ضرورت حفاظت از زیست بوم ها با فرهنگ سازی و آگاهی بخشی
تاریخ انتشار: ۱ آبان ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۵۱۹۶۶۵۴
تهران- ایرنا- حفاظت از عرصه های مختلف محیط زیست به عنوان تنها زیستگاه بشر اهمیت بسیاری دارد. امروزه، بحرانهای زیست محیطی تا میزانی افزایش یافته اند که زندگی انسان و دیگر موجودهای زنده را به خطر انداخته است و همین موضوع ضرورت فرهنگ سازی برای تعامل سازنده انسان با زیست بوم ها را آشکار می سازد.
مطبوعات کشور به طور روزانه مهمترین و برجسته ترین رخدادهای داخلی و خارجی را پوشش می دهند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گروه اطلاع رسانی ایرنا؛ موضوع های یادشده را که انعکاس قابل توجهی در روزنامه های صبح دوشنبه یکم آبان 1396 خورشیدی داشت؛ با هدف آگاهی بخشی و اطلاع رسانی بررسی کرده است.
** محیط زیست و چالش های فراروی آن
بهره برداری های انسان از محیط اطراف و بی توجهی به پیامدهای آن از علت های اصلی تخریب زیست بوم ها به شمار می رود که از آن جمله می توان به قطع درختان، گسترش بیرویه شهرها و کارخانهها اشاره کرد و تنها با اجرای سیاست های اصلاحی است که می توان، جانی دوباره به محیط زیست بخشید.
روزنامه «ایران» در گزارشی با عنوان «بارشهای امسال به داد جنگلهای زاگرس رسید»، نوشت: قصه درد زوال و خشکیدگی جنگلهای زاگرس برای نخستین بار در سال 78 بود که آغاز شد و تا همین الان که حدود 18 سال از آن میگذرد، به پایان نرسیده است. شاید بتوان عمق فاجعه را در این جمله ریاست جمهوری که «درد درختان بلوط کمتر از درد دریاچه ارومیه نیست»، درک کرد. به گفته کارشناسان اگر روند آتشسوزیهای طبیعی و عمدی، بهره برداریهای بیرویه، خشکسالی، ریزگردها، بیماریها و آفات، تخریب اراضی جنگلی و.... به همین منوال ادامه داشته باشند تا 50سال آینده تنها خاطرهای از بزرگترین پهنه جنگلی کشور به یاد میماند.
حجتالله فتحی معاون فنی منابع طبیعی و آبخیزداری استان ایلام در گفتوگو با روزنامه ایران، اظهار داشت: روند زوال و خشکیدگی درختان بلوط در استانهای زاگرس نشین پدیدهای نو نیست و از 11 استان این منطقه 6استان درگیر این پدیده هستند. ایلام یکی از استانهایی است که جنگلهای زاگرسی آن بیشترین آسیب را دیده است. طی این سالها از 6 میلیون هکتار جنگلهای زاگرسی استان، حدود یک میلیون و130 هزار هکتار دچار خشکیدگی شدهاند. 10 درصد این میزان بیش از 70 درصد آسیب جدی دیدهاند. وی ادامه داد: خشکسالیهای چند سال اخیر از مهمترین دلایل زوال جنگلهای زاگرسی بوده، اما خوشبختانه امسال بارشها مناسب بوده و میتوانم اعلام کنم که با توجه به میزان رطوبت کافی و پدیدههای جوی مناسب خشکیدگی درختان کند شده و پیشرفت بیماری تحت کنترل است.
این روزنامه همچنین در گزارشی با درج عنوان «دریاچه آب میرود»، آورد: حالا دریاچه ارومیه را در برههای حساس و سرنوشت ساز و بار دیگر در آستانه فروپاشی قرار داده است. وخامت اوضاع در گوشه شمال غربی ایران به قدری است که اگر کارشکنیها بیش از این ادامه یابد، بزرگترین پهنه آبی کشورمان که تا همین چند سال قبل سرچشمه زایش و شور حیات در سراسر آذربایجان بود با تداوم بیآبی به بزرگترین کانون بحرانی گرد و غبار نمکی و سمی، نه فقط برای آذربایجان، که برای منطقهای به شعاع 500 کیلومتر مربع با دایره تأثیرگذاری روی جمعیتی بالغ بر 60 میلیون نفر در کشورهای ایران، ترکیه، آذربایجان، ارمنستان و عراق تبدیل میشود و پیشبینی تلخ برنامه محیط زیست سازمان ملل تحقق مییابد!
