و مالی دانشکده‌ها و واحد‌های دانشگاهی دانشگاه تهران که در محل دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد، با اشاره به قرارگیری در آستانه برگزاری بزرگداشت ۱۷۵۷ سال سنت دانشگاهی ایران همزمان با نودمین سالگرد فعالیت دانشگاه تهران، گفت: ما می‌دانیم که واقعیت‌های سنت دانشگاهی در تمدن ایران که دنیا به آن اعتراف دارد، محدود به چند دهه سابقه دانشگاهی نیست بلکه برای شکل‌گیری دانشگاه در قالب مدرن، مجموعه ساختمان‌هایی در ۹۰ سال گذشته برای دانشگاه تهران شکل گرفت و دارالفنون به آن منتقل شد. نهاد‌های بین‌المللی سابقه بیش از ۱۷ قرن نهاد دانشگاه در ایران را ثبت کرده‌اند و یونسکو در سال ۲۰۱۷ دانشگاه جندی‌شاپور را به عنوان قدیمی‌ترین نهاد علم در دنیا معرفی کرد که اکنون این قدمت به ۱۷۵۷ سال رسیده است.

وی با اشاره به اینکه سال گذشته با حضور در شورای معین شورای عالی انقلاب فرهنگی به توضیح مبانی انضمام قدمت نهاد‌های علم ایران به سابقه دانشگاه تهران پرداخته و در پی آن شورای عالی انقلاب فرهنگی، ماموریت برگزاری بزرگداشت سنت دانشگاهی و نظام آموزش عالی ایران و تدوین نظامی برای سنت دانشگاهی را به دانشگاه تهران واگذار کرده است، افزود: با مطالعه سنت دانشگاهی در ایران زمین، به نوعی سابقه جندی شاپور، نظامیه‌ها، ربع رشیدی، دارالحکمه‌ها و دارالفنون به دانشگاه تهران پیوند می‌خورد. اسناد پشتیبان قوی برای انضمام این سوابق ارزشمند به یکدیگر داریم و در حال باززنده‌سازی این سیر تکامل هستیم و باور داریم دانشگاه تهران به عنوان نماد آموزش عالی ایران میراث‌دار این قدمت و پیشینه است.

مقیمی با اشاره به ارائه پیشنهاد دانشگاه تهران به شورای عالی انقلاب فرهنگی جهت تدوین نظام‌نامه‌ای برای دانشگاه تمدن‌ساز، گفت: در مصوبه جدید شورای عالی انقلاب فرهنگی در سال ۱۴۰۳، ماموریت تدوین نظام‌نامه دانشگاه تمدن‌ساز به دانشگاه تهران واگذار شد.

استاد دانشکدگان مدیریت دانشگاه تهران بر تلاش علمی برای ضمیمه شدن تجربه پرافتخار نهاد‌های علم در ایران به قدمت دانشگاه تهران به عنوان نماد آموزش عالی ایران تاکید کرد و اظهار داشت: مبنای قانونی قوی و اسناد پشتیبان علمی برای انضمام قدمت دانشگاه جندی شاپور به دانشگاه تهران فراهم شده است. در نظر گرفتن چند دهه قدمت برای دانشگاه تهران، با واقعیت تمدنی ما سازگار نیست بلکه دانشگاه تهران ریشه در تاریخ تمدن ما دارد؛ تاریخی که قدمت دانشگاه جندی شاپور به عنوان مبدأ آموزش عالی جهان را برابر ۱۷۵۷ سال تایید می‌کند و یونسکو نیز این قدمت را تصویب کرده است. دانشگاه تهران به عنوان نماد آموزش عالی ایران در سپهر علم و فرهنگ کشور می‌درخشد و میراث‌دار این قدمت ۱۷۵۷ ساله است.

 مقیمی در ادامه سخنانش به نقد کم‌کاری‌ها در تبیین و تبلیغ تاریخ تمدن ایران زمین و خدمات متقابل اسلام و ایران پرداخت و تصریح کرد: جریان‌های تقابلی با ارزش‌های تمدنی ما، هم تمدن اسلامی و هم تمدن ایرانی را نشانه گرفته‌اند. تلاش‌های سازماندهی‌شده برای رنگ باختن هویت ایرانی و فراموش شدن افتخارات تمدنی و ترویج حس شیفته غرب شدن، در حالی صورت می‌گیرد که رویکرد تقابلی آنها به دنبال این است که هم تمدن اسلامی و هم تمدن ایرانی را زیر سوال ببرد.

وی افزود: در اسرائیل با برگزاری جشن پوریم معتقد هستند که به نوعی موفق شده‌اند تمدن ایرانی را به زمین بزنند و عده معدودی از مدعیان ملی گرایی که تقابل با فرهنگ اسلامی را در پیش گرفته اند، بدلیل جهالت یا دین ستیزی، بدون اینکه از فلسفه شکل‌گیری رژیم صهیونیستی و ارزش‌های فرهنگی آن آگاه باشند، از اقدامات آن حمایت می‌کنند؛ بنابراین باید همگان را به تمدن و هویت ایرانی توجه بدهیم و بیشتر آگاهی‌بخشی کنیم. به شدت به کار کردن بر روی تمدن و هویت ایرانی نیاز داریم.

این مسئول ادامه داد: این درحالی است که بعضی افراد نادان دوست‌نما نیز از سوی دیگر می‌گویند وقتی از اسلام صحبت می‌کنیم، تمدن ایرانی را باید کنار بگذاریم. این حرف نابجایی است و به نوعی همکاری و همراهی با همان افرادی است که تمدن اسلامی را مورد هجمه قرار می‌دهند. این افراد که به ظاهر خود را متدین و مدافع نظام و رهبری نشان می‌دهند اتفاقا برعکس دیدگاه رهبری اقدام می‌کنند و به نظام ضربه می‌زنند. معتقدیم خروجی این دیدگاه افراطی که می‌خواهد تمدن ایرانی را مورد هجمه قرار دهد متناسب با همان رویکردی عمل می‌کند که غربی‌ها تمدن اسلامی را مورد هجمه قرار می‌دهند.

 مقیمی با اشاره به اینکه ویل دورانت کانون تمدن‌سازی در ایران را دانشگاه جندی شاپور دانسته است، افزود: دانشگاه یکی از ارکان سه گانه تمدن است و یکی از مبنا‌هایی که بخواهیم قدرت یک تمدن و نظام‌مندی یک حکومت را ارزیابی کنیم، وجود دانشگاه‌ها است. در بزرگداشت ۱۷۵۷ سالگی سنت دانشگاهی در ایران که ۸ خرداد ماه همزمان با نود سالگی دانشگاه تهران برگزار می‌شود، به دنبال تبیین نقش تمدن‌سازی دانشگاه تمدن‌ساز در دستیابی به تمدن نوین اسلامی ایرانی هستیم که در این راستا بیش از ۱۳۰۰ ایده و پیشنهاد از سوی دانشگاهیان و مردم در سامانه نظام پیشنهاد‌های دانشگاه ثبت شده است و طی یک هفته آینده ۹۰ ایده به عنوان ایده برتر معرفی و در طول سال ۱۴۰۳ اجرایی می‌شوند.

 مقیمی با اعلام اینکه معاونان اداری و مالی و معاونان اجرایی دانشکده‌ها و واحد‌های دانشگاهی دانشگاه تهران به عنوان رابط و حلقه اتصال واحد‌های دانشگاهی با ستاد بزرگداشت ۱۷۵۷ سال سنت دانشگاهی در ایران همکاری خواهند داشت، گفت: انتظار می‌رود در هر دانشکده حداقل یک رویداد مهم و متفاوت همزمان با برگزاری این بزرگداشت در طول سال ۱۴۰۳ اجرا شود.

رئیس دانشگاه تهران افزود: روز هشتم خرداد ماه از هر دانشکده دانشگاه تهران، تعدادی فارغ‌التحصیل یا دانشجویانی که در آستانه فارغ‌التحصیلی هستند به صورت نمادین در آیین بزرگداشت ۱۷۵۷ سال سنت دانشگاهی در ایران حضور پیدا کرده و لباس فارغ‌التحصیلی به تن می‌کنند که از این افراد با حضور هیات رئیسه دانشکده‌ها تجلیل می‌شود. همچنین عکس یادگاری در سردر دانشگاه با حضور این منتخبین دانشکده‌ها خواهیم داشت.

استاد دانشکدگان مدیریت دانشگاه تهران از اجرای نماد ویژه و فاخر برای بزرگداشت ۱۷۵۷ سال سنت دانشگاهی ایران همزمان با نودمین سال فعالیت دانشگاه تهران در چهارراه واقع در پردیس مرکزی دانشگاه تهران خبر داد و افزود: سکه نقره ویژه این بزرگداشت از سوی بانک مرکزی در حال ضرب است و قرار است در یکی از چک‌پول‌ها نیز نماد سردر دانشگاه تهران درج شود.

رئیس دانشگاه تهران همچنین از برگزاری اجلاس سراسری روسای دانشگاه‌ها و پارک‌های علم و فناوری از دوم تا چهارم خرداد ماه در دانشگاه تهران خبر داد و اظهار داشت: این اجلاس در سالن اجلاس جدید دانشگاه تهران که به مناسبت یکهزار و هفتصد و پنجاه و هفتمین سال پایه گذاری سنت دانشگاهی در جهان با ظرفیت ۲۳۰ نفر احداث شده است، برگزار خواهد شد و اجلاس روسای دانشگاه‌ها اولین برنامه‌ای است که در این سالن باشکوه برگزار می‌شود.

انتهای پیام/

دیگر خبرها

  • هفته پررنگ فیلم کوتاه و مستند/ از یک شایعه تا وظیفه جدید سینمایی
  • علم‌الهدی: وقتی نیرو‌های نخبه نظام به دنبال اجرای شرع و قانون بیفتند، باید حمایت مردم نیز پشتیبان آنها باشد/ حجاب متعلق به فرهنگ ایران است؛ در شاهنامه، فردوسی از قول منیژه نقل می‌کند «منیژه منم، دخت افراسیاب، برهنه ندیده تنم آفتاب»
  • دستاورد مجموعه‌های دانش‌بنیان‌ ایرانی قابل تقدیر است
  • تفاوت عجیب قیمت خودرو در ایران و امارات
  • مقیمی: مأموریت تدوین نظام‌نامه دانشگاه تمدن‌ساز به دانشگاه تهران واگذار شد
  • فرآیند پخت نان لواش به شیوه استانبولی
  • «فسیل» در نمایش برخط هم رکورد زد
  • دین سینما به امام صادق‌(ع) چه زمانی ادا می‌شود؟
  • رکورد فروش اکران برخط فیلم‌های سینمایی جابه‌جا شد
  • وقتی «فرهنگ» در میدان «دیپلماسی» قد عَلَم می‌کند