گفتوگوی خبرنگار «ایران» با ساکنان و دهیاران 2 روستای سارای و آغ زیارت در شرق و غرب دریاچه ارومیه نیز حکایت از افزایش تعداد بیماران تنفسی و سرطانی این دو روستا دارد با این حال و در کمال شگفتی، هر روز بر میزان برداشت بیرویه آب از منابع سطحی و زیرزمینی افزوده میشود تا نتیجه امر همانا پسروی شدید دریاچه و ایجاد بیش از 3 هزار و 500 هکتار شوره زار در بستر دریاچه و گسترش کانونهای بحرانی گرد و غبار در پیرامون دریاچه باشد.
روزنامه «اعتماد» در یادداشتی با قلم کاووس سیدامامی استاد دانشگاه و با درج عنوان «محیط زیست در فضای مجازی»، آورد: شواهد موجود در جامعه نشانگر آن است که آگاهیهای محیط زیستی شهروندان ایران به سرعت در حال افزایش است. این آگاهی و حساسیت نسبت به خطرهای تخریب محیط زیست در ایران و جهان سبب شده است که گفت وگوها و تبادل اطلاعات محیط زیستی در رسانههای جمعی و اجتماعی رشدی چشمگیر یابد. از منظری جامعهشناختی میتوان این تحول را یکی از نشانههای رشد جامعه مدنی در ایران دانست. فضای مجازی و به ویژه رسانههای اجتماعی در این میان فرصت مغتنمی فراهم کرده است تا انواع اخبار، تصاویر، فیلمهای کوتاه و سایر مطالب مرتبط با حوزههای گوناگون محیط زیست- از آب و خاک و آلودگی محیط گرفته تا زباله و تنوع زیستی- به سرعت در رسانههای اجتماعی دست به دست شود.
در ادامه این یادداشت می خوانیم: اما به موازات این کنشگری در تریبونهای گوناگون رسانهای شاهد گسترش برخی کژکارکردیها، بیاخلاقیها و در نهایت مخاطرات اجتماعی هستیم که باید مورد خطاب قرار گیرند تا روند رشد آگاهی و کنشگری محیطزیستی در مسیری درست، اخلاقی، و دمکراتیک قرار گیرد. فراموش نکنیم همین پدیده گسترش مشارکت تودهای در فضای مجازی در برخی نقاط جهان پیامدهای منفی نیز داشته است. یک نمونه که میتوان ذکر کرد جا انداختن این باور در حدود نیمی از جمعیت امریکاست که تغییرات آب و هوایی منشأ انسانی ندارد و درنتیجه این بخش از جمعیت امریکا در عمل منکر چنین نقشی شوند، در حالی که اکثریت قاطع دانشمندان با شواهد علمی تغییرات مذکور را ناشی از فعالیتهای انسان دانستهاند.
روزنامه «قانون» در گزارشی با عنوان «احیای خلیج گرگان و دریاچه های کشور با رود ابریشم»، نوشت: طرح اتصال دریای خزر به دریای عمان موسوم به ایرانرود، یک طرح جامع، چند بُعدی و چند منظوره است. در این طرح به دلیل اینکه مسیری برای انتقال آب از داخل کشور ایران مهیا میشود، در درجه اول نگاهها معطوف به جنبه آبرسانی طرح به اقصی نقاط داخل ایران میشود و به دنبال آن بُعد زیست محیطی آن در کانون توجه قرار میگیرد. یکی از دغدغههای فعالان محیط زیست در مورد این طرح و اشکالی که همواره بر آن وارد آوردهاند، بحث شوری آب بوده است؛ حال آنکه امروزه با رشد فناوری و توسعه دستگاههای آب شیرینکُن که اکنون در نقاط زیادی از دنیا مورد استفاده قرار گرفته است، این اشکال را باید از پیش برطرف شده دانست. در خصوص بستر کانال ایرانرود و نشت آب شور به سایر نقاط زمین نیز میتوان به مدد فناوری، بستری ایجاد کرد که از نشت آب به سطح زیرین زمینهای همجوار و شور شدن آنها جلوگیری کند.
در ادامه این گزارش آمده است: مشکلات زیستمحیطی «ایران رود» قابل حل است ؛آب، آبادانی و« ایران رود» آب میآورد. اگر این را بپذیریم که اشکالات آبرسانی و محیطزیستی وارده بر طرح ایرانرود، قابل برطرف و مرتفع کردن هستند، باید پذیرفت که اجرای ایران رود حتی میتواند منشأ اقدامات مفید و ارزندهای در حوزههای آبرسانی به داخل ایران و محیطزیست نیز باشد و باعث ارتقای بسترها و شاخصهای زیستمحیطی شود؛ برای مثال رطوبتی که ایرانرود در مسیر خود ایجاد میکند، زمینه مساعدی برای درختکاری و ایجاد فضای سبز و گسترش سطح سبز کشور ایجاد میکند، یا همان طرحهای مرحوم فرزاد برای ایجاد دریاچه در چاله جازموریان، کویر لوت و دشت کویر.
** دام گسترده چالش نهنگ آبی و ضرورت آگاهی بخشی به جوانان
نهنگ آبی یک بازی چالش برانگیز 50 مرحلهای است که در مراحل پایانی سختتر میشود و دامی خطرناک را پیش روی جوانان و نوجوانان می گستراند. اتفاقی که در اصفهان برای 2 دختر نوجوان رخ داد، زنگ خطری بود تا خانواده ها، نهادها آموزشی و مسوولان با آگاهی بخشی به افراد جامعه از وقوع رویدادهای مشابه جلوگیری کنند.
روزنامه «ایران» در گفت وگویی با سرهنگ سید مصطفی مرتضوی رییس پلیس فتای اصفهان و با انتشار عنوان ««نهنگ آبی» بلای جان دو دختر نوجوان؟!»، آورد: پرونده اقدام به خودکشی دو دختر نوجوان ابتدا در اختیار پلیس آگاهی استان بود و بعد از آن برای تحقیقات تکمیلی به پلیس فتا ارسال شد. با این حال ما بهعنوان پلیس فتا نمیتوانیم تا زمان انجام تحقیقات تکمیلی و تخصصی اظهارنظر دقیقی داشته باشیم و ارتباط این افراد با بازی نهنگ آبی را تأیید کنیم. گویا اعلام شده که دو دختر نوجوان پیش از اقدام به خودکشی پیامی را ضبط کردهاند و در آنجا علت خودکشیشان را تحت تأثیر بازی نهنگ آبی عنوان کردهاند. اما این ظاهر ماجراست و ما بهعنوان پلیس فتا تا بررسی دقیق و رسیدن به مستندات کافی نمیتوانیم با قاطعیت اعلام کنیم علت خودکشی این دختران بازی نهنگ آبی بوده است.
در ادامه این گفت وگو می خوانیم: به طور قانونی کاربران نمیتوانند در کشور ما این بازی را انجام دهند اما کاربرانی هستند که با بهکارگیری «وی پی ان » از طریق راههای غیرقانونی به سراغ چنین بازیهای خشن یا سایتهای پوچگرا میروند. از اینرو ما باید بررسی دقیق تری از این پرونده داشته باشیم تا بتوانیم با قطعیت علت حادثه را اعلام کنیم.
روزنامه «آرمان» با انتشار عنوان «نهنگ آبی وارد میشود!»، نوشت: تلخکام از خواندن اخباری که هشداردهنده است؛ این شاید توصیف مناسبی باشد برای آغاز هفتهای که نتوانست دومینوی اخبار تلخ و شوکهکننده را متوقف کند. در ادامه اخبار تلخی که این روزها میشنویم، خبر میرسد نوجوانان اصفهانی که خود را از پل عابر پیاده به پایین پرت کرده بودند تحت تاثیر چالشی اقدام به این کار کردهاند که به «چالش نهنگ آبی» شهرت یافته و تاکنون در چند کشور قربانی گرفته است.
در ادامه این گزارش آمده است: چالش نهنگ آبی یک بازی چالش بر انگیز 50مرحلهای است که در مراحل اولیه آن از کاربر خواسته میشود چالشهای آسان همچون گوش دادن به یک سبک موسیقی ویژه یا نقاشی یک نهنگ آبی بر روی بدن خود را انجام دهند، اما در مراحل بعدی این چالشها سختتر و پرخطرتر میشود. در نهایت از کاربر خواسته میشود که به زندگی خود پایان دهد. در چالشهای این بازی از کاربران خودزنی، حک شکل و شماره با چاقو بر ساعد، تماشای فیلمهای وحشتآور، حاضر شدن در اماکن، سازهها و بلندیهای خطرناک برای گرفتن عکس سلفی و بیدار شدن در ساعات نامعمول خواسته میشود.
روزنامه «اعتماد» در گزارشی با عنوان «خودکشی آخرین مرحله بازی»، آورد: حالا دیگر آخرین مرحله بازی شده بود و دخترها باید خودشان را از بلندی به پایین پرتاب میکردند و زندگی تمام میشد. در ساعتهای نزدیک به ظهر پاییزی یکی مانده به آخرین روز مهرماه از روی پل روگذر چمران زاینده رود و تمام اصفهان زیر پایشان بود. دخترها ضبط صوتی که همراهشان آورده بودند را روشن کردند و شروع کردند به حرف زدن.
در ادامه این گزارش می خوانیم: حرفهایی که جملههای آخر آن خداحافظی از مادر و پدر و دوستانشان بود. در تمام این مدت یکی از ماشینهایی که از روی پل عبور میکرد دخترها را ندید. دوتایی خود را از روی پل به خیابان پرتاب کردند. دختر ١٥ ساله در دم فوت کرد و اورژانس دختر ١٦ ساله را برای درمان به بیمارستان منتقل کرد.
روزنامه «ابتکار» در گزارشی با عنوان ««نهنگ آبی» دختران اصفهانی را بلعید»، نوشت: سقوط 2 دختر نوجوان از پل چمران اصفهان؛ خبری که در نگاه نخست در کنار سایر حوادث 2روز پیش قرار گرفت اما متعاقب آن رئیس پلیس آگاهی اصفهان اعلام کرد که این دو نوجوان قبل از سقوط صدای خود را ضبط و در این فایل صوتی با خانواده خود خداحافظی کردهاند و علت این کار را انجام بازی آنلاین نهنگآبی در فضای مجازی گفتهاند. این درحالی بود که یک ماه پیش، رئیس مرکز تشخیص و پیشگیری از جرائم سایبری پلیس فتا ناجا توضیح داد: «پرونده این بازی در ایران بسته شده و هیچ قربانی هم نداشته است.»
در ادامه این گزارش آمده است: حالا با انتشار این خبر نخستین قربانیان این بازی در ایران ثبت شده است. البته اگر تحقیقات بعدی پلیس مهر تایید نهایی درباره علت خودکشی این 2دختر نوجوان را صادر کند. حسین باهر، رفتارشناس و حقوقدان در اینباره به «ابتکار» میگوید: «وقتی قبل از ورود هر تکنولوژی، فرهنگ آن به کشور وارد نشود وقوع چنین اتفاقهایی دور از انتظار نیست. این روزها به دلیل عدم فرهنگسازی ورود انواع فناوریها از طریق فضای مجازی برای خانوادههای ایرانی مشکلساز شده است.»
بازی نهنگ آبی از ذهن یک دانشجوی اخراجی روانشناسی روس بیرون آمده تا به قول خودش «آدمهای بیمصرفی را که دلیلی برای زندگیشان ندارند، در مرحله پنجاهم این بازی به خودکشی دعوت کند.» در واقع، این بازی مرگبار، چهار سال پیش برای اولین بار در روسیه و در شبکه اجتماعی محلی «وی کی» (VKontakte) معادل فیسبوک روسیه به راه افتاد. در ابتدا این بازی همچون دیگر بازیهای رایانهای به نظر میرسید تا اینکه خبر آن در محافل خبری ایران بازتاب پیدا کرد.
** سید مصطفی خمینی؛ همراه مردم در مسیر مبارزه با ظلم و ستم
یکم آبان یادآور سالروز شهادت آیت الله سید مصطفی خمینی است، فرزند برومند بنیانگذار انقلاب که در تمام فراز ونشیب های نهضت انقلاب اسلامی همدوش پدر بزرگوار خویش بود و همراه موج خروشان ملت به پاخاسته ایران در برابر رژیم پهلوی ایستاد و در این مسیر از هیچ کوششی فروگذار نکرد.
روزنامه «قانون» در گزارشی با عنوان «آقازاده ای که آقازاده نبود»، نوشت: سرنوشتش این بود که به جرم مبارزه برای دفاع از اندیشههایش و همراهی با نهضت پدرش، بازداشت و بعد از آن به همراه خمینی کبیر(س) تبعید شود و در نهایت به شهادت برسد. شهادت مصطفی هنوز یکی از مرموزترین اتفاقاتی است که کسی از پشتپرده آن خبر ندارد. اول آبان سال 56، وقتی به پدر خبر می دهند که مرگ مصطفی مشکوک است و باید کالبد شکافی شود،ایشان اجازه این کار را نمیدهد و میگوید با این کار عده ای را به دلیل دست داشتن در این کار بازداشت می کنند ولی متهمان اصلی بازداشت نمی شوند و فقط چند بی گناه به دام میافتند.
در ادامه این گزارش می خوانیم: پدر به مصطفی دل بسته بود و او را امید آینده اسلام می خواند. اطرافیان نیز به مصطفی خمینی علاقه بسیار داشتند و در سوگ او به شدت گریستند. مصطفی تنها به دلیل فرزند روحالله خمینی(ره) بودن مورد وثوق شخصیتهای مذهبی نبود بلکه او در سن پایین به درجه اجتهاد رسیده بود و از لحاظ علمی بسیار مورد عنایت علمای قم و نجف بود. بعد از شهادت او، اظهارات فراوانی درباره سیدمصطفی بیان شد و نزدیکان از ویژگیها وخصوصیاتش گفتند.
روزنامه «آرمان» در یادداشتی با قلم سیدرضا اکرمی رییس شورای فرهنگ عمومی نهاد ریاستجمهوری، عنوان «آقامصطفی خمینی امید امام بود» را منتشر کرد و نوشت: آیتالله سیدمصطفی خمینی فرزند ارشد حضرت امام(ره) شخصیت عالم و وارستهای بود. با او در سال 42 آشنا شدم و پس از آنکه سیدمصطفی در سال43 پس از امام(ره) دستگیر و به ترکیه و نجف منتقل شد، مسیر حاجآقا مصطفی را دنبال کردم. یک سال مانده به پیروزی انقلاب، یعنی در سال56، حادثه فوت ناگهانی ایشان رخ داد و خود این مرگ ناگهانی زمینهای شد تا بزرگداشت حاجآقا مصطفی و نام پدر به انقلاب اسلامی منتهی شود؛ اینگونه بود که انقلاب در سال57 به پیروزی رسید. شناخت من نسبت به آیتالله سیدمصطفی خمینی شناخت نسبی و خوبی است.
در ادامه می خوانیم: در این راستا باید به چند نکته توجه کرد. نخست اینکه فرزند امام(ره) در تحصیل بسی جدی بود و افرادی هم که در قم و نجف با ایشان هممباحثه بودند، به ذوق، ذکاوت و تیزهوشی آیتالله سیدمصطفی خمینی اذعان داشتند، بهنحوی که این تیزهوشی آیتالله سیدمصطفی خمینی موجب امیدواری امام(ره) برای آینده شده بود. دیگر اینکه ایشان در مبارزه علیه رژیم طاغوت از سال 41 تا 56 که خود در قید حیات بود، کاملا یار و همراه امام(ره) بود و هرگز شنیده و دیده نشد که در جریان انقلاب اسلامی شبهه، ایراد یا اشکالی داشته باشد.
روزنامه «فرهیختگان» در گزارشی با عنوان «به نام پدر»، نوشت: «فرزند امام بود، بلکه خود، امامی بود.» علامه بهاءالدینی، شهیدمصطفی خمینی را اینگونه توصیف میکند. مرحوم شهیدمصطفی خمینی از معدود آقازادههایی است که لقب آقازادگی بهمعنای رایج به او نمیچسبد. مخالفان امامخمینی(ره) در حوزههای علمیه در مقابل روشنگریهای ایشان، کوزهای را که مصطفی از آن آب میخورد، میشکستند. مصطفی سپر اتهامات جریان تحجر به سمت امام بود، ولی مصطفی در دوران اوج محبوبیت پدر کاری در راستای منافع شخصی و جبران گذشته نکرد. مصطفی خمینی دارای شخصیت حوزوی مستقلی بود و به گواه اهل علم، او میتوانست مدارج عالی را تا مرجعیت شیعه طی کند، به همین خاطر است که میتوان از او بهعنوان نمونه درستی از زندگی و زمانه فرزند یک شخصیت سطح یک اجتماعی نام برد.
در ادامه این مطلب آمده است: دشمنان ائمه هدی همواره سعی میکردند از امامزادهها یارگیری کنند. برای نمونه سعی میکردند اولاد امام حسن(ع) را مقابل اولاد امام حسین(ع) علم کنند. این تقابل باعث میشد مرجعیت علمی و فقهی ائمه با چالش اجتماعی مواجه شود. در بحبوحه این فشار رسانهای که دشمن از امامزادههای ناباب علیه اهلبیت و اصل اسلام استفاده میکرد، آقازادهای بزرگوار به نام حضرت «عبدالعظیم حسنی (ع)» حصار غربت ائمه را میشکند. عبدالعظیم(ع) در دوران کهولت سن با وجود تفقه و مقام علمی بالایش در مقابل حضرت هادی (ع) دست به سینه مینشست. این رفتار خیلی از نقشههای شوم دشمن آلا... را نقش بر آب کرد.
*گروه اطلاع رسانی
خبرنگار: مهسا شریفی**انتشار دهنده: شهربانو جمعه
پژوهشم**2059**2002**9131
ایرنا پژوهش، کانالی برای انعکاس تازه ترین تحلیل ها، گزارش ها و مطالب پژوهشی ایران وجهان، با ما https://t.me/Irnaresearch همراه شوید.
منبع: ایرنا
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۵۱۹۶۶۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مشاهده پلنگ در منطقۀ سبزکوه چهارمحالوبختیاری
یک فرد پلنگ ایرانی در منطقۀ حفاظتشده سبزکوه چهارمحالوبختیاری توسط مأمور یگان حفاظت محیطزیست در این منطقه ثبت شد. - اخبار استانها -
بهگزارش خبرگزاری تسنیم از شهرکرد، سعید یوسفپور مدیرکل حفاظت محیطزیست استان گفت: مأمور یگان حفاظت محیطزیست استان در حین گشت و کنترل در منطقۀ حفاظتشدۀ سبزکوه موفق به ثبت تصویر یک قلاده پلنگ ایرانی شد.
وی با اشاره به اینکه پلنگ ایرانی گونه در خطر انقراض جهانی است و از گونههای حمایت شده، حفاظتشده و همچنین با ارزش به شمار میرود افزود: گونه پلنگ در رأس اکولوژیک قرار دارد و حفاظت از آن به معنای حفاظت از کل زیستگاه است.
به گفته وی، در حال حاضر 432 گونه جانوری در مناطق حفاظت شده استان ثبت شده که از این تعداد، 46 گونه از مجموع پستانداران به شمار میروند.
یوسف پور اظهار داشت: از مجموع گونههای در معرض خطر نیز تاکنون چهارگونه شامل بالابان، کرکس مصری، اردک سر سفید و پلنگ ایرانی در مناطق حفاظت شده چهارمحالوبختیاری به ثبت رسیده است.
گفتنی است: منطقه حفاظتشدۀ سبزکوه با مساحت بیش از 51 هزار هکتار، زیستگاهی ارزشمند با تنوع زیستی غنی و منحصر به فرد در چهارمحالوبختیاری است که در 150 کیلومتری مرکز استان و 30 کیلومتری شهر لردگان و در شهرستانهای کیار و بروجن قرار گرفته است.
زیستبوم ویژه، تنوع گیاهی، وجود درههای عمیق و جنگلهای بلوط و کوههای زاگرس، بهترین شرایط را برای زیست گونههای جانوری مانند پلنگ، کل و بز وحشی، خرس قهوهای و دیگر جانداران در این محدوده تحت مدیریت حفاظت محیطزیست فراهم کرده است.
در چهارمحالوبختیاری یک اثر طبیعی ملی، یک پارک ملی، یک پناهگاه حیاتوحش و 6 منطقه حفاظتشده وجود دارد که در مجموع حدود 15 درصد مساحت این استان را در برمیگیرند.
این تصاویر توسط محیطبان ملکآرا خلیل طهماسبی در منطقه حفاظت شده سبزکوه ضبط شده است.
پیش از این نیز، حضور پلنگ ایرانی در مناطق حفاظت شده چهارمحالوبختیاری توسط محمدرضا احمدی مسئول منطقه حفاظت شده سبزکوه در سال جاری ثبت شده و پیشبینی میشود حضور پلنگ در دیگر مناطق حفاظت شده استان نیز به ثبت برسد.
انتهای پیام/